زمینه شهادت حضرت زهرا س
سیدمصطفی قدمگاهی
میري فاطمه ، فکري به حالِ مُضطَرم کُن
جُونِ فاطمه ، نگا به چشماي تَرم کُن
فاطمه بِري ، میدوني که تنها میمونم
از پیشم نَرو ، نگا به این دوروبَرم کُن ۲
درد مِیکِشي ، داري منو هم میکُشي
جُون علي ، تِکون نَخور بَدتَر میشي
گریه نَکُن ، تا یکمي بهتر بشي ۲
اي بهار من ، اي آرومو قَرار من
تنها خواهشم ، نَرو تو از کنار من
فاطمه ببین ، دلِ علي پُر از غَمه
بي تو زندگي ، حَتّي دُنیا جَهنّمه
حلالم کُن ، اَنیسه قَدکَمونم
حلالم کُن ، هَمسرِ مهربونم ۲
جُونِ من نَگیر ، فاطمه دستتو به پهلو
تا بلند میشي ، چرا میگیري دست به زانو
لاعقل بگو ، دردُ و دلتو رو تا بِدونم
اشکامو ببین ، چرا میگیري تو ازم رو ۲
چند روزِ که ، تو جُون نداري فاطمه
حرفي بزن ، بجوري اوضات دَرهمه
زوده بِدي ، به زندگیمون خاتمه ۲
تکیه گاه من ، اُمیدِ من پَناه من
یاورم شُدي ، دلیله اَشکُ و آه من
رفتي پُشت دَر ، میونِ شُعله ها و دود
سوختي فاطمه ، بخدا حَق تو نَبود
حلالم کُن ، اَنیسه قَدکَمونم
حلالم کُن ، هَمسرِ مهربونم ۲
تا میبینمت ، هنوز نِگات مونده به این دَر
فکرشو نَکُن ، زهرا دوباره میشه مادر
پاک کُن اشکاتو ، ببین پَریشون شُده زینب
تو بِري بِدون ، سیاهه روزگارِ حیدر ۲
ساکت نَمون ، اِینجور منو دلخُون نَکُن
حرفي بِزن ، چیزي اَزم پنهون نَکُن
بیشتر منو ، جوُنِ علي مدیون نَکُن ۲
بي تو بودنم ، عذابه زنده موندنم
فکر رفتنم ، سَخته نفس کِشیدنم
فکر من نباش ، بِمون بخاطرِ حسن
اشکاشو ببین ، حرفي ز رفتنت نَزن
حلالم کُن ، اَنیسه قَدکَمونم
حلالم کُن ، هَمسرِ مهربونم ۲
.
سوارِ عُمر به همراه کاروانی رفت
که رفته،رفته تنم رو به ناتوانی رفت
چِقَدر زود به دیدارم آمده ست اَجَل
تمام فرصت دنیا چه ناگهانی رفت
چه سالها که به دنبال معصیت طی شد
بِجُنب ای دل آلوده ام! جوانی رفت
گناه، برگ و بر شاخۀ مرا انداخت
بهار حاصل عمرم چنین خزانی رفت
به زرق و برق ظواهر چه ساده دلبستم
ببخش، مشتریات سمت هر دکانی رفت
هنوز ذوق مناجات صبحگاه منی
دلم برای تو با هر دم اذانی رفت
کدام بادیه را خیمه گاه خود کردی
پرم که خسته شد از بس پیِ نشانی رفت
هزار مرتبه کج رفتم و تو بخشیدی
هزار مرتبه حیثیَّتم عیانی رفت
فقط بیا وُ بغل کن مرا؛ همین کافی ست
چه خواهد آنکه در آغوش یارِ جانی رفت!
همیشه از کَرَمَت ظرف خالی ام پُر شد
کجا گدای تو دنبال لقمه نانی رفت؟
خُمار بادۀ عشقم دوای من نجف است
خوش آنکه در پی میهای آنچنانی رفت
به روی سینۀ ما حک شده ست: مالِ علی
نمی شود که جز اینجا به آستانی رفت
تو را به اشک علی بعد فاطمه، برگرد!
به آن رشیدۀ حیدر که قدکمانی، رفت...
کنار علقمه تیرِ سه شعبه شد مسمار
به جنگِ چشمِ علمدارِ قهرمانی رفت
پس از شکستن عبّاس، خیمه غارت شد
میان اهلِ حرم مستِ بددهانی رفت...
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
#بردیا_محمدی
ابری گریست بر سر شهر و نماند و رفت
از شعرهای چشم سپیدش نخواند و رفت
هجده بهار آمد و روی دل زمین
یک هاله از حریر بهشتی کشاند و رفت
او حسرتی به وسعت دریای قلب خود
زیر زبان زخم افق ها چشاند و رفت
بالی شکسته داشت ولی با امید گفت
عجل وفات و بال خودش را تکاند و رفت
بعد از وداع آرزویش در دل شبی
پشت سرش زمین و زمان را دواند و رفت
آن دلش برای حسینش گرفته بود
آن شب برای چشم سحر روضه خواند و رفت.
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#محمد_نجاری
شدی آشفته و من هم ز تو آشفتهترم
پشت در سوختی و سوخته من هم جگرم
زخم شد پلک تو از بس که به من پلک زدی
با اشاره تو سلامم کنی ای محتضرم
بس که ضربه به سرت خورد سرت را بستی
تو سرت بستی و من بر سر زانوست سرم
پیش چشمم چه بلایی سر چشمت آمد
با همین چشم کبودت بنگر چشم ترم
همه تقصیر مغیره است خودم میدانم
قوت بازوی من بازوی تو کرده ورم
مُردم آندم که صدای تو شنیدم زهرا
گفتی ای فضه بیا زود،که من زیر درم
بس که از روی در سوخته دشمن رد شد
از تو و سینهی خونین شدهات باخبرم
میکشیدند مرا تا که نگاهم افتاد
دیدم از ضربه پا له شده محسن پسرم
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#محمود_اسدی
سالها بیقرار بودم من
بیقرار نگار بودم من
که به حسرت دچار بودم من
بسکه چشمانتظار بودم من
گرهام بعد سالها وا شد
قسمت من حجاب زهرا شد
جلوهی عفت و حیا هستم
بین سجاده با خدا هستم
با نماز شب آشنا هستم
تا سحر غرق ربنا هستم
ظلمتم تا به نور مَحرَم شد
هر نخَم دستگیر عالم شد
روز و شب بیقرار زهرایم
همدم شام تار زهرایم
خوشبهحالم که یار زهرایم
تا قیامت کنار زهرایم
سعی کردم که محرمش باشم
زخم اگر دید مرهمش باشم
از وجودم وقار میبارد
از وقارم قرار میبارد
از قرارم بهار میبارد
گرچه از من غبار میبارد
ریشههایم به خاک حساس است
تار و پودم معطر از یاس است
راویِ روضههای کوچه منم
گریهی بیصدای کوچه منم
شاهد ماجرای کوچه منم
علت هایهایِ کوچه منم
دو سه ماه است گریه میبارم
دو سه ماه است که عزادارم
مثل بانو به خاک افتادم
حبس شد بین سینه فریادم
دست در دست مجتبی دادم
گریههایش نرفته از یادم
تا قیامت دلی حزین دارم
من به این روضهها گرفتارم
آسمان داشت تیره تر میشد
پسری داشت خونجگر میشد
کوچه خالی ز رهگذر میشد
آتش کینه شعلهور میشد
پای ابلیس نخنمایم کرد
روضهی باز کوچههایم کرد
سایههای سیاه را دیدم
اضطراب نگاه را دیدم
عامل سدِ راه را دیدم
مادری بیپناه را دیدم
گر چه خوردم شبیهِ او سیلی
صورت من ولی نشد نیلی
ناگهان حرمت حرم گم شد
کوچه هم در غبار غم گم شد
راه خانه از آن ستم گم شد
از قضا گوشواره هم گم شد
آسمان چرخ زد به دور سرم
خاک غربت نشست روی پرم
داغ پیغمبر و غم بسیار
غربت یار و آن همه آزار
کوچه و آتش و در و دیوار
همه هم دست هم شدند انگار
تا که دست امیر بسته شود
حرمت خانهاش شکسته شود
بعد از آن خواب فاطمه کم شد
آب شد پیکرش قدش خم شد
گریه و نالهاش دمادم شد
عاقبت رفتنش مسلم شد
زخم من تا همیشه کاری شد
رنگ من رنگ سوگواری شد
فاطمه رفت و بیقرار شدم
آخرین یادگار یار شدم
سرِ زینب که ماندگار شدم
باز هم صاحب افتخار شدم
فاطمه در برم مجسم شد
ناگهان موسم مُحرَم شد
کربلا بود و غربت و غم بود
گریهها بیصدا و نمنم بود
آسمان هم اسیر ماتم بود
نه علمداری و نه مَحرم بود
دور زینب سپاه میدیدم
خیمه را بیپناه میدیدم
دیدهام گریههای زنها را
تن افتاده بین صحرا را
جسمی از نیزه اربا اربا را
پسری روی دست بابا را
خودم او را به خیمهها بردم
غصه بهر حسین میخوردم
بعد اکبر حسین تنها شد
بعد عباس از کمر تا شد
تک و تنها میان صحرا شد
روضهخوانِ حسین، زهرا شد
دیدم افتاد از روی مرکب
میکشید آه از جگر زینب
دیدم آنجا دوباره مادر را
التماس نگاه خواهر را
بدنی روی خاک پرپر را
شمر دستش گرفت خنجر را
لب گودال خواهرش افتاد
تهِ گودال مادرش افتاد
کربلا از عطش لبالب بود
آنکه قد خم نکرد زینب بود
شام عصر دهم همان شب بود
که تنِ شاه نامرتب بود
باز هم گشت شعلهور آتش
مثل من سوخت خیمه در آتش
کربلا را غبار میدیدم
با همین چشم تار میدیدم
همه را بیقرار میدیدم
لشکری نیزهدار میدیدم
دیدهام روی نیزه قرآن را
پیکری روی خاک، عریان را
زینب آن لحظه با سرش افتاد
پای جسم برادرش افتاد
یاد بوسه به حنجرش افتاد
گرچه گفتند معجرش افتاد
ولی از قامتش حجاب نرفت
از سر و روی او نقاب نرفت
پاسبان خیام را بردند
عزت و احترام را بردند
روشناییِ شام را بردند
سایهی مستدام را بردند
من و زینب سوار بر ناقه
نیزهای بود بین هر ناقه
راه را بر عقیله سد کردند
به یتیم حسین بد کردند
از دل قتلگاه رد کردند
بدن ماه را لگد کردند
سخت بر ما گذشت در آن شب
سر شکسته نشد ولی زینب
رفت بزم حرام، بودم من
بین بازار شام، بودم من
در دل ازدحام، بودم من
سنگ از پشت بام، بودم من
هر کجا رفت با حجابش بود
نور حق هر کجا حجابش بود
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#رضا_باقریان
دوباره زارو زمین گیر اومدم
روسیاهم که باتأخیر اومدم
مثه هرشب تو معطلم شدی
دوباره سرقرار دیر اومدم
حرف خوبی برا گفتن ندارم
گوشیم برا شنیدن ندارم
شبونه زدم به جاده،می دونی
که پایی برا رسیدن ندارم
می خوام اشک نم نمو درست کنم
وسیله توبه مو درست کنم
خراب اومدم در خونه تو
می خوام از نو خودمو درست کنم
بعد از عمری گیر نیتم هنوز
تو دلم دنبال خلوتم هنوز
همه آماده مهمونی شدن
ولی من تو خواب غفلتم هنوز
بدجوری داد میزنه قیافه ام
که من از دست خودم کلافه ام
بعضی وقتا واقعافکر میکنم
بین این مهمونا من اضافه ام
باید آتیش تودلم درست کنم
حال و روزمو یه کم درست کنم
ازدلم پل بزنم تامدینه
برا مادرم حرم درست کنم...
...نا نجیب دست روی باورم گذاشت
قصه تلخی تودفترم گذاشت
جلوی چشم همه تو کوچه ها
پا روی چادرمادرم گذاشت
پشت درآتیش گرفت کم نیاورد
یه ذره به ابروهاش خم نیاورد
سرتاپاغصه بود اما توخونه
روغمای شوهرش غم نیاورد
هی لگدمی خورد می گفت علی علی
تو آتیش می سوخت می گفت حسین حسین
شبا با دست ورم کرده همش
پیروهن می دوخت میگفت حسین حسین...
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#محمد_نجاری
منو ببخش برای لحظه هایی
که بردم از یاد تو رو مهربونم
از من فقط بدی رسید و تنها
خدا به خاطر تو داد امونم
دلگیر جمعه ها برای اینکه
دلگیری از منو تموم کارام
وقتی که تو راضی نباشی از من
بارونی شبیه ابره چشمام
این که میگم دوست دارم دروغ نیست دروغ هر چی غیر از این شنیدی
بیا که پیر شدم توی جوونی
رنگ موهام میزنه به سفیدی
قصه عشق من به تو نبوده
برای این یکی دو روز دنیا
من اگه مردم و تو رو ندیدم
بدون که بودم عاشق تو تنها
هر جا میرم یاد تو ام عزیزم
چون که تو هم به یادمی همیشه
من تو رو دوست دارم فقط ببینم
قسمت من میشه یا که نمیشه؟
گریه کن روضه شاه بی سر
کجایی روضه خون مشک بی آب
تو رو به جون عمه سه ساله ت
منم نگاه کن نوکرت رو دریاب
گریه کن روضه ی فاطمیه
روضه مادر و خودت بخونش
دلیل مرگ مادرت غلاف
غلافی که خورده به استخونش
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
#فاطمیه
#بهمن_ترکمانی
خبر پیچید در شهر و جماعت را صدا میکرد
چه غوغایی به پا میکرد
خبر پیچید در بینِ مدینه کینهها را زیر و رو میکرد
دستها را خوب رو میکرد
خبر میگفت امروز است روز آن
زمان کینههایمان
تمام بغضها و غیظهای ما
زمان انتقام کشتههایمان
خبر میگفت فرصت هست
زمان بردن اسب خلافت است
خبر میگفت باید که به تهدید و به اجبار از علی بیعت گرفت و راه بر عترت گرفت و این چنین دولت گرفت و ... تا که با ما این جماعت هست
خبر پیچید در شهر و جماعت جمع شد از هر کسی که تیغ مولا باعث اسلام او میشد
منافقها یهودیهای پنهان
زر پرستان زورگویان
دستهاشان خوب رو میشد
خبر میگفت جای حق شناسی نیست ترسی نیست میریزیم راحت که هراسی نیست
خیال ما همه جمع است مامور است بر صبر و سکوت این مَرد
تسلیم است بی کس مانده یاری نیست با او
و غیر از صبر کاری نیست با او
ولیکن او علی هست و علی هم که علی باشد
در آندم نانجیبی گفت :
باید که همه با یک دگر باشیم
دست کم همه سیصد نفر باشیم
همه رفتند پشت در همه جمعند پشت در
تمام ناجوانمردان، اراذل، بی مروتها
خدایا جمع بی غیرتها
همه جمعند و میگویند او تنهاست
اینک سخت کاری نیست
زیرا که علی را هیچ یاری نیست
علی را هیچ یاری نیست اما
صدایی آمد از خانه صدایی که جماعت را به هم میریخت
به هم،ظلم و ستم میریخت
صدا میگفت :
تنها نیست تا وقتی که من باشم
اگرچه مَرد نه اما هزاران شیرزن باشم
صدا میگفت برگردید تنها پیش مرگ بوترابم جان فدای بوالحسن باشم
صدا میگفت اگر وقتش رسد
رزمندهی او در مصافی تن به تن باشم
صدای فاطمه اما نفسهای رسولالله میآمد آه میآمد
صدایی که جماعت را به هم میریخت
جماعت خواست برگردد که شیطان نالهای زد جمع دزدان خواست تا پاشد
که فریادی رسید از غیظ از کینه پُر از نفرت در آن سینه:
که هیزم کو که مشعل آی مردم کو
که آتش میکشم امروز با این خانه صاحبخانه را ...
با آتش و با هیزم و تیغ و تبر هستیم
راحت دست کم سیصد نفر هستیم
برگردید
فقط یک یار دارد هرچه پیش آید مهیا من
فقط یک یار دارد یک نفر،آن یک نفر با من
فقط یک یار سد مانده
تمام فاصله تا خرقه غصب خلافت این در است و یک قدم نه یک لگد مانده...
خواست تا سمتی رود تا در نیفتد روی او
حیف پهلویش به میخی خوردهِ بر در گیر کرد
پشت در هِی زد نفَس اما به سینه حبس شد
نالهی یا فضهاش در بین حنجر گیر کرد
آی در پیش حسینش چادر او گُر گرفت
وای بین دستهای شعله معجر گیر کرد
رفت در کوچه به دنبال علی،از هر دو سو
لااقل بین چهل نامرد مادر گیر کرد
او زمین میخورد و آنجا آسمان میزد به سر
هرچه شد دستان او بر شال حیدر گیر کرد
تازیانه پیش رو ضرب غلاف از پشت سر
در میان ضربهها بالِ کبوتر گیر کرد
خبر در کربلا پیچید
خبر با تیغها با نیزهها تا خیمهها پیچید
خبر پیچید در لشکر
خبر میگفت جان فاطمه در بین گودال است
پامال است
خبر پیچید لشکر تا بریزد بر سرش آنجا
خبر میگفت یاری نیست غیر از خواهرش آنجا
خبر میگفت او تنهاست
ما دست کم صدها نفر هستیم....
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#حسن_لطفی
حضرت زهرا س ی(5)(37).mp3
85.3K
حضرت زهرا (س)
کنار پیکر تو،نگر بر گریه هایم
چگونه فاطمه جان،تو را غسلت نمایم
گل حیدر یا زهرا ²
الا بانوی خانه،بود اشکم روانه
تو را ای همسر من،دهم غسلت شبانه
گل حیدر یا زهرا ²
بریزد آب اسماء،به روی جسم پاکت
چگونه فاطمه جان،برم من زیر خاکت
گل حیدر یا زهرا ²
به هنگام وصیت،شنیدم سخنت را
به گریه فاطمه جان،کفن کردم تنت را
گل حیدر یا زهرا ²
تن پاک تو زهرا،برم بیرون ز خانه
کنم دفن تو زهرا،شبانه مخفیانه
گل حیدر یا زهرا ²
گل یاس شهیده،بریزم اشک دیده
کنار قبر تو من،شدم قامت خمیده
گل حیدر یا زهرا ²
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
4_5981166173599830296.mp3
1.48M
زمینه
من گدای مادر ارباب
سرم فدای مادر ارباب
زندگیمو میذارم والله
منم به پای مادر ارباب
دنیامو میسازی، با گوشه نگات
مادری کن واسم، مثل بچه هات
می میرم من آخر، پای روضه هات
به تو دل بستن شیرینه
چقد این سفره رنگینه
با تو دنیا و عقبامون
خدایی مادر تضمینه
سیدتی یا فاطمه
فاطمه اِی مادر شیعه
تویی همیشه یاور شیعه
سایه ی تو مادر سادات
برا همیشه س رو سر شیعه
چادر تو مادر، سر پناهمه
محبتت بی بی، تکیه گاهمه
دعاتون تا محشر، نور راهمه
پناه قلب هر نوکر
نگاهت امّید آخر
اجازه داده مهرت که
صدات کردم مادر، مادر
سیدتی یا فاطمه
وحید محمدی
#شهادت_حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
316.7K
واحد حضرت زهرا (سلام الله علیها)
السلام علیکِ یا اُم الائمه و النُجبَاء
خانه پر از دود است و کوچه ازدحام است
این خانه وحی است و جای احترام است
جمع اراذل آن طرف گرم هیاهو
در بینشان قحطی احساس و مرام است
از بار شیشه بی خبر بودند! باشد
شعله چرا گِرد گل خیرالانام است؟
در را مگر با ضربه پا میگشایند
یا سیلی محکم زدن جای سلام است؟
در با شتاب آن لگد افتاد و انگار
در آن کشاکش کار شش ماهه تمام است
فضه بیا بین ذغال و دود و آتش
جز تو کنار فاطمه بودن حرام است
یک مادر و داغ گلی شش ماهه در خون
تنها گریز روضه من یک کلام است
تیر سه شعبه کربلا، میخ در اینجا
اینها بساط روضههای صبح و شام است
نصیر حسنی
.
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
#حضرت_فاطمه_زهرا (س)
#حضرت_زهرا (س)
170.7K
شب امام حسن مجتبی (علیه السلام)
غم من عجین با غم مادرِ
منم قتلگاهم کنار درِ
هزار بار بمیرم بازم زنده شم
محال که اون کوچه یادم برِ
خدا شاهده که عذابه برام
میاد تا مغیره جلوی چشام
بمیرم که اون روز خودم میدیدم
میزد مادرم رو به پیش بابام
یادم نمیره دست بسته
غلاف و بازوی شکسته
جوری زد مادر رو که در خون نشسته
من از داغ اون روز شدم نیمه جون
که هیزم آوردن در خونمون
چی اومد سر ما خدا میدونه
بپرسید ز مسمار غرق به خون
با گریه میدیم توی شعله ها
فقط مادرم گفت که فضه بیا
یه جوری زمین خورد به پیش همه
که بابا رو جسمش کشیده عبا
چیجوری از این غم نمیرم
زانو هامو بغل میگیرم
تو جوونی موهام سپید شد
که پیرم
میثم مومنی نژاد
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
329.5K
زمزمه
خدایا خدایا چی اومد سرم
صداشو بلند کرد سرِ همسرم
با چشمای گریون کشیدم خودم
عبامو روی پیکرِ همسرم
عبامو کشیدم رو جسمی کبود
که افتاده بود بین آتیش و دود
الهی بمیرم که زهرای من
توی خونه ی من لگد خورده بود
پشت در صداشو شنیدم
نفس نفس هاشو شنیدم
ناله ی یا فضه بیا شو شنیدم
میون مدینه پیچید این سخن
که افتاده لرزه به زانوی من
نمیشه کسی باورش این خبر
جلو چشم من همسرم رو زدن
چرا تازیانه به کوثر زدن
تویِ خونه سیلی به مادر زدن
به رخسار زهرا جسارت یعنی
که سیلی به روی پیمبر زدن
کوه غیرت بودم شکستم
همه دیدن شد بسته دستم
فاتح خیبر بودم از پا نشستم
#شهادت_حضرت_زهرا (س)
#حضرت_زهرا (س)
Sh 01 Fatemieh Aval 1402 Arzi [Mohjat_Net] (2).mp3
1.63M
🎧 روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
🎤 حاج منصور ارضی
در چشم مردم رتبه ی حیدر عوض شد
بعد از پیمبر شهر پیغمبر عوض شد
تاوان فتح قلعه را آخر گرفتند
لشکر همان لشکر فقط خیبر عوض شد
هجمه که آمد یا علی میگفت اما
با سقط بچه ناله ی مادر عوض شد
وقتی صدا زد فضه را زینب به خود گفت
چی شد که جای خادم و دختر عوض شد
در رو به داخل باز میشد قبلا اما
پا خورد و پا خورد و جهت آخر عوض شد
تا میخ شد همدست با دود و فرو رفت
شکل تنفس کردنش دیگر عوض شد
از خانه دنبال علی تا کوچه ها رفت
میدان عوض شد لاجرم سنگر عوض شد
هی قنفذ آمد هی مغیره این زد آن زد
دائم فقط جای بد و بدتر عوض شد
یک بار دست و سینه و پهلو شکستند
صدبار رنگ صورت حیدر عوض شد
شمشیر چون بالا سر مولا گرفتند
روضه به سمت حنجر و خنجر عوض شد
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
Sh 01 Fatemieh Aval 1402 Taheri [Mohjat_Net] (1).mp3
2.8M
🎧 مناجات و روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
🎤 حاج محمدرضا طاهری
مه غم آمده در آسمان فاطمیه
رسیده باز صدای اذان فاطمیه
سیاهی دل ما را به این سیاه عزا
بیا ببخش امام زمان فاطمیه
مرا ببخش برای همه گناهانم
قسم به روی کبود جوان فاطمیه
هنوز شهر مدینه غبارآلود است
بیا و شرح بده داستان فاطمیه
بگو همیشه علی با حقیقت است
بگو ولایت است همه آرمان فاطمیه
بیا قدم بزن آقا به خاک مادری ات
برای تولیت آستان فاطمیه
تمام آرزوی ما زیارت زهراست
نشان بده حرم بی نشان فاطمیه
نگاه کن که نگاهم به اشک محتاج است
بیا و روضه بخوان روضه خوان فاطمیه
دعا بکن که در این فاطمیه جان بدهم
برای بانوی قامت کمان فاطمیه
شنیده ام نفس مادرت در آتش سوخت
شنیده ام ز غم بی امان فاطمیه
شنیده ام که در آتش نفس نفس میزد
گل شکسته ی چون ارغوان فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا (س)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#حضرت_زهرا (س)
سلام امام زمانم
#مناجات_امام_زمان_عج
باور دارم یکی از همین صبحها که بیهوا و خسته چشم باز کنم بوے نرگس در همه عالم دمیده است.
آمدن برازندهے توست ،،،،
خبرهاے خوش نوید آمدنت را میدهد،،،
منزندهامبهعشقتو یا صاحبالزمان
تعجیل در ظهورش صلوات
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
.
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
#زبانحال_حضرت_علی_ع
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
این بار را فکر خودت باش و دعا کن
لب وا کن و زخم کبودت را دوا کن
فکر خودت گر نیستی ریحانه ی من
فکری برای بی کسی مرتضی کن
با یک نگاه نیلی ات ای جان خانه
این کلبه ی تاریک را از نو بنا کن
یادش به خیر آن خنده های آسمانی
با خنده هایت عرش را مهمان ما کن
عمرم گره خورده به چشمان تو زهرا
فکر جدایی از مرا از خود جدا کن
با دست های زخمی از دستاس خانه
از زندگی من گره ها را تو وا کن
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#حسن_کردی ✍
.
#⃣ #روضه_حضرت_زهرا_س
#⃣ #روضه_کوچه
*وقتی تو کوچه جلوی مادر ما زهرا رو گرفت...(جریان کوچه صحت داره...نامه رو اولی ملعون نوشت برای حضرت زهرا سلام الله علیها...برگه ی فدک رو داد بعد پیغام داد برا دومی که من چنین کاری کردم برو یه کاریش بکن.)اومد تو کوچه جلوی مادر ما رو سد کرد.بعد گفت:برگه ی فدک رو بده.حضرت امتناع کرد.یه قدم به سمت مادر ما آمد.نامحرمه دیگه...باید بره عقب دیگه...قدم دوم به سمت مادرمون اومد...مادر یه قدم به عقب تر رفت...یه قدم به سمت مادر....اما قدم سوم دیگه شونه ی مادر ما به دیوار برخورد کرد...راه فرار نمونده...یه قدم به سمت مادر ما اومد..
ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف!
*هر چی قدمو بلند کردم...نشد...*
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
تا برگه ی فدک را گرفت...آب دهان برآن انداخت و پاره ش کرد...
من میخوام چهار تا کلمه بگم...خودتو مادر تو زنتو ناموستو تصور کن این بلاها سرتون آمده...
کلمه ی اول کلمه ی "ضَرَبَ" هستش...ضرب یعنی چی؟یعنی زدن...زدن ممکنه با دست باشه...ممکنه با پا باشه...
کلمه ی دوم کلمه ی "رَکَلَ" هستش...رکل یعنی لگد زدن به در...اونم ضرب شدید یه دفعه ای...اگه میخوای ضربه شدید باشه اول باید یه قدم بیای عقب...خیز کنی...جفت پا بزنی تو در...به این میگن "رَکَل..."
کلمه ی سوم کلمه ی "صَفَقَ" هستش....یعنی زدن به دو طرف...
"عَصَرَ"یعنی چی؟یعنی فشار دادن...
یه کلمه داریم "رَضَضَ" یعنی شکسته شده...
یه کلمه داریم"هَضَمَ" یعنی له شده...یعنی کوبیده شده...یعنی زیر پا گذاشته شده...یه کلمه داریم
"لَطَمَ"یعنی با مشت به صورت زدن...
یه کلمه داریم "نَبَتَ" یعنی بیرون آمدن...
بغدادی میگه وقتی در به سینه ی زهرا نشست" نَبَتَ المسمار..."
"رَفَسَ "یعنی چی؟یعنی لگد زدن به سینه...اومد تو خونه...دید زهرا افتاده...
اگر این است تاثیر شنیدن...
شنیدن کی بود مانند دیدن...
علی داره این صحنه ها رو میبینه...
این مسمار به سینه زهرا نشسته...من از شما سوال میکنم....مگه بانوی باردار شکم جلوتر از سینه نیست؟!
چه جوری این مسمار به سینه رسیده؟
وقتی دید فاطمه بین در و دیواره...میگه اونقدر این در رو فشار دادم....فشار دادم...فشار دادم....
.
📖 تقویم شیعه☀️
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۲۲ آبان ۱۴۰۳
میلادی: Tuesday - 12 November 2024
قمری: الثلاثاء، 10 جماد أول 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليه السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليه السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹جنگ جمل، 36ه-ق
🔹تحویل پیراهن امام حسین علیه السلام به حضرت زینب سلام الله علیها، 11ه-ق
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
▪️23 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️33 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
🌺40 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️49 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
✅ با ما همراه شوید...
اللهم عجل لولیک الفرج (297).mp3
2.25M
زمزمه مهدوی
وصل به فاطمیه
گوشواره:
عجّل الهی فَرَجَ المهدی....
▪️▪️▪️▪️▪️
ای وارث غریبی مولا
یابن الحسن روحی فداک آقا
شاه عالم، هستی چرا مظلوم
عمری شدی از هر خوشی محروم
چرا باید باشی تو دشت و کوه
می باری اشک رو پلکای مجروح
خیمَت کجاس توی کدوم صحرا
حقّ تو نیس باشی همش تنها
عمرت گذشت با گریه و ناله
داغت شده هزار و صد ساله
داری کجا باز روضه می خونی
کدوم زمین شد با اشکت خونی
آواره ای ،نداری یک منزل
از غربتت هستیم همه غافل
تو که ماه زیبای زهرایی
نداری بین شیعیان جایی
باز فاطمیه اومده از راه
نشسته رو لبت همیشه آه
فاطمیه دوباره شد آغاز
مادر داره تو رو میخونه باز
ای زائر مزار مادرجان
قبری که شد از دیده ها پنهان
حتما پیش قبرش میمونی باز
شبا تا صبح روضه میخونی باز
رفته دلت بین در و دیوار
حاضری بین آتیش و مسمار
افتاده زیر دست و پا مادر
میزننش روبه روی حیدر
چهل نفر به یک نفر ای وای
بازو شکست بین گذر ای وای
یارب دلای شیعیان شد خون
منتقمو به شیعه برگردون
با انتقام از دشمن حیدر
مرهم بزار به زخمای کوثر
یارب بسه ظلم و عداوت ها
خسته شدیم از کینه ی اعداء
یارب میخوایم روز قیام باشیم
میخوایم توو خیمه ی امام باشیم
آقامونو یه بار ندیدیم ما
ما بی کس و امام ما تنها
یارب اجازه بده برگرده
بدون اون دنیا پر از درده
یارب بده اذن ظهورش رو
روشن نما قلب صبورش رو
#زمزمه
#مهدویت
4_5879849037548492752.mp3
2.8M
#حضرت_زهرا_شور
به سبک آه ریان...
آه مادر
تک و تنها رفتی پشت در
آه مادر
تو زمین خوردی جلو حیدر
آه مادر
به خدا نمی کنم باور
خونه ی وحیه و آتیشِ بلا، وا محمدا ۲
ترسیدن بچه ها توو سر و صدا، وامحدا ۲
با لگد ادا شد حق مصطفی، وا محمدا ۲
توی آسمون پیچیده این ندا، وا محمدا ۲
وای مادر
یه تنه مقابل لشکر
وای مادر
غرق خونه سوره ی کوثر
وای مادر
چی بگم از آتیشِ معجر
داغیِ میخه و طفل بی گناه، موندی بی پناه ۲
فضه رو صدا زدی میون راه، موندی بی پناه ۲
در و همسایه ها می کنن نگاه، موندی بی پناه ۲
علی درداشو باید بگه به چاه، موندی بی پناه ۲
آه مادر
سخته بین دود و خاکستر
آه مادر
مثل پروانه شدی پر پر
آه مادر
بیت الاحزان میگه درد آور...
نقل مقتله که غرق خون شدی، نیمه جون شدی ۲
یه جوری زدن که قد کمون شدی، نیمه جون شدی ۲
بی هوا زدند و در شکسته شد، سر شکسته شد ۲
مرد خونه ی تو سر شکسته شد، سر شکسته شد ۲
#وحید_محمدی
4_5879849037548492744.mp3
1.25M
#حضرت_زهرا_شور
#حضرت_زهرا_زمزمه
زبانحال امیرالمؤمنین
به سبک خمیده خمیده رسیدم به تو
خدایا خدایا چی اومد سرم
صداشو بلند کرد سرِ همسرم
با چشمای گریون کشیدم خودم
عبامو روی پیکرِ همسرم
عبامو کشیدم رو جسمی کبود
که افتاده بود بین آتیش و دود
الهی بمیرم که زهرای من
توی خونه ی من لگد خورده بود
پشت در صداشو شنیدم
نفس نفس هاشو شنیدم
ناله ی یا فضه بیا شو شنیدم
میون مدینه پیچید این سخن
که افتاده لرزه به زانوی من
نمیشه کسی باورش این خبر
جلو چشم من همسرم رو زدن
چرا تازیانه به کوثر زدن
تویِ خونه سیلی به مادر زدن
به رخسار زهرا جسارت یعنی
که سیلی به روی پیمبر زدن
کوه غیرت بودم شکستم
همه دیدن شد بسته دستم
فاتح خیبر بودم از پا نشستم
#میثم_مومنی_نژاد
4_5879849037548492703.mp3
646.6K
#حضرت_زهرا_زمینه
#حضرت_زهرا_نوحه
زبان حال حضرت زینب با مادر...
مادر بیمارم ، دور و برت هستم
تو مادرم هستی من دخترت هستم
اي مادر اي مادر اي مادر اي مادر
به پیش چشم من چون لاله پژمردي
کُشتی تو زینب را ، از بس زمین خوردي
اي مادر اي مادر اي مادر اي مادر
چرا نمازت را نشسته می خوانی
گمان کنم دیگر پیشم نمی مانی
اي مادر اي مادر اي مادر اي مادر
بیمار جان بر لب ، جانم فداي تو
قدم بزن مادر ، منم عصاي تو
اي مادر اي مادر اي مادر اي مادر
تو پشت در بودي ، من خونجگر بودم
کاشکی بجاي تو ، من پشت در بودم
اي مادر اي مادر اي مادر اي مادر
#سیدمحسن_حسینی
4_5879849037548492699.mp3
1.21M
#حضرت_زهرا_زمینه
زیر سایه ی تو مادر، سر بلند عالمینم
تا ابد میگم گدای، مادر امام حسینم
من حال و روزم با تو بهتره
این روضه ها دلم رو می بره
وقتی گره توو کارمه فقط
گوشه نگات امید آخره
پای مکتب تو، درسمو می گیرم
پِی راه هیشکی، جز علی نمیرم
من فدای اونکه، تو شدی فدائیش
عالمی بدونه، حیدره امیرم
لبیکِ یا زهرا
چادر تو تا قیامت، سر پناه شیعیانه
تا تو هستی چه نیازی، به نگاه دیگرانه
عمری اگه همش زدم صدات
من زندگیمو هم میدم به پات
از عمق دل میگم که بچه هام
قربون دونه دونه بچه هات
از تموم دنیا، یه دعاتو می خوام
نمی ذاری محشر، خالی باشه دستام
اینه افتخارم، اینه اعتقادم
مادرم تویی و، من علیه بابام
لبیکِ یا زهرا
#وحید_محمدی
4_6037604844187947277.mp3
1.09M
#حضرت_زهرا_شور
السلام علیکِ یازهرا
عصمة الله الکبری زهرا
حک شده روی دلم یازهرا ... یازهرا یازهرا
سرمایه محبت زهراست دین من
من دین خویش را به دو دنیا نمیدهم
گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا
یک ذره از محبت زهرا نمیدهم
دل به زهرا بستم ، تا گدایش هستم ، به خدا قسم بی نیازم از همه
اکسیرِ اعظمه ، همهی عالمه ، ذکر یا فاطرُ بِحَقِ فاطمه
یازهرا یازهرا
.......
السلام علیکِ یازهرا
بهترین مادر دنیا زهرا
حضرت ام ابیها زهرا ... یازهرا یازهرا
حسرت به فضه اهل سماوات میخورد
مهرت به درد روز مکافات میخورد
فردا که مادر از پسرش میکند فرار
عیسی مسیح غبطه به سادات میخورد
میشه محشر غوغا ، با ورود زهرا ، نغمه أینَالفاطمیون میرسه
انبیا پیادهن، ولی اون سوارهَست ، میاد و به داد همهمون میرسه
یازهرا یازهرا
...
السلام علیکِ یازهرا
باعث خلقت دنیا زهرا
زینت عرش معلا ... یازهرا یازهرا
جنت زعطر دامن او آفریده شد
از بعد آفریدن او آفریده شد
گر دشمنش نبود جهنم نداشتیم
دوزخ برای دشمن او آفریده شد
هر کی خصم زهراست ، روز محشر رسواست ، به مشامش نمیرسه بوی جنت
ما تبرا داریم ، میگیم تا جون داریم ، ای به قاتل حضرت زهرا لعنت
یازهرا یازهرا
#عبدالحسین
4_6043883751367249722.mp3
3.19M
#حضرت_زهرا_زمینه
حلال کن ای خانوم ، منو برا دردات
برات بمیرم من ، نمی بینه چشمات
نمی ره از یادم ، شکسته شد پهلوت
بشکنه دستاشون ، (کبود شده بازوت)۲
پیش چشام
میزدن تورو یه عده بی حیا
فاطمه جان
موندی زیر در توو هُرم شعله ها
محسنمون
کشته شد میون اون برو بیا
منو ببخش
حرمتت شکسته شد توو کوچه ها
بدونه تو ، نمی تونه علی
نرو بمون ، جونه علی
از غم تو ، دلش خونه علی
نرو بمون ، جونه علی
(نرو بمون ، جونه علی)
سه ماهه افتادی ، یه گوشه توو بستر
چشاتو واکن که ، من حسنم مادر
یه بغض سنگینی ، توی گلوم مونده
غم تو ای مادر ، (دلم رو سوزونده)۲
مردک پست
راهمونو توی کوچه ها که بست
به جوری زد
توی صورتت که گوشواره شکست
نمی بینه
چشمت از ضربه ی بی هوای دست
نگاه بکن
گرد پیری توی صورتم نشست
بدونه تو ، نمی تونه حسن
نرو بمون ، جونه حسن
میگه بهت ، غریبونه حسن
نرو بمون ، جونه حسن
(نرو بمون ، جون حسن)
#عباس_قلعه
4_6019285447165876266.mp3
3.37M
#حضرت_زهرا_زمینه
#کوچه_زمینه
نمیگم مفصل
شد اون کوچه یک لحظه مقتل
گرفت راهمون و
سر مادرم داد زد اول
اهانت به من کرد
جسارت به زن کرد
جلو چشمای من
روی مادرم دست بلند کرد
مادر زمین خورد-حسن مُرد
می میرم به زودی
حسین خوش به حالت نبودی
چنان زد که دیگه
نمی ره رد اون کبودی
نشست و نشستم
شکست و شکستم
تا این طور نلرزم
باید که چشامو می بستم
مادر زمین خورد -حسن مُرد
دلم خون ِ از بس
بزارید بگم این رو هم پس
یه روزم بلند شد
به روی رقیه همین دس
شب سرد تنهاس
نه بابا نه عباس
رسید زجر نامرد
باهاش حرف زد هر جور دلش خواس
زد بی هوا زد-با پا زد
#علی_زمانیان
4_6007937469259977107.mp3
2.27M
#حضرت_زهرا_زمینه
الهی نیاد روزی مردی دستاش بسته باشه
الهی نباشه مردی از دنیا خسته باشه
دست همسرش... شکسته باشه
اشکه تو چشم مردای عالم
یعنی هزار تا حرف نگفته
اگه ببینه غصه فراوون
از پا میافته
این خبر ورد زبانها افتاد
حیدر از پا افتاد
پشت در حضرت زهرا افتاد
حیدر از پاافتاد
در روی ام ابیها افتاد
حیدر از پا افتاد
اول مظلوم
یاعلی یاعلی
باغبون الهی یاسش رو تو آتیش نبینه
دوسه ماهه میره تو کنج نخلستون میشینه
محرمش شده... چاه مدینه
از کی شکایت . کنه به این چاه
اونی که کارش. دعای خیره
قاتل مولاس. غلاف قنفذ
دست مغیره
باغ و گلهای علی پژمردن
حیدرو میبردن
حسنینشم کتک میخوردن
حیدرو میبردن
گفتنش سخت تره از مردن
حیدرو میبردن
اول مظلوم
باعلی یاعلی
#محمدرضا_طالبی