eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
56 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
‌گر بار غم این است که من میکشم از تو بالله که اگر کوه شوم از کمر افتم ...
بی من چگونه می گذرد روزگار تو ؟ بی تو تمام هفته ی من عصر جمعه است !!!
تادردل من قرارکردی دل رازتوبی قراردیدم مولانا‌‌‎‌‌‌🌸 🌸 🍂🌸🍃 🍃🍂🌸🍃🍂🌸 💜🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃✨
خدا قلم زد و شب را ادامه دار کشید مرا مسافرِ شب های انتظار کشید تو را شکفته و مغرور و سنگدل، اما مرا شکسته و بی تاب و بی قرار کشید تو را کنارِ سحرگاهِ شاد پیروزی مرا حوالیِ اندوهِ بی شمار کشید میان خنده و غم جنگ شد، دریغا غم به خنده چیره شد و دورِ من حصار کشید غمی که بر سرم آمد از آشنایان است همان غمی ست که هر لحظه شهریار کشید « کجا رواست که از دستِ دوست هم بکشد کسی که این همه از دستِ روزگار کشید »
از بسکه دل تو دام حیلت افراخت خود را و ترا ز چشم رحمت انداخت مانندهٔ فرعون خدا را نشناخت چون برق گرفت عالمی را بگداخت ‎‌‌‌🌸 🌸 🍂🌸🍃 🍃🍂🌸🍃🍂🌸 💜🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃✨
  چه باشد پیشہ‌‌ ی عاشق به جز دیـوانڪَی ڪردن چه باشد نازمعشوقان ‌به جز بیـــڪَانڪَی ڪردن !!.... مولانا‌‌‎‌‌‌🌸 🌸 🍂🌸🍃 🍃🍂🌸🍃🍂🌸 💜🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃✨
سحرم دولت بیدار به بالین آمد گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست که به کام دل ما آن بشد و این آمد... حافظ‌‌‎‌‌‌🌸 🌸 🍂🌸🍃 🍃🍂🌸🍃🍂🌸 💜🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃✨
مضمون که باشد ، عشق بی‌معنا نمی‌ماند عاشق شبیه شاعران تنها نمی‌ماند در وادی امّید ، یک جمله‌ست حرف‌ ما : مضمون نباشد زندگی زیبا نمی‌ماند آری شقایق هست ؛ شور عاشقی زنده‌ست هر کس شقایق را ندید اینجا نمی‌ماند عاشق شدن هم رنج‌های بی‌امان دارد شاعر توانا نیست ؛ در صحرا نمی‌ماند عاشق شده شاعر وَ یا شاعر شده عاشق دیوانه در دنیا و مافیها نمی‌ماند رفتن چه آسان است از دنیای بی‌احساس مضمون احساسم در این دنیا نمی‌ماند عاشق شدن سخت است - شاعر هم اگر باشی - عاشق شبیه شاعران تنها نمی‌ماند ...
من خودم بوم به دستم تو مرا رنگ مزن لا اقل رنگ سیاهی به دل تنگ مزن شده هنگام خداحافظی آخر من غزل امشب مارا تو به آهنگ مزن دل غمگین و نزارم شده بازیچهٔ تو بی وفا بر من افتاده ز پا سنگ مزن گفته بودند که ظالم همه جا ظلم کند رخ من تیره و تارست فقط چنگ مزن
در خـویش سفر کردم... ویرانـه بـه ویرانه از خواب بـه بیداری... افسانـه بـه افسانه   با مختصری ازعقل.. خوش بودم و حالم را با خنده نشان می داد... دیوانه بـه دیوانه   
دیوار به دیوار به دیوار کشیدم نقشی ز تو در شعر هدفدار کشیدم هرجا غزلم خسته شد از من قلمم را بردم به لبم چون ته سیگار کشیدم از تلخی دنیا همه را دیده و گفتم از هرچه بگویی غم بسیار کشیدم
"دلم پر آتش و چشمم پر آب شد هر دو" دو بیت نذر تو کردم خراب شد هر دو یکی ز مدح تو ای آفتاب و از داغت.. که سیل اشک رسید و سراب شد هر دو ز عجز وصف شما استعاره و تشبیه شبیه دخترکی در حجاب شد هر دو یکی ز گَرد مسلمانی و یکی از عشق رسید در نظرت ، آفتاب شد هر دو نبوده لایق چشمان تو دو چشمانم و یا دلم ، ز نگاهت خطاب شد هر دو دو دستها که به امّید وصل بالا رفت جواب آمده سویت جواب شد هر دو چگونه ای که هر از چند گاه می بینم که مهر و ماه ،ُ رخش در نقاب شد هر دو .............. دو قطره اشک نوشتم دو قطره از داغت ـ سحر نیامده ـ دیدم کتاب شد هر دو دو تارِ زلفِ شما چها که نکرد که دیده و دل از آن دو کباب شد هر دو به یادِ ی خدّ التّریب افتادم "دلم پر آتش و چشمم پر آب شد هر دو" ┏━━━🍃🌺🍃━━━ ┗━━━🍂━
بی‌تو محکوم به بی‌وزنی‌ام و تا به ابد هستی و نیستی‌ام روی هوا می‌ماند
چون خيال تو درآيد به دلم رقص‌کنان چه خيالات دگر مست درآيد به ميان سخنم مست و دلم مست و خيالات تو مست همه بر همدگر افتاده و در هم نگران!
https://harfeto.timefriend.net/16443213200791 لینک‌ناشناس برای ارتباط بامدیر کانال یه صحبت با اعضا محترم. این کانال خصوصی بود برا ذخیره شعر‌.‌یمدته تصمیم گرفتم آزاد بزارم تا اگه کسی با سرچ وارد شد راحت بتونه استفاده کنه. و جایی لینک یا آیدی نزاشتم @abadiyesher
🍃💮🍃💮🍃💮🍃💮🍃💮🍃💮 به زیر بارش تردید، چتر باورم هستی خدا را شکر! در آماج غم‌ها یاورم هستی به‌قدر لحظه‌ای آغوش من از عشق خالی نیست تو در خلوت‌ترین کنج خیالم در برم هستی من از مستی به جز چشمت ندارم هیچ تصویری شراب و مستی و میخانهء من، ساغرم هستی منِ محصور در خود را، رها از این قفس کردی تو، هم پرواز من، هم آسمانم، هم پرم هستی همین‌که از هجوم دردها بر خویش می‌پیچم تو با شمشیر چشم و تیغ ابرو، لشکرم هستی گدایی آبرومندم، چه فخری بهتر از این است که هستم خاک پای تو، تو هم تاج سرم هستی 💮🍃💮🍃💮🍃💮🍃💮🍃💮
هرچند این که سخت شکستی دلِ من است غمگین مشو! که شیشه برای شکستن است!
باید شکست هر چه شود سد راه وصل...
مگو در ڪوی او شب تا سحر بهر چه می‌گردی ڪه دل گم کرده ام آنجا و می‌جویم نشانش را
بـ‌بـوی زلف تو دادم دل شکسته بباد بیا که جان عزیزم فدای بوی تو باد گمان مبر که ز خاطر کنم فراموشت ز پیش می‌روی اما نمی‌روی از یاد خواجوی_کرمانی
یار مفروش به دنیا که بسی ســـــود نکرد آنکه یوسف به زرِ ناسره بفروخته بود..
•○|💙| مثل عڪس رخ مهتاب کہ افتاده در آب در دلم هستے و بین من و تو فاصلہ‌هاست... -فاضل نظری🌑
بیمارچشم اویم و آن سنگدل مرا درمان که بگذریم دعا هم نمیکند
این بار پاشیدم به زخمِ خود نمک‌ها را! آتش زدم وقتی نبودی قاصدک ها را! گفتند می‌آیی به خوابم لااقل یک شب... باور نکردم! از برم دیگر کلک‌ها را! در هیچ دنیایی تو سهمِ من نخواهی شد... ای‌کاشکی مادر نمی‌زاد این فلک‌ها را! ترسیدم از هر سیبِ سرخ و هر شروعِ نو... بعد از تو آسان راندم از خود آدمک‌ها را! در خود شکستم، گرچه آبادم نمی‌خواهی... ای کاش می‌ماندی که بشماری ترک‌ها را! دیوانه‌تر کرده منِ دیوانه را دوری... آتش زدم وقتی نبودی قاصدک ها را! طاهره_اباذری_هریس