#باغبون_باشی
هنگام آبیاری گیاهان به این نکات توجه کنید
همانقدر که خشک نگه داشتن خاک گیاه برای او مضر است، زیاد آب دادن و همیشه آبدار نگه داشتن خاک هم باعث پوسیده شدن ریشه و از بین رفتن گیاه میشود. همه ما با سوراخهای خروج آن در کف گلدان آشنایی داریم و میدانیم که آنها برای خروج آب اضافی گلدان ضروری هستند؛ اما اگر خاک گلدان همنخورده، صاف نشده و در اصطلاح کشاورزی زهکشی نشده باشد، آب اضافی از خاک عبور نکرده و به اندازهای که باید از سوراخهای زیرگلدان خارج نمیشود. این مورد هم باعث پوسیدگی گل شما خواهد شد. باید بدانیم که در نیمه اول سال به خاطر گرمی هوا گیاهان به آبیاری بیشتری نیاز دارند اما باز هم برای هربار آبیاری باید به نوع گیاه و وضعیت خاک آن توجه کرد. در واقع هیچ برنامه مشخصی برای آبیاری و جواب به سوال « این گیاه را هر چند رو یکبار آب بدهم؟» وجود ندارد و نگهدارنده گیاه باید وضعیت آن را روزانه بررسی کند. آبی که به گلدان میدهیم نه باید خیلی سرد و نه خیلی گرم باشد. این آب باید همدمای محیط خانه باشد. برای بعضی گیاهان آبپاشی و آب دادن به برگها ضرری ندارد اما برای برخی دیگر ممکن است باعث قارچ زدن و لکه دارشدن برگها بشود.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#منبرک
مراقب باشید بیماری های روحی دیگران به شما منتقل نشود!
حجتالاسلام والمسلمین پناهیان
ما معمولاً در محاورهها خیلی راحت در مقام قاضی حرف میزنیم و قضاوتمان را دربارۀ دیگران بیان میکنیم و با این کار ذهن مردم را نسبت به دیگران خراب میکنیم. انسان باید در سخن گفتن بسیار اهل مراقبت و دقت باشد. باید هر لحظه مراقب باشد که چه کلامی میگوید و با این کلام چه جنایتی را در حق خودش مرتکب میشود. انسان هیچگاه نباید زود قضاوت کند، قضاوت واقعاً کار دشواری است. اهل بیت(ع) بسیار سفارش کردهاند که با کسانی که خوب حرف نمیزنند، نشست و برخاست نکنید. هر بیماری از یک طریقی منتقل میشود، خیلی از بیماریهای روحی و روانی هم از طریق زبان منتقل میشوند. مثلاً کسی که ترسوست یا کسی که بدزبان است، اگر مدتی با شما حرف بزند، از این طریق بیماریاش را به شما منتقل میکند. اگر مجبور بودید با چنین کسانی حرف بزنید، بحث جدی نکنید. اگر بحث جدی بشود، دل خراب میشود. لذا بعضی اوقات اولیای خدا را به شوخطبعی و بذلهگویی میشناختند. یکی از علتهایش در برخی موارد این بوده که کسی را پیدا نمیکردند تا با او حرف جدی بزنند، لذا همه چیز را با مطایبه و شوخطبعی تمام میکردند تا از بیماری دیگران اثر نپذیرند و در عین حال کسی را هم نرنجانده باشند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#پزشکی
شایع ترین دلایل اختلال در خواب
يکي از مهمترين و قابل توجه ترين مشکلات مربوط به خواب، آپنه انسدادي حين خواب است.اين اختلال بيشتر در بين آقايان ديده مي شود. افرادي که وزن بالا دارند يا مسن هستند، کم کاري تيروئيد دارند و يا سيگار ميکشند در معرض ابتلا به اين بيماري قرار دارند. در فرد مبتلا به اين آپنه انسدادي، عضلاتي که به تنفس هنگام خواب کمک مي کنند روي هم مي افتند و توانايي کافي براي تبادل اکسيژن و کربن دي اکسيد را ندارند. لذا اين افراد در سطوح خواب سبک باقي ميمانند و نمي توانند خواب سنگيني داشته باشند. مهمترين علامت اين بيماري خر و پف است. در برخي از موارد اين مشکل بدون علامت خرو پف در فرد وجود دارد.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#مجازیست
رنگین کمان آتشین
این پدیده جوی که به «قوس افقی» یا «رنگین کمان آتشین» معروف است زمانی دیده میشود که خورشید در بالای آسمان (مثلاً ۵۸ درجه بالاتر از خط افق) قرار دارد. در این هنگام نور خورشید از میان ابرهای شفاف و بلند ارتفاع سیروس عبور میکند. وقتی این نور به کریستالهای شش گوش ابر سیروس وارد میشود و از آن عبور میکند درست مثل آن است که از یک منشور عبور کرده است و طیف نوری زیبایی را ایجاد مینماید. این رنگین کمان جلوهای شگفت انگیز دارد و گاهی تا یک ساعت طول میکشد.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#گفتگو
این سینه مأمن است... (۶)
فاطمه شاطرى دختر شهيد شاطرى از روابط پدرانه خودش با شهيد مى گويد:
🔹رابطه تان با پدر چطور بود؟
✨دخترها بابايى هستند ديگه... رابطه عاطفى نزديكى داشتيم. ولى به خاطر مشغله اى كه داشتند دوريشان را تحمل مى كردم. گاهى اوقات كه واقعا نمى توانستم دوريشان را تحمل كنم بلافاصله تلفن را
برمى داشتم و با ايشان تماس مى گرفتم و با چند جمله ايشان آرام مى شدم. رابطه ما صميمانه تر از دوست بود ولى پدر و دخترى بود. هميشه در كارهايم از ايشان مشورت مى گرفتم. زمانى كه در خانه بودند بهترين زمان ها بود.
البته ايشان در مدتى كه ايران هم میآمدند بايد مدتى را در سمنان كنار پدربزرگم مىبودند. مدتى را به كارهايى كه در تهران داشتند مى پرداختند و مدتى را نيز بايد به ديگر دوستان و آشنايان اختصاص مى دادند كه فرصت كمى براى ما مى ماند ولى همان زمان هم بسيار مفيد و خوب بود.
🔹معمولا با پدرتان در مورد چه چيزهايى مشورت مى كرديد؟
✨مادرم هميشه مى گفتند وقتى پدرت تماس گرفت به او غر نزن و مسائل و مشكلات را به ايشان نگو. ولى من هر دفعه تماس مى گرفتند با پدرم در جمع صحبت نمى كردم حتى جلوى مادر و برادرهايم نيز و تمام اتفاقات و مسائل را به ايشان مى گفتم. حتى در مورد امتحاناتم نيز با پدرم صحبت مى كردم. هميشه در مورد تحصيلات من خيلى حساس بودند.
🔹مى توانيد يك نمونه از صحبت هايتان با پدرتان را بگوييد.
✨محرم سال گذشته پدرم قصد نداشت به ايران بيايد و سرشان شلوغ بود مادرم هم موفق نشدند راضى شان كند براى محرم بيايند. من با پدرم صحبت كردم و خيلى ازشان گله كردم و گفتم بابا ديگه بسه... با بدجنسى متهمشان كردم كه تمام مشكلات تقصير شماست... از شدت دلتنگى خيلى بهشان گله كردم... كه چرا من در اين سن بايد با ديدن يك پدر و دختر در خيابان حسرت داشته باشم كه چرا پدرم نيست؟!... با گريه با پدرم صحبت كردم. پدرم گفت: خودت را جاى فرزندان شهدا بگذار... تلفن را كه قطع كردم، درست چند روز بعد اين جريان بود كه زنگ خانه را زدند و خبر شهادتشان را آوردند. بعد از شهادتشان دوست لبنانى شان برايم تعريف كردند كه پدرم هنگام صحبت كردن با من تمام مدت سكوت كردند و بعد از قطع تلفن دستشان را روى صورتشان گرفتند و شروع كردند به گريه كردن. مى گفتند ما باورمان نمى شد چنين شخصيتى با چنان شغل سختى با چند كلمه صحبت دخترش اين قدر احساساتى شود... واقعا ايشان يك شخصيت چند بعدى داشتند.
شاد کنیم روح همه شهدا را با ذکر #صلوات بر محمد و آل محمد
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#طیران_آدمیت
بدقولی ممنوع
خسته و عصبانى نشستم روى نيمكت حياط دانشگاه. از شيشه اى كه همراه داشتم كمى آب خوردم شايد ناراحتى ام كمتر شود. اين ششمين بار بود كه مى آمدم جزوه و كتاب امانتى ام را پس بگيرم اما خانم وفايى تشريف نداشتند. من مدت هاست كه درسم تمام شده و مشغول تدريس شده ام. خانم وفايى يكى از كارمندان دانشگاه بود كه به نوعى با هم همكار شده بوديم. يك روز از من تقاضا كرد اگر ممكن است كتاب يا جزوه اى كمك درسى براى قبولى در كنكور ارشد برايش بياورم تا بتواند در امتحان آن سال قبول شود. من هم ديدم جزوه هايى كه خودم نوشته ام و از آنها براى تدريس استفاده مى كنم بهترين گزينه است و مى تواند مشكل آن بنده خدا را حل كند. فرداى آن روز، مطالب را كه هيچ كپى هم ازشان نگرفته بودم به عنوان امانت تا پايان امتحانات دادم به خانم وفايی.
🔸
امام صادق عليه السلام فرمود: «رسول خدا صلى الله عليه وآله با مردى قرار گذاشت كه در كنار صخره معينى در انتظار او بماند، تا او بر گردد. امام عليه السلام فرمود: حرارت شديد آفتاب باعث رنج پيامبر صلى الله عليه و آله در كنار آن صخره شده بود، ياران پيامبر به او گفتند: چه اتفاقى مى افتد؛ اگر به سايه بروى؟
پيامبر خدا فرمود: ميعادگاه ما در همين نقطه است، من اينجا منتظر خواهم ماند و اگر نيامد، خلف وعده از او سرزده است».
پيش از بعثت، قريش پيامبر صلى الله عليه وآله را امين مى ناميدند.
راستگويى و امانت و خوش خلقى رسول خدا صلى الله عليه وآله
كه زبانزد همگان شده بود، به گوش حضرت خديجه نيز رسيد و همين موجب شد كه به نزد آن حضرت فرستاد و به ايشان پيشنهاد تجارت به شام داد.
🔸
از بقيه همكارانش كه سؤال مى كردم مى گفتند: ديگر اينجا نمى آيد. دخترعمويش به جاى او اين سمت را گرفته. رفتم سراغ دخترعمويش. گفتم شما خانم وفايى را مى شناسيد؟ گفت: من با دخترعموى ايشان دوست هستم. ناراحت شدم. گفتم مگر شما خودتان دخترعموى شان نيستيد. خنده اى كرد و گفت: ببخشيد مراجعه زياد است. مجبور شدم دروغ بگويم. امرى داريد؟ مسئله را كه گفتم جواب داد: خودم بهشان اطلاع مى دهم.
چند بار هم تلفنى از خود خانم وفايى جوياى دست نويس هايم شدم. هر بار قول مى داد آنها را به دخترعمويش تحويل بدهد ولى نمى داد. نگارش دوباره آن مطالب خيلى وقت گير و مشكل بود. كلافه و ناراحت از روى نيمكت بلند شدم و تصميم گرفتم فراموش كنم كه جزوه اى به خانم وفايى داده ام.
🔸
رسول خدا صلى الله عليه وآله فرموده است: «من كان يومن باالله و اليوم الاخر فليف اذا وعد». «هر كه ايمان به خدا و روز قيامت دارد بايد به وعده اى كه مى دهد، وفا كند.»
خداوند متعال در نكوهش و تهديد كسانى كه سخن و كردارشان يكى نيست و وعده مى دهند و عمل نمى كنند، مى فرمايد: «يا ايها الذين امنوا لم تقولون ما لا تفعلون. كبر مقتا عندالله ان تقولوا مالا تفعلون.»
الا اى كسانى كه ايمان آورده ايد؛ چرا چيزى به زبان مى گوييد كه در مقام عمل خلاف آن مى كنيد؟ اين عمل كه سخن بگوئيد، خلاف آن كنيد، بسيار سخت خدا را به خشم و غضب مى آورد.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم...
💕اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💕
سلام!✋😊
🌱صبح شنبه تابستانیتون بهخیر و شادی. هفته خوبی در پیش داشته باشید🌱
حضرت محمد صلیالله علیه و آله و سلم میفرمایند: «هر کس مشتاق بهشت است، براى انجام خوبىها سبقت مىگیرد.» (بحارالأنوار (ط-بیروت) ، ج ۷۴، ص ۹۴)
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#نگاه_نو
به عشق قیمه
نیلوفر حاج قاضی
قبل از شیوع ویروس کووید همه چیز به صورت دیگری بود. سوگوارانه های اباعبدالله علیه السلام هم همان گونه بود که سالیان سال در دل تاریخ نهادینه شده بود و همگان برای فرارسیدنش لحظه شماری می کردند. دیوارها رنگ سیاهی به خود می گرفت، پرچم ها، علم ها، پارچه ها، صورتک ها، شیرها، کتل ها، لباس ها، شمشیرها، سپرها، نیزه ها، چکمه ها، زین ها، گهواره ها کنار هم علم می شدند تا مظلومیتی را فریاد کنند. قیمه هم جزو لاینفک خیمه و چادر و تعزیه و منبر بود. دیگ های کوچک و بزرگ و اجاق های عظیم و گاهی هم آتش و زغال و هیزم زیر سقف خیمه ها تدارک داده می شدند تا غذای محبوب و متبرک در دستان خسته از عزاداری و گریه و سینه زنی قرار گیرد و مایه شفابخشی روزگارانشان شود. همان حال و هوای دلپذیر مطبخ خانه های حسینی و خادمانی که بارها پای دیگ هایشان بغض کردند و خودشان روضه خواندند و غذایشان را با ذکر و نام اهل بیت معطر کردند. خادمانی که نفسشان آغشته به ذکر اهل بیت است و این بار آستین همت بالا زدند تا نذورات مردم را زیر سایه خیمه امام حسین علیه السلام و با رعایت دقیق دستورات بهداشتی پخت کنند و به دست مردم برسانند. در «نگاه نو» این هفته میخواهیم نگاهی داشته باشیم به قیمههای ناب نذری. در بخشی از این یادداشت میخوانیم:
کسی نمی داند چه شد که غذای غالب و قالب هیئت ها برای نذری شد قیمه. چون قیمه هم گوشت دارد و هم غذای نسبتا سختی است. تمهیداتش زیاد است، گوشت ها باید ریز شوند، باید لپه و رب گوجه سرخ شوند و زمان زیادی هم برای سرخ کردن سیب زمینی اختصاص یابد. پاک کردن و دم کردن پلویش با آن حجم وسیع، داستان خودش را دارد. برخی معتقدند غذای معمول نذری قیمه است چون در گذشته نگهداری گوشت قیمه ای راحت تر بوده، مردم قدیم از گوشت ذخیره شده که به آن قورمه می گفتند، استفاده می کردند که این گوشت بیشتر مناسب قیمه بود. البته در مراسم های تهران قدیم بیشتر با آبگوشت و گوشت کوبیده و گاهی عدس پلو هم از میهمانان حضرت پذیرایی می شده است.
در تکیه ها و هیئت های قدیم گاهی از محل صرفه جویی مردم و به تدریج در طول سال این آذوقه را فراهم می کردند و قیمه هیأت با ده ها من برنج و لپه و گوشت قورمه توسط آشپزهایی که خودشان هم گاهی در مداحی دستی بر آتش داشتند، فراهم می شد. قدیم ها غذا در سینی های دایره شکلی که به آن ها دوری می گفتند در اختیار عزاداران قرار می گرفت. دور هر سینی هم پنج یا شش نفر می نشستند و هرکس از جلوی خودش شروع به خوردن می کرد. بعدتر دوری ها به بشقاب های فلزی تک نفره تبدیل شد و رسید به امروز که ظرف های یک بار مصرف جای ظروف قدیمی را گرفت.
برخی آشپزهای قدیمی هیئات هم معتقدند رسم قیمه دادن سنتی است که از قدیم پابرجا بوده و قدمتش به بیش از ۱۰۰ سال یا ۱۵۰ سال می رسد. از آن زمان غذای قورمه سبزی و قیمه غذای خانواده های مرفه بوده و چون در سنت ما از قدیم مردم بهترین غذایشان را برای اباعبدالله کنار می گذاشتند. قیمه و قورمه از آن موقع باب شد. برخی بالاتری ها فسنجان هم می دادند. البته امروزه کار به ساندویچ و پیتزا هم رسیده که از نظر برخی جالب است و طبق برخی نظرات بدعتی است که مثل وصله ای ناجور توی ذوق می زند..
شما میتوانید متن کامل این یادداشت را در مجله زن روز مطالعه فرمایید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97