#داستان
شیرینی سال تحویل
معصومه کرمی
به قاب عکس آقاجون که تو دست عزیز گردگیرى مى شود نگاه مى کنم. عزیزجون نگاهى به من مى اندازد:
ـ به چى نگاه مى کنى؟ پاشو دخترجون چندساعت دیگه سال تحویل مى شه هنوز حیاطو نشستى.
ـ عزیز به نظرت آقاجونو مرخص مى کنند تا سال تحویل دور هم باشیم؟
عزیز نفس عمیقى مى کشد و جواب نمى دهد...
با ما برای خواندن ادامه این داستان لطیف همراه باشید.
@zane_ruz
بسم الله الرحمن الرحیم...
در دست حسین چون که گوهر دادند
آئینه ای از روی پیمبر دادند
بشکفت گل خنده به لب ها که به او
از گلشن جنت علی اکبر دادند
همراهان گرامی کانال زن روز!
سلام!
امروز سالروز میلاد خجسته 🌺حضرت علی اکبر علیه السلام🌺 و روز جوان است. این روز عزیز را به محضر حضرت مهدی (عج) و همه شما تبریک می گوییم.
✨عیدتون مبارک، روزتون خدایی✨
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#سبک_زندگی
ضربدر یعنی سکوت
گلاب بانو
گوید: تو چطور به این همه حرف گوش مى دهى؟ دستش را مى کشد روى گوش هایش و مى گوید: این ها که دروازه نیستند تا اخبار یک کشور و یک شهر و یک محله از توى آن ها رد بشوند! تو نگاه کن ببین گوش هاى من شبیه دروازه هستند؟ شاید هم سطل زباله اند که مجبورند هر چیزى را از هر کسى قبول کنند. از صبح که مى نشینى تا شب هر کس هر چیزى را که مى خواهد توى آن ها مى ریزد. به گوش هایش نگاه نکردم از حرفش بیشتر ناراحت شدم؛ خب تو اول جلوى شوت هاى خودت را بگیر مرد حسابى! شاید من دلم نخواهد نظرات تو را بدانم. کاش مى شد حرفى را به اختیار نشنید. خوب نگاه مى کنم به گوش هاى خودم و مى گویم: دروازه اصلى مغز است و گرنه گوش مثل ترمینال مى ماند. بعد خودش بى جواب من ادامه مى دهد: یک دروازه بان پاى هر کدام از دروازه ها گذاشته ام و انگشت هر دستش را فرو مى برد توى گوشهایش.ناراحت و گرفته از سکوت من مى گوید: ما یک عمر است که در حال دروازه بانى هستیم و مدام گل مى خوریم. من ترجیح مى دهم چشمم را بدوزم به کلمات سیاه و سفید توى روزنامه. مى گوید: خب! جواب ندادى؟ چطور تحمل مى کنى؟ حرف هاى همه یک طرف، حرف هاى عیال در منزل یک طرف که انگار مثل رگبارى به سمت تن خسته ات که از سر کار برگشته، نشانه مى روند. اصلا فکر نمى کند تو به اندازه کافى از صبح شنیده اى و حالا مى خواهى کمى استراحت کنى! من که به ستوه مى آیم تو خسته نمى شوى؟ تو اصلا گوش مى دهى یا خودت را مثل من به گوش کردن مى زنى؟ نمى دانم منظورش از خود را به گوش کردن زدن چه چیزى مى تواند باشد؟ مگر خود به گوش کردن زدن هم داریم؟ داوود مى گوید: آره که داریم، یعنى تو انگار دارى گوش مى دهى و حواست هست اما اصلا گوش نمى دهى و دارى به چیز دیگرى فکر مى کنى، براى این که صدا هم کمتر شود کافیست آن چیزى که بهش فکر مى کنى، صدا دار باشد. یعنى اولش به یک حادثه یا اتفاق صدا دار فکر کن بعد که به تن صداى همسرت عادت کردى مى توانى به تصاویر بى صدا هم فکر کنى. این در مواردى که همسرت بلند بلند حرف مى زند هم کاربرد دارد تو به جیغ ها و تصادفات و سقوط ها فکر کن. از تعجب چشم هایم باز مانده بود که چطور ممکن است آدم به این چیزها فکر کند تا صدایى نشنود!
متن کامل «سبک زندگی» این هفته را می توانید در مجله زن روز بخوانید.
@zane_ruz
#عطارباشی
مصرف سیب ترش و کال موجب فراموشی می شود.
سیبى براى بدن بسیار مفید است که سالم، رسیده و شیرین باشد چرا که مصرف سیب ترش و نرسیده موجب فراموشى مى شود.از دیدگاه طب سنتى بوییدن سیب و خوردن آن در سلامت مغز و تقویت آن اثر دارد. سیب سرشار از آنتى اکسیدان است که مداومت در مصرف سیب و آب سیب از بروز استرس هاى اکسیداتیو جلوگیرى کرده، همچنین سیب از متاستاز
سرطان کبد جلوگیرى مى کند.سیب به علت داشتن خاصیت آنتى پرولیفراتیو (جلوگیرى از رشد بیش از حد سلول هاى کراتینوسیت و تنظیم اثرات ایمنى بدن) از تکثیر بیش از حد سلول هاى سرطانى جلوگیرى مى کند.سیب علاوه بر این که مغز و حافظه را تقویت مى کند، از بروز برخى از بیمارى هاى اعصاب مانند آلزایمر و پارکینسون جلوگیرى مى کند. اهمیت سیب در درمان برخى از سرطان ها مانند سرطان سینه و کولون اثبات شده است حتى مصرف سیب از پیشروى سرطان پیشگیرى مى کند.افرادى که دچار ضعف معده هستند و از مشکلات معده رنج مى برند، سیب بسیار برایشان مفید است ولى باید دانست که این افراد باید پوست سیب را بگیرند، چون معده ضعیف است و قادر به هضم پوست سیب نیست؛ مصرف سیب بدون پوست به رفع یبوست کمک مى کند.عملکرد آنتى اکسیدانى سیب نیز در جلوگیرى از بروز سرطان مؤثر است.
@zane_ruz
#منبرک
زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها
حجت الاسلام و المسلمین حسینی قمی
در حالات مرحوم آیت الله العظمى بروجردى مى خواندم. یک وقتى یکى از شاهزادگان از حکام سعودى به ایران آمده بود. مى خواست به قم بیاید. گفت: مى خواهم بروم این عالم بزرگ شیعه حضرت آیت الله العظمى بروجردى را ببینم. آیت الله العظمى بروجردى ملاقات را نپذیرفت. گفته بودند: آقا خیلى خوب است. بالأخره آن ها در دولت هستند و کشور عربستان است و مکه و مدینه در دستشان است. یک جلسه اى، ملاقاتى و گفتگویى، به نفع شیعه است. ایشان فرموده بود: وقتى این به قم بیاید، به دیدن من مى آید ولى به زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها نخواهد آمد. نمى خواهم کسى قم بیاید، به دیدن من بیاید و به دیدن فاطمه معصومه سلام الله علیها نرود. من تقاضا مى کنم همه کسانى که به قم مشرف مى شوند حتما قبل از رفتن به مسجد جمکران به زیارت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بروند.
@zane_ruz
#ینگه_دنیا
در ژاپن زلزله فراموش نمی شود
زلزله سال 1995 شهر کوبه در ساعت 5:46 صبح، وقتى همه خواب بودند رخ داد. یکى از ساعت هاى معابر شهرى که از کار افتاده بود را به همان شکل در همان ساعت متوقف شده هنگام زلزله نگه داشته اند تا همیشه یادشان بماند ممکن است دوباره زلزله در چنان وقتى بازگردد و به ایمن سازى اهمیت بیشترى داده شود. هر ساله حدود 1500 زمین لرزه ژاپن را مى لرزاند. نکات جالب دیگرى در مورد ژاپن وجود دارد از جمله؛ در ژاپن بیش از 50 هزار نفر بالاى صد سال سن، زندگى مى کنند، ژاپن 6800 جزیره را در بر مى گیرد، قطارهاى ژاپن از منظم ترین قطارهاى جهان است. متوسط تأخیر آن ها فقط 18 ثانیه است، ژاپن رتبه اول کم اشتهایى را در جهان دارد! هندوانه هاى مربعى شکل توسط کشاورزان ژاپنى پرورش داده مى شود تا بتوانند راحت تر آن ها را انبار و نگهدارى کنند.
منبع: کانال فرنگ ـ نوشت
@zane_ruz
#داستان
امید
مرضیه ولی حصاری
قاسم با عجله به این طرف و آن طرف مى رود. اضطراب کاملا از چهره اش مشخص است. من اما روى زمین نشسته ام و هیچ توانى در پاهایم نمى بینم تا کمکش کنم. قاسم کمد لباس را بیرون مى ریزد و مى گوید:
ـ مهدیه پس شناسنامه ها کجان؟ چرا نشستى پاشو دیگه من دست تنها نمى تونم.
از جایم حتى تکان هم نمى خورم، نگاهى به تمام خانه مى کنم...
از شما دعوت می کنیم ادامه این داستان جذاب را بخوانید.
@zane_ruz
#سلامتی
کلم بروکلی راهی ساده برای جلوگیری از کمخونی
کلم بروکلی یکی از بهترین مواد برای جلوگیری از کمخونی به خصوص در دوران بارداری به شمار میرود، به دلیل این که سبزی کلم بروکلی غنی از آهن و اسید فولیک است، بنابراین مصرف آن در دوران بارداری میتواند تعداد هموگلوبین موجود در خون مادر را تضمین کند و از خطر ابتلا به کمخونی در بدن مادران حامله و جنین داخل رحم به شدت جلوگیری کند.
@zane_ruz
#احکام
معیار بلندی صدا در نماز
معیار در بلند بودن صدا (جهر) براى نماز آن است که جوهره صدا آشکار شود و لازم نیست که صداى او را افراد کنارش بشنوند و نیز نباید در بلند کردن صدا زیاده روى نماید. پس اگر کسى در خواندن حمد و سوره بیش از معمول صدایش را بلند کند و آن ها را با فریاد بخواند نمازش باطل است همچنان که در آهسته خواندن (اخفات) نباید تفریط کند و چنان آرام بخواند که صداى خویش را نیز نشنود.
💠امام خامنه اى: ملاك اخفات (آهسته خواندن) نبود جوهر صدا نیست بلکه ملاك آشکار نکردن آن است و در مقابل جهر آشکار کردن جوهر صداست. و اگر در خواندن حمد و سوره بیش تر از معمول صدا را بلند کند (مثل این که با فریاد بخواند) نمازش باطل است.
🔶آیت الله سیستانى: ِ معیار در جهر و اخفات صدق عرفى است نه شنیدن یا نشنیدن کسى که در کنار نمازگزار ایستاده.
🔷آیت الله صافى: معیار در بلند بودن صدا آن است که هنگام اداى کلمات صداى او جوهر داشته باشد و احتیاط واجب آن است که افراد نزدیک او صدایش را بشنوند چنان که در عرف نیز چنین است.
@zane_ruz
#یارمهربان
معرفی کتاب «روزی که شهید شدم»
کتاب «روزى که شهید شدم» تاریخ شفاهى زندگى با برکت و در عین حال پر رنج شهید حسین حسن زاده و روایت شهادت اولشان از زبان خود ایشان و به قلم ابوالقاسم وردیانى است. وى از جانبازان 70 درصد هشت سال دفاع مقدس بود که پس از تحمل رنج و مشقات فراوان جانبازى به خیل کاروان رفقاى شهیدش پیوست. شهید دکتر حسین حسن زاده متولد سال 1347 و سابقه 1380 روز حضور در مناطق عملیاتى هشت سال دفاع مقدس را در کسوت گردان تخریب داشت. ایشان یکبار در سه راهى شهادت در منطقه شلمچه مورد اصابت مستقیم گلوله توپ قرار گرفته بودند که تا مرز شهادت پیش رفت. کتاب حاضر یکى از پرفروش ترین کتب انتشارات روایت فتح مى باشد.
@zane_ruz
#کدبانوگری
ترشی قرمز
🌼مواد لازم:
گل کلم: 1 بوته
لبو: 1 کیلوگرم
سرکه: 1 لیتر
سیب: 4 عدد
🌸طرز تهیه:
لبو، سیب و گل کلم را خوب بشوید و پوست لبو و سیب را هم بگیرید و بعد از این که مواد خشک شدند به هر مدلى که مى خواهید خرد کنید. سپس سیب و لبو را داخل سرکه بریزید و روى حرارت قرار دهید تا کمى نرم شوند. بعد از روى حرارت بردارید تا همه مواد خنک شوند. وقتى سرکه، سیب و لبو خنک شدند گل کلم هاى خرد شده را هم به آن ها بیفزایید و در ظرف هاى مورد نظر بریزید و بقیه سرکه را هم در ظرف بریزید تا ظرف پر شود. در ظرف را محکم ببندید و در محیطى ترشى ها را قرار دهید که نه گرم باشد و نه سرد. وقتى که ترشى ها جا افتاد مى توانید مصرف کنید.
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#نمای_نزدیک
سیل نور
باران زعیمی
صداى ظریف و کودکانه اش که بدون توجه به فضاى اتوبوس در حال بلبل زبانى بود نظرم را جلب را کرد. با آن لهجه شیرین شیرازى حرف هاى مادر را براى دختر خاله اش تکرار مى کرد. چند دقیقه پیش هنوز پیش مادرش نشسته بود و مرتب میان حرف هاى او مى پرید و سؤال مى کرد:
ـ رفتیم حرم من چکار کنم؟
ـ هرچه دوست دارى از امام رضا علیه السلام بخواه
ـ هرچى؟
ـ هرچى بخواهى
ـ مثلا پلى استیشن؟
مادر لبخند زد و با مکثى کوتاه گفت: «آره... مثلا سلامتى، برکت. مثل همون ماشین که امام رضاعلیه السلام بهمون داد.» حالا دختر کوچولو در حالى که با یک
گل کوچک سفید بازى مى کرد خیلى جدى همان حرف ها را به دخترخاله مى گفت: «وقتى رسیدیم حرم هرچى دلت مى خواد از امام رضا علیه السلام بخواه. یادته ماشین نداشتیم؟ پارسال من خیلى دعا کردم و از امام رضا علیه السلام ماشین خواستم که بهمون داد. الان هم مى خوام این گل رو بدم به امام رضا علیه السلام» گوش سپرده بودم به این گفتگوى کودکانه دلنشین که با محتواى بزرگانه اش تا مقصد ادامه داشت. چقدر دلم مى خواست این فسقلى هاى زیبا و بامعرفت را محکم بغل کنم و ببوسمشان! حظ برده بودم که به ساعت نکشیده یک دختر کوچک شش ساله ظرف معرفتش را پر کرده است. کلاس درس عرفان اش را در همان اتوبوس شلوغ خط واحد برگزار کرده و با چند دقیقه گفتگوى ساده مادرانه فهمید امامى که براى زیارتش مى رود حى و حاضر است. او را مى بیند، صدایش را مى شنود و مرجع مطمئن دعاهایش است. پس براى حضور در محضرش و خواستن مطالبات و حتى تشکر از او برنامه ریخت، چیزى که ما با وجود انبوه حاجات خیلى وقت ها یادمان مى رود. یادمان مى رود صاحب دامانى که به آن چنگ مى زنیم شاهد و حاضر است. صدایمان را مى شنود و پاسخ مى دهد اما زنگارهاى دنیایى نشسته بر گوش و چشم دلمان مانع دیدن و شنیدن مى شود. خوش به حال بزرگ هایى که با چشم و گوشى باز آن حجم عظیم رأفت و مهربانى خورشید ایران را درك مى کنند و قدر مى دانند. خورشیدى که انوارش همه را در آغوش گرفته و بر خوان مهربانى و لطف خود نشانده است تا نه فقط هر سال که هر روزمان را به واسطه حضورش با عشق شروع کنیم و با عافیت به پایان برسانیم. عافیت مگر غیر از این است که با این همه بلایا و سختى هاى تحمیلى یا طبیعى همچنان پایدار مانده ایم و به رغم زخم خوردن از گرگ صفتان، روز به روز دل هامان به یکدیگر نزدیک تر مى شود؟ دیدى که سیل مى آید و نابود مى کند و مى رود اما پشت بندش این همه دل بسیج مى شود تا دردها را کم کند و در غیاب فلان و بهمان مسئول بى خیال و خوشگذران خسارت را جبران کند. این همدلى هاى عجیب، اتفاقى نیست. سرچشمه مى خواهد. باور کنى یا نکنى سرچشمه اش اقیانوس امامتى است که به آن دل سپرده ایم. همان است که پس از هر سختى سیل نور به راه مى اندازد و همه را یک دست مى کند و با خود مى برد. این تنها سیلى است که دوست دارم در آن غرق شوم.
@zane_ruz