eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
Mirdamad - Muharram 1401 Shab 3 - 1.mp3
4.92M
پدر! چشم تو روشن... روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ 🎧 نفس سیدمهدی میرداماد ⬆️⬆️⬆️
ای نیست... / روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ 🎧 نفس سیدمهدی میرداماد گِله ای نیست؛ گِله،حوصله هم‌میخواهد من دلم تنگ شده؛ بوسه دلم می‌خواهد *یه ساعت وقت داشته باشم فقط می بوسمت، اینقدر منتظر بودم تو بیای ..از اینجا به بعد دیگه این بچه قرارش از دست رفت، شب آخر بنارو‌ گذاشت به گریه کردن، یه جوری گریه کرد شهر رو ریخت به هم، یه‌جوری گریه کرد صداش رسید به اون ملعون، از خواب نحسش بیدارشد، گفت: چیه این صدا،مال کیه؟ از کجاست؟ گفتن: از خرابه میاد، گفت: کی داره اینجور گریه میکنه؟ مگه اینها هنوز نفس دارن؟! مگه جون دارن گریه‌کنن؟ گفتن: آری، حسین یه دختر کوچیک‌داره این بچه تا باباش رو‌ نبینه آروم ‌نمیشه، باباش رو‌ میخواد... علامه مجلسی اینجارو‌ نقل کرده میگه نانجیب صدازد: "اِرفَعُوا رَأسَ أَبِیهَا وَاَطرَحُوا إِلَیهَا"......سرباباش رو‌ بندازید جلوش، یه کاری کنید صداش دیگه بند بیاد، زینب فهمید چه‌ خبره، دید جلو در شلوغ شد.. مرحوم ربانی خلخالی در کتاب ستاره درخشان شام مینویسه، میگه: تا دید دارن سر رو‌ میارن عمه ی سادات بلند شد، اُم کلثوم بلند شد، رباب بلند شد، زنا جلو‌ در خرابه ایستادن، نیارید سر رو ،ما آرومش میکنیم. چیکار کردن ؟یکی رو با لگد زدن،یکی رو با تازیانه زدن، ریختن تو ‌خرابه مثل مدینه که ریختن تو ‌خونه ی ‌مادر ما، همه رو زدن سر رو ‌گذاشتن جلو این بچه... این سؤال رقیه که گفت: "ما هذا الرأس ؟"مثل عمه اش زینب بود، مثل اون سؤال توی قتلگاه بود، که آیا تو‌حسین‌منی ؟ این سؤال از رو ‌نشناختن نبود، میدونی چرا گفت این سر کیه؟ با تعجب گفت: گفت تو بابای رقیه ای؟ مگه چند روز من ندیدمت؟ بیست و پنج روزه ندیدمت، چیکار کردن باهات؟حسین ..... سر رو بغل کرد، آروم سر رو آورد بالا، آروم دست میکشید، حالا لحنش عوض شد ...* چند وقت است که شانه نزدی بر مویم بغلم کن ولی آهسته؛ کمی پهلویم خورده شلّاق روی بال و پرم چیزی نیست لگد شمر، شکسته کمرم پای چشمم، گُلِ زخم است؛ فدای سر تو دخترت می رود از دست؛ فدای سر تو *سر رو أوُرد بالا، دست کشید، آدمی که نمی بینه یا کم می بینه دست میکشه، با حس لامسه خیلی چیزا رو میفهمه، تا دست کشید، گفت:* مهربانم! تو چرا پاره شده لب‌هایت؟ چقدر خاکی و خونی است سر زیبایت راهی تشت شدی از سر نی؛ می‌دانم گریه کردی وسط مجلس می‌؛ می‌دانم بی‌حیا، جام به دست آمد و من می‌دیدم چوب‌دستی به لبت می‌زد و من می‌دیدم عمّه‌جان بود مراقب؛ سر ما پایین بود ولی آن مرد نگاهش چقدر سنگین بود خواهرم، نه دلم آشفته بماندبهتر داغ ناموس تو، ناگفته بماند بهتر *دیگه طاقت نیاورد، دست کشید رو لب ها ،دست کشید رو‌محاسن، دید پُر خاکِ ،پُر خونِ... من از شما سؤال میکنم بعد ازلب و بعد از محاسن چیه؟محاسن رو زد کنار انگشتاش رو‌گذاشت روی رگهای بریده، دید رگ ها از هم جدا جدا شده... اونجا چیکار کرد ؟ می دونست باباش بالاسَرِ داداش اکبرش چیکار کرده، شنیده بود از عمه اش، شاید شنیده بود از خواهراش، باباش وقتی رسید بالا سر اکبر، سر رو به زانو‌ گذاشت آروم‌نشد، رقیه هم سر بابارو روی زانو گذاشت آروم نشد، بابا سر علی اکبر رو به سینه چسبوند آروم‌نشد، رقیه هم سر بابا رو به سینه چسبوند، آروم نشد... شنیده بود باباش صورت به صورت داداشش گذاشته " وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّه "رقیه هم همین کار رو‌ کرد، صورت روی صورت بابا گذاشت ،لباش رو روی لبهای بابا گذاشت... کنار بدن علی اکبر همه گفتن:‌حسین جان داد، تا زینب رسید، زینب حسین رو برگردوند، اگه خواهرش نبود بابا و پسر کنار هم رفته بودن... زینب دست گذاشت رو شونه ی حسین، حسین رو زنده کرد، اما تو‌ خرابه زینب دیر رسید، تا اومد بچه رو برداره، دید سر یه طرف، رقیه هم یه طرف، همه بگید حسین .....* ⬇️⬇️⬇️
Mirdamad - Muharram 1401 Shab 3 - 2.mp3
5.26M
ای نیست... / روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ 🎧 نفس سیدمهدی میرداماد ⬆️⬆️⬆️
(ع) 🌴رخسار شهید کربلا را صلوات 🌴تقدیم بر آن نگار والا صلوات 🌴او زینت عرشو زینت دوش نبی ست 🌴بر زینت عرش بر آن دل آرا صلوات (دعای فرج) صل علی محمد و آل محمد … السلام علیکم یا اهل بیت النبوه … السلام علیک یا مظلوم یا غریب یا اباعبدالله… یا حسین 3… 🥀دلارو ببریم حرم یتیمان مسلم ع بیاد دو یادگار مسلم ع که کنار نهر فرات مظلومانه سر از بدنشون جدا کردند … 🌾بیا ای دل دمی به کوفه بگذر 🌾به طفلان یتیمان واله بنگر 🌾میان کوچه سرگردان و حیران 🌾غریب و در به در با چشم گریان 🌾گهی گویند الا بابا کجایی 🌾چرا دنبال طفلانت نیایی 🌾همه درها در این شب بسته باشد 🌾دل ما جان بابا خسته باشد 🌾اونایی که کربلا رفتن وقتی می خوای از بغداد به سمت کربلا بری … وقتی نگاه میکنی ، بین  نخل های خرما دوتا گنبد کوچک پیداست.… (سوال میکنی میگی اینجا کجاست؟) میگن مزار دو ناردانه ی مسلم بن عقیله… (وقتی داخل حرمشون میشی، خدا شاهده نه واعظ میخوای ، نه زیارتنامه خون ،نه روضه خون…) همین که پاتو داخل حرم این دو تا آقا زاده میذاری , دوتا قبر کوچیکو پهلوی هم می بینی آتیش میگیری… (حالا که دلت آماده است ، یه لحظه رو یاد کنم ناله بزن غریب نوازی کن به یاد یتیمان غریب و مظلوم مسلم ابن عقیل ع) 🌾خدا لعنت کنه حارث رو … کنار نهر فرات چه کرد… ( لحظه ای که اومد سر برادر کوچیکه رو جدا کنه … میگه برادر بزرگتره خودشو انداخت رو پای حارث…) گفت حارث اول سر منو از تن جدا کن ، آخه وقتی که از مادر جدا شدیم… مادرم برادرمو به من سپرد… این برادر امانت منه… (حارث سر برادر بزرگتر رو از تن جدا کرد…) وقتی سر برادر و از تن جدا کرد ، برادر کوچکتر اومد ، کنار شط فرات، خون برادر و به سر و صورت می ماله . گریه می‌ کنه و ناله می‌کنه… (بعد نانجیب سر برادر کوچیکتر رو از تن جدا کرد.) این دو تا برادر تو خون خودشون غلطیدند و از دنیا رفتن… 🥀ای گرفتارا … آی مریض دارا … این دو تا بچه در خونه خدا آبرو دارند… اگه حاجتمندی بسم الله … اگه جوون داری بسم الله … 🥀آی دلای کربلایی اینجا برادر اومد بالین برادر گریه کرد دلا بسوزه برای اون آقایی که اومد بالا‌ سر برادر .. دید علمدار و سقاش زمین افتاده… دست در بدن نداره… بدن پاره پاره ست … فرق سر شکافته ست… تیر به چشم نازنین برادر 🥀گر نخیزی تو زجا ، کار ِحسین سخت تر است 🥀نگران حرمم ، آبرویم در خطر است      ( عباس جان) 🥀قامتِ خم شده را هر که ببیند گوید 🥀بی علمدار شده ، دستِ حسین بر کمر است (اوج) آخ ناله کرد حسین… فرمود عباسم … *الانَ اِنکسَرَ ظَهری و قَلَّت حیلَتی.." یعنی داداش کمرم شکست … آخ امیدم ناامید شد داداش… عباس جان پاشو دشمن داره هلهله می‌کنه… داداش پاشو دشمن داره سرزنشم میکنه… 🌾پناه اهل دنیا یا ابالفضل 🌾به حق دست های بریده یا ابالفضل 🌾بگیر این دست ها را یا ابالفضل 🌾بده حاجت ما را یا اباالفضل ۲ 🌾یا ابالفضل 🌾یا ابالفضل 🌾ناله داری به قصد فرج امام زمانت عج از سویدای دلت ناله بزن بگو یا حسین … یا حسین یا حسین
‍ . ➖➖➖➖ ✅ حضرت مسلم علیه السلام چونکه نباشد وفا به کوفه عزیز زهرا نیا به کوفه آمد سر من عذاب کوفه عزیز زهرا نیا به کوفه ارزشی ندارد عهدی که بستند کوفیان وعده هاشان را شکستند یاحسین یاحسین نیا به کوفه4 ➖➖➖ قربان نامت ایل و تبارم فکر تو هستم با حال زارم در کوفه تنهای روزگارم فکر تو هستم با حال زارم میفروشند به دیناری سرت را یا نیا یا نیاور دخترت را یاحسین یاحسین نیا به کوفه4 ✍ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ . ✅ از زبان حضرت زینب سلام الله علیها ➖➖➖➖ حس غریبی در سینه دارم در سینه شوق مدینه دارم کاری بکن ای پناه قلبم انگار داغی دیرینه دارم تا که در کربلا خیمه علم شد ای برادر دلم آماج غم شد ای حسین ای غریب مظلوم عالم ➖➖➖➖➖ چشمم شده چون ابر بهاری در دل ندارم صبر و قراری زینب بمیرد اما نبیند ای شاه عالم یاورنداری زینبت را نکش با غم هجران جان عالم فدایت ای حسین جان ای حسین ای غریب مظلوم عالم ➖➖➖➖ ➖➖➖➖➖ . ✅ سلام الله علیها ➖➖➖➖ اکبر ندارم اصغر ندارم عمه نگو که باور ندارم من بر سر خود معجر ندارم عمه نگو که باور ندارم عشق من،دین من، دنیای من کو عمه حرفی بزن، بابای من کو ای فدای سرت باباحسین جان4 ➖➖➖➖ من قوتی در زانو ندارم بابا ندارم، عمو ندارم مرهم به زخم پهلو ندارم بابا ندارم عمو ندارم ماه شبهای من،آقای من کو عمه حرفی بزن بابای من کو ای فدای سرت بابا حسین جان4 ➖➖➖➖➖➖➖➖ . ✅ علیه السلام ➖➖➖ حیران شدم تا کردی نگاهم ممنون که آقا دادی پناهم حررم ولی در بند توهستم وقتی گذشتی از اشتباهم شد دلم زیر و رو با نام زهرا حر شده بعد ازین غلام زهرا یاحسین یاحسین مولا حسین جان4 ➖➖➖ از شرم سقا غرق عذابم حالا که من هم محتاج آبم از تشنگیه طفلان کبابم حالا که من هم محتاج آبم غیر پرپر شدن حاجت ندارم اذن میدان بده طاقت ندارم یاحسین یاحسین مولا حسین جان4 ➖➖➖➖➖➖➖ . ✅ علیه السلام ➖➖➖ محکوم دردم، درمان ندارم شرمنده ام که، صد جان ندارم غیر از دوچشم گریان ندارم شرمنده ام که، صدجان ندارم من حبیبم که مجنون تو هستم غرق خون زار و گریون تو هستم یاحسین یاحسین مولا حسین جان4 ➖➖➖ بود و نبودم فدای زینب جانم فدای غم های زینب دار و ندارم برای زینب جانم فدای غم های زینب سرم بر نیزه ها شد بی قرارت چرا انگشترت رفته به غارت یاحسین یاحسین، مولا حسین جان4 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ . ✅ من مانده ام با بغض گلویم تا اذن میدان دهد عمویم حرف دلم را با که بگویم تا اذن میدان دهد عمویم (تا عمویم تنم کند کفن را میبرم نامه ی بابا حسن را)2 ای عمو ای عمو جانم فدایت4 ➖➖➖ زدم به میدان با بی قراری ای دشمن دون، امان نداری به پای تیغم جان می سپاری ای دشمن دون، امان نداری (قاسمم میوه ی دل مجتبا جمل بر پاکنم در دل صحرا)2 ای عمو ای عمو جانم فدایت4 ➖➖➖➖➖➖ . ✅ علیه السلام ➖➖➖ کسی نمانده دیگر به میدان طفل مرا هم ببر به میدان یار تو باشد اصغر به میدان طفل مرا هم ببر به میدان به مصاف آمده با خیبر خود مثل حیدر شود با حنجر خود یاحسین علی اصغرم فدایت4 ➖➖➖ بستم دگر قنداق علی را باید ببینم داغ علی را هر لحظه دیدم خواب سه شعبه اصغر ندارد تاب سه شعبه عدو یاری کند عموی او را سه شعبه تر کند گلوی او را لالا لالا بخواب آروم جونم 4 .👇
زمینه شب سوم طبقو برگردونید برید؛ ازتون من خواهش میکنم  قول میدم صدای گِریَش نیاد، من خودم آرومِش میکنم(۲)  رهاش کنید جایِ این فکری به حالِ تَرَکِ لباش کنید  فکری به جایِ زنجیرِ روو دست و پاش کنید؛رهاش کنید توی اِزدحام زدنش/مجلس حرام زدنش/ گفت بابا میخوام،زدنش زدنش زدنش  تا چشاشو بست زدنش/دندوناش شکست زدنش  چند تا مردِ مست،زدنش زدنش زدنش رحم کن سَرو بِبَر دختره بی طاقته آااه یادگاریه دست من امانته (۲) ### مگه این دختر چندسالشه ، که موهاش اینجوری شد سفید غیر باباش ازتون چی میخواد ؟ واسه چی انقدر زجرش میدید؟ تو رو خدا یه مسلمون مگه پیدا نمیشه بین شما؟ خودتون دختر دارید آخه بی مروتا، تو رو خدا خواب بودی توو خواب، زدنت/مجلس شراب زدنت/تا که گفتی آب، زدنت زدنت زدنت  بی سوال جواب، زدنت/ بی حساب کتاب زدنت/ آخ برا ثواب زدنت زدنت زدنت  دست رو دلم نذار از بابات خبر نگیر آه می‌کُشی منو دست روی کمر نگیر #### من ازین تنهایی دلخورم، منی که با درد هم بازی ام من بابامو می‌خوام هرجوری هست، به سر بریده‌شم راضی ام  منو زدن بوی نون داره میاد چی شده مهربون شدن؟ کی غذا خواستم عمه؟ بگو بابامو بدن، منو زدن افتادم زمین زدنم/ پاهامو ببین زدنم/ به بابام نگین زدنم زدنم زدنم هی میرن میان می‌زنن/ هرچقد میخوان می‌زنن/ خولی و سنان می‌زنن می‌زنن می‌زنن  من بابامو می‌خوام حرف من کجاش بده؟ من بابامو میخوام طاقتم سر اومده 
6563_1580645758.mp3
4.46M
محمد حسین حدادیان نوحه حضرت ابوالفضل قلبم گرفتارت حالم پریشونت من گریه ها کردم با اسم محزونت هر شب به یاد تو چشمامو تر کردم دیدی جوونیمو تو روضه سر کردم ( باز آبرومو خریدی میدونم ) ( درمون دردامی دردت به جونم ) ( خیلی بدهکار آقایی هاتم ) ( میخوام همیشه کنارت بمونم ) آقا حسینه حسینه حسینه مولا حسینه حسینه حسینه اشک منو دیدی بازم کرم کردی آدم نبودم من تو آدمم کردی دور از تو دنیا رو میخوام چیکار آقا ؟ بازم دلم تنگه تنهام نذار آقا (نیمه شبا سر رو تربت میذارم ) ( میگم حسین آروم آروم می بارم ) ( از تو بغیر از محبت ندیدم ) ( من هیچکسو مثل تو دوس ندارم ) آقا حسینه حسینه حسینه مولا حسینه حسینه حسینه عمری دل زارم مست اباالفضله روزی هر سالم دست اباالفضله کارم گره خورده ای با وفا عباس ماه بنی هاشم مشکل گشا عباس ( از بچگی گریه کردم براتو ) ( از من نگیر اشک تو روضه هاتو ) ( اسمت شده مرهم هر چی درده ) ( هیچکی تو قلبم نمی گیره جاتو ) سقا اباالفضل اباالفضل اباالفضل آقا اباالفضل اباالفضل اباالفضل دینم حسین و رباب و رقیه دنیام اباالفضل اباالفضل اباالفضل آقام اباالفضل اباالفضل اباالفضل آقام اباالفضل اباالفضل اباالفضل
488.5K
بند 1⃣ طبقو برگردونید برید ازتون من خواهش می‌کنم   قول می‌دم صدای گِریَش نیاد من خودم آرومِش می‌کنم رهاش کنید جایِ این فکری به حالِ تَرَکِ لباش کنید  فکری به جایِ زنجیرِ روو دست‌و‌پاش کنید رهاش کنید (٣) توی اِزدحام زدنش/ مجلس حرام زدنش/ گفت بابا می‌خوام، زدنش زدنش، زدنش  تا چشاشو بست زدنش/ دندوناش شکست زدنش / چند تا مردِ مست، زدنش، زدنش، زدنش رحم کن سَرو بِبَر دختره، بی طاقته آااه یادگاریه دستِ من امانته بند 2⃣ مگه این دختر چندسالشه که موهاش اینجوری شد سفید غیر باباش ازتون چی می‌خواد؟ واسه چی انقدر زجرش می‌دید؟ تو رو خدا یه مسلمون مگه پیدا نمی‌شه بین شما؟ خودتون دختر دارید آخه بی مروتا تو رو خدا (٣) خواب بودی توو خواب، زدنت/ مجلس شراب، زدنت/ تا که گفتی آب، زدنت، زدنت، زدنت   بی سؤال جواب، زدنت/ بی حساب‌کتاب، زدنت/ آخ برا ثواب، زدنت، زدنت، زدنت  دست رو دلم نذار از بابات خبر نگیر آه می‌کُشی منو دست روی کمر نگیر بند 3⃣ من ازین تنهایی دلخورم منی که با درد هم‌بازی‌ام من بابامو می‌خوام هرجوری هست به سر بریده‌شم راضی‌ام  منو زدن بوی نون داره میاد چی شده مهربون شدن؟ کِی غذا خواستم عمه؟ بگو بابامو بدن منو زدن (٣) افتادم زمین، زدنم/ پاهامو ببین، زدنم/ به بابام نگین، زدنم، زدنم، زدنم هی میرن میان می‌زنن/ هرچقد می‌خوان می‌زنن/ خولی و سنان، می‌زنن، می‌زنن، می‌زنن  من بابامو می‌خوام حرف من کجاش بده؟ من بابامو می‌خوام طاقتم سر اومده  ✍ و داود رحیمی
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله مستجاب است دعا گوشه ی شش گوشه ی تو حرمت عرش معلی ست اباعبدالله هر كسی داد سلامی به تو و اشكش ریخت او نظر كرده ی زهراست اباعبدالله زائر كرببلا حق شفاعت دارد قطره در كوی تو دریاست اباعبدالله ما كه باشیم؟كه سنگ تو به سینه بزنیم سینه زن زینب كبری ست اباعبدالله چشم ما روز قیامت به پر قنداقه ست پسرت مالك فرداست اباعبدالله محكم بگیر رشته قنداقه اش به دست باب الحوائج است اگرشیر خواره است روزی گریه ی ما دست رباب افتاده روضه خوان در دل صحراست اباعبدالله
همدم باد صبایم لك لبیك حسین هم نفس با شهدایم لك لبیك حسین ذكرت از ذهن و زبانم نشود دور هنوز ساكن كرببلایم لك لبیك حسین كوی تو كعبه ی من، حج من این هیاتهاست كربلای تو منایم لك لبیك حسین هست این سینه زنی پاسخ هل من ناصر یاور خون خدایم لك لبیك حسین من نه در طاعت و در فرمانبری ات مختارم كه علمدار ولایم لك لبیك حسین باده ی روضه بنوشم كه شوم عرش نشین همچو خیل رفقایم لك لبیك حسین ترسم از آنكه بمانم شوم آلوده ی نفس تا كی از دوست جدا لك لبیك حسین سوختن چون شهدا كار من بیدل نیست دل بده تا كه بیایم لك لبیك حسین چون كه محشور شوم با شهدا در صف حشر نوحه خوان دوسرایم لك لبیك حسین یالثارات چو گویند مرا می خوانند همره منتقم آیم لك لبیك حسین
. حضرت علی اکبر علیه السلام الهی من فرستادم علی اکبر خود را به میدان شهادت نو نهال باور خود را علی آرام جان زینب است وکودکان من مددکن ای خدا شبه نبی پیغمبر خود را نظر کردم به قد و قامت سرو بلند او سرشگ ازدیده جاری شدچودیدم نوبرخودرا دلم خون شد برای تشنگی وجان شیرنش نبودم آب تا لب تر کنم من اختر خود را چودیدم فرق اوبشکسته وافتاده در میدان بدیدم در نظر محراب وفرق حیدر خود را نشستم در کنار اکبرم با دیده ی حسرت به گوش دل شنیدم من صدای مادرخود را بودکرب وبلا باغ وحسین چون باغبان باشد درین صحرا ببیند لاله های پرپر خود را بیا در کربلا از شهر یثرب فاطمه مادر ببین درخاک وخون غلطان علی اکبرخود را به حلوایی عنایت کن ای نور دل لیلا حمایت میکند مولا همیشه چاکر خود را ✍ 👇👇
04.mp3
5.84M
۱۴۰۲ شاعر و نغمه پرداز: اجرا: یه زیارت حرم، با پدر و مادرم من از این دنیا طلب دارم یه عالمه اشک و آه، یه گوشه‌‌ی قتله گاه به دوتا چشمام بدهکارم الهی من دورت بگردم، تویی درمون تموم دردام حال و هوای گریه دارم، شونه‌های ضریحتو میخوام تو دنیا که داره سر بی وفایی تو درمون درد دل بی کسایی حسین جان تو خیلی آقایی حسین جان حسین جان حسین جان گریه میکنم برات برا تو و کربلات منو گریه عالمی داریم آقای شهید من با تو و امام حسن مگه تو دنیا غمی داریم...؟ حالا که زندگیمو ساخته،دعای شما دوتا برادر منم جوونیمو میذارم،پای قاسم و علیِ اکبر کسی که شمارو نداره چی داره تو اوج،بلاها،همش کم میاره دیگه هیچ،پناهی،نداره حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
. سلام بر آینه ی حضرت زهرای علی عقیله هاشمیون ، زینب کبرای علی اصالت زینب شجاعت زینب بصیرت زینب کرامت زینب با دستای بسته ، کرده قیامت زینب چه همتی داره ، کار محال کرد خطبه ی طوفانیش ،کوفه رو لال کرده سیدتی زینب ...... سلام بر مفسره ، آیه به آیه ی وفا جان و دل شیر خدا ، شیر زن کرببلا نجابت زینب رشادت زینب صلابت زینب ابهت زینب به هفتاد و دو تن داره ولایت زینب به ابن مرجانه ،خواب و حروم کرده نایبه الزهرا ، کارو تموم کرده سیدتی زینب ..... سلام بر تجلیه ، فاطمه و ابوتراب عشق دل رقیه و ، قبله ی حضرت رباب قیامت زینب شفاعت زینب سعادت زینب هدایت زینب بلای جون ظلم و جنایت زینب قیامتی مثله ، حضرت ِ زهرا کرد با چادر خاکی ، یزید و رسوا کرد .👇
. ای کشته ی فتاده به هامون شده پُر خون ، بدنِ تو وی صید دست و پا زده در خون شده هامون، کفن تو من دوست دارَمت (۲) چون چاره نیست میروم و میگذارمت من دوست دارَمت (۲) ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت بودند دیو و دد همه سیراب ولی ارباب ، عطشان بود بر روی ریگ و رمل بیابان بدن او ، عریان بود خاکم شده به سر (۲) تن‌های کشتگان همه در خاک و خون نگر خاکم شده به سر (۲) زینب چه بایدش بکند با بریده سر ای کشته ی حسادت دنیا تک و تنها ، ته گودال ای تشنه ی مقطع الاعضا ز تو مانده ، تن پامال اعدا چه میکنند(۲) جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند اعدا چه میکنند(۲) سر نیزه را میان دهان تا که میکنند؟ موجی به جنبش آمد و برخاست زخیامِ ، حرم تو عرش آن زمان به لرزه در آمد که زمین خورد ، علم تو ای پاره پاره تن (۲) یک تکه بوریا شده از بهر تو کفن ای پاره پاره تن (۲) در پیش چشم من تو دگر دست و پا نزن 👇
. حضرت عبدالله بن الحسن علیه‌السلام من اشک روان بر رخ این اهل خیامم بگذار بیفتم سر دامان امامم بر خال لب دوست گرفتارترینم مانند کبوتر پی این دانه و داممم در خیمه بمانم شب اول چو هلالم بر دامن خورشید روم ماه تمام برخاسته سردار جمل از جگر من لا حول ولا قوه الا به قیامم از نعره من میسره تا میمنه پاشید شد جلوه ای از حیدر کرار کلامم هم فاطمه ام هم علی ام هم حسنم من حیران شده آیینه نداند که کدامم در رکعت آخر نکند فاصله افتد هنگام تشهد شده و وقت سلامم دستش همه عمر نوازشگر من بود دستم سپرش گر نشود باد حرامم من حاضرم این زلف مرا دست بگیرند دستی نرسد بر سر گیسوی امامم من روزه ام ای پست مزن سنگ لبش را بگذار شود این رطب افطار صیامم از فاطمه آموختم اینگونه بجنگم بازو عوض تیغ کشیدم ز نیامم حالا که در آغوش عمویم بزنیدم در خلوت خاصم خبری نیست زعامم هر موی تنم داده اذان حی علی العشق بر تیر سه شعبه یر سانید پیامم بر دامنش آویخته دستم چه شکوهی جبریل برد رشک بر این شان و مقامم ای تیر بچرخان لب من را به لب یار تا این دم آخر شود ایامم به کامم با تیغ و سه شعبه پس از آن سم ستوران هرگونه بخواهند شهید تو مدامم .