eitaa logo
ذره‌بین درشهر
17.5هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 اندیشه های ناب... 💠 عظمت ایران.... ✅ من نه برای جنگیدم نه برای ، تنها من در زندگی‌ام، استقلال و عظمت بود و حتی از اینکه امروز در گوشۀ اظهار می کنم اندکی تاسف ندارم...! @zarrhbin
🌍 ..‌.⁉️ 🍃 ما فرزندانِ جغرافیا هستیم! محصولِ اتفاق! گاهی فکر می کنم وقتی یک کودک در سوئیس سراغ یخچال می رود تا شکلات صبحانه اش را بردارد، کودکی در یک قبیله آفریقایی با این بیدار می شود که نکند امروز به وسیله مردانِ قبیله دیگر که به دین و آیینِ آنها نیستند کُشته شود! 🍃 اگر در عربستان به دنیا می آمدیم احتمالاً اسممان عبدالعزیز می شد، جوراب نمی پوشیدیم، سوار می شدیم اما به زن هایمان اجازه نمی دادیم رانندگی کنند...! 🍃 اگر در جامائیکا بودیم مسیحی می شدیم، غذاهای تند می خوردیم، می رقصیدیم و اگر کسی می گفت میای بریم جوج بزنیم! نمی فهمیدیم چه می گوید! 🍃 اگر در دانمارک به دنیا می آمدیم اسطوره هایمان وایکینگ ها بودند، پیرو کلیسای پروتستان می شدیم، احتمالاً به ازدواج همجنسگرایان رای می دادیم و به جای استاد از یورِن اینگمَن لذت می بردیم. 🍃 وقتی همه چیز تا این اندازه می تواند در عین سادگی، این همه و خارج از کنترل ما باشد، یقه دریدن و خود را حق مطلق فرض کردن روی کره ی زمین چقدر دارد⁉️ 🍃 حالِ شما چطور است ...⁉️ سعی کن کسی که تو را می بیند، کند مثلِ باشد ... 🍃 از سخن نگو! بگذار از نوری که بر چهره داری، آن را احساس کند. از برایش نگو! بگذار با پایبندی تو آن را بپذیرد. از برایش نگو! بگذار آن را جلوی چشمش ببیند . از برایش نگو ! بگذار آن را از طریقِ مشاهده ی تو بپذیرد . از برایش نگو ! بگذار مردم با اعمالِ تو خوب بودن را بشناسند. 🍃 فرزندِ جغرافیا اگر همه ی عالم بد باشند تو و مهربان باش؛ بگذار به سنگینی و وقارِ گام ها و قدم های تو بنازد و سقف زیبای از آن بالا به داشتنِ تو افتخار کند و نیز به خاطر آفرینشِ تو روزی هزاران بار به خود گوید. 🌹 فرزندان جغرافیا امیدوارم در هر کجای این کره ی خاکی که هستید موفق و پیروز و سربلند باشید و چرخِ بر وفق مُراد و خواسته هایتان بچرخد و بگردد....ان شاء الله💚 @zarrhbin
🔴🔴؟🔴 مانظرمیدهیم زیرا میخواهیم در ؛ ؛داشته باشیم و......🔴🔴 این پرسشی است که ممکن است برای هر صاحب اندیشه یا دست‌کم علاقمند به صاحب اندیشه یا عقیده بودن پیش بیاید!ممکن است بر این باور باشید که زمانی که عقیده یا نظر در زمینه باشد آنرا بتوان برابر دانست، باوری که از قضا محتاج و نیست.حال آنکه در زمینه ؛ نظر و عقیده؛ نوعی است.حتما قبول دارید که بیشتر اوقات؛ ما بسرعت و درباره خیلی چیزها و رویدادها میدهیم.این نظریات نتیجه ماومتاثر از همیشگی ماست. ؛نظر و عقیده در حرکت می کنند.این نظریات در ما ریشه داشته و بلافاصله با جبرمحیط اجتماعی و حالات و گفتارهای روزمره ما، درهم آمیخته و بیان می شود. در این ؛ نیست زیرا با و و و همراه نیست. آیا نظری که بیان می کنیم؛ نتیجه ماست یا از در و و بیرون آمده است؟ البته نظر؛ میتواند به اندیشه تبدیل شود ولی این امر به یا وابسته است.بگذارید تعارف را کنار بگذاریم؛ ما نظر میدهیم زیرا میخواهیم در ؛ ؛داشته باشیم و از می گریزیم و و و و ما؛ ما هستند.قطعا در زندگی روزمره به کرات تجربه داشته اید که ما سریع و بلافاصله می دهیم، ولی نظردهی ما با روند و و همراه نیست و به تبدیل نشده است و در اغلب موارد اگر با پرسش متضاد از سوی مخاطب روبرو شویم برآشفته می‌شویم.به عبارت روشن تر؛ ؛ نمی کند.ببینید؛ ما؛ اغلب؛ ؛ هستند و بطور کلی از و ؛ بدور می باشند. متاسفانه در فرهنگ تاریخی ما ایرانیان؛ نظر و عقیده زیاد است ولی و و ؛ می باشد.در جامعه به شدت سنتی ما، و و یا حتی ؛ بسیار است ولی کتاب و کار ناچیز است.اغلب تحقیقات در باره تاریخ هخامنشیان و زرتشت و تاریخ اسلام و رابطه دین با جامعه،؛ توسط و به اعتبار و با نگاشته شده است؛ و همین چند روز پیش بود که استاد شفیعی کدکنی به این موضوع اشاره ای کردند.براستی ریشه این رفتار ذهنی ما در چیست؟محیط ، ، ، و فقدان تربیت و ، و ما را آماده کرده است.البته ناگفته پیداست که این پدیده نظردهی فقط متعلق به ایرانیان نیست بلکه با ریشه های متفاوت در جهان موجود است.نمونه بارز آن؛ پدیده پستوریته یا است که در کمتر از دو سال گذشته؛ با توجه به رفتار ریاست جمهوری آمریکا، ، به تبدیل شد.می توان با مبارزه علیه ؛ یک نظر و موضع را به کاملا قابل قبول برای عوام تبدیل نمود،حقیقتی تازه که همچون یک ؛ با شکوه تمام جلوه گری می کند.بنابراین به تبدیل می شود. بگذارید برای روشن تر شدن این فرضیه سخت فهم؛ به چند مثال در عالم سیاست و اقتصاد رو بیاوریم. بناگاه بعد از اینکه صبحانه مفصلی خورده بود در محوطه کاخ سفید و زیر آفتاب دلپذیر واشنگتن حاضر شد و دست در جیبش کرد و سپس به زبانش اشاره کرد و بدون هیچگونه دانش و اشرافی گفت:؛ و توسط ساخته شده است و بدنبال آن بسیاری از آمریکایی ها این نظر را یا گفته بود همچون هستند و توده آلمانی که ؛ طبیعی است یا ؛ خود را و بورژوازی معرفی کرد و آنها را به سیبری فرستاد و میلیونها کمونیست آنرا کردندو..در این زمان درست در بیخ گوش ما دابسمش های دشمن دشمن کردن در همین ردیف هستند به قسمی که بسیاری از توده های احساسی و سطحی نگر مردم به آن ایمان راسخ آورده‌اند.بهر حال این نوشتار را به اینجا ختم میکنیم که و در سراسر دنیا؛ دارای و قربانیان آنها افرادی هستند که متاسفانه بر پایه و ، قابل می باشند و همچون ؛ عمل می کنند. و ما اغلب ناشی از و است زیرا از رفتن به عرصه هستیم؛ گرچه ژرفای اندیشه هم ممکن است آزادی اندیشه و سبکسری ذهنی را محدود کند و این منتهی شود به غیر جاودانگی اندیشه!!.... ✍️ ا.مروتی بیست و ششم دیماه ۱۳۹۷ @zarrhbin
🍂 رقیه داشت دخترها نباید به مدرسه بروند که معلم مرد در آن درس می‌دهد. آن موقع به اندازه‌ی کافی دبیر زن وجود نداشت. خلیفه محمدعلی پدر مهری می‌گفت: "معلم مثل پدرِ شاگردهاست. معلم‌ها نظر پاک هستند." خلیفه می‌گفت پیش آقای پیشنماز رفته و مسئله کرده است. آقا گفته است اولاً تحقیق کرده، دخترها سر کلاس معلم‌های مرد، حجاب دارند. دوماً معلم‌ها مثل هستند. 🍃 رقیه به شوهرش می‌گفت: " من که نشنیدم آقا پیشنماز از این حرف‌ها زده باشد. اگر آقا این‌طور فکر می‌کند، چرا دخترهای خودش را به مدرسه نمی‌فرستد؟ تو از خودت حرف در می‌آوری پس گناهش گردن تو!" پدرِ مهری می‌گفت:"گناه بی‌سوادی این سه‌تا دختر هم گردن تو! گناه بی‌سوادی صدبار از بی‌حجابی بیشتر است." زن به شوهر می‌گفت:"تو دخترت را به دست معلم‌های مرد بسپار، جواب خدا را هم خودت بده!" 🍂 فریاد می‌زد:"جوابِ گناهِ همه‌ی شما و همه‌ی مردم را در آن دنیا من می‌دهم! مگر ما چه کار کرده‌ایم؟ خدا خودش باید جوابِ گناهِ آفریدنِ ما را بدهد." شهربانو همیشه می‌گفت: " خدا دید دنیا و کره‌ی زمینش خیلی ساکت و آرام است. همه مثلِ گاو دارند می‌چرند. خودش به فکر افتاد موجودی بیافریند که گناه بکند، سرکشی بکند، نِق بزند، سئوال کند و با او حرف بزند. موجودی که از او چیزی بخواهد، التماسش بکند، موجودی که بداند کی به دنیا آمده است، بداند پدر و مادر و اقوامش چه کسانی هستند. از همه مهم‌تر، بداند که یک روزی می‌میرد. بعد از مرگش هم از خدا قصر، حوری، غلامان، باغ و گل و ریحان و شیر وعسل بخواهد. خدا خودش آفرید که پس از مرگش هم دست از سر او بر ندارد." 🍃 شهربانو می گفت:" عجب اسباب‌بازی جالبی برای خودش درست کرده است! خدا از وقتی را آفرید، برای خودش حساب و کتاب و دستکی باز کرد. اول برای آدم دشمنی به نامِ شیطان آفرید. برای او امکان ثواب و گناه را آفرید. فرشته‌های موکّل را آفرید. حسابداری دقیق درست کرد. خدا بدون آدم عملاً بیکار بود. از بیکاری خسته شده بود. همه‌ی آفریده‌های خدا مثل چرخ دنده هستند. وقتی یک چرخ به کار افتاد بقیه‌ی چرخ‌ها می‌چرخند. آدم چرخ‌دنده نیست. چیزی است جدا از چرخ‌دنده‌ها، یک . حسابش از حساب همه‌ی کائنات جداست. خدا آدم را آفرید تا دنیایش دگرگون شود." 🍂 شهربانو می‌گفت: تنها حیوانی است که می‌داند می‌میرد. می‌گفت اگر انسان گناه نکند، مثلِ گاو است. آن وقت اصلاً مقصود خداوند از آفریدنِ انسان حاصل نمی‌شود. ✅ تا اینجا را داشته باشید؛ ادامه دارد.... 📚 شازده حمام، جلد ۴، دکتر محمدحسین پاپلی یزدی 📩 سخا @zarrhbin