به دریا شکوه بردم از شب دشت
وز این عمری که تلخ تلخ بگذشت
به هر موجی که می گفتم غم خویش
سری می زد به سنگ و باز می گشت
#فریدون_مشیری
از او به دلم می رسد آزار، قشنگ است
بر سر بکشد چادر گل دار، قشنگ است
عاشق به پریشان شدنش زنده و معشوق
تأخیر کند لحظه ی دیدار قشنگ است
گاهی وسط صحبت رسمیِ من و او
تغییر کند حالت گفتار قشنگ است
از پنجره ی چشم پلنگ آهوی مستش
هی خیره شوی بر در و دیوار قشنگ است
می خندد و دل کندن از این منظره سخت است
تکرار شد این منظره، تکرار، قشنگ است
لبخند زد و گفت: توکّلتُ علی الله
خوشبخت شدن با نفس یار قشنگ است
#مجتبی_رافعی
من در پی تو هستم
و مردم پیِ بهشت
ایمان شهر، کُفر مرا در می آورد ...!
#سجاد_سامانی
🍂🍂
فراق فرصتِ خوبیست تا مَحک بزنیم
که بینِ ما دو نفر چیست؟ عشق یا عادت؟
#حسین_دهلوی
دمی به آینهها فوت کن بهار اندام
گلاب و عطر و از ین چیزها نزن به تنت
برای من یکی از چارخانهها کافیست
که میهمان بشوم روی پیرهن به تنت
#علیرضا_بدیع
باید کمی عاشق شد و قدری صفا کرد
این قلب را از خودپرستیها، رها کرد
چون "سخت میگیرد جهان بر سختکوشان"
باید کمی خندید و غمها را دوا کرد
باید که خود را خرجِ یارِ مهربان کرد
با دشمنانِ خویش هم با صبر، تا کرد
امّا تأمّل کن در اطراف و در اشخاص
باید به هر جا، بهترینها را سوا کرد
هر "دوستت دارم" که رمزِ عاشقی نیست
عشق و صفا را از هوس باید جدا کرد
روح و دلِ آدم که جایِ هر کسی نیست
باید که قلب و ذهن را از غیر، وا کرد
عاشق شدن، مشکلترین کارِ جهان است
چون ابتدا باید "خودم"ها را فدا کرد
سخت است عاشق ماندن و خود را ندیدن
دنیا، دروغِ مدّعی را بر ملا کرد
از هر چه غیر از یادِ او، شرمنده هستیم
کِی میشود این خانه را وقفِ خدا کرد؟
تا فرصتی داری و قدری آبرو هست
اوضاعِ قلبت را ببین، باید چهها کرد؟
#حسینعلی_زارعی
به تمنای تو دریا شدهام! گرچه یکیاست
سهم یک کاسهی آب و دل دریا از ماه ..
#فاضل_نظری
در وفـــــــا سستیم و در دلدادگــــــے بـــــے اعتبار
ڪاش چون اسطوره ها مے آفریدیم ؏ـــــشق را..
#سیده_فاطمه_تقوی
🟨
و قاف
حرفِ
آخرِ
عشق
است
آنجا که نام کوچک من
آغاز میشود ...
#قیصر_امینپور
هشتم آبان
سال روز کوچ ابدی قیصر امین پور
گرامی باد ...
از چهره چون ماهت
وز قد و کمرگاهت
چون ماه نو این جانم
خود را چو قمر کرده
#غزل_مولانا
جانا به غریبستان چندین به چه میمانی
بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی
صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانی
گر نامه نمیخوانی خود نامه تو را خواند
ور راه نمیدانی در پنجه ره دانی
#حضرت_مولانا
🍃🌸
شماها میگید:
یه عکس بفرست ببینمت!🤨
اما جناب #فیض_کاشانی میگه:
روی بنمای! جَمال از تو و قربان از من 🫣🤪
.
پاییز
استاد دلتنگیست
از خاطراتِ اویی که رفته
برای اویی که مانده
سنگ تمام میگذارد...
#مریم_قهرمانلو
.
این چه تابے است
ڪه آن حلقهٔ گیسو دارد
ڪه دل هر دو جهان
بسته یڪ مو دارد...
#فروغی_بسطامی
🌾
هر کسی را هست صائب قبلهگاهی در جهان
برگزیدم از دو عالم من جناب عشق را
#صائب_تبريزی
وقتی عکس جدید براتون می فرسته بجای تعریفای تکراری، مثل #شهریار بهش بگید:
"در تماشای تو قانع نشوم من به دو چشم
همه چشمان جهان گو به سرم بشتابند.."
ذوقش تضمینیه.
♥️
پاییز و آن شور و شرش را دوست دارم
آبان و مهر و آذرش را دوست دارم
آن برگریزان درختان از غم عشق
وان رودِ دور از دلبرش را دوست دارم
#جواد_محمدی_دهنوی
برای خودم و بعضی رفقای هیأتی این روزهای دلگیر :
نفهمیدیم اوّل را و آخر را نفهمیدیم
که مهدی را ندیدیم و پیمبر را نفهمیدیم
سرودیم از شب هجرت ولی در خانه ی تاریخ
دلیلِ ماندنِ حق بین بستر را نفهمیدیم
من از مَن کنتُ مولا خواندن خود نیز حیرانم
که حیدر را پرستیدیم و قنبر را نفهمیدیم
چه زهرا دوستهای نا تلاوت کرده قرآنی
که از آیات أعطیناک ، کوثر را نفهمیدیم
شب هیأت برای روضه ی در سوختیم امّا
همین که صبح آمد صبر حیدر را نفهمیدیم
به پای نامه های کوفیان امضا زدیم از بس
که سلمان را که مالک را ابوذر را نفهمیدیم
عبای إرباٌ إربایی برای خیمه ها بردیم
اذان شد ، سینه کوبیدیم و اکبر را نفهمیدیم
همیشه کربلایی باب میل خویشتن داریم
که حال زخمی امروزِ کشور را نفهمیدیم
چگونه کربلا را یافتید؟! از ما اگر پرسند
چه پاسخ می توان دادن اگر سر را نفهمیدیم
ستون خیمه را وقتی که می افتاد ، نالیدیم
ولی افتادن سردار لشگر را نفهمیدیم
برای پرچمی امروز دلخونم که در پایش
به خون غلطیدن سرو و صنوبر را نفهمیدیم
#محسن_ناصحی
به من بگو!
غزل سرای کدام وحشی نگاهی
که هیچ شعر سپیدی
دلت را نمی لرزاند...
#لیلا_مری
جفت شش میخواستم در عشق اما سال هاست
با چنین بختی امیدی هم به چار و پنج نیست
#حسین_دهلوی