eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 حاج احمد 💗
🚩 . . ، یار دیرینه‌ی ، از آخرین دیدار خود با او چنین روایت می‌کند: 👋 ...من به واسطه‌ی مجروحیت رفته بودم عقب. روز اول خرداد وقتی به خط برگشتم، بعدازظهر بود. پاهایم مصدوم بود و عصا زیر بغل داشتم. بچّه‌ها داشتند خودشان را برای انجام عملیات نهایی آماده می‌کردند. سراغ حاج محمود را گرفتم؛ مرا با ماشین بردند به موضعی که حاج محمود آنجا حضور داشت. حاجی را آنجا دیدم. با این‌که خیلی با هم صمیمی بودیم، اما آن روز حرکاتش برایم تازگی داشت... هنگام وداع خیلی گرم با هم خداحافظی کردیم و بعد حاجی رو به من گفت: می‌دانی برادر همدانی، می‌خواستم از مال دنیا هیچ‌چیز برایم باقی نماند و خوشبختانه می‌بینم که هیچ‌چیزی هم برایم نمانده است. وصیت‌نامه‌ام را نوشته‌ام و از تو می‌خواهم از بچّه‌های سپاه همدان برایم حلالیت بطلبی. 💖 خُب، شنیدن این حرف‌ها علی‌الظاهر طبیعی به نظر می‌رسید. معمولاً قبل از هر عملیات، بچّه‌ها از هم خداحافظی می‌کردند. حلالیت می‌طلبیدند، وصیت‌نامه می‌نوشتند و خودشان را برای آماده می‌کردند؛ اما حاج محمود اصلاً یک حال و هوای دیگری پیدا کرده بود. 💓 تا حوالی عصر آنجا بودم. موقع نماز شد. حاجی بلند شد و با یک طمأنینه‌ای، بیرون از سنگر و در شرایطی که نزدیک خط دشمن بودیم، نمازش را خواند و بعد به سیاق معمول خودش، قرآن جیبی کوچکی را که در جیب پیراهن داشت، درآورد. خیلی با سوز نشست و قرآن خواند. بعد از تلاوت، اشک‌هایش جاری شد و گریه کرد. ✔ عملیات شروع شد. از همان اوایل شروع نبرد، دشمن آتش سنگینی روی منطقه‌ی خیّن می‌ریخت. ساعت چند بود، نمی‌دانم؛ ولی آفتاب خیلی بالا آمده بود. در حین پیشروی ستون نیروهای ما، بر اثر انفجار گلوله‌ی خمپاره دشمن، یکی از بسیجی‌ها مجروح شد و بچّه‌های دیگر چون در حال پیشروی بودند، فرصت رسیدگی به او را پیدا نکردند. حاج محمود که در همان‌جا توی سنگر مستقر بود و عملیات را هدایت می‌کرد، با شنیدن ناله‌ی آن مجروح از سنگر خارج شد و از خاکریز جلو رفت تا آن مجروح را به عقب بیاورد که ناگهان... موشک کاتیوشایی در کنار ایشان به زمین اصابت کرد و منفجر شد. 🚩 بدین‌ترتیب، روح پاک دانشجوی مسلمان پیرو خط امام، فرمانده محبوب سپاه استان همدان، قائم‌مقام رشید ۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ و بازوی قدرتمند ، مهندس محمود شهبازی دستجردی با چشمانی دوخته شده به گلدسته‌های مسجد جامع خرّمشهر، به آسمانها پر کشید. ⚘ 💐 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
. به یاد اسطوره حزب الله فرمانده گمنام فتح . در دی ماه ۱۳۶۰ به همراه چند تن از پاسداران سپاه انقلاب اسلامی استان همدان به جنوب رفته و از بدو تشکیل ۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ در سمت قائم مقام فرماندهی تیپ منصوب شد. وی در سمت قائم مقام فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله در شرکت نمود و در همین سمت در اندکی پیش از در ۲خرداد ۶۱ به فیض شهادت نائل آمد. . بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌ : حالا به عنوان نمونه، چون نام و یاد شهیدان هم در این جلسه بر زبان دوستان رفت، من هم عرض بکنم همین سردار عالی‏مقام، جاوید نشان، آقای که من از نزدیک این مرد برجسته را می‏شناختم و کار او، روحیه‏ی او و تلاش او را دیده‏ام و او یکی از برجستگان دفاع مقدس بود- به نظر من بخصوص شما جوان‏های عزیز، شرح حال این برجستگان را که خیلی درس‏ها به ما می‏آموزد، بخوانید؛ خصوصاً در آن بخشی که مربوط به عملیات این سردار عزیز هست؛ چه در غرب، چه در فتح المبین، چه در بیت‏ المقدس- و نام این که به طور متصل با این مرد بزرگ همراه است، این‏ها از افتخارات بزرگ و از متخرجین این دانشگاهند.۱۳۸۷/۰۹/۲۴ . . 🔰 درباره شهید حاج محمود شهبازی می‌گوید: برادرمان ، دانشجوی سال چهارم دانشگاه علم و صنعت بود و رشته صنایع می‌خواند. در آن ایام ایشان مسئول سپاه همدان بود و فرماندهی جبهه قراویز در منطقه عملیاتی سرپل ذهاب را به عهده داشت می‌توانم به جرات بگویم که ایشان از اول جنگ در تمام نبردهایی که علیه ارتش عراق در جبهه غرب انجام می‌گرفت، شرکت داشت. به جای اینکه توی سپاه استان بنشیند و پشت میزهای آنچنانی همیشه در جبهه بود و در حال جنگ. . @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🔰 ☆ ♡ 💠 شهبازی تسلط و احاطه‌‌ی جالبی در حد یک استاد کارکشته معارف اسلامی بر زوایای داشت. همچنین با مهارت فوق‌العاده‌ای که در بیان و تفهیم مفاهیم کلیدی نهج از جمله خلقتِ کائنات، زمین و آسمان‌ها، کوه‌ها و دریاها و آفرینش آدم از خود نشان می‌داد، همه را مات و مبهوت و در سکوت کامل، به خود جلب می‌کرد. او آن‌چنان انس و الفتی با نهج پیدا کرده بود که موضوعات مطروحه کتاب را به زبان روز و عامه فهم، بدون لغزیدن به ورطه‌ی تفاسیر بی‌بنیاد و من‌درآوردی از کلام امیر، به دیگران ارائه می‌داد. به طوریکه با برگزاری مرتب جلسات توسط ، به یک کلاس عقیدتی، اخلاقی و سیاسی مبنایی فوق‌العاده سودمندی مبدّل گشت که شاگردانش در سپاهِ همدان، برای شرکت در آن جلسات سر و دشت می‌شکستند. ♡ ☆ ✍ با تخلیص و اختصار از بیانات گهربار در کتاب ارزشمند و درخشان ، صفحات ۱۴۵ و ۱۴۶. @yousof_e_moghavemat