#شماوما
تمام شد
در آن کوران حوادث که خیلى سخت بود، یکى از برادرهاى حزب الله که اهل تدین و تشرع بود و در جنوب مسئول بود، در حالتى که به تعبیر خودش حالت خواب نبوده گفت: «دیدم یک بانویى آمد و یک یا دو بانوى دیگر هم در کنارش بودند. من در عالم خواب حس کردم حضرت زهراسلام الله علیها است. رفتم به سمت پاهاى مبارکشان؛ به ایشان گفتم که ببینید وضع ما را، ببینید ما چه وضعى داریم. حضرت فرمودند که «درست مى شود». گفتم مُصر بودم به پاى ایشان بیفتم و اصرار داشتم از ایشان چیزى بگیرم. بعد از اصرار کردن، ایشان فرمودند: «درست مى شود» و یک دستمال از داخل روپوشى که داشتند بیرون آوردند و تکان دادند و فرمودند: «تمام شد». یک لحظه بعد یک هلى کوپتر اسرائیلى با موشک زده شد و بعد از این، زدن تانک ها شروع شد.» و زدن تانک ها همان نقطه شکست رژیم در جنگ بود. از اینجا بود که معادله جدید آمد و اولین موشک هاى کرنِت در این جنگ رونمایى شد و براى اولین بار تانک هاى مرکاواى اسرائیلى که تا حالا به این شکل زده نشده بودند، منهدم شدند و نزدیک به هفت تانک در یک روز زده شد.
@zane_ruz
#ایرانگردی
تصویری دیدنی از آبشار سنگان
آبشار سنگان، در نزدیکی روستای سنگان، در فاصلهٔ حدود ۲۰ کیلومتری شمال غرب تهران و در دامنههای قلهٔ پهنهحصار قرار دارد.
@zane_ruz
#مادر
عظمت نهفته
امام خامنهای:
یک مادر دوری گُلی را که در طول سالهای متمادی در آغوش خود پرورده و نهالی را که با زلال محبت خود آبیاری کرده، چطور تحمل میکند!؟ ولی ما، مادران عزیزی را سراغ داشتیم و داریم که در غم شهادت فرزند شهید خود، حتی خم به ابرو نیاوردند! چقدر عظمت در این دلها و در این روحها نهفته است!؟
۹ شهریور ماه ۷۸
@zane_ruz
#داستان
دلتنگی
مرضیه ولی حصاری
تا اینجا خواندیم که لیلا براى خلاصى برادرش از بند ساواك مجبور به همکارى با آن ها شده و سعى دارد اعتماد سلمان را جلب کند تا بتواند اطلاعات گروه را در اختیار ساواك قرار دهد، او نقشه اى کشیده و تا حدى هم آن را عملى کرده. اما با ما همراه باشید تا ببینیم در قسمت آخر سرنوشت این قصه به کجا مى انجامد و لیلا چه مى کند؟
@zane_ruz
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
همراهان محترم کانال زن روز
سلام!✋🌼🍃
دوشنبه تون نورانی و پر خیر و برکت
با ما همراه باشید
@zane_ruz
#حدیث_امروز
حضرت زهرا علیهاالسلام در یکی از دعاهای خود چنین فرمود:
بارالها: نیرومندی در بندگیت و بینش روشن در کتابت و فهم و درک احکامت را از تو خواستارم. خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و قرآن را دور از دسترس ما و پل صراط را لغزشگاه ما و محمد صلی الله علیه و آله را رویگردان از ما قرار مده.
بلدالامین، صفحه ۱۰۱
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#کاشانه
مدیریت یک نوازش سخت
مریم کمالی نژاد
منظومه تربیتى اغلب ما شامل تنبیه و تشویق در کنار هم است. تعداد والدینى که تنها به تنبیه یا فقط به تشویق معتقدند و دیگرى را کاملا حذف کنند، بسیار کم است. بنابراین معتقدیم که تنبیه و تشویق در کنار هم هستند که مى توانند روش تربیتى کامل ترى به وجود آورند. در این نوشتار بر روى تنبیه مى خواهیم متمرکز شویم. بنابراین قبل از هر چیز باید بدانیم که هدف ما از تنبیه کردن کودك چیست؟ مى خواهیم رفتار بدش را خاموش کنیم؟ فقط عصبانى شده ایم و مى خواهیم موقتا ساکتش کنیم؟ مى خواهیم رفتار بد را از بین ببریم و رفتار بهترى را جایگزین کنیم؟ ابتدا به این سؤالات صادقانه پاسخ دهید. هدف ما در تربیت این است که رفتارى ناپسند را در کودك از بین ببریم، علت بد بودن آن را به کودك بفهمانیم، رفتار درست و جایگزین را توضیح دهیم و آن را با کودك تمرین کنیم. تنبیه خالى از آموزش، نتیجه مطلوبى به همراه نخواهد داشت. در بخشی از این یادداشت میخوانیم:
بسیارى از تنبیهات ما شامل ساکت کردن کودك مى شود. به او مى گوییم برو توى اتاقت و ساکت بنشین یا حرف نزن و ساکت باش. این در حالى است که طبیعت کودك با جنب و جوش گره خورده است، او نمى تواند بیش از چند ثانیه ساکت و بى صدا باشد. به همین دلیل است که گیج مى شود، از کوره در مى رود، قید تنبیه و ناراحتى شما را مى زند یا بلند بلند مى خندد یا پرخاشگرى مى کند و یا به کار سابقش ادامه مى دهد. او فقط نمى داند باید چه کار کند و تنبیه شما مناسب حال و احوالش نیست. به جاى این که به کودك بگویید ساکت یه گوشه بنشیند، یه کار را به عنوان تنبیه براى او تعیین کنید، تنبیهى که همراه با فعالیت و متناسب با سنش باشد برایش در نظر بگیرید. حفظ کردن یک شعر، بردن زباله ها، شستن ظرف ها و...
متن کامل این مطلب را میتوانید در مجله زن روز مطالعه کنید.
@zane_ruz
#سلامتی
ترکیبی از مواد ضد پلاکهای دندانی
برای از بین بردن پلاکهای دندانی میتوانید از ترکیب آلوئهورا، لیمو و گلیسیرین استفاده کنید، این فرمول را میتوانید به طور مستقیم بر روی دندانهای خود بمالید تا لکههای زرد و بوی ناخوشایند دهان شما که ناشی از رشد باکتریها است، از بین برود.
🌹مواد تشکیل دهنده
یک قاشق غذا خوری ژله آلوئه ورا
یک قاشق چاب خوری آب لیمو
۲ قاشق چای خوری گلیسیرین
🌸روش آماده سازی و طرز استفاده
همه مواد را به خوبی ترکیب کنید و هم بزنید تا ترکیب یکدستی داشته باشید سپس با این ترکیب دندان هایتان را مسواک بزنید و از آن به عنوان خمیردندان طبیعی استفاده کنید. این روش را میتوانید دو بار در روز یا حداقل دو بار در هفته انجام دهید تا دندانهایی زیبا و سفید داشته باشید.
@zane_ruz
#احکام
امانت
اگر انسان به صاحب مال بفهماند که حاضر به نگهدارى مال او نیست و مال را از او نگیرد، ولى او مال را بگذارد و برود، و این شخص مال را بر ندارد و آن مال تلف شود، کسى که امانت را قبول نکرده ضامن نیست، ولى احتیاط مستحب آن است که اگر ممکن باشد آن را نگهدارى نماید.
کسى که چیزى را امانت مى گذارد، هر وقت بخواهد مى تواند آن را پس بگیرد و کسى هم که امانت را قبول مى کند، هر وقت بخواهد مى تواند آن را به صاحبش برگرداند.
اگر انسان از نگهدارى امانت منصرف شود و آن را به هم بزند، باید هر چه زودتر مال را به صاحب آن یا وکیل یا ولى صاحبش برساند، یا به آنان خبر دهد که به نگهدارى حاضر نیست و اگر بدون عذر مال را به آنان نرساند و خبر هم ندهد چنانچه مال تلف شود، باید عوض آن را بدهد.
کسى که امانت را قبول مى کند، اگر براى آن، جاى مناسبى ندارد، باید جاى مناسب تهیه نماید و طورى آن را نگهدارى کند که مردم نگویند در امانت خیانت کرده و در نگهدارى آن کوتاهى نموده است و اگر در جایى که مناسب نیست بگذارد و از بین برود، باید عوض آن را بدهد. اگر صاحب مال بمیرد و در مورد امانت وصیتى داشته باشد و براى آن وصى تعیین شده باشد، باید مال را به وصى برساند و گرنه باید مال را به وارث تحویل دهد یا به او خبر دهد که بیاید و امانت را ببرد، در غیر این صورت اگر مال از بین برود ضامن است. ولى اگر براى آن که مى خواهد وارث را بشناسد، یا بداند میت وارث دیگرى هم دارد یا نه، مال را ندهد و مال از بین برود ضامن نیست. اگر کسى که امانت را قبول کرده بمیرد، یا دیوانه شود وارث یا ولى او باید هر چه زودتر به صاحب مال اطلاع دهد، یا امانت را به او برساند.
@zane_ruz
#شماوما
سید سکوت
حضرت آیت الله بهاء الدینى فرمودند: من سیزده ساله بودم، سیدى در کوه خضر مى نشست که به او مى گفتند: سید سکوت. بیست سال بود که حرف نمى زد. من با بعضى بچه ها رفته بودیم کوه خضر و او را دیدیم. شخصى از روستایى آمد گفت: مریضداریم او را دعا کنید! سید با حرکات دست و اشاره به او تفهیم کرد که مریض خوب شد، بعد معلوم شد که مریض خوب شده است! همچنین مثل اینکه فهمیده بود ما بچه ها گرسنه هستیم، با اشاره دست به ما بچه ها فهماند که در فلان منطقه پائین کوه دارند اطعام مى کنند، بروید بخورید، ما رفتیم پائین به همان مکانى که آدرس داده بود، دیدیم در یک باغى آش پخته اند و به مردم مى دهند. پس از بیان این مطلب آیت الله بهاالدینى فرمودند:
بزرگان هم به او سر مى زدند. عرض شد: آقا این سید سکوت را که فرمودید بزرگان هم پیش او مى رفتند، چه سرى داشت؟! استاد فاطمى نیا در جلسه اىبا ذکر چند نکته
اخلاقى وعرفانى فرمودند: خدمت آیت الله بهاالدینى رسیدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سید سکوت چه بود؟ آقا دستشان را بردند به طرف لبشان و فرمودند: در آتش را بسته بود.
@zane_ruz
#سرگرمی
راز سر به مهر غارهای لونگیو در چین
این غارهای ماسهسنگی دستکند هستند، یعنی به دست انسان حفاری شدهاند. به سرانجام رساندن چنین کار سخت و طاقتفرسایی به هزاران نفر آدم نیاز دارد. متاسفانه در هیچ کجای تاریخ در مورد روش حفر این غارها یا افراد و تجهیزاتی که برای حفاری استفاده شدهاند هیچ مدرک و سندی وجود ندارد. همین باعث شده تا غارهای Longyou چین یکی از کشفهای سربهمهر جهان باقی بمانند.
@zane_ruz
حرارت یک نهضت
امام خامنهای:
همسران غصه خوردند که چرا آنها نمیتوانند به میدان بروند؛ و صبر کردند و در خانهها نشستند و پشت جبهه را نگه داشتند؛ بعد هم که آن رزمنده شهید شد، شکر کردند و به شهادت شهیدشان افتخار نمودند! این است که شعلهی یک نهضت همچنان زنده میماند.
@zane_ruz
#داستان
اما همیشه شعر پایان قصه نیست
مرضیه تقی زاده
روى آخرین بیت خط مى کشم. نمى دانم چرا این بیت آخر در نمى آید. هنوز ذهنم درگیر بیت آخر است که محمد در را باز مى کند و صدایم مى کند.
ـ زهرا خانم نشستى؟ دیر میشه ها هواپیما مى پره ها.
نگاهى از سر استیصال به صورت مهربانش مى اندازم. و با دست اشاره مى کنم به داخل اتاق بیاید.
ـ محمد بیا این شعر و بخون هر کارى مى کنم بیت آخرش خوب در نمیاد.
محمد برگه را از دستم مى گیرد و شروع به خواندن مى کند. همان طور که مى خواند سرش را تکان مى دهد و هر از چند گاهى زیر لب مى گوید: به به.
ـ محمد دارى مسخره مى کنى؟
ـ نه بابا چه مسخره اى، خیلى خوب گفتى...
ادامه این داستان زیبا را میتوانید در کانال زن روز بخوانید
@zane_ruz
بسم الله الرحمن الرحیم...
🌺🍃اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🍃🌺
سلام! عصرتون بخیر و شادی
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#گفتگو
زیر سایه بانوی مهر و آب
سید محمد مشکوة الممالک
این هفته گفتگویی صمیمانه داشتهایم با همسر اولین شهید مدافع حرم، شهید «محمد مسرور» که طلبه پایه هفتم حوزه علمیه بود و قید بهترینها را زد تا تمام آنچه را که پای درس استاد آموخته بود به نمایش در آورد برای رسیدن به غایت آمال خوبان. او نه تنها از حوزه و درس که از نوعروسش که با ملاك هاى زهرایى انتخاب کرده بود عبور کرد تا با عنوان نخستین شهید مدافع حرم آل الله از استان فارس، در کلاس درس حضرت عشق بنشیند. در بخشی از این گفتگو میخوانیم:
نخستین عامل شهادت او حیا بود، حتى به خاله هایش نگاه نمى کرد. وقتى هم که مجبور بود کار ادارى انجام دهد در حد ضرورت با نامحرم صحبت مى کرد. در فضاى مجازى خیلى ورود نمى کرد و فقط کارهاى مرتبط با شهدا را در آن فضا انجام مى داد. ادب و اخلاقشان خیلى بالا بود. اوج عصبانیتش سکوت بود، مظلوم بود. مادرم همیشه مى گفتند که من آدم هاى زیادى را دیده ام، همه آن ها چند صفت خوب دارند و در بقیه موارد مشکل دارند. محمد جامع صفات خوب است. ببینید یک جوان 28 ساله چقدر روى خودش کار کرده بود که هم حیایش و هم اخلاقش هم تواضع و ادبش به این مرحله رسیده بود. او حتى یک شب هم نماز شبش ترك نمى شد، دو ساعت در سجده گریه مى کرد و خسته نمى شد.
هدف او براى رفتن به سوریه هم دفاع از اسلام بود، مى گفت: «دفاع از خاك و حضرت زینب سلام الله علیها خیلى مهم است؛ اما مسأله مهم تر این است که داعش با پرچم اسلام دارد اسلام را نابود مى کند.» و جمله معروفى دارند که شهادت جان کندن نیست دل کندن است.
از شما دعوت میکنیم متن کامل این گفتگو را در مجله زن روز بخوانید.
@zane_ruz
#شماوما
از بدخواهت کمک بگیر و نواقصت را جبران کن
روزى مرد برنج فروشى نزد عارفى آمد و گفت: در بازار کسى هست که بدخواه من است و اتفاقا مغازههاش درست مقابل مغازه من است. او عطارى دارد اما از روى کینه و دشمنى برنج هم کنار اجناسش مى فروشد و دائم حرکات و سکنات من، شاگردان و وضع مغازه ام را زیر نظر دارد و اگر اشتباهى انجام دهیم بلافاصله آن را براى مشتریان خود نقل مى کند. از سوى دیگر به خاطر نوع تفکرم اهل آزار دادن و مقابله مثل نیستم و دوست هم ندارم با چنین شخصى درگیر شوم. مرا راهنمایى کنید که چه کنم!؟ استاد با لبخند گفت: اینکه آدم بدخواهى با این سماجت و جدیت داشته باشد، آنقدرها هم بد نیست! بدخواه تو حتى بیشتر از تو براى بررسى و ارزیابى و تحلیل تو و مغازه ات وقت گذاشته است و وقت مى گذارد. تو وقتى در حال خودت هستى او در حال فکر کردن به توست و این یعنى تو هر لحظه مى توانى از نتیجه تلاش هاى او به نفع خودت استفاده کنى. من به جاى تو بودم به طور پیوسته مشتریانى نزد عطار مى فرستادم و از او در مورد تو پرس و جو مى کردم. او هم آخرین نتیجه ارزیابى خودش در مورد کم کارى شاگردان یا نواقص و معایب موجود در مغازه ات را براى آن مشترى نقل مى کند و در نتیجه تو با کمترین هزینه از مشورت یک فرد دقیق و نکته سنج استفاده بهره مند مى شوى! بگذار بدخواه تو فکر کند از تو به خاطر شرم و حیایى و احترام و حرمتى که دارى و نمى توانى واکنش نشان دهى، جلوتر است. از بدخواهت کمک بگیر و نواقصت را جبران کن.
@zane_ruz
#ایرانگردی
کوههای مریخی سیستان و بلوچستان
تصویری دیدنی از کوههای مریخی که در جاده کنارک به زرآباد سیستان و بلوچستان قرار دارد.
@zane_ruz
#ینگه_دنیا
هدیه مارتین لوتر کینگ به فرزندم
دبستان پسر کوچکم، کارت پستالى را به مناسبت سالروز تولد دکتر مارتین لوترکینگ به بچه ها داده که در آن تصویر، قرار گرفتن کودکى مسلمان بین
یک اروپایى تبار و یک بومى قاره آمریکا جالب توجه است.
زیر آن نوشته شده: دکتر لوتر کینگ به «با هم بودن» اعتقاد داشت. ما چطور مى توانیم مردم را کنار هم جمع کنیم؟ (بچه ها) مى توانید وقتى بازى مى کنید، همه را بازى دهید.
دوشنبه گذشته، در آمریکا به نام روز مارتین لوتر کینگ نام گذارى شده بود. روز تولد وى 15 ژانویه است اما براى این که روزى که تعطیل مى شود، در هر سال تغییر نکند، سومین دوشنبه ژانویه را به نام این فعال اجتماعى و متفکر نام گذارى کرده اند. به این ترتیب، آخر هفته (شنبه ـ یک شنبه) منتهى به دوشنبه سوم ژانویه تبدیل به تعطیلى سه روزه مى شود که در اصطلاح به آن «لانگ ویکند» مى گویند. لوتر کینگ با قوانین تبعیض آمیز و نژادپرستانه آمریکا مبارزه جانانه اى کرد، راهى که به ترور موفق وى در سال 1968 انجامید. 15 سال بعد، «رونالد ریگان»، رئیس جمهور وقت آمریکا، روز تولد این مرد را به قانون تعطیلى کشورى تبدیل کرد. بعضى ایالت ها در برابر پذیرش و اعمال این قانون مقاومت کردند اما در نهایت 20 سال پیش بود که به صورت کشورى در تمامى 50 ایالت اجرا شد.
@zane_ruz
#داستان
فال زندگی
معصومه تاوان
عبد دستش را تا آرنج فرو برد توى سطل زباله. چیزى آن ته سطل چشمش را گرفته بود. ولى دستش نمى رسید. قدش کوتاه بود. از سطل آویزان شده بود. بین زمین و آسمان دست و پا مى زد و در تلاش بود. گردن کشیده بود و زبانش را از دهانش بیرون انداخته بود. زور مى زد و دستش نمى رسید. گوشه هاى چشمش چین هاى ریز برداشته بود و گره هاى ابروهایش محکم تر شده بودند پره هاى بینى اش پشت سر هم تنگ و گشاد مى شدند و نفس با صدا از سوراخ هاى چرك و کثیفش بیرون مى ریخت. دیواره هاى سطل بلند بودند و قد عبد کوتاه. زیر بغل هایش درد گرفته بود تیر مى کشید...
ادامه این داستان زیبا را میتوانید در کانال زن روز بخوانید.
@zane_ruz