eitaa logo
از تبار رئیسعلی
540 دنبال‌کننده
427 عکس
107 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
عزيز علاقه خاصی به حيوانات داشت، در خانه خرگوشی داشت كه هرگاه از جبهه بر مى‌گشت سعى مى‌كرد قبل از اين كه خودشان غذایى بخورند به خرگوشش اول آب و غذا بدهد. از آن خيلى مواظبت مى‌كرد و وقتی می‌خواست به جبه برود سفارش مى‌كرد كه مبادا گرسنه يا تشنه بماند. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
سال ۶۲ به همراه شهيد ابراهيمی به خدمت مقدس سربازی اعزام شديم و پس از گذراندن دوره آموزش نظامى و بعد از شش ماه خدمت، در منطقه ۰۳ آبادان مشغول به خدمت شديم و حدود يك ماه در آن منطقه در خط جلو بوديم و دوباره به پايگاه برگشتيم و بعد به مأموريت هاى دريايی مى‌رفتيم. او اخلاقى عالى داشت و هميشه خوش برخورد بود و آرزوى شهادت داشت و به نحو احسن انجام وظيفه مى‌كرد. برخوردش با همه همسنگرها خوب بود و هيچ ترسی از خمپاره و گلوله نداشت و هميشه حالت خوشحالى و بى‌خيالی از مرگ از خود نشان مى‌داد. جوان خيلى زرنگی بود و از پيشنهاد مأموريت رفتن استقبال مى‌كرد. پس از چندى من در بندر كارنژاد بوشهر مشغول به خدمت شدم. سرانجام شهيد ابراهيمی به ماموريت دريايی به خور ابوموسی مى‌رود و هنگام بازگشت از ماموريت كاروانی از آنجا رد مى‌شود و به بندر بوشهر مى‌آيد و در بين راه، دشمن با راكت و موشك به آنان حمله مى‌كند و ايشان در همان جا به شهادت می‌رسند. 🔻راوی: ابراهیم ستوده (همرزم شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهید عبدالله زاده علاقه فراوانی به حضور در جبهه داشت اما به دلیل کم سن و سال بودن و مشغول بودنش به تحصیل، رفتن به جبهه را برای او مناسب نمی دیدیم. از این رو سعی می کرد از هر فرصت پیش آمده ای استفاده کند تا درد دل خود را کند. شبی دل پیچه سختی گرفت به طوری که قرار و آرام نداشت. برای مداوای او از هر نوع دارویی استفاده کردیم اما سودی نبخشید. دست آخر به داروهای گیاهی روی آوردیم اما باز هم تاثیری نداشت. در آخر خودش گفت: من خود می دانم که دلم به این چیزها خوب نمی شود چون درد من از این دردها نیست که با این داروها خوب شود. 🔻راوی: پدرشهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
من راهم را شناخته بودم روانه میدان شدم و به سوی آن شتافتم و این وظیفه شرعی من بود که انجام وظیفه کردم و همراه کاروان سپاه محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به یاری رزمندگان عازم جبهه‌های حق علیه باطل شدم. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
در حول و حوش انقلاب بود كه حكومت نظامی و سخت گيرى هاى نظام استبدادی در صدد اعتلای خود بود و با هر گونه حركت انقلابى برخورد شديد مى شد. روزى شهيد جمادی با جسارت تمام شروع به چسپاندن عكس امام بر روی در و ديوار كرد كه در آن هنگام ژاندارمری سابق فرا رسيد و محمد را در حال انجام آن كار ديدند بر سرش ريختند و تا او را دستگير نمايند ولى محمد با شجاعت كامل با آنها درگير شد و پس از يكسری درگيری موفق به فرار گشت و در حال فرار، شعار مرگ بر شاه را فرياد مى‌كشيد. 🔻راوی: علی نامی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
«خودسازی از زبان امام عزيز خمينى بت‌شكن» ۱. نمازهاى پنجگانه را در پنج وقت بخوانيد ـ نماز شب را حتماً بپا داريد. ۲. روزهاى دوشنبه و پنج شنبه را حتى‌المقدور روزه بگيريد. ۳. اوقات خواب را كم كرده و بيشتر قرآن بخوانيد. ۴. براى عهد و پيمان اهميت فوق العاده قائل شويد. ۵. به تهيدستان انفاق كنيد. ۶. از مواضع تهمت دورى كنيد. ۷. در مجالس پرخرج و با شكوه شركت نكرده و خود نيز چنين مجالسی نداشته باشيد. ۸. لباس ساده بپوشيد. ۹. زياد صحبت نكنيد، دعا را زياد بخوانيد خصوصاً دعاى روز سه شنبه. ۱۰. ورزش كنيد (پياده‌روى، كوهنوردی، كشتی، شنا) 🔻دست‌نوشته شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📌شهدای شهرستان دیر ۱. ۲. ۳. ۴. ۵. ۶. ۷. ۸. ۹. ۱۰. ۱۱. ۱۲. ۱۳. ۱۴. ۱۵. ۱۶. ۱۷. ۱۸. ۱۹. ۲۰. ۲۱. ۲۲. ۲۳. ۲۴. ۲۵. ۲۶. ۲۷. ۲۸. ۲۹. ۳۰. ۳۱. ۳۲. ۳۳. ۳۴. ۳۵. ۳۶. ۳۷. ۳۸. ۳۹. ۴۰. ۴۱. ۴۲. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نحوه اعزام به جبهه شهيد محمد باران 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
خوشا به حال کسانی که جان ناقابلشان را فدای قرآن و امام عزیزشان کردند. پدر و مادر عزیزم! وظیفه من بود که به شماها خدمت کنم ولی بیشتر از این صلاح خدا نبود. پدر و مادر عزیزم! شما برای من گریه نکنید. من برای رضای خدا و امام زمان و امام امت جان ناقابلم را فدای آنها کردم. شما بعد از من هیچ وقت بلند گریه نکنید چون حضرت زینب سلام‌الله‌علیها که داغ ۷۲ تن در دل داشت و زیاد گریه نکرد در گوشه‌ای پنهانی می نشست و آهسته گریه می کرد. ما هم پیش امام حسین علیه‌السلام می‌رویم. جان شما و جان امام عزیزمان... جان شما و جان قرآن... جان شما و جان اسلام... جان شما و جان امام عزیزمان... مرا پهلوی آرامگاه شهید حسین رهبر دفن کنید و شب‌های جمعه و چهارشنبه فراموشم نکنید. 🔻وصیت نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
عبدالحسين، ماشينی داشت و وقتی به جبهه رفت آن را به يكى از دوستانش داد تا براى او نگهدارى كند. عبدالحسين، در جبهه بود كه دوستش تصادف كرد و ماشين خيلى خسارت ديد. ما به او زنگ زديم و قضيه‌ی تصادف و خرابی ماشين را به او گفتيم؛ ولى وقتی ما موضوع را به او گفتيم، او در جواب گفت: «ديگر در خصوص مسايل دنيوی با من صحبت نكنيد! من ديگر همه چيز دنيا را فراموش كرده‌ام!» 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شب آخر در مراسم سينه‌زنی حالات عرفانى خاصى گرفته بود و بسيار در آن مراسم غرق شده بود، به نحوی كه شور و شوق به مانند كسى بود كه به ديدار آقا اباعبدالله(علیه‌السلام) مى‌رفت و به اين جهت ما تصميم گرفتيم كه پشت پيراهنش جمله "مسافر كربلا" را بنويسيم. آن شب در مدرسه در آبادان بوديم، آنجا سخن از زندگى نبود، سخن از يك حالت معنوى و عرفانى بود، صبح روز بعد با اشتياق فراوان در گردان ابوالفضل مشغول مرتب كردن اسلحه و آلات رزم خود بود روز عمليات نيز سعى مى‌كرد در قايق‌هاى اوليه بنشيند شايد از پيشگامان فتح و ظفر باشد البته او قبل از هر چيز پيشگام رسيدن به جاودانگی ابدى شد. 🔻راوی: حسین بنجویی (همرزم شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
39.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نوحه خوانی و عزاداری رزمندگان بوشهری در شب‌های قدر 🔻مداح: مرحوم حاج حسن توزی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
سلام علیکم در اولین شهدا را واسطه قرار دهیم... واسطه بین خودمون و اهل‌بیت علیهم‌السلام... واسطه بین خودمون و خداوند متعال... ان شاءالله که به حق شهدا خدا ما رو ببخشه و حوائج دنیوی و اخروی‌مون رو بده. التماس‌دعای‌شهادت
فرزندانمان را با عشق به امام خمینی بزرگ کن و آنها را با عشق به ولایت به پیروان آن آشنا کن. هرگز نگران نباشید خدا مشکلات را آسان می کند. 🔻وصیت نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
پدرم هیچ وقت اجازه نداد که مشکلات جسمی باعث شود تا در کارهایش کوتاهی کند. گاهی لباس‌هایش را خودش می‌شست یا روی صندلی می‌نشست و ظرف می‌شست. طوری که من معترض می‌شدم و می‌گفتم نباید خودت را اذیت کنی، اما پدر مهربانانه پاسخ می‌داد که کار‌های مادرت زیاد است می‌خواهم کمکش کنم. 🔻راوی: دختر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
يك روز كه همه دور هم نشسته بوديم، به من گفت: برادر، من كه تو را در بسيج ثبت نام كرده‌ام، به خاطر اين است كه بعد از شهادتم، سنگرم خالی نماند. من در جواب گفتم: خدا نكند. او اظهار داشت كه من خواب شهادت خودم را ديده‌ام؛ و بعد از آن بود كه شهيد شد. 🔻راوی: اسماعیل اسماعیلی (برادر شهيد) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نحوه شهادت شهید عباس بکران 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
پیکرش را که آورد‌ند دو تیکه استخوان بود... اما دل مادرش آرام نگرفت... هنوز که هنوزِ مادرش منتظر پیکر سالمِ بچه‌‌اش هست... 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
ای پدر و مادر عزيزم! شما به عنوان يك مربى و استادى با ايمان و با تقوا براى من بوديد. مادر جان! شما كسى بوديد كه در عزاى حسينی اشك چشم و شير را مخلوط كرده و مرا بزرگ كردى. آفرين بر شما كه فرزند دلبندتان را كه همانا فرزند اسلام بوده است تحويل اسلام داديد و به فرمان امامتان مرا به جبهه فرستاديد. از شما متشكرم و امام امت و خداوند بزرگ از شما راضى است. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت ‌یك‌ مقام روحی‌ است دنبال‌ گلوله خوردن ‌نباشیم !:) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📌شهدای شهرستان دیلم ۱. ۲. ۳. ۴. ۵. ۶. ۷. ۸. ۹. ۱۰. ۱۱. ۱۲. ۱۳. ۱۴. ۱۵. ۱۶. ۱۷. ۱۸. ۱۹. ۲۰. ۲۱. ۲۲. ۲۳. ۲۴. ۲۵. ۲۶. ۲۷. ۲۸. ۲۹. ۳۰. ۳۱. ۳۲. ۳۳. ۳۴. ۳۵. ۳۶. ۳۷. ۳۸. ۳۹. ۴۰. ۴۱. ۴۲. ۴۳. ۴۴. ۴۵. ۴۶. ۴۷. ۴۸. ۴۹. ۵۰. ادامه دارد...
شب به خاک سپاری جمعی از شهدای عملیات غرور آفرین فتح‌المبین بود هنوز تربت پاک مزارشان تر بود بعد از نماز مغرب و عشاء با عزیزان شهید محمد علی قنبر‌نیا، شهید مهدی رزمجو و شهید مرتضی‌ حسینی‌زاده هماهنگی کردیم امشب با موتورسیکلت کهنه‌ای که داریم خود را به سر مزار شهداء برسانیم و با آنان درد دل _درد ناراحتی از جدایی و عقب افتادن از قافله عشاق_ داشته باشیم. ساعت، حدود ۱۱ یا ۱۲ شب را نشان می‌داد. ماه نور سفید خود را بر گلستان گل‌های پر‌پر شده بوستان حسینی می‌تابید و تصاویر شهداء در قاب‌های آلومینیوم نظاره گر ما؛ انگار که با ما صحبت می‌کردند و واقعاً این چنین بود صدای خِش ‌خِش برگ‌های درختان خرما که بر مزار شهیدان حجله بسته بودند به گوش می‌رسید سکوتی ملکوتی و گوش دادنی بر گلستان حاکم. بر حسب تصادف قبری بدون شهید بود. قبور آماده شده بیشتر از شهیدانی بود که به خاک سپرده بودند. عزیزانی که همراهم بودند و یکی یکی در قبر می‌خوابیدند و هر کسی با خود چیزی می‌گفت و در دل رازها _هر کسی می‌گفت شهید بعدی کیست_ و هر کسی می‌گفت این قبر برای من خوب است و دیگری نیز این چنین می‌گفت. مهدی از همه ما بلندتر بود و رشیدتر او نیز عاشق شهادت بود و در جواب اینکه شهید بعدی کیست؟ گفت: این برای من مناسب‌تر است. 🔻راوی: امرالله بویر احمدی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
اوایل اسفند ماه ۱۳۶۳ هنگام اعزام نیرو به جبهه بود. در بوشهر برادرم «علی» را ملاقات کردم. قبل از اعزام به او سفارش کردم: «این بار از رفتن به جبهه صرف نظر کن. بگذار فرزندت که متولد شد به جبهه برو». در جواب گفت: «برادر: بگذار که من اعزام شوم. من خیلی شوق جبهه دارم. نمی توانم از قصد رفتن به جبهه صرف نظر کنم. هنگامی که فرزندم می خواهد متولد شود شما به جای من کارهای لازم را انجام بدهید بعد من برای مرخصی بر می گردم». تقریبا ساعت یک شب، دوباره با او صحبت کردم و تا حدی نظرش را برای برگشتن به خانه جلب کردم ولی صبح زود نزد من آمد و گفت: «برادر نمی توانم برگردم حتما باید عازم شوم. برگشتن به خانه برایم خیلی سخت تر از رفتن به جبهه است». 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
خداوندا به من توانایی بده تا بتوانم دینم را ادا کنم و فردای قیامت پیش شهیدان شرمنده نباشم. خدایا تو خود می‌دانی که هیچ هدفی جز خدمت به اسلام ندارم و خودت این خدمت را از بنده بپذیر. 🔻وصیت نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir