eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
909 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
بـعـد از تـو ایـنـجـا هـیـچ چـیـز شـبـیـه هـیـچ وقـت نـیـسـت حـتـی شـبـیـه قـبـل از تـو 🥀 یـاد با اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهــم
دوستان سر سجّاده ی مهر گوشه ی خلوتِ محرابِ دعا در نمازِ وِتر و سيرِ ملكوت لحظه ی زمزمه ی ذكرِ قنوت دمی كه شيشه ی احساس شما خورد ترک پلكتان خيس شد از شبنمِ پاكی سحر خاطرِ غمزده ای شاد كنيد آری دلتنگم و محتاجِ دعا از سرِ صدق و صفا يادتان باد مرا ياد كنيد... 🍃🌸
⊰❀⊱اولین ⊰❀⊱⊰❀⊱⊰❀⊱━═━━═━ا تقـــدیم به ســـاحت مقـــدس قطب عالــم امڪان 【عجل الله فرجه】 السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدے یاخلیفةَ الرَّحمن و یاشریڪَ القرآن ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان الاَمان ⊰❀⊱و ━═━━═━⊰❀⊱⊰❀⊱⊰❀⊱ا اَلسَّلامُ عَلَيْڪَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَے الاَْرْواحِ الَّتے حَلَّتْ بِفِناَّئِڪَ عَلَيْڪَ مِنّے سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقيتُ وَ بَقِےَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّے لِزِيارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَے الْحُسَيْنِ وَ عَلے عَلِےِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَصْحابِ الْحُسَيْــن.. @Karbala_1365 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الشهدا🕊 دل ڪه شود، است ڪه آسمانیت می ڪند و اگر بال داشته باشی دیگر آسمــان، طعم می گیرد دلها را راهی ڪربلای ها می کنیم و دست بر سینه، به زیارت #"شهــــــداء" می رویم... بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم. @Karbala_1365 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
چشم‌هایت حکایتی دارند که زهیر و حبیب می‌دانند خنده‌هایت بُریر می‌سازد خنده‌ات را ز ما دریغ نکن @Karbala_1365
. را برعکس کنی!! میشود قشاع دهخدارا میشناسی!؟ لغت نامه اش را باز کردم معنی قشاع رانوشته بود: دردی ک درمان ندارد....💔 @Karbala_1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیچ گاه نفهمیدم دوست داشتن چرا این همه غم انگیز است ؟؟💔 هیچ گاه نمیفهمم چرا میگویند آدمها با قلبهایشان عاشق میشوند؛ وقتی که من همیشه را، در گلویـم احسـاس میکنـم ؟!! @Karbala_1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلاوت بسیاز زیبا از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@Karbala_1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎶 چند دقیقه قبل از عملیات، یڪے از همرزمانِ خبرنگارش از او پرسیــد: آقا یوسف غواص یعنے چی؟ گفت : یعنے " مرغـابے امام زمان عجل‌ الله " ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Karbala_1365
باران رحمت "خدا" همیشه می بارد تقصیر ماست که کاسه هایمان را بر عکس گرفته ایم
🚩دهم اردیبهشت روز ملی گرامی باد. ✳️تعصب خاص رهبر معظم انقلاب نسبت به "خلیج فارس" / کسی نمی‌تواند نام جعلی بر خلیج فارس بگذارد. 📌فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت : رهبر معظم انقلاب اسلامی نسبت به خلیج فارس تعصب خاصی دارند؛ ایشان همیشه می‌فرمایند جزایر خلیج فارس باید با نام اصلی‌اش خوانده شود ؛ مثلاً جزایر.... ✨سردار دریادار «علیرضا تنگسیری» فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سحرگاه امروز (چهارشنبه) در گفت‌وگویی تلویزیونی با اشاره به روز ملی خلیج فارس اظهار داشت: خلیج فارس متعلق به ما ایرانیان است و جا دارد کسانی را که در طول تاریخ، جان خود را در این منطقه فدا کردند ، یاد کنیم. 🚩دهم اردیبهشت روز ملی گرامی باد.
. [ از خطوطۍ ڪه مـن میخوانم ] هیئت هایی از تعدادی از ڪشورهای اسلامۍ مثلـا بنگلادش ، مصـر و سـودان به آنجـا آمده بــودنـد. یـادم هسـت روزی نشسـته بـودیـم و بـرادری از بنگلــادش متنۍ یـک صفحـه ای را ڪه در معــرفی امام نوشتـه بود، در حضور ایشـان می خوانـد. حدودا نصف این را خوانده بـود که امام فرمودنـد بس است. از مردمتـان بگویید. میکنید؟ چـرا تعریف زیادی می ڪنیـد؟ یک گروه هـم از مصـر آمـده بودند. آنهــا هــم در مقدمه صحبت شان متنۍ ڪوتاه تـر ولے پـر محتواتـر دربـاره امام داشتنـد. امـام جلــوی ادامـه صحبت آنهـا را هم گرفتنـد و فرمودنـد ، . امام از تعریف و مـدح خـود بسیـار آزرده مےشدند و آن را خطرناک مےدانستـند. •| ، ص۶ تاریخ شفاهی انقلاب به روایت حبیب الله عسڪر اولادی [ چند خاطره از نوفل لوشاتو ] چهارشنبه ۲۷فروردین ۱۳۹۹ |• .
بـه تاریـخ ۸ مـرداد ۳۹ در نظـام آبـاد تهـران متـولد شد. محسـن پـس از اخـذ مـدرک دیپـلم در ڪنڪور شرڪت ڪرد و نفر سوم کنڪور ریاضی فیزیـک شد وی سال ۱۳۵۵ در دانشـگاه صنعتۍ شریـف در حالے تحصیلاتـش را ادامـه مے‌داد رتبـه اول شیمـی دانشگاه صنعتی شریف، مشغول به تحصیل شد. از جـمله دانشجویـانۍ بـود ڪه در تسخـیر سفـارت آمریکا پس از پیروزے انقلـاب نقـش داشت و بـا آغاز جنـگ وارد جبهـه دیگــری علیـه مـبارزه با ڪفر شد. حسن سـال ۶۰ فرماندهـی گـردان حبیـب بن مظاهر از لشگر ۲۷محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را بر عهده داشت با تشڪیل تیپ ۱۰ سیـدالشهـدا(علیہ السلام) فرماندهۍ این تیـپ را برعهـده گـرفت سرانجـام در ۱۰ اردیبهشـت سال ۶۱ در حالـی ڪه ۲۲ سال داشت به شهـادت رسید. ایـن شهـید والا مقـام در بخشۍ از وصیـت نامه اش مےنویسد: «امــت مـا از بـزرگتریـن خطراتی ڪه انـقلاب را تهدید می ڪند، آفت در انقلاب، یعنے"خط امام" است. پس امــام را دنبال ڪنید و امام را
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#محسن_وزوایی بـه تاریـخ ۸ مـرداد ۳۹ در نظـام آبـاد تهـران متـولد شد. محسـن پـس از اخـذ مـدرک دی
. انتشار دستخط امام خامنه‌ای بر تصویر شهیدمحسن وزوایی: اگرنتوانستید جنازه ام رابہ عقب بیاورید آنرا بروی مین های دشمن بیندازید تاجنازه من ڪمکے به اسلام کرده باشد 🌹شهید وزوایی اولین دانشجویی بود که در تسخیر لانه جاسوسی وارد سفارت شد. شهادت۱۳۶۱/۲/۱۰ عملیات بیت المقدس یاد با اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهـم .
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
. 🌴🌾🌴🌾 🕊 🌾 🌴 🕊 🌴 🕊 هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣 💧 #ر
. 🌴🌾🌴🌾 🕊 🌾 🌴 🕊 🌴 🕊 هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣 💧 💧 ۴۴ 🕊 🍂🍃🌾 🕊 💐وارد اتاق شدیم و قرار شد من و سیده خانم دونفره باهم حرف بزنیم. من شروع کردم، و باز هم نمی دانستم که این حرف زدن من هم مثل حرکت دستم مایه تعجب اوست. از جبهه و جهاد گفتم و از اینکه من یک پاسدارم و یک راهی را انتخاب کرده که احتمال همه چیز برایش هست. از جانبازی تا اسارت و . پرسیدم:شما با جبهه رفتن من کنار می‌آیید؟ گفت:یکی از برادرانم سال گذشته توی جبهه شهید شد. دو تای دیگه هم توی جبهه بودند و حتی مجروح شدند. ولی اگر از شما بخواهم که بعد از ازدواج با من به نروید و در شهر خدمت کنید موافق هستید؟ گفتم:زندگی را دوست دارم ، اما عمل به حکم خدا و لبیک به امام و ادامه راه دوستان شهیدم رو به هر چیزی ترجیح می‌دهم و دوباره پرسیدم:شما با جبهه رفتن من مشکلی دارید؟ جوابی داد که انتظارش را نداشتم. گفت:من به حقانیت راه برادرم اعتقاد دارم. به درستی راه او و ادامه راه او ذره ای تردید ندارم. این پاسخ غیرمستقیم با آنچه قبلا از من پرسیده بود، متفاوت بود. با سوالی که اول کرد، فکر کردم بعد از شهادت برادرش، دوست دارد که همسرش در شهر بماند. اما حس پنهانی به من گفت که شخصیت واقعی این سیده خانم در این پاسخ دوم خلاصه شده است و آن سوال اول برای امتحان و محک زدن من بوده است. وقتی شرطش را برای ازدواج مطرح کرد، مطمئن شدم که شخصیت او در همین پاسخ اخیر بوده است. دو شرط برای ازدواج گذاشت که اول عقدمان را بخواند و دوم در فاصله عقد و ازدواج، همدان باشم و بعد هر چقدر که خواستم به جبهه بروم. گفتگوی ما خیلی زود تمام شد. به خانه رسیدیم. عزیز مزه دهانم را از سکوتم فهمیده بود، اما خواهرم تلاش کرد که نظرم را بداند. گفتم:اگر خدا قسمت کنه همراه و همسر خوبیه.💕 آنها هم تا یک هفته تحقیق کردند و بعد جواب مثبت دادند.💞 حالا همه نگاه ها به من بود که چگونه دو شرط سید خانم را عملی می کنم. شرط اول عقد پیش امام بود. یکی از دوستان مرتبط با دفتر امام، به نام آقای پوربرقی مدت‌ها پیش گفته بود:آقای مطهری اگر خواستید ازدواج کنید برای عقد به خودم بگو، میبرمت یه راست پیش امام. برای رفتن به جبهه بعد از ازدواج تا یک ماه هم مشکلی نداشتم، چرا که می دانستم با توجه به جابجایی لشکر و آمدن فرمانده جدید و رفتن نیروها به منطقه جدید، عملیاتی ظرف یک ماه یعنی فاصله عقد و ازدواج نخواهد شد و بیشتر مسئولان هم در عقبه لشکر هستند. 🍂____________________ پ.ن: خانم موسوی(همسر): سیدافشین که در را باز کرد، تیز بالا آمد و گفت اینکه حاج‌کریم خودمونه!! آقای مطهری دوست جبهه و جنگ ما و فرمانده هاست. پاسداری که همیشه تو جبهه هاست.مرتب مجروح میشه. یه بار دستش تیر خورده و از کار افتاده، دو ماه پیش هم گردنش تیرخورده و به سختی حرف میزنه. این تعریف ها را قبلا از برادر دیگرم سیدرضا در مورد آقای مطهری شنیده بودم و با این تعریف ها در ذهنم تصویری از آقای مطهری ساخته بودم که دستش معلوله و زبانش بسته و احتمالا مشکلات دیگری هم داره. اما وقتی آمد و از پشت پنجره پرده را کنار زدم، دیدم که تند و چابک با دو دستش بند پوتین هاشو باز میکنه. جا خوردم و گفتم:مگه سیدرضا نگفته ایشان دستش معلوله؟!! بعد که آقای مطهری لب به سخن گشود، انتظار داشتم با سختی حرف بزند، اما خیلی راحت حرف زد. و باز با خودم گفتم:پس این حرفهای رضا چی بود که گفت نمیتونه حرف بزنه؟!! شب وقتی سیدرضا را دیدم پرسیدم:شما که گفتی دستش کار نمی کنه و زبانشان تیر خورده و حرف نمیتونه بزنه. سیدرضا گفت:من اینارو گفتم که حساب کار دست شما بیاد. من خودم پاسدارم و خواستم بدونی که آخر راهه پاسدار چیه.✨ …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🌴🌾🌴🌾 🕊 🌾 🌴 🕊 🌴 🕊 هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣 💧 💧 ۴۵ 🕊 🍂🍃🌾 🕊 💐برای رفتن پیش امام و خواندن خطبه عقد، کمی لازم بود تصمیم بگیرم. اول صیغه محرمیت را برایمان آقانجفی بخواند و بعد خطبه عقد را برویم پیش امام. آقانجفی را بردیم منزل سیده خانم و عقد را خواند و محرم شدیم.💞 تعداد زیادی از بچه های آمده بودند و گاهی بهم تیکه می انداختند که: بالاخره کریم هم رفت توی مرغا.🐤 🍃چند وقتی می شد که فرمانده ، حاج مهدی کیانی، جایش را به حاج علی شادمانی داده بود. در حدّفاصل رفتن آقای کیانی و آقای شادمانی، علی آقا سرپرستی لشکر را به عهده داشت. به غیر از تغییر فرمانده لشکر، منطقه عملیاتی هم تغییر کرده بود و بچه ها از به جبهه ای در مناطق کردستان شمال غرب، در استان عراق به نام رفته بودند. دلم میخواد سری به بچه ها در منطقه جدید بزنم، اما از آنجا که به سیده خانم قول داده بودم که تا عقد رسمی در بمانم، خودم را با کار آموزشی بچه های تازه جذب شده به مشغول کردم.💧 آموزش غواصی داخل سداکباتان همدان حال و هوای بچه های قبل از ۴ در را برایم تازه میکرد.🌾💔 همان روزها بود که گروهی از صدا و سیمای مرکز همدان برای با من درباره چندوچون عملیات غواصی در کربلای ۴ آمدند. بچه ها داخل آب بودند. گوشه ای نشستم در مقابل دوربین از لحظه ورود ۷۲ غواص به داخل آب در شامگاه ۴ دی ماه ۱۳۶۵ گفتم و تعریف که می‌کردم چشمم به غواص های جدید در حین تمرین در سد اکباتان بود. دیدن قیافه های آنان که عمدتا دانش‌آموز بودند، تصویر را یکی یکی مقابلم می‌ آورد.🌷 و به خاطره مجروحیتم داخل اروندرود رسیده بودم و به گلوی بریده و سوراخ شده و لحظه‌ای که برمی گشتم و از میان پیکر که روی آب و لای افتاده بودند، می گفتم. که یک دفعه میکروفون صدا را از پیراهن بیرون آوردم با چشمان خیس و صدای گرفته و بغض آلود، خطاب به تصویربرداران تلویزیون گفتم:دیگر حرفی ندارم. تمامش کنید.😔💔 مسئول گروه فیلمبرداران با خواهش و تمنا گفت:چرا آقای مطهری؟ حالا که بحث به خودش رسیده، چرا تمامش کنیم؟ گفتم:نمی‌دانم.😔 و هر چقدر اصرار کردند، نپذیرفتم. در همین حال بچه‌ها گفتند از دفتر فرمانده لشکر با تو کار دارند. رئیس‌دفتر آقای شادمانی بود که از طرف فرمانده جدید لشکر پیغام میداد و آقای شادمانی خواسته بود که سریع خودم را به عقبه لشکر در اردوگاه چهارزبر برسانم… … …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍✋ ❤️شبِ گذشتہ نسیمے وزید در خوابم 🌼گرفٺ شورِ عجیبے وجودِ بے تابم ❤️چہ حسُّ حالِ قشنگے،چرا ڪه میدیدم 🌼نمازِ صبح، ڪنارِ ضریحِ اربابم ✨🌙