eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5847973237681557600.mp3
4.32M
😞🏴 جاماندگان کربلا این‌ بار قصه‌ متفاوت‌ است. خوشا بحال جاماندگان ....
. 📋 روضه‌خوان‌ها شب به شب غمگین به منبر می‌رسند (ع) (ع) (ع) (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روضه‌خوان‌ها شب به شب غمگین به منبر می‌رسند با همان یک یا حسین از سر به آخر می‌رسند روضه‌ها را از پسر تحویل بابا داده و از سرِ بر نیزه‌ی بابا به دختر می‌رسند گاه مابین مقاتل پابه‌پای بیت‌ها سمت سقا می‌روند اما به اکبر می‌رسند ارباً اربا روضه‌ی سختی است اما غالباً روضه سنگین می‌شود وقتی به اصغر می‌رسند گوش تا گوش علی را تیر از هر سو بُرید روضه‌خوان‌ها در همین مقتل به حنجر می‌رسند شمر می‌آید به گودال و به دستش خنجر است روضه‌ها از روی تل اینجا به خواهر می‌رسند من گُلی گم کرده‌ام می‌جویم او را، روضه‌ها از میان نیزه و خنجر به پیکر می‌رسند روضه‌ای سرتاسر گودال را پُر کرده است یا بنُیَّ... ناله‌ها از سمت مادر می‌رسند عصر عاشوراست اما خیمه‌ها در آتشند دشمنان دارند از هرگوشه‌ای سر می‌رسند زینب از هر سو یتیمی را بغل وا می‌کند دختران فکر حجابند و به معجر می‌رسند شام در راه است و بر هر بام مردم منتظر نیزه داران یک به یک دارند با سر می‌رسند شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شاید همچین که همه رفتند بی‌بی اومد کنار این بدن، چادرش و کشید رو این بدن... «خدای من؛ خدای من، عریانه بچه‌ی باحیای من خدای من؛ خدای من، کشتند بچه‌م و روی پای من» امام زمان فرمود صبح و شب برای جد غریبم حسین گریه کنید. - آقا برای کدوم روضه‌ست خیلی گریه می‌کنید؟! -نکنه روضه‌ی گوداله؟! نه -روضه‌ی علی‌اکبره؟! نه -روضه‌ی عموتون عباسه؟! نه روضه‌ی علی‌اصغره؟! نه پس چرا صبح و شب براش گریه می‌کنید فرمودند آخه شهادت که توو خونواده‌ی ما رسمه؛ می‌دونید اشک من برای چیه؟! برای اون لحظه‌ای که دستای عمه‌م و با طناب بستند... یکی یکی همه رو سوار بر ناقه کرد، حالا خودش می‌خواست سوار بر ناقه بشه؛ یه نگاه کرد سمت گودال داداش! باشو برای زینبت رکاب بگیر. یه نگاه کرد سمت علقمه عباس! غرت الله! پاشو نگاه کن، یه عده نامحرم دور زینب و گرفتن... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقت وقتِ غارت کردن، شد هرکسی داره یه چیزی می‌بره. پیراهن ابی عبدالله و یه نفر درآورد، عمامه رو یکی برداشت، کفشا رو یکی برداشت. عرقچین و یکی برداشت، زره امام و عمر سعد ملعون برداشت، شمشیرش و یه نفر برداشت؛ اما اونی که همه رو می‌کشه اینه، یه نفر اومد دید هیچی بهش نرسیده. نگاهش به انگشتر افتاد، با خنجرش انگشت و برید انگشتر و درآورد. عمر سعد فریاد زد:« چه کسی حاضره بر حسین بر سینه و بر پشت حسین اسب بتازونه؟! - ده نفر سوار بر مرکب شدند، انقدر بر سینه و پشت حسین تازوندن... روضه رو فاطمه دختر ابی عبدالله داره می‌خونه، اوباش وارد خیمه‌ی ما شدند، من دختری خردسال بودم، دوتا خلخال توو پام داشتم؛ دیدم این خلخال و از پای من میکشه گریه می‌کنه. گفتم چرا گریه می‌کنی؟! گفت:« چرا گریه نکنم، در حالی که دارم دختر پیغمبر خدا رو غارت می‌کنم» گفتم بهش خوب این کار و نکن، مگه مجبوری خلخال منو ببری؟! گفت:« اگه من برندارم یه نفر دیگه میاد برمیداره»... کاش به همین خلخال و گهواره و لباس کهنه بودند، یکی یکی بچه‌ها رو دنبال می‌کردند. یکی یکی دخترای حسین و دنبال می‌کردند، با کعب نی و تازیانه هرکدوم و می‌گرفتند گوشواره‌ش و می‌کشیدند. این گوش پاره می‌شد، خون جاری می‌شد. یکی از این دخترا رو دنبال کردم، ترسیده بود تا گرفتنش مثل بید می‌لرزید، همچین که گرفتمش گفتم چرا می‌لرزی؟! کاری باهات ندارم، دامنت آتیش گرفته می‌خوام خاموشش کنم. تا دید دل من به رحم اومده، گفت:« آقا شنیدم آب آزاد شده» -گفتم:« آری آب آزاد شده» گفتم حتما تشنه‌شه رفتم یه ظرف آب آوردم بهش دادم. ظرف آب و گرفت. -آقا! گودال قتلگاه از کدوم طرفه؟! -برای چی می‌خوای بری؟! - آخه می‌دیدم لحظه‌های آخر، بابام همین جور که دست و پا می‌زد صداش و می‌شنیدم هی می‌گفت:«جگرم!»... شمارد بچه‌ها رو بی‌بی، یکی یکی بچه‌ها رو آمار گرفت، هرچی میشمارد می‌دید یکی کمه. گفت:« خواهرم ام کلثوم! میای بریم صحرا بگردیم، آخه روایت میگه یکی دوتا از این بچه‌ها زیر پای اسبا جون دادند. گفت:« شاید این بچه‌ هم جون داده باشه، بریم بگردیم توو این صحرا»
4_5916027376738766384.mp3
21.71M
📋 چه خوش بود زندگی در هوای تو حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چه خوش بُوَد زندگیِ در هوای تو بوی بهشت می‌وَزد از کربلای تو چه خوش بُوَد عاقبتِ خیر آن کسی که جان دهد پای تو و روضه‌های تو تا خون‌بهای تو، باشد خدای تو درمان هر غم‌ است، اشکِ عزای تو اشکِ از داغ حسین نزد خدا می‌ماند خانه‌ی دوست تو را سوی خودش می‌خواند خانه‌ی دوست کجاست؟! کربلا کربلا مقصد انبیاء مرد این جاده‌ای؟! ای رفیق پا‌به‌پای شهیدان بیا «کربلا کربلا کربلا، کربلا کربلا کربلا» چه جان فضاست عطر صبا با نسیم تو عالمیان فِتْيه‌ی ذبح عظیم تو اجر هزار عمره و حج در طواف توست قبطه خوردند کون و مکان در حریم تو ای منتهای عشق، قالو بَلیٰ عشق اکسیر تربتت، آدم‌ربای عشق عشق را زائر مَشّایه فقط می‌داند وادیِ عشق تو را سوی نجف می‌خواند وادیِ عشق کجا؟! جز نجف نجف آن شهر مولا علی مبداء عاشقان؟! اربعین از مسیر نجف یا علی « یا علی یا علی یا علی، یا علی یا علی یا علی» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 📋 شعاع نور تو هرگز شب ظلمت نخواهد دید (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعاع نور تو هرگز شب ظلمت نخواهد دید تو آن عشقی که عاشق پای تو ذلت نخواهد دید به شوق پادوییِ روضه،جمع نوکران جمع است محرم هیچ‌کس ما را پی حاجت نخواهد دید همان خادم که کفش سینه‌زن را جفت می‌کرده شبی که جفت شد بند کفن، زحمت نخواهد دید خدایا! شاکرم از این حسینی که به من دادی گمانم جز مُحِبَّش، بنده‌ای رحمت نخواهد دید بسوزد دخل دُکّانی که خرج روضه‌هایت نیست بدون نذرِ هیئت کاسبی برکت نخواهد دید فقط تو بین جُون و اکبرت فرقی نمی‌بینی کسی فرزند را هم شانه‌ی رعیت نخواهد دید اگر دست گدا ظرف غذا دیدی..، حسن داده کسی ما را سر این سفره بی‌دعوت نخواهد دید به جز روزی که بین دسته‌ها زیر عَلَم رفتم پدر دیگر مرا این‌قدر با‌هیبت نخواهد دید لباس مشکی ما دستبافِ زینب‌ کبراست جهان اینگونه بانویی پُر از شوکت نخواهد دید هزاران بار کج رفتم..،ولی زهرا برم گرداند پسر از مادر خود لطفِ با مِنَّت نخواهد دید حصیر کهنه تا دور تنت پیچید..، ارزش یافت کسی در آستانت شِیِٔ کم‌ قیمت نخواهد دید پس از آنکه تو را کشتند در اوج شلوغی‌ها دگر بزم عزایت را کسی خلوت نخواهد دید *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 منو آزادم نکن آقا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گفت: آقا به منم اجازه میدین؟! گفت:« تو آزادی، تو خیلی وقته در خونه‌ی ما نوکری می‌کنی؛ آزادت میکنم برو. اینجا که می‌بینی معرکه‌ست خون و خو‌ن‌ریزیه، تو برو برس به کارت». آزادی... گفت: آقاجان یه عمری در خونه‌ت نوکری کردم، کفشات و جفت کردم؛ هرکاری گفتی انجام دادم.میدونم به دردتم نخوردم و نمی‌خورم ما رو نگه‌مون داشتی حالا به روم نمی‌خواد بیاری. هم سیاهم هم بو میدم اصلا، اصحاب و می‌بینی اینا همشون یار تو بودند؛ من کجا اونا کجا ولی منو آزادم نکن آقا. گفت: «اگه میخوای بری برو». انقدر خوشحال شد که لباسش و درآورد و شروع کرد به رجز خوندن امیری حسین و نِعمَ الامیر" اومد وسط معرکه. برهنه شد گفت: «هرچه قدر میخواید بزنید، بزنید. اومدم یه چند دقیقه از گرفتن جون این آقا وقت بگیرم، چند دقیقه دیرتر این آقا رو بکشید. من این آقا رو میشناسم سالهاست براش نوکری کردم، نکشید این آقا رو.» فلذا همچین که زمین افتاد آقا رو هم صدا نکرد، خودش و واقعا نوکر می‌دونست. می‌گفت من کجا اون اربابه؛ ولی ابی عبدالله همچین که از دور دید جُون زمین خورد، سریع اومد سرش و بغل گرفت. رمقی نداشت آروم آروم این چشا رو باز کرد، به آقا. سرش و از دامن ابی عبدالله گذاشت رو خاک. آقا سر من کجا دامن عزیز فاطمه کجا؟! کاری که ابی عبدالله با علی‌اکبرش کرده، روایت میگه همچین که جُون سرش و رو خاک گذاشت ابی عبدالله صورتش و آورد گذاشت به صورت جُون؛ صورت به صورت غلامش گذاشت. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 📋 به خاطر رقیه پاشو فقط اباالفضل (ع) (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به خاطر رقیه، پاشو فقط اباالفضل رو پیشونیت نوشتم، با معرفت اباالفضل تیر اومده به سمتت، از هر جهت اباالفضل ای تشنه لب نمونده، چیزی ازت اباالفضل، با معرفت ابالفضل ای سقا که زُل زدی به آب ای باب الحوائجِ رباب با غیرت چی شنیدی الآن؟! جون میدی با غصه‌ی طناب نبودی چی شنیدم، رو زخم دل نمک شد بمیرم و نبینم، سهمِ حرم کتک شد یه تیر اومد به مشک خورد، قلبم ترک ترک شد حلال کن آب که ریخت، یه ذره پام خنک شد می‌بینی شدم جون به لب و افتادم چه نامرتب و اینجوری اگه بریم حرم می‌شکونم غرورِ زینب و از خونِ من مهمتر، حفظ غرورِ زینب تا قتلگاه خودت باش، سنگِ صبور زینب منتظرن تموم شه، تمام زور زینب بزم شراب کجا و، شأن حضور زینب بازار و محله‌ی یهود کاش می‌شد برن مدینه زود می‌فرستی زنا کجا برن برگردن با صورتِ کبود ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 یا سیدی سینه‌م به تنگ اومده داداش (ع) (ع) (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اومد پیش داداش به من اجازه میدی برم میدون؟! انقدر ابی عبدالله گریه کرد که این اشکا رو محاسن شریفش اومد جاری شد، یعنی تمام صورت حسین خیس اشک شد. اینجوری فرمود:« تو نشان لشکر من هستی، تو علمدار لشکر من هستی. بری لشکرم پاشیده میشه، خونه خراب میشم. زهرا جان علی و خونه خراب نکن. جونم فدات آقا جان هنوز ابی عبدالله و صدا میزنه:« یا سیدی! سینه‌م به تنگ اومده داداش، دنیا برام تنگ شده، به من اجازه بده». ابی عبدالله اینجوری جوابش و داد؛ دید بدجور عباس سینه‌ش به تنگ اومده داره خواهش می‌کنه. اینجوری فرمود:« نمی‌خوام برای جنگیدن بری؛ حالا که می‌خوای بری میدان برو برای بچه‌هام یکم آب بیار». اومد وسط لشکر موعظه کرد لشکر و، همه دارن هو می‌کنند. جوابی نگرفت برگشت پیش ابی عبدالله. همچین که برگشت، اومد به امام اطلاع داد که من رفتم موعظه کردم، هیچ فایده‌ای نداره. همینجور که داشت حرف میزد، دید صدای بچه‌ها توو خیمه‌ها بلنده؛ «العطش، العطش». سوار بر مرکب شد یه نیزه و یه مشکی برداشت، به سوی نهر فرات. چهار هزار تیرانداز دور عباس و گرفتند؛ هشتاد نفرشون و به درک واصل کرد. همچین که از مرکب پیاده شد مشتی از آب برداشت، به یاد تشنگی حسین و بچه‌های حسین افتاد. آب و رو آب ریخت، به خدا قسم تا اربابم تشنه باشه آب نمی‌خورم. بعد شروع کرد حدیث نفس بخونه... مشک و پر آب کرد، مشک و به دست راست گرفت، همه نگاهش به سمت خیمه‌هاست. راهش و بستند؛ از همه طرف دورش حلقه زدند. شروع کرد دوباره رجز بخونه، از پشت نخلا یه نفر بیرون اومد؛ یه ضربه‌ای به دست راست عباس زد جوری که دست راست عباس قطع شد. اصلا اعتنایی نکرد که دست راستش قطع شده مشک و به دست چپ داد. همه‌ی همتش اینه آب و به بچه‌های حسین برسونه، دست چپشم قطع کردند؛ مشک و به دندان گرفت. اسب و داره می‌تازونه مشکم به دندانشه یه جوری میخواد آب و به خیمه‌ها برسونه. دیگه از هر طرف دورش و حلقه زدند؛ تیراندازها مثل بارون دارن تیر میزنند، انقدر تیر زدن همینجور که عباس این مشک و به دندان گرفته یه تیری به مشک عباس خورد. این آبا داره رو زمین میریزه یه تیری دیگه پرتاب شد؛ به سینه‌ی عباس خورد یه تیر دیگه به چشمش زدند. اینقدر بدنش تیر خورده بدنش مثل خارپشت شد... بدنش پر تیره، رو زمین افتاده. تیر توو چشم فرو رفته دستی به بدن نداره چنان از بالای مرکب زمین خورد... کار به جایی رسید ریختن سر عباس. دیگه پاهاشم قطع کردند، یهو صدای عباس بلند شد، ابی عبدالله صدای عباس و شنید مثل باز شکاری اومد بالا سر عباسش. اما چه جوری اومد؟! نگاه کرد دید دستاش و بریدن پیشانیش و شکستند، چشماش و با تیر دریدن... نشست کنار بدن عباسش همچین که دید حسین اومده گفت:« داداش اول این خونا رو از جلو چشام پاک کن بزار یه بار دیگه جمال قشنگت و ببینم». همچین که این خونا رو پاک کرد دید از گوشه‌های چشم عباسش یه اشک جاریه، صدا زد:« عباسم تو چرا داری گریه می‌کنی»؟! من باید گریه کنم برادری مثل تو رو از دست دادم. صدا زد:« حسین جان! الان تو سرم و بغل گرفتی، سرم رو پاهای توئه، دارم چند ساعت دیگه رو می‌بینم والشمر جالس... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
4_5913488471246246731.mp3
9.82M
📋 سقای دشت کربلا اباالفضل (ع) حاج سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سقای دشت کربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل «اباالفضل، اباالفضل اباالفضل، اباالفضل» ام البنین در کربلا نبودی٬ واویلا بر فرق عباست زدند عمودی٬ واویلا «اباالفضل، اباالفضل اباالفضل، اباالفضل» قد حسین ابن علی تا شده٬ واویلا پای عدو به خیمه‌ها واشده٬ واویلا «اباالفضل، اباالفضل اباالفضل، اباالفضل» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_5913488471246246732.mp3
16.66M
📋 دستی برات نمونده تا دستت و بگیرم با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دستی برات نمونده، تا دستت و بگیرم پشت و پناه من ای، سردار بی‌نظیرم عباس چشاتو واکن، پاشو دارم می میرم «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» باور نمی‌کنم این، پیکر که رو زمینه این جسم قطعه قطعه، ماه ام البنینه خوبه که زینبم نیس، وضع تو رو ببینه چه کنم با ماه مدینه چه کنم با داغِ رو سینه چه کنم با حالِ رباب و اشکِ سکینه «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» مبهم شدی عزیزم، این شبیه رازه با هر نفس میاد از، چشم تو خون تازه واسه رسوندنت تا خیمه عبا نیازه چه کنم تیرِ توو چشما چه کنم با گریه‌ی زهرا چه کنم با اشکِ رقیه و غربتِ زنها «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» بعد از تو ای علمدار، خیلی سرم شلوغه دور و برت شلوغه، دور و برم شلوغه می‌بینی غیرت الله، دورِ حرم شلوغه چه کنم با غربتِ خیمه چه کنم با حرمت خیمه چه کنم با سیلیِ دشمن و غارتِ خیمه «چه کنم با رنگِ پریده چه کنم با قدِ خمیده چه کنم با مشکِ دریده و دستِ بریده» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. ✍ کیه که این روزا دلش تنگ تو نیس/هر کیو دیدم این روزا دلواپسه نه... دیگه کاری از کسی ساخته نیس/مگه یه کربلا به دادم برسه تو قولت قوله/تو رو می شناسم/مگه میشه رو از من برگردونی خودم اینجا و/دلم مشایه/دلم می گیره با این سرگردونی سرگردونم منو به آغوشت برگردونم دوری با حرفه مگه آقا جونم آقا جونم ابی عبدالله حسین ................ می دونم اونی که میخواستی نشدم/یه فرصت دیگه بده بهم آقا نگو قراره از حرم جا بمونیم/نگو فقط جای ما نیس توو کربلا می‌دونم اوجِ /مرامی آقا/می دونم رومو می گیری اینبارم منو هر جوری/میشه دعوت کن/من هر چی هم باشم باز دوست دارم دوست دارم از همین جا رو ضریت سر میذارم بازم از دوری تو خون می بارم دوست دارم آقا جونم ابی عبدالله حسین 👇
4_5913488471246246733.mp3
12.7M
📋 هرکس به راه مولا بر دوش عَلَم بگیرد حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هرکس به راه مولا، بر دوش عَلَم بگیرد تا حشر جاودان است، حتی اگر بمیرد چه سرها بر نِی در سوز و گداز که این پرچم باشد در اهتزاز چه خون‌ها که جاری شد بر زمین که اسم مولا باشد در فراز قسم به دستان بریده‌ی علمداران به خون پاک و به وفاداری سرداران که تشنه‌ی غیرتم آسمان بزن باران ای جان «اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني» فرمانده‌ای که می‌گفت، ما ملت حسینیم با خون به ما نشان داد، در خدمت حسینیم شهادت، غیرت، درس مکتب شهیدِ این میدان جان بر لب سلیمانی بودن در دین ما اباالفضلی ماندن با زینب است مدافعان پر از شور و غیرتِ زینب بریده‌ان ز همه دل به حرمت زینب شکسته پای ستم از صلابت زینب ای جان «اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني» دل میشود در این راه، سرمست با اباالفضل شد دست حاج قاسم، همدست با اباالفضل گره وا کرد این دست از کارِ ما به طوفانِ غم شد غمخوار ما قلم شد دستانش اما عَلَم نیوفتاد از دوشِ سردار ما شجاعت آینه‌ای از شجاعت او بود نگاه دنیا همه محو همت او بود حرم در امنیت اگر ز غیرت او بود ای جان «اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_5913488471246246795.mp3
25.68M
📋 پاشو دوباره پهوون حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پاشو دوباره پهلوون پاشو بازم رجز بخون پاشو ببین که دورمون هلهله برپاست، علقمه غوغاست باور نمی‌کنم به، جسمت شده جسارت دست تو رو بریدن، خوردی زمین با صورت آتیشم زده/ نگاه آخرِ تو زخم رو پیکرِ تو/ شکاف رو سرِ تو بدون تو من/ تا خیمه‌ها نمیرم چه طور آروم بگیرم/ داغ تو کرده پیرم «اباالفضلم اباالفضلم، اباالفضلم اباالفضلم» توو خیمه ولوله بپاست صدا صدای بچه‌هاست همه میگن عمو کجاست دیگه نمیاد، ای داد بیداد اهل حرم با گریه، میگن دوباره برگرد خیمه پناهی بی‌تو، دیگه نداره برگرد بعد تو دشمن/ چشم به حرم می‌دوزه خیمه‌هامون یه روزه/ توو آتیشا می‌سوزه با رفتن تو/ روزای سخت توو راهه زینب بی‌تکیه‌گاهه/ رقیه بی‌پناهه «اباالفضلم اباالفضلم، اباالفضلم اباالفضلم» حالا که وقت رفتنه وقت ازت دل کَندنه سرت رو زانوی منه چشات و وا کن، منو نیگا کنه بالا سرت بگو که، کی قبل من رسیده چه عِطر بوی یاسی، توو علقمه پیچیده اومده مادر/ با پهلوی شکسته با حال زار و خسته/ کنار تو نشسته گفته واسه تو/ از غربت مدینه از زخم روی سینه/ از آتیش و از کینه «اباالفضلم اباالفضلم، اباالفضلم اباالفضلم» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_6012605583314653215.ogg
1.33M
🎤 (ثواب این زیارت را کسی جز حق نمیداند) (تبشهـای دل زینب، زیارتنامـه می خواند)   حسینم وای حسینم وای(2) زشام و کوفـه برگشتم،دوباره کـربلای تو چهل منزل به روی نی،شنیدم من صدای تو    حسینم وای حسینم وای(2) زجا خیز ای برادر جان،همه بود و نبود من نگه کن حال طفلان و ببین جسم کبـود من     حسینم وای حسینم وای(2) برای کودکان تو،به هرجا من سپـرگشتم نمیدانم به کوی تو،چگونه زنده برگشتم      حسینم وای حسینم وای(2) به لب جانم رسیدآن دم،که دل را ازدلم بردی به پیش چشم طفلانت،توچوب خیزران خوردی حسینم وای حسینم وای(2) مپرس از حال طفلانت،رقیّه رفته از دستم که من شرمنده از روی،امانت داریم هستم حسینم وای حسینم وای(2) تو هم دیدی منم دیدم ،غم  هـرنازنینم را سرت بالای نی دیدم شکستم این جبینم را   حسینم وا ی حسینم وای(2) .
4_6012605583314653210.ogg
1.96M
. سبک: ای صفای قلب زارم .... السلام ای یـار زینب، هستی و دلدار زینب جان من برلب رسیده،بی تو ای سالار زینب         ببین احوال من         پریشان حال من         علی  اکبـر بیا         بـه استقبال من          برادر جان حسین (2) اربعین لاله هاشد ،السلام ای نور دیده آمدم ازشام وکوفه،بادل زار و خمیده         سلام ای همسفر         ببین اشک بصر         زشام  آورده ام         هزار و یک خبر          برادر جان حسین ۴ بعد عاشورا برادر،دم به دم دیدم بلا را کوچه های شام وکوفه،مجلس طشت طلا را         الا تاج سـرم         به جان مادرم         سراپا نیلی است          تمـام  پیکـرم         برادر جان حسین ۴ ای حسین جان از امانت داریم شرمنده هستم درخرابه دخترت جان داده و من زنده هستم            به جان خواهرت           به زهرا مادرت           ز دستم رفته است     ‌      رقیـه  دخترت         برادر جان حسین ۴ می برم طفلان تـو در شهر جدِّ خود مدینه این تو و عباس واکبر،می روم من با سکینه          به قربان سرت          فدای پیکرت          برای  مـادرم         بّرم پیراهنت یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)✍
4_5913488471246246796.mp3
20.7M
. 📋 می‌خوام بگم از علمی که دست ماست حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌خوام بگم از عَلَمی که دست ماست علمی که مالکیتش واسه خداست علمی که یک عمره رو دوش انبیاست تار و پودش از بال و پر فرشته‌هاست این عَلم نوره، هرجای دنیا که باشی این علم پیداست از ازل بوده، تا ابد پرچمِ روضه‌ی حسین بالاست این علم عشق و امیدِ حضرت زهراست از زیرِ سایه‌ی عَلم،محاله پا پس بکشم دلتنگِ حرم بشم، روی علم دست می‌کشم «رایَةُ الحسین، رایَةُ الهُدیٰ حسین، پرچم خدا» این عَلَم و به دست هرکس نمیدن پَرای طاووس و به کَرکَس نمیدن علم‌کشای روضه‌ی امام حسین به دشمنای کربلا دست نمیدن این عَلَم عشقه، جای این علم بوده رو شونه‌ی سقا حرمتش خاصه، این علم به ما رسیده از بزرگترها پرچمای روش و هم دوخته خودِ زهرا زیر علامتِ حسین، سرِ کسی خم نمیشه وقتی زیرِ پرچمی، از عمرت کم نمیشه «رایَةُ الحسین، رایَةُ الهُدیٰ پرچم حسین، پرچم خدا» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 🏴 🏴 🎤 ▪️▪️▪️▪️ چهل شبانه روز غم چهل شبانه روز اشک چهل شبانه روز شوق سفر چهل شبانه روز صبر چهل شبانه روز مهر چهل شبانه روز خون جگر یک اربعین دلتنگیم رفته به سوی کربلا چون بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا موکب به موکب میروم از این ستون تا آن ستون ای معنی صبح فرج انا الیک راجعون حسین من حسین من ▪️▪️▪️▪️ دلا چرا گمی تو ستون چندمی تو تورا صدا زده مولا حسین بیا به کربلایش بخوان به اقتدایش نماز عاشقی را با حسین سوغاتیم را خاک پای زائرانت می برم دل را پیاده هر قدم با کاروانت می برم چیزی ندارم غیر جان تا اربعین نذرت کنم با هرچه دارم آمدم در خیمه ات خدمت کنم حسین من حسین من زمین پیاده آمد فلک به جاده آمد فقط به پاسخ هل من معین به یک اشاره ی تو به یک نظاره ی تو شده قیامتی این اربعین ای دل وضو از خون بگیر از تربتش بویی ببر چون حر بیا بی ادعا از روی او شرمنده تر از جان گذشته چون علی اکبر بیایی بهتر است مثل شهیدان حرم بی سر بیایی بهتر است جون و دلم فدای تو اب و گلم پر شده از هوای تو آرزوم اینه بمیرم برای تو حسین من، حسین من حال جنون حال منه سینه زدن پای غمت باله منه شکر خدا این همه عشق ماله منه حسین من حسین من ▪️▪️▪️▪️ روی سرم سایه تو هی میشه نازل به دلم آیه تو کی میشه این دل بشه همسایه تو عشق تو تو خون منه کرببلات عشق منه جون منه آرزوی این دل مجنون منه حسین من حسین من .👇
Rohollah Rahimian - Be Emam Reza Migam Harfamo.mp3
2.99M
. به امام رضا میگم حرفامو آخه بهتر میدونه دردامو اربعین نزدیکه و آشوبم میشه آقا بزنی امضامو اگه مردم چی اگه قبل اربعین چشامو بستم چی اگه مردم چی همه رفتن پس من که دلشکسته ام چی اشکامو ببین من فقط یه کربلا ازت میخواهم همین اشکامو ببین نکنه دوباره جا بمونم اربعین یه حرم فقط رفیق با معرفت به رقیه میگم از جاموندن آخه جاموندنو درکش کرده کاش منو تو کربلا خاک کنند حیفه آدم از حرم برگرده دل وا موندم بیقراره از همون سالی که جا موندم اگه دل خونم خسته ام بس که یه کنج از حرمو خوندم یه کنج از حرم بهم جا بده دلم تنگته خدا شاهده هوای حرم هوای بهشت بریم کربلا به جای بهشت یه حرم فقط رفیق با معرفت .
Arbaeen-Amad.mp3
5.69M
. اربعین آمد دلها پریشان است کربلا غوغا بهر شهیدان است کارونی از شام بلا آید بار دیگر در کرببلا آید از زنگ اشتر ها می تپده دلها چون سیه پوش است از غصه محمل ها خسته ابسار دل خسته ی منزل‌ها اخرین منزل برغم نصیبان است کربلا غوغا بهر شهیدان است مادر اصغر با ناله ی شب گیر گریه ها دارد بر کودک بی شیر ناله اش دارد بر هر دلی تاسین جویای قبرآن طفل عطشان است کربلا غوغا بهر شهیدان است زینب از غم ناگه در نوا گردید اندر این صحرا برما چها گردید رأس حسینت از تن جدا گردید قتلگاه او در این بیابان است کربلا غوغا بهر شهیدان است اخه ی ای داد ای داد چهل روز است که گلگو ن گشته صحرا ز خون پاک فرزندان زهرا س ای وای چهل روز است که گریان دیدگان رفت آی دلی پر غصه و غمدیده دارم ای دل ای وای بگرید همچون ابررنو بهاران نثارش ای گلستان لاله دارم چو شمع می سوزم از غم تا سحرگاه ز هجرانش دلی داغ دیده دارم ای داد شد چهل روز از قتل فداکاران اشکها می آید از دیده چو ن باران کربلا آید جمع عزاداران گاه و دیدار رعنا جوانانت کربلا غو غا بهر شهیدان است بهرعباسش نالان بود کلثوم چونکه این سقا از آب وشد محروم نجمه می نالد بر قاسم معصوم هر گل پر پر در این گلستان است کربلا غو غا بهر شهیدان است
1_6444588192.mp3
6.53M
❤️ پیشت نباشم دلم آشوبه 🕌 ❣دلم فقط تو کربلا خوبه 😌 🎙 سید مجید بنی فاطمه پیشت نباشم دلم آشوبه حالم فقط تو کربلا خوبه قلبمه شعبه ای از حرمت قبله سینه زناست علمت قد خود خدا دوس دارمت حسین مادرم اسم تو یاد من داد حسین میخونم آذری اوین آباد حسین ⏯ همیشه میکنی نمک گیرم بگی بمیر برا تو میمیرم همیشه میکنی نمک گیرم بگی بمیر برا تو میمیرم هیئت تو شده خونه ی من پرچم تو روی شونه ی من نوکری تو نشونه من حسین بطلب باز منو با رفیقام حسین میخونم آذری گوزل آقام حسین اوین آباد حسین اوین آباد حسین اوین آباد حسین اوین آباد حسین ⏸ به اسم تو ماها رو میشناسن حسینیا مرید عباسن لحظه به لحظه میشه همه جا صحبت معرفتت به خدا کی میبری ما رو کرب و بلا حسین یه حسینیه میشه همه ایران حسین میخونم آذری یارالی جان حسین یارالی جان حسین یارالی جان حسین اوین آباد حسین اوین آباد حسین
امشب خدا چه حالی داره کربلا دل بی قرار کربلا.mp3
5.39M
🌴امشب خدا،چه حالی داره کربلا 🎤حاج سید مهدی میرداماد امشب خدا چه حالی داره کربلا دل بیقرار کربلا داره رقیه سرشو رو زانوی بابا میزاره کی میدونه زینب الان توخیمه ها چه حالی داره(۲) غربت دلارو کرده احاطه رباب نگاهش سمت فراته بیرون خیمه ماه عشیره دل نگرون مخدراته حسین میگه فردا یتیمام تو صحرا چکار کنن اگه که پاهاشون بره روی خارا چکار کنن تو غربت خدایا چکار کنن تو غدبت خدایا چکار کنن حسین من حسین من داداش ببین زینبِ تو دلواپسِ میترسه فردا بِرسِ کاشکی میشد اِمشب برا غربت و بی کسیت بمیرم فردا تن بی سر و زخمیتُ روی دستام نگیرم میگی صبور باش آخه چجوری میکُشه من رو غصه ی دوری سر تو الان رو شونه هامه فردا شب اما کنج تنوری اگه فردا دیدم تن غرق خون رو چکار کنم شبونه تو گودال دیدم ساربونُ چکار کنم غم بی اَمونُ چکار کنم غم بی اَمونُ چکار کنم حسین من حسین من حسین‌من
AUD-20220914-WA0021.mp3
4.37M
◾نوحۂ سرپایی اربعین حسینی◾ انی سِلمٌ لِمن سالمکُم(2) اربعین آمد واز قافله من جاماندم از نماز واجب و نافله من جاماندم در دلم شور اباعبدالله جا کرده عشق رفتن به حریمِ کربلا جا کرده انی سِلمٌ لِمن سالمکُم(2) یاحسین نوکر تو میلِ زیارت کرده توی صحنِ باصفات میلِ عبادت کرده اربعین پای پیاده منو زوّار الحسین با صفا وهَروَله بریم تا بین الحرمین انی سِلمٌ لِمن سالمکُم(2) دوستدارم که شبی تابه سحرتوی حرم بشینم گریه کنم برای اربابِ کَرَم اربعین است وهوای کربلا زدبه سَرم بروَم کربلا همراه پدر وَ مادرم انی سِلمٌ لِمن سالمکُم(2) کاش توی کربلا به موسم سینه زدن جون بیاد تو گودیِ گلوی من کاش آندَم که دارم من جون میدم اربابم اونجا بیاد بالا سرم انی سِلمٌ لِمن سالمکُم(2) چشامو نبندید تا من ببینم روی آقام بذارید یه ذره خاک تربتش روی چشام (هستی)اربعین اومد زِقافله جاماندی (پرویزی)باچشمِ تر میخواندی اِنی سِلمٌ لِمن سالمکُم وَ حربٌ لِمن حاربکُم وَ ولیٌ لِمن والاکُم وَ عدوٌ لِمن عاداکُم 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝 .
4_5971873904480751383.mp3
9.91M
حاج صادق سینه زنی اربعین👌👌 از سفر برگشته خواهری دلخسته یا حسین می گوید زیر لب پیوسته بغض آتشفشان گریه ی ابرم اینچنین پر شده کاسه ی صبرم اربعین دور این قبر و آن قبرم جان زینب باشد بر حسین وابسته یا حسین آمدم از چهل منزل کوه صبرم ولی بار غم بر دل بر سر نی سرت شمع این محفل می روی می آیی با شتاب آهسته کربلا گرچه داغ جوان دیدم کوفه دشنام و زخم زبان دیدم وای من آنچه از شامیان دیدم چون غم جانسوزی سینه ام را خسته بر سر نی به زلفت زدم شانه جان زینب نپرسی ز دردانه غنچه ات مانده در کنج ویرانه رشته ی جانش را شام غم بگسسته کعب نی دیدم و سیلی و خنجر دسته گل هایم اینجا شده پرپر کو اباالفضل و کو قاسم و اکبر جمله یاران رفتند عاشق و وارسته شاعر:محمد زمان گلدسته
4_5913488471246246797.mp3
9.19M
📋 پرچمدار اومد حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پرچمدار اومد به نظر که حیدر کرّار اومد یه نفر که نمیشه تکرار اومد اون که زیرِ دستِ حیدر بار اومد چقدر با جگر میره/ با هنر میره دشمن از مقابلش/ داره در میره زمین پیش پاش برخاست/ پرچمش بالاست میرسه سر میزنه/ از چپ و از راست میگه یاعلی/ میره با غضب مجموعه‌ای از/ غیرت و ادب تا جلو میره/ هی قدم قدم دشمنش میره/ هی عقب عقب «ابوفاضل ابوفاضل، ابوفاضل ابوفاضل» نام‌آور عباس اون که رو کعبه میره منبر عباس یه سپاهن با علی‌اکبر عباس یه کلام ختم کلام، حیدر عباس تاکه، قد عَلَم می‌کرد/ قلع و قمع می‌کرد با یه ضربه شر چند/ تا رو کم می‌کرد چقدر، صف‌شکن میزد/ سر و تن میزد ضربه‌هاش و مثل/ امام حسن میزد هم سمت یمین/ هم سمت یسار شد همهمه‌ی/ شد گرد و غبار سردارِِ بنی/ هاشم اومده اخماش و ببین/ تیغش به کنار «ابوفاضل ابوفاضل، ابوفاضل ابوفاضل» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .