eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
مشڪل شرعے ندارد ، بوسہ از لب هاے تو میوه ے بیرون زده از باغ حق ِ عابر است...
دورتر هم بروی من به تو می اندیشم از تـمـاشـای سراب تو خوشم می آيد میری
دل من ساده نبود اهل وفا بود ،شڪست سالها از هوس و ڪینه رها بود شڪست یڪ نفر آمد و با حرف دلم را دزدید حرف هایش همگی باد هوا بود ،شڪست قول مردانه بمن داد بماند امّا او ڪجا؟مرد ڪجا؟ قول ڪجا بود؟شڪست با ڪسی دست به دست آمد و از من پرسید این دل بی سرو پا مال شما بود؟شڪست ماجرای من و دل را تو خودت عبرت ڪن هرڪسی بی خبر از قصه ی ما بود شڪست 🕯🌺
بی تو یعنی در همین ساعاتِ تلخِ قهوه‌ خیز میز و فنجان هست و من همراه را گُم کرده ام
با سوخته‌جانان چه کند آتشِ دوزخ؟ من ساخته‌ام با تبِ هجرانِ تو چندی
شده آیا که شوی محو تماشای کسی؟ هیچ کسی نیست و من محو تماشای تواَم...!!
باز عاشقت شدم؛ داشتم آهنگی گوش می‌ دادم که شبیه موهای تو بود ...
👌👌🌸🌱🌸 چه شیرین است رویایت در این تنهایی مطلق به یادت قهوه مینوشم رُخت در کنج فنجان است
‌‌ چو در کنار منی کفر نعمت‌ است ای دوست دو دیده‌ ام مژه بر هم دمی اگر بزند... ‌ ‌‌‌
. خبر به دورترین نقطه‌ء جهان برسد نخواست او به منِ خسته بی‌گمان برسد شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت کسی‌که سهم تو باشد به دیگران برسد؟
خاموش مکن آتشِ افروخته ام را بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم🥺
به ترمه ی خیال تو حریرِ شعرِ من ، سپید نوشت... 🚶🏿‍♂
‍ بی دل منم! که دلم مانده پیش تو من جای خالی همه دل های عالمم ...
ننوشیده از جام چشم تو مستم... خمار است میخانه من...چه کردی؟ مگر لایق تکیه دادن نبودم؟ تو با حسرت شانه من چه کردی؟ مرا خسته کردی و خود خسته رفتی... سفر کرده!باخانه من چه کردی؟ جهان من از گریه ات خیس باران... تو با سقف کاشانه من چه کردی؟
دیشب دوباره بوی تو بگرفت اتاقم تو آمدی روشن شدش چشم و چراغم هر چند کم ماندی و رفتی زود اما... باور نمی کردم گُلم آیی سراغم تو آمادی لبخند آمد بر لبانم... شد لحظه ای دور از دل من آه و ماتم قسمت نشد اما اگر میشد تو بودی... زیبا ترین گل در میان کوچه باغم وقت که رفتی در دلت آشوب دیدم... گفتی که تنها میشوی بی یار و همدم گفتم فدایت من شوم همراه دارم... باشد کنارم آه و اشک و سوز با غم! 🌱
دوستت دارم ای خیال لطیف دوستت دارم ای امید محال:)
من شهر بی‌توام اینجا تهران باران می‌بارد...
هر که از روی ارادت پا نهد در راه عشق عالمی پیش آیدش کز هر دو عالم بگذرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باران که میبارد؛ منطقی ترین و بی احساس ترین آدم دنیاهم که باشی؛ دلت هوس میکند عاشق باشی.. دلت یکی رامیخواهد یکی که تمام خیابان را باتو قدم بزند!
امشب دوباره خواستمت در قنوت وِتر شب‌ها، شنیده‌ام که خدا مهربانتر است...
رسوا منم وگرنه تو صد بار در دلم... رفتی و آمدی و کسی را خبر نشد!
من همان خشتِ فروریخته از زلزله‌ام که دگر نیست در اندیشهٔ برپاییِ خویش . .
گفتی چه خبر؟ از تو چه پنهان خبری نیست در زندگی ام، غیر زمستان خبری نیست در زندگی ام، بعد تو و خاطره هایت غیر از غم و اندوه فراوان خبری نیست
‌‌‌‌‌ ‎‌ چنگ بر پیراهن یوسف بزن دیوانہ‌وار اے زلیخا عشق اگر رسوا نسازد عشق نیسٺ...
هنوزم با نهال قامتش باقیست پیوندی که هرجا دیدم او را جلوه‌گر، چون بید لرزیدم...