eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
بیخبر از هم دگر آسوده خوابیدن چه سود... بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟!... زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید... ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟!...
. به نهنگی که به عشق تو به ساحل زده است گفتن واژه ی «برگرد» کمی دیر شده اینکه من سمت تو راهی شده ام مشکل نیست مشکل اینست، دلت از دل من سیر شده .
نامه هایم چشم هایت را اذیت می کند درد و دل کردن برایِ تو حضوری بهتر است....
خون دل می نوشم و شعرم تجلی می کند دوستانم غافل از مفهوم "به به" می کنند
زنی چنین که تویی جز تو هیچکس زن نیست؛ و گر که هست پسندیده‌ی دل من نیست..!
فقط با شوق می خوانی و از دردم چه می دانی؟ تو جان می گیری از شعری که من را بارها کشته...
من که از حافظه ی شعر خودم هم رفتم تو چرا دلخوش هم بستری بیت منی؟ آنچنان در منی و دور که می پندارم وصله ای هم تنی و نا تنی پیرهنی
تا توانی به خرابی من ای عشق بکوش من نه آنم که ازین پس دگر آباد شوم
عبور کردم از عشق و عاشقان دانند که در طریقتِ ما، رد شدن گذشتن نیست
در ؏ــشق قرار بی‌قرارےست بدنامی عشق نام‌دارےست چون نیست شمار عشـق پیدا مشمر ڪه شمار بی‌شمارےست...!!
رفته ام من سالها از خاطرات اینو آن یک سراغ ساده هم از ما نمیگیرد کسی... ...
نباید بستن اندر چیز وکس دل که دل برداشتن کاریست مشکل...
در خرابہ هاے عاشقانہ ام هیچ چیز سر جایش نیست جز خیال تو... ... ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
من دلخوشم به سوختن و دوست داشتن...  با خون دل حکایت حرمان نگاشتن....  عاشق نگشته‌ای و ندانی چه عالمی است،  از دست دوست، سر به بیابان گذاشتن !...
در سینه نشانده یڪ دل سنگی را هی زیر سوال برده یڪرنگی را ای ڪاش شبیه من گرفتار شود تا هضم ڪند معنی دلتنگی را
ﻣــــﻦ ﺷﻌﺮﻫﺎے ِ ﺯﯾﺒﺎےِ ﺯﯾﺎﺩے ﺑﻠﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺗــــ♡➣ـــوووﻮ ڪہ می‌ﺭﺳﻢ ﻫﯿﭻ ڪﺪﺍﻣﺸﺎﻥ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﯿﺴـٺ ﺟــــﺰ ﺩﻭﺳـتٺﺩﺍﺭﻡ .. 💕
هر آنچه راه به سمت تو بوده سد شده است دروغ عاشقی ات ثبت با سند شده است تو غیر قابل باور تو رفته ای از دست شبیه برکه که درگیر جزر و مد شده است!!! گرفته طعم خیانت، لب حواست را غریبه ای رگ خواب تو را بلد شده است حدیث عشق من و بی وفای ات بانو کتاب شعر نه یک ویژه مستند شده است همیشه پشت سرت حرفهای ناجور است... تو خوب و پاک وزلالی،زمانه بد شده است...
غَمگین نیَم که خَلـق، شُمارَند بَد مرا نَزدیک می‌کُنَد به خُدا دَسـتِ رَد مرا...!
مَن چَنـد غَـزَل پیـر شَـوَم تا که بِـفَـهـمـی تَصویرِ تو دَر قابِ زَمان جا شُدَنی نیست
•💞• دل بریدم تا نبینم دوست با من دشمن است دل بریدن گاه تنها راه عاشق ماندن است 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋
ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد
از آه دردناکی سازم خبر دلت را روزی که کوه صبرم، بر باد رفته باشد
مجنون گذشته باشد، فرهاد رفته باشد...
می‌کند وعدهٔ دیدار به فردا، امروز یار دانسته که امروز مرا فردا نیست
با آنکه دل سپرده تر از من ندیده ای بی جا و بی دلیل دل از من بریده ای دزدیده اند از لب تو خنده را مگر؟ با اخم‌خود کجای جهان را خریده ای؟ صدها غزل برای تو گفتند شاعران باید تورا احاطه کنم در قصیده ای صیّاد بی قرار و گرفتار چشم صید از دام ما به بام که آخر پریده ای‌؟ کنعان کجا و مصر کجا؟بی سبب مرا از قعر چاه تا دل زندان کشیده ای یارب!دلیل خلقت دیوانه ها چه بود مارا برای خنده ی خلق آفریده ای