« جمعه »
روزی مقرّر شد همه گرد هم آیند
تا اجتماعاتی شود در این فرآیند
روزی که فارغ باشد از کار و تجارت
بر رویدادِ این جهان ، چاره نمایند
نامیده شد آن روز ، روزِ جمعه در یاد
با موشکافی های ریشه های بیداد
تحلیل گردد هر چه می باید ، نباید
بر احتمالاتِ و بِلاتردیدِ افراد
این ماوَقع تا بعد از اسلام آمد آن گاه
پیغمبر ، امّت را نمود از وحی آگاه
یک سوره زینت شد به نامِ جمعه ، جمعه
شد وعده گاهِ مسلمین در اوّلِ راه
فرمود بشتابید سوی این عبادت
با همدلیّ و همزبانیّ و مودّت
تا رفع گردد مشکلات از اجتماتان
هم جمع گردد عقل و احکامِ شریعت
بر این اساس آن روز ، در تقویمِ اسلام
روزِ مهمی گشت در هر هفته اعلام
تا معزلاتِ اجتماعی و سیاسی
هم بررسی گردد الف ، مِن جمله تا لام
در خطبه ها تأکید می گردد به تقوا
تضمین شود با آن دگر اعمالِ آن ها
تقوا کند آزاد از بندِ رذائل
پس إتَّقواللّٰه اِی مسلمانانِ دنیا
جمعه توّقف گاهِ انسان تا ثبات است
چون ایستگاهِ معنوی در این حیات است
تا عاطفه بینِ بشر ایجاد گردد
همچون تنفّس در میانِ ارتباط است
دارد نمازِ جمعه آثارِ فراوان
الطافِ حقّ و ریزشِ بارِ گناهان
فَاسْعَوا إلٰی ذکرِ خداوندِ تعالیٰ
تا منطبق گردید با مفهومِ قرآن
در خطبه تبیین گردد ابعادِ حکومت
بیداریِ مذهب ، جهان بینیّ و فطرت
بُعدِ عبادیّ و سیاسی_ اجتماعی
ابعادِ دیگر تحتِ عنوانِ بصیرت
جمعه مذمّت شد تجارت ، طبقِ آیات
حجِّ فقیران است و معراجِ سماوات
کاهنده ی سختیِّ انسان در قیامت
هم مِثلُهُم آمد فراوان در روایات
آن پایگاهِ مردمی در حفظِ دین است
همچون دژِ مستحکمی در سرزمین است
سکّوی نشرِ اعتقادات و مبانی
تحلیل گاهِ شبهه تا مرزِ یقین است
چون روحِ هر شهر است امامِ جمعه ی آن
با اتّکا بر حکمِ آیه های قرآن
نبضِ شریعت در نهادِ اجتماع است
پیوندِ روحِ معرفت در جسمِ انسان
او حاکمِ شهر است امانت دارِ رهبر
شد مرتبط مابینِ مسئولینِ کشور
هم مطّلع از کلِّ اخبار و وقایع
هادیِّ افکار است همچون یک پیمبر
در تابعیّت از ولی رُکنِ رَکین است
او مرکزِ ثقلِ قلوبِ مؤمنین است
در سنگرِ دشمن شکن ، با حفظِ کشور
روشنگرِ افکار و وحدت آفرین است
آسیه مرادپور
(خاتون)
تا بال کبوتر به #قفس در بند است
دنیا همه وقت، تشنهی لبخند است
ما نسل غریب مهربانی هستیم!
سر فصل تمامِ سالمان اسفند است
#الهه_نودهی
#رباعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوی تو دارالشفای دردهای بیدواست
چشمهای خیس ما این را گواهی میدهند
#یا_غریب_الغربا
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
پروانه وار
با بال و پر احساس
در سجدگاه نرگس و یاس
نظارهگر خوشید عشق باش
تا هر نفس از آتش عشق
شکوفههای غزل جوانه زند
#الهه_نودهی
جمعه وقتی میرسد،دردِ دل از بَر مینویسم..
از تو و دلتنگی و از چشمِ بر در مینویسم..
قصهی دلدادگی را از شبِ مهتاب و باران،،
یاد چشمان تو را، با دیدهی تَر مینویسم..
نامهای با اشک سوی مقصدِ شهر نگاهت..
با هوای عشق، بر پای کبوتر مینویسم..
جمعه ها آنقدر غرقم در سکوتِ کهنهام که،،
بیقرایهای دل را، جور دیگر مینویسم..
واژهها را یکبهیک میچینم و آخر غزل را،،
با تب و بغضِ قلم، یکباره از سر مینویسم..
گرچه لبریز غم و فریادم اما با خیالت،،
از شکایت های دل افسانه کمتر مینویسم..
روزهای هفته غم را هر چه پنهان میکنم باز،،
جمعه وقتی میرسد دردِ دل از بَر مینویسم..
#نگار_حسینی 🌱
#غزل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ای نورالانوار حقایق
نسیمت روحبخش قلب عاشق
امام هشتمی، آرام جانی
نگشته لحظهای دل از تو فارغ
#یا_غریب_الغربا
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
عاشق شدیم و نظم جهان را بهم زدیم
دنیا هنوز هم که هنوز است درهم است ...
#رویا_باقری
روزی که خطِ چشم تو دادند نشانم
من یک شبه قادر شدم از حفظ بخوانم
هرروز در آغوش حرا، زمزمه کردم
تو وحی شدی آیه به آیه، به لبانم
شاعر شده ام از، اَ اَ از... از تو بگویم
در وصف تو بند آمده اینطور زبانم
ارکان رسیدن به تو در دین من این است؛
باید بتوانم... بتوانم... بتوانم...
درمان تبم، بوسه ای از توست که عمری است
ویروس ترین عشقِ تو افتاده به جانم
من با تو بهشتی شدنم در خطر افتاد
آتش بکش آغوش و به دوزخ بکشانم
مرداب منم، غرق شو در من که ببینند
نیلوفر آبیست شکفتهَ ست میانم
فرق است میان همه با آنکه تو داری
من آمده ام، تا همه ی عمر بمانم...
#آریا_صلاحی
ببین در سطرسطر صفحهی فالی که میبینم
تو هم پایان تلخی داری ای آغاز شیرینم
ببین در فال «حافظ» خواجه با اندوه میگوید:
که من هم انتهای راه را تاریک میبینم
تو حالا هر چه میخواهی بگو حتی خرافاتی
برای من که تأثیری ندارد، هر چهام اینم
چونآن دشوار میدانم شب کــوچ نگاهت را
که از آغاز، پایان ِ تو را در حال تمرینم
نه! تو آئینهای در دست مردان توانگر باش
که من درویشی از دنیای کشکول و تبرزینم
در آن سو سودِ سرشار و در این سو حافظ و سعدی
تو و سودای شیرینت، من و یاران دیرینم
برو بگذار شاعر را به حال خویشتن ماند
چه فرقی میکند بعد از تو شادم یا که غمگینم
پس از تو حرفهایت را به گوش سنگ خواهم گفت
تو خواهی بعد از این دیوانه خوانی یا خبرچینم
#محمد_سلمانی
بعدِ یک عمر در اندیشه ی فرهاد شدن
یک نفر عاشق من بود که شیرین می زد....
#ظهیرـمومنی
از من نخواه بگذرم از چشم های تو .....
ما پس نمی دهیم دلی را که برده ایم!
#زین_العابدین_محب_علی
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
خود را که به خلوتی رسانَد خورشید
از داغ دلش را بتکاند خورشید
گفتیم غروب کرده اما انگار
رفته است نماز شب بخواند خورشید
#رباعی
#میلاد_عرفانپور
آرامش و احساس عجیبی است در این تن
دستی به قلم دارم و راضی به نوشتن
با جوهر خونین به قلم بال کبوتر!
گل واژهی شعرم زِ #شهیدان شده پرپر...
#الهه_نودهی
#شهدا_آیت_عشقند❤️
پیراهنم روزی گواهی میدهد پاکم
ای عشق! خیلی وقت ها پاکی به دامن نیست
#حسین_زحمتکش
ای که ترک عشق را از من طلب کردی،بدان
گــوشهــای مــن بدهکـــاران خوبــی نیستند!
#علیرضا_نورعلیپور
💫امروز مكالمه برای تمام مشتركين عزيز استان اصفهان رايگان شد...
يك روز مكالمه رايگان داخل شبكه هديه همراه اول به شما
⭕فعالسازی👇
فقط امروز(۶ مرداد) از طريق شمارهگيری كد دستوری
*10*4*2#
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
با نام حسین دردها درمان شد
با یاد حسین کاخ غم ویران شد
تا با دل پر گناه گفتیم حسین
دل نور گرفت و خانهٔ ایمان شد
#یا_حسین
#جواد_محمدی_دهنوی
بزن رنگ شرابی را به موهایت خرابم کن
یخم با طرز محسوس نگاهت زود آبم کن
کنار کودک شاد درونت خانه سازی کن
سپس با خنده ی شیطانی ت خانه خرابم کن
خدا حرفش به روی سر ولی من سجده خواهم کرد
فرشته! بر لب سرخت، تو هم آدم حسابم کن
به قول حضرت حافظ حجاب خویش می باشم
رضا خان دلم باش و بیا کشف حجابم کن
شبیه هندوانه انتخاب دوست آسان نیست
هنر داری اگر بی شرط چاقو انتخابم کن
نپیچانم شبیه نسخه یی بی خاصیت، راحت
جوابم کن جوابم کن جوابم کن جوابم کن
#مهدی_احمدی_اتویی
نگو که با غم و اندوه همزبان هستی
خبر گرفتم و گفتند: شادمان هستی
اگر مسابقه باشد میان سنگدلان
به احتمال فراوان تو قهرمان هستی
چقدر سخت که آسان مرا رها کردی
چقدر تلخ که شیرینِ دیگران هستی
اگر تو را به صدایی شبیه باید کرد
صدای خُردشدنهای استخوان هستی
در این زمانه که از راستی نشانی نیست
اگر دروغ بگوییم مهربان هستی
هزار بار تو را از دلم بُرون کردم
نگاه کردم و دیدم که همچنان هستی
#سجاد_نجاری
شده است مرتع شیطان، دلی که داشتهام
کدام دل؟ که در آن جز گنه نکاشتهام
چگونه رخت ببندم از این جهان؟ در عمر
به غیر جامهی خفت مگر چه داشتهام؟
میان اینهمه هرگز نمیشوم مایوس
امید در دل هر آرزو گماشتهام
اگرچه برگهی قلبم پر از سیاهیهاست
خوشم که نام علی را بر آن نگاشتهام
رواست فخر فروشم به عرشیان آری
چنین که گونه به خاک نجف گذاشتهام
#امیرحسین_پورعزیز
از کنارم رد شدی، چشمی به من ننداختی
من که بدبین نیستم، حتما مرا نشناختی...
#هادی_معراجی
ای آینه ای سنگ صبورم، دیدی؟!
دیدی که شکسته شد غرورم، دیدی؟
با سنگ نه با نگاه سردش هر بار
صد تکه شده قلب بلورم، دیدی؟
#مریم_احمدی
#حضرت_باران
دلخوش نشستهام که شاید گذر کنی!
لعنت به شایدی که مهیا نمیشود...
#شمس_لنگرودی
خدا ذلیل کند این دل هوایی را
مرا به دست تو داد و خودش کنار کشید...
#محمد_سهرابی
ای بازی زیبای لبت بسته زبان را
زیبایی تو کرده فنا فنّ بیان را
ای آمدنت مبدا تاریخ تغزُل
تاخیر تو بر هم زده تنظیم زمان را
عشق تو چه دردیست که در منظر عاشق
از تاب و تب انداخته حتی سرطان را
کافی است به مسجد بروی تا که مشایخ
با شوق تو از نیمه بگویند اذان را
روحم به تو صد نامه نوشت و نفرستاد
ترسید که دیوانه کنی نامه رسان را
#غلامرضا_طریقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای روشنی گنبدت، رخشانتر از خورشید
تطهیر کن جان گدای خسته.جانت را
#یا_غریب_الغربا
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده