محتشم کاشانی
دیوان اشعار
غزلیات
طبیب من ز هجر خود مرارنجور میدارد
مرا رنجور کرد از هجر و از خود دور میدارد
چو عذری هست در تقصیر طاعت می پرستان را
امام شهر گر دارد مرا معذور میدارد
به باطن گر ندارد زاهد خلوت نشین عیبی
چرا در خرقهٔ خود را این چنین مستور میدارد
اگر بینی صفائی در رخ زاهد مرو از ره
که صادق نیست صبح کاذب اما نور میدارد
سیه روزم ولی هستم پرستار آفتابی را
که عالم را منور در شب دی جور میدارد
طلب کن نشئه زان ساقی که بیمی چشم خوبان را
به قدر هوش ما گه مست و گه مخمور میدارد
پس از یک مردمی گر میکنی صد جور پیدرپی
همان یک مردمی را محتشم منظور میدارد
#محتشم_کاشانی
#غزل
🏴
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
😔
#محتشم_کاشانی🌻
🖇🌱
چو من هلاک شوم از طبيب شهر بپرس
كه مرگ كشت مرا، يا تُو بیوفا گشتی؟
#محتشم_کاشانی
گفتی كه رفته رفته، چو عمر آيمت به سر
عمرم ز دير آمدنت، رفته رفته رفت!
#محتشم_کاشانی
نیست امروز شکست دلم از چشم پرآب
دایم این خانه خرابست ازین خانه خراب
خواه چون شمع بسوزان همه را خواه بکش
که خطای تو ثوابست و گناه تو ثواب
#محتشم_کاشانی....
داری سرِ آزار که تهدیدِ نهانی
از جنبش لبهایِ شکربارِ تو پیداست😉
#محتشم_کاشانی
گُفتی که رَفته رّفته چو عُمر آیَمَت به سَر
عُـمـرَم زِ دیـر آمَـدَنَـت رَفته رَفته رَفت...!
#محتشم_کاشانی
گُفتی که رَفته رفته چو عُمر آیَمَت به سَر
عُـمـرَم زِ دیـر آمَـدَنَـت رَفته رَفته رَفت...!
#محتشم_کاشانی
گُفتی که رَفته رّفته چو عُمر آیَمَت به سَر
عُـمـرَم زِ دیـر آمَـدَنَـت رَفته رَفته رَفت...!
#محتشم_کاشانی
چنان مشتاقم ای شیرین زبان طرز کلامت را
که گربندی زبان سوزم و گر گوئی سخن میرم
#محتشم_کاشانی
اگـــر
حبیــب ٺـوئی
مشڪلی ندارد عشق
اگــــر
طبیـب ٺوئـی
درد هـم دوا دارد
#محتشم_کاشانی🌿
به دست عشق تو دادم دل و نمیدانم
که داغ هجر تو با جان مبتلا چه کند
دوای عشق تو صبر است و محتشم را نیست
تو خود بگو که به این درد بی دوا چه کند!
#محتشم_کاشانی
☘🍃
اشعارى زيبا از بزرگان شعر فارسى در باب #يلدا :
نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی
چو دل به عشق دهی دلبران یغما را
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان یلدا را
#سعدی
........................
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید
بر در ارباب بیمروت دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید
#حافظ
......................
هر جا روم ز کوی تو سر بر زمین زنم
نفرین کنم ارادهٔ بیجای خویش را
عمر ابد ز عهده نمیآیدش برون
نازم عقوبت شب یلدای خویش را
#وحشی_بافقی
......................
قندیل فروزی به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا
#ناصرخسرو
.......................
نور رایش تیره شب را روز نورانی کند
دود خشمش روز روشن را شب یلدا کند
#منوچهری
........................
هست چون صبح آشکارا کاین صباحی چند را
بیم صبح رستخیز است از شب یلدای من
#خاقانی
......................
ز آمیزش عالم و طبع عالم
دلم نفرت و طبع عنقا گرفته
شب محنت من ز امداد فکرت
درازی شبهای یلدا گرفته
#انوری
........................
شب هجرانت، ای دلبر، شب یلداست پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری
#اوحدی
........................
هست در سالی شبی ایام را یلدا ولیک
کس نشان ندهد که ماهی را دو شب یلدا بود
تنگ چشمانرا نیاید روی زیبا در نظر
قیمت گوهر چه داند هر که نابینا بود
#خواجوی_کرمانی
.......................
شوم از شام یلدا تیرهتر بی
درد دلم ز بودردا بتر بی
همه دردا رسن آخر بدرمون
درمان درد ما خود بی اثر بی
#بابا_طاهر
.....................
من بینام و نشان را به سر کوی وفا
هرکه میداد نشان تو غلط بود غلط
با خود از بهر تسلی شب یلدای فراق
هرچه گفتم ز زبان تو غلط بود غلط
#محتشم_کاشانی
.......................
من از روز جزا واقف نبودم
شب یلدای هجران آفریدند
#فروغی_بسطامی
.......................
ای لعل لبت به دلنوازی مشهور
وی روی خوشت به ترکتازی مشهور
با زلف تو قصهایست ما را مشکل
همچون شب یلدا به درازی مشهور
#عبید_زاکانی
......................
چه عجب گر دل من روز ندید
زلف تو صد شب یلدا دارد
#فیض_کاشانی
......................
شب یلدا است هر تاری ز مویت، وین عجب کاری
که من روزی نمیبینم، خود این شبهای یلدا را
#سلمان_ساوجی
......................
بیدار شو که در شب یلدای نیستی
در پرده است چشم ترا طرفه خوابها
#صائب_تبریزی
🍉🍉
یلداتون مبارک عزیزان
گفتم: اقرار به عشـقِ تو نمیڪردم ڪاش
گفت: اقـرار چــو ڪردی، دِگـر انڪار مڪن
#محتشم_کاشانی
به هجران کرده بودم خو که ناگه روی او دیدم
کمند عقل بگسستم ز نو دیوانه گردیدم
#محتشم_کاشانی
وصلِ من با تو همین بس که در آن کو شبِ تار
کنم افغان و شناسی تو به آواز مرا
#محتشم_کاشانی
اگر دوری ز من
در آرزویت زار میمیرم
وگر پیش منی
از لذّت دیدار میمیرم!
#محتشم_کاشانی
هنوزم با نهال قامتش باقیست پیوندی
که هرجا دیدم او را جلوهگر، چون بید لرزیدم...
#محتشم_کاشانی
تیرهبختم آنقدَر کز طالعِ من میشود:
نور ظلمت، روز شب، گوهر حجر، دریا سراب
چون گرفتم دامنش، مُردم ز ناکامی، که بود:
دست لرزان، دل تپان، من منفعل، او در حجاب
#محتشم_کاشانی
کمند مهـر ،چنان پاره کن که گر روزی
شوی ز کرده پشیمان، به هم توانی بست!
#محتشم_کاشانی
گفتمـش: دَم بـه دَم آزارِ دلِ زار مکـن!
گفـت اگـر یـارِ منی، شِکـوِه ز آزار مکن
گفتـمش چند توان طعنه ز اَغیار شنید
گفت از من بشنو گـوش بـه اَغیار مکن
#محتشم_کاشانی
قارون نیام که از تو توانم خرید بوس
دشنام را که کردهای ارزان بگو به چند؟!
#محتشم_کاشانی
به قصد جان من در جلوه آمد قد رعنایت
به قربانت شوم جانا بمیرم پیش بالایت
#محتشم_کاشانی
ﮔﻔﺘﻢ:
"ﻓﺪﺍﻳﺖ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ"
ﮔﻔﺖ: "ﻧﺸﻨﻴﺪﻡ.. ﭼﻪ ﮔﻔﺘﯽ؟!"
ﮔﻔﺘﻤﺶ: "ﺭﻭﺣﯽ ﻓﺪﺍﮎ..."
#محتشم_کاشانی▫️
دل ویران من اےگنج طرب رفـته به بــاد
دل آباد ڪه ویران شده ویرانهٔ تـــوست....
#محتشم_کاشانی
میان آب و آتش داردم دیوانهوش طفلی
که در یک لحظه صد ره میشوم مقبول و مردودش
#محتشم_کاشانی
دلا امــشب هوای شب نشینی
با قـــلم دارم
هوای جرعه ای از شعرهای
تازه دم دارم
من امــشب از رديف و وزن و
از مصـــراع بيزارم
ميان دفتر شـــعرم، فقط يک
عشـق کم دارم.....
#محتشم_کاشانی
#استقبال_ازماه_محرم
باز این چه شورش است كه در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است كز زمین
بى نفح صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از كجا كزو
كار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع مىكند از مغرب آفتاب
كاشوب در تمامى ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام كه نامش محرم است
در بارگاه قدس كه جاى ملال نیست
سرهاى قدسیان همه بر زانوى غم است
جن و ملك بر آدمیان نوحه مىكنند
گویا عزاى اشرف اولاد آدم است
🔸شاعر:
#محتشم_کاشانی
____________________
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار
موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه
ابری به بارش آمد و بگریست زار زار
گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن
گفتی فتاد از حرکت چرخ بیقرار
عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر
افتاد در گمان که قیامت شد آشکار
آن خیمهای که گیسوی حورش طناب بود
شد سرنگون ز باد مخالف حبابوار
جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل
گشتند بیعماری و محمل شترسوار
با آن که سر زد آن عمل از امت نبی
روحالامین ز روح نبی گشت شرمسار
وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد
نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد
#محتشم_کاشانی