#حدیث_امروز
امام محمد باقر علیه السلام فرمود:
[مهدی] هرگاه قیام کند به کعبه تکیه می‌دهد و سیصد و سیزده مرد بر گردش حلقه می‌زنند. نخستین سخنی که می‌گوید این آیه است: «بقیّة اللّه برای شما بهتر است اگر ایمان داشته باشید». آن گاه می فرماید: من بقیّة اللّه هستم و حجّت و جانشین خدا بر شما. هیچ درود فرستنده ای به او درود نمی‌فرستد مگر چنین: درود بر تو ای باقیمانده خدا در زمین او.
نورالثقلین، جلد 2 ، صفحه 392
@zane_ruz
هفته‌نامه زن روز
#نمای_نزدیک
بالشتک شیرین
باران زعیمی
صندلى عقب تاکسى نشسته بودم و مثل همه امروزى ها مشغول چک کردن گوشى و محتویات مجازیش بودم که راننده ترمز زد و یک آقا سوار شد. ته دلم گفتم: کاش تا آخر مسیر، دیگر مسافرى نباشد! خب ناسلامتى از آن هایى نیستم که نشستن دوشادوش کنار مردان نامحرم و تنه خوردن نگرانشان نمى کند. بین گوشى و دلم درحال هروله بودم و هنوز جناب راننده پدال گاز را فشار نداده بود که درب عقب تاکسى مجددا باز شد و یک آقاى دیگر گفت: مستقیم! تا آمد آه از نهادم بلند شود دیدم بالشتکى از جلو ماشین به عقب آمد. آقاى راننده بود که خیلى آرام بالشتکى را که پشت کمرش گذاشته بود به سمت من آورد. متوجه منظورش شدم و بالشتک را گرفتم و بین خودم و آقاى بغلى گذاشتم. باورم نمى شد چنین اتفاقى در زمان ما بیفتد. با خوشحالى سرم را بالا گرفتم، نفس راحتى کشیدم، شادباش و صلواتى نثار ارواح رفتگان راننده کردم و به نشستن در جاى خود ادامه دادم! هنوز طعم شیرین آن لحظه زیر زبانم است. راننده آرام و معمولى تاکسى، بدون هیچ حرف و حدیثى یا رفتار عجیب و غریبى فقط با یک حرکت، هم احساس امنیت را به من برگرداند و هم مانع یک منکر احتمالى شد و هم با رفتار محترمانه و البته قاطعانه اش اجازه نداد حتى فکر اعتراض روشنفکرمآبانه به ذهن سایر مسافران خطور کند.
دیدم چقدر خوب مى توان به جاى برخى امر و نهى هاى تکرارى و گاه تنش زا جلوى بسیارى از تخلفات یا اشتباهات را با یک عملکرد خلاقانه گرفت. تا حالا دیده اید وقتى یک فرد نابینا به جاهاى خطرناکى مثل چاله چوله هاى شهر یا خیابان هاى شلوغ نزدیک مى شود مردم فهیم براى نجات او داد و بیداد کنند، سنگ پرتاب کنند یا توى سرش بزنند و بگویند: «چشم هایت را باز کن!» یا بگویند: «هوى! باتوهستم! ببین چى میگم؟!!» نه، مى دوند و دستش را مى گیرند و از محل خطر دورش مى کنند یا اگر مانعى وجود داشته باشد مانع را برمى دارند.
اما نمى دانم چرا کلیت جامعه ما آن قدر پیچیده شده است که این همه مسأله ساده، لاینحل باقى مانده است. برخى در عزاى یک دستمال، قیصریه اى را آتش مى زنند و برخى به مجازات گناه آهنگر بلخى، گردن مسگر شوشترى را مى زنند و آهنگر راست راست، مى چرخد و همچنان هم از مشکلات پشته مى سازیم و هیچ چیز هم حل نمى شود که نمى شود. آیا واقعا نمى شود دختر و پسرها را رها نکرد و ازدواج را آسان گرفت تا با هم بودنشان آلوده نشود؟ نمى شود با مهربانى به راننده اتوبوس خسته، یک فلش پر از اصوات زیبا و دلنشین یا فیلم هاى خوب پیشنهاد داد تا هم او لذتش را ببرد و هم وقت مسافران به بیهودگى یا ابتذال نگذرد؟ یا مثلا نمى شود از خودروسازان بى وجدان لگن و فرغون نخرید تا حساب کار دستشان بیاید؟ یا براى اجناس وارداتى که مشابه خوب داخلى دارند پول نداد تا بیکارهایمان کمتر شوند؟ یا حتى به نماینده هاى مفت خور و بى ادب یا سایر بالادستى هاى بى کفایت رأى نداد تا برایمان مصیبت و تحقیر به ارمغان نیاورند؟ خدا وکیلى مى شود خیلى از مشکلات را به راحتى آب خوردن حل کرد فقط کافیست خلاق باشیم و دست بجنبانیم.
@zane_ruz
#کدبانوگری
آش زغال اخته
🌷مواد لازم:
زغال اخته: یک کیلوگرم
پیاز متوسط: سه عدد
سبزى شامل گشنیز، جعفرى و شوید: 500 گرم
رشته آش: نصف یک بسته
آب: دو لیتر
لوبیا چیتى: دو پیمانه
نمک و فلفل: به میزان لازم
🌹طرز تهیه:
پیازها را خرد کرده و سرخ کنید. سبزى را پس از شستن خرد کرده و کنار بگذارید. لوبیا را که از شب قبل خیس کرده اید بپزید. زغال اخته و پیاز را داخل دو لیتر آب بریزید، لوبیا پخته شده را نیز به آن اضافه کنید و اجازه دهید تا بپزند. در مرحله آخر سبزى هاى خرد شده و نمک و فلفل را بیافزایید و رشته آش را خرد کنید و داخل آش بریزید و اجازه دهید تا جا بیفتد.
@zane_ruz
#منبرک
جبران گناه
مرحوم حجت الاسلام مهندسی
یکسرى گناهان مربوط به حق مردم است. یکسرى مربوط به حق االله است. گناهان حق الناسى و حق اللهى. خب اگر ما حق مردم را ضایع کردیم، نمى توانیم با صله رحم آن ها را محو کنیم. این نگاه را نداشته باشیم. ما یابد حق مردم را ادا کنیم. ممکن است کسى بگوید ده سال پیش خودکارى از کیف دوستم برداشتم و الان هم دسترسى به آن ندارم. در اینجا بحث رد مظالم پیش مى آید. رد مظالم یعنى انسان تا آنجا که مى داند حدودى را ضایع کرده و الان هم هیچ گونه دسترسى به طرف هم ندارد نمى شناسد، این ها را پرداخت مى کند و خیرات و مبرات مى کند. بخشى هم گناهان اخلاقى است که بین خود و خداست و نباید این کار را مى کرده ولو این کار را کرده مورد عفو و بخشش خدا قرار مى گیرد به شرطى که توبه کند یعنى از گناهش پشیمان بشود و دیگر آن را انجام ندهد و در آینده هم تصمیم دارد که دیگر آن را انجام ندهد. اما عبادات را انجام نداده. مثلا نماز نخوانده است، خوب به اندازه اى که توان دارد عبادت گذشته را قضا کند. پس مطمئن باشید که خدا گناهان اخلاقى شما را هم مى بخشد.
@zane_ruz
هفته‌نامه زن روز
#ینگه_دنیا
هدیه پاریس برای نوزادان
با نزدیک شدن به زمان وضع حمل همسرم که تا آن موقع زیر نظر یک پزشک فرانسوى خانم در کلینیکى نزدیک منزل مرتبا تحت کنترل و معاینه بود، به بیمارستانى در منطقه پانزده پاریس (پشت برج ایفل) معرفى شدیم. از نخستین روزى که پرونده را به آن بیمارستان منتقل کردیم با توجه به مسلمان بودن و مقید بودن و... ضمن هماهنگى با بیمارستان شرط کردیم که همه کادر پزشکى مرتبط با زایمان باید خانم باشند که آن ها هم پذیرفتند. شرط دیگر کردیم که ایام بسترى در بیمارستان باید غذاى غیر گوشتى یا حلال به او بدهند یا اجازه دهند از منزل برایش غذا بیاوریم که این را هم پذیرفتند و قرار شد غذاى گیاهى و حلال (عدم استفاده از روغن حیوانى و الکل و مشروب و...) بدهند.
وقتى فرزندم به دنیا آمد و پس از چند روز مرخص شد و به منزل آمد، از طرف شهردارى محل یک بسته کادو توسط پست به منزل ما رسید، حاوى نامه اى که تولد دخترم را تبریک گفته و به صورت نمادین یک بسته پوشک و شیشه شیر و لوازم اولیه نوزاد و تعدادى کتابچه و بروشور ناظر بر آموزش نحوه بچه دارى و مراقبت هاى بهداشتى و پزشکى و دفترچه نوزاد و... داخل آن بود. در نامه شهردارى ضمنا اشاره شده بود براى برخوردارى از کمک هزینه نوزاد به شهردارى مراجعه کنید تا کمک هزینه نقدى نوزاد به صورت ماهانه برقرار شود. طبعا ما چون دیپلمات بودیم از طرف دولت ایران مجاز نبودیم که از کمک هزینه نوزادان و کودکان که تا نخستین سال هاى دبیرستان بچه ها ادامه داشت استفاده کنیم. این کمک هزینه شامل همه نوزادان متولد شده در خاك فرانسه اعم از والدین اتباع فرانسوى یا مهاجر و... را شامل مى شد. ضمنا بروشورها و کتابچه هاى راهنماى مراقبت و نگهدارى از نوزادان حاوى اطلاعات بسیار مهم ، ضرورى ، آموزنده و مفید بود. همچنین در ماهنامه شهردارى که نام و مشخصات متولدین و متوفیان هر ماه جداگانه درج و منتشر مى شد هم نام فرزندم در لیست متولدین ماه مى آن سال درج شده بود. دلیل این کار شهردارى این بود که در فرانسه ثبت احوال زیر نظر و جزو شهردارى هاست و در واقع این کار، توسط بخش ثبت احوال شهردارى انجام شده بود.
@zane_ruz
#سلامتی
ریتم منظم قلب با خوردن سیب
یکی دیگر از فواید خوردن سیب ناشتا، آن هم سیب سبز، این است که این میوه مقدار پتاسیم بیشتری نسبت به سایر انواع سیب ها دارد. پتاسیم یک الکترولیت است که رطوبت سلول‌ها را متعادل می‌کند. این کار برای ضربان قلب منظم بسیار حیاتی است. البته اگر شب ها هم خورده شود می تواند خواب راحت برای فرد ایجاد کند اما حتما با فاصله زمانی با شام خورده شود.
@zane_ruz
#داستان
اشتهای سیری ناپذیر من
سیده مریم طیار
آن چند کتاب اول صبحى را که توى قفسه ها جا مى زنم، مى آیم مى نشینم پشت میزم و بدون هیچ حرکت اضافه اى، دستم را فرو مى کنم توى کارتن کتاب هاى تازه رسیده. کارتنى که دو سه روز است درست وسط میز گذاشتیمش و با آن قد کوتاهش موقتا بین من و همکارم دیوار کشیده.
چند ثانیه اى بدون این که داخل کارتن را نگاه کنم، دنبال کتاب مى گردم...
از شما دعوت می کنیم ادامه این داستان زیبا را در کانال زن روز بخوانید.
@zane_ruz
#حدیث_امروز
امام محمد باقر علیه‌السلام فرمود:
خدای تعالی به شعیب پیامبر وحی فرمود: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد: چهل هزار نفر بدکار را، شصت هزار نفر از نیکانشان را. شعیب عرض کرد: پروردگارا! بدکاران سزاوارند اما نیکان چرا؟ خدای عزوجل به او وحی فرمود که: آنان با گنهکاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نیامدند.
اصول کافی، جلد5، صفحه 56
@zane_ruz
#ج_مثل_جوان
چند می گیری احمق باشی!؟
نیلوفر حاج قاضی
ج مثل جوان این هفته درباره شاخ بازی در اینستاگرام است و تمرکز خود را روی یکی از این شاخ ها که دختری با نام مستعار «سحرتبر» است، گذاشته است. در بخشی از این یادداشت می خوانیم:
زامبى اینستا نام اصلى اش سحر نیست اما معروف به سحرتبر است تا این نام مستعار چاشنى ژانر وحشت پیجش باشد. او متولد 1376 در تهران است. دخترى معمولى که قبل از اقدام به جراحى زیبایى، صورتى خوشایند و متناسب داشته است. او اولین بار با چشم هاى خاکسترى ترسناك، بینى عجیب و سربالا، جمجمه مخروطى و از همه مهم تر لاغرى غیر واقعى مشهور شد. مثل یک عروسک زشت ناقص الخلقه که با صدایى تو دماغى حرف مى زد و گاهى هم سر از داخل سطل آشغال درمى آورد. گاهى هم شبیه جن زده ها با بدنى استخوانى، مو هایى نارنجى و صدایى تودماغى جلوى دوربین جیغ مى زد و هزاران هزار نفر او را لایک مى کردند! او با همین شمایل و کار ها تبلیغ مى گرفت و درآمد داشت. مثل صدها شاخ مجازى عجیب و غریب دیگر که نبض بازار اینستاگرام را با تاییدهاى ساده لوحانه برخى مردم در دست گرفته اند. با تبلیغ یک کالا، فروش آن را تضمینى مى کنند و گاهى براى تبلیغ یک محصول ده ها میلیون تومان مى گیرند...
متن کامل این مطلب را می توانید در مجله زن روز بخوانید.
@zane_ruz
#عطارباشی
نکاتی برای داشتن خواب راحت
◀️مصرف برخى دم نوش ها مثل گل گاوزبان، جوشانده عناب و سنبل الطیب آرام بخش بوده و براى داشتن خوابى آسوده توصیه مى شوند همچنین مصرف عرق بیدمشک، دم نوش به لیمو و نبات نیز مؤثر است.
◀️اصلاح برنامه غذایى و نخوردن غذاهاى نفاخ در شب راهى براى رفع اختلالات خواب است.
◀️مصرف سبزیجاتى مثل کاهو یا خوراکى هایى که رطوبت زیادى دارند مثل جو و بادام خام قبل از خواب به دلیل حفظ آب و رطوبت بدن توصیه مى شوند.
◀️به جاى خوردن چاى و قهوه قبل از خواب بهتر است چاى بابونه و بیدمشک خورده شود.
◀️ماساژ درمانى، رعایت درجه دما و نور اتاق که خیلى سرد یا گرم نباشد یا روشن نباشد و حمام کردن براى رفع اختلالات خواب توصیه مى شوند.
◀️مصرف یک لیوان آب یا شیر قبل از خواب نیز براى داشتن خوابى راحت توصیه مى شود.
◀️مصرف عسل و خرما نیز مؤثر است.
◀️دم کرده بادرنجبویه و آویشن نیز توصیه شده است.
◀️از مصرف ترشى قبل از خواب پرهیز شود و در مقابل ترکیب روغن زیتون، عسل و سرکه مصرف شود.
◀️براى رفع بى خوابى مصرف گشنیز بسیار مؤثر است.همچنین کدوتنبل نیز سرشار از ویتامین A است و شیره تخم کدو همراه با یک لیوان شیر مسکن محسوب مى شود.
◀️کاهو نیز سرشار از ویتامین A، B،C است و به دلیل داشتن مواد معدنى مانند آهن، کلسیم، فسفر، منیزیم، منگنز، ید، روى و مس در رفع بى خوابى مؤثر است.
◀️همچنین بهتر است فرد بى خواب در مکانى تاریک و کم نور بخوابد و کمى گلاب در آن محل پاشیده شود.
◀️دم کرده گل بیدمشک نیز روزانه دو تا سه فنجان مصرف شود چرا که اعصاب را آرام و خواب را زیاد مى کند.
@zane_ruz
#منبرک
جایگاه رفیع شیعه
حجت الاسلام عاملی
عبدالله بن ابى یعفور تنها شخصیتى است که حضرت صادق درباره او تعبیرى دارد که نسبت به هیچکس ندارد. فرمود: من کسى را مثل عبدالله بن ابى یعفور سراغ ندارم که در طاعت خدا و پیامبر و امامش باشد. هیچکس چون ایشان مطیع خدا و پیغمبر نیست. نشان مى دهد مکانت بسیار بزرگى داشته است. ایشان مطالب در شأنش بسیار است، یک نکته بسیار جالب است، قاضى ابویوسف با ایشان همسایه بود، ایشان آمد در دادگاه شهادت بدهد، قاضى ابویوسف شهادت ایشان را پذیرفت. ولى گفت: اى کاش یک خصلتى نداشتى. من مى دانم نماز شب هایى دارى، چه طاعت و عبادتى دارى، اما میل تو به رفض، یعنى شیعه هستى. تا این را گفت گریه کرد. گفت: مرا به جماعتى نسبت دادى که مى ترسم از آن ها نباشم. شیعه بودن آسان نیست. این کار عبدالله بن ابى یعفور نشان مى دهد خیلى معرفتش بالا بوده نسبت به مقام شیعه، لفظ شیعه اسم نیست، وصف است. شکل نیست، محتواست. ما چه کنیم «على منابر من النور» باشیم؟ یک وقتى حضرت امیر نماز مغرب را تمام کرد. بعد از مغرب که به دارالعماره مى رفت، بیرون شهر رفت. کسانى که پشت سرش نماز مى خواندند هم رفتند. از شهر که خارج شدند، حضرت با دقت به صورت این ها نگاه کرد. گفت: شما چه کسانى هستید؟ گفتند: ما شیعه تو هستیم! حضرت فرمود: من هرچه نگاه مى کنم سیماى شیعه را در شما نمى بینم.
@zane_ruz
#شماوما
مامانمو گم کردم!
شهید بهنام محمدى راد دانش آموز خرمشهرى؛ نوجوان 13 ساله اى که به منظور مقابله با دشمن و ضربه زدن به آن ها، به شناسایى مواضع عراقى ها مى رفت و غنائم و اطلاعات مهمى را با خود مى آورد. چند بارى در شناسایى ها گفته بود: «دنبال مامانم مى گردم، گمش کردم.» عراقى ها هم فکر نمى کردند بچه 13 ساله بره شناسایى، رهایش مى کردند. یک بار رفته بود شناسایى، عراقى ها گیرش انداختند و چند تا سیلى بهش زدند. جاى دست سنگین مأمور عراقى روى صورت بهنام مونده بود. وقتى برگشت دستش را روى سرخى صورتش گرفته بود. هیچ چیز نمى گفت فقط به بچه ها اشاره مى کرد که عراقى ها کجا هستند و بچه ها راه مى افتادند. یک بار یک اسلحه غنیمت گرفته بود و با همان یک اسلحه، هفت عراقى را اسیر کرده بود.
@zane_ruz
#داستان
سر به مهر
معصومه تاوان
سلام مامان خوبى؟ نمى دونم چرا هرکار کردم بهت تلفن بزنم نتونستم. انگار اینطورى با نامه راحت ترم،حالت چطوره؟ حالا گلاى توى گلدونت، سیراى تو باغچه و درخت گلابیت؟ همه خوبن؟ حال گل سر سبدت چطوره؟ آقا بابا رو مى گم؟ مى دونم تا تو رو داره حالش خوب خوبه.
امروز اینجا هوا ابریه. از صبح هوا ابرى بود گرفته و خاکسترى، از همون هواها که تو دوس دارى و من عاشقشم. از همون هواهاى پاییزى زمستونى که میگى انگار آدما توش عاشق ترن و همدیگه رو بیشتر دوس دارن. مامان من احساس مى کنم یکبار دیگه عاشق شدم...
شما را دعوت می کنیم به خواندن ادامه این داستان لطیف در کانال زن روز.
@zane_ruz