eitaa logo
بانو نگار
509 دنبال‌کننده
294 عکس
82 ویدیو
6 فایل
رسانه بانوان انقلاب اسلامی ارتباط با ما👇 @elhamghafari @Abaspoor98 انتشار مطالب با ذکر نام کانال مجاز است.
مشاهده در ایتا
دانلود
بانو مجتهده زهره صفاتی در گفت‌وگوی اختصاصی با مفتاح:(بخش نخست) نیازمند مدرسه تخصصی فقه بانوان با نگاه اجتهادی هستیم/ با چریکی درس خواندن نمی‌توان به عمق مباحث پی‌برد. 📖 بانو مجتهده زهره صفاتی در گفت‌وگوی اختصاصی با مفتاح تأکید کرد؛ ✅ سطوح علمی حوزه‌های علمیه خواهران همانند حوزه‌های علمیه برادران است. ولی مسلما خلأهای وجود دارد که باید بیشتر به فکر پر کردن آن‌ها باشیم. ✅ موضوع نخست این‌که اخلاق عملی باید در حوزه‌های علمیه برادران و خواهران بیشتر تقویت شود، اگر ما مزین به اخلاق عملی نشویم علوم اسلامی نمی‌تواند تأثیر خود را داشته و جایگاه صحیحی را پیدا کند. ✅ برای رشد طلاب خواهر افزون بر علوم جانبی که در حال فراگیری آن هستند، نیازمند حوزه فقاهتی هستیم که بسیار جای آن خالی است. با وضعیت موجود نمی‌توان این خلأ را پر کرد. ✅ حوزه فقاهت پیچیدگی‌های خاص خود را دارد، به همین دلیل نیازمند کار کردن بر روی نیروهای کارآمد هستیم، چون مراتب اجتهاد نیازمند تمهیدات علمی خاص و ویژه است و به تعبیر استادمان حضرت آیت‌الله سبحانی با چریکی درس خواندن نمی‌توان به عمق مباحث پی برد. ✅ ما مقدمات مدرسه تخصصی را فراهم کردیم و إن‌شالله در آینده نه چندان دور مدرسه تخصصی فقه بانوان با نگاه اجتهادی را راه اندازی می‌کنیم. ✅ یکی از نظرات مقام معظم رهبری این است که ما باید‌ یک مرکز عالی و بالادستی داشته باشیم تا بتواند زیر مجموعه‌های خود را پاسخ دهد که متأسفانه هنوز محقق نشده است. 📕 متن کامل: http://meftaah.com/?p=22608 @Banounegar
بانو نگار
📌خوانشی واقعی ومبتنی برعرف ایرانی اسلامی در حقوق وتکالیف زوجین نسبت به یکدیگر در قانون مدنی وسایر قو
📌خوانشی واقعی و مبتنی بر عرف ایرانی اسلامی در حقوق و تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر در قانون مدنی و سایر قوانین موضوع با نگاه به اجرای آن در محاکم خانواده 📌 یادداشت پنجم... در ادامه بازخوانی و بازتحلیل مبتنی بر رویکردهای مختلف به زن و شرایط تاریخی تصویب هر ماده ناظر به کارکرد واقعی مواد قانونی و بایسته‌های امروز زندگی زنان ایرانی به ماده 1105 قانون مدنی که در حوزه نظری رویکرد فمینیستی و برابری خواه به شدت با آن چالش دارد، می‌پردازیم. ماده‌ای که ریاست زندگی مشترک را از *خصایص مرد* می داند. اگر این ماده بدون توجه به مواد متعاقب آن مورد تحلیل انتزاعی قرار گیرد می‌توان به رویکرد فمینستی حق داد اما در یادداشت‌های قبل از ایده اسلام درخصوص زن، یعنی فراتر از نقش او به عنوان همسر در همه نقش‌ها اعم از اجتماعی و سیاسی و نقش‌های خاص و ویژه او در ساحت جنسیتی نظیر همسری، مادری، خواهری، دختری و نیز ایده عدالت جنسیتی به عنوان رویکرد اسلام به زن به عنوان انسان و تاثیر آن در قوانین موضوعه و ایضا ضرورت تنقیح و تصحیح و نسخ بعضی مواد ناظر به همین ایده اصیل اسلامی سخن گفته‌ایم. 📍در ماده 1105مقنن از یک اصطلاح دقیق استفاده کرده و آن *خصایص* است که حکایت از یک ویژگی وامر ذاتی وفطری دارد لیکن طبع عدالت طلب انسان به راحتی تسلیم نمی‌شود لذا مقنن برای رفع این چالش به مردی که خصلت ریاست طلبی‌اش را به رسمیت شناخته تکالیف مصرحی را برای او تعبیه کرده است، تا احساس تبعیض و ناعدالتی و نابرابری در زن ایجاد نشود، لذا محل نزاع با فمنیست‌ها همین جا متبلور می‌شود: روح حق طلب انسان و زن وقتی که در عمل و عالم واقع در برابر مردی قرار می گیرد که مکلف به تامین نیازهای او مطابق مواد 1106و1107 قانون مدنی می‌باشد، این ریاست را در ترازوی عدالت قرار می‌دهد و حتی با نگاه مادی و اقتصادی هم توجه کند، مثلا شبیه شرکت و سهام، این جایگاه را حق مرد می‌داند، اما چرا برونداد این مواد و نتایج آن در محاکم به سیاق این تحلیل و تفسیر ذایقه زنان را شیرین وروح آنها را اقناع نمی‌کند و قوانین حوزه حقوق زن را مردانه و خارج از عدالت می‌دانند؟ 🌱حقیقت نظر و رویکرد قوانین در حوزه خانواده چه قبل از انقلاب اسلامی چه بعداز انقلاب مبتنی بر شریعت بوده و قایل به عدالت جنسیتی که ناظر به رویکرد انقلاب اسلامی و فراهم کردن شرایط برابر برای بروز و ظهور استعداد بانوان و به رسمیت شناختن نقش‌های سیاسی اجتماعی برای، او در حوزه فقه اجتماعی و پاسخگو، به نیازهای متناسب با این نقش‌ها شاهد تحول هم‌پا و مستغنی نبودیم. 📍لذا در شرایط کنونی که هنجارهای تحمیلی سبک زندگی های مدرن بقای خانواده و تامین نیازهای اولیه را مستلزم شاغل شدن زنان کرد که البته در نظریه کلی اسلام، استقلال اقتصادی زن مساله غیر دینی و غیراسلامی نمی‌باشد؛ نمی‌توان صرفا به تفسیر و تعریف سنتی از این مواد قانونی بسنده کرد و ازطرفی زنی که مرد رییس خانواده‌اش نیازهای قانونی وتصریح شده در مواد 1106 و 1107 قانون مدنی را قادر نیست تامین کند از حق قانونی وشرعی خود مبنی بر اختیارشغل استفاده میکند ودر اولین بزنگاه اختلاف ذیل تفسیر سنتی از ماده 1108 قانون مدنی احتمالا وظایف زوجیت را تماما انجام نداده و از دریافت نفقه محروم می‌شود! لشکری از مواد قانونی رو در روی هم شمشیر می‌کشند تا شمشیر استدلال کدام برنده تر باشد که تشیید مبانی خانواده را که مشترکا ملتزم به رعایت آن بودند، ذبح کنند. قانون محترم و دارای ارزش ذاتی و درونی، لاجرم باید بتواند از اهداف مقنن خود صیانت کند. 📌ادامه دارد... سکینه السادات پاد دانش پژوه مقطع دکتری حقوق عمومی –وکیل پایه یک دادگستری – عضو کمسیون بانوان و خانواده مرکز وکلا خراسان رضوی @Banounegar http://eitea.com/Banounegar
📌خوانشی واقعی و مبتنی بر عرف ایرانی اسلامی در حقوق و تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر در قانون مدنی و سایر قوانین موضوع با نگاه به اجرای آن در محاکم 📍یادداشت ششم قانون محترم و دارای ارزش ذاتی و درونی، لاجرم باید بتواند از اهداف مقنن خود صیانت کند. لذا نویسنده که بارها وبارها در محاکم خانواده با همه این مواد بحث وجدل و مناظره کرده است معتقد به وجود خلاهای قانونی متناسب با وضعیت واقعی وحاکم بر روابط خانواده های امروزی ایرانی است. 📍ایده و نظریه عدالت جنسیتی نمی تواند مبتنی بر بخشی از قوانین که تصویب آن به دوره اول قانون گذاری ومبتنی بر رویکرد سنتی به زن ونقش محدود او در خانواده است محقق شود ، زنی که قرار است با نقش وتکلیف برابر برای تشیید مبانی خانواده مساعدت کند و برای اداره امور مالی ومادی زندگی وگاهی فراتر به دلیل استعداد فاخر و نیز نقشی که انقلاب اسلامی برای او در اداره اجتماع قایل شد کماکان حقوقش اسیر موادی از قانون باتفسیر ورویکرد سنتی به زن تضییع شود . ❗️برای حل این مسایل نهادها و متولیان مشخصی می بایست به سرعت به نسبت نقش قانونی خود ورود کنند و نهادهای حاکمیتی متولی امر نظارت و فعالین مدنی وکنشگران تخصصی نیز با دقت بر کار انها نظارت کنند وترک وظیفه قانونی انهارا پر هزینه کنند. 📌به عنوان مثال حوزه های علمیه بانوان باید طرح وایده خود را درخصوص مسایل جدید وتعارض وظایف زوجین نظیر ضرورت اشتغال بانوان از یک طرف و بحث حق قانونی تمکین مرد از طرف دیگر ونیز اقتضائات طبیعی اشتغال وتحصیل به عنوان مثال خروج از کشور را چگونه وبا چه مکانیسمی در قالب ایده عدالت جنسیتی حل می کنند . 📍مجلس شورای اسلامی سلسله مسایل حوزه خانواده و نقطه ثقل کانونی آن زوجین را بر اساس چه رصد دقیق وعلمی و واقعی انجام می دهد . 📍قوه قضاییه در تفسیر قضایی محاکم وقضات خانواده براساس نگاه شاخص ومعیار زن در تراز اسلام وانقلاب چقدر دقت دارد و عدالت جنسیتی را چگونه در شرایطی که ادله اثبات محدود دعوی زن را ناتوان از اثبات می کند دایر مدار حکم خود قرار می دهند . برای رسیدن به نقطه مطلوب بایسته هایی باید محقق گردد... ✍ سکینه السادات پاد وکیل پایه یک دادگستری -عضو کمیسیون بانوان وخانواده مرکز وکلا خراسان رضوی-عضو هیات تحریریه بانو نگارودانش پژوه مقطع دکتری حقوق عمومی @Banounegar https://t.me/Banounegar
من وجود مردسالاری را تأیید می‌کنم. هرچند در این‌که این مردسالاری چگونه عمل می‌کند پرسش‌های تعدیل‌گرانه‌ای دارم که اینجا از آن می‌گذرم. اما به هر صورت می‌پذیرم جهان با دور نگاه‌داشته شدن زنان از تولید معنا، به نحو فزاینده‌ای مردانه شده. برخی از عرصه‌ها البته واقعاً بهتر است بر دوش مردان تکلیف شود، اما برخی دیگر ابتکار مردان بوده و لذا به نام مردان هم سند زده شده؛ حال آن که هیچ ضرورت انسانی‌ای، اقتضاء بودن آن را توجیه نمی‌کند. دنیای مدرن با پیشرانه‌های مردانه در عرصه فرهنگ به تولید انبوه همت گماشته، بی‌آنکه مشخص باشد نسبت آن عرصه‌ها با انسان و کمال او در چیست؟ تنها به دلیل این‌که هست و بسیار هست، بدیهی و لازم فرض می‌شود. به هر ترتیب اتمسفر مردانه با تمام هنجارهایش عرصه‌های وجودی زن را فشرده و در تنگنا قرار داده؛ مثل یک گازی که نشت کرده و تمام اتاق‌ها را از آن خود می‌کند. حال، زنان می‌توانند جهان مردان و مردانه شده را از آنها باز پس بگیرند و در نهایت به سهمی برابر برسند، و نیز می‌توانند جهانِ خود را خلق کنند و از فشار معانی مردسالار بکاهند و در کنار آن، و نه در درون آن خود را جانمایی کنند. تفاوت در چیست؟ در راهبرد نخست، زنان در گفتمان مردانه هضم می‌شوند و به بهای یک مبارزة حسابی، جامعه مردانه را به پذیرش خود وادار می‌کنند؛ یعنی فیزیک زن در قلمرو متافیزیک مردانه جای می‌گیرد؛ چیزی که با آن مخالفم. در راهبرد دوم اما، این گفتمان زنانه است که در برابر مردسالاری و جهان مناسب مردان متولد شده و رشد کرده و فربه می‌شود. یعنی یک گاز دیگر با مختصاتی تقریباً متفاوت سعی می‌کند در اتاق‌ها نفوذ کرده و با گاز قبلی به تعادل برسد (معنا و فرهنگ را به گاز تشبیه کردم). در رویکرد اول که بیشتر به تقریر فمینیستی از استراتژی احیای حقوق زنان قرابت دارد، پرسش مرکزی این است که آیا «زن هم می‌تواند» یا خیر؟ و در پاسخ تلاش می‌کنند به این سؤال پاسخ مثبت بدهند. درصورتی‌که ارزشمندی توانستن و نتوانستن زنان در این امور علی‌السویه است. گیرم که می‌تواند. ثم ماذا؟ اما در تقریر دوم که من آن را به رویکرد انقلاب اسلامی مربوط می‌دانم، پرسش اصلی این است که «کیفیت دنیای زنانه که می‌تواند در کنار دنیای مردانه یک جهان مطلوب، متعادل و ایدئال (سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا)، را رقم بزند چیست؟» مثال بزنم: جهان ناب زنانه را ما چه زمان بهتر کشف کردیم و در کجا بود که این صدف کمی برایمان دهان گشود و درخشید؟ در مبارزات انقلاب اسلامی، در دفاع مقدس و ... زنان کاری متفاوت از مردان کردند. زنان مواجهه‌ای متفاوت با مسائل کردند؛ که اگر چنین نمی‌کردند توازن این جهان انسانی (و پیروزی) میسر نبود و نتیجتاً در آن عرصه‌ها شکست می‌خوردیم. زنان هرکجا پا به عرصه گذاشتند و خلق معنا (و نه مصرف معنا) کردند، و هرکجا کنش و زایش کردند، توانستیم یک روح جمعی مبارک را تجربه کنیم و توانستیم سهم اختصاصی زنان را قدر بدانیم. دقیقاً به همین دلیل است که مبارزه زینب کبری (س) با اباعبدالله (ع) ضمن عدم تشابه اما به همان میزان مهم و برای ما جذاب است؛ بنابراین، معتقدم حرکت جمعی ما نه فقط در بحران‌ها، بلکه مستمراً بدون دنیای زنانه لنگ خواهد بود. زنان باید باشند و کنش کنند و جهانشان را بسازند. ✍مهدی تکلو https://t.me/Banounegar @Banounegar
بانو نگار
📌 نقش مادران ائمه هدی( علیهم السلام) در جامعه پردازی شیعی 📎 یادداشت 1 ⬅️ مادران ائمه علیهم السلام
📍نقش مادران ائمه هدی در نظام سازی جامعه ی شیعی یادداشت۴: بانو حمیده مصفا بررسی و توجه به تاریخ و سیره مادران امامان شیعه (علیهم السلام) به عنوان بهترین زنان زمان خود که مصداق «ارحام المطهره» می باشند و نوع تعامل امامان معصوم(علیهم السلام) با ایشان همواره یکی از خلاءهای معرفتی و مطالعاتی در حوزا مسائل زنان در کشور بوده است. همچنان که قبلا اشاره گردید سعی می شود در طی سلسله یادداشت هایی به این مهم پرداخته شود. بانو "حُمَیّدِه مصفا" همسر امام صادق(علیه السلام) و مادر امام موسی کاظم(علیه السلام) از کنیزان بربر و اهل مغرب بودند. به طور کلی مادران ائمه اطهار علیهم السلام به دو قسم آزاد و کنیز تقسیم می شوند که هر یک در جایگاه ویژه خود به نقش آفرینی پرداخته اند. انتخاب کنیز به عنوان همسر و مادر امام توسط ائمه معصوم می تواند چند دلیل می تواند داشته باشد: - جهت تکریم و تعظیم طبقه و قشری از جامعه که همواره مورد تحقیر و توهین قرار می‏گرفتند. - ایجاد زمینه پیوند زناشویی برای کنیزان با حرمت بخشیدن به آنان پس از حضور در خانه امام با ایجاد الگوی برتر. - کنیزان مورد نظر که افتخار مادری ائمه را یافتند، قابلیت ها و استعدادهایی داشتند و بر اساس همان قابلیت ها و استعدادها، برگزیده و به عنوان مربی امام معصوم انتخاب شدند. - سیره پیامبر (ص) و معصومان پیش از امام صادق (ع)، ایحاد زمینه آزادی و یا کامیابی قشرهای مستضعف جامعه بود؛ چنان که پیامبر (ص) بانوان اسیر را آزاد می فرمودند و در صورت تمایل خودشان با آن ها ازدواج می کرند. بر این اساس از زمان بانو حمیده مصفا به بعدهمسر مادر امامان شیعه همگی کنیز بودند(هفت امام). بر اساس روایات تاریخی امام باقر علیه السلام، هشام بن احمر را جهت خریدن بانو رهسپار نمودند. امام باقر (ع) پس از خریداری بانو حمیده، شکر الهی به جای آوردند که این نشان دهنده اهمیت ورود بانو حمیده به خاندان ولایت است. از مجموع روایات مستفاد می شود، فرشتگان- بر اساس حکمت الهی برای پذیرش و پرورش امانت بزرگ خداوند یعنی امام (ع) - باو را نگاهبانی کرده اند. بانو حمیده در بیانات معصومین بسیار مورد تقدیر قرار گرفتند؛ امیر مومنان علی علیه اسلام بر منبر کوفه در وصف حضرت مهدی(عج الله) فرمودند: «کأني یابن حمیدة قد ملأها عدلا و قسطا»؛ گویا پسر حمیده را می بینم که زمین را از عدل و قسط پر می کند. شیخ طوسی، می نویسد: «این که صاحب الأمر را فرزند حمیده که مادر امام موسی بن جعفر (ع) است نامیده اند، مثل آن است که وی را فرزند فاطمه (س) دانسته اند. امام باقر (ع) پس از پرسیدن نام حمیده به وی می فرماید: «در دنیا پسندیده و در آخرت ستایش شده هستی».در روایت دیگری آمده، وقتی امام باقر (ع) از دوشیزه بودن حمیده و علت این امر آگاه می شود، می فرماید: «ای اباعبدالله! حمیده بانوی کنیزان، مهذب و وارسته و هم چون شمش طلا، خالص و پاک از پلیدی هاست. پیوسته فرشتگان الهی او را حفظ کرده اند تا به دست تو رسید و این کرامتی از ناحیه خداوند متعال است». با بررسی منابع تاریخی در خصوص نقش آفرینی بانو حمیده مصفا در طول عمر پر برکتشان می توان به ۳ ویژگی منحصر به فرد ایشان اشاره نمود: ۱_مقام مادری امام معصوم ۲_مقام علمی بانو ۳_مقام وکالت امام ۴_مقام وصایت امام ادامه دارد... ✍ زهرا عباسپور @Banounegar
📍نقش مادران ائمه هدی در نظام سازی جامعه ی شیعی یادداشت۵: بانو حمیده مصفا ۱- مقام مادری امام از مهم ترین ویژگی های ایشان، داشتن مقام والای مادری معصوم را می توان برشمرد. بر اساس گزارشات موجود بانو حمیده در بازگشت از سفر حج و در مکان ابواء (بین مکه و مدینه و محل قبر بانو آمنه) امام موسی کاظم علیه السلام را به دنیا آوردند. از امام صادق علیه السلام نقل شده است که خداوند پسری به من بخشید که بهترین مخلوق اوست و حمیده درباره او خبری به من داد که من از وی بدان داناتر بودم . فرمود:حمیده خبر داد که چون نوزاد به دنیا آمد دستانش را بر زمین نهاد و سرش را رو به آسمان گرفت . من نیز بدو گفتم که این علامت رسول خدا و علامت امامت است. 2- مقام علمی بانو حمیده مصفا بر اساس روایاتی که در منابع معتبر دیده می شود، امام صادق (ع) به عبدالرحمان بن حجاج، از شاگردان آن حضرت که در مورد کیفیت انجام دادن مناسک حج برای فرزند خردسالش پرسید، فرمود: « کنیزی را نزد حمیده مصفاه بفرست و احکام حج کودک را از او بپرس». کنیز او نزد حمیده می رود و پاسخ حمیده در مورد کیفیت اعمال حج کودک، در منابع فقهی به عنوان مبنا قرار می گیرد. این برخورد امام، حاکی از اعتقاد آن حضرت به آگاهی فقهی و قدرت و توانایی پاسخ گویی به مسائل فقهی توسط بانو حمیده است. از سوی دیگرارجاعِ افراد توسط امام، به بانو نشان دهنده ی اهتمام امام معصوم در جهت اعتمادسازی و اعتبار سازی بانوان مجتهده در میان مردم است. هم چنین بانو حمیده مصفا راوی چندین حدیث است از این رو نامش در منابع رجالی دیده می شود. احادیث او در کتبی همچون کافی، تهذیب الاحکام و الغیبه شیخ طوسی و آثار شیخ مفید آورده شده است. ۳_ مقام وکالت امام بر اساس منابع روایی امام کاظم علیه السلام فرمودند هر گاه امام صادق علیه السلام می خواستند حقوق اهل مدینه را بپردازند مادرشان ام فروه و همسرشان حمیده مصفا را برای این کار می فرستاد. از حدیث مذکور می توان میزان اعتماد امام صادق (ع) به همسر بزرگوارش، بانو حمیده را دریافت؛ به علاوه، انجام دادن این کار در اوضاع سخت سیاسی - اجتماعی و فرهنگی آن دوره، به تدبیر و دانش و شجاعت نیاز داشت و اگر این ویژگی ها در بانو نبود، امام وی را برای اعطای حقوق مردم نمی فرستاد. 4_ مقام وصایت امام بر طبق منابع تاریخی، منصور عباسی پس از آن که دستورکشتن امام صادق (ع) را می دهد، از فرماندار مدینه می خواهد تا وصیت امام صادق (ع) را ببیند تا پس از شناسایی وصی آن حضرت، او را بکشد. فرماندار مدینه پس از دیدن اسامی افرادی که در وصیت نامه امام به عنوان وصی از آن ها یاد شده، برای منصور دوانیقی می نویسد که جعفر بن محمد پنج نفر را به عنوان وصی انتخاب کرده است : منصور داونیقی، محمد بن سلیمان، عبدالله بن جعفر و موسی بن جعفر (دو پسرش) و حمیده (همسرش). گرچه وصیت امام به چهار نفر دیگر غیر از موسی بن جعفر (ع)، حرکتی سیاسی برای حفظ جان امام پس از خویش و از باب تقیه بوده، اصل این عمل در مورد بانو حمیده، نشان دهنده عظمت شخصیت این بانو و جایگاه و مقام او نزد امام و نیز مردم عصر اوست. با توجه به اوضاع سیاسی - اجتماعی و فرهنگی شیعیان در دوره ای که این بانو در مدینه می زیست، نقش وی احتمالا باید بسیار پررنگ تر و برجسته تر از آنچه در گزارش ها آمده، باشد اما به دلایل سیاسی و نیز وجود حریم ویژه بانوان حرم اهل بیت میزان گزارش هایی که در دست است، اندکی ما را در تبیین شخصیت بانو یاری می کند. از زمان مرگ و محل قبر بانو حمیده گزارشی در دست نیست و تنها می توان گفت حداقل تا سال ١٤٨ قمری در قید حیات بوده است . ✍زهرا عباسپور @Banounegar
📌 زن در گفتمان سنت گرای دینی 🔗یادداشت اول 🔒 یکی از ویژگی های زن در گفتمان سنت گرای دینی همانطور که قبلا اشاره شد؛ موجودی،شر، ناقص در ایمان، ناقص در عقل و ناقص در اموال می باشد. از این رو مردان را از مشورت با زنان هرچند نیکو نیز بر حذر می دارد. این تعابیر به نقل از پیامبر اکرم صلی لله علیه و آله و امیرالمومنین علیه السلام در کتبی همچون وسائل الشیعه، لایحضره الفقیه،بحار الانوار، نهج البلاغه و ....درج گردیده است. ❗می توان گفت این گونه روایات علاوه بر این که دستاویزی برا جنبش های فمنیستی جهت تخطئه دین گردیده است در متون تفسیری و حتی فقهی مسلمانان نیز بی تاثیر نبوده است. اولین پرسشی که برای هر مسلمان معتقد پیش می آید این است که تعارض باور به این کاستی ها با برخی از آیات قرآن که خلقت واحده برای زن و مرد قایل است و خلقت خداوند را احسن می داند چگونه قابل جمع است؟! ♦️از میان این احادیث، خطبه 80 نهج البلاغه بیش از دیگر روایت ها مشهور است. متن این حدیث بدین شرح است: مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْإِيمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ. فَأَمَّا نُقْصَانُ إِيمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ فِي أَيَّامِ حَيْضِهِنَّ، وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَيْنِ كَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ، وَ أَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِيثُهُنَّ عَلَى الْأَنْصَافِ مِنْ مَوَارِيثِ الرِّجَالِ. فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ، وَ لَا تُطِيعُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ حَتَّى لَا يَطْمَعْنَ فِي الْمُنْكَر. اى مردم، بدانيد كه زنان را ايمان ناقص است و بهره منديهايشان ناقص است و عقلهايشان ناقص است. اما ناقص بودن ايمانشان از آن روست كه در ايام حيض از خواندن نماز و گرفتن روزه معذورند و ناقص بودن عقلهايشان، بدان دليل است كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد است و نقصان بهره منديشان در اين است كه ميراث زنان نصف ميراث مردان است. از زنان بد بپرهيزيد و از زنان خوب حذر كنيد و كار نيك را به خاطر اطاعت از آنان انجام مدهيد، تا به كارهاى زشت طمع نكنند. 🍃جهت تبیین آن بسیاری دست به تعبیراتی زده اند از جمله اینکه حضرت این جملات را ناظر به شرایط "جنگ جمل" و حضور "عایشه" در این جنگ و به جهت نکوهش وی بیان نموده اند، هر چند این سوال پیش می آید که "طلحه" و "زبیر" به عنوان عوامل اصلی این جنگ ار نقش پر رنگ تری در این فتنه داشته اند پس مردان به این تعبیر شایسته تر بوده اند و از این رو بیان این دلیل به نظر ناقص می باشد. از سوی دیگر عده ای به بیان تعریف انواع عقل و تقسیم آن به عقل عملی و نظری پرداخته و بیان داشتند مراد در این روایات "عقل نظری" است و در عقل عملی زن و مرد را برابر دانسته اند. هر چند توضیح دیگری جهت ناقص الایمان بودن زن و پرهیز از مشورت با آنان در این دسته از تبیین ها دیده نمی شود. ⭕خلاء تبیینی این احادیث و تعارض این دسته از روایات با روح حاکم بر قرآن کریم و سیره رفتاری معصومین علیهم السلام این دسته از تعابیر را که با هدف تبیین، سالیان سال است نقل محافل بسیاری از خطبا و حکما و دوره های تخصصی و ... گردیده است. از این رو سعی می گردد با استفاده از نقد حدیثی و ارائه فضای فرهنگی اجتماعی زنان در زمان ثبت این احادیث وجه دیگری از رسوخ این نگرش به زن در متون اسلامی را بررسی نماییم. از آنجا که حدیث به عنوان دومین منبع شناخت دستورات دین می باشد می توان با توجه به جایگاه و نقش ویژۀ حدیث، به پاکسازی اخبار از جعلیات و تحریفات اقدام شود در این راه لازم است به بحث و نقد کتابهای حدیث، سیره، تاریخ، رجال هم از نظر سند و هم از نظر متن و محتوا با همانندشان پرداخته شود تا بتوان به نتایج قابل قبولی در این موضوع دست یافت. جهت رسیدن به این مهم سعی گردیده با استفاده از روش نقد بیرونی حدیث(نقد سند حدیث) به بررسی این خطبه بپرازیم . ادامه دارد... ✍🏻زهرا عباسپور @Banounegar
📌زن در گفتمان سنت گرای دینی 🔗یادداشت دوم 🍂 خطبه 80 نهج البلاغه که توسط سید رضی جمع آوری شده است به لحاظ تاریخی در کتب پیش از سید رضی هم ذکر شده است. نکته جالب آنست که این خطبه بخشی از یک نامه ی طولانی و مفصل امام است که سید رضی آن را قطعه قطعه کرده و در قالب چند خطبه و نامه آورده است، صرف نظر از اینکه تقطیع چقدر می تواند فهم نامه را با مشکل رو به رو سازد. به لحاظ سند، اختلاف تعابیر متن نامه در منابع پیش از نهج البلاغه نیز جای تامل دارد. 🌿در واقع این خطبه، بخشی از نامه ایست که امام پس از دریافت خبر شهادت محمد ابن ابی بکر نگاشته اند. امام پس از شنیدن خبر کشته شدن محمد ابن ابی بکر بسیار ناراحت می شوند و در همین وضعیت عده ای از یاران ایشان در خواست میکنند امام نظرشان را نسبت به ابوبکر، عمر و جریانهای پس از رحلت پیامبر (ص) اعلام فرمایند. به هنگام نوشتن این نامه امام ده نفر از یارانشان را گواه گرفتند. محتوای این نامه یک دوره تاریخ سیاسی پس از رحلت پیامبر (ص) تا سالهای پایانی عمر مبارک امام علی (ع) است و ظاهرا امام در هنگام شرح حوادث جنگ جمل و بیان نقش عایشه آن را در قالب یک نتیجه از حضور عایشه در این جنگ بیان می فرماید. ❗نکته مهم آنکه مهم ترین منبع این نامه پیش از سید رضی درکتابهای "الامانه و السیاسه "از ابن قتیبه (متوفی 276 ق ) و "الغارات ثقفی" (283 ق) است. در این دو کتاب متن این نامه مفصل آمده و جالب آنکه در قسمت مباحث مربوط به جنگ جمل قسمت مذکور ( خطبه 80 ) اصلا نیامده است ! اما در منابع بعد از این دو کتاب این بخش به محتوای کتاب اضافه شده است که قدیمی ترین آنها المسترشد طبری آملی (326 ق) است که دقیقا این بخش را برای اولین بار در ضمن نامه اضافه کرده است و پرسش مهم آنست که چگونه درمنابع 50-60 سال پیش این بخش موجود نیست اما به یکباره در کتاب طبری آملی این بخش اضافه می¬شود ؟! نکته مهم دیگر آنکه نامه با این سند در المسترشد آورده می شود: "رَویَ الشَعبی عَن شُریحِ هانی..".در مورد شعبی که همان عامر بن شرحبیل است در کتب رجالی توثیق یا مدحی دیده نمی شود گرچه در معجم الرجال به نقل از سید تفریشی آمده است « هُوَ مَذمومٌ عِندَنا وَ هُوَ الخَبیثُ الفاجِر الکَذاب ». سیدرضی در کتابهای خصایص الائمه (ص 100) و نهج البلاغه خطبه (خطبه 80) این بخش را بدون سند می آورد و سایر بخش های نامه مفصل امام را به هفت خطبه و نامه دیگر منتقل می کند. ❗️دقت در اسناد این روایات نشان می دهد که هیچ یک از احادیث سند متصلی ندارند و سید رضی هم در دو منبع خود آنها را بدون سند نقل نموده است. سایر منابعی که بعد از سید رضی این احادیث را از نهج البلاغه نقل نموده اند نیز به طور طبیعی فاقد سند هستند. گرچه روایات یاد شده با موضوع فوق در کتاب های معتبری آورده شده اند ولی اکثر این کتب روایات را بدون سند ذکر کرده اند. برخی محققان معتقدند که برای این احادیث سند متصلی وجود ندارد و منبع قابل استنادی ندارد. 🔺بر اساس مطالب بیان شده و نقد بیرونی حدیث در میابیم این خطبه از آنجا که دچار ضعف ماخذ، گسست سند و درغگو بودن روای است از حیث اعتبار ساقط است. هر چند بررسی سندی سایر احادیث با این مضمون نیز ما را به این نتیجه رسانید که این احادیث به تواتر نرسیده و نمی بایست در بررسی مسائل زنان مبنا قرار گیرند. جهت درک بهتر ورود این گونه احادیث در منابع حدیثی و روایی می بایست به بررسی اوضاع فرهنگی اجتماعی زمان نقل و ثبت این احادیث نیز پرداخت از این رو سعی می گردد در بادداشت های آتی به این برهه حساس تاریخی نیز پرداخته شود. ✍🏻زهرا عباس پور @Banounegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ نگرش به زن و حقوق او مبتنی بر قرآن یا روایات؟ 🍃🍃🍃 👌 سخنان کمتر شنیده شده از شهید مطهری در خصوص نگرش به زن در برخی از متون دینی @Banounegar
💢 اعتبار سنجی خطبه ۸۰ نهج البلاغه 📝 چکیده ارائه محمد قندهاری در جلسه آخر کارگاه تصویر زن در نهج البلاغه بخش ۱ از ۲ 🔹خطبه ۸۰ نهج‌البلاغة : "1️⃣ معاشر الناس، إن النساء نواقص الإيمان نواقص الحظوظ نواقص العقول، فأما نقصان إيمانهن فقعودهن عن الصلاة و الصيام في أيام حيضهن و أما نقصان عقولهن فشهادة امرأتين كشهادة الرجل الواحد و أما نقصان حظوظهن فمواريثهن على الأنصاف من مواريث الرجال. 2️⃣ فاتقوا شرار النساء و كونوا من خيارهن على حذر و لا تطيعوهن في المعروف حتى لا يطمعن في المنكر " قرائن متعددی نشان می‌دهد آنچه به صورت متن کوتاه بالا در خطبه ۸۰ نهج البلاغه آمده است، مبتنی بر یکی از نقل‌های نامه‌ای از امیرالمومنین علیه‌السلام است که آن حضرت وقتی بیرون کوفه (در قادسیه یا ذی قار) بوده‌اند، خطاب به شیعیان کوفه به رشته‌ی تحریر درآورده‌اند. در واقع مطابق نقل تواریخ، این نامه در سال ۳۸ هجری و پس از دریافت خبر شهادت محمد بن‌ابی‌بکر و سقوط مصر، در واکنش به ابهامات برخی شیعیان کوفه و در جهت جذب نیرو برای لشکر نوشته شد و آن حضرت در آن، وقایع پس از وفات پیامبر را به طور مختصر توضیح داده‌اند و در ضمن آن به وقایع جنگ جمل نیز اشاره کرده‌اند. سید رضی نقلی از این نامه را در اختیار داشته که آن را قطعه قطعه کرده و قطعات مختلف آن را در قالب چندین خطبه و نامه (از جمله ضمن خطبه ۸۰) آورده است. خوشبختانه این نامه به دلیل اهمیت فوق العاده‌ای که داشته از طرق مختلفی ثبت و روایت شده و به دست ما رسیده است. با دقت و مقایسه این نقل‌ها، مشخص می‌شود که این نامه دو تحریر دارد: نخست، یک تحریر مختصر که در کتب متقدمی چون "الغارات" و "الامامةوالسیاسة" نقل شده و دوم تحریر مفصلی که شامل همان تحریر مختصر به همراه توضیحات و حاشیه‌هایی است که در لابلای فقرات نسخه دیگر قرار گرفته و تنها در کتاب "المسترشد" طبری آملی و "رسائل الائمه" کلینی (با تفاوت‌هایی در نقل) به جا مانده است. بخش 1️⃣ خطبه ۸۰ تنها در تحریر مفصل این نامه، آمده است که بنا بر نقل این تحریر، حضرت به هنگام ذکر وقایع جمل و یادکرد عائشه، به نکوهش کلی زنان پرداخته‌اند. (در مورد بخش دوم در ادامه سخن خواهیم گفت) بر این اساس، برای داوری در مورد بخش 1️⃣ خطبه ۸۰، ناگزیر باید در مورد نسبت دو تحریر مختلف این نامه با یکدیگر پژوهش کرد. بدین ترتیب اعتبارسنجی خطبه در گروی پاسخ به این سوال است که آیا نسخه‌ی مفصل اصیل است و نسخه‌ی مختصر، خلاصه‌شده‌ی آن است؟ یا آن که نسخه مختصر اصیل است و نسخه مفصل در اثر افزوده شدن اضافاتی متاخر پدید آمده است؟ برای این داوری باید از روش‌های نقد تاریخی و نیز نقد متنی استفاده کرد. 🔹🔹🔹🔹 (۱) برخی پژوهشگران که روی این خطبه کار کرده‌اند (برای نمونه خانم ناهید طیبی و خانم اسمر جعفری در مقالاتی مستقل) نقل "المسترشد" را به عنوان منبع این خطبه معرفی کرده و برای نشان دادن عدم اعتبار این نقل، بیشتر بر روی ضعف سندی آن (به خاطر حضور شعبی در سند) تکیه کرده‌اند. جدا از آن که در این تحقیقات به عدم نقل بخش 2️⃣ خطبه ۸۰ در کتاب "المسترشد" توجهی نشده، به نظر می‌رسد پاسخ ارایه شده در مورد بخش1️⃣ نیز همچنان خالی از ابهام نیست. چه آن که ضعف سندی منابع تحریر بلند، گرچه برای عدم اعتماد به نامه یا خطبه، تا حد خوبی بسنده است، اما دلیل کافی برای جعلی بودن این تحریر به شمار نمی‌رود. (۲) در بخش دوم ارائه‌ام، تلاش کردم -شاید برای اولین بار- به این کاستی‌ها بپردازم. با بازنگری در فرآیند تدوین نهج‌البلاغة و توجه به بهره‌گیری سیدرضی از کتب متقدم خود، نشان دادم که سید رضی بخش قابل توجهی از نهج‌البلاغة را با بهره‌گیری از کتاب قبلی خود: "خصائص‌الأئمه" تدوین کرده است. از جمله دو بخش 1️⃣ و 2️⃣ خطبه ۸۰، دو حکمت مستقل پیاپی همین اثر بوده‌اند که به هنگام انتقال به نهج‌البلاغة، به طور سهوی در هم ادغام شده‌اند. (اشاره اشتباه به خطبه بودن این متن نیز در اثر همین جابجایی ایجاد شده است.) (۳) همچنین در ادامه‌ی ارائه‌ی خود، بر اساس شواهد متعدد متنی نشان دادم که منبع سید رضی برای ثبت بخش 1️⃣ خطبه در کتاب اول خود (خصائص الأئمه) نیز کتاب "المسترشد" نبوده و به احتمال بسیار زیاد، سید آن را از کتاب "رسائل" الأئمه شیخ کلینی نقل کرده است. خوشبختانه گزارشی از متن کامل تحریر مفصل نامه به نقل کتاب "رسائل الائمه" کلینی، به واسطه‌ی کتاب "کشف المحجة" ابن‌طاوس به دست ما رسیده است؛ لذا امروزه می‌توانیم متن منبع اصلی سیدرضی یعنی تحریر مفصل نامه را بدون اعمال تقطیعات سید رضی، ملاحظه کنیم و آن را مستقلا مورد بررسی قرار دهیم و در مورد اصالت بخش‌های اختلافاتی دو تحریر مختلف نامه‌ی مزبور داوری کنیم. ادامه دارد.. @Banounegar
💢 اعتبار سنجی خطبه 80 نهج البلاغه 📝 چکیده ارائه محمد قندهاری در جلسه آخر کارگاه تصویر زن در نهج البلاغه بخش ۲ از ۲ (ادامه از بخش اول) (۴) در بخش سوم ارائه‌، با دقت در فضای صدور نامه و متن آن نشان دادم که چرا تحریر مفصل از نامه را نمی‌توان از لحاظ تاریخی اصیل دانست. این نامه در شرایطی جنگی و به نیت جذب نیرو برای لشکر نوشته شده تا در کوی‌ و برزن کوفه خوانده شود و مردم با شنیدن آن به شرکت در مبارزه علیه تجاوزات و تعدی‌های شامیان و یا خوارج ترغیب شوند. اضافاتی که در تحریر مفصل نامه مشاهده می‌شود، از هدف این نامه بسیار دور است و به جای ترغیب، مخاطب را درگیر بحث‌های اعتقادی و تاریخی ریز جدلی کرده است. تحلیل متن این افزوده‌ها نیز حکایت از آن دارد که راویانی متأخر، با استفاده از منابع سنی و با نیات جدلی، مواردی ناهمگون را به اینجا و آنجای نامه افزوده‌اند و بدین وسیله، نامه را از هدف اصلی‌اش منحرف کرده‌اند. در ارائه‌ی خود، با ذکر مثال‌هایی نشان دادم که چگونه بخش‌های متفاوت تحریر بلند، یکپارچگی و همگنی متن نامه را بهم زده‌اند. تحریر کوتاه نامه، تنها به مروری کلی بر تاریخ خلافت و حقانیت امیرالمومنین علیه‌السلام اکتفا کرده است. اما در تحریر بلند، توضیحات و حاشیه‌هایی جدلی در میانه‌ی متن نامه افزوده شده و از افرادی فرعی و کم‌اهمیت نام برده شده و به سخنان افراد مختلف و اتفاقات جزئی تاریخی استناد شده است که بیشتر این مطالب را عینا می‌توان در دیگر منابع اهل سنت نیز مشاهده کرد. این افزوده‌ها منجر به آشفتگی و بهم‌ریختگی متن تحریر بلند نامه شده است. ⭕️ یکی از این افزوده‌های جزئی، فقره مورد نظر ماست. بر اساس آنچه گفته شد، به نظر می‌رسد راوی (سازنده) تحریر بلند نامه، مناسب دیده که در متن نامه پس از یادکرد عائشه‌ (در جریان جنگ جمل) به منظور قدح وی، اخباری در نکوهش کلٌی زنان را بیافزاید و در راستای همان سیاست جدلی، از متن روایتی معروف میان اهل سنت کمک گرفته است که حکایت از نقصان عقل و ایمان زنان دارد. (نمونه ای از نقل‌های سنی این حدیث از ابن عمر در صحیح مسلم) با تقطیع این بخش از نامه مفصل و ثبت آن به صورت مستقل در خصائص‌الأئمه و سپس انتقال آن به نهج‌البلاغة، متن بخش اول خطبه ۸۰ شکل گرفته است. (۵) گفتنی است نقل تحریر مختصر نامه، به دو کتاب "الغارات" و ا"لامامةوالسیاسة" منحصر نمی‌شود و در منابع متقدمی چون کتب ابومخنف (م. ۱۵۷ق)، "العقد الفرید" از ابن عبدربه (م. ۳۲۸ق) و کتب شیخ مفید (م. ۴۱۳ق) نیز می‌توان تحریرهای دیگری از آن یافت. در هیچ یک از این تحریرهای مختصر و قدیمی‌تر نامه، اثری از بحث نکوهش زنان وجود ندارد. در این میان، به خصوص نقل کتاب "الجمل" ابومخنف و نیز خطبه ۱۷۲ نهج البلاغة از همین نامه از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. کتاب "الجمل" ابومخنف از این جهت مهم است که نویسنده متقدم آن، به دنبال ثبت سخنان مرتبط با جنگ جمل بوده است. از آنجا که این بخش نکوهش زنان در تحریر بلند نامه، دقیقا در بخش مرتبط با جنگ جمل آمده است، انتظار می‌رفت که در نقل ابومخنف مشاهده شود. اما در نقل کتاب "الجمل" ابی‌مخنف عبارتی دال بر نکوهش زنان به چشم نمی‌خورد. اشتراک متنی قابل توجه خطبه ۱۷۲ نهج‌البلاغة با تحریر کوتاه نامه به نقل "الغارات"، نیز نشانگر دسترسی جداگانه سیدرضی به تحریر کوتاه نامه است. بخش جنگ جمل از نامه در نقل خطبه ۱۷۲ نیز کامل به نظر می‌رسد، اما باز خالی از نکوهش زنان است. بنابراین، اگر بخواهیم تنها از دریچه نهج‌البلاغة به این نامه نگاه کنیم، باز می‌بایست بین نقل‌هایی که سید رضی از تحریر کوتاه (خطبه ۱۷۲) و تحریر بلند نامه (خطبه ۸۰) آورده است، فقط یکی را انتخاب نماییم. به عبارت دیگر نمی توان همزمان هر دو خطبه را سخن امیرالمومنین علیه السلام دانست. ✨ در نهایت می‌توان نتیجه گرفت که بخش اول خطبه ۸۰ نهج‌البلاغه در حقیقت قطعه‎ای از تحریر مفصل و تحریف‌شده از نامه است که توسط راویان متاخر و با بهره‌گیری از منابع سنی به تحریر متقدم نامه افزوده شده است. قابل توجه است که بخش دوم این خطبه نیز، در متقدم‌ترین منابع به عنوان سخن خلیفه دوم، عمر بن خطاب، ذکر شده که سازوکار انتساب آن به امیرالمومنین ع نیازمند پژوهش‌های مستقل است. @Banounegar
📌بانوان و فضای مجازی یادداشت۱ شاید بگویید خیلی فرق نمی‌کند که عنوان مطلب را مردان و فضای مجازی بگذاریم و یا بانوان و فضای مجازی، چون فضای مجازی اساسا واقعیتی از نوع بی‌جنس و خنثی است. اما مسأله به این راحتی‌ها هم نیست.. راستش را بخواهید نسل ما یعنی دهه‌ی پنجاهی‌ها! خیلی با فضای مجازی مانوس نبوده‌ایم و شاید اگر شرایط بحرانی کرونا نبود هیچ کمبودی هم با این عدم مؤانست در خود احساس نمی کردیم! ولی از آنجا که نیاز، مادر اختراعات است، شرایط اضطراری کرونا و بحران پاندورایی آن، باعث شد نسل ما هم کمی مهربانانه‌تر و صمیمی‌تر با این عنصر ارتباطی تمیز! برخورد کنیم و بپذیریم حالا که ناگزیر از حضور در این فضا هستیم، پس برویم و قواعد این حضور را بیاموزیم. واقعیت این است که امروزه فضای مجازی بیش از آن که یک ابزار ارتباطی باشد، به دنیای ارتباطات میان افراد تبدیل شده است. تفاوت این دو واژه در نگرش و سوگیری افراد نسبت به شکل و نوع دیدار با فضای مجازی محسوس تر می‌شود. وقتی به فضای مجازی به عنوان یک ابزار ارتباطی بنگریم، هدفِ ما و غایتِ منظور ما در استفاده از فضای مجازی، رسیدن به اصل و عنصر «ارتباط» خواهد بود اما اگر به فضای مجازی به عنوان دنیای ارتباط نگاه کنیم، غایت ما، خود این دنیا یعنی «فضای مجازی» خواهد بود. در معنای اخیر، تمام تلاش‌ها و سوگیری‌های فرد به سمتِ دست‌یابی بهینه (به زعم خود) به ارتباط های گسترده‌تر، بازتر، رهاتر، عمیق‌تر و در یک کلام، ارتباطِ بیشتر برای باقی ماندن در این دنیای مجازی است. یعنی فرد تمام تلاش خود را می‌کند تا در دنیای مجازی پذیرفته شود. پس قواعد خود را با قواعد دنیای مجازی همسان و همگون می‌سازد. آسیب بزرگ این سبک نگرش، خودبیگانگی گسترده و عمیق فرد با خویشتنِ خویش است. از آن سو در نگاه ابزاری به فضای مجازی، به عنوان یک وسیله‌ی ارتباطیِ کارآمد، چون مدِّنظر فردِ استفاده‌کننده از فضای مجازی، هدف و منظور دیگری به نامِ «ارتباط» برای ارسال یا دریافت یک پیام، اعم از پیام‌هایی با کارکرد اقتصادی، دانشی، بینشی، معرفتی، هنری، سرگرمی و.. است، لذا ارتباط‌های وی نیز، هدفمندتر، گزیده‌تر، تخصصی تر و در یک کلام، رسیدن به یک ارتباط معنادار مشخص با یک فرد و یا تیپ مخاطب معین و مشخص است. با این حساب این خود فرد است که متناسب با نگرش‌ها و ایده‌های فردیِ خویش می‌تواند تا حدودی جایگاه فضای مجازی را مشخص کند. استفاده از قید «تا حدودی» به دلیل نوع ساخت و بافت فضای مجازی است که بخاطر شرایط ایجادی و ایجابیِ این فضا، می‌تواند تنها برای محدوده و محیط مشخصی به افراد اجازه دهد تا حریم‌های شخصی خودشان را مرزبندی نمایند. در واقع در جهان ارتباطی حاضر، محدوده های فردی علاوه بر عدم امکان در ایجاد، خیلی هم قابل اعتنا و قابل اعتماد نیست. ادامه دارد... الهام غفاری دانشجوی دکتری مطالعات زنان @Banounegar
📌بانوان و فضای مجازی یادداشت۲ این‌جاست که کار در این دنیای مجاز! را سخت‌تر و پیچیده‌تر از پیش می‌کند. فرد با دوگانه‌ای گریزناپذیر روبرو است: هم ناچار از استفاده از این دنیای فردی و سرشار از خود و دیگری است و هم قادر به مرزبندی و خصوصی سازی به شکل دلخواه، امن و مطمئن نیست. در این شرایط تنها می‌تواند اختصاصی سازی بکند. یعنی در دل دنیای مجازی، جزیره‌ی تنهای خودش را بسازد و روی این جزیره، علامت‌های اختصاصی خودش، شامل علاقه‌ها، مهارت‌ها، نیازها و نیازمندی‌ها و سرگرمی‌های خودش را بچیند، حال اگر توسط دیگران این اختصاصی‌ها، درک، پذیرش و یا محترم شمرده نشوند، خیلی امکان جداسازی وجود نخواهد داشت؛ از سویی بدلیل ساختار دنیای مجازی، ناگزیر از ارتباط و تعامل دوسویه و گاه یک‌سویه با جهان خارج از جزیره‌ی خودش است. پس بازهم ناچار از تن دادن به قواعد بین‌المللی این جهان مجازی است! در این رهگذر، شاید بتوان گفت سهم زنان از آسیب در فضای مجازی و از آسیب‌زدگی در این فضا، اگر بیشتر از سهم مردان در این فضا نباشد، یقینا کمتر نیست. به ویژه اگر زنان را در دسته بندی‌های مختلفی براساس سنجه‌های متفاوتی همچون میزان اوقات فراغت، سن، نگرش فرهنگی، اشتغال، نیازهای شخصی، روحیات فردی، تحصیلات، تأهل و .. تقسیم‌بندی نماییم، و از سویی دیگر اگر ساختار فضای مجازی را برگرفته از عناصری همچون جذابیت، در دسترس‌بودن، برخورداری از قابلیت تصویرسازی شخصی در فضای غیر شخصی، پاسخگو بودن در عین عدم مسئولیت، تنوع و فراوانی بالا در حجم و سنخ اطلاعات و .. بدانیم، آن‌گاه متوجه می‌شویم نه تنها امکان آسیب‌پذیری بانوان «از» و «در» این فضا بسی بیشتر از مردان است بلکه اثر و دامنه‌ی این آسیب‌ها به دلیل شأنیت و جایگاه زنان در نگرش الهی به «زن» به مثابه عمود خیمه خلقت و نقش بی‌بدیل مادری در خلقت و تربیت، بسی بیش‌تر و دردناک‌تر نیز خواهد بود. حال که حضور، لاجرم و گاه، ضروری است و آسیب‌ها ناخواسته و فراوان، بهترین راه چاره شاید، مسلح شدن افراد به ابزار عقیده و نگرش باشد. سلاحی که فرد را از آماج گسترده و ناخواسته‌ی دنیای مجازیِ اطرافش محافظت کند. این سلاح، به معنای پر شدن از درون است. مراقبتی که در پی دانش کافی و برخاسته از بینش اصیل انسان الهی و توحید باور و معادخواه باشد. انسان را تذکر دهد که چه دارد؟ کجاست؟ «بودن»ش چگونه است؟ از این بودن چه می‌خواهد؟ اثر بودنش چگونه و تا کجا با و در عالم خواهد ماند؟ به کجا خواهد رفت؟ چگونه می‌رود و با خود چه می‌برد؟ مسیر رفتنش چگونه است؟ نقشه‌ی راهش چیست؟ مؤثرات وجودی‌اش کدام‌اند؟ راهنما و هادی‌اش کیست؟ توی کوله‌بار رفتنش چه دارد؟ شاید تفکر در اینگونه سوال‌ها نگاه‌بانی مناسب درکوره‌راه‌ها و خطرات این روزها باشد.. الله اعلم الهام غفاری- دانشجوی دکتری مطالعات زنان @Banounegar
ستاد مردمی صلح سید ابراهیم رئیسی با مدیریت خانم دکتر پاد وکیل پایه یک دادگستری در ارتباط با حوزه زنان و خانواده و حقوق بشر و صلح جهانی اعلام موجودیت کرد. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/02/26/2503855/
📌زنان و دغدغه های جهانی این روزها که خبر «مقاومت فلسطین» در برابر غاصبان اسرائیلی دوباره اوج گرفته و صحبت از نقش پر رنگ «بانوان فلسطینی» در این مبارزه نقل محافل خبری است تا حدی که پویش جهانی "مقلوبه" با هدف همدلی و اتحاد بین زنان امت اسلامی به تاسی از افطاری زنان فلسطینی با غذای مقلوبه؛ چشم در چشم سربازان اسرائیلی همراه با شعارهای آزادی خواهی و سربازان صهیونیستی که سعی می کنند، رفتاری عادی داشته باشند اما بی قرار و هراسان شده اند، نَقل محافل رسانه ای گشته است، حیفم آمد از دیگر زنان آزادی خواهی که در این جهان بار مسئولیت خود را تشخیص دادند و پای در میدان گذاشتند یادی نشود. 🍃يکشنبه ۱۶ مارس ۲۰۰۳ راشل کوري ۲۴ساله طرفدار صلح و از اهالي المپياي ايالت واشنگتن امريکا به همراه ۸ تن از دوستان خود در جنبش همبستگي با ملت فلسطيني "ISM" ـ ۵ تن امريکايي و ۳ تن انگليسي ـ در محله السلام واقع در جنوب شهر رفح در نوار غزه سعي مي کنند که از اقدام يک دستگاه بولدوز نظامي رژيم صهيونيستي در ويران کردن يکي از خانه هاي فلسطيني در مجاور نوار مرزي فلسطين با مصر واقع در جنوب شهر رفح جلوگيري کنند. کوري در برابر بولدوز ايستاد و از سرنشين بولدوزر خواست که وسيله اش را متوقف سازد. وي يک پيراهن پرتقالي رنگ را پوشيده بود که از دور قابل تشخيص بود. اين صلح طلب با بلندگوي خود با راننده بولدوز صحبت مي کند و بقيه دوستانش نيز در فاصله 20 تا 15 متري کوري با فرياد از راننده بولدوزر مي خواهند، توقف کند. در حالي که بولدوزر همچنان به سوي وي حرکت مي کرد بر روي يک تپه خاکي رفت وقتي که خواست از بولدوزر دور شود بر زمين افتاد و تيغه بولدوزر او را در خاک دفن کرد. در همين زمان دوستان کوري فرياد مي کشيدند و به راننده بولدوزر اشاره مي کردند که توقف کند. که در اين حال بولدوزر چند متر جلوتر ايستاد و تيغه را بالابرد سپس آنرا پايين آورد و به عقب حرکت کرد. پس از ارتکاب اين جنايت نظاميان اشغالگر هيچ گونه کمکي را به کوري نکردند و پس از چند دقيقه يک آمبولانس فلسطيني به مکان حادثه رسيد و کوري را به بيمارستان شهيد محمد يوسف نجار در رفح منتقل کرد که در همان جا اعلام شد که وي فوت کرده است. جالب اينجاست که جورج بوش رييس جمهور وقت آمريکا قتل فجيع اين شهروند آمريکايي را محکوم نکرد. چرا که راشل استکبار ستیز بود و حقوق بشری شاملش نمی شد ! 🌱چه خوشمان بیاید و یا چه تعجب کنیم، باید بگوییم زنانی همچون شهیده "راشل کوری" در افق اندیشه ای "انقلاب اسلامی" نقش بازی کردند. راشل نماینده انسان هایی است که صرفا تعریف فردی از "مسئولیت"ندارند، زنانی که دغدغه جهانی استکبار ستیزی دارند. ❗و چه غم انگیز است که زن باشی، ایرانی باشی، شیعه باشی و دغدغه ظلم ستیزی از این عالم را نداشته باشی! ✍🏻زهرا عباسپور(پژوهشگر و فعال زن و خانواده) @Banounegar
📍زنان و انتخابات اگرچه در بحث مهمی هم‌چون انتخابات یک کشور چند ده میلیونی، علی‌القاعده، نبایستی تفاوتی میان شهروندان آن از حیث جنسیتی، وجود داشته باشد، لیکن بنا به دلایلی، نگاه زنانه و یا مردانه به این عرصه‌ی مهم، گریزناپذیر می‌شود. 🍃انقلاب اسلامی ایران، گفتمان تازه‌ای در مسیر نگرش به زنان، تکالیف و حقوق ایشان باب کرد که امروز و در چهارمین دهه از انقلاب اسلامی، از آن با عنوان *الگوی سوم زن* یاد می‌شود. نگاهی که از سویی، واپس‌ماندگی‌های ناشی از سنت‌های غلط و عرفِ عقب‌مانده و اوهام‌زده‌ی سال‌های سال پیش از این نسبت به زن یعنی الگوی *ضعیفه*، *دختربس*، *خون‌بس* و مملوک بی‌چون و چرا بودنِ زنان را با حضور پررنگ، دوشادوش و حرکت‌آفرینِ بانوان در دوران آغازین انقلاب شکوهمند اسلامی و روزهای زندگی‌بخشِ هشت‌سالِ دفاع مقدس را معاوضه نمود و از دیگر سو با *عروسک فرنگی*، *کالای مصرفی* و *ابژه‌گیِ زنان* در فرهنگِ برهنگی و لذت‌جویی، مبارزه نمود و آن را با حضوری موثر، پویا و هدف‌مند زنان در عرصه‌های علم، فرهنگ، آموزش، هنر و ادب و البته سیاست، معاوضه نمود. 📌نکته‌ی والا و ارزشمندِ این فرآیند، اجرایی شدنِ این حرکت‌ها در عین ارزش‌گذاری به *مقام مادریِ* زنان در عرصه‌ی خانواده و در بستر خلق و تربیت بوده است. دو رسالت بی‌بدیل و بدونِ جایگزین برای زنان در عرصه‌ی خلقتِ انسانیِ انسان‌ها که اگر به درستی بها داده نشود، به مثابه ضرباتی مهلک‌ و خطرناک، عمل کرده و حقیقتا جایگاه انسان(چه زن و چه مرد)، در عالم هستی را به مخاطره می‌افکند. نکته‌ی مهم و البته جای خالی در این‌گونه مباحث، علاوه بر عدمِ باورِ عمومی به اهمیتِ آن از سوی صاحبانِ رای و اندیشه و منصب، عدم اهتمام به چیدمان صحیح و تبیینِ فرآیندهای دست‌یابی به آن است. که البته دومی، اثرِ تابعیِ اولی است! 📍در واقع از آنجا که اغلبِ نگرش‌های زمام‌داران اعم از زنان و مردان، به زنان، همان باورهای نادرست پیشین است، در نتیجه نه تنها اهتمام جدی برای اصلاح امور مربوط به حوزه‌ی زنان و ساحت خانواده وجود ندارد بلکه اساسا ضرورتی نسبت به تبیین و اصلاح نگرش و بازتعریف نگاه اصیل الهی و اسلامی به زنان و نقش‌های اجتماعی آنها در ایران اسلامی وجود ندارد! 🔍این‌میان چندی است بنا به ضرورت‌های عرفی و مطالبات متعدد حضرت آقا نسبت به مسائل کلان جمعیتی، استیفای حقوق عامه و گسترش فرهنگ عدالت در عرصه‌های مختلف اجتماعی، به ویژه پس از گسترش نگاه عمیق ایشان در بحث الگوی سوم، در نگرش به مقام بانوان در جامعه‌ای اسلامی، ضرورتِ پرداخت به اموری این‌چنین، اهمیتی بیش از پیش یافته است. 🔍واقعیت آن است تا زمانی که باور عمومیِ نخبگانی در منظومه‌ی جهان‌بینی اسلامی نسبت به مقام والای انسان در عالم هستی شکل نگیرد، نقش‌ها و رسالت‌های انسانی بازتعریف نشده و در نتیجه شغل‌ها و اشتغالاتِ زنانه و مردانه به حقیقتِ الهی خویش نزدیک نمی‌گردد. این حقیقتی است که اگر بدان باور نداشته باشیم، تمامی حرکت‌های ما ابتر خواهند ماند. 📌این‌روزها که تنور انتخابات در حال گرم‌تر شدن است، بازار استفاده که نه، سوءاستفاده از مباحث حقوق زنان در میان کاندیداها گرم‌تر از پیش است. یکی آزادی حجاب را به مثابه حقِّ اعلا و از دست‌رفته‌ی زنان می‌داند و دیگری، دست دخترش را نمایشی بالا می‌برد تا تصویری از مشارکت دختران در این عرصه باشد! 🔍وقتی سخن از استفاده ابزاری از زنان در عرصه‌ی انتخابات به میان می‌آید، این‌ها تنها مصداق‌های بروزیافته نیست، بلکه دغدغه‌ی اصلی در عدمِ نگرشِ صحیح دولت‌مردان به مسائل زنان است. نگاهی که در موضع‌گیری‌های پیشین افراد نسبت به حقوق، جایگاه، توانمندی و مشارکتِ زنان در حوزه‌‌ی مسولیت‌های پیشین هریک از ایشان، قابل بررسی است. 🍃معمول است برای سنجشِ نیت‌ و تفکر اشخاص، به اعمال ایشان نظر بیندازیم. لذا این روزها، نگاهی از دریچه‌ی مسائل و حقوق زنان به عملکرد چندین و چندساله‌ی کاندیدهای عزیز، عجیب، ضروری و مهم به نظر می‌رسد. نگاهی به زندگی شخصی هریک از ایشان و نوع روابط آنها با بانوان بیتِ خویش، نگاهی به دستگاه‌های ذیربط هریک و نوع تعامل‌شان با جایگاهِ حقیقی و حقوقیِ بانوان حاضر در آن مشاغل و از همه مهم‌تر سنجشِ دستاوردهای واقعی هریک در زمانه‌ی زمام‌داری‌های گذشته‌ی آنان نسبت به حقوق و جایگاه واقعی زنان از منظر اسلام و امامین انقلاب، متبلور کننده‌ی نگرش، بینش و روش هریک از کاندیدها نسبت به *جایگاه زن* در نگاه آنان، است. ✍الهام غفاری دانشجوی دکتری مطالعات زنان @Banounegar https://t.me/Banounegar
🌐 اسناد حقوق بشری دوگانه غرب حقوق کودکان فلسطین و افغانستان را تأمین نمی‌کند جهان اسلام امروز داغدار است، داغدار دختران رنج‌کشیده افغانستان که رؤیایشان با انفجار بمبی در مدرسه سیدالشهدا منطقه دشت برچی کابل به رنگ خون درآمد و داغدار کودکان هراسناکی که روزشان در غزه به تیرگی شب‌های خاموش آن است. ✍🏻 سکینه السادات پاد، معاون حقوقی موسسه حقوق بشری و بین المللی صلح زیبا و وکیل پایه یک دادگستری🔻 🔹"نظم ادعایی نوین جهانی با اهرم فریب استثماری حقوق بشر با وجود حق وتو در دستان یاغی‌گرانی چون آمریکا، تضمینی برای نابودی کودکان مسلمان شده است و این را می‌توان در حوادث و فجایع تلخ و خونین توسط گروه‌های خشن نیابتی مستکبران در جای جای افغانستان، میان کتاب‌ها و کفش‌های خونین دخترکان افغان، خون کف مدرسه، کودکان محبوس در بازداشتگاه‌های رژیم صهیونیستی و نیز آوارگی و قتل عام آنها و نسل‌کشی در یمن به عینه دید." 🔹قتل عام کودکان بی‌دفاع در راستای سیاست‌های شیطانی نسل‌کشی رژیم جعلی صهیونیستی از سال‌های متمادی از بدو اشغال غیرقانونی سرزمین فلسطین درسال 1948 شروع شده و حتی ایجاد کنوانسیون حقوق کودک 1989 باعث توقف آن نشده و این وضعیت، کودکان فلسطین را از دنیای کودکانه خارج کرده است. 🔹فلسطین و زندان بزرگ غزه که زندانیان آن از کودکان معصوم تا زنان و پیرمردان و پیرزنان و غیرنظامیان همه به حبس بدون دلیل محکوم شده‌اند، به آزمونی برای صحت‌سنجی کارآمدی سازمان‌های بی‌خاصیت حقوق بشری و نیز بیداری‌سنجی انسانیت و عدالت و شرافت تبدیل شده است. 🔹از سال 1967 تا سال 2020 بیش از 50 هزار کودک و نوجوان فلسطینی زیر 18 سال بازداشت شده‌اند و هم‌اکنون نیز بیش از 300 نفر در بازداشگاه‌های مخوف رژیم صهیونیستی هستند و حکم بعضی از آنها حبس ابد است. این خداحافظی غم‌انگیزی با دوران کودکی و شروع زندگی در بازداشگاه‌های غیرقانونی رژیم کودک‌کش صهیونستی است. این وضعیت سؤالاتی را در اذهان ایجاد می‌کند. از جمله اینکه؛ آیا ماده یک کنوانسیون حقوق کودک در این استاندارد دوگانه حقی و سهمی برای کودکان فلسطینی قائل است؟ یا سن کودکی در سرزمین‌های اشغالی از چند سالگی تفسیر می‌شود؟ آیا دنیا می‌داند فلسطین کودک دارد؟ بمباران بدون رعایت قواعد کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو، تخریب خانه‌ها بر سر غیرنظامیان و عدم تفکیک اهداف نظامی از غیرنظامی با کدام اصول و قواعد حقوق بین‌الملل قابل توجیه است؟! 🔹از سال 1948 تاکنون بیش از یکصد بیانیه و قطعنامه در محکومیت اقدامات این رژیم علیه مردم فلسطین به مناسبت‌های مختلف و به صورت میانگین هر دو سال سه قطعنامه صادر شده است. فلسطینیان در 16 کنوانسیون بین‌المللی که شخص دبیرکل سازمان ملل مقام امین آن کنوانسیون‌ها محسوب می‌شود عضویت دارند اما کماکان نه عضویت در کنوانسیون‌ها و نه محکومیت با بیانیه و قطعنامه، نتوانسته است جرم کودک‌کشی، تخریب منازل و شهرک‌سازی غیرقانونی را متوقف کند. 🔹کنوانسیون چهارم ژنو 1949 تأیید و تصدیق و مستند قانونی برای حقوق به رسمیت شناخته شده در عرف بین‌الملل است. در شهرک‌سازی‌ها و تخریب بی‌رحمانه منازل و محاصره غیرانسانی، بدیهی‌ترین حقوق انسانی غیرنظامیان به ویژه کودکان که تحت حمایت و قیمومیت مصلحت‌گرایانه کنوانسیون حقوقی کودک هستند، در حالی نقض می‌شود که درکی از جنگ و فلسفه شیطانی اشغال سرزمین‌هایشان توسط رژیم مجرم صهیونیستی ندارند‌. 🔹در حالی جامعه جهانی نسبت به کودکان فلسطین بی‌تفاوت است که آسیب‌های ناشی از محاصره غزه، تحریم و رنج ناشی از اشغالگری تاکنون حق حیات، حق برخورداری از حداقل‌های رفاه اجتماعی، حق زندگی سالم و حق برخورداری از سلامت و حق برخورداری از آموزش، حق برخورداری از صلح و آرامش را مطابق کنوانسیون حقوق کودک و نیز اعلامیه جهانی حقوق بشر نقض کرده است. اسناد حقوق بشری و بین‌المللی هرگز حقوق کودکان مظلوم فلسطین و دختران مظلوم افغانستان را تأمین نکرده است، چون اصل عدم تبعیض مدت‌هاست دچار تعارض و استاندارد دوگانه شده است. https://tn.ai/2504032 https://t.me/Banounegar @Banounegar
پیامبر اکرم(ص): «مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» آن‌که صبح کند و دغدغه مسلمانان را نداشته باشد، مسلمان نیست. ❇️ بر آن شدیم از فرصت پیش آمده در رابطه با ادای دین به زنان سرپرست خانواده در حاشیه شهر مشهد استفاده نماییم. زنانی که نتیجه سیاست های غلط توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و تربیتی در جامعه و رها شدن توسط ساختارهای شعاری امور زنان و خانواده در کشور می باشند. گروه مردمی«مهربانو» در نظر دارد با رویکرد توانمند سازی زنان سرپرست خانواده حاشیه شهر مشهد، از ظرفیت های بانوان توانمند در عرصه های؛ 1️⃣ تربیتی: - مربیان توانمند در عرصه تربیت دینی دختران نوجوان و جوان - مربیان و طلاب دینی توانمند در عرصه عقاید و اصول اسلامی با روابط عمومی بالا 2️⃣ آموزشی: _ مدرسین توانمند در عرصه آموزشِ مهارت های زندگی؛ قدرت حل مسئله، قدرت تصمیم گیری، مدیریت اقتصاد خانواده و ... - آموزش اشتغال خانگی و پایدار 3️⃣ حقوقی - وکلا و مشاورین حقوقی و... 4️⃣ روانشناسی -مشاورین دینی روانشناسان خانواده از همه بانوان علاقه مند به فعالیت در حیطه های فوق در خواست می گردد با ارائه؛ مشخصات خود، حیطه تخصصی فعالیت و زمان مد نظر جهت فعالیت را به آیدی @Abaspoor98 ارسال و یا با شماره 09159053091 تماس حاصل فرمایید. گروه مردمی "مهربانو" توانمندسازی زنان سرپرست خانواده حاشیه شهر مشهد @Banounegar
🔸الهام غفاری، دانشجوی دکتری مطالعات زنان و خانواده در یادداشت نخبگانی امشب بی‌توجهی به مادران در جامعه و بنیان‌های شهری و را نقد کرده است. در اینستاگرام هم با ما همراه باشید👇 instagram.com/_u/akhbarmashad
دیروز و در لابه‌لای اخبار انتخاباتی خبری منتشر شد که به گمان من اهمیت و ارزشش به‌مراتب بیش از انتخابات آتی است: خبر تغییر مدیر "جامعه الزهرا" (بزرگترین سازمان حوزوی زنان) و انتصاب یک زن (سیده زهرا برقعی👆) به عنوان مدیر جدید. مدیریت حوزه به شکل سنتی همواره و منحصرا مردانه بوده و این نخستین‌بار است که زنان در سطوح مدیریتی رده‌بالای حوزه حضور پیدا می‌کنند. این رخداد که افزایش آمار طلاب زن و تاثیر تغییرات فرهنگی اجتماعی از زمینه‌های احتمالی آن است، می‌تواند سرآغاز تغییراتی مهم در نهاد حوزه باشد. "فضلای حوزوی زن" و "زنان مجتهد" پدیده‌ای است که استعداد ایجاد تحول در آینده حوزه و مقولات مرتبط با آن مانند فقه را دارد. در کتاب "ساکن خیابان ایران" پیش‌بینی کرده‌ام که نسل زنان مذهبی تحصیلکرده (حوزوی و دانشگاهی) به خصوص دختران مذهبی پرچمدار تحولات مهمی در فرهنگ دینی و الگوهای متعارف دینداری جامعه خواهند بود. ورود زنان به عرصه مدیریتی سازمان رسمی دین، خواه‌ناخواه، زمینه را برای کنشگری و نقش‌آفرینی نسل مذکور مهیا خواهد کرد. ✍ محسن حسام مظاهری @mohsenhesammazaheri https://t.me/Banounegar @Banounegar
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ همواره مسئله «زنان» در عرصه «مدیریت شهری» یکی از چالش‌هایی است که صرفاً از جنبه شعاری بدان توجه می‌شود، به همین جهت شاهد حضور زنان در لیست‌هایِ رنگارنگِ جناح‌هایِ مختلف سیاسی هستیم اما دریغ از حل مسائل زنان در عرصه طراحی شهری! ✍️زهرا عباسپور؛ پژوهشگر و فعال حوزه زن و خانواده تجربه نشان داده است، اغلب زنان راه یافته به لیست‌های انتخاباتی به صرف جنسیت و وابستگی جریانی وارد عرصه انتخابات می‌شوند و کمتر دغدغه مسائل و مشکلات زنان در این عرصه را دارند؛ بنابراین تغییر چندانی در عرصه مدیریت شهری در حوزه مسائل و نیازمندی‌های زنان ایجاد نمی‌شود؛ برونداد این گونه لیست بستن‌ها و انتخاب کردن‌ها، شهری است که درکی از نیازمندی‌های دخترانه، زنانه و مادرانه بر اساس خصوصیات جسمی، روحی و روانی آنان در احداث مبلمان و فضای بصری شهری ندارد. شهری که دخترانش محیطی امن و سالم جهت گذران اوقات فراغت، ورزش و دورهمی دوستانه همراه با احساس عزت، کرامت و امنیت را به قدر نیاز، در اختیار ندارند، شهری که نیازمندی‌های مادران در عرصه طراحی مبلمان شهری، حمل نقل، اوقات فراغت خود و فرزندان را نادیده می‌گیرد. شهری که فضای عمومی آن فاقد اتاق‌های «مادر و کودکی» است تا مادران بتوانند در آن به نوزاد خود به راحتی و با احساس امنیت شیر بدهند یا پوشک کودکشان را تعویض کنند؛ شهری که مادران در آن نمی‌توانند کالسکه کودک خود را به راحتی سوار اتوبوس شهری کند چرا که اساساً کسی به آن فکر نکرده است. شهری که نورپردازی‌های پیاده‌روهای آن مناسب نیست و نمی‌تواند احساس امنیت زنان را تامین کند؛ شهری که پل‌های عابر پیاده‌اش آنچنان از تبلیغات رنگانگ، احاطه شده است که گویی قرار نیست هیچ زنی از آن استفاده کند و امنیتش حفظ شود و... مدیران شهری فراموش می‌کنند که زنان برای پاسخ به نیازمندی‌هایی که آنان فهم نکردند، معطل نمی‌مانند و به دنبال پاسخ‌های فردی به این نیازمندی‌ها هستند؛ شاید موج دوچرخه‌سواری دختران در فضای عمومی جامعه، کم رنگ شدن ارزش مادری و فرزندآوری و محیط‌های مختلط تفریحی نمونه‌ای از پاسخ به این نیازمندی‌های احصاء نشده باشد! شهر برای آنکه نیازمندی‌ها و نقش‌های زنان را به رسمیت بشناسد، نیازمند داشتن دغدغه واقعی کاندیداها و منتخبین عرصه مدیریت شهری در این موضوع است، فارغ از اینکه زن باشی یا مرد! و بیش از آن که نیازمند «سهم زنانه و یا مردانه در عرصه مدیریت شهری» باشد، نیازمندِ «پیوست خانواده» در همه طرح‌ها و برنامه‌های خود است. https://tn.ai/2512635 @Banounegar