eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
286 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
18.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سکانس های عملیات برای اولین بار از ⬅ تکرار این قسمت رو امروز از ، ساعت های ۹:۳۰ و ۱۴:۳۰ حتماً تماشا کنید. @Yousof_e_moghavemat
🌷 سردار (سمت راست نفر اول)، قائم مقام لشکر ۱۰ سیدالشهداء تهران در کنار فرماندۀ خود https://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
14.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سکانس سانسور شدۀ التماس نیروهای ۲۷ به برای درگیری با و گرفتن اسیر جهت معاوضه با و سه همراه عزیزشون... @yousof_e_moghavemat
😎 ⛔️گوشه اي از هاي :⛔️ 🔯 وقتي يکي از برترين فرماندهان جنگ تحميلي ارزشي براي ملعون ندارد! 🔯 🔶 جناب آقاي ، طي سالهاي ۶۹،۶۷،۶۵،۶۴،۶۱و۷۵ براي آزادي دهها آمريکايي، انگليسي، فرانسوي، آلماني و... واسطه و ميانجي شدند؛ حتّي براي يک بار هم که شده – تأکيد مي شود حتّي براي يک بار- آزادي گروگانهاي غربي را مشروط به آزادي ۴ گروگان ايراني نکردند!!! ايشان بارها ادّعا کرده اند که به خاطر ملاحظات انسان دوستانه، در آزادسازي گروگانهاي غربي کمک کرده اند. آيا از نظر ايشان، و همراهانش و خانواده هاي آنان جزو انسانها به شمار نمي آيند!؟ چرا اين ملاحظات انسان دوستانه فقط شامل حال گروگانهاي غربي مي شود!؟ ⚠ نکته جالب آنکه نه تنها در يادداشت هاي روزانه تيرماه ۱۳۶۱ جناب آقاي اثري از ماجراي ربوده شدن و همراهانش ديده نمي شود؛ بلکه تا پايان سال ۱۳۶۱ نيز حتّي براي يک بار هم که شده هيچ اشاره اي به ماجراي شدن آنها نمي کنند! حتّي تا مدّتها پس از پايان سال ۱۳۶۱ نيز اثري از در يادداشت هاي روزانه ايشان ديده نمي شود! ⬅بد نيست با هم نگاهي به يادداشت هاي روزانه جناب بعد از ۱۴ تير ۱۳۶۱ بيندازيم: ۳شنبه ۱۵ تير ۱۳۶۱: افطار را در مجلس بودم و شب به خانه آمدم. ۵شنبه ۱۷ تير ۱۳۶۱: افطار مجلس، آش و تخم مرغ و کره و مربّا و ميوه بود. شنبه ۱۹ تير ۱۳۶۱: بچّه ها، عفّت و مهدي را با لباس در آب ]استخر خانه[ انداختند. ۳شنبه ۲۲ تير ۱۳۶۱: با کمک پاسدارها، جوجه کباب درست کرديم و با هم افطار کرديم. ۲شنبه ۲۸ تير ۱۳۶۱: دندان درد شديد آزارم مي داد. خبر مهمّي نداشتيم. ۵شنبه ۷ مرداد ۱۳۶۱: شب، جمعي از فاميل مهمان ما بودند. ۳شنبه ۹ شهريور ۱۳۶۱: بچّه ها براي تفريح، همراه بچّه هاي عمويشان بيرون رفتند. جمعه ۱۹ شهريور ۱۳۶۱: ياسر با شوخي ضربه اي به دستم زد که مجروح شد؛ مي خواست مرا غفلتاً در استخر بيندازد. جمعه ۲۶ شهريور ۱۳۶۱: صبح يکي از همشهري هايمان آمد و مقداري پسته تازه و شيريني آورد... عصر با اينکه سرد بود، شنا کردم. ۵شنبه ۸ مهر ۱۳۶۱: ظهر بچّه ها به مدرسه و فائزه به اسب سواري رفته بود. ۲شنبه ۶ دي ۱۳۶۱: شام، کوفته برنجي و شلغم داشتيم. 🔯 همانگونه که ملاحظه مي شود، جناب آقاي در يادداشت هاي روزانه اش، در حالي که از ذکر جزئي ترين و بي اهمّيّت ترين مسائل نيز غفلت نمي ورزد؛ امّا از ذکر خبر مهم رُبايش عمليّات فتح المبين و عمليّات الي بيت المقدّس (آزادسازي خرمشهر) در روز ۱۴ تير ۱۳۶۱، خودداري مي کند و براي او و همراهانش، حتّي به اندازه يک شام و نيز اهمّيّت قائل نمي شود!!! آيا ملّت مسلمان ايران باور مي کنند که اين مسئله از روي فراموشي و غفلت بوده است!؟ آيا انجام ندادن هيچ اقدام عملي براي آزادسازي و همراهانش – در برابر گروگانهاي غربي – را بايد مسئله اي کاملاً تصادفي و از سر غفلت حساب کرد!؟ 👈 منبع: برگرفته از کتاب " قطعنامه " _ صص ۲۱۴،۲۱۳و۲۱۵ ✌️پي نوشت: البته بماند که این نامرد براي آزادسازي و همراهانش کاري که نکرد هيچ، بلکه چندين فرصت طلايي براي آزادي ايشان را هم از بين برد. 👊 👊 👊 لعنت خدا بر قوم ظالم و کافر 👇 Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
۲۷ 📷 سردار بزرگ و دلاور سپاه اسلام در ، تیرماه ۱۳۶۱ ، مشغول http://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
📷 قم، منزل مرحوم حاج حسین رستگار مقدم، پاییز یا زمستان ۱۳۶۰ ⬅از راست: ،محمد اسماعیلی، ، @yousof_e_moghavemat
📷 خداحافظی شهید #حاج_همت با پاسدارهای سپاه #پاوه - دی ماه ۱۳۶۰ Https://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
📷 خداحافظی با پاسدارهای سپاه - دی ماه ۱۳۶۰ Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
◻️ علاقه و دلبستگی ِ معنویِ مردم در شهرهای و به و ، به حدی شدید بود که مانع از آسودگیِ خاطرِ این دو سلحشور جوان، برای هجرتِ ایشان از منطقه می شد. ، مسئولِ وقتِ واحدِ پرسنلیِ سپاهِ ، در این باره می گوید: ...حُسنِ سلوک و کارهایِ فرهنگیِ ریشه ایِ این دو عزیز ما بر روی اهالی منطقه باعث شده بود که مردم به شدت به آنها علاقه مند بشوند. روزی که و می خواستند از و راهی جنوب بشوند، خدا گواه است مردم در این شهرها زار می زدند و گریه می کردند. جلوی و جمع شدند، کردند و نمی گذاشتند اینها از منطقه خارج بشوند. 📚 منبع : کتاب ، صفحه ۱۲۶ Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
💗🌷 سالروز یوم الله ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ و به خاک و خون کشیده شدن هزاران گلگون کفن این روز را گرامی می داریم... 👈 ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ ؛ روزی که به روی مردم بستند.... @yousof_e_moghavemat
۲۷ 📷 نفر سمت راست: نورانی : فرمانده تیپ ذوالفقار 📷 نفر سمت چپ: : معاون تیپ 🔶 مکان : مدرسه روستای ، سال ۶۰ @yousof_e_moghavemat