گر به صحرا دیگران از بهر عشرت می‌روند ! ما به خلوت با تو ای آرام جان آسوده‌ایم ... #سعدی

عشق او ما را گرفت از چنگ دیگر دلبران تن برون بردیم از این میدان ولی جان باختیم... #محتشم‌كاشانی

. درد یعنی که نماندن به صلاحش باشد بگذاری برود، آھ ! به اصرار خودت... بگذاری برود در پی خوشبختی خود؛ و تو لذت ببری از غم و آزار خودت! #علی_صفری

نه هر حریف شبانه ، نشان یاری داشت بدان نشانه که من دانم و تو ، یار تویی برای من ، تو زمانی ، نه روز و شب ، آری که دیگران گذرانند و ماندگار تویی... #حسین_منزوی

گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید آمدیّ و همـه ی فرضیه ها ریخت به هم! روح غمگینِ تـــو در کالبدم جا خوش کرد سرفه کردی و نظام ریه ها ریخت به هم #امیدصباغ_نو

ای شیعه نشان بده ارادت را باز گردیده دوباره امتحانت آغاز هر جور شده فاطمه را یاری کن تبلیغ غدیر واجب است عین نماز... #محمدحسین_رحیمیان

من غزل می بافتم هر روز با موهای او از حسودی دید شاعر میشوم کوتاه کرد... #پیام‌_آقائی

اگر گذشته رَوی با تلسکوپ جیمز وب نبین گذشتهٔ من را،تحملش سخت است #سید_طباطبایی

👌👌👌 عالی آقای مدیر

▫️ در گلشنی که خرمن گل می‌رود به باد در فکر جمع خار و خس آشیانه‌ایم از ما مپرس حاصل مرگ و حیات را در زندگی به خواب و به مردن فسانه‌ایم #صائب_تبریزی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سلام عصرتون ناب🌹🌹🌹

گوش دل می‌شنود آنچه که در دل باشد عشق را زمزمه کافی‌ست، به آواز مگو... #علیرضا_بدیع🌹

رفتی ولی کجا ؟ که به دل جا گرفته‌ای دل جای توست گرچه دل از ما گرفته‌ای ترسم به عهد خویش نپایی و بشکنی این دل که از مَنَش به تمنا گرفته‌ای ای روشنی دیده ! ببین اشک روشنم تصمیم اگر به دیدن دریا گرفته ای بگذار تا ببینمش اکنون که می‌رود ای اشک ! از چه راه تماشا گرفته‌ای ؟ گفتی صبور باش به هجرانم "اطهری" آخر تو صبر زین دل شیدا گرفته‌ای ! #_علی‌اطهری‌کرمانی

من همان ماهیِ حوضم که شدم عاشقِ ماه از تماشای تو سهمم شده یک نیم نگاه در تو فَوّاره ی این آب چه موجی انداخت به تو گلدانِ لبِ حوض چو من دل را باخت تا به دیدارِ تو مرهم به دلم بگذارم روز می خوابم و از شوقِ تو شب بیدارم گرچه از دوریِ تو تا به سحر تاریکیم من و تصویرِ تو بر آب به هم نزدیکیم با خیالِ تو شکستم دلِ تنهایی را ولی افسوس ندیدی غمِ شیدایی را تو که از حالِ دلِ غمزده ام بی خبری بی گمان ساده تراز باد ز من می گذری....

شاعرشو نمیشناسم هر کی میدونه تو لینک ناشناس بگه بهم

تو خجالت نکشی در به در عشق شدم بی مبالاتی دل بود و منم ناشی راه #سید_طباطبایی

من منتظر گفتن یک عشق بخیرم کار من از آن بخیر شب هم رد کرد #سید_طباطبایی

پیدا شده بلبل دوباره پشت شیشه آن بلبل زیبا، که می آمد همیشه بگشوده بال خویش را کاکای زردی در زیر سقف آسمان لاجرودی بابا به تی‌وی خیره مشغول نظاره افسانه‌ی جومونگ میبیند دوباره آن قسمت حساس مرگ امپراتور مانده تسو در قصر و آن اوضاع ناجور بابا به زیر لب به او میداد دشنام مادر به سوی پنجره می‌رفت آرام آن را گشود از روی مهر و لطف و احساس تا سینه‌ی من می‌رسید عطر گل یاس ناگه میان فیلم شد جنگی نمایان در نقطه‌ی حساس خود آمد به پایان داداش من گویی ز زندان گشته آزاد زد از جومونگ روی کانال پشمل آباد مبهوت مل‌مل بود و خواب آمد سراغش چشمان بسته دستش اما در دماغش #علی_جعفری #بداهه

شعر باید برود عمق وجود و بِدَرد مثل گرگی تن هر بره که آن هم نبرد بعد آن گاه بیاید بزند سر به شکار مثل این خاطره ها تکه ای از جان ببرد #سید_طباطبایی

﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ بی ولای مـرتضی مـعنا نـدارد زندگی من به دنیا آمدم تا بنده‌ی حیدر شوم ━━━━💠🌸💠━━━━ #سائل #عضوکانال 4⃣ روز تا #عید_غدیر

♥️✨ امروز بر دريچه قلبم نزول كن لطفی كن و مرا به غلامی قبول كن امروز آمديم كه عيدی به ما دهيد يك گوشه ؛ يك كنار به ما نيز جا دهيد چشمان ما به دست شما خيره گشته اند تا كه مجوز سفر سامرا دهيد...✨🥀 #مسعود_یوسف_پور #امام_هادی_علیه_سلام

باز کن درهای دل را حضرت مشکل‌گشا عاشقان را مست کن با آن جمال دل‌گشا… #قاسم_صرافان #غدیردرراه‌است

﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ امشــب به ســما دُرِّ هــما می‌ریزد چون برگ خزان گناه ماه می‌ریزد از یـمـــن ولــادت امـــام هــــادی رحـمــت ز حــریم کـبـریا می‌ریزد ━━━━💠🌸💠━━━━ #ولادت_امام_هادی ☘ #محسن_بلنج

#ولادت_امام_هادی🍃 هرکه گمراه شد از عشق، "فلا هادی له" هـرکـه دنـبـال شما بـود، "و انت الهادی" #مهدی‌جهاندار

دلمان تنگ سامرای شماست یک نظر ازشماکفایت ماست دیدن روی ماهتان مولا دست آقایمان امام رضاست #پریسامصلح ۰

🌷در صحن هدایت🌷 شکفته بذر نیاز از کویرِ هر بَندم میان صحن هدایت دخیل می بندم ببار حضرت باران، ببار حضرت نور که قطره‌های تو از خستگی بشویندم ببار حضرت باران ببار عمری شد که بغض‌ها به مرور زمانه کُشتندم خدا به جای خود اما به عشق زنده شدم قسم به نام تو محصول این فرآیندم قسم به نام بلندت امام هادی جان که داده نور تو با کردگار پیوندم به محض اینکه به چشمم دو قطره اشک آید نگاه می کنی‌ام مهربان و می‌خندم به نام حضرت هادی به نام حضرت عشق به نام او که از او بر لب است لبخندم بد است اینکه به گمراهی‌ام ولی قلباً از اینکه هادی من عشق توست، خرسندم به شوق عشق تو از هرچه نیست آزادم به لطف مهر تو در آنچه هست دربندم گناه کردن و شرمنده گی بد است اما چه خوب شد که به پای شما سرافکندم درود حضرت خورشید در طواف شما دعا کنید که با ذره ها بپیوندم احمدرفیعی وردنجانی