🖤 نثار #شاهزاده_علی_اکبر(ع)
#کربلا لب به لب از داغ علی اکبر بود
#کربلا، واحه ای از باغ علی اکبر بود
سر فرو برد به دامان نجابت، خورشید
که جهان در پی اشراق علی اکبر بود
آنچه او را به #محمد، همه جا کرد شبیه
طینت و منطق و اخلاق علی اکبر بود
او #محمد شد و #فریاد_غدیری سر داد
و اذان، هیئت ابلاغ علی اکبر بود
اینکه گفتند بمان پای امامت تا جان
کار هر کس نه که میثاق علی اکبر بود
#مجتبی، #قاسم خود را #علی_اکبر می خواند
او نشان داد که مصداق علی اکبر بود
بادِ شمشیر #علی، شمر و سنان را انداخت
هویِ #یا_فاطمه، شلاق علی اکبر بود
تا که #انگشتر خود را بدهد بر دشمن
#کربلا در پی #انفاق_علی_اکبر بود
تا که سیراب شود بیشتر از او قدری
#حضرت_میکده، مشتاق علی اکبر بود
شده شش گوشه اگر قبر #حسین_بن_علی
علت اصلی اش، الحاق علی اکبر بود
با تبر، کَند #علی را و زمینش زد باز
ریشه ی کرب و بلا، ساق علی اکبر بود
اینکه در دشت پراکنده شده، قرآن است
بر سر نی، سر و اوراق علی اکبر بود
هرکه با هرچه که می شد به تنش می کوبید
مَرکبِ حرمله، دبّاغ علی اکبر بود
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Maddahankhomein
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
#مثنوی
🔹محو تماشای علی🔹
ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
مثل تیری که رها میشود از دست کمان
خسته از ماندن و آمادهٔ رفتن شده بود
بعد یک عمر، رها از قفس تن شده بود
مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود
«مست میآمد و رخساره برافروخته بود»
روح او از همه دل کنده، به او دل بسته
بر تنش دست یدالله حمایل بسته..
آمد، آمد به تماشا بکشد دیدن را
معنی جملهٔ در پوست نگنجیدن را
بیامان دور خدا مرد جوان میچرخید
زیر پایش همۀ کون و مکان میچرخید
بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد
رفت از میسره از میمنه بیرون آمد
آن طرف محو تماشای علی، حضرت ماه
گفت: لا حول و لا قوة الا بالله
مست از کام پدر، زادۀ لیلا، مجنون
به تماشای جنونش همه دنیا مجنون..
آه در مثنویام آینه حیرت زده است
بیت در بیت - خدا - واژه به وجد آمده است
::
رفتی از خویش، که از خویش به وحدت برسی
پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی
نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد
به تماشای نبرد تو خداوند آمد
با همان حکم که قرآن خدا جان من است
آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است
ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست
«دیدمت خُرَّم و خندان، قدح باده به دست»
آه آیینه در آیینه عجب تصویری
داری از دست خودت جام بلا میگیری
زخمها با تو چه کردند؟ جوانتر شدهای
به خدا بیشتر از پیش پیمبر شدهای
پدرت آمده در سینه تلاطم دارد
از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد
غرق خون هستی و برخاسته آه از بابا
آه، لب واکن و انگور بخواه از بابا
گوش کن! خواهرم از سمت حرم میآید
با فغان پسرم وا پسرم میآید
باز هم عطر گل یاس به گیسو داری
ولی اینبار چرا دست به پهلو داری؟
کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است
یاس در یاس مگر مادر من برگشتهست؟
مثل آیینهٔ در خاک مکدّر شدهای
چشم من تار شده؟ یا تو مکرر شدهای؟
من تو را در همهٔ کربوبلا میبینم
هر کجا مینگرم جسم تو را میبینم
ارباً اربا شده چون برگ خزان میریزی
کاش میشد که تو با معجزهای برخیزی
ماندهام خیره به جسمت که چه راهی دارم؟
باید انگار تو را بین عبا بگذارم
باید انگار تو را بین عبایم ببرم
تا که ششگوشه شود با تو ضریحم، پسرم
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
✅ @Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هشتم محرّم دودمههایِ حضرت علیاکبر علیه السلام
۱ -
تکبیرِ تو همراهِ تولّا و تبرّا
علیاکبرِ لیلا /۲/
در معرکه ذکرِ تو علیاً ولی اللّه
علیاکبرِ لیلا /۲/
#دودمه
۲ -
یارب چه بلایی سرِ پیغمبرم آمد
چهها بر سرم آمد /۲/
بر رویِ حصیری پسرم تا حرم آمد
چهها بر سرم آمد /۲/
#دودمه #هشتم_محرم #کربلا #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مربّع هشتم محرّم حضرت علی اکبر علیه السلام
اِی عاجز از اِعجازِ چشمانت پیمبرها
اِی حیدرِ کرّار در اُردویِ حیدرها
خیلی جوان نذرِ شما کردند مادرها
از تو سروده چشمشان بالایِ پیکرها
تابوت آمد مادران از بوریا گفتند
از تکّههایِ پیکری رویِ عبا گفتند
امشب شهیدان در جوارت روضه میخوانند
پایِ حصیری از سرِ بر نیزه میخوانند
از هلهلههایِ غروب و لرزه میخوانند
از قافله از چشمهایِ هرزه میخوانند
کمکم به پایان میرسد این ماجرا اِی وای
ای کاش میزد شاه اینجا دستوپا اِی وای
بالاسرِ این پیکرِ صدپاره افتادم
پیش از رسیدن به تَهِ گودال جان دادم
بر رویِ زانو آمدم محراب و سجّادهَم
مُردم ولی زینب رسید اینجا به فریادم
جان میدهم داغِ جوانِ خود که میبینم
دارم به رویِ بوریا یارب چه میچینم ؟!
انگشتهایِ دستوپا مُچها و بازوها
این پیکرِ صدپاره و خونلخته بر موها
مثلِ علی از هم جدا هستند اَبروها
قیچیِ زنها میکشد در روضه بانوها
مِقراضِ آنها باز کرده روضههایم را
گم کردهام پایِ جنازه دستوپایم را
لبتشنه داری میروی دیدارِ پیغمبر
سیلی نخورده گونههایت شد چنان مادر
وقتی اذان بر نیزه میگوید سرِ اکبر
حرف از عبا و پیرهن انگشت و انگشتر ....
در قتلگاهم شد به پیشِ چشمِ مَحرم آه
خواهر گرفته معجرش را آه محکم آه
عمّه اسارت میرود اِی کاش میمردم
سیلی به جایِ غنچهیِ ارباب میخوردم
پیراهنِ خود را تَهِ گودال میبردم
با امنیت اهل و عیالم روضه آوردم
اَمن است جایِ همسرم امّا رباب اِی وای
خوانده به زیرِ تازیانه ندبه وُ لالای
📄حرم سیدالکریم علیه السلام
#هشتم_محرم #کربلا #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت هشتمِ محرّم حضرت علیاکبر علیهالسلام
اینسو علی آنسو علی هر سو که میبینم علی
تکّه به تکّه پیکرت با گریه میچینم علی
اِی واژههایِ کوثرم پیغمبرِ آه وُ کرم
تو بهترین اِثباتِ اسلامِ مَنی دینم علی
بر رویِ زانو میکشم خود را اگر سویِ تنت
چشمَم سیاهی میرود اِنگار سنگینم علی
تازهِجوانم داغِ تو جان بر لبم آورده است
بوسیدَمَت شد روضهخوان لبهایِ خونینم علی
بالاسَرَت قرآن تلاوت میکنم آرامشم
به سینهام چسباندهام آیاتِ یاسینم علی
شَهزادهای امّا شده تابوتِ تو یک بوریا
اِی علّتِ پیری وُ پیشانیِ پُرچینم علی
در روضههایت میخورم پشتِ سرِ هم بر زمین
تا که میافتم میکِشد کِل خصمِ دیرینم علی
یک گوشهیِ گودال پیشِ مادرم روحِ تو را
وقتی که دست و پا زدم در ندبه میبینم علی
📃حرم سیدالکریم علیه السلام
#غزل #هشتم_محرم #روضه #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام #کربلا #حسین_ایمانی
@Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قصیده هشتم محرّم مدح و مرثیهیِ حضرت علیاکبر علیه السلام
ای سراپا علی و پا تا سر
اسداللّه حیدرِ لشکر
تویی مَمسوسِ ذاتِ حضرتِ حق
اِی اذانِ منوّرِ لشکر
تا به میدان زدی همه گفتند
شد محمّد پیمبرِ لشکر
ضرباتِ تو مثلِ شیرِ خدا
وَجناتِ تو گوهرِ لشکر
چون اباالفضل ساقیِ حرمی
باده و خمُّ و ساغرِ لشکر
علیاکبر علیٌالاَعلا
فاتحِ بدر و خیبرِ لشکر
از اذانت علی ولیُّ اللّه
نوشِ جان کرده رهبرِ لشکر
غیرِممکن نمیشود معنا
تو بگیری اگر پرِ لشکر
علیِ ابنِ الحسین علیاکبر
تو بزرگی و اکبرِ لشکر
تو پناهِ مُخدّراتی وُ .....
سایهساری وُ سنگرِ لشکر
جَلواتِ حسین را داری
صلواتِ مُصوّرِ لشکر
بر رویِ تکّهای حصیر چطور ؟!
یوسف آمد به محضرِ لشکر
اُمِّ لیلا به صورت و سر زد
که چه آمد خدا سرِ لشکر
ندبهخوان شد عقیله وقتی که ....
شد عزادار سرورِ لشکر
همه بر اشکِ شاه خندیدند
که ببین ریخته پرِ لشکر
#قصیده #هشتم_محرم #کربلا
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@Maddahankhomein
1136140035_-1389620651.mp3
زمان:
حجم:
2.75M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه هشتم محرّم حضرت علیاکبر علیه السلام سبک غم بساطینی .....
علی یاعلی علیَالدّنیا بعدَکَالعَفاٰ
علی یاعلی تابوتِ تنت شد یه بوریا
داغِ تو سنگینه برایِ بابا
داره چی میچینه رویِ بوریا
برگ وُ بَرم اِی گلپسرم
ای اوّلین مدافعِ حرم
آه
وَلَدی یاعلی /۳/
علی یاعلی بغضِ سقیفه چی آوُرد سرت
اِرباً اِرباٰ شده تو روضه خدایا پیکرت
چقدر زخمِ قیچی و تیغ و خنجر !!!
جایِ یک بوسه سالم نیست رو پیکر
ای خواهشم آرامشم
چطور بعدِ تو نفس میکشم
آه
وَلَدی یاعلی /۳/
علی یاعلی پاشو غیرتی عمّه اومده
دشمن دیده افتادم از پا میزنه عربده
خولی و سنان و زجر میزنن فریاد
حسین بالاسرِ نعشِ پسر جون داد
اِی وارثِ .... شاهِ کرم
پاشو ببر عمّهَ رو حرم
آه
وَلَدی یاعلی /۳/
#هشتم_محرم #کربلا #نوحه_زمینه
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@Maddahankhomein
-424009983_-221806966.mp3
زمان:
حجم:
3.8M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه مسجدی ( زمزمهیِ قدیمی ) هشتم محرّم حضرت علیاکبر علیه السلام سبک امشب شهادتنامهیِ .....
پیغمبرِ صحنِ کرم بالابلندِ لشکرم
پیشِ دو چشمانم بزن قدری قدم در این حرم
جانم جوانم یاعلی /۴/
یوسفتر از یوسف تویی یعقوبِ گریان این پدر
پشتِ سرت میریزد آب از این دو تا چشمِ ترم
اللّهُاکبر گفتی و داری به میدان میروی
دلشوره دارد دخترم دلواپسِ تو خواهرم
جانم جوانم یاعلی /۴/
پیغمبری کردی ولی وقتی رجز شد یاعلی
بغضِ سقیفه آمد و آوار شد رویِ سرم
تیر و عمود و تیغ و سنگ قیچی و خنجر چون و چنگ
هر کس زده با حربهای یک ضربهای بر جگرم
جانم جوانم یاعلی /۴/
بر رویِ زانو میکشم خود را به سمتِ پیکرت
تکّه به تکّه میکنم جمعآوری برگ و بَرم
تازه جوانم بر رویِ دوشِ جوانان میرود
تابوتِ او شد بوریا شد روضهخوانش مادرم
جانم جوانم یاعلی /۴/
#نوحه_مسجدی #هشتم_محرم #کربلا #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@Maddahankhomein
2062884608_1341339683.mp3
زمان:
حجم:
3.25M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه هشتم محرّم حضرت علی اکبر علیه السلام سبکِ سلامِ یاسین ....
أَشهَدُ اَنَّ علی ولی اللّه
پیغمبرِ دشتِ کربلا /۲/
حیدرِ حرم یا اسداللّه
اذان بگو شیرِ نینوا /۲/
آرامشِ جانم اِی جوانم
قدم بزن ای کوثر نشانم
خیرِ کثیرِ کربلا اکبرم
شد تابوتِ تو بوریا اکبرم
یاعلی ولدی /۳/
علی علی علی
رجز که خواندی شد بغضِ حیدر
هزار و یک نوع حَربه علی /۲/
تیغ و سنان و قیچی و خنجر
زد به تنِ تو ضربه علی /۲/
یک جایِ سالم به پیکرت نیست
شکرِ خدا لیلا مادرت نیست
تا ببیند این روضه را اکبرم
شد تابوتِ تو بوریا اکبرم
یاعلی ولدی /۳/
علی علی علی
جان مرا میبرند جوانان
بر رویِ شانه سمتِ حرم /۲/
میچکد از لابهلایِ حصیر
خونِ تو میسوزد جگرم /۲/
تکبیرِ شاهِ کرم تو بودی
مدافعِ این حرم تو بودی
داغت قاتل بابا اکبرم
شد تابوتِ تو بوریا اکبرم
یاعلی ولدی /۳/
علی علی علی
#نوحه_زمینه #هشتم_محرم #کربلا
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@Maddahankhomein
غزل مصیبت علی اکبر علیه السلام
صحنهٔ روضه در این جمله مجسم باشد
پشت هر قدّ رشیدی دو قد خم باشد
من و لیلا به روی چشم بزرگت کردیم
عمر ما قدوبالات منظم باشد
مادری تر زهمه ؛راه برو؛کیف کنم
دیدن قامت تو لذت عمرم باشد
در پی ات آمدم از خیمه محاسن بر دست
بسکه شان تو در این رتبه معظم باشد
بازمین خوردن تو زندگیم ریخت بهم
حق بده تا به قیامت کمرم خم باشد
از کجا تا به کجا پیکر تو ریخته است
هرچه می چینم عزیزم بدنت کم باشد
تاکه زانوم زمین خورد همه خندیدند
باغمت شادی این قوم فراهم باشد
چه کنم پیکر تو از بغلم می ریزد
صد و ده تا پسر امروز به دستم باشد
تو چه گفتی که چو مادر دهنت را بستند
دنده خورد شده شاهد حرفم باشد
کوچه ای باز شد و از دوطرف می خوردی
جای صد ضربه به روی بدنت هم باشد
پای ناموس ؛وسط آمده برخیز علی
عمه ات بی من و تو بی کس و محرم باشد
#قاسم_نعمتی
@Maddahankhomein