eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
52 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
. من در طلبت راهی غربت شده‌ام درمانده از اظهار ارادت شده‌ام با اینکه چراغ راه هستی، اما من کوچه‌نشین شهر حسرت شده‌ام 🆔@abadiyesher
فانوس به دست آمده‌ام بر سر راهت تا بلکه قدم رنجه کنی پیش من آیی 🆔@abadiyesher
یکی نوشته بود: جديدا رابطه‌ها مثل بلوتوث شده یکم که دور میشی، یکی دیگه کانکت میشه! بقول ‎فاضل نظری: "نه قدر لطف، نه رسم وفا، نه حق نمک گلایه نیست ولی بد زمانه‌ای شده است" @KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـل ✨
امام_زمان_ع می بافم و نقش رج به رج یعنی تو زمزم تو طواف و کعبه ،حج یعنی تو در هر سحری بر در تو می کوبم عجل الولیک الفرج یعنی تو 🆔@abadiyesher
سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم هر لحظه جز اين دست مرا مشغله‌ای نيست ديری‌ است که از خانه خرابان جـهـانم بر سـقـف فرو ريخـته‌ام چـلچله‌ای نيست در حسرت ديدار تو ، آواره ترينم هرچند که تا خانه‌ی تو فاصله‌ای نيست بگذشته‌ام از خویش ولی از تو گذشتن مرزی‌ است که مشکل‌تر از آن مرحله‌ای نيست سرگشته ترين کشتی دريای زمانم می‌کوچم و در رهگذرم اسکله‌ای نيست من سلسله جنبان دل عاشق خويشم بر زندگی‌ام سايه ای از سلسله‌ای نيست يخ بسته زمستان زمان در دل بهمن رفـتـنـد عزيزان و مرا قافـله‌ای نيست" 🆔@abadiyesher
"شادی نماند و شور نماند و هوس نماند سهل است این سخن که مجال نفس نماند فریاد از آن کنند که فریاد رس رسد فریاد را چه سود؟ که فریاد رس نماند کو؟ کو؟ کجاست قمری مست سرودخوان؟ جز مشتی استخوان و پر اندر قفس نماند امید دربدر شد و از کاروان شوق جز ناله ای ضعیف ز مسکین جرس نماند طوفانی از غبار بماند و سوار رفت بس برگ و ساز بیهده ماند و فرس نماند سودند سر به خاک مذلت کسان چو باد در برجهای قلعه تدبیر کس نماند کارون و زنده رود پر از خون دل شدند اترک شکست، عهد و وفای ارس نماند تنها نه خصم رهزن ما شد، که دوست هم چندان که پیش رفتش از او بازپس نماند رفتند و رفت هر چه فریب و دروغ بود تا مرگ این حقیقت بیرحم بس نماند تابنده باد مشعل می! کاندر این ظلام موسی بشد، به وادی ایمن قبس نماند برخیز امید و چاره غمها ز باده خواه گر نیست پس چه چاره کنی؟ چاره پس نماند 🆔@abadiyesher
گفتم ای دوست همین هفته قرار من و تو مرگ هم طعنه زد و گفت که ان‌شاءالله! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🆔@abadiyesher
تغافل تا به کی؟ لطفی، نگاهی، گردش چشمی جفا قدری، ستم حدی و جور اندازه‌ای دارد… 🆔@abadiyesher
در چار سوق عشق خودت را محک بزن مهر از یقین بگیر و به بازار شک بزن از بس که نی زدی رمه را خواب کرده‌ای از ترس گرگ، گاه به گله کتک بزن تا چند زخم خنجر خویشان به گرده‌ات یک چند حیله کن، به رفیقان کلک بزن در سوز و ساز عشق به مرهم چه حاجت است بر زخم‌های خویش دمادم نمک بزن تا چند از غرور لبت غنچه مانده است گل باش و بوسه‌ای به لب شاپرک بزن 🆔@abadiyesher
تنها تو می‌شوی پس از این بی قرار من هر لحظه‌ای که می‌گذرد از قرار من چون مار زخم خورده به دور خودت نچرخ یک شب بخواب بی غم فردا کنار من گاهی عقب می‌افتی و گاهی جلوتری از عمر بر فنا شده‌ی بی‌بهار من در سینه‌ی تو تِک‌تِک یک بمب ساعتی ست مانند بغض، در صدد انفجار من این روزها به شکل غریبی پر از غمم اصلا روا نبود که باشی دچار من بیدار شو که وقتِ گذشتن رسیده است صبحت بخیر ساعت شماطه‌دار من 🆔@abadiyesher
وعده‌ی صادق در ره دین خدا یک دل عاشق داریم شکر حق رهبر فرزانه و حاذق داریم به خداوند قسم، شور کلامش گویاست: باز هم نیت یک وعده‌ی صادق داریم 🆔@abadiyesher
دمید صبح و نشد گرم چشمِ راحتِ ما سپیده‌دم نمکی بود بر جراحت ما ...! ‎‌‌ ‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌ ‎‌‌‌ ‎‌ ‌‌ ‎‌‌‌ ‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌ ‎‌‌‌ ‎‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🆔@abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عمری است که می‌گِریم و یارم شده این اشک! آرامش چشمان خمارم شده این اشک دستم به قلم آمد و از اشک نوشتم.... دیدم همه‌ی دار و ندارم شده این اشک! تقدیرِ مرا دست خزان برده به اندوه! هر سالِ زمستان و بهارم شده این اشک در غربت و تنها شدنم هیچ ندیدم! جز دیدن هر لحظه کنارم شده این اشک تقویم نمی‌خواهم و از عمر چه حاصل؟ وقتی که همین، روزشمارم شده این اشک بر سنگ مزارم بنویسید که آخر... مرگم به غم و چوبه‌ی دارم شده این اشک! 🆔@abadiyesher
هدایت شده از اشعار "عاصی"
4_5924953353866969677.mp3
5.66M
🎧 @moozikestan_bot قدم قدم با یه علم... ایشالا اربعین میام سمت حرم 🌹کربلایی حسین سیب سرخی ✅التماس دعا 🍃🖤🍃😭
اصلا خطاست اینکه بگویم ندارمت من دارمت هنوز، تویی که نداری‌ام 🆔@abadiyesher
اصلا خطاست اینکه بگویم ندارمت من دارمت هنوز، تویی که نداری‌ام 🆔@abadiyesher
خوش آن‌ زمان که برای گلایه وقت نبود هزار شِکوِه به یک بوسه مختصر می‌شد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🆔@abadiyesher
جز ماه تو کنج دیدهٔ تارم نیست تردید نکن دروغ در کارم نیست با عشق برای تو سرودم اما این شعر چنان که دوستت دارم نیست 🆔@abadiyesher
یا گرمى یک بوسه به پیشانى من باش یا علت یک عمر پریشانى من باش با فاصله اى امن که آسیب نبینى بنشین و فقط شاهد ویرانى من باش هر بار که عاقل شده ام خیر ندیدم یک بار بیا و تو به نادانى من باش من جاى تو با لحن و لبت شعر بخوانم تو جاى من و محو غزل خوانى من باش ناچار به مرگم ته این قصه بیا و یک معجزه در قسمت پایانى من باش 🆔@abadiyesher
ولی دوباره برایت غزل سرودم من ولی دوباره بر آن وزن‌های تکراری: - مفاعلن...فعلاتن...مفاعلن... گریه مفاعلن...فعلاتن...مفاعلن... زاری 🆔@abadiyesher
از دل ای آفت جان، صبر توقع داری؟ ‏مگر اين كافر ديوانه، به فرمان من است؟ 🆔@abadiyesher
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
مرا ببر به سرزمین شعرها @sarzaminesher
ای کاش شهیدان خدا زنده نبودند عباس نمی‌دید که زینب تک و تنهاست 🆔@abadiyesher