eitaa logo
آفتابگردان‌ها
529 دنبال‌کننده
180 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
خبر رسید سحرگه کسی سفر کرده‌ست کسی که رفتن او گریه را خبر کرده‌ست کسی به هیبت آیینه‌های نشکسته تنش شبیه همه روضه‌های سربسته کسی نشسته به سوگ هزار پروانه کسی که در غم او صبر گشته دیوانه کسی که خون سرش خانه در افق کرده کسی که رفتن او شهر را قرق کرده خبر رسید و غمی تازه‌تر رسید به ما امان از آن خبری که سحر رسید به ما «گزین شدند و سوار گزیده را کشتند سیه بپوش برادر سپیده را کشتند»* شبی که کفر به جنگ تمام ایمان رفت بزرگِ ایلِ شیاطین خودش به میدان رفت برای کشتن او اهرمن نقاب انداخت به هرچه داشت زد و عاقبت عقاب انداخت قسم به عزتمان این تمام واقعه نیست فلک بگو به جهان این دقیقه نوبت کیست قسم به صبح که خواب شما پریشان است قسم به عصر که قاسم میان میدان است قسم به مصحف حق که خدا مراقب ماست جواب حمله‌ی شیطان شهاب ثاقب ماست بدان که سهم تو از داغ ما پشیمانی‌ست نگین فاتح قدس ای جهان سلیمانی‌ست قسم به غربت قرآنِ غرقِ خاک شده قسم به آینه‌هایی که تازه پاک شده قسم به صبح که ما دست سخت تقدیریم که از سیاهی شب انتقام می‌گیریم برای داغ دل دختران چشم به راه به نام منتقم خون صبح بسم الله * تضمینی از استاد علی معلم دامغانی @Aftab_gardan_ha
سکوت کرده بشر ظلم‌های سنگین را گرفته‌اند همه دامن شیاطین را بگو به زاهد عزلت گرفته‌ی خاموش به باد داده سکوت تو وجهه‌ی دین را بگو حقوق بشر چیست؟ این که با طعنه خراب کرده شب و روزهای یاسین را؟ همان حقوق بشر که به اسم آزادی حرام کرده به فرهاد، خواب شیرین را دعا کنید! خدا مستجاب خواهد کرد دعای هر سحرِ مرغ‌های آمین را قسم به معنی والشمس می‌رسد مردی که پاک می‌کند این لکه‌های ننگین را همان که با ید بیضا طلوع خواهد کرد خلاص می‌کند از شرّ غم فلسطین را @Aftab_gardan_ha
پیروز این میدان تویی، والتين و الزيتون هموار خواهد شد به زیر پای تو صهيون آری برادر «انتم الاعلون» بی‌تردید «لا تحزن» از فریاد این آهنگ ناموزون تكرار كن تكرار کن سنگت اثر دارد سنگین‌دلان را بشکند تکرار این مضمون از پشتِ سر خنجر اگر خوردی، مبادت غم شمشیر را مغلوب سازد اقتدار خون پیروز این میدان تویی سوگند بر سنگت پیروز این میدان تویی، والتين والزيتون @Aftab_gardan_ha
کو آن علم به دوش؟ بگو! رفت و برنگشت؟ بی او نفس چه شد که فرو رفت و برنگشت؟ افسوس! رودِ آینه‌رو رفت و برنگشت دیدند بچه‌ها که عمو رفت و برنگشت بی‌وقفه است بارش باران بدون او تشدید شد غریبی یاران بدون او رفت آن که سال‌ها نفسش بوی سیب داشت مویش سپید بود و نشان از حبیب داشت در چشم‌هاش آیه‌ی فتح قریب داشت داغش برای ما تب امن یجیب داشت هرجا که بود نصر من الله می‌رسید شب پیش او به درک سحرگاه می‌رسید اینک به صبح روشن پیشانی‌اش قسم به ژرفنای طینت قرآنی‌اش قسم به چارسوی ملک سلیمانی‌اش قسم به خشم آسمانی و طوفانی‌اش قسم ماییم یک به یک همه سرباز لشکرش تسبیح خون رسیده به الله اکبرش صاحب نفوذ قلعه‌ی دل‌هاست خون او مثل فلق، گواهی فرداست خون او در موج موج حادثه دریاست خون او تضمین فتح مسجدالاقصاست خون او این تیغِ از نیام برون می‌رسد به قدس آری سپاه قاسمیون می‌رسد به قدس این صدق وعده‌های الهی‌ست مو به مو شمشیر می‌کشیم علی‌وار و رو به رو در جستجوی مقتل خویشیم کو به کو ای شعرِ من اگر که به او می‌رسی بگو: رفتی و نور چشم همه مانده‌ای هنوز یا ایها العزیز که فرمانده‌ای هنوز @Aftab_gardan_ha
دلم می‌خواست حالم را بدانی غمم را از نگاه من بخوانی نبیند کاش چشمی ماه نو را که یک شب بیشتر پیشم بمانی‌ @Aftab_gardan_ha
بیا فروغ بخوانیم و خوب گریه کنیم به دردهای جهان میخکوب گریه کنیم که رو به پنجره ها پشت چرخ خیاطی که وقت پخت و پز و رفت و روب گریه کنیم به کفتران پریشان بام دانه دهیم برای گربه ی تنهای جوب گریه کنیم دوباره خواب ببینیم نوجوان هستیم و روی شانه مردان خوب گریه کنیم بیا هنوز اگر هیچکس نیامده است کنار مسجد پشت کلوب گریه کنیم به یاد آن همه رویای مانده در تجریش سوار مترو به سمت جنوب گریه کنیم زنیم و خالق‌مان آفرید ما را تا بدون هیچ دلیلی غروب گریه کنیم @Aftab_gardan_ha
دیدی مرا و قرنیه‌هایم پر از تو شد خواندم تو را و قافیه‌هایم پر از تو شد تق تق صدای پاشنه‌ی کفش‌های تو ... تق تق تمام ثانیه‌هایم پر از تو شد رفتی، دوان‌ دوان پیِ عطر تو آمدم رفتی، نفس‌ نفس ریه‌هایم پر از تو شد وقتی کتابِ زندگی‌ام را ورق زدی عنوان و متن و حاشیه‌هایم پر از تو شد هم واژه‌ واژه قصه‌ی آزادی‌ام شدی هم بند بندِ حبسیه‌هایم پر از تو شد اخبارِ داغی از تو جهانِ مرا گرفت جلد تمام نشریه‌هایم پر از تو شد تو آن پرنسسی که به عشق نجات تو قلب همه شوالیه‌هایم پر از تو شد مثل گلوله از سرم اسمِ تو رد شد و فکر و گمان و فرضیه‌هایم پر از تو شد اینکه فقط به فکر تو باشم برای من کافی نبود، قافیه‌هایم پر از تو شد @Aftab_gardan_ha
قبول کن دل عاشق که روزگار تو نیست کسی که برده قرار از تو بی‌قرار تو نیست دگر چه مانده ببازی جز آبرو؟ بس کن! بلند شو برو، امشب شب قمار تو نیست چنان جهان تو تاریک و بی‌ستاره شده‌ست که سایه‌ی تو هم این روزها کنار تو نیست چه بر تو رفته که از زخم‌های سینه اگر هزارتا بنمایی، یک از هزار تو نیست مباش فکر رسیدن که در طریقت عشق جز انتظار کشیدن در انتظار تو نیست چه سود از آن‌همه جشن تولد، آن‌همه شمع؟ یکی از آن‌همه امشب سر مزار تو نیست @Aftab_gardan_ha
صد خاطره از نسیم و باران داری از عاطفه‌ی شکوفه‌ها سرشاری تو محرم راز هر کبوتر هستی ای کهنه درخت! مخزن‌الاسراری @Aftab_gardan_ha
تقدیم به به غیر از عطر دستانت ندارم مرهمی دیگر بیا بنشین ببویم دست‌هایت را کمی دیگر به روی شانه می‌گیری همیشه دردهایم را ولی بر شانه‌ات سر می‌گذارم با غمی دیگر دعایم کن که غیر از دست‌های مهربان تو ندارد آسمانم تکیه‌گاه محکمی دیگر شبیه کودکی‌ها گیسوانم را مرتب کن بگو پیچیده در مویم چه راز مبهمی دیگر بخوان باز ان یکاد و دور کن دلشوره را از خود نبینم گوشه‌ی چشمت نشسته شبنمی دیگر @Aftab_gardan_ha
تکرار هزارباره‌ی دلسردی عمری‌ست به این ملال عادت کردی برگرد به کودکی، به رویاهایت امروز که از اداره برمی‌گردی @Aftab_gardan_ha
وقتی تو نیستی دلم از غصه‌ها پر است چون لحظه‌ی غروب که از غم هوا پر است گفتی: «به آسمانِ پر از ابر خیره شو» گفتم که چشم‌هایم از این ابرها پر است من با تمام مردم دنیا غریبه‌ام دنیای من اگرچه که از آشنا پر است هم‌صحبتم شده‌ست منی که ندیده‌ام دیوانه‌وار خلوت من از صدا پر است حوای من! فریب مخور از زمانه‌ات دنیای ما هنوز از آدم‌نما پر است وقتی مرا نخواسته‌ای، هیچ فرق نیست خالی‌ست کنج قلبم از این عشق یا پر است @Aftab_gardan_ha