eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
غَمگین نیَم که خَلـق، شُمارَند بَد مرا نَزدیک می‌کُنَد به خُدا دَسـتِ رَد مرا...!
مَن چَنـد غَـزَل پیـر شَـوَم تا که بِـفَـهـمـی تَصویرِ تو دَر قابِ زَمان جا شُدَنی نیست
•💞• دل بریدم تا نبینم دوست با من دشمن است دل بریدن گاه تنها راه عاشق ماندن است 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋
ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد
از آه دردناکی سازم خبر دلت را روزی که کوه صبرم، بر باد رفته باشد
مجنون گذشته باشد، فرهاد رفته باشد...
می‌کند وعدهٔ دیدار به فردا، امروز یار دانسته که امروز مرا فردا نیست
با آنکه دل سپرده تر از من ندیده ای بی جا و بی دلیل دل از من بریده ای دزدیده اند از لب تو خنده را مگر؟ با اخم‌خود کجای جهان را خریده ای؟ صدها غزل برای تو گفتند شاعران باید تورا احاطه کنم در قصیده ای صیّاد بی قرار و گرفتار چشم صید از دام ما به بام که آخر پریده ای‌؟ کنعان کجا و مصر کجا؟بی سبب مرا از قعر چاه تا دل زندان کشیده ای یارب!دلیل خلقت دیوانه ها چه بود مارا برای خنده ی خلق آفریده ای
شانه‌ات را دیر آوردی سرم را باد برد خشت‌خشت و آجرآجر پیکرم را باد برد من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد از غزل‌هایم فقط خاکستری مانده به‌جا بیت‌های روشن و شعله‌ورم را باد برد با همین نیمه، همین معمولی ساده بساز دیر کردی نیمه عاشق‌ترم را باد برد بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد
از درد ترک خورده و از زخم کبودیم کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم او می رود و هر قدمش لاله و نسرین ما سنگ تر از قبل همانیم که بودیم ما شهرتمان بسته به این است بسوزیم با داغ عزیزیم که خاکستر عودیم تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست از غیرتمان بود ، نوشتند حسودیم حامد عسگری
زندگی، این تاجر طماع ناخن خشک پیر مرگ را همچون شراب کهنه کم‌کم می‌فروخت!
قلب ِ مــن از تبار ِ "حوّا"ها‌ست "سیب"را دیدم و زمین‌ڪَیرم! ڪَرچہ "تبعیدے"ام ولے راضے _ از همین مــوهبات ِ تقدیرم!! این قــدَر فلسفہ نباف اے دل! عقل و منطق نمےشناسد عشق! از عُقــوباتِ تلــخِ رســـوایـــے هرڪَز هرڪَز نمےهراسد عشق!..
واي از آن روز كه قلبي تك وُ تنها بِشَوَد سالها وقت نياز است كه اِحيا بشود مثلِ محكومِ به اعدام كه حكمش قطعيست بي تو من منتظرم حكمِ من اجرا بشود!
من و یار و دل دیوانه ،بساطی داشتیم عقـلِ بیکار بـیامد ،هـمه را بـر هـم زد....!
ای بوسه ات شراب و ، از هر شراب خوش تر ساقی اگر تو باشی ، حالم خراب خوش تر
کاش لبخندت انحصاری بود... مالِ خودِ خودِ من... چالِ گونه ات را به نامِ خودم ميزدم و تا آخرِ عمر روزی هزار بار برای نمايان شدنش دعا ميكردم تمامِ كساني را كه برايت ضعف ميكردند قتل عام ميكردم... دستِ خودم نيست... من به لبخندت حسودم...
پنجشنبه ات بخیر اے آرزوے نداشته ے تمام هفته‌ے من...r ...
پُر رنگ‌تر شد آن گل سرخی که خشک شد ما در فراق بیشتر از وصل عاشقیم...! 🖇💌
اگر روزی گنه کردی مشو نومید از رحمت تو توبه نامه را بنویس امضا کردنش با من
خاکِ کويت زِ سَرَم بُرد هوای دگران… 🖇💌
هرچند در فالت فقط دیوار می بینم فنجان سرد قهوه را صدبار می بینم موی تورا هرروز با صدشوق می بافم شب ها ولی خواب طناب دار می بینم
دو بافه کن و بر دو سرِ شانه بیاویز من باشم و تردید بر آغاز دوراهی!
آزمودم درد و داغ عشق باری صدهزار همچو من معشوقه یک ره آزمودی کاشکی
گیسوی خویش را یله کن، بافه بافه کن تا ماه تر میان سیاهی ببینمت چندی است خو گرفته دلم با ندیدنت عمری نمانده است، الهی ببینمت...
‌خط خورده اعتمادم از دست نسل آدم! عمری ست دور قلبم، دیوارِ چین کشیدم