eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
به صحنش آمدم پیچیده گویا عطر سیب اینجا همان عطری که میسازد ز هر لالی خطیب اینجا چه تصویری از این بهتر؟چه شوری هست شیرین تر؟! "هلا بیکم" به زائرهاش می‌گوید حبیب اینجا چه اکسیری میان بارگاه خویش دارد که زده بر دامنش دست توسل هر طبیب اینجا مسلمان و یهودی و مسیحی فرق دارد؟نه... نمیماند کسی از بارِ عامش بی نصیب اینجا خریده کربلا را تا که زائر خانه اش باشد غریب است و نمیخواهد کسی باشد غریب اینجا دعایی زیر قبه کردم و دیدم صدایی گفت "اجیب دعوه الداع دعان انی قریب"اینجا . . میان قتلگاه انگار دستی میرود بالا به لب دارد گمانم مادری "امن یجیب"اینجا به خود که امدم دیدم که تا امروز می آید صدای بغض"هل من ناصر"مردی غریب اینجا نوشته میشود با تیغ مردی از تبار او سرودِ انتقام حضرت شیب الخضیب اینجا
متن نامه رهبری به جوانان آمریکا به زبان شعر: از این سو پیک زیبایی خبر از نامه‌ای دارد که با پیغام خود نوری به قلب خسته می‌کارد خطاب از پیر فرزانه به دانشجوی آمریکا که در راه دفاع از کودکان غزه شد برپا پیام همدلی داریم اینک با شما از دور شما هستید بخشی باشرف از جبهه‌ای پرشور هدف پایان ظلم آشکاری است بر مظلوم که اسرائیل در این فاجعه باید شود محکوم فلسطین مستقل باشد، درونش ملتی محکم مسلمان و مسیحی و یهودی در کنار هم پس از جنگ جهانی، انگلیس و کاخ آمریکا به پا کردند اسرائیل غاصب را در این دنیا فلسطین غصب شد در چنگ مزدوران اسرائیل و مشت آهنین در دست بی‌وجدان اسرائیل به فرق مردم مظلوم، مشت آهنین ساید مقاومت از این دنیای یاس آلوده در آید مقاومت در این جبهه هزاران جسم و جان داده و جمهوری اسلامی به این جبهه توان داده تمام جبهه‌ای را که مقاوم در زمین ماندند چرا سلطه‌گران آن را تروریسم جهان خواندند؟ ولی من مطمئنم این جهان در حال تغییر است و غرب آسیا را سرنوشتی تازه تفسیر است دگر بیدار شد وجدان خواب آلوده‌ی دنیا حقیقت آشکار و ظلم بر مظلوم شد پیدا ورق خورده است این تاریخ و این دوران و نیرومندتر خواهد شد آری جبهه‌ی ایمان شما را ارج می‌دارم و این احساس ایمان است جلوی ظلم آری ایستادن درس قرآن است و فرموده است قرآن <فَاستَقِم کَما اُمِرتَ> را به گوش مردم آزاده‌ی هر گوشه‌ی دنیا نه انجام ستم، نه زیر بار این ستم باشید به دستورات قرآن و به اذن الله برپا شید شما را توصیه دارم که با حق هم صدا گردید و با آیات مهرانگیز قرآن آشنا گردید
چه غم که خلق به حسن تو عیب می‌گیرند؟ همیشه زخم زبان خون‌بهای زیبایی‌ست
عشق یک واژه است بعد از تو خانه‌ام از سکوت لبریز است تو مبادا به فکر من باشى فکر کردن به من غم‌انگیز است
یک کبوتر رسیده از ایران نامه آورده است نامه‌ی نور پیک همبستگی و همدلی است با جوانان استوار غیور با شمایی که استواری‌تان جلوه‌ی جبهه‌ی مقاومت است برگ تاریخ غم ورق خورده هر که همراه شد خوش‌عاقبت است ای جوانان خوب آمریکا ای جوانان خسته‌ی بیدار صبح نزدیک و شام رفتنی است ماندنی نیست ظلم استکبار لاله‌هایی که سر زد از دلتان حاصل زخم‌های خونین است قصه‌ی مشت آهنین بر سنگ قصه‌ی ملت فلسطین است غزه در خون و آتش است امروز کودکان زنده زنده می‌سوزند در مقابل رسانه‌های شما لب فرو بسته چشم می‌دوزند درس قرآن به مردم دنیا استقامت به راه ایمان است حامی پیروان دین خدا انقلاب عزیز ایران است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غم آینه‌دارِ حسّ و حالش شده‌ است دیدارِ تو رویای محالش شده است از رفتنِ تو دو روز نگذشته هنوز دلتنگیِ من هزار سالش شده است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی به مناسبت شهادت شهید رئیسی در برنامه سرزمین شعر شبکه چهار، بخش اول
هدایت شده از اشعار "عاصی"
آقا بیا غم در دل ما بی کران است چشم همه ایران به سمت جمکران است گشتند یارانت شهید راه خدمت درمان درد ما فقط صاحب زمان(عج) است "عاصی" 🍃🇮🇷🍃😭 🌹جهت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و هدیه نثار شهدای خدمت ۳صلوات
آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست آورد حِرزِ جان ز خطِ مُشکبارِ دوست خوش می‌دهد نشانِ جلال و جمالِ یار خوش می‌کند حکایتِ عِزّ و وَقارِ دوست دل دادمش به مژده و خَجلَت همی‌برم زین نقدِ قلبِ خویش که کردم نثارِ دوست شکرِ خدا که از مددِ بختِ کارساز بر حَسْبِ آرزوست همه کار و بارِ دوست سیرِ سپهر و دورِ قمر را چه اختیار؟ در گردشند بر حَسَبِ اختیارِ دوست گر بادِ فتنه هر دو جهان را به هم زند ما و چراغِ چَشم و رهِ انتظارِ دوست کُحلُ الجَواهری به من آر ای نسیمِ صبح زان خاکِ نیکبخت که شد رهگذارِ دوست ماییم و آستانهٔ عشق و سرِ نیاز تا خوابِ خوش که را بَرَد اندر کنارِ دوست دشمن به قصدِ حافظ اگر دم زند چه باک؟ مِنَّت خدای را که نیَم شرمسارِ دوست
✨☀️سلام علی آل یاسین☀️✨ ناگاه ز در بازآ،رخساره هویدا کن آن قامت بالا را، آرام دل ما کن شعر و شب وشیدایی، درگوشهٔ تنهایی گوش و دل و چشمت را، بسپار و تماشا کن دلخستهٔ تو هر شب، دستی به دعا دارد یک شب به دعا دستی، منت نِه و بالا کن زشتی، شده زیبایی، ای یوسف زهرایی شادی دل مایی، ما را به غم احیا کن شب سیطره افکنده، بس فتنه پراکنده غم را که پسِ خنده، پنهان شده، پیدا کن فتنه شده همچون نیل،از توطئهٔ قابیل ای زادهٔ اسماعیل، اعجاز چو موسی کن ای نوح بنی آدم، موسای مسیحادم، ای معجزهٔ خاتم، اسرار هویدا کن هردیده پر از دریا، بی تاب دلِ دنیا افتاده گره هرجا، باز آی و گره وا کن اللهم‌ ارنی الطلعة الرشیده، 🤲
هدایت شده از اشعار "عاصی"
نامت رئیسی بود اما آنچه دیدیم... خدمتگزار مردم و اسلام بودی تو خادم سلطان دین شاه خراسان در هر کجا دیدم تو را خوش نام بودی گاهی کنار مرزداران دلاور... گاهی کنار سفرهء ایتام بودی راه تو راه رهبر آزاده ات بود یار امام و دشمن برجام بودی عشق تو ایران بود و آخر در ره عشق گشتی شهید و بس تو خوش فرجام بودی "عاصی" 🍃🇮🇷🍃😭 🌹نثار شهدا ۳صلوات
تو استاندارِ مردمدار بودی یگانه‌مردِ بی‌تکرار بودی عزادار است ایران در غمت چون چنان مالک، علی را یار بودی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از سیمای مرکز قم شعرخوانی : سید محمد بهشتی به مناسبت شهادت آیت الله رئیسی و هیئت همراه ایشان در برنامه پرواز خادم الرضا علیه السلام
در کوچه‌های کوفه‌ی ابن‌زیادها تنهایی تو است که مانده به یادها
آقا بیا تصویر دنیا را عوض کن یا چشم های خسته ی ما را عوض کن یا عشق را تفسیر کن با خنده هایت یا معنی مجنون و لیلا را عوض کن خیلی عوض کردند دنیا را پس از تو برگرد و این تغییر بیجا را عوض کن   اللَّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ واهلک أَعْدَائِهم
🚩 برای رفح دوباره سینه پریشان داغ اعظم توست دوباره گونهٔ شعرم مسیر شبنم توست جریحه‌دار شهامت، شکوهمند زمان دلیل این همه تشویش، زلف درهم توست تو از شریعهٔ چشم زمانه می‌ریزی غم همیشهٔ شیعه‌، غم جهان غم توست به کربلای معاصر نگاه کن ارباب چقدر داغ فلسطین شبیه ماتم توست هجوم، چادر آتش گرفته، حیرانی در آن طرف‌ترمان روضهٔ مجسم توست بخوان رفح، بنویس اجتماع درد جهان بخوان که واژهٔ مظلومیت متمم توست زمان ندیده زمینی به استقامت تو جهان ندیده جهادی که مُهر خاتم توست از آستانهٔ صبرت زمین شده مبهوت که پایمردی و ایمان، ستون محکم توست همیشه ورد لبت ذکر "حسبنا الله" است به رسم صبر و توکل، برنده پرچم توست قسم به تو سَنُصلّی قریب فی الاقصیٰ که قدس حق تو و موطن مسلم توست
ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم تویی ماه پشت ابر پنهان شد، گمان کردم تویی ردّ پایی تازه از پشت صنوبرها گذشت… چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم تویی ای نسیم بی‌قرار روزهای عاشقی! هرکجا زلفی پریشان شد، گمان کردم تویی سایه‌ی زلف کسی چون ابر بر دوزخ گذشت آتشی دیگر گلستان شد، گمان کردم تویی باد پیراهن کشید از دست گل‌ها ناگهان عطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم تویی چون گلی در باغ، پیراهن دریدم در غمت غنچه‌ای سردرگریبان شد، گمان کردم تویی کشته‌ای در پای خود دیدی؛ یقین کردی منم سایه‌ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از همان روزی که خوشبختی شبیه جن شده دلبـــــر زیبــــای ما هم گشتــه بســـــــم‌الله‌تــر...
پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت روزی به آشیانه‌ی من هم سری بزن
ای به دامِ مقام و پُست اسیر با کنایه مگو کلام...حقیر دل بکن از حقارت دنیا تا خداوند
انتظار فرجش مایه دلداری ماست گر چه غیبت همه از فرط گنهکاری‌هاست غصه اینجاست که در اوج گرفتاری‌ها همگی غافل و او فکر گرفتاری ماست گره افتاده به کارش، به خداوند قسم! همه از ماست که بر ماست که آقا تنهاست انتظار فرج این نیست که اشکی ریزی اینکه یک گوشه نشینی به تماشا زیباست؟! اینکه حتی غم او گوشۀ ذهنت هم نیست یا دلت در طلب ماه رخش نیست، رواست؟ یا که مشغول به دنیا و هیاهو باشی یا که گوشت به در غیبت او نیست! سزاست؟! و ندانی و نپرسی که در این شهر شلوغ دیر شد آمدنش! وصل چه شد؟ یار کجاست؟! اینکه اندیشه کنی یار به ما محتاج است ساده‌لوحی است! نفهمیدن غم‌هاست! خطاست!! چاره در گریه اگر بود که او می‌آمد «به عمل کار برآید» که عمل شرط دعاست
خلوت‌نشینِ خاطرِ دیوانهٔ منی افسونگری و گرمیِ افسانهٔ منی بودیم با تو همسفرِ عشق سال‌ها ای آشنا نگاه که بیگانهٔ منی هر چند شمعِ بزمِ کسانی ولی هنوز آتش‌فروزِ خرمنِ پروانهٔ منی چون موج سر به صخرهٔ غم کوفتم ز درد دور از تو، ای که گوهرِ یک‌دانهٔ منی خالی مباد ساغرِ نازت که جاودان شورافکنی و ساقیِ میخانهٔ منی آنجا که سرگذشتِ غمِ شاعران بُوَد نازم تو را که گرمیِ افسانهٔ منی از 📗 آوازِ باد و باران
شمالی که باشی دلتنگی‌ات خشک نمی‌شود هی رشد می‌کند می‌شود یک جنگل...