زن غربی از عفاف زدائی تا عفاف خواهی
با حضور: سرکار خانم دکتر روح افزا
(تجربه زیسته خانم روح افزار را در این نشست بشنوید).
زمان: دوشنبه ساعت۱۸
در کانال دختر حوا به صورت مجازی این نشست را ببینید
👇👇👇👇
https://eitaa.com/dokhtarehavva
مجله افکار بانوان حوزوی
.
❕«لاتارینو» لاتارینو میشود
✍مهتا صانعی
مستند «لاتارینو» توجهم را به خودش جلب کرد. آنچنان که ذهنم دوست داشت آن را مجزا از هم ببیند. «لاتاری» اولین پلان مجزا شده از «لاتارینو» بود که به ذهنم رسید. همان معنای قرعهکشی یا بلیط بختآزمایی معروف که داستان خودش را دارد. انگار من هم میخواستم فرم مخصوص لاتارینو را از اسمش دریابم. پلان بعدی واژهی «نو» بود، هم به معنای نه و هم به معنای نو و تازه. آنچه در فنآوریِ روز شاهد هستیم. چرا میگویم «نَه» ! مستند میخواهد بگوید که فنآوریهای روز ترسناک هم هستند، مالباخته هم هستند، افتضاح هم میشوند، دردِسر هم میآفرینند. بیا برویم تا آشناتر شویم.
بیا به محتوا نزدیک شویم. مستند لاتارینو دربارهی استارتآپها حرف زد. مجموعهای از خلقِ بیانتهای رقابتها در جهان تکنولوژی بود. صحبت از آپهایی که خیلی وقتها به گوشمان خورده بود اما توجه خاصی به آنها نداشتیم یا صرفا توجهمان برای حل مسایل جاری مان بود که وظیفهی آنها بود که برایمان زانو بزنند تا ما از دنیای آپ و تاپ عقب نمانیم. لاتارینو میخواست بگوید تکنولوژی را دوست داشته باشیم اما نه به اندازهی طغیان دادهها و سرمایهها. نه به اندازهی از دست دادن اصالتها و فرهنگها. لاتارینو از تجهیز علم و تکنولوژی توام با فرهنگ استفاده از آنها صحبت کرد تا به آدم مدرن بگوید همه چیز استارتآپ نیست و اینطور نخواهد بود که اگر بلیط بختآزماییات در این ورطه شانس نیاورد تو دیگر نخبه نیستی یا حرفی برای گفتن نداری. مستند از استارتآپهایی چون دیجیکالا صحبت میکند. یک استارتآپ موفق در ایران. باید به الگوها توجه کرد تا بلیط بختآزماییمان سوخت نشود.
«لاتاری داستان تخیلی دهکدهایست که هر سال مردمان دهکده دور هم جمع میشدند و آیین قربانی کردن را با لاتاری یا همان بلیط بخت خودشان انجام میدادند»
برای من پیوند خوبی بین اسم و معنای مستند پیدا شد.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
بی تفاوتی مسئولین در جمع آوری سگها، لزوم اجرای فرمان آتش به اختیار(قسمت ۱)
✍سادات حمیدی
دولت روزانه 770 میلیون تومان برای جلوگیری از انتقال بیماری هاری در اثر سگ گزیدگی در ایران هزینه میکند.(خبرگزاری میزبان) تبلیغات مشمئز کننده خواص غربگرا تحت عنوان "سلبریتی" در نگهداری سگ و غذا دادن مردم به سگها فرع بر این قضیه هست و پیرو حدیث «النّاسُ عَلي دينِ مُلُوكِهِمْ» مدیریت ناشایسته در این موضوع را از طرف مسئولین مربوطه آشکار می سازد.
متاسفانه علیرغم این همه اطلاع رسانی خبرهای تهدید سگهای ولگرد و شخصی به نظر می رسد، مسئولین هیچ دغدغه ای بابت به خطر افتادن جان مردم خصوصا کودکان و زنان ندارند مثل اینکه با زبان بی زبانی به مردم گفته می شود :" شما بزنید زار خود ما می کنیم کارخود". این اخبار بسیار فاجعه بار نیز عموما جز از طریق برخی فعالان دلسوز مردمی و منابع غیر رسمی اطلاع رسانی نمی شود.
اصلا به نظر می رسد جان سگها اولویتش بیشتر از جان انسانها است و در مورد این موضوع فقط توصیه هایی دارندکه بیشتر به نفع حیوانات به نظر می رسد الگویی از سازمان صهیونیست بهداشت جهانی :1-کنترل !جمعیت سگهای بلاصاحب، 2- خدمات پیشگیری پس از تماس برای همه3- واکسیناسیون دسته جمعی سگها 4-شستشوی فوری و کامل زخم انسان سگ گزیده با آب و صابون 5- پرهیز از نزدیک شدن به سگهای ولگرد 6- تحریک نکردن حیوان (همشهری -7 مهر 1401)
مسئولان وزارت بهداشت ایران تحت تاثیر این سازمان علنا بر خلاف نص صریح قرآن و کلام ائمه اطهار علیهم السلام اولویت را در مقابل انسان به حیوان داده است غافل از اینکه جان انسان اینقدر اهمیتش زیاد است که خداوند می فرماید: وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ﴿مائده 32﴾ ؛ و هر کس انسانی را از مرگ برهاند و زنده بدارد، گویی همه انسان ها را زنده داشته است. حال اگر این انسان مومن باشد که ارزش جانش را نمی توان حساب کرد معصومین علیهم السلام ارزش مومن را از سه جهت جان و حتی مال و بدگمانی نسبت به او از کعبه بالاتر می دانند( ر.ج کنید- پایگاه خبرگزاری رسمی حوزه )، ارزش کعبه را چه کسی می تواند قیمت گذاری کند که بتوان ارزشمند تر از آن را که جان مومن است را قیمت گذاری کرد؟!
آنها با کوتاهیهایشان اگر آسیب خصوصا از دست رفتن جان اتفاق بیفتد در گناه این امر شریک هستند(مائده32)
انسان خون گریه کند جا دارد،آیا این جمهوری اسلامی است که اینگونه آلوده به ضلالت سران نظم نوین شده است؟!
#ادامه_دارد
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
بیتفاوتی مسئولین در جمع آوری سگها، لزوم اجرای فرمان آتش به اختیار(قسمت۲)
✍سادات حمیدی
هزینه نزدیک به یک میلیارد تومان در روز هزینه بسیار قابل توجهی است تازه این آمار مربوط به سال گذشته است و امسال با توجه به گرانی ها و بیشتر شدن آمار گزیدگی حتما خیلی بیشتر شده است. این خبر قابل تأمل است با هزینه سالانه سگ گزیدگی می توان قریب به 6 بیمارستان در تراز نخست جهانی یا 60 مدرسه با ابعاد وسیع ساخت و یااینکه 30 هزار وام عادی 100 میلیون تومان ازدواج به جوانان پرداخت کرد( موسسه مصاف)البته این غیر از هزینه هایی است که صرف سگهای شخصی می شود.
چه کسی از این هزینه های شگفت آور سود می برد که قربانی شدن کودکان در مقابلش ارزش دارد؟
مایه خجالت است که بخواهیم با مسئولین اینگونه صحبت کنیم :
"ما را به امید شما خیری نیست شر مرسانید".
نخواستیم کودکان گرسنه را پشتیبانی کنید فقط مواظب باشید این کودکان مظلوم خوراک سگها نشوند.
حال با این وضع مسئولین وزارت بهداشت که سالهاست چند فقره اطاعت محضشان از این سازمان شیطانی که اخیرا کاملا صلاحیتش را با برافراشته کردن پرچم هم جنس گرایی و به رسمیت شناختن هرزگی قوم لوط برای مسلمانان از دست داده است،
فاجعه جمعیتی و گرفتاری های عوارض واکسن و اجرای مخفیانه سند ننگین ۲۰۳۰ را برای مردم ایران به ارمغان آورده است و در قضیه معضل سگ نیز اعتراف می کنند که: اقدامات و فعالیتهایی که هر سال برای پیشگیری از حیوانگزیدگی در کشور انجام میشود، به حد کفایت موثر و کارآمد نبوده است.(همشهری - ۷ مهر ۱۴۰۱) فرمان آتش به اختیار مقام معظم رهبری در این قضیه کاملا مصداق دارد.
معتمدین و دلسوزان شهر و روستا و محله خصوصا بسیج و طلبه ها افسران جنگ نرم که در مشکلات مختلف خصوصا بیماری کرونا به داد مردم رسیدند آتش به اختیار به داد فرزندان مظلوم شیعه برسند، برای جمع کردن سگها و پاک کردن سرزمین متبرک به خون مطهر شهدا از نجاست سگ وارد عمل شوند، بعد از سالها کاملا مسجل شده است گوش شنوایی نیست، صبر مردم لبریز شده است ، جان مردم خصوصا فرزندان معصوم ایران مستضعفین نورچشم امام در خطر است، مگر مقام معظم رهبری نفرمودند : خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمیتواند درست مدیریّت کند، آنجا آتشبهاختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.( امام خامنه ای ۱۳۹/۰۳/۱۷)
اصلا چرا هرسال این سازمان شعار بی ربط به مسائل مهم و حتی بعضا تهدید برای جهان ارئه کند شعار:
""امحای سگ نجات کودک عزیز ایرانی بلکه کودکان معصوم در سراسر جهان " شعاری خوب هدیه پیروان و دوستداران امیرالمومنین ع در ایام عید مبارک غدیر باشد برای ملت جهان، تبلیغی بر نوع دوستی این امام عظیم الشأن و زمینه سازی برای ظهور و مبارزه با شیطان و سگ پرستان در مقابل شعار مبهم به نفع سرمایه داری این سازمان صهیونیستی: "پایان مرگ ناشی از هاری با رویکرد سلامت واحد".
#پایان
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
سوم تیر، سالروز برکناری وثوقالدوله از دور دوم نخستوزیری (1299 شمسی)
✍زينب نجیب
وثوق الدوله طی دو دوره نخست وزیر ایران بود که دوره دوم او از مرداد 1297 تا تیر 1299 ادامه داشت و به واسطه قرارداد 1919 این دور نخست وزیری وی حائز اهمیت بیشتری است.
قرارداد 1919 یک قرارداد استعماری بود که اداره امور نظامی،سیاسی و اقتصادی کشور را به دست مستشاران انگلیسی میسپارد و نقش مهمی در بدنامی وثوقالدوله داشت.
پیش از آن بسیاری از شخصیتها و رجال سیاسی کشور، وثوق را فردی میهنپرست میدانستند و حتی بارها از او برای رسیدن به مناصب سیاسی حمایت کرده بودند حتی آیتالله مدرس در سال اول زمامداری وثوقالدوله، او را تقویت میکرد و در تمام کارها به او مشورت میداد، ولی پس از اعلام انعقاد قرارداد 1919، مدرس در رأس مخالفان قرارداد و وثوقالدوله قرار گرفت و تمام تلاش خود را برای عدم اجرای قرارداد بهکار برد.
هرچند وثوقالدوله سعی داشت نشان دهد که با توجه به وضعیت کشور در زمان انعقاد قرارداد بهترین کار ممکن را مبتنی بر منافع ملی انجام داد اما بعدها تاریخ نشان داد که منافع شخصی وثوق بر مصالح کشور ارجحیت داشته است؛ زیرا او بابت امضای قرارداد 1919 رشوه زیادی از انگلیس دریافت کرده بود. بااینحال خبر انتشار این قرارداد، پایان دوره دوم نخستوزیری وثوق را رقم زد و باعث برکناری او شد.
پ.ن
عجیب تاریخ تکرار میشود. البته گاهی تکرار تاریخ همیشه با یک نیت واحد و مقصد مشترک وقوع نمییابد. یعنی یک اتفاق به دو شکل صورت میگیرد اما یک نتیجه در بر دارد.
مثلا گاهی فردی همچون وثوقالدوله به اسم "منافع ملی" اما به کام خود قراردادی امضا میکند که جز "مضار ملی" چیزی ندارد و گاهی فردی همین مسیر را میپیماید اما نه برای رشوه و منفعت شخصی بلکه به دلیل استعمار فکرش.
آری، نوع دوم از نوع اول بسیار خطرناکتر است چراکه در نوع اول همچون وثوقالدوله، با افشای رشوه و فساد، حقیقت، خودش را نشان میدهد و حق و باطل نزد آحاد مردم مشخص میشود اما در نوع دوم مانند قضیه برجام و یا قضیه موشکی تحریف منافع ملی چنان صورت میگیرد که ذهنها به غلط اقناع شده و نهتنها منفعت ملی و شخصی، تأمین نمیشود بلکه یک ملت متحمل خسارت جبرانناپذیری خواهند شد.
بنابراین باید بههوش بود که دشمنی دشمن همچنان باقیست فقط روشها پیچیدهتر و هوشمندانهتر شده است.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#فرهنگ_مهدویت۱۹
مهدی منتَظَر(علیهالسلام) در نهجالبلاغه
✍چمن خواه
موضوع امام شناسی و التزام به پیروی از مقام امامت و ضرورت وجود یک رهبر اسلامی واجد شرایط در هر زمانی، تنها مربوط به شیعه و یک گروه خاصی نبوده و نیست. بلکه واقعیتی است که ریشه عمیق اسلامی دارد و مسلمانان با انواع فرقه گراییها و مذاهب گوناگون عقیدتی و فقهی همه معتقد و معترف به آن بوده و هستند.
پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مَن ماتَ وَ لَم یعرف امام زَمانه ماتَ میتة جاهلیة»« کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناخته باشد مرگ او مانند مرگ افراد دوران جاهلیت باشد که در حال شرک و بت پرستی از دنیا رفتند».
امام علی(علیهالسلام) درخطبه ۱۵۰ میفرماید: «ای مردم اکنون هنگام فرارسیدن فتنههایی است که به شما وعده داده شده و نزدیک است برخورد با رویدادهایی که حقیقت آن بر شما ناشناخته و مبهم خواهد بود. دانسته باشید آنکس که از طریق ما (مهدی موعود منتظر) به راز این فتنهها پی برد و آن روزگار را دریابد. با مشعل فروزان هدایتدرآن کام مینهد.و به همان سیره پیامبر(صلیالله علیه واله) و امامان (علیهالسلام) رفتار نماید؛ تا گرهها را بگشاید و بردگان و ملتهای در بند و ظلم و خودخواهی را از اسارت آد سازد. تودههای گمراهی را متلاشی و پراکنده سازد و حق طلبان را گردهم آورد. جدایی و تفرقه اسلام و مسلمانان را تبدیل به یکپارچگی نموده و سامان بخشد.
حضرت مهدی(علیهالسّلام) سالهای طولانی در پنهانی از مردم به سر میبرد، آنچنان که اثرشناسان، اثر قدمش را نمیشناسند گرچه در یافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنهها آماده می گردند و چنان شمشیرها صیقل میخورند. دیده هایشان با قرآن روشنایی گیرد و گوشهاشان تفسیر قرآن طنین افکند و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سر می کشند.
امام علی علیهالسلام درخطبه ۱۵۲ اینگونه امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را می شناساند.
« همانا طلوع کننده آشکار شد و درخشنده ای درخشید و آشکارشونده آشکار گردید.و آنکه از جاده حق منحرف شد به راه راست بازگشت. خداوند گروهی را به گروهی تبدیل و روزی را برابر روز قرار داد و ما چونان مانده در خشکسالان که در انتظار بارانند انتظار چنین روزی را میکشیدیم همانا امامان دین(علیهالسّلام)از طرف خدا تدبیر کنندگان امور مردم و کارگزاران آگاه بندگانند. کسی به بهشت نمی رود جز آنکه آنان را شناخته و آنان او را بشناسند و کسی در جهنم سرنگون نگردد، مگر آنکه منکر آنان باشند و امامان دین هم وی را نپذیرند. همانا خدای متعال شما را به اسلام اختصاص داد و برای اسلام برگزید. زیرا اسلام نامی از سلامت است و فراهم کننده کرامت جامعه میباشد راه روشن آن را خدا برگزید و حجت های آن را روشن گردانید».
مقصود امام از این فراز خطبه اینست که هدف از شناسایی امامان راستین تنها شناختن نام آنها و نام پدرانشان و اطلاع بر تاریخ ولادت و درگذشتشان نیست بلکه هدف اصلی از این وظیفه بزرگ اسلامی شناختن امام با ویژگی های علمی و سیره اخلاقی اجتماعی سیاسی و دیگر شئون شخصی و امامت ای و اعتراف عقیدتی و عملی به مقام ولایت او و شناخت به عنوان شیعه و در خط پیروی آنان بودن است. این همان معرفت و شناسایی است که مایه رفتن به بهشت و رهایی از جهنم است. به قول محقق طوسی (علیه الرحمه) :«اصل وجودش لطف است و دخالتش در امور لطفی دیگر و عدم تصرف یا غیبتش از ناحیه ماست».
#امام_مهدی_علیه_السلام
#امام_علی_علیه_السلام
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🌹🌹🌹🌹
ای بانی روضه های هل من ناصر
گریان اسیران پریشان خاطر
آب و گل ما سرشته از طینت توست
ما زنده ترینیم؛ به قال الباقر
#طاهره_ابراهیم_نژاد_آکردی
@shaeranehowzavi
.
🍀خط قرمزهای گمشده
✍زهرا نجاتی
بچه که بودیم، کسانی به عنوان پایههای انقلاب کنارمان بودند که بعدترها فهمیدیم نفش مانع اگرنداشتند که خیلی جاها داشتند، نقشان چندان هم موثر نبوده است.
درخانوادههای ما، هم اختلاف بود، هم نبود. یادگرفته بودیم سرمسایل سیاسی به قدری حرف برنیم و اظهارنظرکنیم که مطمین هستیم. پدر، مرد با تقوایی بود نه به معنای تقوای موسوم. همین تقوای نیمبنددر نمازخواندن و ارتباط نداشتن با نامحرم. نه. پدرحقا با تقوا بود از ان تقواها که حالا کمترکسی به ان پایبند است. تقوای سیاسی.
👈بینش خانواده اما همیشه حول و حوش رهبری گشته.کسی یا کسانی هم اگرکمی فاصله گرفتهاند، از نظرات هم شاید، اما از نظررهبری هرگز.
و این همیشه برایم جالب بوده که میشوددرعین داشتن بصیرت سیاسی با تقوا بود، بهتان نزد، هوشیار بود و راحت به هرکس مهر و برچسب نزد.
تا جایی حرف زد که اطمینان هست و حتی در مورد دشمن هم به ناجوانمردی و توهین لب نگشود.
نتیجه هم جالب بود نه دعوای سیاسی از ان دست ها که در بعضی خانهها، مد است، داشتیم نه اطاعت بی قید وشرط، هرکس به قدر وسعت و بصیرتی که سعی میکرد با رعایت تقوای همه جانبه و به شرط اطاعت محض از ولایت فقیه، درک میکند، حدنگه دارد، به بصیرت برسد و طبق تشخیصش عمل کند.
👈اینهارا نمیگویم که بحث خانوادگی کرده باشم. اقلا نه. فقط. اینها را میگویم به خاطر اینکه خیلیازمعضلات جامعه فعلی ما پشتبند این قضیه حادث شده که آدمها همه افتادهاند دنبال دعواهای سیاسی.
👈 خیلیها راحت یکدیگر را به زد و بند سیاسی و بندبازیهای سیاسی، به معنای عامش، محکوم میکنند اما آن رنگ و بوی سیاسی که قرار بود عین دیانتمان باشد، خیلی راحت تبدیل شده به دلیل بی تقواییهایمان. دلیل تهمت زدنهایمان به اسم بصیرت داشتن. نمیدانم باید درگوشی گفت یا این درد را فریاد زد که به جای اینکه اتحاد مومنین ومسلمین مارا به همان جامعه مومنینی تبدیل کند که خداوند درسوره نور از ان دم میزند و آبروی مومنی را بردن، ابروی همه را بردن میداند و روش برخورد با تهمت ناموسی به مومن را، سبحان الله گفتن و ساکتکردن طرف مقابل میداند،دنبال دست گذاشتن روی نقاط افتراق همدیگر، افتادهایم.
دست گذاشتهایم روی اینکه بهاسم دینداری و انقلابیگری، فردگرایی داشته باشیم.
هرکس فقط خودش را قبول داشته باشد و دیگران را چون روی خط قرمزهای او نه خدا، قدم برمیدارند، محکوم کند به زیادهروی و کندروی و نفهمی و انقلابیگری و هرچه.
👈خواستم بگویم قصه بدحجابی خواهران و دختران ما، همهاش هم قصه جاسوسی و دشمنی نیست، بخش زیادیش به خاطراین است که عده ای ازهمانها که زمانی پایه و ستون انقلاب، شناخته میشدند، حق دیانت و خواهر و برادری دینی را تبدیل کردند به حقوق شهروندی.
درحقوق شهروندی طوری جاافتاده که گفتن اینکه سیگارت را خاموش کن، جایز است اما گفتن اینکه خواهرم، بیحجابیت، آرامش مردم، خودم، بچهام را برهم میزند، سطح آموزش درس و دانشگاه را پایین میآورد، احساس ناامنی را گسترش میدهد، حرام و زشت جا انداخته.
لازم نیست با بیححابها همزیستی مسالمتآمیز به معنای مماشات با بیقانونی سیاسی و دینی داشت اما لازم است نه بافقط با آنها، که همه ما مردم جامعه اسلامی، باهم خیلی بیشترمهربان و علاقهمند به سرنوشت همدیگر، رفتار کنیم. سعادت آنها را سعادت خودمان جابیندازیم و سعادت فردیمان را به سعادت جامعه گره بزنیم.
این نیاز به گفتمان سازی و جا انداختن این مفهوم و ادبیات یین تمام سطوح جامعه،ازجمله همان بیحجابها دارد. برای این مهم، همه باید هم حقوق الهی را جا بیندازیم، هم حقوق مومنی برهم، از جمله حق امر به معروف و نهی از منکر را.
کاش حقوق معنوی شهروندی، مثل ارامش روانی، هم مثل ساعت حمل زباله، فرهنگ سازی میشد.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
عرفه روز شناخت
✍نجمه صالحی
عرفه کلمهای عربی، به معنای فهم و شناختن چیزی همراه با تفکر و تدبر در آثار آن است.* روز عرفه مصادف با روز نهم ذیحجه و یکی از مقدسترین روزها در تقویم اسلامی و دومین روز از سفر حج است.
در روز عرفه دعایی به پیشوای سوم شیعیان منتسب شده که به منشور تربیتی امام حسین علیهالسلام شبیه است و در آن به یادآوری نعمتهای خداوند، روش تربیتی تضرع، ایجاد امید و ....میپردازد.
امام حسین علیه السلام در دعای عرفه، مراحل سیر و سلوک إلی الله را به خوبی در قالب دعا بیان نمودهاند؛ آموزههای عرفانی عملی خاصی نظیر توحید، ایمان، یقین، توکل، توبه، فقر و... که هر یک باید در مرحلهای خاص طی شود تا به مرحله بعدی برسد. مهمترین محورهای این دعا، محور خداشناسی، انسانشناسی، راهنماشناسی، هستیشناسی و معادشناسی است.
دعای عرفه از شروع تا پایانش بر اساس توحید بنا نهاده شده و با وجود مضامین متعدد یک متن جامع و به هم پیوسته در موضوع یکتاپرستی و سرشار از دلالتهای تربیت اخلاقی عرفانی است که در دو زمینه خودتربیتی و دیگرتربیتی است.
بر خلاف تصور عموم، سال دقیق قرائت دعای عرفه مشخص نیست و منابع متقدم، نکتهای ذکر نکردهاند! به عبارت دیگر پژوهشگران، این دعا را مربوط به آخرین حج امام حسین علیهالسلام نمیدانند؛ زیرا بر اساس یافتهها ایشان در سفر حجی که قبل از واقعه کربلا بود، در عرفات توقف نداشتند.
درباره خروج امام حسین علیهالسلام از مکه دو دیدگاه وجود دارد، برخی آن را حج ناتمام نامیدهاند زیرا معتقدند امام علیهالسلام حج خود را تبدیل به عمره مفرده کردند و از مکه خارج شدند، اما بنابر دیدگاه دیگر، امام حسین علیهالسلام از ابتدا نیت عمره مفرده داشتند نه حج!
به هر روی، وجود این دعا و فرازهای ناب آن در هر بازهی زمانی که بیان شده باشد؛ چراغ راه هدایت دلهای زنگار گرفته است و هر ساله شیعیان با تأسی به امام سوم خویش، این دعا را در روز عرفه در صحرای عرفات و دیگر مناطق دیگر جهان میخوانند.
☆گفتم عرفه فرصت دیدار مهیاست
هر ساعت این روز خبر دار ز آقاست
خوش آنکه دلش هم نفس یوسف زهراست
اما همه ی عشق فقط روضهی سقاست☆
*راغب اصفهانی، مفردات، ص۵۶۰.
#دعای_عرفه
#نهم_ذی_الحجه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مراقبه_۲
فخری مرجانی
بنابراین؛ قرآن، كسانی را خطاب قرار میدهد كه ایمان آوردهاند:«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوااللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّاللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ».
در این آیه، تقوای الهی را دو بار تكرار میكند: اولی انجام وظیفه است؛ یعنی انجام واجبات و ترك محرمات: «وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ» باید نفس به آنچه فرستاده است، توجه كند.
اگر انسان تقوای اوّلی را پیشه كند، قابلیت پیدا میكند به نفس و فطرت خود برسد و این نفس توجه كند كه من این هیکل و جسم نیستم. یعنی آنقدر مجاهده كند كه به حقیقت خود برسد. مجاهدهای سخت، اما ضروری است.
الآن نمیتوانم حس كنم كه منم كه میبینم؛ بلكه به چشم توجه میكنم. حداكثر اگر كمی از علوم دبیرستانی بلد باشم، میگویم مركز بینایی در مغز است! اما نمیتوانم بفهمم كه من میگویم، من میشنوم. چشم و گوش و سایر حواس بدنى هیچیك درك و شعور ندارند، چشم نمىبیند و گوش نمىشنود؛ بلكه وسیلۀ دیدن و شنیدن را براى نفس آماده مىسازد.
اگر انسان، ایمان و توجه اولی پیدا كند؛ آنگاه آن ایمان اولی را در ترك محرمات و انجام واجبات جدی بگیرد، کمکم میتواند به حقیقت برسد. راه دور و درازی نیست. راهی بسیار نزدیك و مستقیم و شدنی است؛ من را احساس خواهد کرد. «وانّ الراحِلَ الیك قریبُ المسافه وانّكَ لا تَحتَجِبُ عن خلققك الّا ان تَحجُبَهم الاعمالُ دوننك» و هركه به سوی تو سفر كند، راهش بسیار نزدیك است و تو از نظر بصیرتِ خلق پنهان نیستی؛ جز آنكه اعمال آنها حجاب از شهود جمالت گردیده است. (دعای ابوحمزه ثمالی)
وقتی به حقیقت نفس رسید، این نفس باید توجه پیدا كند؛ یعنی حقیقت خود انسان باید توجه پیدا کند كه: «ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ» به آنچه فرستاده است برای فردا.
اگر انسان به چنین رشدی برسد و مشاهده كند كه اعمال او به حقایق حساستر و بالاتری تبدیل میشود؛ آنوقت جدی و حساس خواهد شد، چون اهمیت آن را میفهمد. و در نهایت مثل كسی است که کالای با اهمیتی درست میكند و اهمیت آن را می داند، بعد از پایان کارش، دوباره آن را بررسی میكند كه نكند اشكالی داشته باشد. این همان تقوای دوم است «وَاتَّقُوا اللَّهَ» که با دید مشتری ریزبین به آن نگاه می¬كند؛ نگاهكردنی برای اصلاح نواقصی كه احیاناً وجود دارد.
در رحم مادر، خودم اختیار دخالت در ساختار این جسم را نداشتم، اما الآن اختیار دست خودم است. آنجا من كارهای نبودم، بالأخره هرچیزی ساخته شد، چند روز بعد، خاك میشود! اما الآن من برای زندگی آن عالم، دوست زیبایی درست میكنم. باید توجه كنم كه این دوست خیلی باوفا باشد، ثابتقدم باشد و وسط راه، من را رها نكند. باغی كه برای آن عالم درست كردهام را درست بررسی كنم. الآن دست خودم است. اگر از باطن رسیدم، دیگر نمیگویم کار خیر انجام دادم و تمام شد! یکبار كار خیر كردم، چند بار بررسی میكنم، نكند آفت داشته باشد، نكند از بین برود و....
چنین انسانی از عُجب، غرور، خودبرتربینی، توقّعات طلبكارانه از خدا و هر چیزی كه عمل صالح را بعد از انجام تهدید میكند، به دور است.
«إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» و خدا هم مراقب ماست.
#حقیقت_خود
#نظام_هستی
#چیستی_انسان
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«رنگ عشق»
✍زهرا نجاتی
بعدِروزی پرکار رسیدهام به خانه، محکم در میزنم و میدانم بین بچهها دعواست و از بین پنجتا یکیشان میآید و در را باز میکند و باحالی بین بغض و شادی می پرسد:_مامان چرا دیر آمدید؟!
من درآغوشش میگیرم، میبوسمش و میگویم:«ببخشید قشنگم.»
نه قامت بلندی دارم، نه چادرم جنس کذایی دارد اما وقتی نگاهم از دامن چادر مشکیام روی ریزش چادر روی کفشهایم، سر میخورد، انگار مشکی میشود رنگ عشق. برعکس دنیای رنگی رنگی درونم. برعکس کمد لباسهای رنگیم در مهمانی و منزل.
اما ازشکوه تلفیق مشکی چادر و مشکی شلوار وکفش، خوشم می آید.
افسردههم نیستم. این را از لبخندشادی بچههایم میفهمم. از بوسههای شب بخیرشان، از شیطنت های گاه وبیگاه با همسر وقتی وسط خماری ظهرگاهی خانه، به شوخی دنبال هم میکنیم وخودمان و بعد بچه ها قاه قاه می خندیم.
اما شکوه مشکی چادرم را دوست دارم. هیچ ارتباطی هم به بدبینی به مردها ندارد. مردهای محترم زیادی دیدهام که مشکی چادرم، مرا نزدشان ارزشمتدتر کرده اما این را هم دیدهام که بعض دیگر مردها،به محض خیره شدن به مشکی چادرم، چشمهایشان پایین می افتد. نگاهشان روی زمین سر میخورد. تیغ نگاه هرجفتمان میخکوب زمین میشود. این را در جلساتی که میروم، درخرید، درمطب، درمغازه، در پاساژ و خیابان خیلی دیدهام.
شکوه مشکی چادرم را دوست دارم حتی وقتی باعث میشود تابستان زیبا را با روسری و مانتو شلوار نخیِ نخی بگذرانم. حتی وقتی ناچارم میکند در گزینش روسری دقت بیشتری کنم تا سر نخورد. تا نگاهها را همچنان روی زمین، بسراند.
همینطور که به شکوه چادرم و ریزشش روی کفشها فکر میکنم، چهارمی در را باز میکند و مرا در آغوش میگیرد و میان بغض ولبخند میگوید:_ چرا این قدر دیر آمدید؟
و من بغلش میکنم و میگویم:«ببخش عزیزم، جلسه داشتم.»
#حجاب
#عرفه
#سبک_زندگی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عرفه که میشود...
✍🏻 زهرا کبیریپور
و چون خورشید هشتم ذیالحجه در آسمان ظاهر شد بار و بنه او را بسته دید که از مکه به سمت کوفه روان میشود و میفرماید:
من را صدا میکنند...
و ما شیعیان هر سال همراه با نام او به بالای کوه عرفات خیالمان میرویم
و خدا را با بند بند سخنان او به گواهی میخوانیم
و ما هر سال که دعای عرفه میخوانیم
فراز به فراز کلام مبارک او را میبوییم و میبوسیم
سلام به او
و به شب عرفهی او
و به مناجات نورانی او
در تمام بندهای أنتالذی اش
و تمام أنا الذیها..
که پناهگاه ما برای طلب توبه و استغفار است.
#عرفه
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🤲نیایش عرفه؛ عاشقانه ملکوتی
✍️زهرا سعادت
🔹️بنابر روایات و دعاهای اهل بیت سلام الله علیهم عرفه روز خاصّ مناجات با پروردگار است تا نعمتهای لایحتسب مادّی و معنوی را بی منّت،بربندگانش ارزانی دارد!
🤲نیایش،شمیم روح بخش رحمت بی حد و بارقه امید جانبخش در بَرَهوت بیمهریهاست تا از گوشه تنهایی دنیا تا اوج عرش کبریاییاش پرو بال گشوده و به بهترین سرمایه انسانی،که معرفت ناب الهی است دست یابیم و خود را فقیر الی الله دانسته و از مَرکب غرور و تکبّر فرود آییم!
روز عاشقانه های حسین علیه السلام در صحرای عرفات و مناجات زیبا با آوای ملکوتی!
زمزمه های عارفانه ای که تا ابد،سرلوحه رازو نیاز محبّان است!
#روز_عرفه
#نیایش_عاشقانه
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
عرفهای برای عشاق الحسین علیهالسلام
✍فاطمه شکیب رخ
روز عرفه، آغازگر مکتب تربیتی اباعبدالله است، روزی که خون خدا، حسین علیه السلام، در صحرای عرفات، با جمعی از اهل بیت علیهمالسلام، فرزندان و شیعیان حاضر گشت تا گوشهای از دریای معارف شیعی را به یادگار سطور خداشناسی بیفزاید.
در این هنگام حجت خدا، روی مبارک خویش را به سوی کعبه گردانید، دستها را برابر صورت نهاد و همچو مسکینی که طعام میطلبد، دعای عرفه را زمزمه نمود.
لذت مناجات در قطرات رحمت دعای عرفه شنیدنی ست، چرا که همچو اویی از درگاه پروردگار عالم، بی نیازی نفس را از آنچه که رضایت دارد، درخواست می کند «اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِنای فی نَفْسی»، اوست که قیمت گوهر نفس را میشناسد و آن را تنها سزاوار قربانی الطاف دوست میداند.
یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله در اظهار ارادت به محضر یار، اخلاص در عمل را از معشوق می خواهد «اَللهمَّ اجْعل اِخلاصَ فی عَمَلی»، آن اخلاصی که اختصاص به محبوبِ ذات اقدس اله دارد و نه غیر او.
عارف الی الله حسین علیهالسلام، در دریای زلال دعای عرفه، معترف به لغزش ها و کاستی ها است (و سعادت خویش را در مزین شدن به لباس تقوا و پرهیزکاری می شناسد «وَ اَسْعِدْنی بِتَقْویک»، او که سکنای یقیین را در قلب خویش می خواهد، می داند که یقین راهی هموار برای رهایی از تمام گیر و دارهای رنج آور دنیاست «اَللّهُمَّ اجْعَلْ یقینَ فی قَلْبی».
آری به راستی که دعای عرفه، بزنگاه نگاه مهربان حسین علیهالسلام بر تعلم شیعیان، در شناخت خویشتن و خدای عالمیان است، چه آنان که او را همراه بودند و چه آنان که در قرون متوالی بر مسیر ایشان، قدم نهادند. در این پهنه گسترانیده ی رحمت الهی، برای یکدیگر دعا کنیم.
منابع: قمی، مفاتیح الجنان، ص 527، 534، 540و 541، 534،533؛ شهید ثانی، منیة المرید،۱۳۳؛ مصباح یزدی، پندجاوید، ج2: 274 و 275.
#عرفه
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
عارفانهای در عرفه
✍خالقی
امام حسین (علیهالسلام) در روز ترویه، هشتم ذیحجه غریبانه در وقت خروج از مکه فرمود: «مَنْ کانَ باذِلاً فِینا مُهْجَتَهُ وَمُوَطِّناً عَلی لِقاءِ اللهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَإِنّی راحِلٌ مُصْبِحَاً إِنْ شاءَ اللهُ تَعالی؛ آگاه باشید، هر یک از شما که حاضر است در راه ما از خون خویش بگذرد و جانش را در راه لقای پروردگار نثار کند، پس آماده حرکت با ما باشد...
امروز نیز امام الحاج، صاحب عصر والزمان مهدی موعود غریبانه در روز عرفه پیام جدّش را تکرار میکند؛ فلیرحل معنا هرکس آماده است تا از خون قلب خود در راه ما بگذرد با ما همراه شود. ندای هستی بخش امام عصر را، نائب برحق او، خامنهای عزیز به گوش دل شنیده است که در پی امام خویش در پیام برائت از مشرکین، همین ندا را به جهانیان میرساند که ای امت اسلام اگر خواهان جایگاه شایستهای در نظم جهانی جدید و سربلندی و سرافرازی و هدایت هستید؛ وحدت و معنویت خود را که خلاف خواست استکبار و صهیونیسم است حفظ کنید و با تقویت و تعمیق روحیهی برائت از مشرکین در زندگی خود و دیگران، ناصر دین باشیم. فلیرحل معنا یعنی مقاومت با خون قلبت تا رسیدن به حیات طیبه، همان راه نورانی اهلبیت (علیهم السلام) که همگام با ولی جامعه در پرتوی هدایت امام در آن مسیر حرکت کنیم تا به ظهور برسیم. انشاءالله.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🥀🥀🥀🥀
شنیدم در میان کوچه ها تنها شدی مسلم
میان شعله ها چون مادرم زهرا شدی مسلم
خبر دارم که سر دادی غریب و تشنه در کوفه
نبودی کربلا امّا، شبیه ما شدی مسلم
#طاهره_ابراهیم_نژاد_آکردی
@shaeranehowzavi
#قلمدون
⁉️ما چقدر در مبارزه با انحراف یهود کار اساسی و بنیادین میکنیم؟ انحرافی که اکنون بشر را با جعل اسرائیل به بازی گرفته است.
🔆لااقل برای حفاظت از مبارزان، روشنگران و پرچمداران این مبارزهی سخت و پر رمز و راز صدقه بدهیم و #قربانی کنیم تا آنان را مظلومانه و غریبانه از دست ندهیم.
🔅یا هر کار خیر دیگری که در توان داریم؛ وقف فرهنگی، وقف برای جهاد تبیین و ...
🌍 فیالواقع: شهید فرجنژاد، شهید دشتی، شهید سلحشور، شهید طالبزاده و ...
#مدیر
#جهاد_روایت
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
🔖عید رهاشدن از «من»
✍آمنه عسکری منفرد
اهل حنیف از ابراهیم آموخت که باید از هرآنچه غیر توست بگذرد،
بگذرد و قربانی کند،
بگذرد و دل به تو بسپارد،
بگذرد تا تو بگذری،
بگذرد تا «تو» را، تنها «تو» را به دست آورد.
و اینک من آمدهام تا هر آنچه غیر تو در وجودم هست، ذبح کنم. آیا قبولم میکنی؟ آمدهام تا مَنیّتهایم را ذبح کنم،
اصلا آمدهام تا تمامِ «من» را پیشِ پایِ «تو» قربانی کنم تا پاکیزه شوم،
تنها «تو» بمانی، تا پاکیزه بمانم،
تا خریدارم شوی.
#عید_قربان
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
بتشکنی که ابلیسشکن شد
✍زینب نجیب
خواب و رؤیای انبیای الهی صادقه است یعنی شیطان بدان راه ندارد. وقتی ابراهیم(علیهالسلام) در سه شب رؤیای ذبح اسماعیل را مشاهده کرد؛ دانست به او مأموریتی محول شده است که بسیار سخت و دشوار مینماید. ابراهیم (علیهالسلام) در یک دو راهی بسیار پرخطر قرار گرفت، اکنون وقت انتخاب است، کدام را انتخاب کند، امر خدا را یا امر نفس را، او که همیشه امر خدا را بر وجود خود حاکم کرده بود، در اینجا نیز چنین میکند. گرچه ابلیس، سر راهش بیامان وسوسه میکرد تا به او القا کند که این خواب، خواب شیطانی است و یا از عقل دور است اما ابراهیم توجهی نمیکرد. هرچه شیطان پیش گوشش زمزمه میکرد که چطور میشود، فردی جوانش را بُکُشد و یا بیدلیل انسانی را به قتل برساند، بهسویش سنگ میانداخت. آری، مگر قتل نفس نیست؟ مگر این نزد خدا گناهی نابخشودنی نیست؟
ابراهیم میدانست که معصیت یعنی نافرمانی از خدا. از سوی دیگر در عالم رؤیا به او امر شده بود که چنین کند. بنابراین آن روز، اطاعت از خدا در ذبح اسماعیل و عدم اطاعت از خدا، فرار از ذبح او بود. و این تکلیفی شد بر گردن ابراهیم، اسماعیل و هاجر.
ابراهیم، پروردگار هستی و حکمتهایش را خوب میشناخت او سالها در چنین مکتبی رشد کرده بود و در طوفانهای سهمگین همچون درختی ریشهدار استوار ایستاده بود. او حتم داشت که اوامر خدا حیاتبخش است نه نابودکننده. او فهمیده بود که بُعد دیگری از ابعاد وجودیش در بوته آزمایش محک خواهد خورد.
و اینچنین شد که ابراهیم(علیهالسلام) این بتشکن تاریخ، اکنون ابلیسشکن شد، جهاد اکبر کرد، و با تصمیمی قاطع آماده قربانی کردن اسماعیل شد.
آری، حکمتش همین بود. او این بار عملش نبود که به کورههای گداختهی آزمون، امتحان میشد بلکه خداوند این بار ارادهی او را در ذبح محبوبترینش هدف قرار داده بود و این سختترین آزمون برای رسیدن به مقام امامت بود.
و چه زیبا بود وقتی ابراهیم در این آزمون نیز همچون گذشته تسلیم ارادهی حق گشت درحالیکه از اسرار الهی در پس پرده آگاهی نداشت. او آمادگی خویش را یکبار دیگر دریکی دیگر از دشوارترین مراحل فریاد زد.
شاید در ظاهر، فرمان خدا، ذبح محبوبترینِ انسان یا قربانی کردن عزیزترین باشد یا حتی در نگاه مادی، امر به یک گناه کبیره اما در اصل، ذبحِ نفسِ انسان در برابر عظمت خدا بود. ابراهیم باید نفس خود را قربانی میکرد.
و ابراهیم چنین کرد ، برای باری دیگر پرهیزکار نام گرفت و به مرتبهای بالاتر راه یافت.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
1⃣
«دوباره دست او...»
✍نجمه صالحی، سردبیر تحریریهی بانو مجتهدهی امین
انگار دامن زمان بر روی زمین، کش آمده بود و سایه شترها در داغی هوا به رقص! تا آن روز، تاریخ، این تصاویر را به خود ندیده بود و بعد از آن هم ندید!
همه را به ایستادن دعوت کرده بود، آنهایی که پیش رفته بودند، بازگشتند و جاماندهها به او ملحق شدند!
منتظر بودند تا سخنانمهم این مرد بزرگ را بشنوند، تا از یمن ولایت، جان و دلشان تطهیر شود، تا راه را گم نکنند! دست او را در دست گرفت تا غدیر شود ندای آزادی!
دست پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله وسلم در دست مولود کعبه بود! البته اولین بار هم نبود، بارها علی، وصی او معرفی شده بود، اولین بار در دعوت خویشان بود! بارها و بارها تکرار کرده بود، اما این بار خواست اتمام حجت کند! پس دست در دست او، با صدای بلند گفت: او ست مردم، بعد از من امام! «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»
☘الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ☘
#غدیر_خم
#یاامیرالمومنین
#پویش_غدیری_ام
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
"خانه رویایی و قلم"
✍نرگس سلیمانی
کار ثابت در برنامه روزانه آن روزها، دیدن صورتم در آينه بود، ظاهر شدن جوشها یکی پس از دیگری خبر از ورودم به دنیای جدید نوجوانی میداد.
من مثل همهی نوجوانهایی که در دنیای واقعی آنها را میشناختم یا در دل رمانهای خواهرم آنها را شناخته بودم، همان کتابهایی که مخفیانه از جعبه درشان میآوردم و میخواندم؛ درگیر بحران هویت و دهها بحران دیگر شده بودم!
هرصبح به سختی خودم را از بهترین نقطهی زمین یعنی رختخوابم بلند میکردم و راهی مدرسه میشدم. خستگی باعث شده بود، خواب نشسته در صف برنامه صبحگاهی در مدرسه، برایم حکم خواب در رختخواب گرم خانهمان را داشته باشد؛ اما آن روز شنیدن صحبتهای مدیرمدرسه، خواب را ازچشمانم پراند!
خانم مدیر در مورد اتفاقات حج خونین ۶۶ صحبت میکرد و لحظه لحظه ترس و تعجب من بیشتر میشد. اتفاقات حادثه منای آن سالها و این خاطرهگویی مدیر مدرسه، سبب شده بود، هیچ وقت دلم نخواهد به مکه بروم در دنیای نوجوانیای که هنوز شجاعتم از دل ترس کودکی بیرون نیامده بود، هیچ رویایی از کعبه در ذهنم نسازم.
کنجکاوی درونیام که سرک کشیدن به جعبه کتابهای خواهرم را به همراه داشت مرا برای یافتن هر آنچه که نشانی از نام و یا نام خانوادگیام در آن بود، کنجکاوتر میکرد و همین موضوع، سبب آشنایی من با کتاب" اقای سلیمان میشود، من بخوابم" شد، با سیر عاشقانه کتاب در ذهنم داستان عاشقانه ساختم و وقتی رسیدم به صفحهای که "روحانی از ما میخواهد که به شکرانه سعادتی که نصیبمان شده است سجده شکر بهجا آوریم، همه به سجده میافتیم روحانی میگوید میدانید کجا هستید و بعد صدای هق هق گریه است که شنیده میشود ...چه عظمتی دارد این نقطه چه شکوهی دارد این مکعب مشکی رازآلود ..."
خواندن آن کتاب باعث شد همه خاطرات منفیام از مکه را که شنیده بودم، کنار بزنم و رویای جدیدی را در ذهنم تجسم کنم و بپرورانم.
حالا که به مناسبت عیدقربان یاد آن روزها میافتم، میبینم، قلم چه قدرتی دارد و چه عجیب، ذهنیتها را تغییر میدهد! چه بینشهایی که به واسطه این قلم به وجود نیامده و چه ذهنهایی که با قدرت قلم در مسیر درست خود قرار گرفته است!
تصمیم ماست که باقلممان راهبر باشیم یا اصلا اهل قلم باشیم! و این راهبر بودن قلم و وظیفه سنگین حفظ آن، دعایی شد برای عرفههای باقی زندگیام!
#کعبه
#عید_قربان
#ارزش_قلم
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«مولای همه زمانها»
✍زهرا نجاتی
دخترم میپرسد: چرا امام زمان؟
میگویم: خب ولیعصر هم نام دیگر اوست.
میگوید:خب یعنی چه؟!
میگویم؛یعنی 1184 سال است و در زمان ماهم هست، یعنی زمان و همه چیز در اختیارش هست، یعنی زمان محدودش نمیکند و یک سری یعنیهای دیگر...
اما انگار تلنگر میزند به وجودم، ذهنم به سمت تو میرود!
امام زمان ما! میبینی اوضاع و زمان ما را! میبینی دلهای مارا؟!
من با تمام ناتوانی و ناچیزیام، یقین دارم هیچچیز در هیچ جای جهان، از تو پنهان نمیماند.
اما مولای خوبیها!
جواب بچههایمان را یک جور میدهیم، دلهایمان را چه کنیم؟! گیریم دلهایمان را به همان چند بندعاشقی «ال یس» و «ندبه»، خوش کنیم، به همان بند قشنگ و پرامید که تو آمدهای و ما همه گردتو، نشستهایم...
اما تو بگو بحرانهای این زمانه را چه کنیم؟! امام زمان بگو ما با این زمان چه کنیم که تند و تند میچرخد و گردسپیدی روی موهایمان مینشاند اما روحمان را بزرگ نمیکند اما دستمان را به تو حضرت صاحب الامر نمیرساند!
بگو ما با این زمان چه کنیم که به تو نمیرسد؟! با عقربههای زمان، چه کنیم روی "متی"ها مانده و ما را به آن سوی «متی» ها نمیرساند! مولای زمان ما و همه زمانها، زمان شده زندان ما، زمانی که نمیگذرد تا به صبح ظهورت برسد!
مولای ما، منتظر اجابت بندهای قبل و «نحن نقول الحمدلله رب العالمین» هستیم! تو که مولای زمانها هستی، مارا زودتر به آن زمان برسان!
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#خبر_خوب
💠 دریافت نشان سازمانی کانون فرهنگی تبلیغی مدادالفضلاء در #ویراستی
💐امیدواریم در کنار مخاطبانمان در ایتا و صفحات اجتماعی دیگر، تبلیغ مکتوب را در قالب یادداشت، خاطره و خبر ترویج کنیم.
#نثر_مطبوعاتی را جدی بگیریم.
🔗نشانی نویسندگان حوزوی در ویراستی👇
https://virasty.com/HOWZAVIAN
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
هدایت شده از هم نویسان
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا