eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
لکنت شعر و پریشانی و جنجال دلم چه بگویم که کمی خوب شود حال دلم؟ کاش می‌شد که شما نیز خبردار شوید لحظه‌ای از من و از دردِ کهن‌سال دلم از سرم آب گذشته است مهم نیست اگر غم دنیای شما نیز شود مالِ دلم عاشق ِ نان و زمین نیستم این را حتماً بنویسید به دفترچه‌ی اعمال دلم آه! یک عالمه حرف است که باید بزنم ولی انگار زبانم شده پامال دلم مردم شهر! خدا حافظ‌تان من رفتم کسی از کوچه‌ی غم آمده دنبال دلم.... @abadiyesher
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸
سلام به اعضا خوب آبادی شعر🌸 🛑دوستان اشعار آبادی مخاطب خاص نداره👌🛑 پس لطفا نه کسی به خودش بگیره! نه کسی براش سوال بشه که آیا اینا رو برا کی میگه و می‌فرسته؟!!!! اینجا کاناله، و اشعار بارگذاری شده صرفا سلیقه شخصی و یا اشعار ارسالی از طرف اعضا محترمه👌🌼🌸🌼
شور دیدارت اگر شعله به دل‌ها بکشد رود را از جگر کوه به دریا بکشد گیسوان تو شبیه است به شب، اما نه! شب که این‌قدر نباید به درازا بکشد خودشناسی قدم اول عاشق شدن است وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بکشد عقل، یکدل شده با عشق، فقط می‌ترسم هم به حاشا بکشد هم به تماشا بکشد یکی از ما دونفر کشته به دست دگری است باش تا کار من و عقل به فردا بکشد زخمی کینه‌ی من! این تو و این سینه‌ی من من خودم خواسته‌ام کار به اینجا بکشد حال با پای خودت سر به بیابان بگذار پیش از آنی که تو را عشق به صحرا بکشد @abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمستان... در زمستان، بهار یخ زده است غیرتِ روزگار یخ زده است قطره‌ای از عمل، اگر هم بود در هجومِ شعار یخ زده است حرف از انسانیت نزن، آن‌هم در شبی مرگ‌بارِ یخ زده است پنجره غصه‌دارِ دردی نیست پیش چشمش بخار یخ زده است در غریبی و غربتِ غزه کودکی بی‌قرار یخ زده است ..... در کناری بخاریِ گرمش.. شاعری شرمسار یخ زده است @abadiyesher
در سرم بود كه دورى كنم از آتش عشق چه كنم؟ شيوه پرهيز نميدانستم @abadiyesher
خدا لعنت کند این بی "تو" بودن را که دق کردم نمیدانم که میدانی ،ولی بد جور دلتنگم @abadiyesher
قدر‌نشناس ِ عزیزم، نیمه‌ی من نیستی قلبمی اما سزاوار تپیدن نیستی   !  مادر این بوسه‌های چون مسیحایی ولی مرده خیلی زنده کردی، پاکدامن نیستی  من غبارآلود ِهجرانم تو اما مدتی است عهده‌دار ِ آن نگاه ِ لرزه افکن نیستی یک چراغ از چلچراغ آرزوهایت شکست بعد ِمن اندازه‌ی یک عشق، روشن نیستی!  لاف آزادی زدی؛ حالا که رنگت کرده فصل از گزندِ بادهای هرزه ایمن نیستی!  چون قیاسش می‌کنی با من، پس از من هرکسی هرچه گوید عاشقم، می‌گویی: اصلا نیستی!  دست وقتی که تکان دادی عجب حالی شدم اندکی برگشتم و دیدم که با من نیستی @abadiyesher
دو تا مجنون مادرزاد چشمات  که از هر دولتی آزاد چشمات منِ ویرونه رو از نو می‌سازه یه جورایی خراب آباد چشمات  چنان غارتگرن مثله رئیس  چهل دزد شب بغداد چشمات به بادم داده تا دنیا بدونه  دبیر کل حزب باد چشمات پر از مهر و غرور و بغض و حسرت  به "لر ها "می رسه اجداد چشمات غمی افسانه ای داره نگاهت  نبرد رستم و شغاد چشمات به جون تو ،،" قدم "فایده نداره  برای اون که شد معتاد چشمات چه فایده وقتی که نیستی ببینی  چه با ما کرده شب ها یاد چشمات @abadiyesher
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸
سلاااام صبحتون به‌خیر و شادی🌼🌼🌼🌸🌸