.
✅ گاهی وقتا خوندن شعرای تکراری...
▶️ #زمینه
💢 #امام_حسین علیه_السلام
✴️ کربلایی مجتبی رمضانی
🔸🔹🔸🔹
گاهی وقتا خوندن شعرای تکراری
حالتو خوب میکنه توو خواب و بیداری
خودتو نشون بده به مادرش زهرا
اگه شعرای امام حسین و دوست داری
همه دنیا رو به من دادی
به من اذن اومدن دادی
با رفیقام این دفعه میگم
که تو شوق پر زدن دادی
"تو شوق پر زدن دادی
تو هیأتت وطن دادی
تو آبرو به من دادی
من آبرو بُردم
ولی دوباره این ننگُ
دل سیاه ولی تنگُ
سری که خورده به سنگُ
پیش تو آوردم
پیش تو آوردم
دستای خالیمُ
مرهم بذار آقا
شکسته بالیمُ
من بی کَس و تنهام
تو تکیه گاهم باش
مثه قدیم آقا
پشت و پناهم باش
من بد کردم میدونم
آقای مهربونم
حال و روزم رو دیدی ردم نکردی
بی دست و پا مثه من
ذاتا آقا مثه تو
سایهت رو از سر من تو کم نکردی
اربابم حسین"
گاهی وقتا خوندن شعرای تکراری
حرفایی داره که اشکُ میکنه جاری
رمز و رازی داره همه نمیدونن
باید این رازو توی سینه نگه داری
این دفعه با چشمِ خیسِ بارون
نوکری کن که نشی پشیمون
بیا امشب دوباره بخونیم
شعر به علی بگو آقاجون
"به علی بگو آقا جون
حواست به منم باشه
آخه دلخوشیه عرب و عجمی
به علی بگو دلتنگم
حرمم داره دیر میشه
خیلی وقته که ما رو نمیطلبی
چشماتو ببند، خیال کن
یه زائری زیر بارون
که توو نجف شدی مهمون
با چشمای گریون
خیال کن
میون زائرا باشی
سحر قراره که پاشی
راهیه کربلا شی
اللهم رزقنا حرم حرم حرم حرم "
گاهی وقتا خوندن شعرای تکراری
مثه ابری میشه وقتایی که میباری
وقتایی که خسته از تموم دنیایی
دل آشوبتو میده روضه دلداری
گره کور منو میدونی
با یه نیم نگاه تو میشه باز
من میخونم تو مثه همیشه
کار این نوکرو راه بیانداز
"کار همه رو راه انداختی
کار منم راه بنداز
به منم یه نگاه بنداز
من ته چاه گیر افتادم
یه طنابی توو چاه بنداز
یا حسین"
.👇
4_5805590393030448083.mp3
17.16M
زمینه:گاهی وقتا خوندن شعرای تکراری...
کربلایی مجتبی رمضانی
شب ششم محرم ۱۴۰۳
پنجشنبه ۲۱ تیر ماه 1403
.
#زبانحال_حضرت_زینب
#حضرت_رقیه
خروج از شام
زبانحال عمه سادات با حضرت رقیه (س)
بعد این فتح و ظفر، رنج و بلایی سخت است
دخترم! بی تو شوم کرببلایی سخت است
از تو دل کندن و اینگونه جدایی سخت است
بین ویرانه بمانی و نیایی سخت است
مضطرم! بین تو و رفتن و ماندن، چه کنم؟
تو که راحت شدی از درد، ولی من چه کنم؟
آنکه بی جنگ، ز خولی و سنان بُرده تویی
آنکه از غربت بابای خودش مُرده تویی
من علی هستم و زهرای لگد خورده تویی
صورتت سوخته، حوری دل آزرده تویی
گل رخسار ترا قرمزی لاله نشست
تن مجروح ترا آن زن غساله نشست
کاش با ما، تو هم از شام سفر می کردی
باز هم ناله از آن درد کمر می کردی
دختران را ز سر کوچه خبر می کردی
معجرت را سر بازار، به سر می کردی
چقدر نُقل زبانِ همه زن ها شده ای
به غرورِ همه بَرخورده که تنها شده ای
ما که رفتیم ولی بر موی ما، چنگ نخورد
به سر و صورت ما مُشت هماهنگ نخورد
از روی بام، به پیشانی ما سنگ نخورد
وقت افتادن سرها، دُهُل جنگ نخورد
خاطرات بدم از شام، فقط این ها نیست
دیگر آن دخترِ بی چاک و دهان، اینجا نیست
آن همه دوری و هجران! چقدر سخت گذشت
غم موهای پریشان! چقدر سخت گذشت
سکّوی بَرده فروشان! چقدر سخت گذشت
تشت و چوب و لب و دندان! چقدر سخت گذشت
وقت برگشت، به ما طعنه ی تیزی نزدند
بی حیاها به زنی حرف کنیزی نزدند
#اربعین
#شام
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#واحد
#بیست_و_هشت_صفر
#واحد_حماسی
#امام_حسن (ع)
امام حسن ماه هر انجمنی
امام حسن عشق هرسینه زنی
فاطمه را توگل یاسمنی
امام حسن توغریب وطنی
شمیم خاک بقیعت می وزه همچو نسیم
تو ازهمه دل میبری ازمسیحی وکلیم
شیرجمل حسن ابن علی
ای بی بدل حسن ابن علی
نشسته ایم سرخوان کرمت
نوکرتیم خاک زیر قدمت
گرچه نداری مزار و حرمی
از ازله توو دل ما حرمت
جلوه ی ذات کبریا مظهرصبرخدا
کمترنبوده صلح تو زقیام کربلا
شیرجمل حسن ابن علی
ای بی بدل حسن ابن علی
امام حسن من گداتم ازقدیم
امام حسن سفره ی لطفت عظیم
دوست دارم مهر و مهتاب منی
امام حسن یاکریم ابن کریم
ای همه ی کاروکسم جان وجانان منی
یه نیم نگاه توبسم دین ودنیای منی
شیرجمل حسن ابن علی
ای بی بدل حسن ابن علی
ابوذر رییس میرزایی (بهار)✍
#بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
👇
.
#نوحه
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه (س)
#شب_سوم_محرم
درخرابه غوغاشد
عقده ز دلم واشد
امشب با راس خونین
مهمون من بابا شد
بابایی.ویرانه مهمونی شده
بابایی.وقت پریشونی شده
بابایی.چرا لبت خونی شده
ابتا.من الذی ایتمنی
تنم پراز کبودی
بابایی تو نبودی
بردخترت طعنه زد
دخترک یهودی
با دستش.میکرد منو اشاره ام
میخندید.براین لباس پاره ام
درگوشش.دیدم دوتا گوشواره ام
ابتا.من الذی ایتمنی
بچه های شهرشام
میدادن به من دشنام
سوخته موهای من از
آتیشای روی بام
واویلا.یتیمی اینجا گناهه
واویلا.دختر تو بی پناهه
واویلا.تنم کبود و سیاهه
ابتا.من الذی ایتمنی
رمق نداره پاهام
لگد خورده پهلوهام
دستاشون سنگین بود و
سویی نداره چشمام
بابایی.بد دردیه دربه دری
بابایی.منو توباید ببری
بابایی.برام عروسک بخری
ابتا.من الذی ایتمنی
#ابوذر_رئیس_میرزایی (بهار)✍
.............
#نوحه #واحد
#بیست_و_هشت_صفر
#شهادت_امام_حسن
سفره ی لطفت عظیم
من گداتم ازقدیم
ای گل باغ زهرا
یاکریم ابن کریم
مولاجان.ای همه ی کار و کسم
یک لحظه.نیمه نگاه تو بسم
مولاجان.بی تو اسیر قفسم
یاحسن کریم آل مصطفی
امام بی قرینه
کشته ی زهرکینه
یاحسن ابن علی
ای غریب مدینه
آخرشد.زهرستم حاصل تو
واویلا.یاور تو قاتل تو
آقاجان.امان امان از دل تو
یاحسن کریم آل مصطفی
بسته شد چشم ترم
فکر دیوار و درم
بین کوچه ها شدم
من عصای مادرم
غرورم.شکست میان کوچه ها
دیدم که.یه مرد پست بی حیا
سیلی زد.به روی مادر بی هوا
یاحسن کریم آل مصطفی
ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
#بیست_و_هشتم_صفر
👇
.
#نوحه
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه(س)
درخرابه مهمان رسیده
یوسفم از کنعان رسیده
آمدی و چشم مرا کردی تو روشن
فصل هجران پایان رسیده
سربریده بادخترت کن گفتگویی
وای ازاین غم باباچرا آشفته مویی
بابا.کوعلی اکبرت
بابا.کو علی اصغرت
بابا.کوعمویم
دارم.خواهشی ای پدر
من را.همره خود ببر
این است.آرزویم
جانم یا اباالمظلوم2 ای پدرجان
تو نبودی بال وپرم سوخت
ازفراقت چشم ترم سوخت
میدویدم خیمه به خیمه زیر آتش
هم لباس و هم معجرم سوخت
کن نظاره برجسم خود دارم نشانه
ازجفای کعب نی و از تازیانه
بابا.گشته ام نیمه جان
بابا.قامتم شد کمان
بابا.رفتم ازحال
بنگر.ماه خاکستری
رویم.گشته نیلوفری
بابا.رفتم از حال
جانم یا اباالمظلوم2 ای پدرجان
دخترتو آزرده گشته
لاله بوده پژمرده گشته
ای پدرجان لکنت گرفته این زبانم
بلبل تو افسرده گشته
من بمیرم ازخیزران داری نشانی
بوسه گیرم ازاین لبان ارغوانی
آن شب.درپی قافله
پایم.پرشد ازآبله
قدم.شد کمانی
بابا.قلب زارم ببین
بابا.شام تارم ببین
قدم.شد کمانی
جانم یا اباالمظلوم2 ای پدرجان
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
................
.
#شهادت_امام_حسن (ع)
#نوحه
زهرکینه شد حاصل من
یارم آخر شد قاتل من
ای حسین و ای خواهرم زینب ببینید
نیمه جانم وای از دل من
اهل عالم من کشته ی زخم زبانم
درغریبی زد همسرم آتش به جانم
ای وای.بادلی پر شرر
گشتم.پاره پاره جگر
ای وای.ازغریبی
جانم.آمده بر لبم
ناله.می زند زینبم
ای وای.ازغریبی
جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان
هم غریب و هم بی پناهم
هم پریشان هم غرق آهم
در کنارم نه یاوری نه مونسی بود
بین شهر غم بی سپاهم
وای ازاین غم نزدیک قبرم پیش یاران
وای ازاین غم تابوت من شد تیرباران
ای وای.بادلی مبتلا
ای وای.می کنم ناله ها
ای وای.ازغریبی
هستم.غرق شور و نوا
هستم.حسن مجتبی
ای وای.ازغریبی
جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان
ای امان از ظلم زمانه
من غریبم در آشیانه
طشت پرخون دارد خبر ازاین دل من
یاد مادر شد بی بهانه
در مدینه پیش دوچشمان ترمن
بین کوچه نقش زمین شد مادر من
ای وای.مثل گل پرپرم
ای وای.محرم مادرم
ای وای.از غریبی
ای وای.بین دیوار و در
ای وای.مادرم شد سپر
ای وای.ازغریبی
جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان
ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
#بیست_و_هشتم_صفر
👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_حسن (ع)
شراره ی زهرکین به جگرتو نشست
بارفتن توحسن کمرحسین شکست
یاحسن غریبی ومظلوم.یاحسن زیاوری محروم
یاحسن خواهرتوزینب.میشود زغم تومهموم
حسن غریبی ومظلوم
یاحسن غریبی ومظلوم
فدای امام حسن جونه همه عالمه
روضه ی غریبیشو هرچی بخونیم کمه
پاره شد جگرش ازغمها.یادسیلی وروی زهرا
مادرش به روی خاک افتاد.صورتش کبوده واویلا
برات بمیرم ای آقا
یاحسن غریبی ومظلوم
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
#امام_حسین
در عراقی، جهت قبله ی ایران منی
از تولد سبب گریه ی چشمان منی
من اگر اشک نریزم نفسم می گیرد
تو بهشت وسط سینه ی سوزان منی
آمدم خوب نگاهم کنی و جان بدهم
ببری یا نبری اَم به حرم، جان منی
خستگی، تاول پاها... همه اش می ارزد
بهترین خاطره در سختی دوران منی
روضه تعطیل نشد، خرج گدای تو رسید
متوجه شده ام برکت دُکّان منی
از همان قبل محرم که تو آواره شدی
نگران سفر و حال پریشان منی
پای من درد گرفت و نظرت راهم بُرد
بسکه تو فکر من و بُردن عصیان منی
لب تو خشک شد و خشک نشد آب فرات
با همان تشنگی ات، چشمه ی جوشان منی
درد خود را به اباالفضل نگفتم به کسی
جز تو که معتقدم عشق نیاکان منی
ای همه زندگی ام! قبر مرا روشن کن
وقت تلقین سبب خنده ی پایان منی
ای شه بی سر من، بی سر و سامان تواَم
با همین بی سری اَت هم سر و سامان منی
زنده زنده جلوی خیمه شهیدت کردند
مقتل مستدل شاه خراسان منی
روی نیزه بروی یا نروی بالایی
ای که سی جزء شدی، مصحف قرآن منی
موکبم را زده ام گوشه ی ویرانه حسین!
باخبر از غم و آه دل ویران منی
دخترت گفت حسین آب شدم، آب بخور
تشت زر دور و برت نیست... تو مهمان منی
ای که هم بازی اطفال شدی پای درخت
خاک و خونی شدی اما روی دامان منی
#رضا_دین_پرور ✍
#حضرت_رقیه
#اربعین
.
Fadaeian_Arbaein1403_Shab2 (2).mp3
20.32M
#امام_زمان
#مناجات
اگر که منتظری، از گناه صرف نظر کن
بیا به خاطرم از اشتباه صرف نظر کن
به یک نگاهِ حرامت دلم شکست دوباره
هم از گناه و هم از آن نگاه صرف نظر کن
به خود بیا... به گناهی مرا معاوضه کردی؟!
از آنچه برده تو را قعر چاه صرف نظر کن
چگونه مرگِ عزیزان خویش دیدی و خوابی؟!
نرو دگر به سوی پرتگاه، صرف نظر کن
پناه و حاجت خود را مبر به منزل دیگر
به غیر ما تو ز هر جایگاه صرف نظر کن
به کربلا برو و از هر آنچه خیرِ دگر هست
به جز زیارت آن بارگاه صرف نظر کن
بیا برای حسین و غمش دو ماه بگرییم
ز کارهای دگر این دو ماه صرف نظر کن
::
فدای صوت ضعیفش که رو به قاتل خود گفت:
هنوز زندهام، از خیمهگاه صرف نظر کن
هر آنکه رفت به مقتل، سریع صرف نظر کرد
آهای شمر نرو قتلگاه، صرف نظر کن
به روی عرش معلای سینهاش ته گودال...
به چکمهات نرو، ای روسیاه! صرف نظر کن
#محمدجواد_شیرازی ✍
#مناجات_با_امام_زمان
.
Sh 05 Moharram 1403 Sotode [Mohjat_Net] (3).mp3
2.87M
#حسین_ستوده
#امام_حسین
شب پنجم محرم 1403
نگران بودی
کاش علمدارت بود در امان بودی
نگران بودی
کشته ی گرسنه ی دم اذان بودی
نگران بودی
گریه به اون ساعت گرم و تار میکنم
مثل رباب از سایه فرار میکنم
عالمو به داغ حسین دچار میکنم
اون همه فریاد زدی
حریف دِرهم نشد
حتی علی اکبرم
این همه دَرهم نشد
رو سیاه بودن
نصف جمعیت همه تو قتلگاه بودن
بی ادب بودن
خیلیاشون از کشتنت عقب بودن
نیمه ی شب گریه به اون لباس میکنم
خواب میبینم به شمر التماس میکنم
تنت رو از زیر لگد خلاص میکنم
زمین که خوردی تو رو
از سر مقتل زدن
نیزه خم میشد
هرچی بیشتر میزد از تو کم میشد
دشمنات بودن
خیلیا فکر بعد کشتنت بودن
روضه ی قتلگاهو من مرو میکنم
النگومو میدم سنانو دور میکنم
به تنت نیزه
جا به جا کردن
با دوازده ضربه سرو جدا کردن
تو رو مقتولِ
بالدماء کردن
تو رو قطعه قطعه کردنو رها کردن
حاصل زینب
آخرم دیدی خرابه شد حسین
منزل زینب
اون چی بود آخه میریخت
روی سرت مقابل زینب
حاصل زینب
شمر و خولی رو ببین
دور و بر محمل زینب
سر تو میگرده دست این و اون
خونه دل زینب
حاصل زینب
با وفا داداش
آخرم نگفتی خوش گذشت بهت
رو نیزه ها داداش
با وفا داداش
آخه خیلی خوش گذشت
به بچه هات شام بلا داداش
با وفا داداش
شیب گوداله و شاه بی ردا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا وا محمدا
میزنه سنان جدا شمر جدا وا محمدا
لااقل صیدتو رو به قبله کن
شمر حوصله کن
اول بکش و بعد هلهله کن
شمر حوصله کن
#شور_امام_حسین
شب پنجم محرم 1403
Untitled 4.mp3
6.33M
#محرم_الحرام۱۴۰۳(شب اول)
#شور| دنیارو گشتم..
#حسن_عطایی 🎤
دنیا رو گشتم دنیا زیبا نیست
قطعا این دنیا پایان ما نیست
گفتم نمیارزه
دنیای بدون تو مفت هم نمیارزه
قطعا نمیارزه
دنیای بدون تو اصلا نمیارزه
ای اهل عالم
دنیای بی حسین آرامش نداره
ای اهل عالم
دنیای بی حسین آسایش نداره
ای اهل عالم
دنیا برای من بی گریه به رقیه ارزش نداره
••••••••••••••••••••••••
وقتی تو روضهام قلبم آرومه
از توی هیئت گنبد معلومه
قانون زمینه
ماه هم تو سپاهِ یل ام بنینه
این اوج جنونه
این هروله کردن خود موج جنونه
ای اهل عالم
دیوونگی ما اندازه نداره
ای اهل عالم
این شهر عشقه که دروازه نداره
ای اهل عالم
هیچکی شبیه آقای ما حسین آوازه نداره
260.8K
شور حضرت رقیه سلام الله علیها
بردی با کرامتت، عالمو به زیر دین
صلی الله علیکِ، رقیه بنت الحسین
اسم تو الی الابد دلمو برده
مهر نوکری تو روو دلم خورده
نذری که برای روضه ی تو کردم
روزی تموم سالم رو آورده
ای مهلای حسین زهرای حسین
زیباتر میشه با تو دنیای حسین
لبخند تو می بره تا دل از عمو
قربون صدقه ت میره سقای حسین
یا رقیه مولاتی
سربلنده نوکرت، بی بی جان توو عالمین
صلی الله علیکِ، رقیه بنت الحسین
با عشق تو دل بریدم از این دنیا
روزیمو خودت حواله کن این روزا
میدونم برا شما نداره کاری
اربعین قسمت شه راهی شم کربلا
ای جانان حسین ای جان حسین
ای سوره ی کوثرِ قرآن حسین
تو توو خونه ی حسین سفره داری و
عالم روزی می خوره از خوان حسین
یا رقیه مولاتی
#وحید_محمدی ✍
۱۹ مرداد ۱۴٠۳
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#حضرت_رقیه_شور
👇
.
#شور_امام_حسین
#شور #امام_حسین علیه السلام
میدونم همیشه امام حسین هوامو داره
تا که کم میارم منو توروضه هاش میاره
فقط اونه که با گذشته هام کاری نداره(٢)
نداشتم کسی رو منو آوردو آدمم کرد
یه جایی تو روضش آورد یه گوشه خادمم کرد
نه اینکه فقط من نگاه به خونوادمم کرد
درست شد تموم رنج و غمای روزگارم
تواین داره دنیا امام حسین شد اعتبارم
چیزی کم ندارم حالا که دیگه اون و دارم
هوامو خیلی داشته پناه خستیگیمه
همه میدونن آقام تموم زندگیمه
________
یه وقتایی شد که به هرکی رو زدم ندیده
تو روزای سختی رفیقمم ازم بریده
ولی یک نفر بود دستش رو سرم کشیده(٢)
تو هر قصه ای که معلوم نبود تهش چی میشه
فقط اون حسین بود دست منو گرفته همیشه
من اون نوکرم که آقاش پناه زندگیشه
همیشه تو غصه، حال دلم روبرا کرد
تو تاریکی بودم که باروضه هام آشنا کرد
یه شب دیدم آخر منو زائر کربلاکرد
از اون شب زیارت حرم نمیره یادم
هرسال اربعین و میرم به خونوادم
_________
یه روزی میاد که منو رو شونه ها میارن
چشامو که بستم دیگه میون قبرمیزارن
همه خونوادم میرن کاری باهام ندارن(٢)
تو تاریکی قبر منم و این دلی که زاره
یه حال پریشون که خیلی خیلی بیقراره
به راهه چشام که امام حسین قدم بزاره
تمام امیدم به همین اشک روضه هاشه
میاد و میگیره دستمو وقتی خالی باشه
میدونم که ارباب همیشه پشت نوکراشه
غلام روسیاه شو دوباره میپذیره
به دستای ابلفضل دست منم میگیره
شعرو نغمه: #مجتبی_نامور ✍
👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
Shab03Moharram1397[03].mp3
15.68M
#زمزمه_حضرت_رقیه (س)
با نوای حاج #میثم_مطیعی 🎤
[ بابا اگه شد، موهامو نبین
تو روخدا تاولای پاهامو نبین
منم اگه شد، گلوی تو رو
نمیبینم و گریه هامو نبین
بابا اگه شد بی حرمتیای شامو نبین
بابا
غم تو قامت منو که خم کرد
نگاه شامیا اذیتم کرد
بگو که از سر رقیه
کی سایهتُ کم کرد؟ ]
🔸️شاعر: #رضا_یزدانی
🔹️نغمهپرداز: #اکبر_شیخی
#شب_سوم_محرم
.
#نوحه
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
ای پدرخوش آمدی بـه گـوشۀ ویرانه
توشدی شمع من و من شده ام پروانه
ای امید جان من بابا
توشدی مهمان من بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
ازچه غرق خون شدی مگرچه دیده ای پدر
من نفس بـریـده و توسربـریـده ای پدر
جان به قربان سرت بابا
کی بریده حنجرت بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
گرجه زخمی وکبود ازاثـرجفـاشـدم
من سفیر کوچک قیـام کـربلاشـدم
من سفیر مکتبم بابا
من حسینی مذهبم بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
شده چون روی کبودم رخ لاله گون تو
بوسه می زنم به پیشانی غرق خون تو
گرچه درمرارتم بابا
غرق درزیارتم بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
ای فـدای همـۀ سـوزتووتـاب تبت
اثرچوب ستم مانـده چـرا روی لبت
بوسه گیرم زلبت بابا
جان دهم درطلبت بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
بانگاهت چه شودمژده بـه دختـربدهی
می دهم جان که مرا به آسمان پربدهی
دخترخود رادگربابا
باخودت امشب ببربابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
#سیدهاشم_وفایی✍
#شب_سوم_محرم
👇
.
کعبه ی عشق
هر دلی با کاروان کربلا همراه نیست
از مقام کعبه ی عشق و شرف آگاه نیست
تا رسیدن ، آه و درد و تشنگی باید کشید
راه عشق و معرفت آن قدر هم کوتاه نیست
رهنمایی دل ما کار مصباح الهداست
مهر چون باشد نیازی بر فروغ ماه نیست
فرصت عرض ادب را مغتنم باید شمرد
فرصت عرض ارادت گاه هست و گاه نیست
جان به قربان شهیدی که به زیر تیغ خصم
بر لبان تشنه اش جز ذکر یا الله نیست
درمیان ناله هایی که ز داغش شد بلند
ناله ای جان سوز تر از ذکر وا اماه نیست
تاچهل منزل سری بر نیزه می تابد ، ولی
در بساط داغداران غیر اشک و آه نیست
بار این غم را مگر زینب کشد بر دوش خویش
ورنه کوه غم کشیدن در توان کاه نیست
با نگاه آل یاسین چشم ها گریان شود
ای «وفایی» گریه بر او هیچ گه دلخواه نیست
#سیدهاشم_وفایی✍
.
4_6012797869000491657.ogg
205.4K
#شور
#فراق_کربلا
حال وهوای #اربعین
داره اربعین میاد
دل من حرم میخاد
نکنه جا بمونم
منی که یه نوکرم
میبری منو حرم ؟
نزا اینجا بمونم
باتو مانوسم_ پاتو میبوسم _بیا و شاهی بکن
بزن امضارو_منه رسوارو_دوباره راهی بکن
دلتنگم حسین_آقا موکبای بین راهو عشقه
دلتنگم حسین_اشکو ناله بین صحن شاهو عشقه
.....
باورش سخته برام
اگه امسال و نیام
مگه من دل ندارم
کربلاته وطنم
دل به جاده میزنم
مگه من دل ندارم
حرمت زیباس_اربعین غوغاس_خوشبحال زائرات
منو دعوت کن_آقا قسمت کن_بمیرم تو کربلات
ممنونم ازت_لطف تو همیشه ازسرم زیاده
بازماز نجف_سمت کربلا میام پای پیاده
......
حال زارم و ببین
بذا تا یه اربعین
برسم تو حرمت
بذا تا هوایی شم
مست و کربلایی شم
آقا زیر پرچمت
رفیقام رفتن_از حرم گفتن_من فقط سوختم آقا
این شب و روزا_چشام و تنها_به حرم دوختم آقا
من هم دل دارم_ درسته دلم آقا یه تیکه سنگه
اما این دلم_ آقا واسهی زیارت خیلی تنگه
بند اول و دوم #هاشم_محمدی_آرا
بند سوم:حامد اشتری
سبک:مصطفی کرمی 🎼
6)zamine-haftegi-14030520.mp3
12.24M
#زمینه
🔘 به زیتون قسم، به آن راز در پرده خون قسم
به لاتَظلمون و لا تُظلمون
به پایان صهیون قسم
حسین است
آنکه نامش زنده کردست آزادگی را
حسین است
آنکه عشقش یادمان داده دلدادگی را
ببین ای دل آیا آزاده ای
به یاری مظلوم آماده ای
کدام سمت تاریخ ایستاده ای
حسین جان ۲ آقای عالم
امیری حسین نعم الامیر
....
بگرید چشم مادر پرده ی روضه هایی حماسی
که این راه زنده مانده از همین گریه های سیاسی
غمِ غزه شد در دنیا نشان
به آنها که زندست وجدانشان
بگو با حسین است پیمان شان
ببین ای دلا یا آزاده ای
به یاری مظلوم آماده ای
کدام سمت تاریخ ایستاده ای
امیری حسین نعم الامیر
🎤 کربلایی محسن محمدیپناه
🗓 شنبه ۲۰ مردادماه ۱۴۰۳
به زیتون قسم #سرود_پایانی
|⇦•من سائلم...
#سینه_زنی وتوسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید امیر حسینی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
من سائلم ای شاه کریم
گدای لطف توام من از همون قدیم
سینه زدنم تو صحن تو
شده رویای من از روزای بچگیم
حسن اصل کَرَم حسن تاج سرم
حسن لطف علی الدوام
حسن هر نفسم حسن همه کَسَم
حسن غمش مستدام
آسمونا می گن حسین و
کهکشونا می گن حسین و
روضه خونا می گن حسین و
حسین میگه یا حسن یا حسن
از غصه ی تو بی طاقتم
خدا می دونه تو حسرت زیارتم
کاشکی که یه شب آقا بیام
روبرو گنبد طلات برای ساعتم
حسن ماه تمام حسن مهر مدام
حسن برکت زندگیم حسن
حسن خدا حسن پناه ما
حسن عشق همیشگیم
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_صفر
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#قسمت_پایانی #روضه وتوسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجمحمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یه نقل دیگه ام دیدم با همون حال بی رمق با اهل منزل و بچه ها خداحافظی کرد.فرمود: حسین جان! من رو ببرید کنار پیغمبر دفن کنید اما اگه نگذاشتن اصرار نکنید نمی خوام زیر تابوتم خونی ریخته بشه..اگه نذاشتن من رو ببرید بقیع حوالی قبر مادرم زهرا دفنم کنید.حضرت رو بردن به سمت مزار آقا رسول الله. مروان ملعون که خدا لعنتش کنه چه کار با امامحسن.. میرفت بالا منبر جلو چشم امام حسن به امیرالمومنین ناسزا میگفت.یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله رو فرستاد مروان رفت بالا منبر جلو چش امامحسین داره به امیرالمومنین ناسزا گفت ابی عبدالله طاقت نیاورد..سریع نامرد رو از منبر کشید پایین عمامهٔ خودش رو دور گردنش پیچوند داشت خفه اش میکرد. دوسدن رفتم امامحسن رو آوردن آقا بیا حسین داره مروان رو خفه می کنه..مروان صداش در نمیومد با همون صدای بی رمقش گفت یا حسن ابن علی تو رو به عصمت مادرت زهرا ..تا این وکفت امامحسن دست گذاشت رو شونه ی ابی عبدالله فرمود:ولش کن.گفت ناسزا به بابامون امیرالمومنین داد حسنجان.. حسینجان!یادته ما وعده کردیم هرکی مارو به عصمت مادرمون قسم داد هر حاجتی داسته باشه برآورده کنیم .. صبر کن...یه قاطری امامحسن داشت این مروان خوشش می اومد روشم نمیشد به امام حسن بگه.. به یکی گفت برو به امام حسن بگو عجب مرکبی، عجب استری..چند روزی گذشت این شخص رفت به امام حسن گفت یا حسن ابن علی عجب استری، عجب مرکبی، آقا سریع از مرکب اومد پایین افسارو داد دستش. فرمود:برو به مروان بگو خودشم میخواست ما بهش میدادیم.
نوشتن تیر اندازها حداقل هفتادتیر به تابوت امام حسن زدند. تا تیر باران کردن تابوت رو، بنی هاشم ایستادند شمشیر کشیدن ابی عبدالله اومد جلو فرمود: نباید اینجا خونی ریخته بشه..برادرم رو ببریم تو بقیع دفن کنیم. فرموده بود اگر نشد حوالی مزار مادرم زهرا دفنمکنید...
تا حضرت جان داد دیدن از کاخ معاویه ملعون صدای الله اکبر بلند شد. چنان با افتخار الله اکبر میگفت نوشتن با الله اکبر معاویه همه شام الله اکبر گفتن.فاخته پسر خوانده ی معاویه اومد جلوگفت پدر چی شده تکبیر گفتی؟ خبر رسیده حسن ابن علی جان داد.. گفت پسر فاطمه جان داده تو ذوق می کنی..گفت دیگه راحت شدم.
تا لحظه ی آخر امام حسن دست از مبارزه نکشید.. در حق امامحسن مجتبی جفا کردن ..
فقط اینجا نبود تکبیر گفتن امامجان داد و صدای تکبیر بلند شد..تو کربلا وقتی شمر ملعون سر ابی عبدالله رو جدا کرد سه بار تکبیر گفت..با سه تا الله اکبرش همهٔ کربلا،همهٔ نامردا تکبیر گفتن..
نوشتن تا ابی عبدالله اومد بالا سر امام حسن وضع برادر رو دید اونقدر گریه کرد از حال رفت، بیهوش شد. چشماشو باز کرد. امام حسن سعی میکرد دلداریش بده..اما اسرا رو باید منتقل کنه. صدا زد برادر! برا من انقدر غصه نخور. مصیبت تو از مصیبت من بزرگتره. اینجا بود امامحسن فرمود: هیچ روزی مثل روز توعه حسین نیست.فرمود: حسین جان یه روزی میاد تو رو میکشن کنار نهر فرات در زمین کربلا..عطشاناً، غریباً، وحیداً، مذبوحاً..ذبحت می کنن. تشنه میکشنت..غصه دار میکشنت حسین.. شاید اون غصه این بود..*
چشمی به تیغ قاتل و
چشمی به خیمه گاه
*پست ترین آدمها میاد رو سینه ات می ایسته..جمله ی امامحسنه..اسب تو همه همه کنان برمیگرده سمت خیمه..
امام حسن داره روضه میخونه..زن وبچه ات رو به اسارت میبرن..بچه هات یتیم میشن حسین! زن وبچه ات رو سوار این شترای بی جهاز می کنن...شهر به شهر میبرنشون..سرتو بالا نی میبرن داداش..صدا زد..حسین جان کاش اون روز خودم بودم دورت میگشتم داداش..خودم بودم ازت دفاع می کردم داداش..
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_محمد_بذری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
هدایت شده از تمنای فرج💞
اربعین
عازم اولدی کربلایه کاروانیم
یا حسین
قبریوین قربانی اولسون خسته
جانیم یا حسین
قورتاروب قیدِ اسارت شامیده
ویرانه دن
عترتون آزاد اولوبدی غصّه لی
کاشانه دن
آلمیشام غارت اساسین دشمنِ
بیگانه دن
یوخدی امّا کارواندا نوحه خوانیم
یا حسین
گلمیشم شامه گلنده بیر گوزل
دلداریلن
اوچ یاشیندا غرق ماتم دیده سی
خونباریلن
نیلیوب گور سرنوشتی زینبِ
بی یاریلن
قالمیوب شرحین دیَه م تاب و
توانیم یا حسین
عالمه ظلمِ یزیدی شامیدن
پخش ایلدیم
منطقیلن توسنِ ننگِ قُواسین
پیلدیم
قولاریم باغلی نهایتده بیلورسن
نیلدیم
اولدی حاصل انتقامِ جاودانیم
یا حسین
آلمیشام چوخ یئرده روحیّه بالون
سجّادیدن
دوشموشم مخصوصاً هاردا قدرتِ
فریادیدن
سس دیوب قورخماکسیلمز شیرِ
مادر زادیدن
چوخ موَکّد بو عزیزِ مهربانیم
یا حسین
مجلسِ شومِ یزیده سالمیشوخ
غوغا دیوم
ائتمیشوخ باهم حقیقت نادمی
رسوا دیوم
تا بیلوبدور حق بیزیمدور مردمِ
دنیا دیوم
اولدی آخرده محقّق آرمانیم
یا حسین
ظاهرِ ویرانه با اینکه بیزه
زندانیدی
باطنی غیب عالمینده گوشه یِ
رضوانیدی
چون مداوِم باشیمیزده سایه یِ
قرآنیدی
سخت اولوب با اینکه اوردا
امتحانیم یا حسین
گلمیشم شاماتیدن ایندی سنون
مهمانووم
قبریوین اوسته حسینیم گورنجه
گریانووم
زینبی دیندیر یولی اولسا اگر
قربانووم
ساکت اولسون قلبیده سوزِ
نهانیم یا حسین
من گیدنده کربلادن اولمادی
امکان حسین
جبریلن گوردون آپاردی فرقه یِ
عدوان حسین
قال دیدوم گونلر قباقینده باجون
قربان حسین
آخدی رخساره فقط اشکِ روانیم
یا حسین
#اربعیــن_۱۴۰۳