#منبرک
حرمت آبروی مومن
آیت الله طباطبایی
کسی که نیت کند آبروی مومنی را ببرد در اصل خود را آماده می کند برای جنگ با خدا. ریختن آبروی مومن از گناهانی است که در دنیا و آخرت آبروی انسان را می برد.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#نگاه_نو
از بیسکوییت سبز تا عقیم سازی!
نیلوفر حاج قاضی
«وست هالیوود اولین شهری بود که قانون طرح
دستشویی های غیر جنسیتی را تصویب کردیم، برای پدر و مادرهای هم جنس که ممکن است فرزندشان غیر از جنس آنان باشد مثلا دو پدر بخواهند فرزندشان را که دختر است برای رفتن به دستشویی همراهی کنند که این برای آن ها خیلی خوبه! ما خیلی محکم و قاطعانه از ارزش های جنسی و جنسیتی دفاع می کنیم!» این ها صحبت های شهردار وست هالیوود است که در برنامه ی «وی های» که توسط اینترنشنال ساخته شده بود انعکاس داده شد. این روزها شاهدیم که اکثریت شبکه های غربی و رسانه های وابسته به آن از بازتاب چنین موضوعاتی هیچ ابایی ندارند و با افتخار در شیپور بی اخلاقی می دمند. این هفته در صفحه «نگاه نو» به موضوع چگونگی هنجارسازی امور غیرانسانی توسط گلوبالیسم پرداختهایم. در بخشی از این یادداشت آمده:
بیل گیتس به خوردن گوشت مصنوعی (گوشت حاصل از تکثیر سلول در آزمایشگاه) محصول شرکت «بیاند میت» لس آنجلس تأکید می کند و آنجلیناجولی و نیکول کیدمن خوردن حشرات از قبیل عقرب، عنکبوت، جیرجیرک و ملخ را تبلیغ می کنند.
از طرف دیگر غول های شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام کوچک ترین انتقاد با برنامه ها و اولویت های محافل گلوبالیستی را به شدت زیر تیغ سانسور می برد و کوچک ترین واکنشی هم به صفحاتی که به طور عیان تبلیغ آدم خواری و از آن بدتر، کودک خواری می کنند، نشان نمی دهد.
اگر مایل به کسب اطلاعات بیشتر درباره گلوبالیسم هستید، پیشنهاد میکنیم مطالعه صفحههای ۸ و ۹ مجله این هفته را از دست ندهید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#بر_سر_دوراهی
حرف حرف عروس تازه رسیده است
فرزانه مصیبی
چند وقتی است توی خانه ما همه اش جنگ و دعواست. بین من و پسرم. بین پسر و دخترم و همین طور بین دو تا پسرهام. این وسط فقط دختر بزرگم که ازدواج کرده و رفته سر زندگی خودش، تقریبا بی طرف است هرچند که او هم گاهی هیزم زیر آتش می زند. چند سال پیش که همسرم ناغافل فوت کرد هر چهار فرزندم مجرد بودند. کم سن و سال نبودند ولی ازدواج هم نکرده بودند. پسر بزرگم کسب وکار پدرش را ادامه داد و به بهترین نحو زندگی مان را چرخاند. دختر بزرگم را که شوهر دادم با پسرها و دختر کوچکم دست توی دست هم گذاشتیم و جهیزیه ی تمام و کمالی به او دادیم. چند ماه پیش پسر بزرگم که حالا چهل و دو سالش شده برای اولین بار گفت می خواهد زن بگیرد. سامان پسر فوق العاده محجوب و آرامی است. سرش به کار خودش است و با کسی کاری ندارد. خیلی دختر بهش معرفی کردیم و ازش جوابی نگرفتیم. تا به حال با دختری ارتباط نداشته و هیچ وقت حرف زن گرفتن نزده بود...
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم...
🖤اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🖤
🏴سلام و ادب و احترام. عصر یکشنبهتون بهخیر. سالروز شهادت جانسوز حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام را به محضر حضرت مهدی (عج) و شما همراهان گرامی کانال زن روز تسلیت عرض میکنیم.🏴
امام محمد باقر علیهالسلام میفرمایند: «مبادا فرصتهای به دست آمده را از دست بدهی که در این میدان آن که وقت را ضایع کند، زیان میبیند.» (تحف العقول، ص. ۲۸۶)
@zane_ruz
#پزشکی
بهترین زمان برای خوردن
به گفته ی متخصصان، اگر می خواهید که سلامت خود را با ورزش کردن حفظ کنید باید به نوع خورد و خوراک خود قبل از تمرینات ورزشی توجه ویژه ای داشته باشید. شما باید حداقل ۳۰ دقیقه قبل از انجام فعالیت های فیزیکی نیمه حرفه ای تا حرفه ای، یک میان وعده ی غذایی سرشار از کربوهیدرات های باکیفیت را مصرف کنید تا سطح قند خون در حین ورزش در حالت متعادلی حفظ شود. این میان وعده ی کربوهیدراتی می تواند شامل یک عدد موز متوسط، یک تا چند عدد میوه کوچک و شیرین، یک عدد سیب یا یک تکه نان تست سبوس دار همراه با نصف قاشق چای خوری کره ی بادام زمینی باشد. مصرف همین میان وعده های ساده، کوچک و سرشار از کربوهیدرات باعث می شود که میل شدیدتان برای مصرف خوراکی ها بعد از پایان فعالیت های ورزشی هم کمتر شود.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#منبرک
علم فراوان امام عسکری علیهالسلام
حجتالاسلام والمسلمین رفیعی
یک آقایی به نام علی بن ابراهیم بن موسی که نوه امام موسی کاظم (ع) بوده است و روایت در کتاب «کافی» توسط فرد دیگری به نقل از پدر و پسری این طور گفته شده است که زمانی وضع مالی بنده به هم ریخت و خیلی فقیر شدم و به پسرم گفتم نزد امام حسن عسکری علیهم السلام در سامّراء برویم و از ایشان بخواهیم که به ما کمک کنند و در مسیر که میرفتیم پسرم گفت که من تاکنون امام حسن عسکری علیهم السلام را ندیده ام. آیا دست و دلباز است؟ تا آن جا میرویم کمک میکنند؟ مشکلمان را حل میکنند؟ این در حالی است که هیچ کدام از آنها حضرت (ع) را ندیده بودند، اما میگفتند که تعریف کمکهای حضرت (ع) به فقرا را شنیده بودند. پدرم گفت کاش این آقا به من ۵۰۰ دینار میدادند ۲۰۰ دینار را صرف مخارج زندگی میکردم و ۲۰۰ دینار را هم برای بدهی هایم میدادم و ۱۰۰ دینار را هم صرف کاری میکردم. او هم گفته بود اگر به من ۳۰۰ دینار هم بدهند کافی است. چون ۱۰۰ دینار را برای بدهی و قرض هایم صرف میکنم و ۱۰۰ دینار هم برای خرج زندگی ام میگذارم و ۱۰۰ دینار دیگر را برای تجارت به منطقه دیگری خواهم برد. آنها گفتند این حرفها را با خود بیان میکردند تا این که خدمت آقا امام حسن عسکری (ع) رسیدیم و حضرت (ع) خیلی ما را تحویل گرفتند و عرض سلام کردیم و ایشان فرمودند که پیش ما نمیآیید و گفتیم: آقا قصور داریم و باید بیشتر خدمت شما میرسیدیم و احوالپرسی کردند و وضعیت ما را پرسیدند و هنگامی که خواستیم از حضور مبارک آقا امام حسن عسکری علیهم السلام خداحافظی کنیم. دم در غلام حضرت (ع) آمد و یک کیسهای به دست من داد و گفت: آقا فرمودند این ۵۰۰ دینار است ۲۰۰ دینارش را خرج زندگی ات و ۲۰۰ دینار دیگر را برای پرداخت بدهی ات خرج کن و ۱۰۰ دینار هم برای کارت کنار بگذار. دقیقاً همان چیزی که در ذهنم بود. یک کیسه دیگر هم داد و گفت این هم ۳۰۰ دینار و همان طور که در ذهنت بود هزینه کن، اما آن جایی که میخواهی برای تجارت بروی نرو. چون ضرر میکنی و دقیقاً همان منطقهای رفتم که امام حسن عسکری علیهم السلام فرموده بودند و اتفاقاً ازدواج هم کردم. راوی این مطلب بعد از شهادت امام حسن عسکری علیهم السلام به روایت آن پرداخت و گفت که این دو فرد وضع مالی خوبی پیدا کرده بودند و املاک و خانههای متعددی داشتند و به همین دلیل، به آنها گفتم شما که چنین معجزهای از امام حسن عسکری (ع) دیدید چرا امامت حضرت (ع) را نپذیرفتید؟ شما که دیدید آقا از نیت شما خبر داد. آنها تأملی کردند و گفتند: ما دیگر به این آئین عادت کرده ایم.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#مشاوره
تحقیر
زهرا خالقی محمدی
بیشتر افرادی که اقدام به مقایسه و تحقیر دیگران می کنند، خود دارای مشکلات روحی و شخصیتی هستند و چون در جهت رفع آن برنمی آیند، فرافکنی کرده و این مشکل را به دیگران نسبت می دهند. آن ها دیگران را تحقیر می کنند زیرا قادر به تفکر و گفتگوی عاقلانه و منطقی بر اساس معیارهای انسانی و اخلاقی نیستند و با زیر پا گذاشتن کرامات و هویت و حرمت انسانی، با استفاده از این الگوهای مخرب و این ابزار کوبنده و با تنها حربه خود و در حقیقت با نیش و زخم زبان، طرف مقابل را وادار به تسلیم کرده و به این شیوه او را کنترل می کند که این رفتارها ریشه در فرهنگ ارباب ـ رعیتی و پدرسالاری و کنترلی دارد که در واقع کودک با رشد پیدا کردن در این محیط مستبدانه این رفتارها را به ویژه از والدین خود می آموزند. معلمان، والدین و برخی از همسران، به این دلیل دانش آموزان، فرزندان و همسر خود را تحقیر می کنند که تصور می کنند به این شیوه ی تربیتی، به آن ها درس داده و قادر به کنترل آن ها خواهند شد، که در غیر این صورت قدرت و کنترل خود را از دست می دهند. از تاثیر این گونه رفتارها بر روی ذهن و روان فرد تحقیر شده چگونه است؟ در «مشاوره» این هفته به این موضوع پرداختهایم. در بخشی از این یادداشت آمده:
افرادی که یک فکر قوی دارند می توانند مانع خیلی از غصه خوردن ها شوند و می دانند تحقیر، واکنش افراد به غم و تنهایی خودشان است. افراد قوی نه تنها از کنار توهین ها به سادگی عبور می کنند بلکه با مهربانی با این افراد برخورد می کنند. ضمن اینکه خودشان را روی آب نگه می دارند به دیگران هم کمک می کنند بالا بیایند.
از نگاه دیگر، توهین، رشته ای از کلمات است و کلمات نمی توانند تأثیری بگذارند. شما می توانید انتخاب کنید که هیچ معنایی به کلمات ندهید. توهین ها کلماتی از سمت غم و آسیب افراد است. از خودتان بپرسید: چه اتفاقی برای این فرد افتاده که این روش را انتخاب کرده است؟ آیا او تلاش می کند ناامنی ها و نقص های خودش را مخفی کند؟ پاسخ «بله» است. افراد برنده و با اعتمادبه نفس، به جای پایین کشیدن دیگران آن ها را بالا می برند...
دوست دارید مطالب بیشتری در این مورد بخوانید؟ پیشنهاد میکنیم بخش «مشاوره» مجله را که در صفحه های ۹ و ۱۰ قرار دارد، مطالعه کنید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#داستان
نشانههای سهگانه
سیده زهرا طباطبائی
ابوالادیان افسار اسبش را کشید. دم دروازه سامرا ایستاد و پیش از آنکه وارد شهر شود، اندکی درنگ کرد. احساس کرد چیزی در سینه اش سنگینی می کند. انگار آهنی گداخته را روی سینه اش می فشردند. دردی همراه با حرارتی جان سوز راه نفسش را تنگ کرد و صدایی در سرش پیچید. صدا، صدای مولایش حسن بن علی علیه السلام بود که با لحنی آرام در گوش ابوالادیان تکرار شد و خاطرات پیش از سفر را برایش زنده کرد.
پانزده روز پیش بود که مولایش انبوهی رقع به دستش داد. ابوالادیان تک تک نامه ها را نگاه کرد و دست خط رویشان را خواند: احمد بن علی، موسی بن محمد و.... صاحب تمامی نامه ها را شناخت. همگی از دوستداران امام حسن بودند که در شهر مدائن زندگی می کردند. ابوالادیان رقع ها را در کیسه ریخت و چشم های ریز گرد شده اش را دوخت به مولایش. امام در پاسخ نگاه پرسشگرانه ابوالادیان فرمودند: «این نامه را بردار و به سوی مدائن حرکت کن! بدان که سفرت ۱۵ روز طول می کشد و پانزدهمین روز که وارد سامرا می گردی خواهی دید...»
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97