در جوانی تابِ دوری تو را دارم ولی
بی تو بودن ها برایم روزِ پیری مشکل است..
#محمد_شیخی
راه دور و قسمت و این ها بهانه بود و بس
کفتری که جلد باشد راه پیدا میکند
#مجتبی_دهدشتی
شبنـم نکـرد داغ دل لاله را عـلاج
نتوان به گریه شست خط سرنوشت را
#صائب_تبریزی
برای من بگو خواب کسی را باز می بینی؟
کسی آیا کنارت هست در رویای بعد از من؟!
بگو آیا برای کشف یک "لبخند" می میرند؟
چگونه "دوستت دارند" آدمهای بعد از من؟
چگونه گریهی دیروز را از یاد خواهی برد؟
به آغوشِ که عادت میکنی فردای بعد از من؟✨
#حامد_ابراهیمپور
در قهوه ایه چشم تو خواندم که محال است
" آن کس که مرا عاشق خود کرد" نباشی
#امید_صباغ_نو
عشق اما شاخ و دم دارد مگر؟
اهل شیراز اهل قم دارد مگر؟
قدرت ویرانی لبخند تو،
کم ز یک بمب اتم دارد مگر؟
#وحید_عیسوی✨💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طعنه ی خلق و جفای فلک و جور رقیب
همه هیچ اند اگر یار موافق باشد ...
#شوریده_شیرازی
خوردیم چو گنجشک به دیوار بلورین
پنداشته بودیم که این پنجره باز است...
#سید_حسن_حسینی🌿
از قلب صدف کشیده بیرون دُر را
تا زنده کند رسم رضـا قلـدر را
آینده به عمق درد پی خواهد برد
نسلی که نداشت حـرمت چادر را
#محمدجواد_منوچهری
#چادر
#حجاب
تو نیستیّ و مرا غم گرفتهدر آغوش
مگر که کام ِسناتور رهاییام بخشــد
#ثائــــــــــر
پرچم میهن🍃🌹
نه تنها نگاهش به زنگ در است
زن منتظر، منتظرپرور است
زن منتظر دختر یاسهاست
گل رازقی را خودش مادر است
بلند آیت مهر و آرامش است
ولی عاشق سورهی کوثر است
گل سرخ چادرنمازش یقین
به هر صبحدم عهد را از بَر است
به گریه اگر کودکش آب خواست
به زیر لبش روضهی اصغر است
از این اربعین کوله را بسته است
که دلشورهاش هم خودش محشر است
جهاد زنان، یاری زینب است
جهاد زنان، چشمهای تر است
جهاد زنان فرق دارد کمی
همین خانهی سادهاش سنگر است
تو ای منتظر! مادرم! میهنم!
پّر چادرت پرچم کشور است
#زهرا_سپهکار
#میلاد_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#مادر
#شاعران_آئینی
زِ خرده گیری روزِ حساب آزادم...
ورق سیاه چُنان کرده ام که نَتْوان خواند
#طالب_آملی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
لحظهیِ تشییع من، از دور بویت میرسید
تا دو ساعت بعدِ دفنم، همچنان جان داشتم
#کاظم_بهمنی
┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••
دچارِ عشقِ کسی بعدِ تو نخواهم شد
به احترامِ دلِ پاره پاره ام از عشق...
#علی_طالب_پور
چون زلیخا
باید از سودای یوسفــــ ڪور شد
عاشقی
یعنی ڪه دل آتشفشانی دیگـــــر استـ
#مولانا...
گاه دلسوز است، گاهی سخت میسوزانَدَم
عشق، گاهی مادر است و گاه هم نامادری
#حسیندهلوی
مثل سرداری اسیرم؛ “اعتباری” سوخته!
تو زمستانی لطیفی، من بهاری سوخته
شهر بعد از جنگم و آرامشم توفانی است
مانده از ایل و تبارم یادگاری سوخته
شرح تنها بودنم تنها همین یک مصرع است:
کنج ریلی دور افتاده، قطاری سوخته
در سرم شوری به پا از حسرت دوران اوج
بی قرار زخمه ام، مثل سه تاری سوخته
باختم خود را به پایت؛ از غرور سرکشم
پاکبازی مانده با دار و نداری سوخته..
شعر حسین دهلوی
غزل گفتم، مبادا یک نفر هم بی خبر باشد
که خواهان تو باید بی گمان مرد خطر باشد
ببین نام تو را در شعر هایم منتشر کردم
نباید تا ابد احساس، مفقودالاثر باشد!
نه تنها بار غم را دوست دارم، شانه ی من هم
دلش می خواهد آن “بامی که برفش بیشتر…” باشد
نمی خواهم که عشق از ریشه هایم دست بردارد
چه عیبی تک درختی از رفیقان تبر باشد؟
چنان بی تاب تحسین تو هستم بعد هر شعرم
که دختربچه ای مشتاق لبخند پدر باشد!
امیر حسین دهلوی
دوباره مثل تو بی اختیار می گریم
و پا به پای هوای بهار می گریم
چو مادری که دلش داغ نوجوان دیده
بریده از همه، دیوانه وار می گریم
تو آرزوی قنوت نماز من شده ای
ببین! برای تو روزی سه بار می گریم
ببخش! عاشق تو رازدار خوبی نیست
میان کوچه اگر بی گدار می گریم!
به یاد خاطره ی کوله بار بسته ی
تو همیشه پشت سر هر قطار می گریم…
شعر از حسین دهلوی
این سینه نیست، مرکز اجماع دردهاست
دیگر قدم خمیده تر از پیرمردهاست
قلبی شکسته ، قامت خسته ، تمام من
این شهر بازمانده ی بعد از نبردهاست
جان می کند دلم، همه سر گرم می شوند
چون رقص تاس در وسط تخته نردهاست
طوفان بکن! مرا بشکن! دل نمی کنم
دریا تمام هستی دریا نوردهاست
جای گلایه نیست اگر درد می کشم
صد قرن آزگار ، همین رسم مردهاست…
حسین دهلوی
اگرچه یاد ندارم که دفعه ی چندم
مرا شکستی و… آه از نگاه این مردم
به گیسوان پریشان خود نگاه بکن
که شرح حال من است این کلاف سر در گم
حکایت منِ دور از تو مانده، اینگونه ست:
خمار و خسته ام و نیست قطره ای در خُم
همیشه عطر تو بی تاب کرده جانم را
چنان که باد بپیچد به خوشه ی گندم…
به سر هوای تو دارم، خدا گواه من است
اگر رسیده نمازم به رکعت پنجم!
حسین دهلوی
برف می آید دلشوره ات افتاده به دل؛
دلبربرفی من کاپشنت را تن کن!!!
#میثم_رنجبر