علم الیقین
اگر دینیست باقی در جهان بیشبهه دین توست
یداللهی که میگویند خود در آستین توست..
تو حتی قادری خورشید را زیر نگین آری
که «نِعمَ القادِرُ اَلله» خود نقش نگین توست
چراغی در جهان گر هست جز نور منیرت نیست
اگر در جان ما عطریست عطر یاسمین توست
تمام خاک ایران را به پایت با رضا ریزیم
اگرچه مرو تا بغداد جزئی از زمین توست
نه رسم معتصم ماند و نه تلخیهای اُمُّ الفضل
اگر شعری به جا ماندهست، شور دلنشین توست
جوادُالحقِّ اِشفَعنی، تقیُّالعشقِ ادرکنی
اگر علم و یقینی هست از علمالیقین توست
✍🏻 #علیرضا_قزوه
🏷 #امام_جواد علیهالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
✏️ حضرت آیتالله خامنهای: امام جواد (علیه السلام) امام و الگو و پیشاهنگ این حرکتی بود که امروز ملت ایران تعقیب میکند. ۱۳۶۲/۶/۱۷
🗓 ۲۹ ذیالقعده، سالروز شهادت امام جواد(علیهالسلام)
💻 Farsi.Khamenei.ir
آن خانۀ ساده
آن خانۀ ساده را که خوشبو میکرد
لبریز صمیمیتِ شببو میکرد
او شاه زنان بود، ولی نان میپخت
او گر چه فرشته بود، جارو میکرد
✍🏻 #ایوب_پرندآور
🏷 #شعر_فاطمی | #سبک_زندگی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
برای واقعه خونین امروز
در بازار النصیرات غزه
چه با خودم میبرم؟ داغ
چقدر داغ است بازار
رسیده جان بر لب، ای زخم
تو بر دلم دست مگذار
بأیِّ ذَنبٍ... فرو ریخت؟
به ناگهان، قلب مادر
بأیِّ ذنبٍ... به خون خفت؟
عروسکی زیر آوار
ببین چه بازار گرمیست
که نقد جان میفروشند
بهشت شد خونبهاتان
(فرشتهای میزند جار)
رسیده گویا در این داغ
زمانِ بیصبری صبر
چرا تسلا ندادند؟
به مادران عزادار
نپرس، از کودکان هیچ
که وای... خاموش... خاموش...
نپرس از کشتگان هیچ
که آه... بسیار... بسیار...
بیا و تیغی برقصان
به گرمی انتقامی
که گریه غم را نشوید
اگرچه رگبار رگبار
✍🏻 #میلاد_عرفانپور
🏷 #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
خاکی و بیادعا
یکی باید بیاید خاکی و بیادعا باشد
شبیه حاج قاسم، مرد میدان، جانفدا باشد
یکی از جنس مردم... هم امانتدار و هم عاشق
یکی مثل خودت... با درد مردم آشنا باشد
یکی مثل خودت... مثل خودت... مثل خودت... سیّد!
یکی مثل خودت هم عهد و پیمان با خدا باشد
به دنبال یکی مثل تو با فانوس میگردیم
یکی که مثل تو آیینه باشد، بیریا باشد
یکی مثل خودت... سرباز گمنام امام عصر
مرام و مسلکش مثل شهید کربلا باشد
در این بازار مکّاره به دنبال کسی هستیم
که مثل تو مرید راه مردان خدا باشد
کسی که رنج مردم، خواب را دزدیده از چشمش
حسابش از حساب بیتفاوتها جدا باشد
دریغا رفتهای... مردم به دنبال کسی هستند
مدیری قابل و شایسته مانند شما باشد
✍🏻 #مریم_سقلاطونی
🏷 #شهید_آیتالله_رئیسی | #انتخابات
🇮🇷 @Shere_Enghelab
کجاست آخر دنیا؟
کجاست آخر این قصهٔ تمامشده؟
مزار اینهمه گنجشک قتلِعام شده؟
کجاست آخر دنیا؟ کجاست روزنهاش؟
که وارهیم از این خاک انهدام شده؟
کجاست خانهات ای کودک فلسطینی؟
مگو به جنگ همه عمر تو حرام شده
هنوز بابت جرم نکرده محکومی؟
و یا به مرگ، ز تو رفع اتهام شده؟!
«جنون نسلکشی» و «سکوتِ بیطرفی»؟
کجاست آخرِ انسانِ دیو و دام شده؟!
مگر که بدتر از این نیز میتوان بودن؟
از این نفوسِ پر از ظلم و از ظلام شده؟
کجاست غیرت و وجدان و مهر و داد کجاست؟
مگر ذخیرهٔ انسانیت تمام شده؟
گذشت آنکه به یک غم، هزار دل میسوخت
دریغ از آنهمه شمشیرِ در نیام شده..
شگفت از اینهمه سرمای آتش دوران
بسا دلا که در این کوره، خشت خام شده!
میان اینهمه کشته کدام را گریم؟
مرا که گریه یکی عادت مدام شده
یکیست شانه، ولی سی هزار تابوت است
یکیست دل، که مهیای ازدحام شده
من و توایم و همین، چاره چیست؟ باید رفت
به سوگواری یاران لالهفام شده..
من و توایم و نه...، از دور میرسد آواز
گمان کنم که در آن سوی شب، قیام شده..
به سوی کودک غزه، دویده طفل یمن
خوشا مودّت پاکان یکمرام شده
پس از هزار مصیبت پس از هزاران داغ
بیار مژده که هنگام انتقام شده
صدای صبح میآید، صدای بیداریست
کسی برای اذان بر فراز بام شده
✍🏻 #حسن_صنوبری
🏷 #شعر_اعتراض | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
صبح نزدیک است
ای غزل تا میشود این روزها از خون بخوان
تا حساب عشق دستت آید از مجنون بخوان
زندگی را در سکوت دشتها جریان بده
از نوای کشتهای افتاده در هامون بخوان
صبح نزدیک است، این را با سپاه شب بگو
از کفنهایی که گشته چون فلق گلگون بخوان
گرچه موسی رفته و این دور، دور سامریست
مژدههای فتح را از چهرهٔ هارون بخوان
خندههای حاج قاسم را ببین در جبههها
ترس را از چهرههای در هم صهیون بخوان
بیگمان آزاد خواهد شد فلسطین اسیر
مژده را از آیهٔ «وَ التِّينِ وَ الزَّيتُون» بخوان
✍🏻 #محمدسجاد_حیدری
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
این همه قربانی ما...
آشفته كن ای غم، دل طوفانی ما را
انكار كن ای كفر، مسلمانی ما را
شوريدهسران صف عشقيم، مگر تيغ
مرهم بِنَهد زخم پريشانی ما را
بر قامت ما پيرهن زخم بدوزيد
تا پاک كند تهمت عريانی ما را
ای زخم شكوفا، بگشا در سحر وصل
گلخانۀ دربستۀ پيشانی ما را
زين پيش، حرامی صفتی در حرم دوست
نشكست چنين حرمت مهمانی ما را
از كرببلا با عطش زخم رسيديم
يارب! بپذير اين همه قربانی ما را
✍🏻 #علیرضا_قزوه
🏷 #شهدای_مکه
🗓 ۶ ذیالحجه؛ سالروز شهادت مظلومانه زائران خانه خدا به دست مأموران آل سعود [سال۱۴۰۷ق]
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ای شکافندهٔ دانش!
ماه هر شب لب دیوار و خدا نزدیک است
پشت این پنجرهها عطر شما نزدیک است
«أَنتَ مِن شیعتِنا»، کاش به ما میفرمود
این دل تیره به آن شیعه کجا نزدیک است؟
حال ما شیعهٔ پیمانشکنِ دنیادوست
کِی به اصحاب وفادار شما نزدیک است؟
نه کُمیتیم و اَبانیم و ابوحمزه، ولی
سر سوزن دلمان با صلحا نزدیک است
فتنهها از در و دیوار جهان میبارند
مثل دوران شما فتنه به ما نزدیک است
در حدیثی ز شما نقل شده، شیعهٔ ما
به گرفتاری و انواع بلا نزدیک است..
لشکر شمر و یزیدان زمان صف بستند
دل من! واقعهٔ کربوبلا نزدیک است
پُرم از جامعه «کُنتُم شُفعایی» آقا
لحظهٔ بارش بارانِ دعا نزدیک است
ای شکافندهٔ دانش! به تو رو آوردیم
به اجابت نفس گرم شما نزدیک است
✍🏻 #مریم_سقلاطونی
🏷 #امام_باقر علیهالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
حج عشق
حاجیان را گفت: آنجا کعبه عریان میشود
در طواف کعبه آنجا جسمتان جان میشود
حج منم، چشمانتان را وا کنید ای حاجیان
کعبه بیمن از شما مردم گریزان میشود
استطاعت هرکه دارد میشود ملحق به من
هرکه نامرد است پشت کعبه پنهان میشود
حاجیان را گفت: بی من حجّ ندارد حرمتی
کعبه بیمن از شما مردم! گریزان میشود
گفت: در ذیالحجۀ امسال شوری دیگر است
گفت: در ماه محرّم عید قربان میشود
آمد و در کربلا با آشنایان خیمه زد
گفت با یاران که: فردا ظهر طوفان میشود
گفت با یاران که: فردا خطبۀ ناخواندهای
گرم از نهجالبلاغه باز عنوان میشود
خطبه خواهد خواند فردا خواهرم بیذوالفقار
گفت: فردا کاخ ظلم از ریشه ویران میشود
آمد و افتاد چشم حُر به چشم روشنش
مشکل حر با نگاهی گرم آسان میشود
حاجی از کاروان واماندهای گِرد حسین
یک شبه میگردد و در کعبه مهمان میشود...
خیمه را خاموش کرد و گفت با یاران خویش:
ظهر فردا هرکه با من هست، قربان میشود
«هرکه خواهد گو بمان و هرکه خواهد گو برو»
میرود هرکس از این خیمه، پشیمان میشود
دوستان را گفت: فردا کربلا نورانی است
گفت: فردا با شما اینجا چراغان میشود
روز خلقت را شما تفسیر دیگر میکنید
گفت: فردا محشر کبری نمایان میشود
حجّ امسالین حدیثی تازهتر آورده است:
عید قربان شما، شام غریبان میشود...
گفت: وقت «استلام» دست عباس علیست
گفت: فردا زمزمِ خورشید، جوشان میشود
آمد و در کربلا حج را نمایش داد و رفت
آن نمایش همچنان بیپرده اکران میشود!
✍🏻 #مرتضی_امیری_اسفندقه
🏷 #شعر_عاشورایی | #با_کاروان_حسینی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
کشتی نجات
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات
دست ما را برساند به دعای عرفات...
یا حسین بن علی عشق، دعای عرفهست
عشق آن عشق که بیرون بردم از ظلمات
پشت بر کعبه نکردی که چنان ابراهیم
به منا با سر رفتی پی رمی جمرات...
تو همه اصل و اصولی، تو همه فرع و فروع
تو همه حج و جهادی، تو همه صوم و صلات
ظاهر و باطن تو نیست به جز جلوۀ حق
که هم آیین صفاتی و هم آیینۀ ذات
مرحبا آجرک الله بزرگا مردا
نیست در دست تو جز نسخۀ حاجات و برات
شعر ناقابل من چیست که نذر تو شود
جان ناقابل من چیست که گویم به فدات
تو کدامین غزلی عطر کدامین ازلی؟
از تو گفتن نتوانند چرا این کلمات؟
جبل الرحمه همین جاست همین جا که تویی
پای این سفره که نور است و سلام و صلوات
✍🏻 #علیرضا_قزوه
🏷 #عرفه | #امام_حسین علیهالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
در آتش ظلم، شعلهور اسرائیل
معنای حقوق بی بشر اسرائیل
مشتی به دهان کفر و استکبار است
فریاد بلند #مرگ_بر_اسرائیل
✍🏻 #هادی_فردوسی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
امتحان بزرگ
دل به دریا زد و دل از او کند
گرچه این عشق شعلهور شده بود
تیغ اما دگر نمیبرید
محو زیبایی پسر شده بود
پدر آن لحظه خوب میدانست
امتحانی بزرگ در پیش است
آه! گویی مقابل این سرو
تیغ اندازه تبر شده بود
باز میشد میان آن برهوت
جادهای به دریچۀ ملکوت
سفر وحی بود و اسماعیل
این چنین راهی خطر شده بود
و زنی که تمام جانش را
تکه تکه به آسمان میداد
جان و دل میسپرد دست خدا
گویی از راز باخبر شده بود
ناگهان دید آسمان منا
سبز شد با ندای لبیکش
او که در امتحان ابراهیم
باز هم صاحب پسر شده بود
و خدا گفت: وقت اعجاز است
مرد اینبار هم سرافراز است
دیگر آن زن نبود هاجر او
از فرشته فرشتهتر شده بود...
✍🏻 #ساراسادات_باختر
🏷 #عید_قربان | #بانوی_مؤمن
🇮🇷 @Shere_Enghelab
بال سفر
این بار، بار حج خود را مختصر برداشت
آن قدر که گویا فقط بال سفر برداشت
از کربلا هرچه مصیبت داشت با خود برد
حتی کمی هم روضهٔ دیوار و در برداشت
عطر مدینه مثل بغضی بود بیپایان
جز حسرت باران شدن میشد مگر برداشت؟
در راه مکه با خودش سوغاتی از این شهر
قلب شکسته، جان خسته، چشم تر برداشت
هر روز را تا عید قربان نذر ذکری کرد
از ذکر «یا زهرا اغثنی» بیشتر برداشت
احرام بست و دل به دریا زد، چه دریایی!
پل زد به سمت آسمان باهرچه در برداشت
در آسمانها دید شد قربانیاش مقبول
وقتی که از جسم خودش آرام سر برداشت...
✍🏻 #وحیده_گرجی
🏷 #عید_قربان | #شهدای_منا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم یادشان هست
او گرم خدمت بود، مردم یادشان هست
بر خود مسلّط بود، مردم یادشان هست
وقتی که آمد، کشتزاران و مزارع،
درگیر آفت بود، مردم یادشان هست
هرگز ندیدم بشکند در اوج طوفان
با استقامت بود، مردم یادشان هست
نفروخت عزّت را به عشق کدخدایان
سرشار غیرت بود، مردم یادشان هست
کوهی که سر خم کرد امّا پیش مردم
چون با صلابت بود، مردم یادشان هست
او با صلابت... با صراحت... با صداقت...
او اهل خدمت بود، مردم یادشان هست
✍🏻 #زهرا_سپهکار
🏷 #شهید_آیتالله_رئیسی | #انتخابات
🇮🇷 @Shere_Enghelab
همآغوش با خطر
خوشا سعادتِ همواره در سفر بودن
به سمت مقصد هستی گشودهپر بودن
پیامِ عشق به سرتاسر جهان بردن
کبوترانه بر این بام، نامهبر بودن
لباس عافیت از جان خویش برکندن
همآشیان و همآغوش با خطر بودن
نخفتن از تبِ اندوه کودکانِ حصار
به داغ غربتِ سردار، خونجگر بودن
به پاسداری ایران خوشا صدفمانند
خوشا فدایی این مرز پرگهر بودن
ترازِ راستی و راستقامتی، چون سرو
خوشا که بر سر این خاک سایهور بودن..
سخن ز خویش نگفتن، ز خویش بیخبری
از آشیانهٔ خورشید با خبر بودن
نظر ز سیم و زر و مال و جاه پوشیدن
از ارتفاع جهان صاحبِ نظر بودن
خوشا به گفتهٔ اغیار قدرنادیدن
ولی به دیدهٔ جانان عزیزتر بودن
ز طعنههای حسودان خوشا نرنجیدن
به تیرهای عنودان خوشا سپر بودن
خوشا سکوت، خوشا عاشقی، خوشا اندوه
خوشا فراغت از این خاکِ فتنهگر بودن
::
«محال نیست رجایی شدن»، رئیسی گفت
به ما که باز نشد چشممان به تر بودن
تو نیز با هنر خویش یادمان دادی
محال نیست دگرباره: «باهنر بودن»
✍🏻 #حسن_صنوبری
🏷 #شهید_حسین_امیرعبداللهیان | #شهدای_خدمت
🇮🇷 @Shere_Enghelab
آخرین روز بهار
آخرین روز از بهار چقدر
در خودش سردی زمستان داشت
دست دهلاویه کرخ شده بود
دهلران دلهره فراوان داشت
با خودش ترکشی که میآمد
خبری سخت تلخ میآورد
آه پروانهای که خورد به او
سینهای از فراق سوزان داشت..
نتوانست غرب و لذاتش
روح او را اسیر خود بکند
این پرستوی آشنای غریب
لانهای در جنوب لبنان داشت
رنج محرومها چه کرد او را
سینهاش یک انار زخمی بود
مثل مولای خود علی به دلش
مهر و عشق و غم یتیمان داشت
با یتیمان که روبهرو میشد
بغض او عاشقانه میترکید
بر سر و رویشان چنان پدری
دست او عاشقانه جریان داشت
مثل یک دشت بیکران و وسیع
مثل یک چشمه مهربان و زلال
مثل یک کوچه عطر نان میداد
مثل یک ابر بوی باران داشت
چشمهای مهربان که از دل کوه
تا به دریای بیکران برسد
چقدر غصه را فرو میشست
چقدر دور خویش مهمان داشت
او نه تنها ز خیل همرزمان
بلکه از خویش هم جلو زده بود
در تکاپوی رفتن و ماندن
شوق و حسرت به دل، به کف جان داشت
خستگی خسته بود از دستش
رنج، از او به تنگ آمده بود
عشق در شهر غم غریبه نبود
آشنایی به نام چمران داشت
بود فوق تخصصش در درد
جبهه را کرده بود دانشگاه
مصطفی درس عاشقی میداد
مصطفی دکترای عرفان داشت
گل شببوی بی قراری که
نرگس از چشمهاش روییده
میشد از رنگ و بویش آدم مست
باغ روحش چه روح و ریحان داشت..
نپذیرد تو را اگر دلبر
دل به راهش نثار نتوان کرد
نپسندد تو را گر دلدار
به شهادت امید نتوان داشت..
مرگ را زیر پای خود له کرد
حیف میشد اگر که او میمرد
رفت خونین از این حوالی و ماند
روی عهدی که با شهیدان داشت
✍🏻 #زینالعابدین_آذرارجمند
🏷 #شهید_مصطفی_چمران
🇮🇷 @Shere_Enghelab
چمران
سال شصت ای خوب من! ایران نمیدانی چه بود
حال ما از جبهه تا تهران نمیدانی چه بود
میرسید از جبههها هر روز تابوت شهید
ازدحام لاله و ریحان نمیدانی چه بود
سوخت هم جان بهشتی ناگهان، هم باهنر
هم رجایی، این غم سوزان نمیدانی چه بود
جسم پیران غرق خون شد در دل محرابها
شور و حال خطبۀ آنان نمیدانی چه بود
متحد بودند اما اهل شهر و روستا
طعم یکرنگی، صفا، ایمان نمیدانی چه بود
لذت همسایگی در کوچه و بنبستها
با وجود جنگ و بمباران نمیدانی چه بود
انتخابات، آن زمان مثل عبادت بود و رأی،
داشت عطر صفحۀ قرآن، نمیدانی چه بود
در همین پایان خرداد از قضا در سال شصت
کشته شد مردی که در عرفان نمیدانی چه بود
در ظرافت گرچه روحی داشت نازکتر ز گل
کارزارش با صف شیطان نمیدانی چه بود
عزم او در مجلس شورا مدارا بود و عشق
رزمش اما در دل میدان نمیدانی چه بود
سوی ما ایرانیان انگار او برگشته بود
از دل تاریخ چون سلمان، نمیدانی چه بود
وای من! از او فقط نام خیابان مانده است
آه فرزندم! ولی چمران نمیدانی چه بود!
✍🏻 #افشین_علا
🏷 #شهدا | #شهید_مصطفی_چمران
🇮🇷 @Shere_Enghelab
دورۀ مستضعفان
نام تو ای خورشید! عالمگیر خواهد شد
از نامها روزی که دنیا سیر خواهد شد
فردای زیبایی که شاهان خواب میبینند
در دورۀ مستضعفان، تعبیر خواهد شد
کابوس راهبهای مالاندوز میآید
جادوی کاهنها چه بیتأثیر خواهد شد
ناقوسها بر طبل رسوایی که میکوبند
ذکر شب گلدستهها تکبیر خواهد شد
وقتی که میآیی خدا خشنود خواهد بود
از «لات» و «عزّی» خانهاش تطهیر خواهد شد..
از مرگ میترسم در این دنیای دور از تو
میترسم از روزی که دیگر دیر خواهد شد
✍🏻 #محمدعلی_کعبی
🏷 #شعر_انتظار
🇮🇷 @Shere_Enghelab
باران رحمت
آموختی به ما ادب و احترام را
آداب احترام به حق امام را
در هر فراز جامعه توصیف کردهای
رسم خشوع نزد امام همام را
آموختی چگونه سخن گفتن از امام
تا راه و رسم حرف زدن با امام را
گفتیم «السلام علیکم... ذَوِی النُّهی»
هر بار دادهاید جواب سلام را
باران رحمتید و خدا خلق کرده است
از نورتان زمین و زمان، صبح و شام را
عاشق شدیم، تجربه کردیم با شما
آداب عاشقانهٔ بیتالحرام را
هر سطر در مَعِیّت نورانی شما
طی کردهایم کربوبلا، کوفه، شام را
با کشتی ولایتتان سِیر کردهایم
وادی به وادیِ درجات و مقام را
صبح است در کنار ضریحت نشستهام
خوشعطر کرده رایحهات هر مشام را
✍🏻 #مریم_سقلاطونی
🏷 #امام_هادی علیهالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
درس ولایت
سردار ستودهسیرهات باید خواند
بر لشکر کفر، چیرهات باید خواند
درس ادب و ولایت و ایمان را
در جامعۀ کبیرهات باید خواند
✍🏻 #کلامی_زنجانی
🏷 #امام_هادی علیهالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
اقیانوس
وقتی به گل محمّدی مأنوسیم
در خواب خوش ستمگران، کابوسیم
دیروز اگر «غدیر» بودیم، امروز
از یُمن ولایت تو «اقیانوسیم»
✍🏻 #محمدرضا_سهرابینژاد
🏷 #عید_غدیر | #ظلم_ستیزی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
غدیر...
علی بجنگ! حسن صلح کن! حسین فدا شو!
غدیر معنیاش این است! عبد محض خدا شو!
هدف خداست، امیر و شهید هر دو بهانهست
اگر به کوفه میسّر نبود، کربوبلا شو
غدیر صحن غریبیست ای مسافر مشهد
از این مسیر بیا زائر امام رضا شو
پر از سؤال بیا تا غدیر را بشناسی
ولی به او که رسیدی بدون چون و چرا شو
علی خداست؟ نه! آیینۀ تمامنمایش
برای آینه، آیینۀ تمامنما شو...
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #عید_غدیر | #شعر_علوی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
32.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میهمان داشتم شبی که گذشت
نمک سفرهمان محبت بود
تا سحر بحث و گفتوگو کردیم
بحث درباره ولایت بود...
✍🏻 #محمدحسین_ملکیان
🏷 #عید_غدیر
🇮🇷 @Shere_Enghelab
با علی هممسیرم
اگر نوبهارم، اگر زمهریرم
اگر آبشارم، اگر آبگیرم
اگر تیره مانند شبهای ابری
اگر مثل خورشید، روشنضمیرم
تپشجوش اگر مثل امواج دریا
عطشنوش اگر مثل خاک کویرم
اگر هرچه هستم، سحر، شب، طرب، غم
فقیرم، فقیرم، فقیرم، فقیرم
همینم که هستم، همین روح خاکی
اگر بر گلیمم، اگر بر حریرم
رها از حصار نفسگیر حرصم
مگیرید خرده اگر بر حصیرم
لبالب ز شعرم، لبالب ز آتش
اگر لب گشایم، اگر گُر بگیرم...
گزیر و گریزی مرا نیست از عشق
«که بر عهد و پیمان روز غدیرم»
علی بوده تا بوده ورد زبانم
«شناسند مردان، صغیر و کبیرم»
اگر خفتهام، با علی همخیالم
اگر میروم، با علی هممسیرم
مرام علی را فقط دوست دارم
کلام علی را فقط میپذیرم
اگر بیعلی شاد باشم، بگریم
اگر بیعلی زنده هستم، بمیرم
علی بوده در بیقراری، قرارم
علی بوده در گمشدن، دستگیرم
اگر از کلامم نظر برندارد
به ششگوش گیتی نیابی نظیرم
علی عزّتم داده گر عزّتی هست
اگرنه حقیرم، حقیرم، حقیرم
✍🏻 #مرتضی_امیری_اسفندقه
🏷 #عید_غدیر | #شعر_علوی
🇮🇷 @Shere_Enghelab