🍁🍂🍁🍂🍁🍂
رسالتش یادآوری خاطره هاست
آدم را پرت می کند وسط خاطرات خیلی دور
کنار آدم هایی که نیستند
میان خانه ای که نیست
و حال و هوایی که تکرار نخواهد شد
🍁🍂🍁
یادش بخیر!
خانه ی قدیمی مادر بزرگ
وان حوض آبی وسط حیاط
تخت چوبی کهنه ای که توی ایوانش بود
و هرشب روی آن دراز می کشیدیم
آسمان بی نقاب و پرستاره را تماشا می کردیم و غرق در تخیلات کودکانه مان می شدیم
دلم برای خواب های بی دغدغه خانه مادر بزرگم تنگ شده
برای صبح هایی که پنجره چوبی اتاق باز میشد وبا هیاهوی گنجشک ها بیدار میشدیم وبانسیمی خنک وروح نواز خواب از سرمان می پرید
مادر بزرگم عادت داشت هر روز صبح خیلی زود .حیاط خانه را آب پاشی کند
ومن میمردم از بوی تند کاهگلی
🍂🍁🍂🍁🍂🍁
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃💐
چندان بنشینم که برآید، نفسِ صبح
کان وقت به دل میرسد از دوست پیامی
#سعدی🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃💐
صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن این فریق را
گفت آن گلیم خویش بدر میبرد ز موج
وین جهد میکند که بگیرد غریق را
#سعدی🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
با من صنما دل یک دله کن
گر سر ننهم آنگه گله کن
مجنون شدهام از بهر خدا
زان زلف خوشت یک سلسله کن
سی پاره به کف در چله شدی
سی پاره منم ترک چله کن
مجهول مرو با غول مرو
زنهار سفر با قافله کن
ای مطرب دل زان نغمه خوش
این مغز مرا پرمشغله کن
ای زهره و مه زان شعله رو
دو چشم مرا دو مشعله کن
ای موسی جان شبان شدهای
بر طور برو ترک گله کن
نعلین ز دو پا بیرون کن و رو
در دست طوی پا آبله کن
تکیه گه تو حق شد نه عصا
انداز عصا و آن را یله کن
فرعون هوا چون شد حیوان
در گردن او رو زنگله کن
#کلیات شمس
#مولانای جان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
📚حکایت
کشاورزی ؛ مزرعه ی بزرگ گندم داشت.
زمين حاصلخيزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود.
هنگام برداشت محصول بود.
شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پيرمرد کمی ضرر زد.
پيرمرد کينه ی روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصميم گرفت از حيوان انتقام بگيرد. مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده، به دم روباه بست و آتش زد.
روباه شعله ور در مزرعه به اينطرف و آن طرف می دويد و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش.
در اين تعقيب و گريز، گندمزار به خاکستر تبديل شد...
وقتي کينه به دل گرفتیم و در پی انتقام هستيم، بدانيم آتش اين انتقام،
دامن خودمان را هم خواهد گرفت!
" ببخشيم و بگذريم"
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را
طفیلِ عشق؛ میبینم
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
جانا غم تو ز هرچه گویی بَتَر است
رنجِ دل و تابِ تن و سوزِ جِگر است!
#حضرت_مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
4_6034840998373230484.mp3
6M
🍃💐
"درس سحر"
#حافظ
#استاد ناظری
ما درس سحردرره میخانه نهادیم
محصـول دعا در ره جانانه نهادیم
در خرمن صدزاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بردل دیوانه نهادیم
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃🌸
کجاست خانهٔ قاضی که در مقالت عشق
میان #عاشق و #معشوق ماجراست هنوز
#حضرت_سعدى
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃💐
هر چیز که میبینی
در بیخبری بینی
تا باخبری والله
او پرده بنگشاید !
#حضرت_مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃💐
"همۀ عالم در حال حرکت اند"
این دویدن اثر خوفست، جمله عالم می دوند، الا دویدن هریکی مناسب حال او باشد.
از آن آدمی نوعی دیگر و از آن نبات نوعی دیگر و از آن روح نوعی دیگر، دویدن روح بی گام و نشان باشد.
آخر غوره را بنگر که چند دوید تا به سواد انگوری رسید،
همین که شیرین شد فی الحال بدان منزلت برسید،
آلا آن دویدن در نظر نمی آید و حسی نیست،
الا چون به آن مقام برسد معلوم شود که بسیاری دویده است تا اینجا رسید
همچنانکه کسی در آب می رفت و کسی رفتن او را نمی دید، چون ناگاه سر از آب برآورد معلوم شد که او در آب می رفته که اینجا رسید.
#فیه_ما_فیه
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💐
صفـای چشمهی روشـن
نگاه دار ای دل
اگرچه از همه سو
تند باد خاشاک است
#سایه
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر اتفاقی که برای ما می افتد
یا "قابل حل" است یا "قابل تحمل"...
#دکتر انوشه
https://eitaa.com/TAMASHAGAH