✨ذڪر روز
اَلـلهُّم صـل علےمحمـد وآل محمد و عجـِّل فَـرجهم... :)
(۱۰۰مرتبـہ)
¤☆✭.¸¤ •—»ღ.· ·
◦•●◉✿ """ ✿◉●•◦
به توکل نام اعظمت
"بسم الله الرّحمن الرّحیم"
◦•●◉✿ """ ✿◉●•◦
ـღ.· ღ«—• ¸.✭☆´¯¤
🌅روز خود را با سلام به چهارده معصــوم علیهم السلام شروع کنیم..🌅
بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علی اِبن ابی طالب🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ
سلام بر تو ای بهتریـ🌺 بندهـ🌹 خــ❤️ــدا
❤️ــمــهــــدی جان منجی عالم بشریت ظهور کن...
#سلام_برادرهاےشهیدم
🏳 زیارتنامه "شهــــــداء"
🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
#یادشهداباصلوات +وعجل فرجهم
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
در روایات می گشٺ
دنبال ←علائم ظهـــــــور...⁉️
←گفتمش
نگرد!
←علامٺ همین جاسٺ!
با تعجـب نگاهـــــــــم ڪرد
ڪہ گفتم:
علامٺ ماییــم❗️
عوض شدیـــم
می آیـــ❣ـد...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج💙
#جهت_تعجیل_در_ظهور_صلوات+وعجل_فرجهم
جمعه #فرج #یادشهداباصلوات+وعجل_فرجهم
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
@Refighe_Shahidam313
مداحی آنلاین - با همه لحن خوش آواییم - مرحوم آغاسی.mp3
1.48M
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷
🍃با همه لحن خوش آواییم
🍃در به در کوچه تنهائیم
💔 #جمعه_های_دلتنگی
😔😔😔آقا بیا 🙏😭
@Refighe_Shahidam313 👈
═══════✙❆♡❆✙═════
🌷لبیک یامهدی🌷
🌹🌹بِسمِ اللّهِ الرَحمنِ الرَحیم🌹🌹
🌹 #معرفی_شهید🌹
🌺 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌺
✋نیت کنید و حاجتهاتون رو طلب کنید
#شهیده #صدیقه_رودباری
🔵 حاجت ها رو از شهدا طلب کنید ، مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشن
هر کسی با هر شهیدی خو گرفت
روز محشر آبرو از او گرفت
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
برای آشنایی بیشتر شهدا در نشر مطالب کوشا باشیم
زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست
🌺زیارت نامه شهدا 🌺
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَصْفِيآءَ اللَّهِ وَاَوِدَّآئَهُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ، الْوَلِىِّ النَّاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبى عَبْدِاللَّهِ،
بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى طِبْتُمْ، وَطابَتِ الْأَرْضُ[ اَنْتُم] الَّتى فيها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ فَوْزاً عَظيماً،
فَيا لَيْتَنى كُنْتُ مَعَكُمْ، فَاَفُوزَ مَعکم
👇👇👇
❄️🌷✌️🌷❄️
@Refighe_Shahidam313
❄️🌷✌️🌷❄
#معرفینامه
نام: صدیقه
نامخانوادگی: رودباری
فرزند: رحیم
تاریخ تولد: 1340/12/18
محل تولد: تهران
تحصیلات: دیپلم
تأهل: مجرد
یگان: جهاد تهران-جهاد سازندگی کردستان
مدت حضور: 45 روز
مسئولیت: مربی سلاح و قرآن
نوع عضویت: جهادگر
نوع شغل: محصل
تاریخ شهادت: 1359/05/28
محل شهادت: بانه
عملیات: ترور
محل دفن: تهران بهشت زهر
@Refighe_Shahidam313
#جهادگرشهید
#صدیقه_رودباری
شهیده صدیقه رودباری در هجدهم اسفند سال 1340 در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد.
روزهای نوجوانیش در سالهایی سپری شد که سرزمینمان در پیچ وتاب روزهای منتهی به #پیروزی_انقلاب بود.
در ان روزها او خود را به به خیل عظیم وخروشان ملت می رساند ودر تظاهراتها شرکت می کرد
وتا صبح نیز به مداوای مجروهان می پرداخت.
آنقدر فعال بود که در زمان #درس و#تحصیل بارها اورا در پشت بام مدرسه ودر حال #فعالیتهای انقلابیش می یافتند.
روح نا آرامش همواره در پی چیزی ورای خواست ها وآرزوهای یک دختر معمولی بود...
#انقلاب که شد در مدرسه شان #انجمن_اسلامی را راه انداخت
وفعالیتهایش را #منسجم تر کرد.
به گفته مادرش شنبه تا چهارشنبه، مدرسه و مسجد و انجمن اسلامی بود و چهارشنبهها عصر و پنجشنبههای هر هفته همراه جهاد سازندگی به شهرهای مختلف میرفت وجمعه ها در #کهریزک ویا #معلولین_ذهنی_نارمک پیدا می کردند.
صدیقه آنها را شستشو می داد وبهشان رسیدگی می کرد.
اوقاتی هم که در خانه بود پای سجاده و مشغول عبادت بود یابه نوشتن و کتاب خواندن مشغول بود
بسیار پر دل وجرات بود.
#شجاعت ودلیریش به گونه ای بود که نشان می داد به زودی "#مهر_شهادت بر روی #شناسنامه اش خواهد خورد"...
پس از انقلاب ،هیجان واحساس وصف ناپذیری پیدا کرده بود.
احساسی که تا آن زمان مثل خون در رگهایش جاری بود،حالا پر خروش گشته بود واو را اززندگی عادی وروزمره دور می کرد.
از #تعلقات_دنیوی فاصله گرفته بودومدام می گفت که"نباید در خانه بنشینیم وبگوییم که انقلاب کرده ایم
باید که در بین مردم باشیم وپیام انقلاب را به مردم برسانیم.."
@Refighe_Shahidam313
سال 1359 بود، امتحانهای خردادماه را که داد، دیگر دلش طاقت نیاورد. 5 خرداد سال 59،از طرف #جهاد_سازندگی برای انجام #فعالیتهای_جهادی به شهر #بانه #کردستان اعزام شد.
هر بار موقع رفتن ساکش را از کتابهای شهید مطهری و شهید دستغیب پر میکرد و در روستاهایی که پاکسازی میشدند، کلاسهای عقیدتی و قرآن برگزار میکرد.
در بانه هر کاری که از دستش بر می آمد انجام می داد.در روستاهایی که پاکسازی می شدند، #کلاسهای_عقیدتی و #قرآن بر گزار می کرد.با توجه به شرایط بسیار سخت آن روزهای کردستان ،دوشادوش #پاسداران بانه فعالیت می کرد در حالی که هیچ گاه اظهار خستگی نکرد...
در سپاه بانه مسئول #آموزش_اسلحه به خانومها بود.علاوه بر آن #مخابرات_سنندج نیز محل فعالیت او به شمار می رفت.
آنقدر فعال بود که یکی دوبار #منافقین برایش پیغام فرستادند که "اگر دستمان به تو بیفتد ،پوستت را از کاه پر می کنیم".
خواهرش در ان روزها خواب دیده بود که اقایی نورانی وارد جمع می شود و صدیقه را صدا می کند وبا خودش می برد.از حاضرین سوال کرده بودند که این آقا چه کسی بود که گفتن ایشان امام زمان بودند...
تعبیر این خواب را که پرسیدند گفتند این دختر سربازی اش در راه اسلام قبول می شود...
@Refighe_Shahidam313
در #مدرسه نیز سردسته #مخالفان_شاه بود و بقیه را هدایت میکرد. یکبار که بچهها وسط حیاط مدرسه جمع شده بودند و شعار میدادند، یکی از سربازان برای ساکت کردن آنها به مدرسه آمد.
توهین آن سرباز به امامخمینی(ره) باعث شد صدیقه سیلی محکمی به گوش او بزند. حرکت شجاعانه صدیقه به همه مدرسه دل و جرأت داد و زمانی که فرمانده و سربازانش برای دستگیری او به مدرسه ریختند، دانشآموزان و حتی معلمان و همکاران جلوی آنها ایستادند و گفتند: «همه ما مثل هم هستیم.» در نتیجه آنها مجبور به ترک مدرسه شدند.
هدفش از ابتدا یاری اسلام بود؛ چنانچه خود میگفت: «اگر قرار است از اسلام محافظت شود، خون ما برای سبز ماندن این درخت تناور ارزشی ندارد.»
در روزهای حضورش در #سپاه_بانه #فرمانده ا#طلاعات_سپاه_بانه #شهید_محمود_خادمی کم کم به او علاقه مند شد.
محمود که قبل از آن در جواب به دوستانش که پرسیده بودند که "چرا ازدواج نمی کنی؟" گفته بود:"هنوز همسری را که می خواهم برای خودم انتخاب کنم پیدا نکرده ام.
من کسی را می خواهم که پا به پای من در تمام فراز ونشیب ها ،حتی در #جنگ با دشمن هم رزم من باشد ومرا در راه خدا یاری دهد..."
ولی محمود بعد از آشنایی با صدیقه رودباری تصمیم خود را گرفت وهمسر آینده خود را انتخاب کرد...
@Refighe_Shahidam313
#نحوه_شهادت
صدیقه این اواخر، شبها تا دیروقت بیدار بود و #قرآن میخواند یا درباره امام و #شهدا و انقلاب ایران و #فلسطین #شعر مینوشت.
بالاخره روز موعود فرا رسید. ماه رمضان و بیستوهشتم مردادماه 1359 بود. صدیقه سحری مختصری خورده بود و تا زمان افطار سخت مشغول کار بود. مجروحین را مداوا کرده و پابهپای پاسداران دویده بود. کلاس قرآنی که آن روز داشت، شلوغترین کلاسی بود که در مدت اقامتش در بانه داشت. افطارش را با نمک باز کرد. آرامتر از روزهای قبل بود. به قصد خواندن نماز بلند شد تا وضو بگیرد. ناگهان دختر دیگری به جمع سهنفرهشان اضافه شد. صدیقه گاهگاهی او را در کتابخانه دیده بود؛ اما واقعیت، او نفوذی گروهک تروریستی منافقین بود. به بهانهای اسلحه صدیقه را برداشت و مستقیم گلولهای به سینه اش زد. پاسدارها با شنیدن صدای گلوله به سرعت به اتاق آمدند.
..
#مزار_شهید صدیقه رودباری،
قطعه 24/
ردیف32/
شماره8
#بهشت_زهرا(س)
@Refighe_Shahidam313
#شهید_محمود_خادمی
48 روز بعد،در 14 مهر سال 59 ،محمود خادمی فرمانده اطلاعات سپاه بانه در حالی که داوطلب شده بود که دوست بیمارشان را به بیمارستان برساند،ماشینش توسط #ضدانقلاب مورد حمله قرار گرفت.او تا اخرین گلوله خود #مقاومت کرد.افراد مهاجم، غافل از این که او راننده ماشین نیست ،بلکه محمود خادمی فرمانده اطلاعات سپاه بانه است،پس از به شهادت رساندن وی برای خاموش کردن آتش خشم وکینه خود،قسمتی از صورت او رانیز با شلیک گلوله های تخم مرغی از بین بردند.وبه این ترتیب بود که محمود خادمی نیز پس از 2 ماه جدایی از صدیقه به او پیوست تا همانطور که خود گفته بود"عقدشان در دنیایی دیگر ودر آسمانها بسته شود...
@Refighe_Shahidam313
#وصیتنامه و تعدادی از عکسهای صدیقه در همان روز گم شد.
یکی از #توابین #منافقین گفت که بعد از #ترور صدیقه، #رجوی (خدا لعنتش کنه) در پادگان اشرف عکسش را بلند کرده و گفته: «ما اینجور آدمها را میکشیم.»
عارفی کو که کند فهم زبان سوسن
تا بپرسد که چرا رفت و چرا باز آمد
بر کش ای مرغ سحر نغمه داودی باز
که سلیمان گل از باد هوا باز آمد»
27 تیر 1359
«خدایا! وقتی به خاکم میسپارند به یادم باش.
چرا که زنده بودنم، همیشه با یاد تو همراه بود.
خدایا! خدایا! شهادت را نصیبمان گردان،
و دل پر درد پاسداران اسلام را با فتح و پیروزی دادن بر کافران
خوشحال و شاداب گردان.»
دستنوشته در تاریخ 6 مرداد 1359:
«خدایا! در هنگام شهادت، در هنگام رفتن و از دنیای زشتیها بریدن، در هنگام دل کندن از این بودنها، یادم باش.
خدایا! در این شب تنهایی با تو میگویم با تو که تنهاییهایم را پر، دردم را درمان و هر نبودنی را با بودنی پر میکنی، با بودنی که بهترین بودنهاست.
معبودا! به دخترک عزیز از دست داده، به مادران در راه نشسته، به پدران رخ ز غم چروکیده، با یاران هم سنگر، به ... بینهایت همراه، به هر چه که میدانی هست و برای بندههایت عزیز است، به قلم که مینویسند، به شب که میآید و به فجر که از دل سیاه امشب تیره، راه روشنی را طی میکند، به خوبی و نیکی و ... قسمت میدهم که پاسداران ما را نگهدار و انقلاب را تداوم و امام ما را طول عمر و مردم ما را صبر و شکیبایی و امت را ایمان و دشمنان ما را روسیاهی و پلیدی عطا کن.»
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#تاثیر_کلام شهید
نامه ای از شهیده صدیقه رودباری
سلام خواهرم الان من در #سقز هستم احتمال هر برنامه ای هست صد در صد وقتی نامه رسید بدستت،من نیستم و به عبارتی دیگر بنا به عقیده خودم روحم از جسم ناچیزم اوج می گیره و به #خدا می رسد.
امّا چرا گفتم خدا؟
چون می خوام بگم خدا وجود داره نه وجودی که من و تو داریم که خیلی عظیم تر و بزرگتر از آن چیزیکه می دونیم و هستیم.
بارها می خواستم در مورد خدا باهات حرف بزنم و هر بار دیدم سدی فراراهمان است ،آنقدر پاک و بزرگ و عظیم بودی برایم ،که باور این مساله که تو خدا را نفی می کنی برایم غیر قابل فهم و قبول بود ،گفتی خدا نیست پس باید چیزی باشد که تو بگویی نیست که آن هم می شود انکار.
مثل اینکه من درختی را می بینم و می گویم درختی نیست.
این یک حقیقت است ،در ضمن به تو می گویم که پرستش خدا و کلا پرستش در #ذات و #فطرت هر انسانی است، چرا که وقتی خدا را برداشتیم و جایش علم را گذاشتیم و حتی #هگل در گفته های مشهور خود به وضوح این مساله را روشن می کند که #تاریخ را به جای خدا گذاشته است. خواهر خوبم می بخشی که اینقدر پرچونگی کردم ،باور کن که آرزو داشتم که با هم بودیم و مسایل این جا را با چشم می دیدی و خیانت هایی که شده و به نظرت خدمت آمده است را از جلو می دیدی چون می دانم آنقدر صداقت داری که با دیدی بازتر و جدا از چارچوب زندانی سازمانت، دیدگاههایت را تشریح کنی . خب شاید وقت خداحافظی رسیده آری باید از دوستی ها برید ، دلبستگی ها را دور ریخت اما مثل پرنده ای که می میرد، پروازش را به خاطر داشته باشیم ،چرا که شاید لحظه ای از پرواز او را نظاره گر بوده ایم امّا من از دوست خوبم و خواهر مهربونم می خوام که به #وصیت من عمل کنه و بره و خدا را بشناسه
ببینه که چیه که به ما قدرت می ده،
چیه که ما رو از خونه بریده و ما رو به اجر آخرت پیوند ابدی داده.
خواهر برای من اشک نریز و بدان من لحظه ای آرام می خوابم که جای خالیم را به وسیله تو پر ببینم و صدای اشهدان لا اله الا الله و اشهدان محمد رسول الله را بشنوم.
«قرآن من رو از مادرم می گیری و همیشه با خودت نگهدار»
خواهر صدیقه گفت که در آخر نامه اش نوشته برای ما که هروقت دوستش شهادت را گفت یک قرآن که نزدمان هست ُ بهش بدهیم .
احساس دوستش را بعد از خواندن نامه صدیقه پرسیدیم ، خواهرصدیقه گفت که بعد از خواندن نامه منقلب شد و انقلابی در درونش ایجاد شد ،چون از دوستان صمیمی اش بود که شهادتش تاثیر زیادی داشت و شروع کرد به گفتن جمله تشهد و بعدش خیلی گریه کرد و به کلی عوض شد...
#امر_به_معروف #نهی_از_منکر #رفیق #دوست
@Refighe_Shahidam313
#خاطره و #خواب #خواهرشهید و#دستنوشته شهیده به مادرش
چندی قبل از شهادتش، مریم خواهر صدیقه خواب دیده بود: «عدهای دور هم نشستهاند و همه از بزرگانند. نورانیاند، نمیدانم چه کسی هستند؛ اما میدانم جمع با اهمیتی هستند. من از پشت در دیدم، یکی از بین آن جمع بلند شد و گفتند که آقا امامزمان هستند. دست صدیقه را گرفت و انگار از در، از دیوار، رد شدند و به آسمان رفتند.»
دوستش هم در خواب دیده بود که صدیقه میگوید: «مبادا از جنازه ام عکس بگیرید! راضی نیستم. به جای آن نوشتههایم را چاپ کنید.»
خود صدیقه رودباری نیز در نامهای به یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت، خبر شهادتش را داده بود: «یک ماه دیگر این نامه به دست تو میرسد، آن وقت من دیگر زنده نیستم و پیش خدایی هستم که تو او را انکار میکنی. میخواهم بگویم #خدا وجود دارد؛ اما نه مثل وجودی که من و تو داریم.» همچنین در آخرین تماس تلفنی به خانوادهاش گفته بود: «هیچگاه اینقدر به شهادت نزدیک نبودهام.»
دستنوشته شهیده به مادرش
مامان لباس عريسيمو بذار وقتی كه شهيد شدم وقتی با خونم خودم رو آرايش کردم
اونوقت لباس عروسيمو تو خودت تنم كن وقتی توي ⚰ـقبر خوابونديم رو به قبله كن و بدون اينكه دلتنگي كني بگو دخترم خونه نو مبارك .
مادر دلم مي خواد همينطور كه وايستادم تو سنگر با ضد انقلاب مي جنگم يك تير بياد بخوره به سينه ام اما من تير رو ببينم بعد خون سينه مو كه فوران مي زنه تو مشتم بگيرم و بپاشم هوا و فرياد بزنم خدايا قبول كن .مادر يادته اولين برفي كه بعد از انقلاب اومد يه شعر گفتم اومدم برات خوندم گريه كردي و گفتي اين حرفها را جلوي من نزن .
اي برف اي برف آهسته تر فرو نشين اين خون شهيدان است
وقتي صورت قشنگ تو سرخ مي شود
نمي دانم از شرم است يا فرياد
چقدر زيبا و دل انگيز مي باري
ديگر سفيد نمي بينمت ببار
به رنگ لاله ها ببار به رنگ خون ما.
امشب در دلم غوغايي به پاست
غوغاي دل كندن و رفتن
رفتن از خانه گسستن
از خانه و از لذت آن جمع بريدن
مي روم به خطه عاشوراي ايران مي پيوندم.)
@Refighe_Shahidam313
#کتاب #شرح_آرزومندی
#زندگینامه سیزده شهید زن استان سمنان
#نویسنده :#سیده_فهیمه _میرسید
گردآوری: سیما ایروانی
تهیهکننده: ستاد کنگره بزرگداشت سههزار شهید استان سمنان
فهیمه میرسید نویسنده افتخار خود را نوشتن داستان یک زن شهید به نام "شهیده صدیقه رودباری" عنوان کرد.
#شهید_شاخص #شهیده_شاخص
در #فروردین سال 99 شهیده زن شاخص متعلق به صدیقه رودباری شد
@Refighe_Shahidam313
👆👆👆👆
🤚سلام° و عرض ادب
خدمت همراهان #سنگر #رفیق_شهیدم
ان شاءالله که
رضایت ❤️ـخدا
و 🤝ـدستگیری 🌷ـشهدا
شامل حال همه ما باشه در دنیا و آخرت
🌹🌹🌹
امروز با معرفی #شهیده_صدیقه_رودباری
خدمت بزگواران بودم
زنده نگه داشتن یادو خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست با ارسال پیامهای معرفی شهدا در این امر خطیر شریک باشید
جهت #انتقاد و #پیشنهاد پذیرای شما بزرگواران هستم
👇👇👇
@zahra_mab_62
#التماس_دعای_فرج ❤️❤️
#التماس_دعای_آرامش
#التماس_دعای_سلامتی_بیماران_کروانایی
#التماس_دعا_برای_همه 🌺🌺
#التماس_دعای_حقیر 😔
#همدان #شهدای_همدان #شهید_همدان
✅💠🥀🌷🥀💠✅
@Refighe_Shahidam313
✅💠🥀🌷🥀💠✅
مداحی آنلاین - ای تبسم دریا - بنی فاطمه.mp3
5.96M
🌸 #میلاد_امام_حسن_مجتبی(ع)
💐ای تبسم دریا
💐ای عشق حضرت زهرا
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
👏 #سرود
👌فوق زیبا
🌷گلچین بهترین #مولودی های روز
♨️ @Maddahionlin 👈
ماه عاشقی است
لبخند #تو را سنجاق میکنم
به روزهای اردیبهشت
و بی ملاحظه عاشقی میکنم
تو... همان لبخند بهاری ...🍀
تو... همان اردی به عشقی ...♥️
شبتون به نگاه سردارشهیدمون آرام