eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
ناگهان پر می‌کشی دریا به دریا می‌روی آه ای ابر کرامت تا کجاها می‌روی... برنمی‌داری سرت را از بهشت سجده‌گاه کس نمی‌داند که هستی یا ز دنیا می‌روی آن‌چنان لبریزی از شور مناجات و دعا کز حضیض خاک تا اوج تماشا می‌روی... یک صحیفه نور می‌نوشد دلم تا با توأم من دلم می‌گیرد از این لحظه‌ها تا می‌روی صبر کن ای چشم بیدار تماشا لحظه‌ای آه... ما را هم ببر با خویش هرجا می‌روی...
مستیم که هُشیار نگشتیم هنوز دلداده ی دلدار نگشتیم هنوز چون تشنه لبی که آب را میخواهد ما تشنه ی دیدار نگشتیم هنوز 🍃🌺🍃 نوروزرمضانی
من ساز ترک خورده ی درویش فقیرم خاموشم و تاعرش خدا رفته صدایم
بسیار اگر نظر به رُخَت می‌کنم مَرنج بسیار هم گذشته که رویَت ندیده‌ام...
♡•• حاضرمـ در عوضِِ دست ڪشیدن زبھشت تُـو فقط قسمتِ من باشۍ و من قسمتِ تُـو.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هم در به دری دارد و هم خانه خرابی عشق است و مزينّ به هنرهای زيادی...
هم در به دری دارد و هم خانه خرابی عشق است و مزينّ به هنرهای زيادی...
می‌دانستم که نمی‌رسم! اما رفتم تمامِ شب تمامِ روز... •| هوشنگ گلشیری
میراث‌دارِ نهضتِ‌خونین‌ ڪربـلا سجّادِ اهل‌بیتِ‌ مُحمّد خُوش‌آمدی
سجّاده ی سجّاد همانند صَدَف غلتان شده بر دامن او دُرِّ نَجَف از سجده که برخاست جهان روشن شد پیشانی خورشید از او یافت شَرَف
ای مَطلع و معشوقِ غزل ، حضرتِ ماهَم ای کاش شبی بگذری از کوچه‌ی ما هم خورشید به اندازه‌ی تو جلوه ندارد تا بوده به دنبالِ تو بوده‌ست نگاهم منطق سپر انداخته در جنگِ دل و عقل مغلوبِ نگاهت شده بی‌جنگ سپاهم چشمانِ تو یک عمر مرا کرده گرفتار انداخته گُل خنده‌ات از چاله به چاهم وابسته‌ی چشمت شده احوالِ دلِ من هم علتِ لبخندی و هم علتِ آهم تا بینِ تو و قبله مردد شده مُهری هر بار به سمتت شده کج قلبم و راهم دیوانه‌تر از این بُکن ای ماه ، دلم را بُگذر شبی از دور و برِ کوچه‌ی ما هم... طاهره اباذری‌هریس
کنار تو هر لحظه گَويم به خويش؛ كه خوشبختی بی‌كران با من است 💟
🍃تقدیم به همه جانبازان راه اسلام به مناسبت زمانه خواست تو را ماضی بعید کند ضمیر مفرد غایب کند، شهید کند شناسنامۀ درد تو را کند تمدید تو را اسیر زمین، مدّتی مدید کند به دستمال نسیم آمده‌ست این پاییز که زخم‌های اناری‌ت را سپید کند میان بقچۀ عطرش نشد که دخترِ باد سپیده‌دم گلِ زخمِ تو را خرید کند زده‌ست خیمه بر این باغ، ابری از اندوه که ردّ پای تو را نیز ناپدید کند زمانه بافت لباس عزا به قامت تو که خود تهیّۀ اسباب روز عید کند زمانه خواست که در خانقاه تاول‌ها تو را مراد کند، درد را مرید کند کنون زمانۀ شاعر چه از تو بنویسد؟ خدا نصیب غزل، مصرعی جدید کند حدیث توست اگر قصه سازد از «منصور» مقام توست اگر وصف «بایزید» کند خدا نخواست سرت را فقط بگیرد، خواست که ذرّه‌ذرّه تمام تو را شهید کند ✍
نفس چه فایده، وقتی که در هوای تو نیست بدا به حال گدایی که مبتلای تو نیست مرا به غیر خودت دست هیچکس مسپار کسی شبیه خودت فکر بنده‌های تو نیست نه اشک مانده برایم، نه ناله‌های سحر چه کرده‌ام که دلم شامل عطای تو نیست دلم کبوتر هر بام می شود...افسوس.. خودت بگو چه کنم با دلی که پای تو نیست مرا به «گریه برای حسین » می‌بخشی وگرنه بنده‌ی تو لایق سرای تو نیست ** چه دارد آنکه ندارد غم حسین تو را چگونه درک کنم ماتم حسین تو را به غیر روضه پی کار دیگری نروم که من شناخته‌ام عالم حسین تو را تو خواستی که من از روز اول عمرم به دوش خود بکشم پرچم حسین تو را به غیر تربت کرب و بلا دوایی نیست.. به عالمی ندهم مرهم حسین تو را به نوکری خودم افتخار خواهم کرد چه دارد آنکه ندارد غم حسین تو را شاعر:
. 💠 در میلاد حضرت علی‌بن‌الحسین، امام سجاد سلام‌الله‌علیه: آمدی و بوستان مصطفی رونق گرفت از جمالت گلشن خیرُالنّسا رونق گرفت از علی‌های حسین‌بن‌علی، دوم علی با گل نام تو یاد مرتضی رونق گرفت یک سحر باد صبا آورد عطر زلف تو مست شد جان‌ها و بازار صبا رونق گرفت از فروغت نور می‌تابید بر خورشید و ماه از دمت محراب و تسبیح و دعا رونق گرفت در نماز و در سجودت عالمی حیران شدند از زلال اشک تو خوف و رجا رونق گرفت از دعاها و نواهای تو ای زین‌ُالعباد آیه‌های دل‌نشین ربّنا رونق گرفت تو دعا می‌خواندی و رشک جِنان می‌شد زمین از لبت می‌ریخت نور آب بقا رونق گرفت با همان انبان که می‌بردی به دوشت ناشناس در دل شب آیه‌های "هَلْ أتی" رونق گرفت نهضت تو کرد خون کربلا را زنده‌تر با کلامت نهضت خون خدا رونق گرفت یادگار کربلا، مدیون ایثار توییم از یَم اشک تو یاد کربلا رونق گرفت ✍️ 🕊•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•🕊
❤️ مانده بودم که مرا عشق کجا خواهد برد عشق اما همه را کرببلا خواهد برد کشتی نوح نشد منتظر هیچ کسی این حسین است که با خود همه را خواهد برد
عبور باید کرد و هم‌نوردِ افق‌های دور باید شد ... 🪴
با تو حتي راضي ام، حاضر به تبعيد از بهشت؛ گاز خواهم زد تمام سيب هاي كال را!...
به همین راحتی......☺️☺️☺️
سومین نشست کتاب‌واره‌ی شهر من سلسله‌جلسات ماهانه بررسی آثار شاعران و نویسندگان قم به همراه خوانش آثار کهن با حضور اساتید دانشگاهی 🔹معرفی، نقد و بررسی، جشن امضا مجموعه غزل‌ «نقطه ضعف» نامزد دریافت جایزه قیصر امین‌پور همراه با قرعه‌کشی و اهدا کتاب 🔹باحضور؛ دکتر محمدرضا یوسفی سید محمدجواد شرافت مجتبی خرسندی 🔹زمان و مکان؛ یکشنبه ۷ اسفند ماه - ساعت ۱۶ ابتدای بلوار عطاران کتاب سرو
ديدي اي دل عاقبت زخمت زدند؟ گفته بودم مردم اينجا بدند ديدي آخر ساقه جانت شكست ؟ آن عزيزت عهدوپيمانت شكست؟ ديدي اي دل درجهان يك يار نيست؟ هيچكس در زندگي غمخوار نيست؟ آه ديدي سادگي جان داده است؟ جاي خود را گِل به سيمان داده است؟ ديدي آخر حرف من بيجا نبود؟ از براي عشق اينجا ، جا نبود؟ نوبهار عمر را ديدي چه شد؟ زندگي را هيچ فهميدي چه شد؟ ديدي اي دل دوستيها بي بهاست؟ كمترين چيزي كه مي يابي وفاست؟ ديده اي گلها همه پژمرده اند رنگها در دود و سرما مرده اند آري اي دل ! زنده بودن ساده نيست بين آدمها يكي دلداده نيست بايد اينجا از خود اي دل گم شوي عاقبت همرنگ اين مردم شوي !.
خطِ دعا،از تو نمایان شد، در ابر و بادِ عشق؛ «زینُ العبادِ» عشق! میلاد سیدالساجدین(علیه‌السلام) مبارک باد
🧡 سجاده و تسبیح فرستد صلوات آیینه به تلمیح فرستد صلوات میلاد صحیفه های سجادیه است قرآن و مفاتیح فرستد صلوات 💐