مدافعان حرم 🇮🇷
در شهریور 1385دوره افسری را به اتمام رساند و از دانشکده فارغ التحصیل شد☺️ و قدم در مسیری گذاشت که تا
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚 #شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـے
به روایت بـــرادر شهید💚
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🍂#قسمت_اول پتـوهـایـی ڪه بُـرد وقتی در خرداد سال۱۳۶۹زلزله رودبار و منجیل اتفاق افتاد،#محمودرضا نه
📚#تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم🌷
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به راویت برادر💚
🍂#قسمت_سـوم
🍁زاهـد نـوجـوان
شب معمولا توی اتاق پذیرای درس می خواندیم. پذیرای مان اتاق بزرگی بود که فقط مواقعی که مهمان داشتیم یا میخواستیم درس بخوانیم، اجازه داشتیم به انجا برویم.🍃
یک بار بعد از نصف شب بود که برای مطالعه به اتاق پذیرایی رفتم دیدم #محمودرضا قبل از من امده و آنجاست☺️. داشت #نمازشب می خواند🙂. آن موقع دوازده سیزده سال بیشتر نداشت.👌 جاخوردم، امدم بیرون و به اتاق خودم رفتم.😐
شب بعد،باز #محمودرضا توی اتاق پذیرایی بود و نشد آنجا درس بخوانم.😊 چندشب پشت سرهم همینطور بود.☺️ #محمودرضا بعد از نیمه شب بلند میشد می آمد توی اتاق پذیرایی و نماز می خواند☺️. هرشب هم که می گذشت، نمازش طولانی تر از شب قبل بود.🙂
یادم هست یک شب نمازش حدود دو ساعت طول کشید🍃 صبح روز بعد به او گفتم اینطوری کسر خواب پیدا میکنی و صبح توی مدرست چرت می زنی😒 .ضمنا تو هنوز به #تکلیف نرسیده ای و نماز یومیه بهت واجب نیست چه برسد به #نمازشب.😒
#محمودرضا قبول نداشت و ظاهرا طلبه ای از فضیلت نماز شب برای محمودرضا گفته بود و او چنان از حرف های آن طلبه تاثیر گرفته بود که تا یک هفته مرتب #نمازشب را ادامه داد.☺️❤️
بخاطر مدرسه اش مانع نماز شب او شدم و قانعش کردم که لازم نیست نماز شب بخواند😒 ولی #محمودرضا آن نمازها را واقعا با حال می خواند☺️. هنوز چهره و حالت ایستادنش سر نماز یادم هست.💔
🍂#قسمت_چـهـارم
🍁معنویت به همین سادگی
#محمودرضا از مریدان مرحوم #آیت_الله_العظمی #سیدابوالحسنمولانا بود.🙂 مرحوم آیت الله مولانا ظهرها در مسجد استادشاگرد در خیابان فردوسی تبریز اقامه نماز می کرد☺️. من ایامی که در دبیرستان ابوذر درخیابان تربیت درس می خواندم،به خاطر نزدیک بودن مدرسه به این مسجد ظهرها گاهی می رفتم☺️ و نماز را به ایشان اقتدا می کردم.🙂
ایشان خیلی بزرگوار بودند و با #افتادگی و حسن خلق فوق العاده ای با جوان ها برخوردمی کردند😊. معمولا بعداز نمازشان حلقه ای از جوان ها دور ایشان تشکیل می شد و تا چندساعت ایشان را رها نمی کردند❤️. در #معنویات مقاماتی داشتند و البته کمتر کسی ایشان را در تبریز از این بعد می شناخت.❤️ من نمیدانستم #محمودرضا هم در نمازایشان حاضر می شود.🙂
اوایل دوره #دانشجویی من،با اواخر دوره دبیرستان #محمودرضا هم زمان بود🍃. بعداز دانشگاه،من دیگر توفیق درک محضر آیت الله #مولانا را به جز یکی دوبار در دیدارهایی که در #عیدغدیر منزلشان مشرف شده بودم نداشتم.☹️
محمودرضا در دوسال آخردبیرستان ظهرها بعد از مدرسه ،مسیر دبیرستان فردوسی تا مسجد استادشاگردرا پیاده طی می کرد🍃 و در
نماز ایشان حاضر می شد.❤️
من از این قضیه بی اطلاع بودم. تا اینکه یک روز فهمیدم و به محمودرضاگفتم:شنیده ام می روی نمازآقای #مولانا🤔. اول جا خورد بعد گفت آره خیلی آدم خوش مرامی است.☺️ گفتم از فرمایشاتش استفاده هم میکنی؟؟....گفت بله . گفتم از چیزهایی که شنیده ای یکی دوتا بگو ماهم استفاده کنیم.😉
گفت دیروز بعد از نماز بااحتیاط و رعایت ادب رفتم جلو و سلام کردم و گفتم اگر میشود #نصیحتی بفرمایید.😌 ایشان چندلحظه سرشان را انداختند پایین بعد توی صورت من نگاه کردند و گفتند حال شما خوب است😶. #محمودرضا این را گفت و زد زیر خنده😂 و دیگر نگذاشت بحث آیت الله مولانا را ادامه بدهم.🙂
آن روز مرا پیچاند😒. بعدا دوباره یقه اش را گرفتم و خواستم اگر سوالی پرسیده و جوابی شنیده بگوید تا من هم استفاده کنم😒. گفت آن روز ایشان درباره #عرفان سوال کردم و ایشان هم فرمودند همین روایت هایی که #شیخ_طوسی ودیگران از اهل بیت نقل کرده اند عرفان است.☺️☝️
#محمودرضا تا آخر همین بود. هیچ وقت حتی یکبار هم نشد که تظاهری بکند یا قیافه آدم های معنوی را به خودش بگیرد☺️👌 .من تا آخر حیات ظاهری #محمودرضا چیزی از اوندیدم که بخواهد معنویتش را به رخ بکشد.👌❤️
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚#تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه 🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم🌷 💚
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
شـهـيـد مـدافـع حـرم🌹
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادر شهید💚
#فـصـل_پـنـجـم
از مایکل جردن تا شکیل اونیل
یکی از علایق #محمودرضا در ایام نوجوانی تعقیب مسابقات لیگ #بستکبال حرفه ای آمریکا 'ان بی ای'بود.🍃 یادم هست که جمعه ها صبح،مسابقات لیگ حرفه ای آمریکا از شبکه یک پخش می شد🍃. #محمودرضا همیشه قید خواب صبح جمعه را می زد و می نشست پای تماشای بستکبال🏀. اطلاعاتش هم درباره لیگ آمریکا خوب بود و اخبار آن را علاوه بره تلویزیون گاهی از طریق نشریه های ورزشی هم دنبال می کرد.☺️
عکس این مسابقه ها را از مجله های ورزشی می برید و نگه می داشت🍃. مدتی هم پوستری از #مایکل_جُردن با دیوار اتاقش بود🍃. از اسامی بازیکنان و مربیان بگیر تا جدول لیگ و ....را خوب می دانست و مرتب درباره شان حرف می زد.🙂
یک صبح جمعه با هم نشسته بودیم و اگر اشتباه نکنم داشتیم مسابقه تیم #اورلاندو #مجیک را که #تیم محبوب محمودرضا بود تماشا می کردیم.🙂 محمودرضا به #شکیل_اونیل بازیکن سیاه پوست و #مسلمان این تیم علاقه داشت و طبق معمول شروع کرد به تعریف و تمجید از او و تکنیک بازی کردنش و از این حرف ها.🙂
من وسط حرفش همین جوری گفتم: به مایکل جردن نمی رسد،گفت نه شکیل اونیل فرق دارد☝️☺️
گفتم چه فرقی ؟گفت شکیل اونیل هرهفته #نمازجمعه می رود👌. بعد گفت یک بار روز جمعه مسابقه داشته و هرچه مربیان تیم به او اصرار می کنند که آن روز نماز جمعه نرود نمی پذیرد 🙂. دست اخر مجبور می شوندچند نفر همراه او بفرستند که به محض تمام شدن نماز،#شکیل_اونیل را سوار ماشین کنند و سریع برگردانند تا به مسابقه برسد.☺️
#محمودرضا آن روز به من ثابت کرد که شکیل اونیل از مایکل جردن سرتر است .چون #نمازجمعه اش ترک نمی شود.😊👌
#فـصـل_شـشـم
رزمـنـده جـبهـه فـرهـنـگی
یادم هست کلاس دوم دبیرستان بود که یک روز دفترچه مخصوص ثبت #خاطرات_شهدا را که از بنیاد شهید گرفته بود باخودش به خانه آورد🍃. دونفراز #شهدای جنگ تحمیلی را برای جمع آوری خاطراتشان انتخاب کرده بود یکی شان دانش آموز #شهیدعبدالمجیدشریف_زاده بود🙂 و دیگری #شهیداحدمقیمی،بی سیمچی شهید باکری که در کربلا ۵شهید شد.💔
خیلی جدی برای جمع آوری خاطرات این دو شهید وقت گذاشت وهردو دفترچه را پرکرد👌 . با #مادر معزز شهید شریف زاده مصاحبه ای انجام داده و یک کاست پر کرده بود.☺️ درباره #شهید_مقیمی هم به #حاج بهزاد_پروین_قدس مراجعاتی کرده بود🙂. با حاج بهزاد ارتباط نزدیکی برقرارکرده بود آن چنان که سبب آشنایی من با ایشان هم شد.😁 اینها همه به خاطر تعلقی بود که از زمان نوجوانی به فرهنگ #جبهه و #جنگ داشت☺️. همکاری اش با مستندی که #سهیل_کریمی در سوریه ساخت هم ادامه همین مسیر بود🍃 . براساس همین علایق فرهنگی ،درسوریه خیلی زود با سهیل کریمی و محمد تاجیک جوش خورده بود و حسابی باهم رفیق شده بودند .☺️👌
چند بار #محمودرضا راش هایی را که سهیل کریمی در آنجا از او گرفته بودبه من نشان داد.🙂 عکسی هم ازاو در کنار سهیل کریمی هست که نشسته اند پای لب تاپ و راش هایی را که گرفته اند ،بازبینی می کنند.☺️❤️
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه شـهـيـد مـدافـع حـرم🌹 💚
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
ب روایت برادر شهید💚
🍂 #قسمت_هـفـتـم
ازساچمه تا ترکش
سال آخر دبیرستان بود یک روز کلاس #کنکور راپیچانده وبا بچه های پایگاه رفته بود اردو.😐
عصری که برگشت انگشت شستش باند پیچی شده بود😕. اول میخواست پنهان کند ونگویدچه بلایی سر انگشتش آورده اما بعدا معلوم شد که توی اردو چیزی را هدف تیراندازی🔫 گذاشته اندتا باتفنگ بادی بزنندیکی ازبچه ها گفته هدف راجابه جاکنید😐 #محمودرضا هم هدف را گرفته روی دستش وگفته بزنید ساچمه را زده بودند روی ناخن شستش.😱 درعکس رادیوگرافی ساچمه کنار بنداول انگشت پیدابود☹️
#محمود رضاآن روز عمل شد، #ساچمه راازانگشتش درآوردندوبه خیر گذشت اما ماتحمل همان اندازه جراحت اورا هم نداشتیم .💔
دی ماه همان سال ۹۲وقتی در#معراج_شهدای تهران رفتم بالای سرش هنوزلباس رزمش تنش بود😔. از زخم هایش فقط جای یک زخم زیر چانه وترکشی که به سرش اصابت کرده بوددیده می شد.💔 در#بهشت_زهراوقبل مراسم تشییع زخم های تنش راکه دیدم یاد ان #ساچمه افتادم وتلخی زخم انگشت شستش اما آن زخم کوچک کجا وجراحت ناشی ازاصابت ۳۵ ترکش به #سینه و#پهلو کجا...😭😭
یکی ازترکش ها از زیر کتف چپش بیرون زده بودوشاید #محمودرضا باهمان ترکش پریده بود.😔
🍂 #قسمت_هـشـتـم
پشت پا به فوتبال و همه چیز
در ایام نوجوانی،یک روز توی حیاط خانه یک توپ پلاستیکیکاشت جلوی من و گفت: وایسا،می خوام دریبل بزنم ،😕 گفتم:بزن ببینم! و به راحتی دریبلم زد.😐 گفت:دوباره و دوباره ایستادم جلوش و دریبل خوردم😶. توپ⚽️ را برداشت زد زیر بغلش و گفت: این دریبل مال #زین_الدین_زیدان بود!😉
بعد گفت #زیدان دو سه تا حرکت دیگر هم دارد و گفت بایستم تا نشانم بدهد.🙂 سه تا تکنیک عجیب و غریب زد که من واقعا نتوانستم کاری بکنم و فقط ایستادم و تماشا کردم😐. آن موقع ها #فوتبال عشقش بود👌. با بچه های پایگاه می رفت زمین چمن بیمارستان شهدا تمرین می کرد☺️. معلوماتش درباره دنیای فوتبال خوب بود. همه اخبار فوتبالیست های داخلی و خارجی را دنبال می کرد🍃. بارها شده بود که از درس و مدرسه بزند و برود دیدن بازیکن و مربی تیم هایی که به #تبریز آمده بودند.☹️
خاطرم هست از #منصور_پورحیدری امضا گرفته بود و با بعضی بازیکن های محبوبش عکس یادگاری داشت😊. یادم هست روزی که یکی از بازیکن های تیم محبوبش از ایران رفت،گریه کرد. حتی پیراهن مشکی پوشید.🙄
نامه اعتراضی و پر احساسی هم برای آن بازیکن نوشته بود که بعدا پاره اش کرد.😑 آن روزها آن قدر غرق #فوتبال بود که درسش به طور کامل به حاشیه رفته بود😖. جوری که حتی در #امتحانات خرداد لطمه ی جدی خورد😐.
#محمودرضا اما وقتی رفت #سپاه✌️ ،فوتبال به یک باره چنان از زندگی اش محوشد که انگارقبل از آن هیچ علاقه ای به این ورزش نداشت☺️👌. بعد از آن من یک بار ندیدم و نشنیدم که فوتبال تماشاکند یا اسمی از یک بازیکن یا تیمی بیاورد.🍃
از روزی که رفت #سپاه،همه جوره دگرگون شد😊. به جرأت می گویم که همه ی تعلقات محو شد. #سپاه برای #محمودرضا نقطه ی عطف بود.☝️
#محمودرضای قبل از سپاه با محمودرضای بعد از سپاه متفاوت است.☺️ خیلی چیزها حتی مباح را هم به راحتی بوسید و گذاشت کنار.🍃
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادر شهید💚
#قسمت_نـهـم
مقاومت به اعتبار یازهرا(س)
تعریف میکرد در دوره #دانشکده،یک بار یکی از مقامات مهم #حماس به جمع آنها آمده بود.🙂 می گفت آمد سخنرانی🎤 کرد وقتی صحبت از پیروزی حزب الله لبنان در جنگ۳۳روزه شد✌️ گفت:<<ماهم سالها در برابر اسرائیل مقاومت کرده ایم☝️ ،اما ما این پیروزی راکه حزب الله در جنگ۳۳روزه به دست آورد هیچوقت نتوانسته ایم به دست بیاوریم.👌
اگر دنبال رمز پیروزی حزب الله و علت موفق نشدن ما هستید،رمزش این است که آنها #یازهرا(س)دارند✌️ و ما نداریم🍃.>> محمود رضا از قول این شخص در آن جلسه حرف جالب دیگری هم نقل کرد.🍃
گفته بود اگر رزمندگان مقاومت، علیه صهیونیست ها عملیات استشهادی انجام می دهند🍃،این روش را از عملیات شهادت طلبانه #شهیدحسین_فهمیده در ایران الگو برداری کردند.☺️👌
#قسمت_دهـم
🍁#تـوشـهـیـدنمـیـشـوے
بعدازاینکه درسال 1382به عضویت سپاه درآمد از تبریز رفت🍃. یکی از بهانه هایی که آن موقع برای برگشتن محمودرضابه تبریز وجودداشت وصلتش با خانواده های تبریزی و به تبع آن انتقال کارش به تبریز بود.🍃
علی رغم اصرارهای پا هیچ گاه به این کار تن نداد🙂. درصحبت های مفصلی که آن اوایل باهم می کردیم معتقدبود برگشتنش به تبریز مساوی با کوچک شدن ماموریتش است.☺️☝️
چون از اول در فکر پیوستن به نهضت جهانی #اسلام بود.👌
بعداز اینکه این فرصت را به دست آورد به کار با بسیجی های جهان اسلام افتخار می کرد.☺️ اصلا این ترکیب #نهضت_جهانی_اسلام را من از #محمودرضا یادگرفتم وآن را اولین باراز زبان او شنیدم.🙂
حاضرنبود آمدن به تبریز راباچنین فرصتی عوض کند🍃. ماندن درتهران برایش به معنی ماندن در میانه میدان و برگشتن به تبریز به معنی پشت میزنشینی و از دست دادن فرصت خدمتی بود 🍃که برای آن نیروی #قدس را انتخاب کرده بود.✌️
یادم هست یکبار که خیلی سخت گرفتم و تا صبح با او بحث کردم ،قاطع به من گفت:من پشت میز بروم می میرم😒. بعد از اینکه در تهران
تشکیل #خانواده داد❤️، در جواب برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده اش را بردارد و برود #تبریز زندگی کند،گفته بود #توشهیدنمی_شوی.😒🌹
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادر شهید💚
🍂#قسمت_یـازدهـم
پاسداری برای پاسداری
مثل بچه #بسیجی ها زندگی می کرد☺️؛خیلی ساده و به دور از تجملات.👌
نمی پذیرفت در خانه حتی #مبل داشته باشد. روحیه اش این طور بود🍃. این طور نبود که از روی تصنع باشد و بخواهد تظاهر به #زهد کند. این اواخر یک بار که با هم در حاشیه میدان آرژانتین روی چمن ها نشسته بودیم🍃 و داشتیم ساندویچ می خوردیم،پرسیدم با #حقوق_پاسداری زندگی چطور می گذرد🙂؟گفت من راضی به گرفتن همین حقوقی که می گیرم نیستم،دنبال کاری هستم که زندگی را بچرخاند😊 و #شغل_پاسداری برای تامین زندگی نباشد.☺️❤️
🍂#قسمت_دوازدهـم
مـشـتـی بـود
مشتی بود، سنگ تمام میگذاشت.☺️ بارها مهمانش شده بودم معمولا هم دیر وقت ونابهنگام یک بارقرارگذاشتیم وبعدازتمام شدن کارش آمددنبالم 🙂. رفتیم خانه شان دربین راه چندجا نگه داشت و#میوه و#آبمیوه خرید .☺️
به محل که رسیدیم نگه داشت، پیاده شد برود #گوشت بخرد☺️. گفتم ول کن آخرشبی گوشت برای چه می خری یک چیز میخوریم حالا🙂.
گفت نمی شود من بخور هستم باید #کباب بخورم می دانستم که شوخی میکندخودش بی تعلق بود😊 به این جور چیزها . می گفت اگرمجرد بودم زندگی ام روی ترک موتورم بود🙂.
اهل #تجمل نبود وبامن هم که برادرش بودم تعارف نداشت اما وقتی مهمانش بودم #سنگ_تمام می گذاشت👌 و#پذیرایی مفصلی می کرد.☺️❤️
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادرشهید💚
🍂 #قسمت_ســیـزدهـم
خـودشکنـے مثل آب خوردن
#محمودرضا شکسته بود خودش را به راحتی#می شکست،در این خصوصیت اخلاقی در اوج بود.☺️👌
بدون اغراق می گویم که به جز مقابل#دشمن وآدمهای_زورگو،مقابل همه بندگان خدا☝️ این جور بود،#افتاده و #متواضع و #بی ادعا.👌❤️
آن قدر تمرین کرده بود که #خودکشی برایش آسان شده بود.🙂
وقتی اولین بار بعد از حدود بیست سال مربی#کاراته اش،استاد علی برپور را که سال۱۳۷۰با هم پیش ایشان تعلیم می دیدیم ملاقات کرد🙂،#خم شد و دست ایشان را #بوسید☺️،کاری که من هیچوقت برای مربـیانم نکرده بودم.☹️
حتی در برخورد با مردم عادی که شاید #سلوک بسیجی اش را قبول نداشتند هم همین طور #متواضع بود.☺️❤️
اولیل دوره #پاسداریش در تهران،از این جور برخوردهایش با مردم زیاد تعریف می کرد🍃،برخورد هایی که موجب #علاقمندی مردم به #محمود_رضا می شد.❤️
🍂 #قسمت_چهـاردهــم
صاف صاف
ازهم #پول قرض میگرفتیم، هروقت پول لازم داشتیم🍃
اگرهیچ طوری جورنمی شد،به
#محمودرضا زنگ میزدیم جور میشد.😊
این طور نبودالبته که همیشه پول داشته باشد، اما با این همه نمی گفت #ندارم.☺️
همیشه میگفت #جورمیشه،یه #شماره_کارت بده وبعدازیک ساعت پیامک
می دادکه واریز شد.😉👌
می دانستم که اینجور وقتها ازکسی برایم #قرض گرفته است.🙂
این ازخصوصیاتش بود به دفعات پیش آمده بود،هیچ وقت هم نشد که #طلبش را بخواهد☹️
.یکی دوهفته قبل ازآخرین سفرش به #سوریه پیامک داده بود که مبلغی پول لازم داردوآخرش هم نوشته بود زود برمی گرداند.🍃
چند ماه قبلش من کمی بیشترازاین مبلغ ازاو قرض گرفته بودم وقراربودتا آخر خرداد۱۳۹۳برگردانم.🍃
برایش نوشتم نمی خواهد
برگردانی بگذارمن باتو #صـاف کنم😒، بعدا درجوابم نوشت
#صافیم درحالی که نبودیم.🙁
#محمودرضا واقعا از دنیای خودش صرف نظر کرده بود.🍃❤️
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادرشهید💚
🍂 #قسمت_پـانـزدهــم
مـرد کـار
زیاد درباره #کارش از او سوال نمی کردم.اما می دانستم که پرکاراست.🙂
به قول خودمان توی کار اهل دو درکردن نبود.👌
کارش را واقعا دوست داشت.وقتی تهران باهم بودیم از تماس های تلفنی زیاد،📞از #چشمهایش که اغلب #بی خواب و #سرخ بود از اکتفا کردنش گاه به دوسه ساعت خواب در شبانه روز،ازصبح خیلی زود سرکار رفتن هایش یا گاهی دو سه روز خانه نرفتنش می دیدم🙂 که چطور برای کارش مایه می گذارد.👌
دریکی از جلسات اداری در محل کارش به #فرمانده مستقیمش اصرار کرده بود☹️ که روزهای #جمعه کارش تعطیل نشود.در آن جلسه این موضوع را به #تصویب رسانده بود.😊
در سفری که قبل از سفر آخربه #سوریه داشت به خاطر تخلیه #بار_کمردرد شدیدی پیدا کرده بود🙁 طوری که وقتی برگشت نمی توانست پشت #فرمان بنشیند.🙂
می گفت:آنجا برای این کمردرد رفتم دکتر،مسکنی بهم زد که گفت این مسکن فیل را از پا می اندازد ولی فرقی به حال کمردرد من نکرد.🙁
سفر آخر راهم باهمین کمردرد رفت و در #عملیاتی که به #شهادت رسید😔 #جلیقه_ضدگلوله را به خاطر وزن آن به تن نکرده بود.🍃
#محمودرضا درحد خودش #حق_مجاهدت و کار برای #انقلاب را ادا کرد و رفت من اعتقاد دارم شهادتش #مزد_پرکاری اش بود.👌
بعد از #شهادتش💔 دوبار به پادگان محل کارش در تهران رفتم.با یکی از همکارانش به اتاقی که کمدوسایل شخصی #محمودرضا در آن بود رفتیم🍃.روی کمدش این #جمله_ازامام_خامنه ای را با فونت درشت تایپ کرده و چسبانده بود:#درجمهوری_ اسلامی_هرجاکه_قرار گرفته اید همان جا را #مرکز دنیا بدانید👌 و آگاه باشید که همه ی کارها به شما #متوجه است.☝️
🍂 #پانزدهم_شـانـزدهــم
هـمه مـان را رنـگ کـرد و رفت
هیچ وقت #التماس دعا نمی گفت☺️:یادم نمی آید این لفظ را از او شنیده باشم🙂.
هیچ وقت #قبول باشه هم از او نشنیدم.می دانستم #شهادتش_حتمی است🕊.
برای همین یکی دو باری از او #طلب_شفاعت کردم😔.اما سکوت کردو هیچوقت حتی از سرشکسته نفسی نگفت مثلا ما #لایق نیستیم .یا ما را چه به این حرف ها.🙂
هیچ وقت از #معنویات حرف نمی زد🍃.تا جایی که می توانست آدم را می پیچاند که حرفی از زبانش راجع به #معنویات نکشی.👌
#سلوک معنوی اش بسیار مکتوم بود🍃 و از هرحرف یا هرحرکتی که کوچک ترین حکایتی از #تقوای او داشته باشد.همیشه پرهیز می کرد.👌
#معامله ای را که با خدا کرده بود☝️ تا آخر برای همه #کتمان کرد و #زهدی به کسی نفروخت و بالاخره اینکه #همه_را_رنگ_کرد و رفت.😔🕊
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادرشهید💚
🍂 #قسمت_هـفـدهــم
حـس عجیب برادرے
رابطه #برادری من با #محمودرضا دو جور بود،یکنوع رابطه به لحاظ #خونی با هم داشتیم🙂،یک نوع برادری هم به اعتبار اینکه #بسیجی و #پاسدار بود با او داشتم.☺️👌
این #دومی به مراتب پررنگ تر از از ارتباط خونی بین من و او بود.🙂✌️
این ارتباط دوم خیلی خاص بود.من به برادری با #محمودرضا به هر لحظه اش #افتخار کرده ام.☺️
شاید هیچ کس به اندازه من چنین حس افتخاری را تجربه نکرده باشد.🙂
من هر وقت با #محمودرضا روبرو می شدم حس عجیبی درونم را پر می کرد.حسی بود که وقتی#محمودرضا نبود،نداشتمش.💔
اما با آمدنش در من ایجاد می شد☺️،از بچگی خیلی #دوستش داشتم.اما بعد از اینکه #پاسدار شد و به نیروی #قدس سپاه پیوست #علاقه ام به او توصیف نشدنی بود.😍👌
با اینکه سن و سالش از من کمتر بود،انگار برادر بزرگم بود.حریمی داشت،برای خودش که من زیاد نمی توانستم آن را رد کنم و به او نزدیک شوم.🙂
گاهی از او خجالت می کشیدم.#ادبش چیز دیگری بود برای خودش، این اواخر وقتی #روبوسی می کردیم😊 شانه ام را به عادت بچه های #بسیجی می بوسید،آب می شدم از این حرکتش.😞
🍂 #قسمت_هـجـدهـم
تـحـلـیـل مےکـرد
روزنامه خوان بود و کیهان راهرروز می خواند.🍃
#تبریز هم که می آمد اگر از خانه بیرون می رفت با روزنامه برمی گشت.🗞
در تهران هرروز یک کیهان #عربی و #انگلیسی هم می گرفت و به مهمانانی که داشتند می داد تا بخوانند👌.با کیهان مانوس بود.سال 85با86بود که به من گفت مدتی است به جلسات هفتگی در منزل #حاج حسین شریعتمداری می رود🍃.از من هم دعوت کرد که بااو به این جلسات بروم.من آن روزها در #تهران درگیر درس و امتحان جامع دکتری بودم و بهانه وقت آوردم.🍃😒
#محمودرضا به حاج حسین شریعتمداری علاقه پیدا کرده بود❤️ یادم هست که #سادگی_اتاقی که جلسات درآن تشکیل می شد #کتابخانه ایشان،وسعت مطالعه و زبان تند و تیز خاصی می کرد🍃.#محمودرضا یادداشت ها و تحلیل های حسین شریعتمداری و #سعدالله زارعی و چند نفر دیگر را دنبال می کرد.به من هم توصیه می کرد مطالب این چندنفر را بخوانم .🙂
به پایگاه #جهانی نیوز علاقه داشت و تحلیل هایش را تعقیب می کرد👌.گاهی پیامک می داد که مطالب خاصی را توی این پایگاه بخوانم.اطلاعات سیاسیش به روز بود.☺️
این طور هم نبود
که فقط برای خودش بخواند.درباره خبر یا #تحلیلی که می خواند با دیگران هم حرف می زد🙂.یکی از هم سنگرهایش می گفت:وقتی به #محمودرضا از مسائل #سیاسی حرف می زد من حرف هایش را به خاطر می سپردم و همان شب در پایگاه محل،برای بچه ها بازگو می کردم.☺️❤️
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادر شهید💚
🍂 #قسمت_نـوزدهــم
زنـدگی با شـهـدا
شوق #شهادت طلبی داشت به ویژه از چندماه مانده به #شهادتش اما این چیزی نبود که یک شبه در او ایجاد شده باشد👌.
علی رغم اینکه در #جمهوری_اسلامی #دوست و #دشمن این همه توی سر تبلیغ از جبهه و جنگ گفتن و نوشتن از دفاع مقدس می زنند به عنوان #برادر_محمودرضا می گویم🙂 که او هرچه داشت از فرهنگ #دفاع مقدس داشت.☝️
شخصیت #محمودرضا حاصل انس باهمین #کتاب ها و #فیلم ها و #خاطره ها #گفتن ها و #نوشتن ها از #شهدای_دفاع مقدس بود.🍃
#دانش آموز بود که با حاج #بهزاد پروین قدس در تبریز رفاقتی به هم زده بود.مرتب برای دیدن آرشیو عکس هایش سراغش می رفت.🍃
اولین ریشه های علاقه مندی به فرهنگ #جبهه و جنگ را حاج بهزاد در او ایجاد کرده بود.کتابخانه ای که از او به جامانده،تقریبا تمام کتاب های منتشر شده در حوزه #ادبیات_دفاع مقدس در چندسال گذشته را درخود گنجانده است👌.مثل همه ی بچه های #بسیج به یاد و نام و تصاویر سرداران #شهید دفاع مقدس به ویژه #حاج_همت تعلق خاطر داشت.👌☺️
این اواخر پیگیر محصولات جدید ادبیات دفاع مقدس بود.گاهی از من می پرسید فلان کتاب را خوانده ای🙂؟و اگر میگفتم نه، نمی گفت بخوان،خودش می خرید و #هدیه می داد.❤️
آواخر چندتا کتاب را توصیه کرد که بخوانم،از بین این کتاب ها، #کوچه نقاش ها،#دسته یک،#همپای صاعقه و #ضربت متقابل یادم مانده است☺️،مجموعه شش جلدی<<#سیری_در جنگ_ایران_و_عراق>> را که از کتابخوانه خودش به من هدیه کرد❤️،هنوز به یادگار دارم، یک بار هم رمانی که براساس زندگی #شهید_باکری نوشته بود،ازتهران برایم پست کرد که بخوانم.🙂
یادم هست باهم در مراسم رونمایی این کتاب شرکت کرده بودیم.#سردار سلیمانی هم در آن مراسم حضور داشت☺️.به سردار سعید قاسمی و موسسه فرهنگی میثاق هم علاقمندبود🙂 و بدون استثنا ،هرسال #عاشورا با رفقایش در #مقتل_شهدای_فکه که سردار حضور می یافت، حاضر می شد😊.چند بار هم به من گفت که #عاشورا بیا #فکه.هربار گفتم می آیم ولی نمی رفتم!😔
🍂 #قسمت_بـیـسـتـم
آرزوے نـبـرد در کـربـلا
بعدازاینکه #آمریکا عراق را اشغال کرد مدام از آموزش جوانان #عراقی برای جنگیدن با آمریکا میگفت🙂 آن موقع اگراشتباه نکنم خودش هنوزتوی دانشکده ودرحال آموزش بود🍃
یک باردرباره ی نحوه ی عمل #بمب های کنارجاده ای توضیح دادآن اوایل درعراق ازاین بمب برای زدن تانک هاوخودروهای نظامی #آمریکااستفاده می شد👌
#کلیپ های زیادی هم ازلحظه #انفجاراین بمب هاوازبین رفتن ادوات آمریکایی ها داشت که با هم تماشا کردیم اما هرچه اصرار کردم از هیچ کدام اجازه کپی نداد.☹️
صحنه های هدف قرارگرفتن خودروهای آمریکایی ونفراتشان درحین ترددخیلی
تاثیر گذاروعجیب بود☹️#محمودرضا مدام روی تصاویر کلیک میکرد ونگه می داشت وبعد توضیح می داد.🙂
پرسیدم با این #بمب های دست ساز💣 با آمریکا می جنگندگفت آن قدرتلفات ازآمریکایی ها گرفته اند✌️ که الان نظامیان آمریکایی کشیده شده اند👌 داخل پادگان هایشان طرف آمریکایی از#حاج قاسم خواسته فتیله رابکشدپایین.✌️😊
یک بار اوایل بحران سوریه که او مدام به #سوریه می رفت و می آمد گفت جنگ که در #سوریه تمام بشود میرویم #عراق بجنگیم جنگیدن #درکربلا حال دیگری دارد.😔💔
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادر شهید💚
🍂 #قسمت_بـیـسـت یـکـم
فـیـلـم شـنـاس
آمده بود #تبریزمن داشتم توی لپ تاپم💻 قسمتی ازسریال #آمریکایی فرار از زندان رامی دیدم.🙂
آمد نشست وبی مقدمه #گفت میبینی چطور دارد آمریکا را تبلیغ میکند😕 نمی دانستم #سریال رادیده است من بار سومی بود که داشتم این سریال را ازاول می دیدم اما هیچ وقت درباره اش این طور فکر نکرده بودم.☹️
همیشه این سریال را به خاطر اینکه زوایای تاریک #سیاست داخلی آمریکا را به تصویر کشیده تحسین کرده بودم😐 واین البته تبلیغی بود که خود شبکه سازنده این سریال درباره سریال کرده بود از حرفی که #محمودرضادرباره ی سریال زد تعجب کردم.☹️
به نظرمن سریال تم #ضد آمریکایی داشت روی یکی دو سکانس سریال بحث کردیم ودیدم #تحلیل دارد👌🙂
🍂 #قسمت_بـیـسـت دوم
:اسـرایـیل کـتـک خـورده
بعد از #جنگ_33روزه درسال 2006(1384)#پیروزی مقاومت #اسلامی_لبنان در این جنگ به یکی از موضوعات شدیدآ مورد علاقه #محمودرضا تبدیل شده بود.☺️👌
من هنوز هم هرچه درباره این جنگ می دانم مربوط به معلوماتی است که از محمودرضا شنیده ام.😊
ابتکارات فرماندهان #حزب الله و عملیات #رزمندگان #حزب الله مثل نحوه شکار تانک های مرکاوای اسرایل یا علت هدف قراررفتن سربازان اسراییلی از پشت سر،نکته هایی بود که یادم هست #محمودرضا از نظر نظامی👌 آنها را تشریح می کرد🍃.همه اینها را هم با حس افتخار و غرور خاصی توضیح می داد😊.طوری که انگار خودش هم توی جنگ بوده☝️.همان روزها بود که سه حلقه سی دی به من داد و گفت اینها را ببین.🙂
مجموعه مستندی به نام بادهای شمالی بود.در این #مستندسران نظامی رژیم صهیونیستی درخصوص جنگ 33روزه اظهار نظر می کردند.🙂
بعدها #محمودرضا نمادهایی از حزب الله و چندپوستراز #سیدحسن_نصرالله به من داد🙂.تا چند ماه بعداز خاتمه جنگ33روزه،تقریبا هربار که #محمودرضا را می دیدم توی حرف هایش یک چیزی درباره این جنگ می گفت👌 یا چیزهایی برای گفتن یا مطالعه کردن می داد.📖
وقتی تماشای مجموعه ی بادهای شمالی را تمام کردم ازش پرسیدم به نظرت مهم ترین حرفی که صهیونیست ها در این مجموعه می زنند کدام است🤔؟گفت آنجا که می گویند وقتی سیدحسن نصرالله در لبنان سخنرانی دارد🎤 همه در اسراییل می نشینند پای سخنرانی او چون می دانند او به هر آنچه که می گویید#عمل خواهد کرد✌️.این از همه حرف هایشان مهم تر است.#محمودرضا بعد از جنگ 33روزه پوستر سید حسن نصرالله را داخل #کمد وسایل شخصی اش چسبانده بود.☺️
در خانه ی خودش هم تصویر #سیدحسن_نصرالله را همیشه در اتاقش داشت.او اسراییل را تحقیر می کرد.یک بار بهش گفتم صهیونیست ها مرتب دارند #حزب الله را #تهدید می کنند☹️.از کجا معلوم اسراییل دوباره به لبنان حمله نکند؟گفت اینها کشک است.😉
#اسراییل الان مثل آدمی است که #کتک_خورده و افتاده گوشه رینگ ولی می گوید اگر بلند شوم پدرت را در می آورم!👋🙂
#ادامه_دارد...
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادرشهید💚
🍂 #قسمت_بـیـسـت_سـوم
نـغـمـه هـاے آسمـانـے
#"اناشید"حماسی حزب الله را دوست داشت و گوش می داد.☺️
#سال۱۳۸۵بود که یک مجموعه از این اناشید را داد من هم گوش کنم بین آنها سرودی بود به نام "اکتب بالدم النازف"که توجه ام را به خود جلب کرد🍃 و بسیار علاقمند شدم که متن آن را داشته باشم و حفظ کنم.🍃
ترجیع بند این سرود #الموت_الموت_لاسرائیل بود که در هر سطر آن تکرار می شد به این صورت "اکتب بالدم النازف ...الموت الموت لاسرائیل...واصنع بالجسد الناسف...الموت الموت لاسرائیل ..."از #محمودرضا خواستم سرود را به یکی از☝️ رفقای#لبنانی اش بدهد تا متنش را برایم پیاده کند☺️.چند هفته بعد متن دست نویس عربی این سرود را با خودش از تهران آورد😊 #محمودرضا هرازچندگاهی همین طور چند فایل صوتی به #عربی که گاهی سخنرانی🎤 و مداحی هم بینشان بود می داد به من و توصیه می کرد حتما گوش بدهم🙂 یک بار ماه #محرم بود که به او گفتم دارم مداحی های #ملاباسم کربلایی را گوش می دهم #گفت ملاباسم چیه؟#حسین اکرف گوش بده.☺️👌
اسم حسین اکرف،مداح بحرینی به گوشم نخورده بود.پرسیدم از ملاباسم قشنگتر میخواند؟گفت این #ولایت_مدارتر است.✌️☺️
🍂 #قسمت_بیـسـت_چهـارم
بسیجی وسط معرکه
به بچه های #بسیج خیلی #اعتقاد داشت☺️،در روزهای #فتنه۸۸یک بار درباره بچه های #بسیج صحبت می کردیم.☝️
از بسیجی های #اسلام شهری و اینکه چطور پای کار #انقلاب اند👌 کلی صحبت کرد و کلی از آنها تعریف و تمجید کرد.❤️
با همه جو سنگینی که آن روزها علیه بچه های بسیج وجود داشت،به شدت از تاثیر حضور بسیج در خاتمه دادن به غائله #فتنه تعریف می کرد.🍃
این بچه ها را خیلی دوست داشت و با احترام از آنها یاد می کرد.❤️
خودش هم یکی از آنها بود.☺️
#محمودرضا #بسیجی_وسط_معرکه_ بود.در ایام #اغتشاشات خیابان های تهران،کنار بچه های بسیج بود.👌
کسی به او تکلیف نمی کرد که برود،اما موتورسیکلیتش🏍 را برمی داشت و تنهایی می رفت.🙂
چند بار هم خودش را به خطر انداخته بود🙁.یک بار خودش تعریف می کرد به خاطر #ظاهر_بسیجی اش،پشت چراغ قرمز،ارازل و اوباش #هجوم آورده بودند😢 که موتورش را زمین بزنند.اما نتوانسته بودند.✌️
آن روزها نگرانش می شدم.در یکی دوهفته اول بعد از اعلام نتایج انتخابات که خیابان آزادی و بعضی خیابان های اطراف #اغتشاش بود🍃،با او تماس گرفتم و پرسیدم کجایی🤔؟گفت توی خیابان.گفتم چه خبر است آنجا؟ گفت:#امن و امان گفتم این چیزهایی که من دارم توی #اینترنت می بینم😒 آن قدرها هم امن وامان نیست!گفت:نگران نباش.گفتم چرا؟گفت:#بسیجی_زیاد_است.✌️🙂
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam