#نوحه
#وفات_حضرت_خدیجه
#سبک_زینب_زینب_زینب
ای نور دل احمد(ای همسر پیغمبر)۲
ای یاور دین حق(همسنگر پیغمبر)۲
تو خدیجه یار پیغمبر هستی
یاور او همراه حیدر هستی
تسلیت تسیلت یا رسول الله۲
ای بانوی با عزت(با آن همه قدر و جاه)۲
گشتی تو خدیجه جان(همسر به رسول الله)۲
بهر یاری دین چه ها کشیدی
زخم زبان از دشمن ها شنیدی
تسلیت تسلیت یا رسول الله۲
همراه رسول الله(تو یاور دین بودی)۲
در بحر شرف بانو(تو در ثمین بودی)۲
همراه مرتضی بودی تو یارش
تو با ثروت حیدر با ذوالفقارش
تسلیت تسلیت یا رسول الله۲
ای بانوی با تقوا(احمد به تو می نازد)۲
در روز جزا بانو(سرمد به تو می نازد)۲
همسر پیغمبر هستی خدیجه
سرچشمه ی کوثر هستی خدیجه
تسلیت تسلیت یا رسول الله۲
بانو کفنت گشته(پیراهن پیغمبر)۲
زهرا ز غمت گرید(ذکرش شده وای مادر)۲
دفن تو در قبرستان حجون شد
دل پیغمبر از داغ تو خون شد
تسلیت تسلیت یا رسول الله۲
سوزد ز غمت زهرا(هم ناله ی با مولی)۲
این دختر مظلومه(ذکرش شده واویلا)۲
مکه از داغ تو غرق عزا شد
خانه ی مصطفی ماتمسرا شد
تسلیت تسلیت یا رسول الله۲
بعد از تو و پیغمبر(خون شد جگر زهرا)۲
ریزد همه دم بانو(اشک بصر زهرا)۲
بعد از احمد آتش زدند به خانه
دخترت را زدند با تازیانه
تسلیت تسلیت یا رسول الله۲
.
❣﷽❣
🍁#سینه_زنی_حضرت_خدیجه_س
🍁#سبک: یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم
امشب زمین و آسمان را غم گرفته
مهدی برای مادرش ماتم گرفته
ای آسمان خون گریه کن درماتم او
زیراکه امشب گریه کرده همدم او
🍁آه و واویلا…
امشب شب هجران دو دلداده باشد
شام وداع همسری آزاده باشد
گردیتیمی بر رخ زهرانشیند
ازبعدمادر رنگ شادی رانبیند
🍁آه و واویلا…
آیینه ی عشق ووفا ومهر بشکست
امشب علی گویا که مادر داده ازدست
امشب خدیجه میرود ازخانه وحی
تاریک شد درماتمش کاشانه وحی
🍁آه و واویلا…
چشم ازخدیجه برنمی دارد پیمبر
خون جگر ازدیده می بارد پیمبر
یارب خدیجه عاشق وهمراز من بود
در راه قرآن چون علی جانباز من بود
🍁آه و واویلا…
ای در غریبی آشنایم ای خدیجه
ای جان نثاربا وفایم ای خدیجه
در موج طوفان ها فداکاری نمودی
بامال وجان خود مرایاری نمودی
🍁آه و واویلا…
درراه من زخم زبان ها را شنیدی
هردرد و محنت را به جان ودل خریدی
ای هر نگاهت درخزان غم بهاران
درحفظ جانم پیکرت شدسنگباران
لرزانده اشک دخترت عرش خدا را
سوزانده تنهایی او دل های ما را
🍁آه و واویلا…
.
بسیاری از منتظران ظهور ، چشم انتظار هستند که وقتی آقا می آید، دشمنان را از بین ببرد و صلح برپا کند. برخی چشم انتظار رفاه و آسایشند، برخی به دنبال فراگیر شدن آرامش وعده داده شده.
هر چند با ظهور حضرت تمامی آرزوهای منتظران برآورده می شود
اما یاران و عاشقان منجی موعود، تنها چشم انتظار و آرزومند ظهور اویند. بودن زیر سایه او و زیستن در کنار او در حالی که غایب نیست.
گویی یاران مهدی آل محمد از او ، فقط او را می خواهند. همویی که وقتی همچون خورشید بدرخشد، دشمن سوز و صلح ساز و آرامش آور است. دردها با او درمان و ضعف ها، به قوت تبدیل می شود
امام باقر علیه السلام فرمود: هرکه قائم اهل بیت مرا درک کند، اگر بیمار باشد ، بهبودی می یابد و اگر ناتوان باشد ، نیرومند میشود
بحارالأنوار ، جلد ۵۲ ، صفحه ۳۳۵
.
وفات _حضرت _خدیجه _کبری_ سلام_ الله_ علیها
از درد غربت داشت کوثر گریه میکرد
زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد
خاک مزار مادرش را میگرفت و
با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد
یاد گذشته یاد آینده برای
این مادر و دختر، پیمبر گریه میکرد
گرم تماشای عزاداری آنها
یک گوشه ای آرام حیدر گریه میکرد
تکرار شد این قِصه اما در دل شب
این بار زینب زار و مضطر گریه میکرد
بر روی قبر مخفی مادر به یاد
آن شعله ها و یاس پرپر گریه میکرد
وقتی که خون تازه از مسمار میریخت
انگار بر حال علی در گریه میکرد
دست خدا را دست بسته میکشیدند
زهرا به مظلومی شوهر گریه میکرد
صیادها با تازیانه حمله کردند
کوچه قفس بود و کبوتر گریه میکرد
یک روز هم زینب به زیر تازیانه
در قتلگه پیش برادر گریه میکرد
وقتی که طفلان بین آتش میدویدند
بر نیزه چشم آب آور گریه میکرد
#علی_صالحی
وفات_ حضرت_ خدیجه_ کبری_ سلام_ الله _علیها
حتم دارم که رفتنی هستم
به خدا می سپارمت آقا
خواهش ِ مادرانه ای دارم
جان ِ تو، جان ِ دخترم زهرا
حسرت ِ دیدن ِ عروسی او
به دلم ماند،چاره ای هم نیست
درشب ِ خواستگاری دختر
غم ِ بی مادری، غمی کم نیست
مادرم، حق بده که بی تابم
چشم هایم به اشک ناچاراست
نیستم پیش او زمانی که
بین دیوار و در گرفتار است
دختر ِ پابه ماه ِ بی مادر
دردهایی نگفتنی دارد
کاش بودم، شنیده ام با او
در و همسایه دشمنی دارد
گریه هایت هنوز یادم هست
وقتی از آن چهل نفر گفتی
جان سپردم ز درد، وقتی از
لگدی بی خبربه در گفتی
شاعر:وحید قاسمی
|⇦•افتخار دین و آیین ....
#روضهوتوسل به حضرت خدیجه سلام الله علیه اجراشده#شب_دهم ماه مبارک رمضان
افتخارِ دین و آیین را اگر میشد سرود
شعر، اول از خدیجه لب به گفتن میگشود
ای که بر شأن بلندت، کوهها زانو زدن
وی که بر خاک های قدم هایت فلک دارد سجود
تو که هستی که شدی همراه ختم الانبیا
در نزول وحی یا در جاده ی قوسِ صعود
حق تعالی گر که احمد را ستایش کرده است
تو که هستی که مقامت را پیمبر می ستود
از مقاماتِ تو بس که مادرِ زهرا شدی
غیر تو بانو کسی شایسته کوثر نبود
اولین فردی که هر چه داشته بخشیده است
جودِ تو شد مبدأ تاریخی هجریِ جود
هر شب از چادر نمازت رنگ و بوی نور داشت
هر سحر با دیدنِ تو بختِ خود را می گشود
آبرو جبریل از آبِ وضویت میگرفت
در پی این بحر میشد هر اقیانوس رود بود
با چُنین شأن و مقامی در زمانِ احتضار
غیر زهرای سه ساله کس به بالینت، نبود
بی کفن بودی عبای همسرت را خواستی
*حضرت خدیجه به دخترش فرمود: فاطمه جان! من هر چه داشتم برای خدا بخشیدم، هیچی نمونده برام، حتی برام کفنی هم نمونده، به بابات رسول الله بگو همون عبایی که با اون نماز شب میخوندی اون رو کفنِ من قرار بده...*
بی کفن بودی عبای همسرت را خواستی
آهِ پیغمبر، زِدل برخواست تا ربِّ وَدود
ناگهان از سوی حق، بر دست های جبرییل
پنج پیراهن برای پنج تن آمد فرود
* از عرش ندا شد: کفن خدیجه با خود ماست یا رسول الله...
کنار این کفن کفن های دیگه هم اومد...*
اما پنجمین پیراهن این پنج تن شد قسمتت
بر تو سهمش را حسین از عرش حق هدیه نمود
فاطمه که دید که می ماند حسینش بی کفن
بافت پیراهن، برای یوسفش یاسِ کبود
بافت تا عریان نماند بین صحرای بلا
بافتش تا اشک تار و بافتش با آهِ پود
از حریر کهنه ای آن پیروهن را بافت تا
وقتِ غارت درنیاید از تنش؛ اما چه سود
وقت غارت گشت یک لشکر به آن گودال ریخت
یک نفر باخود زره را برده یک نامرد خود
*ابا عبدالله لباس رو به تن کرد، با خنجری هم پاره پاره کرد. زینب سلام الله علیها عرضه داشت: برادر جان! این پیراهن خودش کهنه است چرا دیگه داری با خنجر پاره پاره میکنی؟ فرمود: خواهرم میخوام این ها حیا کنن این پیراهنِ پاره پاره رو از بدنم بیرون نیارن...*
لباسِ کهنه چه حاجت که زیرِ سُمِّ سُتور
تنی نماند که پوشند جامه یا کفنت..
.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
♦️شهادت یکی از مستشاران نظامی سپاه در حمله رژیم صهیونیستی به سوریه
🔹سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیهای از شهادت پاسدار رشید اسلام «میلاد حیدری» از مستشاران نظامی و افسران پاکباخته سپاه در حمله جنایتکارانه سحرگاه امروز رژیم صهیونیستی به حومه دمشق خبر داد.
💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری وفات امالمومنین حضرت خدیجه کبری علیها السلام
۩ #ام_المومنین
۩ #حضرت_خدیجه
۩ #وفات_حضرت_خدیجه
🎞 @https://eitaa.com/Arbabhosyn
#حضرت_خدیجه #ام_المؤمنین
پس از احمد اگر نازل شود پیغمبری دیگر
نمیآید شبیه همسرِ او همسری دیگر
زنی از جنسِ «اَعطَیناک» بین نازَنان تنهاست
که محشور است آنجا ابتری با ابتری دیگر
کنار همرکابش «یاعلی» گفت و به جنگ جهل
نرفت از سنگرِ همسنگرش در سنگری دیگر
علی با ذوالفقارش زور بازوی پیمبر شد
و این زن با وفا و مِکنتش شد حیدری دیگر
به دور شمع پیغمبر نمیبینیم تا محشر
به جز بال و پرِ پروانهاش خاکستری دیگر
به جز دامانِ پاک او که رحلِ نور اعطیناست
نجوشیدهست در عرش برین هم کوثری دیگر
به غیر از دفترِ مدح طلاکوبش که قرآن است
نخورده مُهرِ «اُمُّالْمُؤمِنین» بر دفتری دیگر
اگر جا میشود دریا میان کاسهای لبپَر
بگو داریم غیر از اُمّزهرا مادری دیگر
زنی که میفروشد نور عقبی را به دنیایش
نخواهد داشت جز شیطان و آلش مشتری دیگر
زنی که جای «اُمُّالْمُؤمِنین» اُمُّالحَسَد شد رفت
نخواهد رفت بغض بچههایش از سری دیگر
🔸شاعر:
#رضا_قاسمی
=============================
🔹https://eitaa.com/Arbabhosyn🔹
با عروج حضرت خدیجه سلام الله علیها به ملکوت ، دیگر کسی پیامبر اکرم صل الله علیه وآله را شاد ندید
در بعضی از روایات آمده پیامبر به گونه ای متأثر شد ، که برای مدتی خانه نشین گردید ....
در تعریف خدیجه کبری سلام الله علیها همین بس که حضرت فاطمه علیها السلام از دامان پاک او برخاست و محمد صل الله علیه و آله با تکیه بر حمایتهای او بر قلّه رسالت نشست
عظمت مقام خدیجه کبری سلامالله علیها از سربلندی او در امتحانی بود که با تمام تنهایی ، لحظه ای در حقانیت رسول خدا صلالله علیه و آله شک نکرد ...
اگر نبود دست یاریگر این بانوی با فضیلت ، شعله دین اسلام در شعب ابیطالب خاموش می شد
با عروج حضرت خدیجه سلام الله علیها به ملکوت ، دیگر کسی پیامبر اکرم صل الله علیه وآله را شاد ندید
در بعضی از روایات آمده پیامبر به گونه ای متأثر شد ، که برای مدتی خانه نشین گردید ....
در تعریف خدیجه کبری سلام الله علیها همین بس که حضرت فاطمه علیها السلام از دامان پاک او برخاست و محمد صل الله علیه و آله با تکیه بر حمایتهای او بر قلّه رسالت نشست
عظمت مقام خدیجه کبری سلامالله علیها از سربلندی او در امتحانی بود که با تمام تنهایی ، لحظه ای در حقانیت رسول خدا صلالله علیه و آله شک نکرد ...
اگر نبود دست یاریگر این بانوی با فضیلت ، شعله دین اسلام در شعب ابیطالب خاموش می شد
با عروج حضرت خدیجه سلام الله علیها به ملکوت ، دیگر کسی پیامبر اکرم صل الله علیه وآله را شاد ندید
در بعضی از روایات آمده پیامبر به گونه ای متأثر شد ، که برای مدتی خانه نشین گردید ....
در تعریف خدیجه کبری سلام الله علیها همین بس که حضرت فاطمه علیها السلام از دامان پاک او برخاست و محمد صل الله علیه و آله با تکیه بر حمایتهای او بر قلّه رسالت نشست
عظمت مقام خدیجه کبری سلامالله علیها از سربلندی او در امتحانی بود که با تمام تنهایی ، لحظه ای در حقانیت رسول خدا صلالله علیه و آله شک نکرد ...
اگر نبود دست یاریگر این بانوی با فضیلت ، شعله دین اسلام در شعب ابیطالب خاموش می شد
https://eitaa.com/Arbabhosyn
خدایا آنگونه که شایسته آنی بر ما منّت گذار ، و بر ما جود کن ، که ما نیازمند به عطای توییم
ای بسیار آمرزنده، به نور تو هدایت شدیم و به فضل تو بی نیاز گشتیم و به نعمتت بامداد نمودیم و شامگاه کردیم، گناهان ما پیش روی توست،
خدایا از گناهانمان از تو آمرزش می خواهیم و بهسوی تو باز میگردیم ، تو با نعمت ها به ما مهر می ورزی و ما با گناهان با تو مقابله میکنیم ...
چه بردبار و بزرگ و کریمی
آغاز کننده نیکی ، و تکرار کننده آنی
- فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی
#مدح_خوانی و توسل اجرا شده میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام
┅═🍃┄⊰༻🌼༺⊱┄═🍃┅
بحر رحمت را یکدانه گُهر پیدا شد
نخل عصمت را پاکیزه ثمر پیدا شد
مژده یاران که شب نیمۀ ماه رمضان
قرص خورشید به هنگام سحر پیدا شد
عاشقان قدر بدانید که پیش از شب قدر
بیت قرآن را قرآن دگر پیدا شد
امشب از اهل سماوات ندائی بر خاست
که در آغوش زمین قرص قمر پیدا شد
دامنِ ماهِ خدا، چشم محمّد روشن
علی و فاطمه را نور بصر پیدا شد
دامنِ فاطمه شد سبز به میلاد حسن
صلوات همه بر حُسن خداداد حَسن
رمضان! قدر بدان ماه تمامت آمد
رحمت واسعه در سفرۀ عامت آمد
«چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی»
آن شبِ قدر که خورشید به بامت آمد
مه رحمت، مه توبه، مه غفران، مه نور
که زهرا اختر تابنده، سلامت آمد
بانگِ تکبیر برآور که خدا چهره گشود
سرِ تسلیم فرود آر، امامت آمد
روزه دار! ار ندهی دل به تولاّیِ حسن
با خبر باش که این روزه حرامت آمد
خوش ترین ذکر در این ماه، ثنای حسن ست
مهر این روزۀ سی روزه ولای حسن ست
رمضان! شهر خدای احد ذوالمننی
رمضان! جان منی، عشق منی، قلب منی
شهرها شهر نکویان و تو شهر اللّهی
ماه ها جمله نجوم و تو مه انجمنی
یازده ماه تمامند همه چشم به راه
که تو از چهرۀ خود پرده به یک سو فکنی
هفته و روز و مه و سال همه می دانند
که زمان چون بدنی هست و تو جان در بدنی
نه فقط ماه خدائی که خدا می داند
مه پیغمبر و زهرا و علیّ و حسنی
امشب از نور، به تن پیرهنت بخشیدند
قدمش باد مبارک حسنت بخشیدند
این حسن کیست که سر تا قدم او حسن است
این چراغی است که در بزم دل انجمن است
این کریم بن کریمی است که با دشمن و دوست
همه جا از کرم و لطف و عطایش سخن است
این عزیزی است که پیغمبر اکرم فرمود
پسر من، جگر من، ثمر قلب من است
این امامی است که با صبرِ خداوندی خود
چون علی ابن ابیطالب دشمن شکن است
چه به خُلقُ چه به خویُ چه به رویُ چه به مو
حسن استُ حسن استُ حسن استُ حسن است
چون زآغاز در او حسن خدا را دیدند
از همان روز ولادت حسنش نامیدند
.
#مدح_خوانی و توسل اجرا شده میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام
حسن رسیده حُسن را به دلبران نشان دهد
کریم آمده به سفرۀ فقیر نان دهد
فرشته می رسد که گاهواره را تکان دهد
نبی نشسته تا به گوش این پسر اذان دهد
بدون نام مرتضی اذان سرود باطلیست
اذان مصطفی فقط ترانۀ علی علیست
تو اولین امام زاده ای بزرگ زاده ای
تو بر فراز قلۀ کرامت ایستاده ای
سر مسیر هر گدا خودت کنار جاده ای
حوالۀ دل مرا به این و آن نداده ای
چه عزتی! چه نعمتی! بدون هیچ منتی
تو باب فیض و رحمتی, تو صاحب سخاوتی
به خود ندیده هیچ عابدی تعبد تورا
مسیر مکه عاشق است این تردد تورا
شب تولد تو خواستم فقط خود تورا
خدا گرفته میهمانی تولد تورا
به عهدۀ خود خداست کل کار و بار ها
و سی شبانه روز دعوتند روزه داره ها
به ناز در دلِ عجم نشستی ای شه عرب
کریم هستی و به نام تو می آید این لقب
به ما رسیده از شما بدون خواهش و طلب
به یک اشاره ات درخت خشک می دهد رطب
به خشک سالی دلِ کویر هم نگاه کن
من خراب را به یک اشاره روبه راه کن
تو نسل کوثری به کوری دو چشم ابتران
شدند و خاک پای تو چه سروران چه نوکران
نمانده با جمال تو دلی برای دلبران
چه قاسطین چه ناکثین چه مارقین چه دیگران
نمی شوند تا ابد حریف ضرب دست تو
گرفته زهر چشم ازین قبیله ناز شصت تو
گرفته چشم مستت از شراب کسب و کار را
ز خواب خوب مستی اش پرانده هر خمار را
نگاه کردن تو کرده کار ذوالفقار را
زمین زد این نگاه کردنت شتر سوار را
تو بچه شیری و شتر سوار در مقابلت
شکست خورده از شکوه و شوکت شمایلت
به قول مسلمین حسن به قول عبریان شبر
به جز خدا نداشتی هراسی از بنی بشر
به مهر یا به قهر تو مثل شده است خیر و شر
عقب نرفته ای در اوج لحظه های پر خطر
قیام اگر نکرده ای چه آتشین نشسته ای
مدبرانه و برای حفظ دین نشسته ای
تو و حسین معنی حقیقی برادرید
تو برادرت بزرگ خاندان حیدرید
امیدهای مرتضی عزیزهای مادرید
دلاورید و دلبرید و سرورید و صفدرید
به من که نوکر توام ثواب می دهد حسین
صدا که می زنم حسن جواب می دهد حسین
به زور دلبری نصیب دلبران نمی شود
لقب به سادگی نصیب این و آن نمی شود
به جز علی کسی امیر مومنان نمی شود
پس از علی به جز حسن امیرمان نمی شود
خلافت خدا فقط رسد به نسل مرتضی
معاویه کجا و دلبری چنان حسن کجا؟
قلندرانه یا حسن حسن کنیم و بعد از آن
لباسِ سبز نوکری به تن کنیم و بعد از آن
به شوق ترک خانه و وطن کنیم و بعد از آن
ایادی سقیفه را کفن کنیم و بعد از آن
علم به دست با شعار یا امیر مومنین
مدینه ای درست می کنیم که بیا ببین
گسیل می کنیم قطره قطره های رود را
و غرق می کنیم نسل باطل ثمود را
به خاک می زنیم پادشاهی سعود را
و سر به نیست می کنیم دولت یهود را
تمام می کنیم کار ناتمام مانده را
به قدس می بریم بیرق به شام مانده را
شاعر: داود رحیمی
.
ما و تشبیه طلعتِ تو به ماه
چه قیاسی است این مَعَ الْفٰارِغ
نَجمِ ثاقِب تویی و تفسیرت
سورهی وَالسَّمٰاءِ وَالطّٰارِق
*یعنی میشه زنده باشیم، پرچم یا حسن ابن علی رو بالای گنبد تو ببینیم، مولای من!حرم کریمهی اهل بیت، پرچم کریم اهل بیت رو بالا آورده، آقای من مولای من*
سفره دارِ ضیافتِ رمضان
لَیلَةُ القَدر در برابرِ ماست
*خواهشی ازت دارم آقایِ کریمم*
به بَرَم کُن لباسِ تقوا را
بِبَر آنجا که مادرت زهراست
تو نماز مَنی و با یادت
دَرِ هر مسجدی که مهمانم
جایِ اِذنِ دُخول یا مُحسن
قد أتٰاکَ الْمُسیء میخوانم
خواب دیدم که تو حرم داری
من ضریحِ تو در بغل دارم
و به گُل بوسه هایِ رؤیایی
شَهدِ أحْلیٰ مِنَ الْعَسَل دارم
*بخاطر پسرت قاسم، بخاطر عبدالله، بخاطر حاج قاسم سلیمانیِ عزیزِ ما، یه خواهشی دارم آقای کریم ردم نکن*
دستخطِ شهادتی بنویس
راهیم کُن به کربلای حسین
*من روضه نمیخونم ولی بعضیا دارید گریه میکنید*
دستخطِ شهادتی بنویس
راهیم کُن به کربلای حسین
جانِ قاسم قسم عنایت کن
تا که جانم شود فدای حسین
.