احوالات قتلگاه
🎼 سبک: گلپونه های...
دور گلمیشم وفالی قارداش
آچ گوزلرون یارالی قارداش
غملی شاهیم ، ای پناهیم
تنها قالوب گریان رقیون
گوزلور سنی عطشان رقیون
منتظردی ، خیمه گاهیم
گودالیده لب تشنه یاتما -- جان حسینیم جان حسینیم.
دور زینبی گوزوندن آتما -- جان حسینیم جان حسینیم.
گولور منه اعدا بو چولده
من قالموشام تنها بو چولده
بیر کمکسیز ، بیر عزالی
بو قتلگهده غملی قارداش
آلوبدی دورون نیزه اوخ داش
دور یارالی ، دور یارالی
آدامسیزام دور ایله چاره -- زینبم من زینبم من.
باشی بلالی بختی قاره -- زینبم من زینبم من.
گلوبدی زینب قتلگاهه
محتاجیدور تک بیر نگاهه
گوزلرون آچ ، تشنه قارداش
جسمون اولوبدی پاره پاره
قان آغلیور سینونده یاره
جان وئریدوگ ، باهم ای کاش
سینون دونوبدی لاله زاره -- دور حسینیم دور حسینیم.
رحم ائت بو قلب بی قراره -- دورحسینیم
دور حسینیم.
سالدی بیزی فلک آرالی
دور یاتما ای زهرا مارالی
محنتونده ، سینه قاندی
دورکمک اول، بو بی پناهه
دشمن دولور دای خیمه گاهه
تشنه قزلار ، نیمه جاندی
قارداش منی سالما بلایه -- بی پناهم بی پناهم.
دور سسله عباسی هرایه -- بی پناهم بی پناهم.
یارالی قارداش بی کفن سن
اللرده ظلمبلن ئولن سن
ایلیوبلر ، قانه غلطان
سینونده ای وای، یاره چوخ وار
اصغر امن بیر اوچ پر اوخ وار
ای لب عطشان ، پیکر عریان
هجران نسیمی تز اسوبدی -- کربلاده کربلاده.
کیم باشووی دالدان کسوبدی -- کربلاده
کربلاده
هدایت شده از تمنای فرج💞
✅ اربعين حسيني
نوحه اربعین
سبک: یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ
🌸🌴🌸🌴🌸🌴🌸🌴🌸🌴🌸🌴🌸🌴
دور حسین شعله ی عشقه آلیشدیر منی
گلمیشم قبروین اوسته دانشدیر منی
یورقونام خستیم - سنه دلبستیم
جان حسینیم
جان حسینیم
گزمیشم چوللری دیلده نوا گلمیشم
قانلی پیراهنین الده اخا گلمیشم
اولموشام صاحب مشک و لوا گلمیشم
خسته غربتم - زائر تربتم
جان حسینیم
جان حسینیم
زینبم ئولمدیم گلدیم حسین وای دییم
پیکری دوغرانان اکبره ایوای دییم
قنداقی قان اولان اصغره لایلای دییم
منی درده سالان - جان زهرا اویان
جان حسینیم
جان حسینیم
دولانیب کوفه و شامی گلیب قیزلارین
چوخ جفا چکدیلر یولدا آدامسیزلارین
وای اوغول وای دیور خسته اوغولسوزلارین
سینه لر داغلیدی - قوللاری باغلیدی
جان حسینیم
جان حسینیم
داغ هجران گؤرن زینبوی شاد ائله
گویلون آل قلبینی غصه دن آزاد ائله
فاطمه دلبری دور منه امداد ائله
چوخالیب محنتیم - بوکولوب قامتیم
جان حسینیم
جان حسینیم
#امام_حسین_شهادت
#اسارت
آن روز بر تو آسمان هم گریه می کرد
عیوق بلکه کهکشان هم گریه می کرد
بر جسم زیر آفتابت ای برادر
حیوان به زیر سایه بان هم گریه می کرد
باید به خوشحالی ز تو می برد خاتم
می رفت اما ساربان هم گریه می کرد
ای برکت نانِ همه ، با ملک ری هم
گندم به آب دیده ، نان هم گریه می کرد
یوم علی صدر النبی ای من بمیرم
بر سینه ات تیر و کمان هم گریه می کرد
شلاق ها اشک حرم را در نیاورد
تو گریه کردی ، کاروان هم گریه می کرد
تر گشت چوب خیزران از خون و از اشک
چونکه برایت خیزران هم گریه می کرد
#حامد_آقائی
#حضرت_زینب_اسارت
#روز_یازدهم
#محاوره
شبِ این قافله بی تو سخت گذشت
جنگِ با حرمله بی تو سخت گذشت
بین دشمن سوار ناقه شدم
خیلی این مرحله بی تو سخت گذشت
مُردَم از تب بی تو خیلی سخت گذشت
جانِ زینب بی تو خیلی سخت گذشت
سیلی و آتیش و تازیانه ها...
اولین شب بی تو خیلی سخت گذشت
رو خاکه برهنه پیکرت حسین
الهی بمیره خواهرت حسین
سر تو که روی نیزه ها زدن
افتاد از رو ناقه دخترت حسین
میدونی که خیلی دلخونم حسین
میدونی به لب رسید جونم حسین
با اینا که کشتنت، برم سفر؟
من بدون تو نمیتونم حسین
بعد تو پشت و پناه ما کیه
سر و کار دختر تو با کیه
تو که شیرخواره اتو خاک کرده بودی
پس سرِ کوچیک، رو نی برا کیه
بی تو زینب تو بی پناه میره
با کتک از دلِ قتلگاه میره
چشماتو ببند رو نیزه نبینی
شمر کنار خواهر تو راه میره
#عبدالزهرا
#حضرت_زینب_اسارت
#کوفه
یا قاهرَ العَدُوُّ وَ یا والیَ الوَلی
یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی
پایانِ باشکوه،به کابوس بد بده
زینب رسیده کوفه..،پدر جان مدد بده
چشمان شور،آینه ات را نظر زدند
در پیش خانه ی تو سرم را به در زدند
در کوفه سهم دختر تو آهِ سرد شد
پنجاه سال پردهنشین..،کوچهگَرد شد
تا پای ما به معرکهای نامراد رفت
خلخال دخترانِ حسینات به باد رفت
این کوفیان به نسل تو،گمراه گفته اند
خیلی به دخترت بد و بیراه گفته اند
بی حرمتی به آل تو وقت ورود شد
از بس که سنگ خورد حسینات..،کبود شد
نیزه نشین تو همه را پیر کرده است
شکل سرش دو مرتبه تغییر کرده است
این حرمله به کامِ همه،زهرِ ناب ریخت
این حرمله کنار رباب تو آب ریخت
از دست این مصیب جانکاه..،داد..،آه
زینب کجا و مجلسِ اِبن زیاد...،آه
در بزم او نمک به غمِ جاریام زدند
با چوبدست روی لب قاری ام زدند
کوفه که زیر پاش نهاد احترام را...
باید خدا بخیر کند شهر شام را
#بردیا_محمدی
ح#حضرت_زینب_اسارت
#کوفه
در ماتمی بی انتها با چند کودک
تنها رها کردی مرا با چند کودک
یک خیمه ماند و یک بغل دلواپسی و
من ماندم و این ماجرا با چند کودک
هی چهره ات را در سرم تکرار کردم
هی گریه کردم بی صدا با چند کودک
وقتی صدای داد و بوی دود آمد
دیدی چه کرد آن شعله ها با چند کودک؟!
تا پرده خیمه به یکسو رفت دیدم
خورشید روی نیزه را با چند کودک
می خواستم پنهان کنم اما رقیه
زل زد به سرهای جدا با چند کودک
یک باره سمت خیمه هامان حمله کردند
من مانده بودم زیر پا با چند کودک
سیلی زدند و معجر از سرها کشیدند
با من قبول اما چرا با چند کودک؟
وقتی سرت با من تنت از من جدا بود
راهی شدم از کربلا با چند کودک
ای کاش می دیدی که در کوفه چه کردند
مردم میان کوچه ها با چند کودک
در راه هم گویی هزاران حرف دارند
با صورت خونی بابا چند کودک
لب تشنه خواهر فقط لب تر کن امروز
باید بیایم تا کجا با چند کودک؟!
#حسن_اسحاقی
#حضرت_زینب_اسارت
#قتلگاه
تورا به رسم عرب های جاهلی کشتند
به آن طریق که دیگر گمان نمیکردم..
گمان به نیزه و شمشیر و سنگ میبردم
ولی به کندی خنجر! گمان نمیکردم!
همیشه عطر خوش سیب از تو می آمد
ولی ز چکمه ی لشکر گمان نمیکردم
#سیدپوریا_هاشمی
#حضرت_زینب_اسارت
#کوفه
ای صبر تو چون کوه در انبوهی از اندوه
طوفان بر آشفته آرام وزیده
ای روضه ترین شعر غم انگیز حماسه
ای بغض ترین ابر به باران نرسیده
ای کوه شبیه دلت و چشم تو چون رود
هر روز زمانه به غمت غصه ای افزود
غم درپی غم درپی غم درپی غم بود
ای آنکه کسی شکوه ای از تو نشنیده
من تاب ندارم که بگویم چه کشیدی
تا بشنوم آن روضه و آن داغ که دیدی
تو در دل گودال چه دیدی چه شنیدی؟
که آمده ای با دل خون قد خمیده
نه دست خودم نیست که شعرم شده مقتل
شد شعر به یک روضه مکشوف مبدل
نه دست خودم نیست خدایا چه بگویم؟
این بیت رسیده ست به رگ های بریده
این کرب و بلا نیست مدینه ست در آتش
شد باز درون دل تو شعله ور آتش
در خیمه کسی هست ولی خیمه در آتش
ای آنکه شبیه تو کسی داغ ندیده
این قافله توست سوی کوفه روان است
برنیزه برای تو کسی دل نگران است
شکر است که تا شام فقط ورد زبان است
رفتید دعا گفته و دشنام شنیده
سخت است که بنویسم دستان تو بسته ست
مانند دلت قد تو چندی ست شکسته ست
قد تو شکسته ست نماز تو نشسته ست
من ماندم و این شعر و گریبان دریده
#محمدرضا_شرافت
#حضرت_زینب_اسارت
با احترام آمد و بیاحترام رفت
با صدسلام آمد و با والسلام رفت
آتش دوباره پا روی کاشانهاش گذاشت
با روضهی شکستنِ در از خیام رفت
بعد از عطش فرات به پابوسیاش رسید
در اشکِ شرم، غرق شد و تشنهکام رفت
خلوتنشینِ پردهی ناموسِ کبریا
همراه شمر و حرمله در ازدحام رفت
دَه روز پیش کعبهی در انحصار بود
با آن مقام آمد و با این مقام رفت
مبعوث شد به گریه برای برادرش
پیغمبری که با سرِ سرخِ امام رفت
پایش رمق نداشت، نمازش نشسته بود
در حالت رکوع، به قصدِ قیام رفت
داغ حسین، روضهی یک خانواده بود
این داغدار، با تبِ چند انتقام رفت
زینب عقیلةالعرب آمد به کربلا
آیینهدار فاطمه، حیدر به شام رفت
خونگریههای ناحیه از این مصیبت است
سرچشمهی حلال، به بزم حرام رفت
#رضا_قاسمی
.
#واحد
#نوحه
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#سبک_کنار_قدمهای_جابر
به حمله به طعنه به غارت ، به آل علی شد جسارت
بیا روضه خوان از برامان ، بخوان روضه های اسارت
بخوان روضه از نیزه و سر ، ز چشمان ِ از غم شده تر
ز کعب نی و تازیانه ، ز سوز دل آل حیدر
اگر چه عدو شد ، اسیر حقارت
امان از اسارت ، امان از اسارت
یاحسین یابن الزهرا
---------
اگرچه به گودال غمها ، شده از جفا بی برادر
چه زیبا بُود در ره دین ، علمداری دخت حیدر
اگر چه خمیده ولیکن ، کجا میکند عجز و لابه
کند سرنگون کاخ فتنه ، به اعجاز نطق و خطابه
محبت به عالم ، نموده تجلی ، ز نور کلام ِ رأیتُ جمیلاً
یاحسین یابن الزهرا
-----
خدایا با سالار زینب ، تو ما را دچار ولا کن
همیشه دل عاشقان را ، اسیر غم کربلا کن
کمک کن به ما سینه زنها ، قسم بر غم شاه بی سر
شویم اهل امر ِ به معروف ، شویم اهل نهی ِ ز منکر
به راه ولایت ، حسینی بمانیم
فدایی راه ، خمینی بمانیم
یاحسین یابن الزهرا
#اسارت
#استادمجیدطاهری 🎤
👇
4_5994486284523929942.mp3
3.26M
💠 #تحلیل_مداحی
#حضرت_رقیه س
استاد #حاج_محمد_نوروزی 🎤
#موضوع : تسلط بر شعر عامل اثرگذاری بر مستمع
👇تحلیل #دکتر_محمد_فراهانی
4_5994486284523929940.mp3
4M
#تحلیل_مداحی
#حضرت_رقیه س
#استاد_حاج_محمد_نوروزی
تحلیل #دکتر_محمد_فراهانی
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
#موضوع : تسلط بر شعر عامل اثرگذاری بر مستمع
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#متن_روضه 👇
شامیان خوار مبینید مرا گوشه ی زندان
به خدا من گل گلزار خدابوی حجازم
بگذارید بگریم که شبیه است به زهرا
عمر کوتاه من و گریه ی شبهای درازم
اشک نگذاشت که در آتش فریاد بسوزم
گریه نگذاشت که در سوز دل خود بگدازم
خم ابروی تو محراب نمازم شده است
جان گرفتم به کف از بهر قبولی نمازم
همه خوابند و من غم زده بیدار تو هستم
شاهدم این گلوی بسته و این دیده ی بازم
چه شد آن کودک شامی که مرا زخم زبان زد
تا که در پیش نگاهش به وصال تو بنازم
رنگم از دوری روی تو پریده است وگر نه
من نه آنم که به طوفان بلا رنگ ببازم
ز سیلی صورتم نیلی چو میشد عمه میبوسید
چو رویم شعله میزد اشک می آمد به فریادم
یکی از روزها دخت یزید آمد به دیدارم
نترسیدم به پیشش با وقار کامل استادم
لباسم کهنه بود و طعنه ام میزد کنیز او
ولی من با سکوتم بر همه درس ادب دادم
#آموزش_مداحی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
.
.
#شور_امام_حسین
*شور ابی عبدالله(ع)*
*بند اول*
خدارو شکر شغل شریفی دارم/نوکریتون تموم کار و بارم/آرزومه شهید بشم توو راهت/موقع مرگ روو پاهات سر بزارم...
بیا منو بخر/آقا حرم ببر/دلگیرم
عاقبت یک شبی/وسط روضه ها/میمیرم...
تموم حاجتم/شده کرب بلات/اربابم
به حق مادرت/به اشک مادرم/دریابم...
///حسین واااای...///
*بند دوم*
دوباره دل گرفته و حزینه/آرزوشه تو صحن تو بشینه/باز بطلب بیام پای پیاده/کرب بلا حاجت من همینه...
شاه کرم حسین/ای دلبرم حسین/مهتابی
به دل نوکرا/به کل ماسوا/می تابی...
به یاد گنبد/قشنگ و ناز تو/میخونم
عاشقم عاشق/ضریح و گنبدت/می مونم...
///حسین واااای...///
*بند سوم*
حسین من چرا کفن نداری/حتی به تن یه پیرهن نداری/یه نانجیب انگشترت رو برده/واویلتا سر به بدن نداری...
با بغض و کینه ها/سر تو شد جدا/واویلا
با خنجر بی هوا/میزدش ضربه ها/واویلا
بعد تو نوبت/غارت خیمه ها/واویلا
زینب و میبرن/بزم حرامیا/واویلا...
///حسین واااای...///
#مهدی_ندرخانی کرج
👇
.
#نوحه
#شهادت_امام_سجاد
شده به پا دردلم، خیمه ی درد و بلا
اشک چهل ساله ام، چکیده برکربلا
قیام گریه ،به پا نمودم
دمی بدون، گریه نبودم
من پسر خون خدایم
حافظ خون شهدایم
به ذکر کرب وبلا، گرم عبادتم من
حافظ سرسبزی، باغ شهادتم من
به اشک خود ره، به ظلم بستم
سفیر خون ، حسین هستم
من پسر خون خدایم
حافظ خون شهدایم
زسلسله پای من، اگرچه سائیده شد
گردنم از سلسله، اگرچه رنجیده شد
غم وبلارا، به جان خریدم
سرپدر را به نیزه دیدم
من پسر خون خدایم
حافظ خون شهدایم
عمه میان مقتل، زود به دادم رسید
به یاری خداوند ، روح به جانم دمید
وگرنه آن جا ، جان داده بودم
برای مردن ، آماده بودم
حافظ خون شهدایم
من پسر خون خدایم
به راه شام کوفه ،هزار غم دیده ام
زکوفی وشامیان ، بسی ستم دیده ام
زخم زبان و، سنگ لب بام
زده بجانم ، شراره دشنام
من پسر خون خدایم
حافظ خون شهدایم
ز روی نی پدر بر، عمه نظاره می کرد
دیدۀ خودرا ز اشک، پر از ستاره می کرد
علم به دوش ،قیام او بود
کوه صبور تمام ام بود
حافظ خون شهدایم
من پسر خون خدایم
سرم اگرسوخت از، شراره ی شامیان
شرربه جانم زده، نظاره ی شامیان
امان امان از، درد و غم شام
محارم ما، درملاء عام
من پسر خون خدایم
حافظ خون شهدایم
خون دل ماشده، روان زچشمان ما
نیمه ی شب شد پدر، خرابه مهمان ما
امان زظلم ، بنی امیّه
مصیبتی شد، غم رقّیه
من پسر خون خدایم
حافظ خون شهدایم
من که جگرپاره از، کودک وگهواره ام
توهم بیا زهرکین برجگر پاره ام
نیامدی و،چه دیرکردی
مرا زهجران ،تو پیر کردی
من پسر خون خدایم
حافظ خون شهدایم
#سیدهاشم_وفایی✍
👇
65.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حسن_خلج 🎤
#علیرضا_خاکساری
#عاشورا
غروب کربلا شد و …
جور و ستم روا شد و…
دور و بر سه ، سه ونیم
قیامتی به پا شد و…
بـعدِ تمـامِ شُــهدا
نوبت شاه ما شد و…
وقـت نزول آیه ی
مصیبت و بلا شد و…
تمـامی سپـاه کـفر
دوباره هم صدا شد و…
خدا خدای نیزه و…
خنجرو دشنه ها شد و…
بـرای نـیزه دارها
حرمله رهنما شد و…
سـنگ روانه ی سرِ
عزیز مصطفی شد و…
به سوی قلب مضطری
سه شعبه ای رها شد و…
دهان خشک بسته ای
به زور نیزه وا شد و…
عدو رسید و چکمه ای
به روی سینه جا شد و…
دست به موی سر رسید
شمر چه بی حیا شد و…
دیـد ولـی نمی بُرَد
ز روی سینه پا شد و…
با لگدی به گُرده اش…
سوار بر قفا شد و…
یکی دوضربه هم که نه
وای خدا خدا شد و…
به ضربه ی دوازدهم
سر از بدن جدا شد و…
به خون پاک حنجرش
محاسنش حنا شد و…
وَ پیش روی خواهرش
سرش به نیزه ها شد و…
کـفن نبـود کـربـلا
صحبت بوریا شد و…
پیرهنش به جای خود
تنش چو نخ نما شد و…
به دست شوم گرگ ها
دوباره جابجا شد و…
پـس از قتـال نوبت
خیام نینوا شد و…
ظلم وجفا ز حد گذشت
غرور خواهرش شکست
***
جور و ستم روا شده
خون به دلِ خدا شده
حوالی ساعت سه
قیامتی به پا شده
بـعدِ تمـامِ شُــهدا
نوبت شاه ما شده
وقـت نزول آیه ی
مصیبت و بلا شده
تمـام لشکر دغا
یکسره یک صدا شده
نوبت رقص نیزه و…
خنجرو دشنه ها شده
سـنگ روانه ی سرِ
عزیز مصطفی شده
بسمت قلب مضطرش
سه شعبه ای رها شده
دهان خشک و بسته اش
به زور نیزه وا شده
خدا ببین که چکمه ای
به روی سینه جا شده
دست به موی سر رسید
شمر چه بی حیا شده
تیغ نمی بُرَید، پس
ز روی سینه پا شده
وِرا نمود پشت و رو
مسلط از قفا شده
.
📝#شور #حضرت_رقیه علیهاسلام
🏴#پنجم_صفر ۱۴۰۳
📝بند اول
برا عبادت، بگو رقیه
نماز اباالفضل، وضو رقیه
لبخند عمو، بسته به لبخند رقیه
زندگی ما، به یه نگات بنده رقیه
آخ اگه دلم، خراب روضهی تو باشه
دیگه چی میخواد، به خدا اینم از خداشه
شافعهی محشر، ای نوهی حیدر
هستیِ اباالفضل، عشق علی اکبر
سیدتی۳، ای گل معطر
رقیه جان، سیدتی
📝بند دوم
شیرین زبونِ، حرم رقیه
ای عشقِ صاحب، علم رقیه
دنیا واسه من، معنی نداره بی رقیه
میسازه همه زندگیمو بی بی رقیه
من نوکرتم خانوم سه ساله منو دریاب
اِی جونم فدات ستارهی شبهای ارباب
آبروی عالم، ذکر روی پرچم
نام تو رقیه، نغمهی دمادم
سیدتی ۳، دلخوشی قلبم
رقیه جان، سیدتی
📝شعروسبک:
مجتبی عبداللهی(قم)
یوسف کیانی
.👇
شور . برا عبادت، بگو رقیه - @amirboroumand_channel| کربلایی امیر برومند.mp3
9.21M
🎙بانوای: #کربلایی_امیر_برومند
🎼سبک: #شور
🖊#شب_سوم_محرم ۱۴۰۳
#براعبادتبگورقیه
''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''
.
#اسارت
#محرم_۱۴۰۳
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
نوحه و دم نمیشود پنهان
موج پرچم نمیشود پنهان
ساحت سوگواریت ای سر
در دو عالم نمیشود پنهان
پسرت گفت نسل مکه منم
شور زمزم نمیشود پنهان
دلربایی به روی نی حتی
گیسوی خم نمیشود پنهان
گرچه خاکستری و آشفته است
این موی کم نمیشود پنهان
در تن پاره پاره ات رَد سُم
همچنان سَم نمیشود پنهان
گرچه پنهانی ای نهان در زخم
این همه غم نمیشود پنهان
نه به یک معجر این کبودی ها
با دو تا هم نمیشود پنهان
دخترت از نگاه نامحرم
گر نباشم نمیشود پنهان
میچکد خون ز گوشه ی چشمم
دیده در نم نمیشود پنهان
آنقدر زخم دارم این ایام
که به مرهم نمیشود پنهان
تا نبینی که چادرم خاکی است
سعی کردم نمیشود پنهان
رو گرفتم ز تو چو مادرمان
زن زِ محرم نمیشود پنهان
سعی کردم چه سود ، رنگ سیاه
در محرّم نمیشود پنهان
اشک من را کسی ندیده ولی
کمر خم نمیشود پنهان
#محمد_علی_بقایی✍
.
.
#پیش_زمینه
از ازل تا به ابد فاطمی ام
اهل کوی قمر هاشمی ام
بزودی با جمع این سینه زنا
میریم از حسنیه تا کربلا
حسین یا حسین«ع»
با رفیقا همه همنوا میشیم
دوباره عازم کربلا میشم
خادم حسنیه معظم
حضرت فاطمه الزهرا میشم
میخونیم با پرچم شاه غریب
از کنار شارع حی النقیب
نوحه و دم میگیریم توو اربعین
توی موکب از یل ام بنین
ای اهل حرم میر و علمدار و نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
حسین یا حسین «ع»
#مجید_مرادزاده ✍
👇
.
🏴 #محرم۱۴۰۳
#شور_امام_حسین
#امام_حسین سلام الله علیها
#شب_جمعه
#حجت_الاسلام_شیخ_علی_عالمی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یارا ، یارا ، دلم شده اسیر این دنیا
کشتی امن حسین "وُسیلةُ السُّعداء" ۲
هوای کربلا به سر داریم / به سوی تو میل سفر داریم
دلیل ما قیام عاشوراست / اگر به دل شوق خطر داریم
سرگذشت غمت تا ابد جاودان
کربلا مبدأ شور آزادگان
«یا ابا عبدالله الحسین روحی لک الفدا»
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
جانا ، جانا ، رسانده ای به گوش جان ما
عاشقان شهادت "فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا" ۲
مسیر تو مسیر شیدایی / شهادتت در اوج زیبایی
در اوج داغ کربلا اما / حماسه ات بود تماشایی
انقلاب تو جرئت به ما داده است
هم قسم با تو شد هر که آزاده است
«یا ابا عبدالله الحسین روحی لک الفدا»
.👇