eitaa logo
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
1.4هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
109 فایل
همراهیتان موجب افتخار ماست خانوادگی عضو کانال مرکز فرهنگی شوید #قرآن_احکام #کلام_بزرگان_مسائل_روز #همسرداری #تربیت_فرزند #سبک_زندگی #با_شهدا #ترفند_خانه_داری #پویش_ها ادمین 👇 @admin1_Markaz لینک کانال @MF_khanevadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️ عوامل میل به کم‌فرزندی را باید علاج کرد 🔻 رهبر انقلاب: ببینید چه چیزهایی است که موجب میشود جامعه‌ی ما دچار میل به کم‌فرزندی بشود. این میل به کم بودن فرزند، یک عارضه است؛ والّا انسان به‌طور طبیعی فرزند را دوست میدارد. 🔹 چرا ترجیح میدهند افرادی که فقط یک فرزند داشته باشند؟ چرا ترجیح میدهند فقط دو فرزند داشته باشند؟ چرا زن به‌شکلی، مرد به‌شکلی پرهیز میکنند از فرزندداری؟ اینها را بایستی نگاه کرد و دید عواملش چیست؛ این عوامل را پیدا کنید، برای علاج این عوامل بیماری‌زا - که به اعتقاد بنده اینها عوامل بیماری‌زا است - متخصّصین و صاحبان اندیشه را بخواهید فکر کنند. 🔺 فرض کنید مثلاً بالا رفتن سنّ ازدواج؛ خب بلاشک یکی از چیزهایی که باروری را محدود میکند، بالا رفتن است؛ خب، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود.... یعنی همه‌ی آن گره‌های ذهنی‌ای را که وجود دارد در این زمینه، باید شما باز کنید. ۱۳۹۲/۰۸/۰۶ 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام استاد: آیت الله حائری شیرازی ⭕️ موضوع : آیا مسئله مادر شدن به دست انسان است؟ همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید: 👉 https://shamiim.ir/Category/List 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تنها_گریه_کن #قسمت_نود وسط بیابان رها کند کمی جلوتر ایستاد و دنده عقب گرفت یک مرد و زن بودند وقت
مردم گریه می کردند ،خشکم زد و نتوانستم قدم از قدم بردارم .هاج و واج داشتم حلقه ی مرد و زنی که دور حاجی را گرفته بودند تماشا می کردم می زد پشت دستش و نمی خواست حتی اسم محمد را به زبان بیاورد،بس که نفسش از میانه ی گریه بالا نمی آمد خودم که ندیدم اما یکی از همسایه ها برای آن یکی تعریف می کرد که شنیدم. ماشین هنوز کامل نایستاده بود. حاجی ،حجله و عکس محمد را که می بیند خودش را می اندازد پایین و با زانو زمین می خورد. بلندش کرده بودند،ولی پاهایش شل می شود و دوباره می افتد ،پر بازوهایش را گرفته بودند و کشیده بودندش کنار دیوار سیمانی. دیدم همان جا بایستم ،حاجی شاید دوام نیاورد جمعیت را کنار زدم و خودم را رساندم نزدیکش ،من را دید و چنان صدای گریه اش بلند تر شد که به جانش ترسیدم ،نشستم روبه رویش ،کف دو تا دستم را دراز کردم سمتش و گفتم :حاجی منو نگاه کن. گریه می کرد. حاجی دستاتو بذار تو دستای من. گریه می کرد. حاجی یه نگاه تو صورت من بنداز. گریه می کرد .زار می زد .انگار صورتش را شسته باشند خیس بود. چشم هایش را بسته و لب هایش را روی هم فشار می داد .اشک همین طور از گوشه ی چشم هایش سر می خورد و راه می گرفت ،بالاخره راضی شد کف دست های لرزانش را گذاشت توی دستم انگار هیچ خونی توی رگ های آن دست جریان نداشت یخ کرده بودند کمی انگشت هایش را فشار دادم تا حواسش جمع من شود. گفتم: حاجی یادته اون شبی رو که بهت گفتم دلم گواهی میده محمد دیگه نیست؟یادته بهم گفتی خانم سادات چیزی رو که در راه خدا دادی دیگه چشمت دنبالش نباشه؟ گریه اش شدید تر شد گفتم:پاشو بریم خونه من نمیگم گریه نکن ،ولی چیزی که برای خدا دادی ،دیگه دنبالش نگرد .پاشو بریم تو خونه اونجا گریه کن بچه ها سه روزه منتظرن شما بیای .یا علی بگو بلند شو . توانستم راضی اش کنم به زحمت و با کمک مردم بلند شد،لرزان و کم توان قدم برداشت سمت خانه ،چند قدم که رفت دستش را به دیوار گرفت و کمی صبر کرد تا آرام بگیرد .بعد چند لحظه دوباره راه افتاد. من خبر نداشتم این را حاجی بعدها برایم تعریف کرد می گفت:همان وقتی که دست هایش را فشار دادم ،دل دار شد می گفت انگار خدا دوباره نیرویم را برگرداند. آن شب حاج حبیب تا صبح نخوابید نه اینکه فقط نخوابد ،دور خانه می چرخید و اسم محمد از دهانش نمی افتاد .حرف هیچ کسی هم آرامش نمی کرد تا اذان صبح دور خانه راه رفت و مدام می گفت:محمد بابا. و اشک را از صورتش پاک کرد آخر سر هم به بهانه ی وضو راضی شد آبی به سرو صورتش بزند نمازش را که خواند همان جا بی حال افتاد و رساندیمش بیمارستان. ... 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزمان را با آغاز کنیم امید آفرینی ( ۱۱) 👇هر کسی که: 📍مردم را از آینده ناامید کند 👈 دارد به سود دشمن کار میکند؛ چه بداند، چه نداند سوره 63. منافقون آيه 7 «هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنفِقُواْ عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّواْ وَ لِلَّهِ خَزَآئِنُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ» آنان همان كسانى هستند كه مىگویند: بر كسانىكه نزد رسول خدا هستند، انفاق نكنید تا پراكنده شوند؛ در حالى كه خزانه هاى آسمانها و زمین براى خداوند است ولى منافقان نمىفهمند. ✅پيام ها 1⃣- یكى از راههاى دشمن براى شكستن مكتب و رهبر، پراكنده كردن پیروان است. «لاتنفقوا... حتى ینفضّوا» 2⃣- دشمنان مکتب اسلام فكر مىكنند مردم براى دنیا دور پیامبر جمع شدهاند، لذا مىگویند: كمك نكنید تا پراكنده شوند. «لاتنفقوا... حتى ینفضّوا...» 3⃣- مؤمنان نباید در تنگناها، چشم امیدى به كمكهاى منافقان و دشمنان اسلام داشته باشند، بلكه باید توكّل آنان به خداوند و گنجینههاى او باشد. «لاتنفقوا... للّه خزائن السّموات و الارض» 4⃣- به خودىها امید دهید و سخنان یاوه دشمن را پاسخ دهید. «لاتنفقوا... وللّه خزائن...» 5⃣ - فهم منافقان، بر اساس محاسبات ظاهرى است و عمق ندارد. «لكنّ المنافقین لایفقهون» ✍امام علی(ع) از دو رویی بپرهیز! و بدان آدم دو چهره، نزد خدا هیچ منزلتی ندارد. 📚فهرست غرر، ص394 💞@MF_khanevadeh
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ عید قربان آمد و من هم شدم قربانیت گرچه من دعـوت ندارم آمدم مهمانیت مفلسم آهـی نـدارم در بسـاطم ناگـزیر این دل صدپاره و چـشمان تر ارزانـیت ━━━━💠🌸💠━━━━ 💞@MF_khanevadeh
🌺دهه امامت و ،ولایت 🌺گردهمایی بزرگ 🌺حافظان حریم خانواده 🌺زمان:20تیر ماه ۱۴۰۱ 🕰ساعت: 18/30 لغایت20/30 🌺مکان :عمارت ائل گلی 🌿ازهمه دوستان دراین گردهمایی بزرگ دعوت می شود🌿 💞@MF_khanevadeh
ترس تروریسم شبانه در کودکان ،ترس های شبانه کودکان بسیار رایج هستند و ممکن است شامل ترس از مزاحمان، هیولاها، صداهای غیر قابل توضیح و تاریکی باشد. فقط سعی کنید دراولین گام ذهن کودک را مشغول به موضوع دیگری نموده و با بازی وقصه پیرامون خواب ،یا ترس با او صحبت نمائید . 💞@MF_khanevadeh
👗لباس آشپزی را براي شوهر و لباس تميز و گرانقيمت را برای مهمانی اختصاص ندهيد 👚 تميزترين لباس را برای شوهر خود بپوشيد. در هنگام آشپزی از پیشبند استفاده کنید👌 😍 💞@MF_khanevadeh ‎‌‌‌‌‌
😍اگر دوست دارید شوهرتون بهتون علاقمند بمونه؛ باید ازبودن با شما لذت ببره. ✅پس برایش در چهارتا محور لذت‌بخش باشید: ➊ هم سخن شدن🌸 ➋ هم سفره شدن🌸 ➌ هم‌سفر شدن🌸 ➍ هم‌بستر شدن🌸 ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🌐 shamiim.ir 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
بخش اول وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله ألَّذی مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذی یَغْشَی الْأَبَدَ نُورُه
بخش اول مُسْتَجیبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِی الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذی لایُشْکِلُ عَلَیْهِ شَیءٌ، وَ لایُضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخینَ وَلایُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّینَ. اَلْعاصِمُ لِلصّالِحینَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحینَ، وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَرَبُّ الْعالَمینَ. الَّذِی اسْتَحَقَّ مِنْ کُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ یَشْکُرَهُ وَیَحْمَدَهُ (عَلی کُلِّ حالٍ) نه او را ناسازی باشد و نه برایش انباز و مانندی. یکتا و بی نیاز، نه زاده و نه زاییده شده، او را همتایی نبوده، خداوند یگانه و پروردگار بزرگوار است. بخواهد و به انجام رساند. اراده کند و حکم نماید. بداند و بشمارد. بمیراند و زنده کند. نیازمند و بی نیاز گرداند. بخنداند و بگریاند. نزدیک آورد و دور برد. بازدارد و عطا کند. او راست پادشاهی و ستایش. به دست توانی اوست تمام نیکی. و هموست بر هر چیز توانا. شب را در روز و روز را در شب فرو برد. معبودی جز او نیست؛ گران مایه و آمرزنده؛ اجابت کنندی دعا و افزایندی عطا، بر شمارندی نفَس ها؛ پروردگار پری و انسان. چیزی بر او مشکل ننماید، فریاد فریادکنندگان او را آزرده نکند و اصرارِ اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد. نیکوکاران را نگاهدار، رستگاران را یار، مؤمنان را صاحب اختیار و جهانیان را پروردگار است؛ آن که در همه احوال سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است. 💞@MF_khanevadeh
درس‌های رهبر انقلاب درباره عید قربان 🔹عید قربان تا عید غدیر یک مقطعی متصل با مسئله‌ امامت است. ابراهیم(ع) چون از عهده‌ امتحان‌های دشوار برآمد از طرف پروردگار به امامت منصوب شد. امتحان عبور از وادی محنت است. یک محنت و شدتی را جلوی پای یک انسان یا یک ملتی می‌گذارند. انسان اگر توانست عبور کند، به آن منزل مقصود می‌رسد. 🔹در عید قربان یک قدردانی بزرگ الهی از ابراهیم(ع) به‌خاطر ایثارش نهفته است. این گذشت، یک نماد برای مؤمنانی است که می‌خواهند راه حقیقت و راه عروج به مدارج عالیه را طی کنند. بدون گذشت، امکان ندارد. گذشت می‌تواند از جان، مال، یک حرفی که کسی زده و می‌خواهد با لجاجت پای آن حرف بایستد، از عزیزان و فرزندان باشد. برگرفته از سخنان سال‌های ۸۸ و ۸۹ رهبر انقلاب 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام استاد: آیت الله حائری شیرازی ⭕️ موضوع : مقایسه ظواهر و فیزیک همسر با افراد دیگر چگونه است همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید: 👉 https://shamiim.ir/Category/List 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تنها_گریه_کن #قسمت_نود_یک مردم گریه می کردند ،خشکم زد و نتوانستم قدم از قدم بردارم .هاج و واج داش
صبح پیکر محمد را آوردند مسجد المهدی همان طور که خودش خواسته بود من همراه چند تا خانم ها زودتر رفتم بودیم داخل مسجد یک لحظه ،پرده ی میان مسجد را بالا زدم و نگاه انداختم به قسمت مردانه ،پیکر محمد داخل تابوت آن جلو روبه روی محراب بود از آن طرف هم حاج حبیب به همراه عده ای داشت داخل مسجد می شد یک آن با خودم فکر کردم حاجی از وقتی آمده محمد را ندیده اگر بخواهد پرچم روی تابوت را کنار بزند و برای دیدن یا بوسیدن این بچه دست ببرد زیر سرش و اوضاع پیکرش را ببیند حتما طاقتش طاق می شود و زبان لال همان جا سکته می کند زیر لب گفتم خدایا خودت کمک کن پرده را زدم بالا و خودم را رساندم نزدیک تابوت ،دوستانش اطراف تابوت نشسته بودند و زیارت عاشورا می خواندند تقریبا همزمان با حاجی رسیدم کنار محمد ،مسجد هنوز خلوت بود رفتم جلو و یک گوشه از صورت محمد را باز کردم دستم را گذاشتم روی پیشانی اش ،به حاجی نشانش دادم و گفتم ببین بچه چقدر آروم خوابیده حاجی ما رو سربلند کرد. حاجی خم شد و از همان یک تکه ی صورت پسرش که پیدا بود،بوسه ای برداشت و دوباره صدای گریه اش پیچید توی مسجد،چانه اش چسبیده بود به سینه اش .اشک هایش بدون اینکه بریزد روی صورتش مستقیم می افتادند روی پیراهنش ،روی پرچمی که تابوت محمد را پوشانده بود برای محمد دعا کرد :مهمان جوان اباعبدالله باشی بابا جان. دور و بری ها کمکش کردند و امد یک گوشه به دوستان محمد سپردم نگذارند حاجی ،پیکر محمد را ببیند و از احوالش مطلع شود خیالم را راحت کردند و برگشتم قسمت خانم ها به پیکر محمد نماز خواندیم و تشییع کردیم سمت حرم. محمد دو بار برای خداحافظی حرم رفت و طوافش دادند مدام زیر لب می گفتم:خدایا راضی ام به رضایت خدایا شکرت بچه ام عاقبت به خیر شد .محمد خوش به احوالت مادر جان. از حرم باید محمد را می بردیم گلزار شهدای علی بن جعفر باد سرد می خورد به صورتم .دلم می خواست آن راه طولانی را تا اخرش بروم .کفن و شال سفارشی محمد را گذاشته بودم داخل یک ساک دستی سبک و انداخته بودمش روی مچ دستم .وقتی گفتم خودم می خواهم محمد را داخل قبر بگذارم یکی دو نفر با سکوت فقط نگاهم کردند انگار آدم جن زده دیده باشند دو سه نفر مخالفت کردند ،شاید حاجی هم خوش نداشت ،اما تا شنیدند خواسته ی خود محمد بوده ،تسلیم شدند. گلزار ،محشر کبری بود تکه زمینی که تا هفته قبل خالی بود ظرف چند روز پر می شد .همین طور جوان هایی را که هیچ نسبتی با هم نداشتند اما همه شان انگار شکل هم بودند ،کنار هم توی قبر های تنگ و تاریک می خواباندند و کمی آن طرف تر ،دوباره قبر می کندند برای جوان های توی راه. خاک قبرهای تازه ،پخش شده بود زمین گل بود هوا گرفته .... 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزمان را با آغاز کنیم امید آفرینی ( ۱۲) 👇هر کسی که: 📍مردم را از آینده ناامید کند 👈 دارد به سود دشمن کار میکند؛ چه بداند، چه نداند فَلَمَّا تَرَ ءَا الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسىَ إِنَّا لَمُدْرَكُونَ(61/شعراء) قَالَ كلاَّ إِنَّ مَعِىَ رَبی سَيهَدِينِ(62) چون دو گروه، همديگر را ديدند، ياران موسى گفتند: «ما قطعاً گرفتار خواهيم شد.» (61) گفت: «چنين نيست، زيرا پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمايى خواهد كرد.» (62) 🌹🌙امام خامنه ای در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری 1۳۹۶/۱۲/۲۴ یکی از امیدبخش‌ترین آیاتی که من امروز میخواهم یک مقداری آیات آن را عرض بکنم، آیه‌ی معیّت الهی است؛ «اِنَّ اللهَ مَعَنا»، خدا با ما است. مسئله‌ی خیلی مهمّی است اینکه انسان احساس کند که خدا با او است، خدا در کنار او است، خدا پشت سر او است، خدا مراقب او است؛ این خیلی چیز مهمّی است! چون خدا مرکز قدرت و مرکز عزّت است. وقتی خدا با یک جبهه‌ای باشد، این جبهه قطعاً و بلاشک پیروز است. حالا مثلاً ملاحظه کنید در سخت‌ترین جاها خدای متعال این معیّت را به رخ اولیای خودش کشانده؛ فرض بفرماید آنجایی که حضرت موسی میگوید: وَ لَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخافُ أَنْ یَقْتُلُونِ، در اوّل قضیّه خداوند میفرماید: قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَا إِنَّا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ؛ من با شما هستم، از چه‌کسی میترسید؟ این در سوره‌ی شعرا بود؛ یا در آیه‌ی دیگر که موسی و هارون میگویند: إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَنْ یَطْغَى، فرعون این کار را بکند، خداوند میفرماید: قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى؛ ببینید چقدر این خوب است! من با شما هستم، میبینم، می‌شنوم، حواسم جمع است، مواظبتان هستم. یا در سوره‌ی مبارکه‌ی محمّد (صلّی ‌الله ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم) میفرماید: فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَکُمْ وَلَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمَالَکُمْ؛یعنی این معیّت خدای عزّوجل با مؤمنین، با پیامبران، با همراهان و اصحاب پیامبران، یک چیزی است که خدای متعال مکرّر در قرآن آن را به رخ کشیده. آن‌وقت نتیجه این شده که پیغمبران به این وعده‌ی صادق الهی اعتماد کردند در این آیه‌ی شریفه که «فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ * قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ»؛ به‌مجرّدی که دیدند که سیاهیِ لشکرِ فرعون از دور پیدا شد و الان است که برسد -جلویشان دریا، پشت سرشان لشکر فرعون- دلها لرزید، [گفتند] «اِنّا لَمُدرَکون»؛ پدرمان درآمد. اینجا حضرت موسی به اعتماد همان وعده‌ی الهی میگوید: کـَلّا؛ چنین نیست؛ اِنَّ مَعِیَ رَبّی سیهدین ✍امام علی(ع) از دو رویی بپرهیز! و بدان آدم دو چهره، نزد خدا هیچ منزلتی ندارد. 💞@MF_khanevadeh
✴️به فرزندانتان احترام بگذارید: 🔰 وقتی کودکتان از شما سوالی می پرسد آنرا یک هدیه تلقی کنید، به جای اینکه فرزندتان را برای گرفتن جواب به سراغ همسایه، یا … هر جای دیگری بفرستید که معلوم نیست چه پاسخی در اختیار او بگذارد، و پاسخهایی که معلوم نیست برای سن او مناسب باشد یا نه. 🔰 ابتدا به کودکتان بفهمانید که سوال خیلی خوب و بجایی پرسیده است. 🔰 در پاسخ دادن به او یادتان باشد که کارتان را کنار بگذارید و همه توجه و حواستان را به فرزندتان بدهید. 🔰 حتماً رودررو با او حرف بزنید و موقع حرف زدن قدتان را هم قد او کنید. 🔰 بعد باید از فهم درست سوال مطمئن شوید. 🔰 در پاسخ به سوالات مهم فرزندان خیلی پرگویی نکنيد. 🔰 کمی اطلاعات به آنها بدهیم و بعد توضیحاتمان را قطع کنیم. 🔰 با این روش فرزندتان خیلی بیشتر یاد می گیرد، تااینکه یکدفعه با بمبارانی از اطلاعات مواجه شود. جذب اطلاعات جدید برای بچه ها زمان می برد. 💞@MF_khanevadeh
کدبانوی خانه باشـید 🔸رهبرانقلاب: کدبانوی خانه شما باید باشید ‌اصلًا محور این است. اگر بخواهیم تشبیه ناقصی بکنیم، باید به ملکه‌ی زنبور عسل تشبیه کنیم. ‌ 🔸کانون خانواده، جایی است که عواطف و احساسات باید در آنجا رشد و بالندگی پیدا کند؛ بچه‌ها محبت و نوازش ببینند؛ شوهر که مرد است و طبیعت مرد، طبیعتِ خام‌تری نسبت به زن است و در میدان خاصی، شکننده‌تر است و مرهم زخم او، فقط و فقط نوازش همسر است حتّی نه نوازش مادر؛ باید نوازش ببیند. ‌ 🔸برای یک مرد بزرگ، این همسر کاری را می‌کند که مادر برای یک بچه‌ی کوچک آن کار را می‌کند؛ و زنان دقیق و ظریف، به این نکته آشنا هستند. اگر این احساسات و این عواطفِ محتاج وجود یک محور اصلی در خانه، که آن خانم و کدبانوی خانه است، نباشد، خانواده یک شکل بدون معنا خواهد بود. 💞@MF_khanevadeh
براى كاهش سردردهای میگرنی از چاى بابونه استفاده كنيد. 🔹️چای بابونه به طور موثر به کسانی که با جدیت با حملات درد میگرنی دست و پنجه نرم می کنند، کمک می کند. این گیاه می تواند باعث آرامش بیشتر عضلات شود، همچنین خواب بسیار بهتری را فراهم می کند. 🔹️مهمتر از همه، با کاهش برخی از علائم اساسی، به کاهش درد کمک خواهد کرد. علاوه بر این برای سردردهای پراکنده ناشی از آنفولانزا، اضطراب و استرس نیز مفید است. 💞@MF_khanevadeh
امام صادق(ع) فرمود: غذا دادن به یک مومن در روز عید غدیر ثواب اطعام یک میلیون پیامبر و صدیق (در راس آنها خود ائمه معصومین) و یک میلیون شهید (در راس آنها حضرت عباس و شهدای کربلا) و یک میلیون فرد صالح در حرم خداوند را دارد. (بحار ج۶ ص ۳۰۳) 📣📣📣📣📣📣 💠شماهم می توانیددراین کار خیرشریک باشید حتی با اطعام یک نفر 💠برای مشارکت درطرح اطعام ملکوتی کمک های نقدی خودرا به شماره کارت 《6037997400971231》واریزنمایید. 💠بعداز واریزی فیش واریز را به ادمین کانال ارسال فرمایید👇👇 @admin2_Markaz 💞@MF_khanevadeh
♻️ دفاع مقدّس، مظهر بُروز هویّت والا و برجسته‌ی ملّت ایران بود 🔻 رهبر انقلاب: در جمهوری اسلامی، کشور سربلند ایران توانست در مقابل دنیای قدرتمند مقابل خودش، یعنی شرق و غرب و اروپا و آمریکا و شوروی و مرتجعین و همه‌ بِایستد و بر اینها پیروز بشود؛ این... یک نکته‌ی بسیار مهمّی است و بخشی از هویّت ملّی ما است. اینکه گاهی گفته میشود و درست هم هست که «دفاع مقدّس بخشی از هویّت ملّی است»، به خاطر این است که ، مظهر بُروز هویّت والا و برجسته‌ی ملّت ایران بود که توانستند جنگ را به پیروزی برسانند. ۱۳۹۹/۰۶/۳۱ 🌷 بازخوانی روزانه‌ی توصیه‌ها و تدابیر رهبر انقلاب در موضوعات مختلف | 💻 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام استاد: استاد عالی ⭕️ موضوع : آرامش در خانواده، قسمت اول، مَسکن آرام همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید: 👉 https://shamiim.ir/Category/List 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای عیدولایت کم نزارید🌹🌹🌹🌹🌹 این کلیپ ثواب اطعام دادن در🌸🌸🌺 و روش ائمه در غدیر رو بیان میکنه، ثواب یک میلیون شهید و صدیق و پیامبر در خانه خدا خواهشا این کلیپ تا حد امکان پخش کنید را قدر بدانیم 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
بخش اول مُسْتَجیبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِی الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ
بخش اول أَحْمَدُهُ کَثیراً وَأَشْکُرُهُ دائماً عَلَی السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائکَتِهِ وکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطیعُ وَأُبادِرُ إِلی کُلِّ مایَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فی طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ الله الَّذی لایُؤْمَنُ مَکْرُهُ وَلایُخافُ جَورُهُ. او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه می گویم بر شادی و رنج و بر آسایش و سختی و به او و فرشتگان و نبشته ها و فرستاده هایش ایمان داشته، فرمان او را گردن می گذارم و اطاعت می کنم؛ و به سوی خشنودی او می شتابم و به حکم او تسلیمم؛ چرا که به فرمانبری او شائق و از کیفر او ترسانم. زیرا او خدایی است که کسی از مکرش در امان نبوده و از بی عدالتیش ترسان نباشد (زیرا او را ستمی نیست). 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تنها_گریه_کن #قسمت_نود_دو صبح پیکر محمد را آوردند مسجد المهدی همان طور که خودش خواسته بود من همرا
هوا گرفته و خاکستری و بالای سر هر قبری،کسی نشانه ای گذاشته بود .یکی میله ی پرچم، یکی گلدان، پرچم ها خودشان را مثل آدم های مصیبت زده تکان می دادند.بچه های مسجد نوحه می خواندند،بین جمعیت راه می رفتم زیر لبم نوحه ای را که می خواندند تکرار می کردم،دستم را مشت کرده بودم و می زدم به سینه ام و نگاهم را دوخته بودم به همان عکسی که خودم از عکاسی تحویل گرفته بودم ،همان عکسی که در آن موهای مجعد محمد بلند تر از همیشه توی هم فر خورده بود چند نفس عمیق کشیدم.داخل بینی ام می سوخت ،صدای یا حسین کشیدن دوست و فامیل و همسایه ها و آشنا و غریبه پیچید توی آسمان و تابوت محمد را روی دست بردند،حاج حبیب را دیدم که زیر بغلش را گرفته بودند و پاهایش روی زمین کشیده می شد آن قدر مظلومانه گریه می کرد که دل نداشتم بروم سمتش،مادر و مادر شوهرم نشسته بودند روی خاک سرد و چادرشان را کشیده بودند روی صورتشان دلم برایشان ریش شد خسته بودند.سه روز بود گریه شان بند نمی آمد .دختر ها دست هایشان را گذاشته بودند جلوی دهانشان و تا می توانستند ،آهسته و بی صدا اشک می ریختند. از وقتی گفته بودم برادرتان همیشه نگران بود صدای گریه و بی تابی شما را نامحرم بشنود حواس جمع گریه می کردند.فاطمه افتاده بود یک گوشه روی زمین و چند نفر دورش را گرفته بودند و اصرار می کردند کمی آب بخورد ،رفتم طرفش ،سرش را که بلند کرد و خونسردی مرا دید،آرام شد ،بی سروصدا از میان خانم ها راه باز کردم و رفتم سمت مردها. آدم هر چقدر هم برای موقعیت ویژه ای خودش را آماده کند ،وقتش که می رسد چشم هایش را می بندد و فکر می کند همه چیز فقط یک خیال است خواب می بیند و هنوز فرصت دارد زمین ،زیر پایم نرم شده بود،ولی هیچ به فکرم نمی رسید که این انرژی فوق العاده از کجا سرریز شده به دلم ،گمان می بردم که لابد دلیلی دارد و من نمی دانم .حس می کردم همه ی دنیا چشم در آورده اند و دارند مرا تماشا می کنند و از همه ی دنیا مهم تر ،محمد بود .آن شب آخر خیلی سفارش کرده بود محکم باشم ،نه اینکه به ظاهر ،محمد دلش می خواست من با رضایت خاطر از بالای سرش بلند شوم دلش می خواست جز مادری،کارهای دیگری هم ازم بربیاید.دامادم حسن آقا خودش را به زحمت از بین جمعیت رساند نزدیکم گفتم می خواهم بروم بالای قبر،صدایش گرفته بود.بغض نمی گذاشت خوب حرف بزند گفت:محمد خودش می دونست جاش اینجاست نشونم داده بود. سرم را تکان دادم و نگفتم محمد خیلی چیزهای دیگر را هم می دانست .پدر و برادرم دورم را گرفتند ،از نگاه و صدای مطمئنم خیالشان کمی راحت شد که حالم خوب است .نگاه کردم به اشک های پدرم که خیلی راحت از چشمش سر می خورد و صورتش که سرخ شده بود صدای مردانه ای از پشت سر ما بلند شد تا مردم راه بدهند و من رد شوم از تپه های کوچک خاک که ریخته بودند چند گوشه،عبور کردم و رسیدم بالای قبر خالی محمدم. ..... 💞@MF_khanevadeh