#پزشکی
قهوه قبل از خواب اصلا!
قهوه حاویِ کافئین است؛ کافئین محرک عصبیِ قوی و مهمی است. یعنی اینکه، مصرف قهوه دقیقا پیش از خواب باعث میشود کل شب بیدار بمانید. حساسیت آدمها در مقابل کافئین با یکدیگر متفاوت است و معمولا به میزان و عادت مصرف کافئین در زندگی افراد بستگی دارد. اگر از میزان قدرت تحملتان در برابر کافئین خبر ندارید، از نوشیدن قهوه، به ویژه قبل از خواب، صرفنظر کنید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#ترفند
پاکسازی گوشی از برنامه ها و بازی های اضافی
اپلیکیشن ها، نرم افزار ها و بازی های که استفاده نمی کنید رو پاک کنید، هر چیزی که توی گوشی وجود داشته باشه، حافظه و رم گوشی رو درگیر میکنه چون هر برنامه ای خودش یه حجمی داره که حافظه رو درگیر میکنه و با ارسال نوتیفیکیشن ها و پردازشی که داره رم رو هم درگیر میکنه.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#منبرک
خیر و برکت مال
حجتالاسلام والمسلمین تراشیون
گاهی اوقات ما فکر کنیم فلانی پول دارد پس خوش به حال او. یک موقع میبینی یک فردی با یک درآمد خیلی پایینی چقدر کارش خیر و برکت دارد. یک موقعی یکی از این مسئولینی که در حوزه خیرین مدرسهساز هست تعریف میکرد. میگفت یک آقایی بود یک مدرسهای را داشت میساخت، میگفت برای من هم خیلی سؤال بود که شغل ایشان چیست. میگفت ما گفتیم اینطور که این در میدان میآید ما گفتیم یک وضع خیلی خوبی دارد، ماشین خیلی خوبی دارد. میگفت من یک موقع به یک بهانهای با او تا در ماشینش رفتم. دیدم یک وانت بار دارد. بعد گفتم این حتما ماشین کارش هست. گفت نه، همین است. گفتم تو این ماشین را داری آن وقت خیر مدرسهساز هستی؟ گفت بالأخره میخواهم آنجا خیری کنم باید این را سوار شوم. مثلا ماشین خوب سوار شوم معلوم نبود بتوانم آن کار را کنم. یعنی یکی میبینی انقدر خدا به او توفیق میدهد که حاضر است یک مقداری با خودش سختی بدهد ولی این پولش را هم در مسیر خیر و خوب بیاید هزینه بکند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#داستان
اینجا گل محمدی پیدا نمیشود (۱)
مریم جهانگیری زرگانی
فریال ایستاده بود توی ایوان حیاط پشتی خانه برادرش و خیابان را نگاه میکرد. خیابانی پهن و تمیز دریکی از محلههای اعیاننشین حومه لندن. ساختمانهای دو طرف خیابان کاملاً شبیه هم بودند، همگی حیاطهای چمنکاری بزرگ داشتند و هیچ دیوار و حائلی بینشان نبود، فقط فنسهای فلزی خانهها را از هم جدا میکرد. سگِ برادرش توی حیاط برای خودش میچرخید. گاهی میرفت سمت فنسهای حیاط همسایه کناری و چمنها را بو میکشید و واقواق میکرد. گاهی هم میآمد روبروی فریال میایستاد و دم تکان میداد و صداهای بامزهای از خودش درمیآورد. انگار دلش میخواست باهم دوست شوند! اما آنقدر باهوش بود که بفهمد فریال از این موضوع استقبال نمیکند، حتی نزدیکش هم نمیشد. سگ سفید کوچکی بود با خالخالهای سیاه. فیروز اسمش را گذاشته بود الیزابت، هم نام ملکه بریتانیا! اما لیزی صدایش میزد. میگفت: «دست خودت نیست، بهزودی عاشقش میشی!» و فریال پوزخند میزد که: «ترجیح میدم عاشق یه انسان بشم!» سگ وقتی دید فریال محلش نمیگذارد دوباره برگشت سرِ بازی خودش. همسایه آنطرف خیابان داشت از باغچهاش سبزیجات میچید. فریال با چشم رفتوآمد مرد را دنبال میکرد و نگاهش به سبد چوبی توی دستش بود که کمکم داشت پر از گوجه و هویج و خیار میشد. مرد حالا یک زانویش را گذاشته بود روی زمین و داشت برای بیرون کشیدن چیزی شاید یک سیبزمینی بزرگ از توی خاک تقلا میکرد. توجه مرد لحظهای به او جلب شد. دست راستش را که توی دستکش کار آبی و طوسیرنگ بود بالا آورد و بلند گفت: «هِی!» و این یکجور سلام خودمانی بود که فریال جوابش را با یک تکان مختصر سر و لبخندی محو داد. بهجای سیبزمینی، چیز گرد سفیدی از دل خاک درآمد. شاید یک شلغم یا نوعی ترب یا هر صیفی دیگری که بومی انگلستان بود. مرد آن را بالا گرفت و به فریال نشان داد و پیروزمندانه لبخند زد. فریال هم برایش سر تکان داد. فیروز گفته بود همسایه روبرویی مرد خوبی است. تنهاست، اهل نوشیدن نیست، هر هفته یکشنبهها کلیسا میرود و یکبار که او سرماخوردگی سختی گرفته بود، برایش با سبزیجات باغچهاش سوپی درست کرده بود که مزه جوراب یک ماه نشُسته میداد اما حالش را زود خوب کرده بود! مرد سبدش را برداشت و رفت داخل خانهاش. فریال از پلههای ایوان پایین آمد تا قدمی توی حیاط بزند. انگشت وسطی پای چپش کشیده شد به دمپاییاش. زن جوان چهره در هم کشید و آخ کشداری گفت. سگ فوری دوید طرفش و واقواق کرد. فریال سر پا نشست و پوست ملتهب انگشتش را بااحتیاط لمس کرد. رو به سگ گفت: «میسوزه لیزی... بدجوری میسوزه!» سگ صدایی نرم از خودش درآورد. انگار گفته باشد آخی! فریال ابرو بالا انداخت. «همش به خاطر قوانین مسخره محل کارمه!» صاف ایستاد. دوباره مشغول راه رفتن توی حیاط شد. با خودش حساب کرد هفتهای پنج روز و روزی هشت ساعت کار، دو ساعت همزمان رفتوآمد، جمعاً میشد هفتهای 50 ساعت. 50 ساعت در هفته مجبور بود کفش پاشنه 9 سانتیمتری بپوشد. با آن کفشها باید راه میرفت، پلهها را بالا و پایین میکرد، و ساعتها سر پا میایستاد و وراجیهای مدیرش را گوش میداد. یکی از همکارانش که دختری اهل مصر بود، یادش داده بود انگشت کنار شست و انگشت وسطیاش را با چسب به همدیگر بچسباند. اینطوری پنجههایش توی کفش کمتر اذیت میشدند. و تأکید کرده بود بهزودی پوست انگشتانش سفت میشود و پینه میبندد و دیگر دردی حس نمیکند!
ادامه دارد...
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#مناسبت
نگاهی به زندگانی امام رضا علیهالسلام در عصر هارونالرشید (۱)
▪️حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در روز یازدهم ذیقعده سال ۱۴۸ هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشودند و در آخر صفر سال ۲۰۳ هجری قمری در سن ۵۵ سالگی به وسیله مأمون، هفتمین خلیفه عباسی مسموم شدند و به شهادت رسیدند و مرقد منور ایشان در مشهد مقدس قرار دارد.
▪️دوران امامت امام رضا (ع) بیست سال بود که ۱۷ سال آن در مدینه و سه سال آن در خراسان سپری شد.
▪️امام رضا (ع) در عصر هارون
حدود ده سال از امامت امام رضا (ع) در عصر خلافت هارون الرشید، پنجمین خلیفه عباسی، قاتل حضرت موسی بن جعفر (ع) بود که امام هشتم (ع) در این دوران در شهر مدینه زندگی میکردند و همواره تحت نظر بودند و از مزاحمتهای هارون و حاکمان منصوب شده توسط او در امان نبودند.
▪️هنگامی که هارون از «رقّه» عازم مکه شد، عیسی بن جعفر، عموی او به او گفت: به یاد آور سوگندی را که خوردهای و آن هم این است که هر کسی بعد از موسی بن جعفر (ع) ادعای امامت کند، گردنش را بزنی و اکنون، پسر او (حضرت رضا) چنین ادعایی دارد و هارون با خشم به عیسی نگاه کرد و گفت: «میخواهی چه کنم؟ آیا همه آنها را بکشم؟»
▪️صفوان بن یحیی میگوید: پس از شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع)، امام رضا (ع) خطبهای خواندند و امامت خود را آشکار ساختند و ما از عواقب این امر ترسیدیم و به حضور امام رضا (ع) رفتم و عرض کردم: «شما جریان امامت خود را آشکار کردید و ما از گزند این طاغوت (هارون) ترس داریم.» امام رضا (ع) فرمودند: «او هر چه سعی دارد انجام دهد، قدرت تسلط بر مرا نخواهد یافت.»
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#مناسبت
نگاهی به زندگانی امام رضا علیهالسلام در عصر هارونالرشید (۲)
▪️صفوان میگوید: خبر مورداطمینان به ما رسید که «یحیی بن خالد برمکی»، وزیر هارون به هارون گفته است: «این علی پسر موسی بن جعفر (ع) برای خود ادعای امامت میکند.»
▪️هارون در پاسخ گفت: «آن چه که درمورد پدرش درخصوص سرکوب مخالفان انجام دادیم، نتیجه نگرفتیم. آیا میخواهی همه آنها را بکُشیم؟»
▪️برمکیان که در دستگاه سلطنتی هارون، نفوذ بسیار داشتند، دشمنان آل محمد (ص) بودند و از هر فرصتی میخواستند هارون را بر ضد آنها بلند کنند.
▪️محمد بن سنان میگوید به امام رضا (ع) عرض کردم شما بعد از پدرتان، امامت خود را آشکار کردید با توجه به این که از شمشیر هارون، خون میچکد؟
▪️امام رضا (ع) در پاسخ فرمودند: سخنی از رسول خدا (ص) مرا برای این کار جرئت بخشید آن جا که فرمودند: «اگر ابوجهل از سر من یک لاخه مو بگیرد، گواهی دهید که من پیامبر نیستم.» و من به شما میگویم: «اگر هارون از سر من یک لاخه مو بگیرد، گواهی دهید که من امام نیستم.»
▪️اباصلت هروی میگوید: روزی حضرت رضا (ع) در خانه خود بود، قاصد هارون به حضور آن حضرت (ع) آمد و گفت: «هم اکنون، هارون شما را خواسته است و دعوت او را اجابت کنید.»
▪️امام رضا (ع) برخاستند و به من فرمودند:ای اباصلت! در این وقت، هارون مرا نخواسته جز این که آسیبی عظیم به من برساند و سوگند به خدا او هیچ آسیبی نمیتواند به من برساند و من با کلماتی از دعا که از جدّم رسول خدا (ص) به من رسیده است از گزند او جلوگیری میکنم.
▪️همراه امام رضا (ع) نزد هارون رفتیم و وقتی که نگاه امام (ع) به هارون افتاد همان دعا را خواندند و هنگامی که امام رضا (ع) جلو هارون ایستادند، هارون به ایشان نگاه کرد و گفت: «ای ابوالحسن، دستور داده ایم صد هزار درهم در اختیار تو بگذارند تا نیازمندیهای خانه ات را با آن تأمین کنی.»
▪️پس از آن که امام رضا (ع) از نزد هارون بیرون آمد، هارون از پشت سر به امام رضا (ع) نگاه کرد و گفت: «من چیزی را اراده کرده بودم، ولی خدا چیز دیگر را اراده کرده و اراده خدا بهتر است.»
▪️همه اینها نشان میدهد که امام رضا (ع) و یارانشان در عصر خلافت هارون، تحت نظر و در سانسور شدید بودند، ولی هارون در جریان شهادت امام کاظم (ع) شکست سیاسی - اجتماعی خورده بود و میخواست با امام رضا (ع) به صورت ملایمتر رفتار کند.
پایان
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#زیرگذرتاریخ
«مشهدی» از کی لقب رسمی شد؟
«مشهدی» که لقبی برای زائران حرم رضوی است از کجا آمده و از کی میان مردم رواج یافته؟ خیلیها نمیدانند که کار، کار شاه عباس بود که به این لقب در میان ایرانیان رسمیت بخشید. لقب «مشهدی» از حدود ۴۰۰ سال پیش و بنا به فرمان شاه عباس صفوی رواج یافت. وی اجازه داد که زائران حرم رضوی مانند کربلاییها و حاجیها به «مشهدی» ملقب شوند و این پیشوند را در اسمشان بهکار برند و در مکاتبات و اسناد از این لقب استفاده کنند. البته فقط همین نبود و شاه عباس برپایی مراسم آیینی برای بدرقه و استقبال از زائران حرم رضوی را تشویق و ترویج کرد و معلوم است خودش برای بهسازی راهها و ساخت کاروانسراها و همچنین بازسازی و تزیین حرم رضوی اقدام کرد. باز هم فقط همین نبود و ماجرای شاه عباس و حرم رضوی این بود: «اگرچه اغلب شاهان صفوی به زیارت آرامگاه امام رضا (ع) میرفتند اما بیشتر سفرهای زیارتی به مشهد در زمان شاهعباس اول صورت گرفت و معروفترین سفر او بهدنبال نذری که داشت رفتن با پای پیاده به مشهد بود. مسافت بین اصفهان تا مشهد در مدت ۲۸ روز طی شد و شاهعباس روز چهاردهم جمادیالثانی سال ۱۰۱۰ قمری به مشهد رسید و ماههای رجب، شعبان و رمضان را در آنجا عبادت کرد. وی روزها به آستانه رضوی میرفت و مانند خادمی به خدمت مشغول میشد».
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#داستان
اینجا گل محمدی پیدا نمیشود (۲)
مریم جهانگیری زرگانی
سگ دور خودش چرخید و رو به خانه همسایه کناری واقواق کرد. فریال گفت: «چته لیزی؟ میخوای بری با دوستت بازی کنی؟» اینطور که متوجه شده بود فیروز عادت نداشت با همسایههایش گرم بگیرد. گاهی برای همسایه روبرویی سری تکان میداد و گاهی هم برای همسایه کناری. همسایه کناری بیشتر با لیزی دوست بود. دستی به سر و روی حیوان میکشید و برایش یکتکه بیسکوییت میانداخت توی حیاط. لیزی هم علاقه زیادی به خرگوش همسایه داشت. بیشتر اوقات باهم بازی میکردند. فیروز صبح زود که میرفت سر کار نمیآمد تا شش بعدازظهر. خود او هم برای آنکه 9 صبح در محل کارش حاضر باشد مجبور بود هفت از خانه بیرون برود. شغل، موقتی بود، فقط برای شش ماه. همان بدو ورودش به لندن فیروز بااینکه شغل پردرآمدی داشت بیرودربایستی به او فهمانده بود هزینههای زندگی در انگلستان زیاد است و باید در طول مدتی که در خانه او زندگی میکند، خودش خرج زندگیاش را دربیاورد. با شروع ترم جدید دانشگاهها، او هم خانه برادرش را ترک میکرد و راهی دانشگاه متروپولیتن لندن میشد. قرار بود شغلی نیمهوقت در لندن داشته باشد و همراه سه دانشجوی دختر مسلمان، در سوئیت دوخوابهای نزدیک ایستگاه پدینگتون ساکن شود که فقط پنج کیلومتر با دانشگاه فاصله داشت. به خیلی جاها تقاضا داده بود تا بالاخره توانسته بود کاری پیدا کند که مشکلی با حجابش نداشته باشند. از همان ایران، فهمیده بود توی انگلستان چادر را باید بگذارد کنار. اگر چادر میپوشید مردم و پلیس به چشم یک تروریست آماده انجام عملیات انتحاری به او نگاه میکردند! برای همین لباسهای بلند و گشاد خریده بود. خانمی که در محل کارش مسئول مستقیم او بود گفته بود چون فریال ارتباط مستقیم با اربابرجوع ندارد و فقط باید تلفنی با مشتریها حرف بزند، مشکلی با پوشش او ندارد. اما طبق قانون باید کفشهای پاشنهبلند میپوشید. زنها باید برازنده و زیبا میبودند. بعدازظهر گرمی بود و هوا بوی چمن مرطوب میداد. کنار فنسهای حیاط همسایه ایستاد. آنها دورتادور حیاطشان را گلهای بهاری کاشته بودند. یک قفس بزرگ هم گوشه حیاط بود که خرگوششان را در آن نگه میداشتند. درِ قفس معمولاً باز بود و خرگوش همینطوری توی حیاط ول میگشت و گاهی هم گازی به چمنها یا برگهای بوتههای گل میزد. اما امروز فریال هر چه گوشه و کنار حیاط را نگاه کرد اثری از خرگوش ندید. خواست صدایش بزند اما اسم خرگوش را یادش نیامد. مَدی یا مَتی یا مَندی... به نظرش خیلی خندهدار بود که خارجیها حتی اگر یک مگس هم پیدا میکردند برایش اسم میگذاشتند! فیروز میگفت: «اینجا برخلاف ایران برای حیوونا شخصیت و ارزش قائلن.» و فریال در جوابش از خوکهایی که برای کاهش هزینه بهجای سر بریدن، در دیگهای آب جوش انداخته میشدند یا غازهایی که برای خوشمزه شدن گوشتشان با خوراندن چربی زجرکش میشدند یا حیوانهای خانگی مینیاتوری جذابی که با دستکاری ژنتیکی به وجود میآمدند و آخرش هم دچار مرگهای دردناک میشدند حرف زده بود و گفته بود غربیها، حقوق حیواناتشان هم مثل خیلی چیزهای دیگرشان الکی است. فیروز برای آنکه به فریال ثابت کند اطلاعاتش غلط است خودش مشغول تحقیق درباره آن موضوعات شده بود. اما درنهایت چنان حس انزجاری نسبت به صنعت دامداری پیدا کرده بود که تصمیم گرفته بود گیاهخوار شود!
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
به نام خدایی که زیباست و زیبایی را دوست دارد...
✨اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم✨
💐🌱سلام! صبح زیبای چهارشنبه پاییزیتون به خیر و شادی. حلول ماه پر برکت ربیعالاول مبارک. امیدواریم روز خوبی در پیش داشته باشید🌱💐
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: «بهترین مردان امت من کسانى هستند که نسبت به خانواده خود خشن نباشند و اهانت نکنند و دلسوزشان باشند و به آنان ظلم نکنند.» (مکارم الاخلاق/ص216)
📌رفتار محبت آمیز و دلسوزانه با خانواده، مسیر خودسازی و تربیت نفس را هموار می کند. عنایت خداوند متعال و توجه اهل بیت علیهم السلام در سایه رفتار خوب با دیگران بویژه خانواده است.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#فرزند_پروری
چند توصيه به والدين درباره تماشای تلویزیون
🔹همراه با كودكانتان تلويزيون تماشا كنيد و درباره داستان هاى آن با يكديگر صحبت كنيد. مثلا كودكان زير شش سال نمى توانند واقعيت را از تخيل جدا كنند و ديدن برنامه هاى تخيلى ممكن است منجر به دروغگو شدن آنها شود بنابراين به كودكانتان كمك كنيد تا از تخيلشان براى خلق داستان هاى جديد استفاده كنند.
🔸با كودكان درباره اهداف پيام هاى بازرگانى و اين كه چرا آنها را پخش مى كنند صحبت كنيد و اين كه آنها با اين كار مى خواهند روى رفتار كودكان تأثير بگذارند.
🔹اگر برنامه اى مناسب سن كودكانتان نبود يا اصلا پيام ضدارزشى داشت به جاى آن كه كودكتان را از ديدن آن محروم كنيد برنامه اى را در همان ساعت تنظيم كنيد و همراه كودكتان به آن بپردازيد يا اگر نتوانستيد اين كار را بكنيد همراه او به تماشاى برنامه بنشينيد و درباره پيامدها و اينكه چرا اين گونه رفتار يا صحبت مى كنند با او بحث كنيد. با اين كار شما به فرزندتان مى آموزيد كه موضوعات را با دقت و ريزبينى بيشترى دنبال كند و نسبت به آنها تحليل داشته باشد نه تسليم باشد. اين روش باعث رشد قدرت شناختى و تشخيص خردسالان و تقويت قدرت انتقادى و استدلال نوجوانان مى شود.
🔸و آخرين نكته اينكه با كودكتان درباره فعاليت هايى كه علاوه بر تماشاى تلويزيون مى تواند انجام دهد صحبت كنيد تا بتواند براى استفاده بهتر از وقتش برنامه داشته باشد.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#کدبانوگری
کتلت سویا
👩🍳مواد لازم
پیاز: ۱ عدد
سویا: ۲۵۰ گرم
تخم مرغ: ۳ عدد
جعفری: ۵۰ گرم
قارچ بزرگ: ۳ عدد
سیب زمینی: ۱ عدد
روغن مایع: به اندازه کافی
آرد سفید: ۲ قاشق غذاخوری
نمک، فلفل سیاه و زردچوبه: به میزان لازم
👩🍳طرز تهیه:
ابتدا سویا را شسته و اجازه دهید تا به مدت ۳۰ دقیقه خیس بخورد. سیب زمینی را آب پز کنید. جعفری را ریز خرد کرده و داخل یک کاسه به پیازی که از قبل رنده کرده و آب آن را گرفته اید اضافه کنید. قارچ ها را شسته و با یک دستمال کاملا خشک کنید. هرکدام از قارچ ها را به ۴
قسمت تقسیم کنید. در تابه ای کوچک کمی روغن بریزید. قارچ ها را در روغن تفت دهید تا نرم شوند سپس از روی حرارت بردارید و اجازه دهید تا قارچ ها خنک شوند. سپس قارچ ها را ریز خرد کرده و به جعفری و پیاز اضافه کنید. سیب زمینی آب پز شده را رنده کرده و به مواد بیفزایید. سویا را آبکش کرده، چرخ کنید و با تخم مرغ ، آرد و نمک، فلفل و زردچوبه به مواد اضافه کنید. مواد را کاملا مخلوط کنید تا یکد ست شود، سپس به اندازه یک فلافل از مایه کتلت بردارید و در روغن داغ هر دو طرف کتلت را سرخ کنید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#پزشکی
چه عواملی باعث کاهش حرکت جنین میشود؟
مدت خواب جنین حداکثر 75 دقیقه است و اگر بیش از 2 ساعت حرکت نکرد، مادر باید مساله را بررسی کند. اگر احساس کرد، جنینش 2 تا 3 ساعت است حرکت نمیکند، بهتر است کمی غذای انرژیزا مصرف کند و در حالت آرامش به پهلو یا پشت بخوابد، دستش را بر شکم بگذارد و با توجه کامل به جنین، حرکات او را بشمارد. جنین سالم روزی 15 تا 20 بار لگد میزند و کم شدن این میزان میتواند علامت کمبود تغذیه یا کاهش اکسیژن رسانی به جنین باشد که این وضعیت باید بررسی شود.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#مناسبت
ربیعالاول؛ بهار ماهها
حجتالاسلام والمسلمین بهاری
بهار ماهها، ربیع الاول است، چرا که آثار رحمت الهی و ذخایر برکات خداوندی در این ماه پدیدار میشود. «ربیعالاول» به برکت قدوم حضرت رسول (ص)، ماهی پر خیر و برکت است؛ ماهی که آثار رحمت خداوند آشکار است و ذخایر برکات خداوند و نورهای زیبایی او بر زمین فرود آمده است. ماه محرم و صفر را پشت سر گذاشتیم، با اندوه اشک ریختیم و دل تازه کردیم و با یاد اباعبدالله الحسین(ع) معرفت کسب کردیم، اکنون وقت آن است که در این بهار به یُمن رویش دوبارهمان سجده شکر به جای آوریم و این بهار را قدر بدانیم و بندگی کنیم. آثار رحمت الهی و ذخایر برکات خداوندی در این ماه پدیدار میشود و انوار جمال الهی بر زمین و زمینیان میتابد. ماه ربیعالاول آمیخته با خاطره غمانگیزی چون شهادت امام حسن عسکری(ع) و مطابق روایت معروف، ماه میلاد مبارک پیامبر گرامی اسلام(ص) و امام صادق(ع)، هجرت پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه، آغاز امامت پربرکت حضرت بقیة اللّه(عج) و ماه رخداد واقعه عظیم «لیلةالمبیت» است. همچنین در چهاردهمین روز این ماه، در سال ۶۴ هجری، یزید بن معاویه به هلاکت رسید. وی پس از سه سال و نُه ماه خلافت که همراه با جنایات عظیمی بود که مهمترین آن واقعه کربلا و شهادت ابی عبداللّه الحسین(علیه السلام) و یارانش است در سن سی و هفت سالگی در منطقه «حوران» زندگی ننگینش به پایان رسید. همان گونه که گفتیم مشهور میان علمای امامیه آن است که روز هفدهم ربیع الاول، روز ولادت با سعادت رسول خدا حضرت محمد بن عبداللّه (ص) است و معروف آن است که ولادتش در مکه معظمه، واقع شده است و زمان ولادتش هنگام طلوع فجر، روز جمعه، سنه عام الفیل بوده است. همچنین در چنین روزی در سال ۸۳ هجری قمری، ولادت امام صادق (علیه السلام) واقع شده است و از این جهت نیز بر اهمیت این روز افزوده شده است.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#ینگه_دنیا
آزمایشات سمی روی سربازان هندی و الجزایری
صدها سرباز هندی توسط دانشمندان انگلیسی به اتاق های گاز فرستاده می شدند تا گاز خردل را روی آن ها آزمایش کنند.
این سربازان بعد از قرار گرفتن در معرض گاز خردل، که اکنون به عنوان عامل سرطان، آسیب زننده به DNA سلول های انسانی، تغییر شکل و نابینایی شناخته شده است، دیگر تحت درمان قرار نمی گرفتند. این آزمایش ها برای تعیین میزان گاز مورد نیاز برای ایجاد جراحت بر روی افراد، در میدان جنگ مورد استفاده قرار می گرفت. آزمایشاتی که در طول دهه ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ در هند انجام شد و اولین بار توسط گاردین در سال ۲۰۰۷ گزارش شد.
در سال ۱۹۴۲ ،دانشمندان پورتون داون (پارک علمی نظامی بریتانیا) گزارش دادند که تعداد زیادی سوختگی ناشی از گاز میان آزمایش کنندگان هندی و بریتانیایی وجود داشته است. دانشمندان اذعان می کردند: «بیماران دارای سوختگی شدید، اغلب بسیار درمانده، افسرده و در کمال ناراحتی هستند، که برای درک آن فقط باید آن را تجربه کرد.» پروفسور احمدالطیان، استاد فیزیک دانشگاه الازهر هم اعلام کرده سال ۱۹۶۰ ،فرانسه ۱۵۰ زندانی الجزایری را به عنوان موش های آزمایشگاهی برای آزمایش اولین بمب هسته ای فرانسه به چوب هایی در کویر رقان الجزایر بست و آن را روی آن ها انداخت تا تأثیر تشعشعات هسته ای بر بدن آن ها را مطالعه کند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#خانه_داری
استفاده از جوش شیرین برای گرفتگی ها
اگر راه آب ظرفشویی یا هرجای دیگر با مو یا ماده غذای دیگری گرفته شده و آب جریان خوبی ندارد ، می توانید مقداری جوش شیرین را درون آن بریزید و سرکه را نیز برای تاثیر بیشتر به آن اضافه کنید و سپس پنج دقیقه صبر کنید و مقداری آب گرم بریزید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#داستان
اینجا گل محمدی پیدا نمیشود (۳)
مریم جهانگیری زرگانی
لیزی کنار فریال روی دو پا ایستاد و پنجههایش را توی سوراخهای فنس فروکرد. چند باری زوزه کشید و دم تکان داد. فریال فکر کرد لابد زبانبسته توانسته خرگوش همسایه را زیر بوتهها ببیند. گفت: «لیزی! اگه دلت بخواد میتونی بری خونه همسایه.» زوج دندانپزشک همسایه زودتر از هشت شب خانه نمیآمدند و فریال دیگر تحمل غرغرهای لیزی را نداشت. سگ انگار منتظر اجازه فریال بود. فوری کلهاش را داخل سوراخی که خودش یا خرگوش همسایه در زمین کنده بودند و حیاطهای دو خانه را به هم وصل کرده بودند، فروکرد و لحظهای بعد توی حیاط همسایه بود! فریال لبخند زد. و ناگهان از کار خودش جا خورد. نفسش را تند بیرون داد. توی این کشور غریب فقط دلبسته شدن به این حیوان را کم داشت! راه افتاد طرف ساختمان. تا قبل از آمدن به لندن هرگز از نزدیک با یک سگ ارتباط نداشت. اما در طول یکی دو ماه گذشته با دیدن توانایی عجیبی که لیزی در برقراری ارتباط با آدمها داشت، به ذهنش رسیده بود شاید خداوند سگ را نه به خاطر بیماری و آلودگی، بلکه به خاطر هوش عاطفیاش نجس کرده بود. این حیوان بهراحتی آب خوردن میتوانست جای همسر و فرزند را در زندگی آدم پر کند. اصلاً شاید همین لیزی عامل مجرد ماندن برادر چهلودوسالهاش بود! وارد خانه شد و رفت توی آشپزخانه. کتری را آب کرد و گذاشت روی اجاق. توی قوری چینی یک قاشق چای خشک ایرانی ریخت. چای مال مزرعههای شمال بود، آنهم برداشت بهار، بدون ذرهای ناخالصی. دست کرد توی کابینت بالای اجاق و قوطی کوچکی درآورد. دو سه تا گلبرگ گل محمدی خشکشده توی قوری انداخت. اینها را از ایران با خودش آورده بود. فیروز با کیف چای میخورد و میگفت: «توی انگلستان گل محمدی پیدا نمیشه.» زن جوان آه کشید. گل خشکهایش داشت تمام میشد. آلاء، همان همکار مصریاش گفته بود مهم نیست اینجا چقدر خوشبخت باشی، دلتنگی برای وطن هرگز از بین نمیرود. و این حس دلتنگی را فریال دو روز پیش بهخوبی حس کرده بود. وقتی یکی از همکاران مرد توی یک از راهروهای خلوتِ خالی از دوربینهای مداربسته شرکتشان، جلواش را گرفته بود و پیشنهاد کرده بود شب باهم بروند رستوران. گفته بود از دختران سیاهچشم خجالتی خوشش میآید. فریال خیلی مؤدبانه پیشنهاد مرد را رد کرده بود. اما مرد پا را از حد فراتر گذاشته بود. نتیجه، زمین خوردن فریال بود و البته کوبیدن پاشنه تیز کفشش به ساق پای مردک! و درحالیکه مرد هنوز داشت از درد به خود میپیچید، صحنه را ترک کرده بود. بعد از کار رفته بود آپارتمان آلاء. آنقدر وحشتزده و آشفته بود که نمیتوانست دو ساعت با مترو سفر کند. آلاء میگفت این چیزها اینجا خیلی هم غیرطبیعی نیست. میگفت برای همین است که پوشیدن دامنهای کوتاه در ادارات ممنوع شده. انگار قرار بود قانونی هم برای عدم لمس همکاران غیرهمجنس تصویب شود. فریال کف دستهایش را نگاه کرد. مچهایش هنوز درد میکرد و خراشهای ریز روی پوست کف دستش بود. چند روزی مرخصی گرفته بود. آرزو میکرد اصلاً دیگر نمیرفت سرکار، یا کاری پیدا میکرد که محیطش فقط زنانه بود. فیروز در واکنش به این اتفاق گفته بود: «خیلی سخت گرفتی. حالا باهاش یه رستوران میرفتی، دنیا که به آخر نمیرسید!» و فریال تمام خشمش را با یک سیلی توی صورت برادرش خالی کرده بود.
ادامه دارد...
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
به نام خداوند پذیرنده توبهها...
❤️اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❤️
💐سلام! صبحتون بهخیر و شادی. روزتون پر روزی و بانشاط💐
امام هادی علیهالسلام میفرمایند:« بردباری آن است که خویشتندار باشی و با وجود داشتن قدرت، خشمت را فروخوری.» (دانشنامه امام هادی علیه السلام 1/597)
📌به راستی که حقیقت بردباری آن است که انسان بر نفس و اعصاب خود مسلط باشد و در برابر عوامل و اسباب خشم سر تسلیم فرود نیاورد.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#سبک_زندگی
ريشه نابهنجارى هاى اجتماعى
كودكانى كه در خانواده هاى مشكل دار بزرگ مى شوند همچون پدر و مادر خود هنر گوش دادن را نياموخته اند و از طرفى نيازهاى عاطفيشان هم كه تنها با حرف زدن والدين با آنها و ايجاد صميميت ارضاء مى شد، پاسخ داده نشده است و افراد نابهنجار و بى عاطفه اى تحويل جامعه مى شوند. آقاى پناهيان تعريف مى كردند كه پسرى به من معرفى شد تا براى نماز خوان كردنش با او سخن بگويم. اما هر چه من مى گفتم او همه را مى دانست و براى من جاى تعجب بود كه چرا با اين كه همه چيز را از خدا و قيامت و ... مى داند اعمال عبادى اش را انجام نمى دهد. بالأخره تصميم گرفتم با والدينش كه مذهبى بودند صحبت كنم. اما در صحبت تلفنى با مادر اين جوان تازه متوجه اصل قضيه شدم. اين خانم حتى اجازه نمى داد من صحبت كنم و دائم خود سخن مى گفت. همان كارى كه با فرزند خود كرده بود و حالا فرزندى كه خلأيى در خود احساس مى كرد به نشانه اعتراض چنين عملكردى را پيش گرفته بود. پس اجازه بدهيم همسر و فرزندانمان با ما از آن چه مى خواهند سخن بگويند و گرنه نتيجه اى جز تخريب ندارد.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#کدبانوگری
شربت بهار نارنج
👩🍳مواد لازم:
عرق بهارنارنج: ⅔ پیمانه
شکر: ۲ پیمانه
آب: ۱ پیمانه
آبلیمو تازه: ۱ قاشق غذاخوی
👩🍳طرز تهیه:
ابتدا یک قابلمه مناسب را انتخاب کنید و شکر و آب را اضافه کنید و روی شعله با حرارت کم قرار دهید و به خوبی هم بزنید تا دانه های شکر به خوبی حل شوند و قوام پیدا کنند. در این مرحله عرق بهارنارنج را اضافه کنید و دوباره هم بزنید این کار را ۵ دقیقه ادامه دهید تا شربت شفاف تر و غلیظ تر شود. پنج دقیقه بعد از اضافه کردن عرق بهارنارنج، آبلیموی تازه را اضافه کنید و بعد از ۲ دقیقه شعله را خاموش کنید و منتظر بمانید تا شربت سرد شود. وقتی شربت بهارنارنج سرد شد، می توانید داخل لیوان ریخته و به همراه چند تکه یخ نوش جان کنید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#ترفند
چک کردن حافظه گوشی طول عمر گوشی را زیاد می کند
اگه گوشی تون حافظه کمی داره و از رم میکرو (MicroSD) هم استفاده نمی کنید، حتما زود به زود حافظه گوشی تون رو خالی کنید و نذارید که همیشه حافظه پر باشه و نوتیفیکیشن پر بودن حافظه رو دریافت کنید. که اینجوری عمر مفید گوشی بیشتر میشه.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#منبرک
همینهاست که زندگی را خراب می کند
مقام معظم رهبری
ما متأسّفانه گرفتار اسراف و زیادهروی شدهایم... اسراف در لباس، در خوراک، در تجمّلات زندگی، در زینتها و آویزههای گوناگون... همینها است که زندگی را خراب میکند و در جامعه بیعدالتی به وجود میآورد، و در نهایت همینها است که اقتصاد را نابود میکند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#عطارباشی
بعد از شام رازیانه بجوید
جویدن دانه های رازیانه بعد از وعده شام، از دیرباز به عنوان یک درمان و جادوی تقویت گوارش مورد استفاده قرار می گرفته است. این امر به این دلیل است که این گیاه دارویی قادر به تنظیم حرکت ماهیچه های صاف روده و کاهش نفخ است. گفته می شود علاوه بر این موارد، فلاونوئیدهای فراوان آنتی اکسیدان و ترکیبات فنلی موجود در رازیانه دارای مزایای ضد التهابی هستند که برای بهبود وضعیت گوارش موثر خواهد بود.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#ینگه_دنیا
جمجمهها در موزه
توحش یک شخص رو به اسلام ربط می دید؟ این تصویر کوچکی از ۱۸ هزار جمجمه مسلمانان الجزایری هست که خواهان استقلال کشورشون بودن ولی سردمداران فرانسه سرهاشون رو بریدن و امروز تو موزه گذاشتن و بهش افتخار می کنن.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97