۳۴
(حضرت ام کلثوم س)
دگر راحت از رنج و غم ها شدی
روان زین جهان سوی زهرا شدی
گل باغ زهرا
تو رفتی ز دنیا
گل فاطمه۲
تو بر فاطمه هدیه ای از ربی
برای علی ثانی زینبی
گل باغ زهرا
تو رفتی ز دنیا
گل فاطمه۲
بدیدی چو زینب غم کربلا
شدی همره او به غم مبتلا
گل باغ زهرا
تو رفتی ز دنیا
گل فاطمه۲
تو دیدی چو زینب علی اکبرش
شده اربا اربا ز کین پیکرش
گل باغ زهرا
تو رفتی ز دنیا
گل فاطمه۲
زده ای گل دین به سان پدر
غم داغ اصغر به جانت شرر
گل باغ زهرا
تو رفتی ز دنیا
گل فاطمه۲
تو دیدی که عباس دو دستش جداست
به راه خدا جان پاکش فداست
گل باغ زهرا
تو رفتی ز دنیا
گل فاطمه۲
تو دیدی برادر که تنها شده
اسیر ستم بین اعدا شده
گل باغ زهرا
تو رفتی ز دنیا
گل فاطمه۲
تو دیدی که شمر سوی او می دوید
سر پاک او از قفا می برید
گل باغ زهرا
تو رفتی ز دنیا
گل فاطمه۲
به زخمت زده دشمن دین نمک
ز دشمن یتیمان خوردند کتک
گل باغ زهرا
تو رفتی ز دنیا
گل فاطمه۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_خدا_مادرم_راکجا_میبرند
#حضرت_ام_کلثوم_س
بستی با سکینه زخم پیشانی زینب را بمیرم، در شلوغیهای شام آنچه نباید، شد خودت دیدی که راه کاروان یک مرتبه سد شد همینجا بود که حال عروس مادرت بد شد نه... از دروازۀ ساعات باید زودتر رد شد رباب آنجا که دائم آه حسرت میکشد اینجاست و جایی که ابوفاضل خجالت میکشد اینجاست شاعر : #مجید_تال زینبُ دستای بسته زینبُ سرِ شکسته زینبُ یه مشت حرامی زینبُ مردای شامی .. حسین .. وای .. خنده بر پارهگریبانیمان میکردند خنده بر بیسر و سامانیمان میکردند پشت دروازۀ ساعات معطل بودیم خوب آمادۀ مهمانیمان میکردند از سر کوچۀ بیعاطفه تا ویرانه سنگ را راهی پیشانیمان میکردند هرچه ما آیه و قرآن و دعا میخواندیم بیشتر شک به مسلمانیمان میکردند شرم دارم که بگویم به چه شکلی ما را وارد بزم طربخوانیمان میکردند *همیشه خاطرۀ بد تو ذهن آدم میمونه ..* بدترین خاطره آن بود که در آن مدت مردم روم نگهبانیمان میکردند *در آستانۀ ماهِ رجبیم .. چیزی تا ماهِ نمانده میگن به ماه رجب پناه ببرید .. هر سال نزدیک ماه رجب خیلی ها داشتن برنامه میریختن برا نجفشون .. خیلیا برا اعیاد شعبانیه میگفتن کربلان .. امسال چی کار کنیم .. داداش :* هیچ جا امنتر از نیزۀ عباس نبود تا نظر بر دلِ حیرانیمان میکردند شاعر: علیاکبر لطیفیان
#روضه_حضرت_ام_کلثوم_س_
28819-attachment-shalbafan-omekolsoom.mp3
7.67M
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
#علی_اکبر_لطیفیان تو کس و کارِ منی شمر جلودارِ من است صدا زد میخواید این کاروان رو ببرید تو شام باشه،لااقل از یه جای خلوت ببر آخه ما خانواده حیاییم.. خدا لعنتش کنه گفت حالا که اینجوریه از یه جای شلوغ تر میبرمتون.. با سنگ میزدن: بابا قرآن میخونه،سنگا به اون لب میخوره هر کدوم خطا میره به عمه زینب میخوره غریب کشتنت؛ بی یار و بی حبیب کشتنت آقا خیلی عجیب کشتنت ده اسب نانجیب کشتنت
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
آه و بکایی که داشتی با زینب و رباب فقط ناله می زدی با خاطرات کرب و بلایی که داشتی تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی *بعد از دفنِ رقیه، خانوم زینب،دید اُم الکلثوم خیلی بی قراری میکنه، فرمود: چیه خواهرم؟گفت: زینب جان! دیشب دَمِ غروب رقیه از گوشه ی خرابه رو زانوهاش،چهار دست و پا، آهسته آهسته، اومد رو پام نشست،دستش رو دور گردنم حلقه کرد، آروم دَمِ گوشم گفت: عمه! میخوام یه حرفی بهت بزنم،اما قول بده به عمه زینب نگی...چی عمه جان!گفت:عمه! تو این شهرِ به این بزرگی، زیرِ این آسمون، آیا بچه ای گرسنه تر از من هم هست؟عمه! ضعف کردم،گرسنه ام...اشک تو چشمام حلقه زد،گفتم:رقیه جان صبر کن،همه چیز درست میشه...گفت:عمه!یه چیز دیگه ای هم میخوام بهت بگم...چی عمه!گفت عمه! حسم میکنم بابام میخواد بیاد دنبالم...حس میکنم دیگه شب آخرمِ...عمه جان! خودم میدونم باعث زحمت همه ی شما بودم...خودم میدونم برا خاطر ناله های من شما هم کتک خوردید...* تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی حتی زنِ یزیدِ لعین گریه اش گرفت با دیدن خرابه و جایی که داشتی عباس بود روی نی و بست چشم خود وقتی که دید تاولِ پایی که داشتی شکر خدا نبود ببیند برادرت بردند گوشوارِ طلایی که داشتی شکر خدا نبود حسین تو بشنود در زیر تازیانه نوایی که داشتی .
#روضه_و_توسل_جانسوز_ویژ_ۀ_ ایام_رحلت_حضرت_اُم_ کلثوم_سلام_الله_علیها_به نفسِ حاج مهدی اکبری
.
🏴سبک #زمینه یا #شور روضه ای شهادت آقا امام زین العابدین علیه السلام
#زمینه_امام_سجاد
#شور_امام_سجاد
#منی_که_چل_ساله
🏴بند اول
منی که چل ساله آزگار زجر میکشم
این زهر راحتم کرد و من ممنونشم
پُرِ از زهر شد همه وجودم پیکرم
اما من روضه خونه جسم بی سرم
خنجر تیز و حنجر،رو دیدم
تو قتلگاه یه پیکر،رو دیدم
به سر زنان یه مادر،رو دیدم
تو خیمه من یه لشکر،رو دیدم
دیدم،که گریه میکنم من
دیدم،غارت کهنه پیرهن
دیدم،کاش نمیدیدم اصلا
واویلا واویلا...
🏴بند دوم
منم اون جامونده ای که زخمه سینه ام
منم اون که سنگ کین شکست آیینه ام
منم اون که اسیر کوفی بودم تو شام
رفتم اونجا با دسته بسته بزم حرام
اونجا یه عالمه درد،و دیدم
چوب یزید نامرد،و دیدم
به لب و دندون بابام حسین
بی احترامی میکرد،و دیدم
دیدم،غصه ی بی امون رو
دیدم،گریه ی آسمون رو
دیدم،نگاه هرزشون رو
واویلا واویلا...
#شهادت_امام_سجاد
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇
.
#امام_حسین
علی اکبر لطیفیان✍
درد بسیار، مداوا گریه
ارث جامانده ی زهرا گریه
روزها ناله و شب ها گریه
آب می خورد، ولی با #گریه
گریه بر آب وضویش می ریخت
خون دل بر سر و رویش می ریخت
گریه بر شاه شهیدان خوب ست
گریه بر کشته ی عریان خوب ست
گریه بر دامن طفلان خوب ست
گریه بر آن لب و دندان خوب ست
خواسته هر سحرش گریه کند
در فراق پدرش گریه کند
گریه بر ناله ی آن مادرها
گریه بر گریه ی آن دخترها
گریه بر غارت انگشترها
گریه بر وا شدن معجرها
رنگ مهتاب، زمینش می زد
دیدن آب، زمینش می زد
گریه بر ناقه نشسته سخت ست
گریه با پیکر خسته سخت ست
گریه با بال شکسته سخت ست
گریه با گردن بسته سخت ست
گریه خوب ست که هر شب باشد
گریه بر چادر زینب باشد
آن که را هست پیاده نکُشید
تشنه را بر لب باده نکُشید
طفل را این همه ساده نکُشید
ذبح را آب نداده نکُشید
هیچ کس آب به گودال نبُرد
پدرم ذبح شد و آب نخورد
آمد و دید تنی افتاده
کشته ی بی کفنی افتاده
شه بی پیرهنی افتاده
پاره پاره بدنی افتاده
همه پروانه و شمعش کردند
بوریا آمد و جمعش کردند
آمد و دید کنارش پر نیست
بدن افتاده ولیکن، سر نیست
چند انگشت، وَ انگشتر نیست
این حسین ست ولی دیگر نیست
بس که با نیزه قلیلش کردند
ذبح کردند قتیلش کردند
.
.
|⇦•یا ابا عبدالله آقای من....
#سینه_زنی وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی نریمان پناهی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای دنیا و عقبای من، شیرینیِ رؤیای من
امروز من فردای من، یا اباعبدالله آقای من
آبروی دو عالمین، یا حضرت امام حسین
ای علت غمهای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من »
روضه های تو بیکران، ای بابای رقیه جان
فدای تو بابای من، یا اباعبدالله آقای من
از درد قتلگاه تو، خواهرِ بی پناه تو
در اومده صدای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من »
پیش چشمِ خیس مادر، با لبای تشنه آخر
کشتن تو رو ای وای من، یا اباعبدالله آقای من
غریبی و بغض صدات، بیکسی و اشک چشات
دلیل گریههای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من»
شاه شیب الخذیب من، شده غمت نصیب من
تویی سوز و نوای من، یا اباعبدالله آقای من
لعنت حق به دشمنت، بیرحمانه میزدنت
ای امام تنهای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من»
زخمای رو پیکر تو، گریههای خواهر تو
شد علت اشکای من، یا اباعبدالله آقای من
محاسنت به خون خضاب، خواهرتو دادن عذاب
بمیرم ای مولای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من»
با هرچی میشد زدنت، تکه تکه شد بدنت
ای وای من ای وای من، یا اباعبدالله آقای من
با اون حال پریشونت، با دیدههای گریونت
دعا کردی برای من یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#کربلایی_نریمان_پناهی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜.
4_5837123312773240794.mp3
10.53M
|⇦•یا ابا عبدالله آقای من...
#سینه_زنی و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی نریمان پناهی
❣﷽❣
❎ #روضه_حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
💠 #دفتری_ام_کلثوم_س
🔅بر أحمد و بر آل محمّد صلوات
🔅بر هشت و چهار نور سرمد صلوات
🔅هر کس صلوات می فرستد یکبار
🔅ده بار خدا بر او فرستد صلوات
⚜با مهر نبي دولت سرمد داريم
⚜با عشق علي عيش موبّد داريم
⚜هر نعمتي امروز خدا داده به ما
⚜از مرحمت آل محمد داريم
🔷(#دعای_فرج)
🍁[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]]
🍂(السلام علیک یا ام کلثوم س
یا بنت امیرالمومنین ع
یا بنت فاطمه الزهرا س)
♦️ای آینه دار پنج معصوم
♦️در بحر عفاف دُر مکتوم
♦️پروردهٔ دامن ولایت
♦️مظلومهٔ خاندان مظلوم
♦️تو زینب دومی علی را
♦️نامند تو را به ام کلثوم
♦️آئینهٔ آفتاب و ماهی
♦️یا سیدتی به ما نگاهی
♦️تو محنت بی شماره دیدی
♦️غم، بیشتر از ستاره دیدی
♦️مه پاره ی دشت کربلا را
♦️در خاک، هزار پاره دیدی
♦️هم بردل پاره پاره اززهر
♦️هم پیکر پاره پاره دیدی
♦️پامال تن عزیز خود را
♦️ازمرکب ده سواره دیدیم
♦️بردست حسین غرق درخون
♦️قنداقه ی شیرخواره دیدی
♦️آئینهٔ آفتاب و ماهی
♦️یا سیدتی به ما نگاهی
⬅️امروز برا خانم ام کلثوم بلند بلند گریه کن..بخدا گریه هاش کم از زینب نبود..
قربون دلت برم خانم جان..
قربون غربتت بشم بیبی جان..
این خانم هم مثل بیبی زینب خیلی چیزهارو دیده..
خیلی مصیبت هارو دیده..
میخ در و آتش کشیدن در رو دیده..
اگه اونجا بیبی زینب دید مادر بین درو دیوار بوده این خانم هم دیده..
دیده مادر به بستر افتاده..
غسل شبانه مادر دیده..
🚩آخ گردیده بود قنفذ همراه با مغیره
🚩او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد..
⬅️بمیرم برا دردای دلت خانم جان..
(دیگه چی دیده)
سحری که امیرالمومنین ضربت به فرق مبارکشون اصابت کرد شب منزل خانم ام کلثوم بودند..
(دیگه چی؟)
اگه زینب پاره های جگر برادر دیده، خانم ام کلثوم هم دیده..
آی کربلائیا تو کربلا کنار زینب بوده حتما همه صحنه ها رو باه خانم زینب دیده..
اسارت دیده..
⏺خانم ام کلثوم دم دروازه کوفه وقتی اسرا رو وارد کردند..نگاه کرد دید مردم دارن نگاه میکنند..فریاد زد،
#غضواابصارکم
ای کوفیا چشماتونو ببندید..مارو نگاه نکنید.ای وای..
خطبه ایراد کردند..یه وقت نگاه کردند دیدند زنهای کوفه دارن ناله میکنند گریه میکنند..
فرمود وای بر شما..مردانتون تو کربلا مردای مارو کشتند..حالا شما دارید گریه میکنید..بخدا این اسارت و شهادت ذلت نیست..اینا مقامات و درجاته برا آخرت ما..
یه لحظه هم تو کربلا خانم گریه کرده..
⬅️شب عاشورا..ابالفضل نگهبان خیمه هاست..هی تو خیمه ها میگرده..هر کسی نوایی داره..
رباب بچه شو بغل گرفته،، میگه علی فردا ببینم برا بابات چه میکنی..
(اونطرف نجمه،،از این طرف دید اصحاب به هم میگن فردا اول من میرم اون یکی میگه نه من اول میرم)
بیبی زینب پسراشو آماده میکنه..
یه وقت آقا ابالفضل اومد جلو خیمه ام کلثوم..دید داره گریه میکنه..زانوای غم بغل گرفته
صدا زد خواهر چی شده چرا داری گریه میکنی..
فرمود عباس جان فردا عاشوراست هرکسی براحسین یه هدیه ای داره زینب بچه هاشو...
رباب علی اصغرو..
اما من دستم خالیه..فردا شرمندهٔ داداشم حسینم..
میگن عباس دستاشوانداخت گردن خواهر..
خواهرم گریه نکن منم غریبم..
فردا دست منو بگیر ببر محضر حسین.. بگو داداش اینم نوکر منه، غلام منه، هدیهٔ منه ازم قبول کن..
🔸گفت خواهر بگو به اهل حرم
🔸ام کلثوم یاور آورده
🔸ام کلثوم هم برای خودش
🔸یک ابالفضل لشکر آورده
⬅️(دیگه کجا گریه کرده خانم..)
بعد از شهادت سه ساله ابی عبدالله..تو خرابه..دیدن خانم ام کلثوم هی نشسته رو پا میزنه..گریه میکنه..بی قراری میکنه..
زینب صدا زد خواهر این همه راه اومدیم، ندیدم اینجور شیون کنی..
(چی شده خواهر)
(تو باید کمک من بچه هارو آروم کنی..باید بقیه رو ما آروم کنیم..چرا اینطور میکنی)
♻️صدا زد خواهر دست خودم نیست..میدونم داغ رقیه برا تو هم سنگینه..ولی یه چیزیه منو خیلی میسوزونه..
(چیه ام کلثوم)
صدا زد آخه دیشب رقیه اومد رو پام نشست..گفت عمه پاهام درد میکنه ..عمه گوشم درد میکنه..عمه اینقدر زدن بدنم درد میکنه..یاد درد دل های نازدانه حسینم می افتم نمیتونم گریه نکنم..
⬅️قربون ناله های دلت بیبی جان..
کنج خرابه ناله میکرد گریه میکرد..
▪️آخ به قربان سرت بابا
▪️بگردد دخترت بابا
▪️کدامین دست کین آخر
▪️بریده حنجرت بابا
▪️تُرا ای لالهٔ زهرا
▪️که از شاخه جدا کرده
▪️مرا چون بلبل شیدا
▪️به داغت مبتلا کرده
▪️الهی بشکند دستی
▪️که رگهای تو ببریده
▪️نداده گوئیا آبت
▪️ که لبهای تو خشکیده
☑️خدااا..به اشک. و آه و ناله خانم رقیه(باب الحوائجه) امید هیچ کسی رو ناامید نکن
دستتو بلند کن ناله بزن بگو یا حسین.
❤️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)❤️
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🏴#حضرت_ام_کلثوم_س
🏴#دوبیتی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ز آه و ناله معلوم است امشب /
نوا از نای مظلوم است امشب /
الا ای سینه زن ها، نوحه خوان ها /
عزای ام کلثوم است امشب /
یوسف حق پرست(غریب )✍
............
به یاد کربلا زاری کن امشب
ز دیده خون دل جاری کن امشب
عزایِ ام کلثوم است ای دل
بیا با ما عزاداری کن امشب
یوسف حق پرست(غریب)✍
............
روح دعا ،أخت الوفا، بنت الوقاری
روح ادب زهرا نسب ، حیدر تباری
مثل علمداری ، شکوهی ، اقتداری
مانند زینب خواهرت همتا نداری
#احسان_اسماعیلی✍
............
مانند پدر ، مفسّر آیاتی
چون مادرِ خود ،کوثرِ احساساتی
اندازه ی زینب از تو حرفی نزدیم
حال آنکه تو نیز عمه ی ساداتی
#عالیه_رجبی ✍
..........
.
هرچند از اهل بیت طاها هستی
درغربت خود شبیه بابا هستی
باید بغل اسم تو بااشک نوشت
گمنام ترین دختر زهرا هستی
#عالیه_رجبی✍
#حضرت_ام_کلثوم
🏴#حضرت_ام_کلثوم_س
🏴#رباعیات
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟
از مجلس اوست، شیعه محروم چرا؟
زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟
پنهان شده نام «امّکلثوم» چرا؟
#قاسم_صرافان
🥀🥀🥀
غم بر دل هر پیر و جوان است امشب
ماتم زده بغض آسمان است امشب
در سوگ غریبانهی «امّکلثوم»
محزون، دل صاحب الزّمان است امشب
#محمدرضا_یزدی_آینه
🥀🥀🥀
تا آخر خط به خاطر مکتب رفت
جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت
در مهر و وفا بر «امّکلثوم» نگر
دنبال حسین، همره زینب رفت
#سید_محمد_رستگار
🥀🥀🥀
در راه شما هر که قدم بگذارد
پا در حرم جود و کرم بگذارد
فردا نکند شفاعت از او زهرا
در حقّ شما کسی که کم بگذارد
#سید_مجتبی_شجاع
🥀🥀🥀
آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود
تو جان پدر بودی و او جان تو بود
آن کس که تمام خلق مهمان ویاند
آن شب به سر سفرهی احسان تو بود
#میثم_کریمی
🥀🥀🥀
ای مرهم زخم دل و غمخوار پدر!
هم غمخور مادریّ و هم یار پدر
در لیلهی قدرِ آخرِ عمرِ علی
شد مهر تو، سفرهدار افطار پدر
#سید_رضا_مؤید
🥀🥀🥀
داغ است، دل لالهی صد چاک دمشق
زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق
خورشید به سوگ «امّکلثوم» گریست
تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق
#سید_محمد_رستگار
🥀🥀🥀
هم ماه مدینه است و هم زهرهی شام
همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام
ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان
از جانب ما به «امّکلثوم»، سلام
#سید_محمد_رستگار
🥀🥀🥀
در دفتر عشق، حرف منظوم شدم
تا آینهدار پنج معصوم شدم
هر کس به ردیف عشق نامی را خواند
من خادم بیت «امّکلثوم» شدم
#حسین_دیلم_کتولی
🥀🥀🥀
هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه
هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه
بعد از سخنان تو بگفتا زینب:
لا حول و لا قوّة الّا بالله
#محمدرضا_یزدی_آینه
🥀🥀🥀
باید که تو را به برج دین، کوکب گفت
باید که تو را حافظ این مکتب گفت
در قدر و جلال و عزّت و فضل و شرف
باید که تو را شریکة الزّینب گفت
#حسین_میرزایی
#حضرت_امکلثوم_سلاماللهعليها
#جواد_هاشمی_تربت
.....................................
1- طبق نقل از مدینه تا مدینه، ص978
2- سوگنامه آل محمّد صلی الله علیه و آله 486 و معالی السّبطین، ج 2، ص 173
پرسید:
مِن اَیِّ البِلادِ انتم؟
از کدام شهرید؟
فرمود:
مِنَ المدینة.
از شهر مدینه.
تا نام مدینه را شنید از صندلی پایین آمد و گفت:
بهترین سلام ها بر ساکنان مدینه.
زینب سلام الله علیه پرسید: چرا از صندلی پایین آمدی؟
به احترام ساکنان مدینه.
هنده پرسید: سؤالی دارم.
خانم فرمود: بپرس.
عرض کرد: شما خاندان علی علیه السلام را در مدینه می شناسید؟ آخه من زمانی کنیز آن ها بودم.
زینب سلام الله علیه فرمود: آری، از حال کدام یک از آن ها می خواهی، بدانی؟
عرض کرد: از حال حسین علیه السلام و بقیه فرزندان علی علیه السلام ؛ آخه من شفا یافته ی حسینم، کنیز زینبم.
زینب سلام الله علیه گریه زیادی کرد و فرمود:
وَ اِن سَئَلتِ عَنِ الحٌسَینِ فَهذا رأسهُ بَینَ یَدَی یزیدٍ... (1)
.................................
1- از مدینه تا مدینه، ص 978
اگر از حسین علیه السلام می پرسی، این سر بریده ی اوست که در برابر یزید است.
اگر از عبّاس علیه السلام و سایر فرزندان می پرسی، آن سرهای بالای نیزه متعلّق به آن هاست و بدن هایشان در کربلاست.
اگـر از زین العابدین علیه السلام می پرسی، از شدّت درد قادر به حرکت نیست.
و اِن سَئَلت عَنِ زَینَبٍ، فَاَنَا زَیَنَبُ بنت عَلّیٍ وَ هذِی اُمُّ کُلثُومٍ وَ هؤُلاءِ بَقیةُ مُخَدّرات فاطِمَة الزّهراءِ سلام الله علیه.
اگر از زینب می پرسی من زینبم، این خواهرم، امّ کلثوم است و بقیّه ی این زن ها منسوب به مادرم فاطمه زهرا سلام الله علیه هستند
وقتی هنده شنید، فریاد زد و می گفت:
وا اِماماهُ، وا سیّداه، وا حُسیناه! لَیتَنی کُنتُ قَبلَ هذا الیوم عَمیاء وَلا اَنظُرُ بناتَ فاطمة الزّهراء سلام الله علیه علی هذِهِ الحالَةِ.
ای کاش کور شده بودم و این حالت را نمی دیدم.
سنگی به سر خودش زد و خون جاری شد، بی هوش شد و وقتی به هوش آمد، حضرت زینب سلام الله علیه فرمود:
به خانه ات برو، می ترسم شوهرت به تو آسیبی برساند.
گفت: به خدا قسم نمی روم، مگر این که شما را به خانه ببرم.
لباسش را پاره کرد، با سر برهنه وارد مجلس یزید شد، فریاد زد:
تو فرمان دادی که سر حسین علیه السلام را ببرند و بالای نیزه کنند؟
یزید بلند شد و سر او را پوشانید و گفت:
وَ مالِی و لِلْحُسَینِ؟
مرا با حسین چه کار؟
خدا ابن زیاد را لعنت کند، در کشتن او عجله نمود.
هنده گفت: وای بر تو، درباره ی من غیرت نشان می دهی، امّا فرزندان زهرای اطهر را بدون پوشیه در خرابه جای دادی؟ (1)
بگذار از آن ها را به داخل حرم بیاورم.
یزید از طرفی عاشق هنده بود و حرفش را پذیرفت. ولی مرحوم صدر قزوینی در کتاب حدائق می نویسد:
می خواست کاخ زیبا و یا قدرت و عظمت خود را نشان دهد، لذا اجازه داد
گلچین محرم وصفر:
اشهد ان لا اله الاّ الله و اشهد اَنّ محمّداً رسول الله.
حضرت علی علیه السلام فرمود:
بقیّه ی آب را هم ببر، در خانه روی بدن او بریز تا علّت مرض هم از بین برود.
فردای آن روز پدر و دختر درب خانه حضرت علیه السلام آمده و پدر عـرض کرد:
یا امیر المؤمنین!
می شود یک منّتی بر من بگذاری؟ این دخترم را چند ماهی برای کنیزی قبول کنی که با بچّه های شما تربیّت اسلامی شود.
حضرت علیه السلام قبول کرد.
پدر به شام رفت، بعضی از شامیان (از اقوام و دوستان) همان جا به اسلام ایمان آورده و بعضی هم پس از آمدن به مدینه و دیدن چشم سالم دختر ایمان آوردند.
دفعه ی دوّم که پدر خواست از مدینه برود، امیر المؤمنین علیه السلام به او فرمود: او را هم با خودتان ببرید.
عرض کرد: مگر بی ادبی کرده؟
حضرت علیه السلام فرمود: خیر، خیلی هم با ادب و با ظرفیّت است.
امّا دختر تا شوهر نکرده نمی تواند دوری پدر را تحمّل کند، چون انس او وقتی با شوهرش ایجاد شد،
تحمّل فراق پدر دارد.
عرض کرد: اجازه بده از خودش بپرسم و پرسید:
آیا دوست داری به شام بیایی یا این جا بمانی؟
عرض کرد: بابا، من دلم می خواهد در مدینه بمانم و کلفتی زینب سلام الله علیه را بکنم.
حضرت علیه السلام فرمود: به دلایلی که فعلاً نمی توانم ذکر کنم، او را ببر.
عرض کرد: چشم
ـ عزیزان تا حرف خداحافظی شد یک انقلابی به پا شد، هنده آمد خودش را انـداخـت روی پـاهـای فاطمـه ی زهـرا سلام الله علیه و عـرض ادب کرد، روزگار می خواهد بین من و شما جدایی بیندازد.
با همه خداحافظی کرد. به امام حسین علیه السلام عرض کرد:
آقا! چشم نداشتم، شفایم دادی و...
امیدوارم یک روز شما را زیارت کنم.
به زینب سلام الله علیه هم عرض کرد: چه دوران قشنگی بود، امیدوارم یک بار دیگر تو را ببینم و...
ـ خلاصه، دختر به شام رفت، وضع زندگیشان چنان اوج گرفت، که معاویه آمد و برای یزید از هنده خواستگاری کرد و بالاخره هنده، همسر یزید شد . (1)
ـ مرحوم آیت الله آقا سیّد محمّد جواد ذهنی تهرانی، در کتاب از مدینه تا مدینه می گوید . (2):
هنده در قصر یزید بود، شبی در عالم خواب دید که درهای آسمان باز شد، ملائکه صف به صف به زیر می آیند و به اتاقـی وارد می شوند، که سر بریده ی امام حسین علیه السلام در آن مکان است و به آن سر سلام می کنند.
........................................
1- بحار الانوار، ج45 ص 196، کتاب مجموعه سخنرانی های واعظ شهر، مرحوم آقای کافی، ص65، نفس المهموم، مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی.
2- نفس المهموم ص 455، بحار الانوار، ج 45، ص196 و سحاب رحمت، ص740، از مدینه تا مدینه، ص 974.
........................................
السَّلام علیک یا ابا عبدالله!
ابر سفیدی از آسمان به زیر آمد. در میان آن ابر، بزرگوارانی گریان بودند، بزرگ آن جمع جلو آمد و لب به لب آن سر بریده گذاشت و اشک ریخت و فرمود:
من جدّت پیامبرم، او پدرت علی است، او برادرت حسن است، او جعفر و آن عقیل و دیگری حمزه و دیگری عبّاس عمویم می باشد و بعد فرمود:
یا ولدی! قَتَلُوکَ اَتراهُم مَا عَرَفُوکَ وَ مِن
شرب الماءِ مَنَعُوکَ.
تورا کشتند ولی نشناختند و از آب هم مضایقه کردند.
هنده از خواب بیدار شد، یزید را ندید، به دنبالش رفت دید، در اتاقی نشسته و گریه می کند
چه اتّفاقی افتـاده کـه یزید لعنة الله علیه ایـن گـونـه گریـه و احساس پشیمانی می کند و هی می گوید:
وَ مالِی و لِلْحُسَینِ؟
مرا با حسین چه کار؟
طبق نقلی:
هنده درخواست کرد، لااقل بگذار اسرایی که متعلّق به حسین علیه السلام هستند به داخـل حـرم بیـاورم، یـزیـد از طـرفی عاشـق هنـده بـود و حـرفـش را می پذیرفت و از طرفی می خواست (به قول مرحوم صدر قزوینی، در کتاب حدائق) باز اسرای اهل بیت علیهم السّلام را تحقیر کند و با آمدن آن ها به قصر، عظمت خودش و کاخش را به آن ها نشان دهد، لذا اجازه داد هنده آن ها را به داخل کاخ بیاورد.
یزید گفت: اجازه داری بروی، امّا به صورت رسمی.
لذا تعداد زیادی کنیز و غلام جلوتر رفتند و با مشعل خرابه را روشن کردند.
چه خبر است؟
هنده به دیدن شما می آید . (1)
طبق نقل دیگر ( 2) :
هنده از جریان شهادت امام حسین علیه السلام خبر نداشت. (با سانسور خبری که در شهر شام خصوصاً در قصر یزید بود).
بعضی کنیزهایش به او گفتند: به دیدن اسرا و خارجیان برویم و او قبول کرد.
لباس فاخر پوشید، با جمع زیادی از خدمه به تماشای اسرا رفت.
حضرت زینب سلام الله علیه تا او را دید شناخت، به خواهرش، امّ کلثوم گفت: این زن را می شناسی؟
گفت: نه.
گفت: او هنده، دختر عبدالله بن عامر است، هر دوتایی سر را به زیر انداختند که هنده آن ها را نبیند و یا نشناسد.
هنده جلو آمد و گفت:
خانم چرا سرت را به زیر انداختی؟
#هنده_و_خرابه_شام_
گروه، ادعیه خوانی، ختم دعاهاوختم قرآن
حدیث وروایات چهارده معصوم
گروه ارتباط با خدا
گروه بانوان
قوانین گروه تبلیغ لینک گروه یا کانال ممنوع می باشد⛔⛔⛔
https://eitaa.com/joinchat/1031667916C34ff984ad7
شورحسینی،،،.mp3
1.5M
.شور آخرمجلس
ای شه بی سر حسین
سبط پیمبر حسین
شافع حیدر حسین
آیم بسویت حسین
بوسم گلویت حسین
به جان اصغر حسین
غنچه پر پر حسین
به جان اکبر حسین
شبه پیمبر حسین
به جان زینب حسین
به جان زهرا حسین
به جان مولا حسین
حسین مظلوم حسین
حسین عطشان حسین
حسین عریان حسین
حسین زهرا حسین
جان پیمبر حسین
شافع محشر حسین
مُهر سجودم حسین
مِهر تو دارم حسین
دردت بجونم حسین
به جان مادر حسین
کربلا میخوام حسین
حسین،حسین،حسین
➖➖➖➖➖➖
_روضه_امام سجاد_روضه رقیه
مصائب_اسارت_نوحه ابالفضل
مداح_حاج آرمین غلامی
محرم ۱۴۰۳/دهه سوم
حسینیه زنگنه کرمانشاه
عصر دوشنبه۸مرداد👇
سبک:ماه میگویدحسین
ماه سسلر یاحسین
آلله سسلر یاحسین
آدوه قربان گدا و شاه سسلر یاحسین(٢)
بابی انت و امی یا ابا عبدالله
سنه قربان اولا جانیم یااباعبدالله
یار سسلر یاحسین
دلدار سسلر یاحسین
کربلاده میلیونی زوار سسلر یاحسین
یاس سسلر یاحسین
احساس سسلر یاحسین
نهرعلقمده سوسوز عباس سسلر یاحسین
دین سسلر یاحسین
آئین سسلر یاحسین
قلب قرآن سوره یاسین سسلر یاحسین
عرش سسلر یاحسین
ذوالعرش سسلر یاحسین
وئر قولاق گور اهل عرش و فرش سسلریاحسین
سینه سسلر یاحسین
آئینه سسلر یاحسین
کیم ئوزون تسلیم ائدوبدور دینه سسلر یاحسین#
خاک سسلر یاحسین
افلاک سسلر یاحسین
قلبینی هر عاشق ائتسه پاک سسلر یاحسین
نور سسلر یاحسین
هم حور سسلر یاحسین
حضرت موسی جوار طور سسلر یاحسین
خار سسلر یاحسین
غمخوار سسلر یاحسین
ختم مرسل احمد مختار سسلر یاحسین
نار سسلر یاحسین
زنار سیلر یاحسین
ئوز آتاسی حیدر کرار سسلر یاحسین
جان سسلر یاحسین
ایمان سسلر یاحسین
آیه آیه سوره قرآن سسلر یاحسین
تیر سسلر یاحسین
تکبیر سسلر یاحسین
شمر الینده خنجر و شمشیر سسلر یاحسین
چاره سسلر یاحسین
بیچاره سسلر یاحسین
زینب کبرا باشیندا قاره سسلر یاحسین
یاره سسلر یاحسین
صدپاره سسلر یاحسین
کربلاده بیر بولوک آواره سسلر یاحسین
باده سسلر یاحسین
آزاده سسلر یاحسین
شبه طاها عرصه دعواده سسلر یاحسین
یرده سسلر یاحسین#
گویلرده سسلر یاحسین
آلتی آیلیق سودامر اصغرده سیلر یاحسین
باش سسلر یاحسین
داغ داش سسلر یاحسین
حضرت زهرا گوزونده یاش سسلر یاحسین..
التماس دعا#
مدح ابالفضل..رجزخوانی.mp3
2.59M
مدح حضرت عباس علیه السلام#
بانوای حاج آرمین غلامی#
دهه سوممحرم۱۴۰۳_کرمانشاه#
💚🌴💚🌴💚
بر درد بی درمان دوا،باشد ابالفضل
آن مظهر عشق و وفا،باشدابالفضل
ای کاشفُ الکرب حسین،جانم اباالفضل
ای بهترین ذکر و دعا،آقا ابالفضل
💚🕊🕊
دستم به دامانت، علمدار حسینی
امشب گرفتم این نوا،جانا ابالفضل
ذکر قشنگِ یا اباالفضل علمدار
بین حرم دارد صفا،هرجا ابالفضل
💚🕊🕊
یک یا ابوفاضل بهایش بی نهایت
ذکرت کجا و من کجا،آقاابالفضل
یک شب گرفتاری میان خیمه میگفت:
تنها امید قلبِ ما، آقا ابالفضل
💚🕊🕊
کوریِ چشم منکرینِ این شعائر
شال علم داده شفا،هرجا ابالفضل
ای عبد صالح،ای پناه اهل خیمه
من مستجیرم بر شماجانا ابالفضل
💚🕊🕊
تیری به مشکت خورد و جان دادی اباالفضل
فرق سرت گشته دوتا،اینجا ابالفضل
دست علم گیرت کجا افتاد عباس؟
دستت ز تن گشته جدا،جانا ابالفضل
💚🕊🕊
جسمت برادر دید و با گریه چنین گفت:
افتاده ای دربین این صحرا ابالفضل
مادر کنارت آمده در نهرِ علقم
هستی گلِ خیر النسا،آقا ابالفضل
💚🕊🕊
طفلی سه ساله در دلِ تاریک صحرا
نام تو را میزد صدا،آنجا ابالفضل
نام تو گفتم منتقم آید به روضه
۳ذکر لبم مهدی بیا،توبا ابالفضل
💚🕊🕊
یا این لقب را از خودت بردار یا که
حاجات ما را کن روا،جانا
💚🌴💚🌴💚
بانوای حاج آرمین غلامی
🕊🕊🕊🕊
(نوحه سنتی_امام سجاد ع
شعر_آرمین_ غلامی_مجنون
دهه سوم محرم۱۴۰۳_کرمانشاه
سبک.حاج آرمین_
شده عزای، زین العابدین
شب ماتم ، فخر الساجدین
شده عزای، شبل بوتراب
شاه وشفیع،آن یوم الحساب
مدح آباء اش، نص کتاب است
او نسل پاکی، از طاهرین است
شب عزای ،آن نور داور
بر خلق عالم،سبط پیمبر
نور دو چشم زهرای اطهر
چارم امام از ،نسل زمین است
عالم هستی، ظل رحمتش
این دار دنیا ،زیرمحنتش
بر شیعه دارد،لطف و شفقت
چارمین عشق، اهل یقین است
از ماجرایش، گویم شیعیان
از کربلا یا ، از شام ویران
زبانم الکن، از گفتن آن
نی طاقتی آن، بر سامعین است
دیده کشته ی ،برادرش را
داغ شش ماهه،آن اصغرش را
در خاک و خون است، باب اطهرش
از داغ هر حسین، زار و غمین است
دیده نینوا قحطی آب است
از تشنه کامی، دل ها کباب است
کف قاسم از ،خونش خضاب است
زیر خورشیدی ،چون آتشین است
دیده او قتل، باب و یارانش
دیده اومرگ، برادرانش
آتش به خیمه بر خواهرانش
جفا ی بسیار،ازمشرکین است
با تن تبدار ،اوبی قراراست
بر ناقه ها ی، عریان سواراست
دم افتاده، مقتل گذارش
دیده نعش باب، روی زمین است
افتاد ه چشمش،بر جسم صد چاک
افتاده زمین، آن پیکر پاک
جان خود داده، آن سبط لولاک
جریان حاه، آن شاه دین است
ازشامش گویم، بر او جفا شد
ستم از قومی،بس بی حیا شد
سره انصارش، بر نیزه ها شد
گویا ازمردم، جفا عجین است
او را میبردند ،تاشام ویران
با عمه ها و، دیگر اسیران
با بی بی زینب ،طفلان بی کس
حال وروزشان،چه اندوهگین است
کنج خرابه، جایشان دادند
روز و شب، جا مأ،وایشان دادند
بر آسمان آو،ایشان دادند
آن جا کی جایی،از طیبین است
حوائج ما، آقاروا کن
قسمت ماها، کرب و بلا کن
لطفی به( مجنون) ،بیا عطا کن
به کرب وبلا ،تنی دفین است
زمینه:سبک،حاج آرمین..
شعر_آرمین_ غلامی_مجنون
امام_سجاد_ع👇👇👇👇
شور شهادت حضرت سجاد.عا.mp3
889.7K
🏴شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴شور
✍شاعر:آرمین غلامی_مجنون
سبک،عزیز رفته سفر،کی برمیگردی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یاعلی ابن الحسین،مولایاسجاد...
دیده ام من یاسهای ،نینوایی
دیده ام،من کشته های کربلایی
سرزمین کربلا دریای خون شد
دیده ام سرِ ه ز تن، گشته جدایی
یاعلی ابن الحسین،مولایاسجاد...
بعدتومراپدر، آواره کردند
دل سجاده تورا ،صدپاره کردند
زده اند به روی نی، راس پدر را
طعنه ها مرا پدر،بیچاره کردند
یاعلی ابن الحسین،مولایاسجاد...
عادتی روزانه دارم،من به گریه
یاده تو هر دم ببارم،من به گریه
روضه های کربلا،گشته تداعی
روزوشب ، دل بیقرارم،من به گریه
یاعلی ابن الحسین،مولایاسجاد...
در بیابان پدرم را سر بریدند،
روی پیکرحسین،اسبان دویدند
خیمه و خرگاهه، مارابین صحرا
بهره نامردی همه آتش کشیدند
یاعلی ابن الحسین،مولایاسجاد...
همه غصه ومصیبت ،بوده درشام
که دیدم چشای هیزه مردم عام
ز زبان مردک پستی شنیدم
خارجی گفتن بهم، با لفظ دشنام
یاعلی ابن الحسین،مولایاسجاد...
روی ناقه ،تابه شام، هر لحظه بودم
من به ضرب تازیان باباکبودم
کربلا اون صحنه ها یادم نمیره
میسوزه برات، تمام تار و پودم
یاعلی ابن الحسین،مولایاسجاد...
دانلود+مداحی+واحد+ویژه+اربعین+با+صدای+مهدی+اکبری.mp3
3.83M
قدم قدم راه میام با نوحه و آه میام
با نوکرای حسین به محضر شاه میام
شاه سلام علیک ماه سلام علیک
ابی عبد الله سلام علیک
اشک سلام علیک ای صاحب مشک سلام علیک
تمام زندگیم مال حسینه
دلم همواره دنبال حسینه
خدا رو شکر نوکرم من نوکر این درم
ایشالله که اربعین بازم میام تا حرم
ای شه با کرم داسمتو میبرم
تو شاهی و تا به ابد نوکرم
ای شه با وفا از همین روضه ها
سلام ما به ساکن کربلا
نسیم کربلا برده دلا رو
میگیره مادرت دستای ما رو
enc_16620417646221990863858.mp3
2.44M
قیام میکنم برسم شام کارو تمام میکنم
به شاه نجف سلام میکنم
خوابو به چشم عدو حرام میکنم
من زینبم عقیده من آزادگی
من اسوه مقاومت و ایستادگی
شمشیر اگر دهند بجنگم به سادگی
با ذوالفقار نسبت من خانوادگی
عقیله منم به عالم سیده جلیله منم
به صوت علی تکلم کنم
که الآن حیدر این قبیله منم
سیدتی یا زینب ...
قدم میزنم به نیابت عباس علم میزنم
عجب صحنه ای رقم میزنم
کاخ و تخت یزیدو به هم میزنم
حق میدهم یزید که این گونه تب کند
خب زن ندیده بود مبارز طلب کند
عباس اگر که نیست عدو را ادب کند
زینب که هست کار امیر عرب کند
یا علی علمدار منم
ابوفاضل اگه نیست سپه دار منم
من از کربلا شدم مرتضی
عقب ننشستم و یعنی کرار منم
سیدتی یا زینب ...
enc_17202205025803929981622.mp3
2.6M
راه افتاده عباس راه افتاده
چشما سمت جولانگاه افتاده
نعش نحس دشمن روی خاکا
زیر سُم اسب شاه افتاده
مددی ابوفاضل
به تو میگه فاطمه ولدی ابوفاضل
مددی ابوفاضل
نه! نمیاد شبیه تو احدی ابوفاضل
مددی ابوفاضل
کسی نیست مقابلت عددی ابوفاضل
مددی ابوفاضل
پا نمیشه هر کسی رو زد ابوفاضل
استادی اباالفضل
درستو پیش علی پس دادی اباالفضل
وقتی ضربه میزدی تو صفین علی گفت
بابا الحق خود استعدادی اباالفضل
یا ابوفاضل ...
سر میریزه از دم سر میریزه
شمشیر میزنه پیکر میریزه
نعره میزنه تو میدون انگار
صدها قلعه خیبر میریزه
آخ قمری ابوفاضل
از تموم پهلوونا سری ابوفاضل
قمری ابوفاضل
تو دقیقا مثل شیر نری ابوفاضل
قمری ابوفاضل
یه تنه حریف صد نفری ابوفاضل
قمری ابوفاضل
من بنازم تو چه با جیگری ابوفاضل
شهزاده اباالفضل
باوفاترین یل آزاده اباالفضل
تو یه صفینو اداره کردی علی گفت
نمیاد رو دستت فرمانده اباالفضل
یا ابوفاضل ..
6_144226240712743374.mp3
5.44M
🏴 #شهادت_امام_سجاد_ع
🎤•| #حاج_سیدمهدی_حسینی |•
دارم میرم و غصه هام تمومی ندارن خدا
به گریه میفتم اگه برام آب بیارن خدا
به یاد خشکی لبت بابا میون قتلگاه
یه عمره گریه میکنم به خنده های یک سپاه
خدایا کاری بر نیومد از دستم
کنار قتلگاه چشمامو میبستم
امون ای دل ای دل
میبردن جلو چشم من به بالای نیزه سرو
چه جوری فراموش کنم آتیش روی معجرو
به یاد اون روزای سخت جونم رسیده بر لبم
خون گریه میکنم هنوز برای عمه زینبم
جلو چشمای من به زنجیرش کردن
تو بازار کوفه چقدر پیرش کردن
امون ای دل ای دل