eitaa logo
ذره‌بین درشهر
21.8هزار دنبال‌کننده
67.3هزار عکس
10.9هزار ویدیو
230 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴🔴؟🔴 مانظرمیدهیم زیرا میخواهیم در ؛ ؛داشته باشیم و......🔴🔴 این پرسشی است که ممکن است برای هر صاحب اندیشه یا دست‌کم علاقمند به صاحب اندیشه یا عقیده بودن پیش بیاید!ممکن است بر این باور باشید که زمانی که عقیده یا نظر در زمینه باشد آنرا بتوان برابر دانست، باوری که از قضا محتاج و نیست.حال آنکه در زمینه ؛ نظر و عقیده؛ نوعی است.حتما قبول دارید که بیشتر اوقات؛ ما بسرعت و درباره خیلی چیزها و رویدادها میدهیم.این نظریات نتیجه ماومتاثر از همیشگی ماست. ؛نظر و عقیده در حرکت می کنند.این نظریات در ما ریشه داشته و بلافاصله با جبرمحیط اجتماعی و حالات و گفتارهای روزمره ما، درهم آمیخته و بیان می شود. در این ؛ نیست زیرا با و و و همراه نیست. آیا نظری که بیان می کنیم؛ نتیجه ماست یا از در و و بیرون آمده است؟ البته نظر؛ میتواند به اندیشه تبدیل شود ولی این امر به یا وابسته است.بگذارید تعارف را کنار بگذاریم؛ ما نظر میدهیم زیرا میخواهیم در ؛ ؛داشته باشیم و از می گریزیم و و و و ما؛ ما هستند.قطعا در زندگی روزمره به کرات تجربه داشته اید که ما سریع و بلافاصله می دهیم، ولی نظردهی ما با روند و و همراه نیست و به تبدیل نشده است و در اغلب موارد اگر با پرسش متضاد از سوی مخاطب روبرو شویم برآشفته می‌شویم.به عبارت روشن تر؛ ؛ نمی کند.ببینید؛ ما؛ اغلب؛ ؛ هستند و بطور کلی از و ؛ بدور می باشند. متاسفانه در فرهنگ تاریخی ما ایرانیان؛ نظر و عقیده زیاد است ولی و و ؛ می باشد.در جامعه به شدت سنتی ما، و و یا حتی ؛ بسیار است ولی کتاب و کار ناچیز است.اغلب تحقیقات در باره تاریخ هخامنشیان و زرتشت و تاریخ اسلام و رابطه دین با جامعه،؛ توسط و به اعتبار و با نگاشته شده است؛ و همین چند روز پیش بود که استاد شفیعی کدکنی به این موضوع اشاره ای کردند.براستی ریشه این رفتار ذهنی ما در چیست؟محیط ، ، ، و فقدان تربیت و ، و ما را آماده کرده است.البته ناگفته پیداست که این پدیده نظردهی فقط متعلق به ایرانیان نیست بلکه با ریشه های متفاوت در جهان موجود است.نمونه بارز آن؛ پدیده پستوریته یا است که در کمتر از دو سال گذشته؛ با توجه به رفتار ریاست جمهوری آمریکا، ، به تبدیل شد.می توان با مبارزه علیه ؛ یک نظر و موضع را به کاملا قابل قبول برای عوام تبدیل نمود،حقیقتی تازه که همچون یک ؛ با شکوه تمام جلوه گری می کند.بنابراین به تبدیل می شود. بگذارید برای روشن تر شدن این فرضیه سخت فهم؛ به چند مثال در عالم سیاست و اقتصاد رو بیاوریم. بناگاه بعد از اینکه صبحانه مفصلی خورده بود در محوطه کاخ سفید و زیر آفتاب دلپذیر واشنگتن حاضر شد و دست در جیبش کرد و سپس به زبانش اشاره کرد و بدون هیچگونه دانش و اشرافی گفت:؛ و توسط ساخته شده است و بدنبال آن بسیاری از آمریکایی ها این نظر را یا گفته بود همچون هستند و توده آلمانی که ؛ طبیعی است یا ؛ خود را و بورژوازی معرفی کرد و آنها را به سیبری فرستاد و میلیونها کمونیست آنرا کردندو..در این زمان درست در بیخ گوش ما دابسمش های دشمن دشمن کردن در همین ردیف هستند به قسمی که بسیاری از توده های احساسی و سطحی نگر مردم به آن ایمان راسخ آورده‌اند.بهر حال این نوشتار را به اینجا ختم میکنیم که و در سراسر دنیا؛ دارای و قربانیان آنها افرادی هستند که متاسفانه بر پایه و ، قابل می باشند و همچون ؛ عمل می کنند. و ما اغلب ناشی از و است زیرا از رفتن به عرصه هستیم؛ گرچه ژرفای اندیشه هم ممکن است آزادی اندیشه و سبکسری ذهنی را محدود کند و این منتهی شود به غیر جاودانگی اندیشه!!.... ✍️ ا.مروتی بیست و ششم دیماه ۱۳۹۷ @zarrhbin
# فردیناد🚘 (۱۹۵۱_۱۸۷۵م.) صنعت گر اتریشی و طراح اتومبیل فولکس واگن ✅ #از کودکی استعداد فوق العاده ای در #داشت اما هرگز در این رشته تحصیل نکرد. هنگامی که در #بود. گاهی به کلاس های شبانه ی #سرکی می کشید. بعدها همین دانشگاه به او مدرک دکترای افتخاری داد ✅ #در سال ۱۹۰۲ نوعی #طراحی کرد که نیروی موتور آن به هر چهار چرخ منتقل می شد (4WD). ✅ او بعدها به #رفت و شرکت مشاوره ای #را در #تاسیس کرد. در این زمان موفق شد طرح خود را، که تولید #برای همه بود، و بعدها #( در زبان آلمانی یعنی خودرو مردمی) نام گرفت، اجرا کند. این طرح با استقبال #روبرو شد و #برای آن تاسیس گردید و به تولید پرداخت. ✅ با آغاز جنگ جهانی دوم، #تولید فولکس واگن را متوقف کرد و با دولت‌ نازی، در #به همکاری پرداخت. به همین دلیل، پس از جنگ، فرانسوی ها او را در حکمِ #دستگیر کردند. ✅ #۲۰ ماه در #به سر برد و چند سال بعد از آزادی، در پی سکته ی قلبی درگذشت. کارخانه ی #بعد از جنگ بار دیگر راه اندازی شد و هنوز هم به کار خود ادامه می دهد. 📚 فرهنگ نامه ی نام آوران (آشنایی با چهره های سرشناس تاریخ ایران و جهان) 📩 سمیّه خیرزاده اردکان 📌در پایان دو جمله ی ناب هم از # به یادگار داشته باشیم اول "من نتوانستم خودروی اسپورت مورد علاقه ام را پیدا کنم پس آن را ساختم" دوم "طراحی باید کاربردی باشد و کارایی باید به صورت زیبایی ها بصری خود را نشان دهد."
10.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هشدارهای تکان دهنده "امام خمینی" به : 🔹دعواهای ما دعوایی نیست که برای خدا باشد؛ من را نمی شود بازی داد، 🔹چیزی که در مغزِ هیتلر بود در مغزِ همه‌ی شما هست! 🏴 @zarrhbin
🍃 من دانشجو شدم و از رفتم، ولی آسیه به کارش ادامه می‌داد. از روزی که رقیه بساط آسیه‌ی یهودی را ریخت داخل کوچه، دیگر نزد زن‌های محله نداشت. او با تعصب کورکورانه‌اش قاعده‌ی کوچه و شهر ما را برهم زده بود. زن‌های محله می‌گفتند رقیه با مادرشوهرش دعوا دارد، چرا بساط این زن یهودی را به هم می‌زند؟ بعد از آن حادثه، کار و کاسبی آسیه بهتر شده بود. 🍂 وقتی معلوم شد طلا ندارد، عملاً رها شد. پیره‌زن مریض، تمام شبانه‌روز را گوشه‌ی اتاقش افتاده بود. مرتب و دختران دیگر گاهی به او می‌رسیدند. رقیه بر سر دخترانش فریاد می‌کشید: " این کافر را رها کنید تا هر چه زودتر به جهنم برود! " مهری بی‌صدا می‌ریخت. گاهی با مادرش تندی می‌کرد و می‌گفت: " او مادربزرگ ماست، مادر پدر ماست، برایمان زحمت کشیده، برای ما قصه گفته، شعر خوانده، تر و خشک‌مان کرده است، به ما پول داده است، سر عروسی به ما طلا داده، به شوهران ما کمک کرده، به علاوه، او هم است." 🍃 زینت و مهری به مادرشان می‌گفتند: " تو زود عصبانی می‌شوی، ولی مومن هستی. از بترس! " رقیه می‌گفت: " من از خدا می‌ترسم. باید در آن دنیا جواب خدا را بدهم که چرا به این عجوزه‌ی کافر خدمت کرده‌ام. این پیره‌زن سالی یکبار هم نماز نمی‌خواند. از او بپرسید اصلاً نماز بلد است؟" زینت و مهری می‌گفتند: "او به ما یاد داده است." رقیه می‌گفت:"ولی خودش هرگز نماز نمی‌خواند، هرگز دعا نمی‌کند." آن‌ها گفتند: "مادر، او هرگز هم نمی‌کند." رقیه گفت: " خدا گفته است هرکس شخص کافری را بکشد، جایش توی بهشت است. همین که من این زنیکه را نمی‌کشم، باید جواب خدا را بدهم." 🍂 گاهی بهتر می‌شد. او کِشان‌کِشان خودش را سرِ کوچه می‌رساند. همان‌جا می‌نشست تا کسی او را دخل خانه ببرد. گاهی که محمدعلی دیر به خانه می‌آمد، همسایه‌ها به مهری کمک می‌کردند تا شهربانو را به داخل اتاقش ببرند. رقیّه با محمدعلی هر صبح و شب دعوا می‌کرد. که آمد می‌رود. حسادت هم همینطور. تعصب، حسادت، کینه و عشق، عقل را زایل می‌کنند. شاید چیزهای دیگری هم باشد؛ از جمله اعتیاد. از جمله، . اعتیاد به قدرت، شاید از همه بدتر باشد. آدم مستِ قدرت که شد عقلش کم می‌شود، چشمش کور می‌شود، گوشش نمی‌شنود، اعتیاد به قدرت از اعتیاد به هروئین و شیشه بدتر است. 🍃 به مواد مخّدر خانواده‌ای را نابود می‌کند. اعتیاد به ، کشورها و ملیت‌ها را نابود می‌کند. هر چه استفاده‌اش طولانی‌تر شود، اعتیاد می‌آورد. "قدرت" هم همینطور است. ترک قدرت‌ها هزارها بار از ترک اعتیاد مشکل‌تر است. هیتلر، استالین، موسیلینی، صدام، قذافی نمونه های آن هستند. 🍂 ترکِ جز با مرگ و کودتا و انقلاب، نیست. اگر یک معتاد به شیشه را توانستید با نصیحت، ترک دهید، یک معتاد به قدرت را هم می‌توانید با نصیحت وادار به ترک قدرت کنید. ایده‌آلیست نباشید. شما هم اگر نظری دارید بگوئید یا بنویسید و یا ایمیل کنید. من دارم داستانِ تعصب و عقل را می‌گویم؛ یعنی داستانِ . ✅ پایان، هفته‌ی آینده با داستان "آقای کاوه" با همراه باشید،ان‌شاءالله. 📚 شازده حمام، جلد ۴ ✍ @zarrhbin
✅ از صنعت‌‌ِ سبزِ ، بیشتر بدانیم... 📌 در سال ۱۲۸۰ در مشهد به دنیا آمد و یکسال بعد خانواده وی به رفتند و وی تا 16سالگی در یزد بود و سپس به به پيش دایی خود "محمدعلی بخشعلی" رفت و در کار تجارت چای و پارچه و ... با بمبئی‌ هندوستان بود، غلامرضا آگاه ۱۰ سال پس از فوت محمدعلی بخشعلی با دختر وی خجسته‌خانم ازدواج کرد و ثروت به جا مانده از دایی، فرصت مغتنمی برای وی بود. 📌 این بازرگان و کارآفرین‌ بزرگ از اولین کسانی بود که "کشاورزان" را تشویق به می‌کرد خود نیز زمین‌های فراوانی را زیر کشتِ پسته برد و "املاک همسر" خود را به بهترین‌ شکل مورد استفاده قرار داد و کارگران زیادی هم جذب وی شدند به طوری‌ که (شهری از توابع رفسنجان در منطقه‌ی نوق) محلِ کشت و کار او و صاحب بیشترین جمعیت منطقه شد. 📌 این مرد بزرگوار در طول حیات پربرکت خود همیشه علاوه بر اینکه خود در تولیدِ پسته فعال بود و زمین‌های زیادی را زیر کشتِ پسته برد و باغات فراوانی در کرمان ایجاد نمود، پیوسته مشوق کسانی بود که علاقه به نشان می‌دادند همه را از این بابت راهنمایی می‌کرد و "جزوه‌ای" هم راجع به تهیه نموده بود که به همه‌ی علاقمندان به اینکار ارائه می‌کرد و حتی اگر لازم می‌شد به محل انتخابی اشخاص برای کشتِ پسته می‌رفت و بدون کوچکترین چشم داشتی آنها را از نظر مناسب بودن زمین و بذر و کاشت، راهنمایی می‌کرد. 📌 در کاشت و برداشت پسته به جایی رسید که توانست را به "آمریکاییان" و "اروپاییان" بشناساند و از اولین افرادی بود که توانست پسته را "صادر" کند؛ 📌توفیقات‌ وی به قدری چشمگير بود که وزیر دارایی وقت، "مرحوم داور" به رفسنجان آمد و مهمانِ آگاه شد و از نزدیک فعالیت‌های این مرد بزرگ را دید. او در سال ۱۳۱۴ از سوی دربار و مرحوم داور به عنوانِ نماینده‌ی‌ ایران به نمایشگاه بین المللی بروکسل فرستاده شد تا محصولات کشاورزی تولیدِ جنوب‌ ایران را معرفی کند؛ مرحوم آگاه نه تنها در این سفر به بروکسل رفت بلکه به کشورهای آلمان، انگلستان، فرانسه، بلژیک، ایتالیا، مصر، لبنان و سوریه نیز برای معرفیِ پسته، سفر کرد و پسته را در این کشورها عرضه و معرفی کرد و مقداری "پسته" نیز برای و نیز فرستاد. 📌ایشان معتقد به خلقِ بودند که همین اتفاق هم افتاد؛ وی در ادامه‌ی کار با "مسیحیان‌سوریه‌ای" ارتباط برقرار کرد و توانست پسته را به "آمریکا" صادر کند که اولین پایه های بود. 📌در سال ۱۳۳۸ خانواده‌های آگاه، مرشد، امین و برخوردار و ...‌ را تاسیس کردند و قصد داشتند از طریق این شرکت محصول خود را صادر کنند که شعبه‌ای در به مدیریت "علی اکبر امین"(علی اکبر امین فرزند امین التجار) و شعبه ای در به مدیریت آقای "ایرج آگاه" و شعبه‌ای هم در "تهران" و یک شعبه هم در "رفسنجان" داشت که در ابتدا پسته تفت داده شده را با محموله‌های ۵تنی به "اروپا" می‌فرستادند و پسته را در بسته بندی‌های ۳۰ و ۵۰ گرمی سلفان شده به صورت رایگان در اختیار مردم می‌گذاشتند تا مردم با "پسته" آشنا شوند. 📌 مرحوم آگاه پس از به وجود آوردن "بازار بین‌المللی پسته" به این کار بسنده نکرد و نگرانی وی پس از برداشت پسته بود، او نگران بود که مردم با روش‌های ابتدایی پسته را فرآوری کنند؛ غلامرضا آگاه با وارد کردن "دستگاه‌هایی" از سوریه و آلمان و سیسیل ایتالیا و تشویقِ صنعتگرانِ داخلی، باعث شد اولین در داخل تولید شود، نگرانی دیگری که ایشان را آزار می‌داد نگرانی از آفات نباتی و آفاتی که محصولِ پسته را تهدید می‌کرد بود، ایشان با مکاتباتی که با شرکت‌های آلمانی و فرانسوی انجام داد شروع به آوردن وسایل سم‌پاشی کوله‌ای و موتوری از کرد، و با شرکت BASF و BAYER آلمان شروع به واردات کودهای شیمیایی و سموم مخصوص دفعِ آفات‌ پسته کرد؛ ترويج کود شیمیایی را ایشان قبل از وزارت کشاورزی شروع کرد. 📌 غلامرضا آگاه، ۱۳ فرزند داشت که همگی خدمات زیادی به جامعه داشتند که مهمترین آنها اقتصاددان سرشناس و بزرگ، بود که عهده‌دار معاونت وزارت اقتصاد و ریاست سازمان برنامه و بودجه در دوره‌ی پهلوی بود. 📌 آخرین سمتِ ریاستِ هیئتِ مدیره شرکتِ صادراتِ بود که در سال ۱۳۶۰، شرکا آن را منحل کردند و شرکت‌های جدید را راه انداختند تا به طور جداگانه پسته‌ی خود را صادر کنند. 📌 شادروان آگاه طبع خوشی در "شعر" داشت و سروده هایی نیز از وی به جا مانده است.‌ ، مردی که را دگرگون کرد، در سال ۱۳۵۶در تهران درگذشت و در بهشت الزهرای تهران به خاک سپرد. روحش شاد. 💠 قدرِ را بیشتر و بهتر بدانیم...🍃 @zarrhbin
✅ از صنعت‌‌ِ سبزِ ، بیشتر بدانیم... 📌 در سال ۱۲۸۰ در مشهد به دنیا آمد و یکسال بعد خانواده وی به رفتند و وی تا 16سالگی در یزد بود و سپس به به پيش دایی خود "محمدعلی بخشعلی" رفت و در کار تجارت چای و پارچه و ... با بمبئی‌ هندوستان بود، غلامرضا آگاه ۱۰ سال پس از فوت محمدعلی بخشعلی با دختر وی خجسته‌خانم ازدواج کرد و ثروت به جا مانده از دایی، فرصت مغتنمی برای وی بود. 📌 این بازرگان و کارآفرین‌ بزرگ از اولین کسانی بود که "کشاورزان" را تشویق به می‌کرد خود نیز زمین‌های فراوانی را زیر کشتِ پسته برد و "املاک همسر" خود را به بهترین‌ شکل مورد استفاده قرار داد و کارگران زیادی هم جذب وی شدند به طوری‌ که (شهری از توابع رفسنجان در منطقه‌ی نوق) محلِ کشت و کار او و صاحب بیشترین جمعیت منطقه شد. 📌 این مرد بزرگوار در طول حیات پربرکت خود همیشه علاوه بر اینکه خود در تولیدِ پسته فعال بود و زمین‌های زیادی را زیر کشتِ پسته برد و باغات فراوانی در کرمان ایجاد نمود، پیوسته مشوق کسانی بود که علاقه به نشان می‌دادند همه را از این بابت راهنمایی می‌کرد و "جزوه‌ای" هم راجع به تهیه نموده بود که به همه‌ی علاقمندان به اینکار ارائه می‌کرد و حتی اگر لازم می‌شد به محل انتخابی اشخاص برای کشتِ پسته می‌رفت و بدون کوچکترین چشم داشتی آنها را از نظر مناسب بودن زمین و بذر و کاشت، راهنمایی می‌کرد. 📌 در کاشت و برداشت پسته به جایی رسید که توانست را به "آمریکاییان" و "اروپاییان" بشناساند و از اولین افرادی بود که توانست پسته را "صادر" کند؛ 📌توفیقات‌ وی به قدری چشمگير بود که وزیر دارایی وقت، "مرحوم داور" به رفسنجان آمد و مهمانِ آگاه شد و از نزدیک فعالیت‌های این مرد بزرگ را دید. او در سال ۱۳۱۴ از سوی دربار و مرحوم داور به عنوانِ نماینده‌ی‌ ایران به نمایشگاه بین المللی بروکسل فرستاده شد تا محصولات کشاورزی تولیدِ جنوب‌ ایران را معرفی کند؛ مرحوم آگاه نه تنها در این سفر به بروکسل رفت بلکه به کشورهای آلمان، انگلستان، فرانسه، بلژیک، ایتالیا، مصر، لبنان و سوریه نیز برای معرفیِ پسته، سفر کرد و پسته را در این کشورها عرضه و معرفی کرد و مقداری "پسته" نیز برای و نیز فرستاد. 📌ایشان معتقد به خلقِ بودند که همین اتفاق هم افتاد؛ وی در ادامه‌ی کار با "مسیحیان‌سوریه‌ای" ارتباط برقرار کرد و توانست پسته را به "آمریکا" صادر کند که اولین پایه‌های بود. 📌در سال ۱۳۳۸ خانواده‌های آگاه، مرشد، امین و برخوردار و ...‌ را تاسیس کردند و قصد داشتند از طریق این شرکت محصول خود را صادر کنند که شعبه‌ای در به مدیریت "علی اکبر امین"(علی اکبر امین فرزند امین التجار) و شعبه ای در به مدیریت آقای "ایرج آگاه" و شعبه‌ای هم در "تهران" و یک شعبه هم در "رفسنجان" داشت که در ابتدا پسته تفت داده شده را با محموله‌های ۵تنی به "اروپا" می‌فرستادند و پسته را در بسته بندی‌های ۳۰ و ۵۰ گرمی سلفان شده به صورت رایگان در اختیار مردم می‌گذاشتند تا مردم با "پسته" آشنا شوند. 📌 مرحوم آگاه پس از به وجود آوردن "بازار بین‌المللی پسته" به این کار بسنده نکرد و نگرانی وی پس از برداشت پسته بود، او نگران بود که مردم با روش‌های ابتدایی پسته را فرآوری کنند؛ غلامرضا آگاه با وارد کردن "دستگاه‌هایی" از سوریه و آلمان و سیسیل ایتالیا و تشویقِ صنعتگرانِ داخلی، باعث شد اولین در داخل تولید شود، نگرانی دیگری که ایشان را آزار می‌داد نگرانی از آفات نباتی و آفاتی که محصولِ پسته را تهدید می‌کرد بود، ایشان با مکاتباتی که با شرکت‌های آلمانی و فرانسوی انجام داد شروع به آوردن وسایل سم‌پاشی کوله‌ای و موتوری از کرد، و با شرکت BASF و BAYER آلمان شروع به واردات کودهای شیمیایی و سموم مخصوص دفعِ آفات‌ پسته کرد؛ ترويج کود شیمیایی را ایشان قبل از وزارت کشاورزی شروع کرد. 📌 غلامرضا آگاه، ۱۳ فرزند داشت که همگی خدمات زیادی به جامعه داشتند که مهمترین آنها اقتصاددان سرشناس و بزرگ، بود که عهده‌دار معاونت وزارت اقتصاد و ریاست سازمان برنامه و بودجه در دوره‌ی پهلوی بود. 📌 آخرین سمتِ ریاستِ هیئتِ مدیره شرکتِ صادراتِ بود که در سال ۱۳۶۰، شرکا آن را منحل کردند و شرکت‌های جدید را راه انداختند تا به طور جداگانه پسته‌ی خود را صادر کنند. 📌 شادروان آگاه طبع خوشی در "شعر" داشت و سروده‌هایی نیز از وی به جا مانده است.‌ ، مردی که را دگرگون کرد، در سال ۱۳۵۶در تهران درگذشت و در بهشت الزهرای تهران به خاک سپرد. روحش شاد. 💠 قدرِ را بیشتر و بهتر بدانیم...🍃 @zarrhbin
💟 بیل گیتس: اگر فقیر به دنیا آمده‌اید، این اشتباه شما نیست اما اگر فقیر بمیرید، این اشتباه شما است. 💟 سوآمی ویوکاناندن در یک روز، اگر شما با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شوید، می توانید مطمئن باشید که در مسیر اشتباه حرکت می‌کنید. 💟 ویلیام شکسپیر سه جمله برای کسب موفقیت: الف) بیشتر از دیگران بدانید. ب) بیشتر از دیگران کار کنید. ج) کمتر انتظار داشته باشید. 💟 آدولف هیتلر اگر تو برنده باشی، نیازی نیست به کسی توضیحی دهی، اما اگر بازنده باشی، نیازی نیست آنجا باشی تا به کسی توضیحی دهی. 💟 آلن استرایک در این دنیا، خود را با کسی مقایسه نکنید، در این صورت به خودتان توهین کرده‌اید. 💟 بونی بلر برنده شدن همیشه به معنی اولین بودن نیست. برنده شدن به معنی انجام کار، بهتر از دفعات قبل است. 💟 توماس ادیسون من نمی‌گویم که ١٠٠٠ شکست خورده‌ام. من می‌گویم فهمیده‌ام ١٠٠٠ راه وجود دارد که می‌تواند باعث شکست شود. 💟 لئو تولستوی هر کس به فکر تغییر جهان است. اما هیچ کس به فکر تغییر خویش نیست. 💟 آبراهام لینکلن همه را باور کردن، خطرناک است. اما هیچکس را باور نکردن، خیلی خطرناک است. 💟 انشتین اگر کسی احساس کند که در زندگیش هیچ اشتباهی را نکرده است، به این معنی است که هیچ تلاشی در زندگی خود نکرده. 💟 چارلز در زندگی خود هیچوقت چهار چیز را نشکنید. اعتماد، قول، ارتباط و قلب. شکسته شدن آنها صدائی ندارد ولی دردناک است. 💟 مادر ترزا اگر شروع به قضاوت مردم کنید، وقتی برای دوست داشتن آنها نخواهید دااشت @zarrhbin ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌
مردى مجوز مهاجرت از آلمان به روسیه را کسب کرد. هنگام خروج از آلمان در فرودگاه مامور وسایل او را چک کرد یک مجسمه دید از او پرسید: این چیه؟ مرد گفت: شکل سوالت اشتباهه آقا؟ بپرس این کیه، این مجسمه هیتلر مرد بزرگ آلمان است که توی تمام کشور عدالت و دموکراسی برقرار کرد. من هم برای بزرگداشت این شخص مجسمه اش همیشه همراهمه... مامور گمرک گفت درسته آقا، بفرمایید. در فرودگاه روسیه مامور گمرک هنگام تفتیش مجسمه را دید و از مرد پرسید: این چیه؟ مرد گفت: بگو این کیه؟ گفت این مجسمه مرد منفور و دیوانه ای است که مرا مجبور کرد از آلمان برم بیرون. مجسمه اش همیشه همرامه که تف و لعنتش کنم. مامور گمرک گفت: بله درسته آقا، بفرمایید چند روز بعد که آن مرد توی خونه اش همه فامیل را دعوت کرد؛ پسر برادرش مجسمه را روی طاقچه دید وپرسید: این کیه؟ مرد گفت پسرم سوالت اشتباهه ،بپرس این چیه؟ این ده کیلوگرم طلای ۲۴ عیاره که بدون عوارض گمرکی از آلمان به اینجا آوردم!!😊 «سیاست یعنی اینکه یک حرف را به مردم به صورتهای مختلف بیان کنی»‌ @zarrhbin
اول اکتبر ⁧روز جهانی گیاه‌خواری⁩ است. این روز از سال۱۹۷۷ و بعد از تاسیس انجمن گیاه‌خواری آمریکا برقرار شد و مردم را تشویق می‌کند تا سالم‌تر زندگی کنند و همزمان سبب کاهش کشتار حیوانات نیز می‌شود. ▫️ معروفترین گیاه خوارها: هیتلر،انیشتین،ادیسون،گاندی ودر میان ایرانیان ابوعلی سینا و حکیم رازی را نام برد +گیاه خوار های عزیز روزتون مبارک @zarrhbin
🔺جو بایدن در نقش هیتلر؛ نتانیاهو در نقش موسولینی صفحه یک روزنامه فرهیختگان | بازگشت هیتلرها @zarrhbin🕊
446.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی هیتلر زمانی که می‌گفت جهان روزی بر من لعنت می‌کنند که چرا تمام یهودیان رو نکشتم و تعدادی از آنها را زنده نگه داشتم @zarrhbin🕊