هدایت شده از ......
مناجات #امام_زمان_عج
#شهادت_امام_سجادعلیه_سلام
این نسخه را عمل کن و آویزه کن به گوش
جز در رضای حضرت صاحب زمان نکوش
چشمی به هم زدی و جوانی تمام شد
ای دل بگیر عبرت از آن مرد یخ فروش
لوح سیاه قلب مرا دید و دم نزد
شرمنده ام من از رخ مولای پرده پوش
گویید با امام زمان از غم فراق
دیگر برای گریه کنانش نمانده هوش
گریه نکرد آن که به جد مطهرش
والله هست معرفتش کمتر از وحوش
بار گناه و معصیتش ریخت بر زمین
هر کس کشید بار غمش را به روی دوش
جانم فدای داغ امامی که بین تب
می سوخت بین خیمه و داغش نشد خموش
مقتل نوشته است که زین العباد را
بستند بین سلسله بر مرکبی چموش
لعنت به شمر، حضرت سجاد هرچه گفت:
از خیمه دور باش، حرامی نکرد گوش
تبدار بود و روضه ی ناموس را چشید
آمد میان سلسله خون در رگش به جوش
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
هدایت شده از ......
#امام_سجاد_ع_مصائب
می نشیند تا زمین با آسمان دور و برت
میشود سرشارِ آهی بیکران دور و برت
بوسه برمیدارد از خاک مزارت آفتاب
میدهد از غربتت آهسته جان دور و برت
میرسد بر گوش، از گلدستهٔ اینجا اذان
نیست یک گلدستهٔ غرقِ اذان دور و برت
جای زائر، جای خادم، جای ایوان و رواق
داشتی ایکاش قدری سایه بان دور و برت
پاکسازی میشود از فتنهٔ وهابیت
میشود با شیعیان امن و امان دور و برت
میشود حک در محرّم «یاعلی بن الحسین(ع)»
بر ضریحی که می آید روضه خوان دور و برت
دور قبرت می نشیند میکشد با گریه آه
یادِ آن ساعت که گریان شد جهان دور و برت
بی عمو عباس(ع) جانِ کاروان آزرده شد
داشتی جای پدر، شمر(لع) و سنان(لع) دور و برت
یاد آن بازار شام و لحظه ای که بعدِ سنگ
از فراز بام ها می ریخت نان دور و برت
گریه میکردی و عمری قلبت از جا کنده شد
بسکه پُر بود از صدای خیزران دور و برت!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#نجات_بشر_فقط_امام_حسین_ع_
دنیا بِچرخ بَرزه قُله ت ، وه نام و نیشانه حسین
خوَّشا وه ئی طرزو عزَّت ، عالم له دّورانه حسین
زنه ی یعنی رونق گری ، تاریکی له ی رسمه مه ری
راهنمایی مسیره حق ، یه ی راس وه فرمانه حسین
ایران له ی سرزمینه، پرورده ی اولاده علی
تاگر قیامت ها نبرد ، له سینه ی قرانه حسین
یَجمَعنای گروه گروه ، له ی شه ورو باسه وه شِرِو
جغرافیا ی صد بیشره ک ،جاذبه ی جهانه حسین
اربعین هر ئِیه نیه ، مُختص وه نَجف کرلا
دنیا تو زانی عاشقی ، شفاس له میدانه حسین
یه دلبره کل بشره ، رمزه خوداو پیغمبره
سقا عباس شفا دَره ، له مابین یارانِه حسین
اگر کسی نَظَر بیه ی ، تفرقه اندازی بِکه ی
تیره خوداس رسوا که ره ، ئِرای دشمنانه حسین
له داعش و هر ظلمه گر ، حیله گری وه کورو که ر
راهی نیری له په ی نجات ، بودِن پشیمانه حسین
#شعر_احترام_یاربیگی
#حب_الحسین_یجمعنا
#ازکربلا_تاغزه
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
غزل مصیبت شهادت امام سجّاد علیه السلام
سخت است ببینی بدنی رویِ حصیر است
اِنگار نَه اِنگار که این جسمِ اَمیر است
آئینهیِ صد تکّهیِ زهراست ولی آه ....
تَن مانده وُ سر بر رویِ نِی بینِ مسیر است
زیباست ولی خاکی و خونی و پریشان
این منظره تصویرِ مُراعاتِ نظیر است
زنجیر وُ غُلِ جامعه هستند گُواهم
که زخمِزبان قاتلِ اصلیِ اَسیر است
از زخمِ عمیقِ دلِ دلدار نگوئید
یک عمر همین زخمْ فقط همدمِ پیر است
با چشمِ خودش دید نوکِ خنجرِ کُندی
در فکرِ به هم ریختنِ فکرِ عشیرهَست
چه گوشهیِ گودال چه در گوشْ به هر حال
لشکر همهِجوره پِیِ تاراجِ ذخیرهَست
اِی زهر به دادِ دلِ بیچاره رسیدی
این مرگ برایم به خدا خِیرِ کثیر است
اَلشّام چهها بر سرِ این قافله آورد !!!
تا صبحِ فرج روزِ حرم تیرهیِ تیرهَست
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
بیمار، غیرِ شربتِ اشک روان نداشت
در دل هزار درد و توانِ بیان نداشت...
یک گل نداشت باغ و به آتش کشیده شد
جز آه در بساط، دگر باغبان نداشت
یکسر به خاک ریخت گل و غنچه، شاخ و برگ
دیگر ز باغِ عشق، نصیبی خزان نداشت
ماهی که آفتاب از او نور میگرفت
جز ابرِ خشکِ دیده، به سر، سایبان نداشت
دانی به کربلا ز چه او را عدو نکشت؟
تا کوفه، زنده ماندنِ او را گمان نداشت
از تب ز بس که ضعف به پا چیره گشته بود
میخواست بگذرد ز سرِ جان، توان نداشت
یک آسمان، ستاره به ماه رخش، ز اشک
میرفت و یک ستاره به هفت آسمان نداشت...
شاعر: #استاد_علی_انسانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
صحیفهای که سراسر شعور و شیداییست
حدیث سلسله گیسوی آشنایش بود
گرفته بود صبورانه صبر را در بر
همیشه آینه مجذوب سجدههایش بود
حدیث تشنگی و آب را مپرس از او
که عهدنامۀ عُشّاق کربلایش بود
اگر چه آب روان بود مَهر مادر او
چه شد که آینهگردان غصههایش بود
چگونه لب بگشاید به یک تبسم سبز
کسی که حادثهای سرخ پابهپایش بود
شاعر: #صادق_بخشی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات
مدح و منقبت حضرت
اباعبدالله الحسین علیه السلام
همه دار و ندارم از حسین است
زمستان و بهارم از حسین است
خودم را نوکرش میدانم اما
تمام اعتبارم از حسین است
شهادت در رهش شد آرزویم
که جان بیقرارم از حسین است
مرا گر منزلی باشد به دنیا
سرای غمگسارم از حسین است
اگر اشکی بریزم نیمه ی شب
بُوَد این افتخارم از حسین است
ندارم توشه ای بهر قیامت
امید قلب زارم از حسین است
اگر دارم چو طبعی شاعرانه
کاین لطف و قرارم از حسین است
به سر دارم طواف کوی مولا
اگر امیدوارم از حسین است
دلی دارم زمستانی بهاری
زمستان و بهارم از حسین است
✍️ #محمود_یوسفی_مشهد
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح ومرثیه امام سجّاد علیه السلام
علیِابنالحسینِ کوفه و شام
حیدرِ پادگانِ فقه و کلام
دین اگر بی محبّتت باشد
و عَلیکَ السَّلام... عَلَی الاسلام
نهضتِ سرخِ پادشاهِ غریب
از همین خطبهها گرفته دَوام
نَم نَم از دیدهات چکیده گلاب
کُلِّ روضه سه مرتبه "الشّام"
مجلسِ طعنه و کنایه گرفت
بزند خیزران به لعلِ امام
سرِ بازارشان چهها گفتند...
میشکست احترام چون اِحرام
پیشِ تو چانه می زدند سرِ...
قیمتِ معجر و کنیز و غلام
مَستها کف زدند و رقصیدند
پای نِی پیشِ اهلِ بیت مُدام
وای از تازیانه و زینب
وای از ندبهخوانِ بزمِ حرام
#امام_سجاد_علیه_السلام
#امان_از_دل_زینب
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
Recording ۱۰۱۵۴۴-۰۷۲۰۲۳.mp3
1.41M
شور امام حسن(ع)و ابی عبدالله(ع)
بند اول
یه عمره سینه زنم/وقف تو جون و تنم
منم که روزی خوره/دست امام حسنم....
کرمت دریاست/ید تو طولاست
همیشه هر جا/نوکرت آقاست...
دل در دام حسن افتاده
از جامش میزنم من باده
همه ی افتخارم اینه
شاهه و من رعیت زاده...
///یا مولا یا حسن یا مولا...///
بند دوم
حرف دلم یک کلام/به عشق تو مبتلام
اسم تو توو دل بروست/حسین علیه السلام...
معنی ایمان/حضرت جانان
آذری میگم؛جان سنه قوربان...
مجنونم تویی لیلای من
نوکرم و تو آقای من
منو با اسم تو میشناسن
یا حسین تویی دنیای من...
///ثارالله یا ابا عبدالله...///
بند سوم
کربلا میخوای صله/هروله کن هروله
آی سینه زن عمریه/زیر پاته حرمله...
کار من اینه/میزنم سینه
با حسین هر دو/دنیا تضمینه...
چشمام به گریه عادت داره
نوکرت بت ارادت داره
گریه سینه زنی توو هیئت
واسم حکم عبادت داره...
///ثارالله یا ابا عبدالله...///
مهدی ندرخانی-کرج
https://eitaa.com/Maddahankhomein
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهادت_حضرت_سجاد_علیه_السلام
#زمزمه_سنگین_زمینه #مهدوی
اشکاتو روی دست بگیر همراه زین العابدین
دعا برا فرج بخون با اشک و آه آتشین
کی گفته شیعه بی کسه،ما همه صاحب داریم
به زودی از راه میرسه تنها پناه مؤمنین
مهدی غریبه
از حقّ خود عمری جداست
امام شیعه
چرا توی بیابوناست
چه بی خیالیم
حتی غریب، میون ماست
به اشک دائم البکاء
بیا بیا ای منتقم
به محنت شام بلا
بیا بیا ای منتقم
یاربِّ عَجِّل فرجه...
🌸🌸🌸🌸🌸
زبانحال امام سجاد با حضرت زینب علیهماالسلام:
عمّه دیگه وقت ِ اونه که من کنار تو بیام
تو رفتیو هنوز ببین می باره خون از این چشام
مسموم زهر شدم ولی قاتل ما مشترکه
منم مث تو جون دادم تو مجلس شراب شام
من و نوامیس
میون مشتی بی حیا
مقابل ما
میزد یزید با ناسزا
با خیزرونش
روی لب عزیز ما
به لعل پاره ی حسین
بیا بیا ای منتقم
به اضطرار زینبین
بیا بیا ای منتقم
یاربِّ عَجِّل فرجه...
🌸🌸🌸🌸🌸
خدارو شکر که بعد مرگ ،تنم میشه غسل و کفن
نمیره زیر دست و پا،دیگه تن نحیف من
امّا توی کربوبلا شد بوریا سهم بابام
روا نبود به پیکرش حتی یه کهنه پیروهن
دیدم تو گودال
سری نداره پیکرش
همراه انگشت
غارت شده انگشترش
منم شبیهَت
بوسه زدم به حنجرش
به حضرت شَیبُ الخَضیب
بیا بیا ای منتقم
به پیکر خَدُّالتَّریب
بیا بیا ای منتقم
یاربِّ عَجِّل فرجه...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_6041847679170907337.mp3
1.97M
زمینه #امام_سجاد_ع
تموم نفس هاش روضه اس
با غم محرم شد پیر
نشونه داره رو جسمش
از غل و زنجیر
بی تاب گریه می کنه
با آب گریه می کنه
یاد خشکیه لب
ارباب گریه می کنه
یعقوب کربلا
کم گریه کن
همراه نیزه ها
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
با یه دل خون می باره
چشای امام سجاد
یاد روزی که باباش از
رو مرکب افتاد
موهاش غرق خون شده
دردا بی امون شده
عمه سینه میزنه
رو تل نیمه جون شده
بر جسم بی سرش
کم گریه کن علی
همراه خواهرش
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
نزدیک چهل سال میشه
از غصه می باره چشمام
کربلا شکستم اما
امان از این شام
بین کوچه ها توی
انظار بردن عمه رو
آبم کرده، بودمو
بازار بردن عمه رو
از مجلس شراب
کم گریه کن علی
با غصه ی رباب
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
#وحید_محمدی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_ع
تا اربعین...
جاده، عمود، کرب و بلا اربعین حرم
آیا مجال هست مرا اربعین حرم؟
بی ارزشم ولی تو بیا و کرم نما
شد سهم هر که داشت بها اربعین حرم
بین سپیدها سیاهت منم، بگو
ای نوکر سیاه بیا اربعین حرم
امسال من اگر نروم خاک بر سرم
یا بین روضه مرگ، و یا اربعین حرم
دارم امید، سوی خودت میکشانی ام
پای پیاده، سر زده، تا اربعین، حرم
سعی میان مروه ی شاهم که آرزوست
چون هست روی ماه،صفا اربعین حرم
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح امام حسین علیه السلام و نوکری ارباب
همین که زیرِ همین بیرقم خدا را شکر
همین که سینهزنِ دلبرم خدا را شکر
همین که گریه برایِ تو میکنم عشق است
تمامِ عمر حسینیتبم خدا را شکر
همین که زمزمهیِ صبح و ظهر و عصر و شبم
شده همان دمِ اهلِ حرم خدا را شکر
همین که پرچمِ کربوبلا به دوشِ من است
وَ در حرم نفسی میزنم خدا را شکر
همین که مادرِ من شد کنیزِ مادرِ تو
پدر غلامِ امامِ کرم خدا را شکر
همین که باورِ من انتظار میباشد
به راهِ یار نظر دوختم خدا را شکر
همین که زندگیام نذرِ روضههایت شد
به عشقِ وصلِ نگارِ حرم خدا را شکر
بیا بهارِ زمانه قرارِ عاشورا
هنوز زیرِ همین پرچمم خدا را شکر
#غزل #مدح #کربلا
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_علیهالسلام
#کاروان_اسرا #غزل
🔹فانی فی الله🔹
تا سر سردار مظلومان به روی نیزه بَر شد
در همه آفاق و انفس آیت حق جلوهگر شد
تن به خاک افکند یعنی خاکسار کوی یارم
سر به نی افراشت یعنی بر شهیدان مفتخر شد
معجزات جسم پاکش کرد تصدیق نبوت
کشف اسرار ولایت از تکلمهای سر شد..
تن چو یعقوب از غم اکبر زمینگیر بلایا
سر چو یوسف بر سر بازار حسنش مشتهر شد
نسخ کرده محنت ایّوب را جسم جریحش
قصّۀ پرغصّۀ یحیی ز سر محو از نظر شد
تن شب کربوبلا را کرد همچون روز روشن
سر چراغ مطبخ خولی به هنگام سحر شد
تن ز شَفقَت هموطن با جسم هفتاد و دو تن بود
سر ز غیرت با عیال و کودکانش همسفر شد
تن زمین کربلا را کرد رشک طور سینا
مطلع نور تجلی سر به کوفه از شَجَر شد
با گلوی خشک، تن شد غمگسار تشنهکامان
همره اطفال گریان، سر روان با چشم تر شد
یک پسر شد سوی شام و یک پسر افتاد بیسر
تن انیس این پسر، سر همسفر با آن پسر شد..
تن به بیدستی اخوّت کرد با جسم برادر
سر به محنت همعنان با خواهر خونینجگر شد
بر یهود نینوا بنمود تن نور حقیقت
راهب نصرانی از اسرار آن سر باخبر شد
فانی فی الله شد تن زیر سمّ اسب دشمن
سالک سیر الی اللَه سوی شام و کوفه، سر شد
در زمین و آسمان و برّ و بحر و کوه و صحرا
در جمادات و نباتات این مصیبت با اثر شد
خواست تا دشمن کند با قتل بینام و نشانش
ای تعالی اللَه که نامش بیشتر از پیشتر شد..
📝 #مشکات_کاشمری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
امام حسن علیه السلام
هر که دارد بر کرم چشم عنایت بیشتر
می شود مثل حسن اهل سخاوت بیشتر
نیمه ی ماه مبارک سفره ی اطعام گفت :
می پزد مادر غذا را با محبت بیشتر
دست خیر قاری قرآن شهادت می دهد
"سارعوا"با "یا حسن ها" داشت سرعت بیشتر
یا حسن سربند را هر جا مزین کرده بود
عشق در رزمندگانش داشت علت بیشتر
بارش دست عطایش در مدینه جار زد
هست نخلستان حضرت با طراوت بیشتر
یا حسین و یا حسن دارند پیوندی عمیق
هر کجا با زائرش بوده است تربت بیشتر
بوسه ی بسیار پیغمبر گواهی می دهد
وام باید داد هنگام ولادت بیشتر
#محمد_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#زبانحال_حضرت_زینب_س
ای آنکه نیست غیر خدا خونبهای تو
خون سر شکستهی من رو نمای تو
زینب سرش شکسته ولی سر شکسته نیست
سر خم نکرده پیش کسی جز خدای تو
قرآن بخوان اگر چه تو را سنگ میزنند
دین خدا نفس بکشد با صدای تو
زینب نفس نمیکشد ای نفس مطمئن
یک لحظه در هوای کسی جز هوای تو
تو سربلند بر سر نیزه بخوان بدان
زینب هم ایستاده بمیرد برای تو
من پای نی، تو بر سر نی، گریه میکنیم
تو مبتلای عشقی و من مبتلای تو
✍ #محسن_عرب_خالقی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_س_کوفه
#زبانحال_حضرت_زینب_س
ای هلال من! به بالای سنان قرآن بخوان
قاری قرآن و قرآن را زبان! قرآن بخوان
با صدای خود مُسَخّر کن تمام کوفه را
کوفه را هم کربلا کن؛ همچنان قرآن بخوان
گرچه بشکسته جبینت بر سر نی، سجده کن
گرچه گشته از دهانت خون روان، قرآن بخوان
تا مگر آوای قرآن تو آرامم کند
بر فراز نیزه، ای آرام جان! قرآن بخوان
تا که اسلام تو را اهل زمین باور کنند
ای امام کلّ اهل آسمان قرآن بخوان
زادۀ مرجانه دارد قصد آزار تو را
تا نرفتی زیر چوب خیزران قرآن بخوان
صوت قرآن سر تو سربلندم میکند
تا نگشته قامت زینب کمان قرآن بخوان
یاد قرآن پدر کن؛ روی دست جدمان
وارث حیدر! تو هم نوک سنان قرآن بخوان
آنچه دیدم مادرم زهرا برایم گفته بود
این مصیبت را نمیکردم گمان؛ قرآن بخوان
هرکه هرچه دارد، از این خاندان دارد حسین
تا به «میثم» هم دهی سوز نهان قرآن بخوان
✍ #غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_س_کوفه
#زبانحال_حضرت_زینب_س
هر چند به دل عزا زیاد است حسین
دور و برِ ما جفا زیاد است حسین
ما چشم به یاریِّ خدا دوختهایم
روی لبمان دعا زیاد است حسین
یک لحظه نشد چشم به هم بگذارم
در کوفه سر و صدا زیاد است حسین
اینجا به سَرِ یتیم فریاد زدند
بی عاطفه، بی وفا زیاد است حسین
در کوچه به کوچهاش به من سخت گذشت
چون چهرهی آشنا زیاد است حسین
من صابرهام میان طوفان بلا
اما چه کنم بلا زیاد است حسین
شد درد سری، دردِ سرِ طفلانت
چون سیلیِ بی هوا زیاد است حسین
در مجلسِ صبحِ کاخ، معلومم شد
دور لب تو عصا زیاد است حسین
✍ #مجتبی_شکریان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_س_کوفه
مانند یک فرشتهی از پا نشسته بود
غمگینتر از همیشه در آنجا نشسته بود
هشتاد و چار حوریه دور نگاش بود
دور از نگاه مردم دنیا نشسته بود
بر روی دامنش که نسیم مدینه داشت
تنها نماد کوچک زهرا نشسته بود
پایین پای محمل مانند منبرش
موسی نشسته بود، مسیحا نشسته بود
میخواست خطبهای به زبانش بیاورد
بی خود نبود این همه بالا نشسته بود
با یاد خانهی پدریاش در آن گذر
اطراف کوفه را به تماشا نشسته بود
یک ماه میگذشت برای ظهورشان
مسلم کنار جادهی آنها نشسته بود
در چشمهای رو به خدایش درآن غروب
تصویر یک هلال چه زیبا نشسته بود
دستش نمیرسید اگر شانهای کند
در چند متریِ سر آقا نشسته بود
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#زبانحال_حضرت_زینب_س
#تنور_خولی
ای کوفه از نوای خوشت نینوا حسین
ای درد عالمی به نگاهت دوا حسین
تا دست پیش آرم و گیرم سرت به بر
با پای نیزهدار جلوتر بیا حسین
خواهم که خون کنم ز رخت پاک حیف، حیف
دستم نمیرسد به سر نیزهها حسین
تو در تنور و من به قنوت نماز شب
از سوز دل به جان تو کردم دعا حسین
ای کاش میبرُید سر خواهر تو را
تیغی که کرد رأس تو از تن جدا حسین
این غم مرا کُشد که به گودال قتلگاه
قاتل برید رأس تو را از قفا حسین
جای تو روی دوش نبی بود از چه رو
در زیر تیغ شمر زدی دست و پا حسین؟!
دردا که شد سیه عوض جامهی سیاه
از تازیانه پیکر صاحب عزا حسین
سر بشکنم به چوبۀ محمل که خون از آن
گردد روان به حرمت خون خدا حسین
آن خنجری که حنجر پاک تو را بُرید
خون گریه کرد و ناله زد و گفت یا حسین
هر کس به وقت مرگ کلامی است بر لبش
«میثم» تو را زند دم مردن صدا حسین
✍ #غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
تمام باور زینب حسین بود حسین
همیشه یاور زینب حسین بود حسین
چنانکه چشم به چشمش گشود در آغاز
کلام آخر زینب حسین بود حسین
عجب نبود اگر بی برادرش غم داشت
که نیم دیگر زینب حسین بود حسین
در آن خزان که زمین غرق حُسن یوسف بود
گل معطر زینب حسین بود حسین
کشید شعلهی آهی ز دامن محمل
که در برابر زینب حسین بود حسین
دلیل آنکه در آن ظهر پیش چشم خدا
شکسته شد سر زینب حسین بود حسین
به گوش کوفهی نامرد در کشاکش درد
خطاب منبر زینب حسین بود حسین
✍ #حسن_شیرزاد
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#محرم
مصائب کوفه و مجلس ابن زیاد لعنتاللهعلیه
بسکه در کوی و گذر وقتِ تماشا ریختند
کودکانت بر زمین از ضربِ پاها ریختند
عدهای شاگردهایم عدهای دیگر کنیز
کوچه کوچه پیشِ پایم نان و خرما ریختند
در شلوغیِ مسیرِ کاخ هِی روی خاک
دختران از هول دادنهای آنها ریختند
بارها ما بر زمین خوردیم از ما رد شدند
مثلِ آنروزی که با در رویِ زهرا ریختند
نیزه داران موقع اُطراق هرجایی که شد
اینهمه سر را به روی هم همانجا ریختند
آتشِ خیمه ، کشیدنهای تا کوفه چه کرد
گیسوان بچهها یا سوخته یا ریختند
بی هوا بر ناقهها زد تا که از آن ارتفاع
دخترانت پشتِ هم در بینِ صحرا ریختند*
مردمانی که درِ این خانه میخوردند نان
کُنجِ زندان با قُل و زنجیر ما را ریختند
با لب و دندانِ تو با چوب بازی کرد و زد
آه دندانهای تو آنقدر زد تا ریختند
خوب پیدا هست از بویی که دارد موی تو
در تنورِ روشنی دیشب سرت را ریختند
*حرام زادهای بنام سهیل ابن عُرَیف تا دروازه کوفه با سیخی که در دست داشت برناقهها میزد تا کودکان از آنها بیافتند(تذکره الشهدا ودیگرمقاتل)
حسن لطفی #یاشبیر
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#اسارت
🩸ای پیرزن! آن زینب که تو میگویی، همین زن است که داری با او صحبت میکنی...
در نقلی آمده است:
🥀 در یکی از منزل های در راه شام، حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها با اطفال خردسال نشسته بودند و رسم این بود که در هر منزل، مردم به تماشا میآمدند.
🥀 ناگهان پیرزنی عصا به دست آمد و نگاهی به دایره اسرا کرد و چشم او به زینب کبری سلاماللّهعلیها افتاد. جلو آمد و عرضه داشت: از کجا هستید؟ زینب کبری سلاماللّهعلیها فرمودند: از اسيران کربلا. پرسید: از کدام شهر آمدهاید؟ حضرت فرمود: مدینة الرسول صلی اللّه علیه وآله.
🥀 پرسید: از کدام طايفه هستید؟ حضرت فرمودند: از بنی هاشم. عرضه داشت: من و شوهرم در زمان امیرالمؤمنین علیهالسلام به مدینه آمدیم. شوهرم فقیر بود از امیرالمؤمنین علیهالسلام مالی طلب کرد.
🥀 امیرالمومنین علی علیهالسلام، فرزندش حسین علیهالسلام را طلبید و فرمود: ای فرزندم! قرض این فقیر را بده. با حسین علیهالسلام رفتیم به در خانه فاطمه زهرا سلاماللهعلیها.
🥀 دیدم فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به دخترکی کوچک که زینب سلاماللّهعلیها نام داشت،فرمود: دخترم! گردنبند خود را بده به این فقیر. آن دختر چنین کرد و به برکت آن گردنبند تاکنون فقیر نشدهام.
🥀 به من بگو آیا زینب کبری سلاماللّهعلیها به سلامت است؟ یک مرتبه حضرت ام کلثوم علیهاالسلام که این صحنه را مشاهده مینمود، به گریه درآمد فرمود: «ای پیرزن! آن زینب که تو میگویی همین زن است که با او صحبت میکنی!»
📚جامع المجالس، ص۷۵ (نسخه خطی)
✍ در کربلا صبور رسید و دچار رفت
زینب عزیز آمد و با حال زار رفت
آنکس که روزگار به گردش نمیرسید...
آخر به سایهی ستم روزگار رفت
روزی کنار اکبر و روزی کنار شمر
آنسان سوار آمد و اینسان سوار رفت!
بانوی باحیای حرم بعد نیم قرن...
بین غریبه آمد و با نیزهدار رفت
زینب اگرچه وقت بلا پس نمیکشید
هر جا صدای حرمله آمد کنار رفت!
میخواست تا وداع کند با تن حسین
او را چنان زدند ز قلبش قرار رفت
خلخال دختران همه سوغات کوفه شد
از آن به بعد پای همه روی خار رفت
عباس گریه گرد همان دم که خواهرش
با مستهای بیسروپا همجوار رفت
احمد عمامه را به زمین زد میان عرش
وقتی بهروی معجر زینب غبار رفت
https://eitaa.com/Maddahankhomein