eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
400 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
103 ویدیو
16 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🤦🏻🥺😭 امروز چقدر با این شاه بیت از دوست خوبم حسن خسروی وقار گریه کردم راستش دلم نیومد غزلش رو بگذارم چون خیلی سنگین بود برام اما فردا عاشوراست اگه الان نگذارم کی بگذارم!؟ دلتون شکست التماس دعا😭👌🏻 هوالشّاهد . تمام دشت روایت از آب می کردند به هر شراره دلی را کباب می کردند شبیه ماهی افتاده در کناره ی رود رقیّه های حرم آب آب می کردند به پیشواز حسین ابرهای خونباری قبای سرخ تن آفتاب می کردند عصا و سنگ و سه شعبه... خدا قبول کند! به هر طریق که می شد، ثواب می کردند سه ساعت است که گودال...لااقل ای کاش برای کشتن مولا شتاب می کردند! سر و هرآنچه که شد از تنش به غارت رفت چقدر روی تن او حساب می کردند! غروب روز دهم اسب ها امامی را برای گندم ری آسیاب می کردند تو را اگرچه سر صبر کشته اند، امّا به وقت غارت خیمه شتاب می کردند و هرکه گفته... دروغ است! من که می دانم مخدّرات به هر رو حجاب می کردند ولی بمیر مسلمان که مست ها با دست به آیه های نجابت عتاب می کردند شبی به خاک نشستند آسمانی ها که اقتدا به غم بوتراب می کردند مرداد ۱۴۰۲ شمسی مصادف با محرم ۱۴۴۵ هجری قمری، امامزاده یحیی بن حسن المجتبی _عليه السلام_ همدان نقش از نقّاش گرانقدر روزگار ما 🔰 @hasankhosravivaghar 🆔 @Pelak15 🆔 @Abedi_Aaeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و همچنین غزلی از دوست عزیزم عباس همتی که بسیار روان و سوزناکه اشکی ریختید دعاگوی امام زمان (عج) باشید 🙏🏻 🔹آخرین نگاه🔹 پیش از غروب بود، که آب از سرم گذشت آهی کشیدم و نفس آخرم گذشت من التماس ماندن و او شوق وصل بود چون اشک از برابر چشم ترم گذشت پنجاه و چار سال به او چشم دوختم فرصت نشد که خوب به او بنگرم، گذشت... یک آن تمام خاطره‌هایی که داشتیم با آن نگاه آخرش از خاطرم گذشت دلشوره داشتم که پس از او چه می‌شود؟ او رفت و باد از طرف معجرم گذشت آتش گرفت خیمۀ قلبم، چه آتشی! کار از به باد رفتن خاکسترم گذشت دیدم بریدن نفس قتلگاه را دیدم که روی خاک... نشد باورم، گذشت... تا بود، آب در دل خیمه تکان نخورد تا رفت، آب از سر اهل حرم گذشت 📝 🆔 @Pelak15 🆔 @Abedi_Aaeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به قول استاد میرزامحمدی: 🤦🏻 روضه اینه که ۴۰۰۰ حافظ و قاری قرآن در حادثه کربلا بودند! اینا همه غسل کردن برای کشتن حسین (ع) و یه قطره از اون آب رو به حسین (ع) ندادن! 🥺 از اون طرف، نذر هم کردن برای کشتن حسین (ع) قربة الی الله تو را بخاطر دِرهم چه دَرهَمَت کردن! 😭😭😭 فردا رقیه بابا نداره . . . زینب داداش نداره . . . مکن ای صبح طلوع‌😭🙏🏻 🆔 @Pelak15 🆔 @Abedi_Aaeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و غزلی از دوست نازنینم سید محمدحسین آل مجتبی که بسیار دلنشین است و جگرسوز السلام علی المظلوم بلاناصر😔😭 شرمنده‌ام که دیر رسیدم به قتلگاه و الشمر جالس‌ٌ... چه کند خواهر تو؟... آه او داشت ضربه می‌زد و من ضجه می‌زدم شد قتلگاه سرخ و شب و روز من سیاه ای وای از جدایی سر از بدن ح‌سین ای وای از جدایی من از تو یا اخاه... با خنجری کتاب خدا پاره‌پاره شد در دین کوفیان شده خون خدا مباح آه ای حسین! رأس تو بالای نیزه‌هاست؟ جانا بگو که خواهر تو دیده اشتباه من زینبم که سایه‌ی من را کسی ندید حالا اسیر و غم‌زده‌ام بین یک سپاه رفتی حسین همسفر حرمله شدم رفتی حسین، زینب تو مانده بی‌پناه... 🆔 @Pelak15 🆔 @Abedi_Aaeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤦🏻🙏🏻 به پیشگاه شدن ............. حیف است اگر محو تظاهر بشوم حیف است اگر مات تکبر بشوم تا تو آینه گردانِ ست حق دارم اگر غرق تحیر بشوم تا پرچم سرخ تو برافراشته است حق دارم اگر اهل تفاخر بشوم بگذار که در موج عزادارانت یک قطره ناچیز تصور بشوم بگذار ببارد به سرم ابر عطش تا کم کم از آغوشِ حرم پُر بشوم بگذار که با روضه ی آن خنجرِ کُند صد حنجره، لبریز تأثر بشوم در وصف تو ای آینه ی شعر و شعور بایست که یک واژه ی درخور بشوم شعر است تمام من و در سایه تو بگذار که ایهام تبادر بشوم نی را بتراشم بنویسم هیهات از جوهره ی نام تو، «کلهر» بشوم ۱ دل را زده ام باز به دریای تا در صدفِ هیئت او، دُر بشوم ای کاش که با داغ تو ای خون خدا در خود بدمم، گرم تفکر بشوم دلخوش به نگاه مادرت زهرایم تا قفلِ قفس بشکنم و حُر بشوم با روضه آب، قلب من آب شده حاشا اگر از داغ تو، دلخور نشوم! قم المقدسه .................................... ۱. میرزا محمدرضا خان کلهر (۱۲۰۸، گیلانغرب - ۲۹ مرداد ۱۲۷۱ تهران) از خوشنویسان صاحب‌ سبک خط نستعلیق در زمان قاجار 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤦🏻😭🤲🏻🤦🏻😭🤲🏻🤦🏻😭🤲🏻 پدرم، اکبر او بود و خودم اصغر او پسرم، اصغر او هست و خودم اکبر او قم المقدسه 🤦🏻😭🤲🏻🤦🏻😭🤲🏻🤦🏻😭🤲🏻 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭✊ در حمایت از یهودا ................. جهان فهمیده پیش از این یهودا را چنان که کشت با کارش مسیحا را مسیحا چیست جز انسانیت، جز عشق یهود، آگاه کرده از خودش ما را همان قومی که با هر بمب و هر موشک میان گور، لرزانده ست موسی را همان قومی که با افکارِ ماسونی به خاک و خون کشیده کل دنیا را عروسک ها نمی دانند این شب ها که می بینند آیا صبح فردا را...! چه ساراها که زیر خاک خوابیدند که این کودک کُشِ جانی شود دارا تویی آنکه خیانت کرد و رسوا شد دریده... جامه ی یوسف، زلیخا را! از این نامردمی ها، هتک حرمت ها بزن عیسی، بزن زنگ کلیسا را مسلمانان لب ساحل نشستید و نمی گیرید در آغوش، دریا را!؟ شنیدم آب را بستند بر بخوانم روضه ی جانسوز را... همان آب آوری که تشنه بود و رفت همانکه محو خود کرده تماشا را همان که با مشک پر از سوراخ - وُ اشک چشم... داده آب، صحرا را کجایی ای ... ای که پرچم را برافرازی و حیفا را... دلم از شعله ها آتش گرفت آتش میان دود دیدم باز را می گفت پاشو... می میرم یکی فریاد زد از ترس، را سری از تن جدا افتاده بود ای وای دوباره شد...! است و است و اینجا ببین که می گذاری بر کجا پا را! که شد با ، با ولی با پر کرد هرجا را به دل «» می گفتند دواتِ خون او جان داد نی ها را همان نی ها که شد موشک، فرود آمد به هم زد خوابِ لاد و یِبنه، عکّا را ستاره نیست اینها...! برقِ امّید است ببیند آسمان، را نمی شد باورم حمله به زخمی ها یکی انگار کشته تک تکِ ما را به دوش دولت و شهرک نشینان است نمی فهمیم این دیوار حاشا را...! چرا نطق و بیانیه!؟ یکی باید بخواباند غبار جنگ و دعوا را خدا صبرش دهد هر کس که زخمی شد یکی باید کند آرام، صبرا را هنوز اما روی پایش هست هنوز اسلام دارد دستِ بالا را بیا ای اصل و فرع دین، که می خواهم ببینم ذوالفقارِ در تبرّی را زمین، حالش خراب است و پر از ابهام بیا ، بیا و این معما را...! 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15