eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
600 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۴ (حضرت رقیه س) نگر ای پدر بر رخ نیلی ام که آزرده از ضربت سیلی ام غمت کرده پیرم دعا کن بمیرم پدرجان حسین۲ ز بس که دویدم پی قافله ببین پای من گشته پر آبله دگر بی شکیبم غریبم غریبم پدرجان حسین۲ سرت پیش من کربلا پیکرت ز داغت زند ناله ها دخترت الا بود و هستم تو رفتی ز دستم پدرجان حسین۲ نبودی مرا تازیانه زدند چو عمه مرا بی بهانه زدند الا ای حبیبم شده غم نصیبم پدرجان حسین۲ به هر جا که نام تو را برده ام ز دشمن پدرجان کتک خورده ام پدر کن دعایم بگیری عزایم پدرجان حسین۲ نبودی پدر دشمن تو به شام به ما سنگ کینه زد از روی بام در این شام ویران منم من پریشان پدرجان حسین۲ دگر خسته ام ای پدر زین سفر مرا هم پدرجان به همره ببر شوم من شبانه به جنت روانه پدرجان حسین۲ (سبک: خدا مادرم را کجا میبرند) 💠🌀💠🌀💠🌀💠
۳۳ (حضرت رقیه س) به زهرا نور عینی،تو شمع عالمینی ز نسل آل طاها،رقیه الحسینی رقیه یا رقیه۲ گل باغ پیمبر،تویی از نسل حیدر به خلق و خو و سیرت،تویی زهرای اطهر رقیه یا رقیه۲ ادب شرمنده ی تو،شهامت بنده ی تو لقب باب الحوائج،بود زیبنده ی تو رقیه یا رقیه۲ بهشت و جنت ماست،حریم با صفایت پر از عطر جنان است،همه صحن و سرایت رقیه یا رقیه۲ گل باغ ولایی،عزیز مرتضایی چو زینب عمه جانت،تو عطر کربلایی رقیه یا رقیه۲ همه عالم فدایت،فدای غصه هایت گل باغ ولایت،بگریم از برایت رقیه یا رقیه۲ خرابه شام ویران،پر از آوای قرآن چو رأس بابت آمد،شده چون باغ رضوان رقیه یا رقیه۲ به تو ای محرم راز،کنم درد دل ابراز من و قلب شکسته،کنم سوی تو پرواز رقیه یا رقیه۲ کسی چون من ندیده،قد عمه خمیده بدیدم روی نیزه،سر از کین بریده رقیه یا رقیه۲ همه عالم ببوسند،لب قاری قرآن چرا بابا کبود است،لبت از چوب خزران رقیه یا رقیه۲ نبودی دشمن از کین،به زخم من نمک زد به جای دلنوازی،مرا هر شب کتک زد رقیه یا رقیه۲ ز داغت پیرم امشب،ز دنیا سیرم امشب کنار رأس پاکت،دگر می میرم امشب رقیه یا رقیه۲
‍ ‍ ‍ بابا جون سینه ام خسته ی درده قصه ی اسیریم آه که چه سرده ببین اصلا بابا رنگم چه زرده تو میدونی عدو باهام چه کرده؟ بابا جونم ببین دلم کبابه همه ی این سفر برام سرابه سرا پا وجودم تو اضطرابه حال و روزم ببین چقد خرابه بابا جون دخترت داره میمیره تو چنگِ دشمنات اینجا اسیره با دو دسش عدو گیسوم میگیره با دو پاش پهلومو نشونه میره بس که من کعبِ نیزه خورده بودم مثلِ برگِ خزون پژمرده بودم بس ز داغت پدر آزرده بودم اگه عمه نبود من مرده بودم امشب این جاده ها چه بی گریزه تیغِ این کوره راه ببین چه تیزه من و این زخمِ پای ریزه میزه داره از تاولاش چه خون میریزه هر چه خاره امشب جلوی پامه هر چه آهه امشب تویِ نگامه هر چه بغضه امشب تویِ صدامه هر چه اشکه امشب تویِ چشامه بغضِ این سینه که آروم نمیشه سرت از روی نی معلوم نمیشه نپرسم از عمه چون روم نمیشه آخه این راه چرا تموم نمیشه تیغِ این جاده ها ز خیزرونه پای کوچک من که ناتوونه چقد این ساربون نا مهربونه بگید این ناقه رو آروم برونه!
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ (4) 🔅ما هدیه کنیم به روح احمد صلوات 🔅بر آدم و نوح و هم محمد صلوات 🔅بر جمله انبیا و اوصیا باد سلام 🔅بر خاتم انبیا محمد صلوات (دعای فرج) ◽️ ◽️ ◾ای بر دل هر غمزده غمخوار رقیه ◾بر سینه ی ماتم زده دلدار رقیه ◾مرغ دل من گرد حریم حرم تو ◾از روز ازل گشته گرفتار رقیه ◾با قافله عشق چو رفتی به اسارت ◾شد عمه ی تو قافله سالار رقیه ⬅️امروز کیا با سه ساله حسین ع کار دارند کیا مریض دارن...کیا جوون دارن.. کیا حاجت به دل دارند.. سه ساله ی حسین باب الحوایجه... ⬅️یکی از آقایون تفحص شهدا می‌گفت بهمون گفتن برید به خانواده شهیدی خبر بدید که استخوانهای شهیدتون معراج شهداست.. بیایید تحویل بگیرید.. میگه رفتیم در خونه شهید خبر بدیم.. دختری درو باز کرد... گفتم تو با این شهید چه نسبتی داری (گفت بابامه... چی شده) گفتم جنازه شو پیدا کردن می‌خوان پنج‌شنبه ظهر بیارن .. (میگه دیدم دختر شروع کرد گریه کردن گفت آقا یه خواهش دارم تو رو خدا رد نکنید نه نیارید) میگه دختر شروع کرد گریه کردن آقا میشه یه خواهشی بکنم..گفتم چی میگی؟ خانم های داغ دیده منو ببخشین .. اونایی که داغ بابا دیدن منو ببخشند .. (گفت حالا که بعد این همه سال بابام اومده میشه ظهر نیاریدش... میشه شب جنازه رو بیارید گفتم نمیشه... ما معذوریم نمی‌تونیم.. باید ظهر برسونیم...گفت خواهش میکنم به عنوان فرزند شهید ازتون می‌خوام.) قبول کردیم گفتیم حتما سری داره.. میگه روز مدنظر تابوتو با استخوانها برداشتیم.. بردیم به همون آدرس.. تا رسیدیم دیدیم کوچه رو چراغونی کردن.. ریسه کشیدن.. ( شلوغه..میان میرن..گفتیم چه خبره؟ اون روز اومدیم خبری نبود رفتیم جلو گفتیم اینجا چه خبره.. گفتند عروسی دختر این خونه است..میگه تا اومدیم برگردیم دیدیم دختره با چادر دوید تو کوچه) گفت تو رو خدا بابامو نبرید.. من آرزو داشتم بابام سر سفره عقدم بیاد... بابامو بیارید داخل.. (میگه تابوتو بردیم داخل.. چند تا تیکه استخون بابارو گذاشت کنار سفره عقد.. همه گریه کردند عجیب بود اون مجلس) ⬆️(اوج) هی ناله میکرد می‌گفت بابا به مجلس عروسی دخترت خوش اومدی بابا..آرزوم برآورده شد بابا... آرزو داشتم بابام سر سفره ی عقدم بشینه.. 🏴امان امان دلتو ببرم خرابه شام ..ناله بزن برا سه ساله حسین.. قربون اون نازدانه ای که بی تاب بابا بود.. تو خرابه خیلی بی قراری کرد ..اینقدر بهانه بابا گرفت.. تا سر بریده بابا براش آوردن.. (آخ دختر ۴_۳ ساله تحمل نداره یه خراش رو صورت بابا ببینه ..حالا سر باباشو براش آوردن) با دوتا دستای کوچولوش سر بریده بابا رو بغل گرفت ▫️عمه بیا گمشده پیدا شده ▫️کنج خرابه شب یلدا شده2 (اوج)آخ.. ▪️مونس شامو سحرم آمد ▪️ازسفرباب منه خونجگرآمد ▪️کودکان آیید مهمان دارم ▪️با سر بابا گرم دیدارم ▪️آخ ..پدرم آمد پدرم آمد ▪️با سر بابا راز دل گویم ▪️باگلاب اشک روی اوشویم ▪️جان من بود و در برم آمد ▪️پدرم آمد پدرم آمد2 ⬇️(فرود) قربون ناله های دلت خانم جان.. صدا زد بابا.. بابا.. بابا... هر وقت سراغتو از عمه جانم زینب می‌گرفتم می‌گفت بابات سفر رفته .. بابا خوش اومدی بابا .. (بابا یادته میگفتی تو نازدانه بابایی.. دردانه بابایی.. ) بابا پاشو ببین تو خرابه جای گرفتم بابا.. (اوج) آخ بابا .. پاشو بابا... پاشو ببین با عمه جانم زینب چه کردند بابا.. بابا عمه مو سیلی زدند بابا.. سکینه رو سیلی زدند بابا.. خیمه هامونو آتش کشیدند بابا.. ➖(حاجت دارا کجا نشستند..جوون دارا کجا نشستند ..ناله دارا کجا نشستند باب الحوائجه ها) همینطور با بابا درد دل میکرد.. ⬇️(فرود)آخ بابا...بابا... کجا بودی کجا بودی بابا... شنیدم رو نیزه ها بودی بابا.. شنیدم زیر دست و پا بودی بابا... گفت.. ➖ای ماه کمان ابرویم ➖من با تو سخن میگویم ➖ای روی تو قرص ماهم ➖ای گرمی اشک و آهم ➖امشب سر پر خون تو ➖گردیده زیارت گاهم ➖من از لبت بوسه بگیرم ➖دورت بگردمو بمیرم2 ✔️اینقدر گوشه خرابه با سربریده حرف زد... اینقدر ناله کرد..اینقدر بابا بابا گفت.. ⬅️ یه وقت دیدن صدای نازدانه ابی عبدالله نمیاد.. رقیه آرام شد .. (گفتن رقیه خسته شده از بس ناله زده گریه کرده حتما خوابش برده) اما یه وقت نگاه کردند دیدن سر یه طرف افتاد.. رقیه یه طرف افتاد.. ◾️ناله داری به سوز ناله های سه ساله ی حسین ع به دردای دل بی بی رقیه صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه بگو یا حسین .. حاجتمندی سه مرتبه ناله بزن بگو یا رقیه.. ( أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِین) (هود ۱۱) وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ) (الشعراء: ۲۲۷) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
. |⇦•سلام بابایی! خوبی؟... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب ۱۴۰۰ به نفس حاج ❁•༻↷◈↶༺❁ سلام بابایی! خوبی؟ چطوره حالت؟ نمی‌تونم پاشم واسه استقبالت من تویِ آسمون می‌گشتم دنبال تو ولی اینجایی راه گم کردی شاید باباجون! عجب رویایی خیلی خوش اومدی صفا آوردی راستی بگو منو به جا آوردی؟ منو می‌شناسی؟ خودت رو یک لحظه بذار جایِ من سه ساله رو با داغ تو پیر کردن منو می‌شناسی؟ مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ کجاست آغوشت؟ دستات کجا جا مونده؟ همون دستایی که من رو می‌خوابونده تعریف کن تا کجاها رفتی نگفتی دختری هم داری؟ باید از روی شونه‌اش بارِ غمو برداری میگن تو بابای مَنی، بابایی! میشه باهام حرف بزنی، بابایی! بابای خوبم کی چشمای نازتو بسته بابا؟ کی دندون تو رو شکسته بابا؟ بابای خوبم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ سرم سنگینه، چشمام چه تار می‌بینه برام دیدار تو آخرین تسکینه من خاطرات تلخی دارم دیگه طاقتم از غم طاقه این راز بین ما دو تا باشه یه شب از ناقه… امون از اون شبِ سیاهِ صحرا الهی هیچ دختری نمونه تنها چه دردی دارم چشات نبینه روز بد، بابایی! هم سیلی میزد هم لگد، بابایی! چه دردی دارم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ *شروع کرد با بابا حرف زدن:" مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟" من که سنی نداشتم، چه کسی من رو یتیم کرد؟" مَن لِليَتيمَة حتّى تَكبُرَ؟ " دختر بچه ی یتیم اگه بخواد بزرگ بشه چه کسی رو داره؟" مَن لِلنساء الحاسِرات ؟ " این زنهای بی پناه چه کسی رو دارن؟...* ما رو تا می‌شد از بین مَردم بردن ما رو از راه بازار شام آوردن ما رو با دست نشون می‌دادن به ماها ناسزا میگفتن داداشم از خجالت آب شد چها میگفتن! چشمِ عمو عباسمو دور دیدن به معجرایِ پاره‌مون خندیدن هزار بار مُردم نگاهاشون از سیلی سنگین‌تر بود مردن برای من از این بهتر بود هزار بار مُردم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم •✠•اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج•✠• ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نوحه حضرت رقیه ای گل ناز و مه جبینم نازنین دخترغمینم گریه کمتر کن ای رقیه لاله از ماه تو بچینم می کنی ذره ذره آبم گل من پرشکسته شدی تو ای بلبل من عمه جان با تو من بگویم ای همه شور و آرزویم جان عمه بده جوابم درکجا رفته پس عمویم بر دلم کی خبر ز یاران می رسد عمه جان کی سفر به پایان می رسد آخرِ عمر من رسیده چشم دنیا دگر ندیده نیمه شب در دل خرابه دختری با سر بریده آمدی حاجتم روا شد ای پدر نیمه شب درد من دوا شد ای پدر موضوع: سبک: شاعر: نوحه حضرت رقیه، ترکی ای منیم نازنین نگاریم آغلاما مهربان رقیه اود دوتوب قلب داغداریم اولموشام باغریقان رقیه یاره لی دلبرون منادن گلمدی اکبرون شامه کربلادن گلمدی بالام لای لای گولوم لای لای غصه دن گوز یاشون آخاندا قالمیور منده صبرو طاقت یوللارا گوزلرون باخاندا عمه وی ئولدورور خجالت آغلاما سوز وئروبدی جانانون گلر بیر گئجه طشت زرده مهمانون گلر بالام لای لای گولوم لای لای آند اولا جانیوه وطنده هرنه کی گویلون ایستر آللام جدیمون شهرینه یتیشسوک تازه دون تازه معجر آللام قویمارام گوز یاشون آخا صورتیوه شامیدن چیخماقون قالوب قسمتیوه بالام لای لای گولوم لای لای آی ننمدن گوزل نشانه قوی ووروم تللریوه شانه بی ریا عشقوین عیارین جسمیوه یازدی تازیانه آفرین یاخشی استقامت ایلدون بینوا عمه وه حمایت ایلدون بالام لای لای گولوم لای لای تیرمژگانیلن عزیزیم قلبیمی دوت نشانه اوخلا باشیوی توپراق اوسته قویما سینه می بستر ایله یوخلا خسته پر روحیمه توانسان گوزلیم سن منه عشق جاودانسان گوزلیم بالام لای لای گولوم لای لای قوی آلیم بوسه گوزلروندن گوزلرون پاک و بی ریادی دویمارام غملی سوزلروندن سوزلرون دردیمه دوادی نیلیوم باغلیوبدی دشمن یولومی ئوپمه چوخ قمچیلر گویردن قولومی بالام لای لای گولوم لای لای اشکیوی سیل قرا گوزوندن صبریمی الدن آلما ای گل قلبیمه وورما اود سوزوندن عمه وی درده سالما ای گل غم یئمه اصغره توسل ائده روک بیر گونی کربلایه باهم گئده روک بالام لای لای گولوم لای لای نیلیوم یوخدی راه چاره قلبیمی سیخدی رنج غربت التماس ایله کردگاره باشه چاتسین غم اسارت دوزرم ناقه لرده یوللار آجیسین قارداشیم اربعینه گوزلور باجیسین بالام لای لای گولوم لای لای موضوع: سبک: شاعر:
کانال آرشیو مطالب سخنرانی🎤 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 <><<>><><<>><><<>><>
استمداد سقای عاشورا یخلوب پرچمیم یاحسین گل داده قارداش چوخالیبدی غمیم یاحسین گل داده قارداش واردی باشمدا غوغا حسین جان فریاده گلدی زهرا حسین جان آلوب اطرافیمی دشمنیم اللرده خنجر باشمی کسمگه سعی ائدور اون یدّی کافر اوزین امدادیمه گلمسون ایللّه بی سر واردی باشمدا غوغا حسین جان امداده گلدی زهرا حسین جان دگوب اوخ آنّیما باش سینوب قوللار قلمدی باشم اوسته آنام فاطمه غرق اَلَمدی سنی امدادیمه سسلمگ امر ننمدی واردی باشمدا غوغا حسین جان فریاده گلدی زهرا حسین جان باشم اوسته گلوب عالم معناده حیدر دایانوب فاطمه،مجتبی،ختم پیمبر سنده گل پنج تن بزمینی ایله منور واردی باشمدا غوغا حسین جان فریاده گلدی زهرا حسین جان قاف عشقین حسین یاره لی عنقاسیم من کسیلوب شهپریم سان وئرور دوریمده دشمن بدنیم اوخلارا نیزیه اولموش نشیمن واردی باشمدا غوغا حسین جان فریاده گلدی زهرا حسین جان آرزو ایلورم بیر گورم گل تک جمالون سرفراز ایلیه نوکری آخر وصالون جان وئرنده سلیم قلبدن زنگ ملالون واردی باشمدا غوغا حسین جان فریاده گلدی زهرا حسین جان التماس دعا «زعفر آزادمهر» گلچین زیباترین اشعار و نوحه های ترکی https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─ کانال اشعار عاشقان حضرت ابالفضل(ع) مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ---⊱✾♡✾⊰---
4_779148453799274320.mp3
4.29M
بسیار زیبا سوم محرم حضرت رقیه سلام الله بابا جون خوش اومدی ۲ به منزل فقیرونه بیا بنشین بشنو درد و دل یتیمونه باباجون خوش اومدی ۲ قربون خاک قدمت بخدا دلم میسوخت رفتی سفر ندیدمت ۲ وقتی رفتی دشمنا آتیش زدند به خیمه ها ۲ برا خاطر چی میزدند کتک به بچه ها ۲ باباجون بین همه ۲ عمه مونو خیلی زدند ۲ باباجون منو ببین به صورتم سیلی زدند۲ باباجون دردت به جونم ۲ هرکی صورتم رو دیده میگه چون زهرا شده ۲ صورتو مادرتو آخه مگه چطور شده ۲ باباجون داداش علی رو به کجا بردی بابا ۲ بچه ها میگن اونو پیش خدا بردی بابا بابا جون به من بگو بر سر تو چی اومده ۲ داداشم علی اکبر برا چی نیومده ۲ من نمیفهمم بابا۲ بعضی ها باهم چی میگن همه بهم میگن یتیم بابا یتیم به کی میگن؟۲ مگه هرکی که باباش رفته سفر یتیم میشه ۲ یا یتیم اونی که تو خرابه ای مقیم میشه۲ اینجا با زخم زبون ۲ آتیش به دلها میزنند اینجا رسمشون بده بچه یتیمو میزنند۲ زِ شراره غم میسوزم به تمامیه وجود ۲ باباجون دردت به جونم ۲ التماس دعا ‍ بسیار زیبا سوم محرم حضرت رقیه سلام الله @Asheghane_hazrat_zeynab
AUD-20220729-WA0056.mp3
5.62M
‍ ‍ مداح:👌😭 # •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• دخترقشنگ و شیرین زبونم من که ازسکوت تو درحیرونم پاشو با عمه بگو یک سخنی (نکنه میخوای دلم رو بشکنی)۲بار(میدونم بعدبابات تنهاشدی)۲بار(غریب وبی کس بی نواشدی)۲بار کنج بیرون چرا نشسته ای (گمونم مثل بقیه خسته ای )۲بار تو پرستوی منی(گل خوشبوی منی)۲بار شبیه مادرمی (تو امید راهمی)۲ 😭(مرو ای رقیه جان)۳بار می بینی خونی شده لب پدر(برامن این شده غم دگر)۲(آخه کی دیده۳ساله دختری)۲(پیکرش خمیده باشه از غمی)۲بارتوگل یاس منی (شمع هرانجمنی)۲ 😭(مرو ای رقیه جان)۳ گوشه ی خرابه خانه کرده ای برا بابا تو ناله کرده ای سربابا رودامنت بوده (به خداازحالورفتنت زوده)۲بار غم تو کرده دل منو کباب (جون عمه توبده به من جواب)۲بار چطوری ازغم تو سخن بگم جواب جواب برادرم رو چی بدم جواب برادرم رو چی بدم ای تمام هستیم عاقبت می کشییم (مرو ای رقیه جان)۴بار @Asheghane_hazrat_zeynab
AUD-20220722-WA0007.mp3
13.41M
الجنامی رقیه سلام الله نبودم ندیدم که محشر به پا شد شنیدم دو دست، تو از تن جدا شد ♫♪ می دونم که خیلی خجالت، کشیدی صدای عمو آب رو وقتی شنیدی ♫♪ غم تو ابالفضل قرارم رو برده شنیدم سه شعبه به چشم تو خورده ♫♪ شنیدم سرت، را شکستند سرت، رو روی نیزه بستند ♫♪ من آروم ندارم شده گریه کارم ♫♪ الک ابجی لیلی و نهاری یا ماخذ حیاتی و قراری ♫♪ حسینم بدون تو یاور نداره براش من بمیرم که مادر نداره ♫♪ حسینم رو تنها غریب گیر آوردن به سمت، خیامش همه حمله بردن ♫♪ بمیرم که زینب تو مقتل چی دیده زده بوسه بر اون گلوی بریده ♫♪ تو رفتی جسارت، شروع شد تو رفتی و غارت، شروع شد ♫♪  ابالفضل نگارم شده گریه کارم ♫♪ الک ابجی لیلی و نهاری یا ماخذ حیاتی و قراری ♫♪ ابالفضل برا تو چشام خون میباره شنیدم که مشک تو شد پاره پاره ♫♪ نبودی که زینب رو بردن اسارت، به آل پیمبر چقدر شد جسارت، ♫♪ هنوزم دل من از این غم کبابه مگه جای زینب تو بزم شرابه ♫♪ به زخم دل تو نمک خورد نبودی رقیه کتک خورد ♫♪ ببین حال زارم شده گریه کارم ♫♪ الک ابجی لیلی و نهاری یا ماخذ حیاتی و قراری ♫♪ نبودم ندیدم که محشر به پا شد التماس دعا @Asheghane_hazrat_zeynab
4_5994394178950270273.mp3
5.08M
مداح:👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• بابا کجایی تنگ دلم برای تو سر میذارم به پای تو اگه بیای کنج خرابه ༝♫༝ خرابه سرده دستو پام بی رمقه عزیزم ༝♫༝ کاشکی فقط میدیدمت چند دقیقه عزیزم༝♫༝ چشام پر از خوابه ولی خواب نمیاد به چشمام ༝♫༝ ضعیف شده دخترکت میلرزه دست و پاهاش ༝♫༝ ༝♫༝ بابا حسین بابا حسین༝♫༝😭 خاطره دارم از خنده های حرمله ༝♫༝ از پای پر آبله صحرا به صحرا میدویدم ༝♫༝ زخمهای روی گوشمو بذار بهت نشون بدم ༝♫༝ اگه بیایی قول میدم پای سر تو جون بدم ༝♫༝ کبوده روی گونه هام موی سرم سپیده ༝♫༝ یه دختر سه سالم که قامتش خمیده ༝♫༝ ༝♫༝ بابا حسین باباحسین ༝♫༝😭 سیلی می خوردم از دست زجر بی حیا ༝♫༝ محله یهودیا خیلی غرورم و شکستن ༝♫༝ تهمت و حرف ناروا چه حرفایی شنیدم ༝♫༝ تا دیدمت رو نیزه ای از زندگی بریدم ༝♫༝ خلال و معجر منو برده عدو به غارت ༝♫༝ یه کم منو بقل بگیر سخته برام اسارت ༝♫༝ ༝♫༝ بابا حسین بابا حسین ༝♫༝😭 @Asheghane_hazrat_zeynab
❣﷽❣ 🎆 🎇 ❣برخلق‌خوشُ‌خوی‌محمدص صلوات ❣برعطرگل روی محمدص صلوات ❣در گلشن سر سبز رسالت گویید ❣برچهره گل بوی محمدص صلوات 🌿 لاحول ولاقوة الا بالله العلي العظيم 🌿حسبنا الله ونعم الوكيل نعم المولی و نعم النصیر 🕊(سبک کجایید ای شهیدان..) بیایابن الحسن دردم‌دواکن دل آشفته را از غم رهاکن ضیاء دیده بانوی عالم نظربراین فقیر وبینوا کن 💠بیا یابن الحسن آقا کجایی آقا یابن الحسن مولاکجایی امیرو سرور و سلطان مایی همه شام وسحردر انتظاریم عزیزفاطمه پس کی می‌آیی 💠بیا یابن.. 🍁السلام علیک یااباعبدالله و علی الارواح التی.. با وجیها عندالله.. الا ای جگر گوشه فاطمه که بردی دل اهل دل راهمه کی‌ام من؟که باشم هوادار تو هوادار تو هست دادار تو 🌻حسینم 3 حسین من ازکودکی عاشقت بوده‌ام قبولم نما گرچه آلوده ام آقا جان.. به عشق توهرکس که‌منسوب شد اگر بد بود عاقبت خوب شد آقااا.. غمت حاصل زندگانی من به راه توطی شدجوانی من من از ریزه خواران خوان توام اگرچه بدم میهمان توام 🌻حسینم 3 حسین به عشقت ازآن دم که خو دادی‌ام به چشم همه آبرو دادی‌ام ⬅️آقا جان..وقتی نگاه میکنند میگن این گریه کنه حسینه این سینه زنه حسینه این روضه خون حسینه به چشم همه آبروم دادی آقاجان.. ز در راندگانت حسابم مکن گدایم، کرم کن، جوابم مکن ازین رو سپیدم بَرِ داورم که من هم سیاهی این لشگرم مبادا برانی مرا از درت به بازوی بشکسته مادرت (علی انسانی) روضه بنام حضرت حُره.. خوشبحال هرکسی که با یک نگاه ابی عبدالله،عاقبتش زیرو رو بشه.. با یک نگاه حسین عاقبتش ختم بخیر بشه.. خوشا بحال حر که با یک نگاه ابی عبدالله عاقبتش ختم بخیر شد یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا ⬅️لحظه ای که پای برهنه چکمه هارو به گردنش انداخته آروم آروم داره میاد (حسین ع دید حر داره میاد) اومد مقابل ابی عبدالله ایستاد روش نمیشه سرو بالا کنه پشیمانه..شرمنده است سر پایینه.. نمیتونه به چشمای حسین نگاه کنه.. قربون کرامتت برم یا اباعبدالله.. فرمود سرتو بلند کن.. حر آروم آروم سرشو بلند کرد.. استادم میگفت..تا سرشو بلند کرد..یه وقت دید بچه ها پرده خیمه رو بالا زدند (همه از حر می ترسیدند..بهم نشون میدادند) این همونیه که راه بابامونو بست این همونیه که دل عمه جانمون زبنبو به دردآورد.. آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا.. (اوج)امروز بگو آقا جان..هر چی هم بد باشم، کاری که حر کرد ، من نکردم آقا ..هر چی ام بد باشم مثل حر دل زینبتو نلرزوندم دل بچه هاتو نلرزوندم اما آقا جاااان چه کردی با حر.. امان امان.. ⬅️یه وقت شنید صدای العطش از خیمه ها بلنده.. (چکار کنه..غم رو غم اومده..راهو بسته..بچه های حسین آب ندارن..مونده چکار کنه) ✳️صدا زد پسر فاطمه، چون من اولین نفری بودم که دل شمارو به درد آوردم ،،اجازه بدید اولین کسی باشم برم فداتون بشم.. ♻️این روضه رو مرحوم کافی میخوند بگم و فیضشو ببره بُریر میگه من با حر رفاقت قدیمی داشتم.. دیدم قبل از اینکه بره به میدان.. دنبال چیزی میگرده.. (گفتم حر دنبال چی میگردی؟) صدا زد بریر به من بگو ببینم خیمه زینب س کدامه؟ (دلت اینجاست یا نه..نکنه دست خالی برگردی..ان شاالله خدا قسمت کنه کنار حرم حر..اونجا ناله بزنی..) بریر میگه خیمه زینبو نشون دادم.. گفت دیدم رفت صورت به خیمه زینب گذاشت..سلام کرد..بی‌بی جواب سلامشو داد..(کی هستی؟؟) صدا زد بی‌بی من حُرم.. بی‌بی جااان منو ببخش.. برادرت حسین ،از گناه من گذشت.. اومدم شما هم منو حلال کنید، برم جونمو فدای حسینم کنم.. (همه حرفارو زدم بخاطر این یه جمله) بُریر میگه یه حرفی عقیله بنی هاشم زد..یه وقت دیدم صدای ناله حر بلند شد.. (من بگم و شما هم بلند بلند گریه کنید) صدا زد حر منم بخشیدمت.. ولی حر بگم بدون..برادرم حسین غریبه..حسینم کسی رو نداره.. 🔆🔆همه بگید حسین.. ✴️رو زمین افتاد..فرق سر شکافته..خون جلو چشماشو گرفته.. یه وقت دید سرش از زمین بلند شد روی زانویی قرار گرفت.. یه نفر داره خونای چشمشو پاک میکنه.. تا چشمشو باز کرد دید پسر فاطمه حسینه.. دید یه دستمالی به پبشانیش بست.. یا اباعبدالله.. (بگم و نالشو بزنی) ♨️(اوج) بگم آقاجان.. سر حر رو به دامن گرفتی اما من بمیرم برات کسی نبود سرتو به دامن بگیره.. یه وقت حسین دید سینش سنگینه.. چشمشو باز کرد.. 🖤 ن صدا زد نانجیب خوب جایی نشستی.. یا صاحب الزمان.. نمیگم چی شد همینقدر بگم..یه وقت دیدن زینب اومد بالا بلندی. دیدن عقیله بنی هاشم دستاشو رو سر گرفت.. هی صدا میزنه 🥀.. 🌾ناله داری به ناله های دل بی‌بی زینب کبری صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو..یاحسین..بگو یازهرا 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🎆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎆
|⇦•بچه های من فدا بچه هات بشن... / و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• فدات بشن بچه های من فدا بچه هات بشن بذار که قربونیِ کربلات بشن شهید این غربت تو نگات بشن یه لشکرن کوچیکن اما نوه های حیدرن نذر سر تو این دو تا برادرن خیال کن این دو تام علیِ اکبرن بی تاب رفتنن داداش راه میدون و سَد نکن جان زهرا قسم حسین دستم رو دیگه رد نکن زینب باشه و بی یاور بشی میمیرم حسین تنهاتر بشی رها شدن به آرزوشون رسیدنٓ فدا شدن سرا دوباره از تنا جدا شدن دو تا هدف برای نیزه ها شدن *اما داداش غصه نخوریا* فدا سرت دو تایی شون فدا علیِ اصغرت داداش فدای زخمای رو پیکرت خوب شد رفتن نمیبینن بین این خیمه دشمن را خوب شد رفتن نمیبینن وقتی که میزنن من را کاشکی خیمه مون بی مَحرم نشه
/ و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• زینب چشم های بچه هارو سرمه کشید موهاشون رو شونه کرد، از زیر قرآن ردشون کرد، گفت: پسرا! اگه رفتید میدان میخوام مثل بابام شمشیر بزنید انتقام پهلوی مادرم رو شما باید بگیرید، دایی رو روسپید کنید، میخوام یه جوری شمشیر بزنید دایی تون کیف کنه، لشکر نگه حسین کسی رو نداره، دو تا آقازاده ها رفتن دیدن زینب از خیمه بیرون نزد، مادر تو خیمه بی تابه، فقط صدای تکبیر میشنوه، هی میگه: آفرین، جگر گوشه های مادر، خدا به بازوتون توان بده، خدا نیروتون رو زیاد کنه، مادرم رو خوشحال کردید، دایی رو خوشحال کردید، مادرم داره دعاتون میکنه، اما یه وقت شنید صدای ناله ها بلند شد، همه گفتن: دیگه اینجا زینب از خیمه بیرون میزنه، نه ولله! نیومد بیرون، کار به جایی رسید این دوتا آقازاده وقتی افتادن ابی عبدالله مثل باز شکاری با عجله اومد بالا سرشون، رزمنده ها میدونن رفیقاشون وقتی تیر میخوردن ریه زود از کار میفته... نمیتونن درست حرف بزنن... دایی وقتی رسید سر این آقازاده را گرفت دید نفس نفس میزنن فقط یه جمله گفتن، گفتن: دایی از ما راضی شدی یا نه؟ کاروان برگشت مدینه عبدالله جعفر اومد جلو محمل ها رو دونه دونه گشتن عاقبت یه محمل رو کنار زد دید یه پیرزنه نحیف و ضعیف نشسته گفت: خانوم! آیا کسی تو کربلا از زن ها کشته شد،؟ گفت: نه! گفت: میشه به من بگید خانومم زینب کجاست؟ یه وقت ناله زینب بلند شد عبدالله! حق داری زینب رو نشناسی... خانوم جان چی شده اینجوری شدی؟ صدا زد: عبدالله! اون چیزی که من دیدم هیچ کسی ندیده، فقط مانندش رو حسن تو کوچه دیده وقتی رسیدم "الشمر جالس علی صدره"... دوتایی گریه کردند، الهی قربون درد و دلات برم خانوم جان، اما عبدالله گفت: بی بی جان! یه گله ای دارم، یه خبری به گوشم رسیده... جانم عزیزم بگو ببینم کوتاهی کردم؟ من که زن مُطیعی هستم، گفت: خانوم! من نوکر شما هستم خانوم جان شنیدم هرکی رو زمین افتاد علی اکبر روی زمین افتاد از خیمه بیرون زدی، قاسم روی زمین افتاد از خیمه بیرون زدی، شنیدم این دوتا بچه ها کشته شدن از خیمه پات رو بیرون نذاشتی... نالۀ زینب بلند... صدا زد: عبدالله! میدونی چرا بیرون نزدم؟ گفتم اگر حسین بالا سر این بچه هاست، گفتم اگه از خیمه بیرون بزنم یه وقت حسین چشمش به من بیفته خجالت بکشه...
|⇦•در کَرَم سائلی بدست آور... / و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• در کَرَم سائلی بدست آور زین دوتا حاصلی بدست آور سپر قابلی بدست آور تا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمی‌باشد نظرت هم اگر نمی‌باشد ای فدایت تمامیِ سر ها سر چه باشد به پای دلبر ها از چه در اشتیاق خواهر ها تو نظر میکنی به دیگر ها آخرش یا اجازه میگیرم یا همین کُنج خیمه میمیرم ای برادر اشاره ای فرما ذوق شان را نظاره ایی فرما رد مکن راه چاره ایی فرما لااقل استخاره ایی فرما ورنه نیزه بدست میگیرم جان هر آنچه هست میگیرم تو اگر مبتلا شوی چه کنم پیش چشمم فدا شوی چه کنم پیش من سر جدا شوی چه کنم کشته‌ی زیر پا شوی چه کنم وای اگر حنجرت شکسته شود پیش من پیکرت شکسته ش
|⇦•بهترین بندۀ خدا زینب... / و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• بهترین بندۀ خدا زینب هَلْ اَتیٰ زینب اِنَّما زینب ریشه صبر انبیا زینب زینبا و زینبا و یا زینب بانی روضه های غم زینب تا ابد مبتلای غم زینب گفت ای مصطفیِ عاشورا ای فدای تو زینب کبری تو علی هستی و منم زهرا پس فدای تمام پهلوها سر خواهر فدای این سر تو همه ما فدای اکبر تو گفت ای شاه ما اجازه بده حضرت کربلا اجازه بده جان این بچه ها اجازه بده جان زهرا بیا اجازه بده قبل از آن که سر تو را ببرند این سر خواهر تو را ببرند *نبینم غم رو صورتت نِشَسته حسین* هم هوای تو را به سر دارم به هوای تو بال و پر دارم از غریبی تو خبر دارم دو پسر نه دو تا سپر دارم زحمتم را بیا به باد مده اشتیاق مرا به باد نده *دوتا بچه هام قربون بچه هات، نبینم زانوی غم بغل گرفتی... الهی برات بمیرم زینب، بی بی هم مثل مادرش بود، پهلوش شکسته بود، بازوش ورم کرده بود، اما یه روز نگاه کرد دید علی زانوی غم بغل گرفته، گفت: علی جان مگه من مرده باشم اینقدر غریبانه کنج اتاق نشسته باشی... همون کار رو زینب هم کرد، صدا زد: داداش! نبینم غم رو صورت شما باشه، من تو دار دنیا همین دو تا بچه رو دارم، هم خودم و هم این دو تا بچم فدات آقا جان * در کَرَم سائلی بدست آور زین دو تا حاصلی بدست آور سپر قابلی بدست آور تا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمی‌باشد نظرت هم اگر نمی‌باشد *آخه بچه هاش رو عطر زد، سرمه کشید به چشمشون، موهاشون رو شونه زد، گفت: بروید جلو خیمه دایی اجازه بگیرید، بروید میدان، بچه ها خوشحال بودن، دل تو دلش نبود زینب گفت: الان میرن دایی بهشون اجازه میده، همچین که دید بچه ها برمیگردن اما لبخند رو لبشون نیست، حزن آلود تر اومدن مقابل مادر، سرشون مؤدب پایین... چی شده عزیزای من؟ گفتن: مادر رفتیم دایی اجازه نداد. یه مرتبه دیدن زینب با عجله از خیمه بیرون زد، اومد مقابل برادر، برادرم! نکنه زینب رو قابل نمیدونی؟ به خدا اگه تو اجازه بدی خودم شمشیر میگیرم میرم وسط میدان... ابی عبدلله فرمود: خواهرم شاید باباشون عبدالله راضی نباشه، گفت: نه حسین جان! وقتی میومدم عبدالله به من امر کرد، عبدالله به من سفارش کرد گفت: زینب جان اگه کار به جای باریک کشید، دوست دارم بچه هام قبل بچه های حسین برن جونشون رو فدای آقا کنن.... داداش اگه راضی نمیشی یه رمزی رو بلدم، گفت: حسین، جانِ مادرم... تا گفت: جانِ مادرم. گفت: بذار بچه ها آماده بشن
** خواستم پر بکشم بال و پرم سوخت عمو از غریبی تو قلبِ پدرم سوخت عمو از عطش دم نزدم از غم تو داد کِشم خواستم مثل تو باشم جگرم سوخت عمو : دستی از دست ندادم که بدست آوردم نیک در رفعِ بلایت سپرم سوخت عمو مادرم فاطمه را چونکه صدا میکردم از رخِ نیلی او چشم ترم سوخت عمو چونکه شمشیر و سنان بر تو هجوم آوردند زیر این بار ز پا تا به سرم سوخت عمو تنم از تیرِ سه شعبه به تنت دوخته شد خیمه از همهمه ی این خبرم سوخت عمو (عمو عمو حسین جان ) تکرار چه کنم گر نکنم گریه به مظلومی تو گریه آبیست که بر آتش دل تسکین است ( عباس سالار زینب ) تکرار ( عباس غمخوار زینب ) تکرار ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @Asheghane_hazrat_zeynab 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
# بر گرفته ، به اندوه و حسرت تا که کمتر ، شود دردِ غربت از عمویش ، کُند او حمایت : میدود از حرم ، در هوایِ حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین (یا حسین ، یا حسین ) تکرار بینِ گودال ، شده قحطِ احساس شد پراز خون ، تنِ غنچه ی یاس دستِ او شد ، جدا مثل عباس : بینِ مقتل شده ، این نوای حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین (یا حسین ، یا حسین ) تکرار میدود تا ، رود در پناهش در غریبی ، شده او سپاهش روی جسم ، عمو قتلگاهش : جان خود را دهد ، او برای حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @Asheghane_hazrat_zeynab 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *( علیه السلام )* ** ** ای اشک اول و نفس آخرم حسین ای سایه ی کرامت تو بر سرم حسین .. من باورم شده که فدای تو می شوم باور مکن که بگذرم از باورم حسین .. تا بزم روضه های مُحرم مرا ببر در من بِدم که آتشِ خاکسترم حسین دارد زبانه می کِشد این روضه از دلم گودال ، تل ، عطش ، دلِ زینب، حرم ، حسین .. *شاعر :* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ