eitaa logo
البیان
11.2هزار دنبال‌کننده
815 عکس
183 ویدیو
72 فایل
بازتاب اندیشه های استاد آیت الله عبدالکریم فرحانی 📌 تبیین مکتب فقه الخمینی(ره) 📌 روش تحصیل در مسیر اجتهاد 📌 امتداد حکمت و تمدن نوین اسلامی 📌 اخلاق و معنویت ارتباط با ادمین: @admin_albayan
مشاهده در ایتا
دانلود
البیان
🔉🔉 #بشنوید ❓ آیا لازم است از پایه چهارم تا دهم ؛ چندین دور #علم_اصول را بخوانیم؟ 💢 تکراری بودن
💠 تکراری بودن برخی مباحث در دروس حوزه، ریشه ها و آسیب ها 🔰استاد آیت الله فرحانی: 🔺یک آسیبی در بحث های آموزشی حوزه وجود دارد و آن این است که تکرار در بحث های آموزشی ما زیاد است. 🔺من از بحث خودمان مثال می زنم. ما الان میخواهیم صیغه نهی را شروع کنیم، (صیغه امر هم همینطور است). متاسفانه تقریبا سی چهل درصد مباحث در صیغه نهی را حتی بحث های مقطع خارج آن را در کتب سطح خوانده ایم. اما مجبوریم که در درس خارج، تکرار کنیم. 🔺استاد بزرگوارمان، حضرت آیت الله فاضل (ره) در درس خارجشان (که یک دوره کامل آن هزار و چهار صد - پانصد جلسه است) می فرمودند که "من در بیش از نصف این جلسات مجبورم کفایه را تکرار کنم". نصف این جلسات یعنی هفتصد، هشتصد جلسه تکراری. هفتصد، هشتصد جلسه تکرار برای حوزه ای که در سال تقریبا صد جلسه درسی دارد، معادل هشت سال تحصیلی است. پس تکرار یکی از مشکلات است. 🔺چرا در برنامه آموزشی ما تکرار به وجود می آید؟ ریشه مساله تکرار این است که مثلا وقتی میخواهیم کفایه بخوانیم، اصول بخوانیم، سهم فلسفه را در اصول جدا نمی کنیم. وقتی جدا نمی کنیم، متوجه نمی شویم که این بحث اصولی ما متوقف بر این چهار تا مساله فلسفی است. ما اگر در جای خودش مثلا چهل تا مساله ای را که بحث های اصولی متوقف بر آنهاست، خوب یاد بگیریم کلی از تکرار ها حذف می شود. 🔺مثلا در مبحث نواهی، برای بحث از «لاتفعل» باید زجر حقیقی و زجر اعتباری را بدانیم. در امر، بعث حقیقی و اعتباری را بدانیم. نسبت بعث را با اراده باید بدانیم. نسبت زجر را با اراده باید بدانیم. این چند مبحث، خودش اصولی نیست. اگر من در فلسفه این بعث حقیقی و بعث اعتباری را خوب یاد بگیرم. و زجر حقیقی و اعتباری را خوب یاد بگیریم و موجود را به حقیقی و اعتباری تقسیم کنیم و احکام موجود حقیقی را از احکام موجود اعتباری تفکیک کنیم، بعد که وارد بحث اصول میشوم، دیگر نیاز نیست که آن مباحث را تکرار کنیم. 🔺یا مثلا من الان بخواهم «لاتفعل» بگویم. «لاتفعل» مربوط به بحث معنای حرفی است. فرق معنای حرفی و معنای اسمی چیست؟ اگر در جای خودش من این مطلب را خوب یاد گرفتم که هیئات در مقابل مواد تکلیفشان چیست؟ دیگر لازم نیست وقتی به «افعل» می رسم، این مباحث را تکرار کنم. در مفاهیم هم بحث معنای حرفی، ثمره دارد. در آنجا بحث می شود که آیا می توان معنای حرفی را تقیید زد یا نه؟ قید به ماده می خورد یا به هیئت می خورد؟ هیئت قابل تقییداست یا قابل تقیید نیست؟ 🔺اصل مساله این است که باید بتوانیم حیث فلسفی این مطالب را تبیین کنیم. مثال دیگری از مبحث مفاهیم عرض کنم. همه بحث بر سر این مطلب است که آیا قید علت انحصاری است یا نه؟ تمام نکته آخوند در کفایه بر سر یک جمله است که آیا سنخ علت انحصاری با سنخ علت غیرانحصاری تفاوت دارد یا نه؟ در علیت تاثیری ندارد که علت منحصره باشد یا نباشد، و چون یک سنخ بیشتر نیست، اطلاق گیری امکان ندارد. لذا از همین جا آخوند مفاهیم را خراب کرده است. الان تمام مساله این است که شما بتوانید علیت را تصویر کنید. فرق علت انحصاری و علت غیر انحصاری را ببینید. 🔺عناصری در استنباط حکم خدا وجود دارد که به این عناصر، عناصر مشترکه گفته می شود که همان علم اصول است. دلیل حجیم شدن این علم اصول این است که سهم آن قواعد فلسفی موثر در علم اصول را در جای خودش رسیدگی نمی کنیم. 🔺اگر کسی این قواعد فلسفی موثر در علم اصول را در جای خودش یاد گرفت و بر آنها مسلط شد، وقتی وارد علم اصول می شود، دیگر لازم نیست که آنها را تکرار کند. تکرار کردنی که هم خودش مضر است و هم طلبه متوجه نمیشود به کجا رسید، چون اختیار مبنا نکرده است. 📌 درس خارج ۹۸/۶/۲۴ @albayann
البیان
🎧 #بشنوید 💠 شب جمعه و رحمت الهی يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ
💠 رحمت رحمانی و رحمت رحیمی 🔰 آیت الله فرحانی 🔻 است . در این شب می خوانید : ” يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ ” خدا را اینگونه خطاب می کنید که «دو دست را به عطا باز کرده است». 🔻 در آیه ۲۸ سوره حدید (سوره حدید از سوره های و قرآن است. خیلی ها مقیدند هر شب سوره حدید بخوانند) نیز می خوانیم : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِن رَّحْمَتِهِ وَيَجْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ. 🔻 حضرت امام و علامه طباطبایی خیلی زیبا تفسیر کردند.اینگونه معنی کردند که «باسط الیدین بالعطیه» (ای خدائی که دو دستت بر عطا باز است) یک رحمت و یک رحمت دارد . یعنی از دو نوع رحمتش به شما میدهد. 🔹از نظر قرآن در شبهای توحید، خدا اینطور عمل می کند. دستش را باز می کند. میدهد. کفلین رحمت میدهد. در آیه ۲۸ سوره حدید نیز همین را می فرماید:” وَيَجْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ ” کسانی زنده اند که ایمان به خدا و ایمان به رسول بیاورد . در تقوا اتصال به رسول الهی پیدا کند. رحمت نازل می شود. اتصال درست میشود. قرآن میگوید خداوند متعال برای این کار انبیا را فرستاده است که انسان به دو خصلت رحمت الهی وصل شود. 🔻« باسط الیدین بالعطیه» یعنی عطای الهی آن هم با دو دست خدا ! دعای شب جمعه کنایه ای از این رحمت است که اگر محقق شود اثر میکند. از نظر قرآن کسانی زنده هستند که این اتصالات را دارند. اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ. اینها از عطایا که رحمت است و یدین بالعطیه است، خوب استفاده می کنند. 🔹 برادران! خواهران! به همین دلیل شب های جمعه شب های خاصی است. حال اگر شما دقت کنید ، متوجه می شوید که چرا می گویند شب جمعه درِ خانه بروید. رحمت الهی کانال میخواهد. 🔹 شب های جمعه شب های هدیه دادن خداست. شبهای توحید است. انسان باید با دعاهای شبهای جمعه انس بگیرد. آدم با تانی و تامل بخواند.میگویند دعای شب عرفه را شب جمعه بخوان. عجب دعایی است! اللهم یا شاهد کل نجوا… 🔻 یک عده در این مسیری که قرآن تصویر کرده ، قرار گرفته اند. قرآن می گوید اینها استجیبو لله و للرسول هستند. اجابت کردند؛ حرکت کردند؛ این قانون الهی است. کسانی هم که در این مسیر قرار نگرفته اند مرده اند. بخورند ،بخوابند، صد تا نوه و نتیجه هم داشته باشند مرده اند. @albayann
هدایت شده از البیان
💠 رحمت رحمانی و رحمت رحیمی 🔰 آیت الله فرحانی 🔻 است . در این شب می خوانید : ” يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ ” خدا را اینگونه خطاب می کنید که «دو دست را به عطا باز کرده است». 🔻 در آیه ۲۸ سوره حدید (سوره حدید از سوره های و قرآن است. خیلی ها مقیدند هر شب سوره حدید بخوانند) نیز می خوانیم : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِن رَّحْمَتِهِ وَيَجْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ. 🔻 حضرت امام و علامه طباطبایی خیلی زیبا تفسیر کردند.اینگونه معنی کردند که «باسط الیدین بالعطیه» (ای خدائی که دو دستت بر عطا باز است) یک رحمت و یک رحمت دارد . یعنی از دو نوع رحمتش به شما میدهد. 🔹از نظر قرآن در شبهای توحید، خدا اینطور عمل می کند. دستش را باز می کند. میدهد. کفلین رحمت میدهد. در آیه ۲۸ سوره حدید نیز همین را می فرماید:” وَيَجْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ ” کسانی زنده اند که ایمان به خدا و ایمان به رسول بیاورد . در تقوا اتصال به رسول الهی پیدا کند. رحمت نازل می شود. اتصال درست میشود. قرآن میگوید خداوند متعال برای این کار انبیا را فرستاده است که انسان به دو خصلت رحمت الهی وصل شود. 🔻« باسط الیدین بالعطیه» یعنی عطای الهی آن هم با دو دست خدا ! دعای شب جمعه کنایه ای از این رحمت است که اگر محقق شود اثر میکند. از نظر قرآن کسانی زنده هستند که این اتصالات را دارند. اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ. اینها از عطایا که رحمت است و یدین بالعطیه است، خوب استفاده می کنند. 🔹 برادران! خواهران! به همین دلیل شب های جمعه شب های خاصی است. حال اگر شما دقت کنید ، متوجه می شوید که چرا می گویند شب جمعه درِ خانه بروید. رحمت الهی کانال میخواهد. 🔹 شب های جمعه شب های هدیه دادن خداست. شبهای توحید است. انسان باید با دعاهای شبهای جمعه انس بگیرد. آدم با تانی و تامل بخواند.میگویند دعای شب عرفه را شب جمعه بخوان. عجب دعایی است! اللهم یا شاهد کل نجوا… 🔻 یک عده در این مسیری که قرآن تصویر کرده ، قرار گرفته اند. قرآن می گوید اینها استجیبو لله و للرسول هستند. اجابت کردند؛ حرکت کردند؛ این قانون الهی است. کسانی هم که در این مسیر قرار نگرفته اند مرده اند. بخورند ،بخوابند، صد تا نوه و نتیجه هم داشته باشند مرده اند. @albayann
البیان
🎙 #بشنوید 🏴 السَلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِاللّهِ یا جَعفَرَبنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الصّادِق یَابنَ ر
🏴به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام 🏷در شکل گیری تمدن شیعی دو انقلاب بزرگ نقش بسیار مهمی داشتند. 🔰استاد آیت الله فرحانی: 1️⃣انقلاب سیاسی سیدالشهدا علیه السلام با نرمش قهرمانانه امام حسن علیه السلام و در نتیجه انقلاب عاشورا با نگاه تبیینی امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها این انقلاب را بارور کردند و به ثمر رساندند 2️⃣انقلاب علمی صادقین علیهما السلام در شرایط خطیر هجوم فرهنگی . محتوایی و کثرت سوالات علمی بواسطه فتوحات و ارتباط علمی فرهنگی بوجود آمد . 📌با توجه به دوران سخت قبل از امام باقر علیه السلام که کار علمی و آکادمیک اجتهادی اسلامی وجود نداشت امام صادق علیه السلام این انقلاب را بنیان گذاری کردند و به ثمر نشست. ➖این انقلاب ارزشمند علمی فرهنگی پژوهشی نتیجه اثر یک بنیه علمی و هاضمه قوی علمی در جهان اسلام بود. ▪️حرکت امام صادق برای تثبیت انقلاب اسلامی و خدمات علمی ایشان منحصر به علمای شیعه نبود بلکه علمای اربعه اهل سنت چه مستقیم و چه غیر مستقیم شاگردان این مکتب علمی هستند. 🖇بسیاری از مستشرقین در اعجاب و ناباوری اند که چگونه اندیشه نورانی اسلام توانست حلقه وصل انتقال علوم گذشته به اروپای امروز باشد. ➖این بزرگی و عظمت علمی امام صادق علیه السلام مورد اقرار و اعتراف فقها مفسرین و متکلمین و همه دانشمندان اسلامی است. علیه السلام @albayann
البیان
🔉 #بشنوید ⁉️آیا #عدم_مضاف حظی از #وجود دارد؟ 🔰استاد آیت الله فرحانی 🎙 درس خارج اصول ۹۵/۸/۸ #آ
⁉️آیا عدم مضاف حظی از وجود دارد؟ 🔰 استاد آیت الله فرحانی 📌📌📌📌📌📌 🔸اگر کسی خوب فهمید که سلب تحصیلی قید ندارد، متوجه می شود که عدم حکمی ندارد و حکمی نمی پذیرد. و اگر اینگونه فهمید، فتوا نمی دهد به تقارن عدم با چیزی؛ تقدم عدم بر چیزی؛ تأخر عدم از چیزی؛ ممانعت عدم از چیزی؛ ابدا از این حرف ها نمی زند. به قول علامۀ طباطبایی در نهایه در ذیل بحث اعادۀ معدوم، اینگونه نیست که عدم یک شیئیتی دارد و خارج را پر کرده باشد و وجود می آید و این عدم را رد می کند و جای آن می نشیند. فلاسفۀ اسلامی ـ نه متکلمین- این را خوب می فهمیدند. 🔸فلاسفه ای که مسئله عدم و سلب تحصیلی را به درستی فهمیده اند، بر دو قسم هستند. بعضی از آنها اصالة الوجود را خوب می فهمند و "عدم مضاف له حظ من الوجود" را هم قبول ندارند. و بعض دیگر از آنها اصالة الوجود را خوب نفهمیدند و می گویند عدم مضاف له حظ من الوجود. در اینصورت بین عدم مضاف و آن امر وجودی، تقابلی از جنس ضدان لا ثالث لهما درست می شود. 🔸لذا در واقع اگر بخواهیم از جهت عقلی شماره گذاری کنیم - بدون این که من بخواهم وارد مبانی بشوم- این سه مرحله را باید یاد بگیریم: 1- تعقل صحیح سلب تحصیلی و تفکیک آن از ایجاب عدولی 2- فهم صحیح اصالت وجود 3- اینکه عدم مضاف حظی از وجود ندارد. 🔸مرحله اول را همۀ فلاسفۀ ما می گویند. مشاء می گوید. اشراق می گوید. صدرا در حکمت متعالیه هم می گوید. علامۀ طباطبایی هم می گوید. خدا بیامرزد آقای مطهری را! وقتی می خواست فلسفۀ هگل نقد کند، همین یک جمله را می گفت. می گفت فهم بوعلی از اصالة الوجود کامل نبود اما بوعلی نمی گفت که اجتماع نقیضین داریم. شیخ اشراق اصالة الماهیتی بود، ولی نمی گفت اجتماع نقیضین داریم. چون می فهمیدند که سلب تحصیلی یعنی چه؟ 🔸اما در مورد اینکه آیا عدم مضاف حظی از وجود دارد یا ندارد؟ مکاتب فلسفی با هم فرق می کنند. اصالة الوجودی هایی مثل علامۀ طباطبایی و حضرت امام می گویند: «عدم مضاف له حظ من الوجود» غلط است. 🔸سوالی که وجود دارد این است که با فرض اینکه بگوییم که عدم مضاف حظی از وجود ندارد، حرکت (وجود سیال) را چگونه توضیح می دهیم؟ علامۀ طباطبایی رضوان الله تعالی علیه همۀ حرفش با فلسفۀ غرب در این بود. می گفت غربی ها اگر وجود سیال را خوب بفهمند، دیگر نمی گویند حرکت جمع وجود و عدم است. حرکت وجود سیال است و ذهن می تواند بخاطر تزلزلی که در وجود سیال هست، از آن مفهوم عدم را انتزاع کند. این موجودی که ممتد است، سیال است. وجود سیال، وجود است. وجود ثابت هم وجود است. از طرف دیگر، وجود ثابت، می تواند بی ماهیت باشد. در مراتب اعلی، وجود سیال هم می تواند بی ماهیت باشد. - خداوند را کار ندارم. اصلا برای وجود خداوند از این حرف ها نمی شود زد- اگر کسی خوب این وجود ثابت و سیال را بفهمد، دیگر نمی گوید وجود سیال، جمع وجود و عدم است. نکته ای که وجود دارد این است که وجود ثابت جمع است و وجود سیال پخش است. 🔸با این نگاه دیگر نمی توانم قائل به عدم مضاف بشوم. عدم مضاف یعنی چه؟ آیا یعنی چیزی غیر از وجود اضافۀ به وجود بشود؟ ندارم. اینکه یک شیئیتی به عدم بدهم و بر وجود حملش کنم؟ ندارم. چنین چیزی نمی شود. این خیلی گوهر بزرگی است. در فلسفۀ اسلامی بزرگانی مثل امام و علامۀ طباطبایی به این مساله ملتزم اند. متأسفانه بعضی از تلامذۀ علامه از استادشان فاصله گرفته اند و این مطلب را خراب کرده اند. 🔸متاسفانه هم محقق خویی و هم استاد ایشان محقق نائینی و هم شهید صدر به دلیل ضعف نظام فلسفی ایشان، در همین شبهۀ غربی ها گیرافتاده اند. ایشان معنای صحیح سلب تحصیلی را متوجه نشده اند و لذا خطا می کنند. فرق هم نمی کند خطا را چه کسی بکند. شهید صدر هم همین خطا را کرده است. البته شهید صدر در «فلسفتنا» این کار را نکرده است. چون «فلسفتنا»ی ایشان توضیح اصول فلسفه علامه طباطبایی است. ولی در علم اصول من حیث لا یشعر با سیر آقایان وارد شده است و چون ذهن شریفش در بحث مبانی منطقی استقراء به سمت فلسفۀ غرب رفته، در بحث های اصولی اش اثر خودش را گذاشته است. از طرف دیگر بعضی از بزرگان هم، حرف امام را نفهمیده اند و مستقیم یا غیر مستقیم به ایشان اشکال می کنند. 📌 درس خارج اصول ۹۵/۸/۸ 📌📌📌📌📌📌 📝 بخشی از عبارت امام در مناهج و ما یقال من أنّ للأعدام المضافة حظّا من الوجود، كلام لا يعوّل عليه، فإنّ حيثيّة العدم لا يمكن أن تكون ذات حظّ من الوجود، بل الإضافات الواقعة بينها و بين غيرها إنّما هي في الذهن، و في وعائه تكون الأعدام المطلقة- أيضا- موجودة بالحمل الشائع و إن كانت أعداما بالحمل الأوّليّ، فلا حقيقة للعدم- أيّ عدم كان- حتّى يتّصف بوصف وجوديّ أو اعتباريّ أو عدميّ، فالعدم لا يثبت له العدم أيضا. (ج۲ ص۱۱) @albayann
جایگاه علمی امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره).mp3
681.2K
🔹جایگاه علمی امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) در مباحث شناسی ولایی 🔰استاد آیت الله فرحانی 📚جلسه اول از مجموعه جلسات انسان شناسی ولایی @albayann 📌 را بخوانید👇👇
البیان
🔹جایگاه علمی امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) در مباحث #انسان شناسی ولایی 🔰استاد آیت الله فرحا
💠جایگاه علمی امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) در مباحث انسان شناسی ولایی 🔰استاد آیت الله فرحانی 🔺عظمت علامه طباطبائی در تفسیر المیزان و در کتاب های ارزشمندشان در تفسیر و حکمت بروز کرده است اما امام رحمه الله علیه در این جهت یک مظلومیتی دارد. چون که امام انقلاب را رهبری و مدیریت کرد، شخصیتشان بیشتر اجرائی تلقی می شود نه علمی و آن میراث بسیار عجیب علمی حضرت امام مهجور و محجوب مانده است. 🔺امام یک کتاب بسیار خوب و ارزشمندی دارد (که البته سفارش نمیکنم که دوستان این کتاب را بخوانند. چون این کتاب کتابی است که استاد میخواهد.) به نام مصباح الهدایه الی الخلافه والولایه که امام رضوان الله تعالی علیه خلاصه مطالب این کتاب را در یک کتاب دیگر به نام سرالصلاه بیان کرده است. کتاب سر الصلاه و مصباح الهدایه تقریبا دو سکوی یک مطلب هستند. چون از نظر امام، صلاه، معراج مومن است و معراج مراتب انسان را نشان میدهد و امام در مصباح الهدایه الی الخلافه والولایه مراتب انسان را هم خیلی زیبا تبیین کرده است. 🔺حضرت امام در باب نماز دو کتاب دارد. کتابی دارد به نام آداب الصلاه که برای متوسطین نوشته اند و کتاب دیگری به نام سرالصلاه. مرحوم آقای فهری در مقدمه کتاب سر الصلاه می نویسد که امام فرمودند: من این کتاب را برای اخص الخواص نوشتم نه حتی برای خواص. امام در کتاب سرالصلاه مراتب انسان در قرآن و روایات را خیلی زیبا تبیین کرده است. 🔺حضرت علامه طباطبائی یک رساله به نام الولایه دارند و سه رساله دیگر به نام انسان قبل الدنیا، فی الدنیا و بعد الدنیا. ایشان در این رساله ها به طور خیلی خلاصه، دیدگاهشان را در مورد انسان و مراتب آن گفته است و بعد همین ها را در تفسیر المیزان ،به صورت تفسیر قرآن به قرآن در آورده است و به ما تحویل داده است. 🔺الان وقت آن است که ما تفکرات مان را و تفکرات جامعه علمی را به سمت انسان شناسی با مبانی این دو فقیه مفسر و فیلسوف بزرگوار آشنا کنیم. اگر این انسان شناسی را یادبگیریم، بسیاری از مشکلات مسائل انسان شناسی حل خواهد شد. 📚جلسه اول از مجموعه جلسات انسان شناسی ولایی @albayann
البیان
🔊 #بشنوید 💠 #امام_زمان از دیدگاه جهان و عالم تشیع 🔰استاد آیت الله فرحانی @albayann
🔰استاد آیت الله فرحانی: 🔹 مسئله مهدویت یک عنصرش ، اسلامی نه، بلکه جهانی است ولی یک عنصرش شیعی است . آن عنصری که جهانی است و باید در بحث مهدویت پژوهی باید مورد پژوهش قرار بگیرد این که بالاخره یک مصلحی می آید این برای اسلام نیست این برای شیعه نیست، این برای یهود و نصاری نیست برای همه ملت ها است. 🔸 امید به اصلاح و حرکت در جهت تحقق یک اصلاح جهانی بر محور تقوا و عدالت ، یک عنصر جهانی مهدویت است برای ما نیست، مسیحی ها، یهودی ها هم دارند، و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها العبادی الصالحون، ان فی هذا لبلاغا لقوم عابدین، این مال همه است. 📌اما یک عنصرش برای شیعه است این عنصر را ما شیعه ها داریم و هیچ کس ندارد. عنصر شیعی اش، غیبت است یعنی ما می گوییم آن مصلح ما زنده و حاضر و غائب است . یعنی ما میزبان زنده حیی داریم به نام امام عصر ، انسان کامل. این را فقط شیعه دارد فقط شیعه می گوید آن مصلح الان زنده است ولی غائب است. 👈 فقط شیعه است که ولایت مطلقه فقیه را امتداد یک چنین اندیشه ای تحلیل می کند . @albayann
البیان
🔉 #بشنوید 💠 نقد امام خمینی (ره) به مسلک مقدمیت در #مسئله_ضد بر اساس دقت در معنای #عدم و #سلب_تحصیل
💠 نقد امام خمینی (ره) به مسلک مقدمیت در بر اساس دقت در معنای و 🔰استاد آیت الله فرحانی ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 🔺بحث ما در مسألۀ ضد و در مسألۀ مسلک مقدمیت بود. آخوند خراسانی در مسلک مقدمیت برای اثبات حرمت ضد، عبارتی دارند که از این عبارت سه حد وسط به دست می آید. حضرت امام (ره) دیدگاه آخوند را در هر سه حدوسط مورد نقد قرار می دهند. 🔺کسانی که در مسلک مقدمیت عدم یک ضد را مقدمۀ وجود ضد دیگر می دانند، یا عدم یک ضد را مقارن با وجود ضد دیگر می دانند، یا بین عدم یک ضد و وجود یک ضد تمانع قائل اند، خلاصۀ فرمایششان به این برمی گردد که به عنوان مثال بیاض و سواد، ضد یکدیگرند. بر اساس این نگاه عدم سواد مقدمۀ تحقق بیاض است و عدم بیاض مقدمۀ تحقق سواد است. یا اینکه بین عدم سواد و بیاض مقارنت وجودی در کار است. یا بین عدم سواد و بیاض معاندت وجودی در کار است. امام (ره) می فرمایند که تمام فرمایشات آخوند و محقق قوچانی، حول این محور می چرخد که رابطه ای بین عدم یک ضد و وجود ضد دیگر وجود داشته باشد. آن رابطه یا مقدمه وجودی بودن یا مقارنت و یا معاندت است. 🔺امام می فرماید که مشکل اصلی این دیدگاه، این است که را نفهمیده است. اگر یک اصولی ای، معنای درست سلب تحصیلی را بفهمد، اینگونه حرف نمی زند. امام می فرماید که سلب تحصیلی در واقع نقیض آن امر وجودی است. مثلا سلب تحصیلی سواد، نقیض سواد (عدم سواد) است. عدم سواد را باید با دقت تصویر کنیم. یک بار مراد از عدم سواد این است که سلب قید نمی پذیرد ولو اینکه مسلوب (سواد)، مقید است. یک بار مراد از عدم سواد این است که سلب، مقید است. اگر به زعم این که در نقیضین اجتماع رتبه شرط است و وقتی که سواد در این رتبه است، عدم سواد هم باید در این رتبه باشد. یا به این گمان که «درتناقض هشت وحدت شرط دان»‌ و اگر قیدی در امر وجودی باشد، باید در امر عدمی هم این قید باشد، اگر به این زعم بگوییم که سلب مقید است و السلب المقید را نقیض آن امر وجودی قراردهیم، در واقع بین یک امر وجودی با یک امر وجودی دیگر، تقابل درست کرده ایم. چونکه السلب المقید (سلبی که مقید است) عدم مضاف است و عدم المضاف له حظ من الوجود و یک امر وجودی است و وقتی که در مقابل امر وجودی دیگر قرار می گیرد، بین آن دو تقابل ایجاد می شود. 🔺تصویر صحیح سلب تحصیلی این است که امر وجودی (سواد) مقید است اما عدم سواد و سلب سواد، هیچ قیدی ندارد و فقط مسلوب است که مقید است. لذا بزرگانی مثل امام و علامه طباطبایی که معنای سلب تحصیلی را با دقت فلسفی تبیین می کنند و معنایش را می فهمند، می گویند که در سلب تحصیلی امر وجودی نمی تواند باشد. بله! ذهن می تواند اشتباه کند و سلب مقید را با السلب المقید خلط کند، بعد فکر کند سلب، مقید شده است. 🔺حرف اصلی امام این است. ایشان می فرماید که اگر کسی این را خوب بفهمد، آن موقع دیگر نمی تواند بگوید عدم سواد در رتبۀ بیاض است. نمی شود. چون بیاض امر وجودی است ولی عدم سواد حکمی نمی پذیرد. همچنین نمی تواند بگوید عدم سواد مقدمۀ تحقق بیاض است. کما اینکه نمی تواند بگوید عدم سواد مقارن با تحقق بیاض است. همچنین در معاندت هم همین مسئله مطرح است. می گوییم سواد با عدم سواد معاند است. اما این صحیح نیست چون عدم شیئیتی ندارد که بخواهد معاند با چیزی باشد. 🔺خدا مقام معظم رهبری را حفظ کند. ایشان می فرماید که نگذارید فلسفه از حوزه بیرون برود (۸۲/۱۰/۲۹). اگر فلسفه از حوزه رفت، کار حوزه خراب می شود. بدون فلسفه نمی توانیم عدم امکان اجتماع سلب تحصیلی با چیزی را به درستی تعقل کنیم. عدم اجتماع عدم را با چیزی؛ عدم مقارنت عدم را با چیزی؛ عدم معاندت عدم را با چیزی؛ عدم تقدم عدم را بر چیزی؛ عدم تأخر عدم را از چیزی نمی توان به درستی تعقل کرد؛ بدون فلسفه نمی توانیم این ها را بفهمیم. 🔺همچنین اگر شما به معنای درست فلسفی، سلب تحصیلی را تعقل کنید، دیگر نمی توانید بگویید اجتماع نقیضین جایز است. غربی ها مشکلشان این است. به قول آقای مطهری وقتی غربی ها میگویند که اجتماع نقیضین جایز است. آدم خنده اش می گیرد. چون نقیض اصلا شیئتی ندارد که با چیزی اجتماع کند. شهید مطهری بر سر درس اصول استادش حضرت امام (ره) این را خوب یاد گرفته بود که سلب تحصیلی نمی تواند حظی از وجود داشته باشد. از این جهت هم فرقی بین مکاتب فلسفی نیست. نه اصالة الماهیتی؛ نه اصالة الوجود متوسط؛ نه اصالة الوجود اعلی؛ هیچکدام نمی گویند که اجتماع نقیضین دارم. 🔺این حرفی که در مسلک مقدمیت زده می شود، عین حرف هگل است. هگل می گفت که عدم دیوار همان وجود ضد است و اجتماع نقیضین محقق می شود. خدا بیامرزد آقای مطهری را که می گفت تمام دقت طلبه ها مربوط به علم اصول است. @albayann
البیان
🎞 #ببینید 💠ضرورت توجه به گذر عمر و نزدیک شدن اجل 🔰مقام معظم رهبری #درس_اخلاق @albayann
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم الحمدلله رب العالمین 🖊فِی الکَافِی عَنِ الصّادِقِ عَلَیهِ‌السّلام(۱): «إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ» إلَی قوله «تَعْمَلُونَ» حضرت، آیه‌ی مبارکه‌ی سوره‌ی جمعه را تلاوت کردند که «قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ»(۲) و در ذیل آیه می‌فرمایند که: ➖قال یُعَدُّ السِّنِین زندگی انسان اول به سال شمرده می‌شود؛ [می‌گویند] آقا! [فلانی] چند سالش است؟ چهل سال، پنجاه سال، هفتاد سال. سال‌ها شمرده می‌شود. ➖ثم یُعَدُّ الشُّهُور بعد انسان به مرحله‌ای از بیماری یا فرتوتی می‌رسد که ماه‌ها را می‌شمرند؛ دیگر بحث سال نیست؛ بحث ماه است. گاهی پزشک به کسی می‌گوید که آقا! شما شش ماه دیگر زنده هستید، چهار ماه دیگر زنده هستید. ماه‌ها را می‌شمرند. ➖ثُمَّ یُعَدُّ الأیّام بعد به مرحله‌ای می‌رسد انسان که دیگر ماه هم مطرح نیست؛ بحث این نیست که به ماه بعد برسد؛ بحث سر روز است. ده روز مانده، پنج روز مانده، پانزده روز مانده، این‌جوری محاسبه می‌کنند. ➖ثُمَّ یُعَدُّ السّاعَات بعد حال انسان به جایی می‌رسد که دیگر روز هم معنی ندارد؛ در شرف رفتن است؛ ساعت‌ها را می‌شمرند. پنج ساعت مانده، سه ساعت مانده، این‌جوری گذر زمان زندگی انسان را حساب می‌کنند. ➖ثُمَّ یُعَدُّ النَّفَس بعد نفس‌ها شماره می‌شود. این در حالی است که انسان در آن نفس‌های آخر است، انسان می‌فهمد و می‌بیند که این نفس‌ها دیگر دارد شمرده می‌شود و از کسی هم در آن دور و بر کاری ساخته نیست. 👈🏻این را باید به‌عنوان تذکر همه‌ی ما به یاد داشته باشیم. 📚۱) الشافی، صفحه‌ی ۸۷۶ 📚۲) سوره‌ی مبارکه‌ی جمعه، آیه‌ی ۸ @albayann
البیان
🎙#بشنوید 🔰استاد آیت الله فرحانی 💠تفسیر قله کار است. 📌چگونگی استفاده از فقه اکبر و اوسط واصغر در
🔰استاد آیت الله فرحانی 🔹تفسیر آخر کار است یعنی یک منظومه ای در اختیار باشد که آیه را بفهمم و درست معنا کنم. 🔸 برای اینکه ما این مطلب را ثابت کنیم یعنی ثابت کنیم که امام(ره) در بحث های تفسیری خودش همین مسیر را رفته مسیر امام این است که یک فقه اکبری داشته بعد از این فقه اکبر یک فقه اوسطی بوجود آمده از این فقه اکبر و اوسط توانسته آیه را معنا کند 📌یعنی اگر کسی فقه اکبرش گیر کند یک بخشی از آیه را از دست می دهد اگر فقه اکبر داشته باشد فقه اوسط نداشته باشد باز یک بخشی از آیه را از دست می دهد ➖هیچ چاره ای هم نداریم برای اینکه نشان بدهیم این مسئله منظومه ای است و این منظومه را باید یاد بگیریم مسلط شویم و از آن برای فهم آیات قرآن استفاده کنیم 👈به این جهت این بحث را فقه الخمینی می نامیم. 🔹فقه اصغر که می گوییم فقط رساله عملیه نیست فهم کتاب خدا فهم متن حالا آیه هست در عقاید در اخلاق در مسائل معنوی و معرفتی یا در مسائل مربوط به فروع عملیه که بسیار شریف و مقدس است تفسیر باشد کلام باشد فقه بمعنی الاخص باشد که ما با آن داریم در اصول کار می کنیم همه همینطور هست. @albayann
البیان
🎙#بشنوید 🔰استاد آیت الله فرحانی 🔹سیر علمی فلسفه باید رعایت شود. 🔸تا زیر ساخت سیر علمی فلسفه درست
📗بسط و امتداد فلسفه| آیت الله فرحانی: 🔹رهبر انقلاب می فرمایند ما به رنسانس فلسفی یا واژگون کردن اساس فلسفه مان احتیاج نداریم آن چه ما نیاز داریم این است که خوب فلسفه را بفهمیم و بعد از آن امتدادش بدهیم. 🖇لازمه امتداد و بسط فلسفه اسلامی، فهم عمیق و قوی از آن است باید فلسفه بوعلی و صدرا فهمیده شود و بعد امتداد صورت پذیرد. 🔸آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که هم برای فلسفه بوعلی سینا می توان مباحث امتدادی را داشت که در این زمنیه (ایت الله مصباح رضون الله علیه) این کار را انجام داده اند و هم برای فلسفه صدرا می شود این اقدام را کرد که در این زمینه ایت الله جوادی خواسته اند این امتداد را سیستم صدرایی داشته باشند. اگر قرار باشد امتدادی در سیستم صدرایی صورت بگیرد باید در آن نظام اسمائی و بسیط الحقیقة و صرف الحقیقة آورده شود و اسماء را با بساطت یا صرافت تبیین کرد و بعد وارد بحث و امتداد آن شد. 📌فلسفه اسلامی دژ است مبنای فهم است و بعد هم باید نقصان آن که همان امتداد پیدا نکردنش هست برطرف شود و قرار نیست رنسانسی اتفاق بیفتد آن چه لازم است نظام اسماء درست شود و امتداد پیدا کند و مشخص شود توحیدی عینی و توحید عملی و توحید اسمائی امتدادش چیست و بُعد آن در فرد و جامعه چه با فرض ترکیب حقیقیت و چه با فرض ترکیب اعتباری چگونه است و چه معنایی دارد. 🔰اگر به این نگاه، مبحث صیرورت که یک شدن، شدن دائمی، تحول دائمی است اضافه شود؛ وقتی در جامعه با فرض ترکیب حقیقی این صیرورت بخواهد شکل بگیرد الزاماتی را به دنبال خواهد داشت و سبک زندگی ولایی بر اساس این صیرورت به دست خواهد آمد. 📎لذا اگر اندیشه و نگاه انسان یک نگاه صیرورتی امتدادی باشد همه اش می شود امید زیرا شدن و تحول است واین صیرورت هم به عقب نمی رود لذا رهبر انقلاب می فرمایند این نسل قوی تر از نسل اول انقلاب است کما اینکه این شبهات قوی تر از شبهات دوره اول انقلاب هستند. @albayann
البیان
🎙#بشنوید 🔰استاد آیت الله فرحانی: 🔹راه کار برای نگاه تعمیقی و بررسی الزامات در زمنیه هوش مصنوعی.
✍استاد آیت الله فرحانی: 🔹رهبر انقلاب در زمینه هوش مصنوعی می فرمایند: پیشنهاد می کنم یکی از مسائلی که مورد تکیه و توجه و تعمیق واقع می شود هوش مصنوعی باشد.. 📌به نظر می رسد برای اینکه یک نگاه عمیق به موضوع هوش مصنوعی داشته باشیم و الزامات و باید و نبایدهای آن را مورد بررسی قرار دهیم نیاز به هوش مصنوعی حکمت بنیان داشته باشیم و از جهت مبانی انسانی شناسی صدرایی به آن بپردازیم 🔸از جمله نکات مهم که باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد بحث از ادارکات و اقسام آن است اینکه ادراکات چهارم قسم(حسی، خیالی، وهمی، عقلی) هستند یا سه قسم!؟ 📌هم چنین با تحلیل این ادرکات در انسان و بررسی صحیح آن می توان به تفاوت انسان و حیوان و ماشین که یک مصداق آن هوش مصنوعی هست رسید. این مسئله در زیرساخت مباحث شناخت تاثیر بسزایی دارد و آثار قابل توجه و مهمی در موضوع هوش مصنوعی خواهد داشت. ❓اینکه ایا حیوان و ماشین می توانند فکر کنند و به استنتاج یا انتزاع برسند یا اینکه این امر مختص بر انسان است. اگر مختص انسان باشد پس هوش مصنوعی چه می کند آیا چیزی غیر از جمع بندی داده ها خواهد بود. 📗شهید مطهری در کتاب شرح مختصر منظومه به زیبایی در مورد این که انسان چیست سخن گفته اند اینکه نگویید انسان حیوان ناطق است بلکه انسان حیوان فیلسوف است اوست که فقط مقولات ثانی منطقی و فلسفی را به دست می آورد و با آن تفکر و استنتاج می کند و هیچ چیز دیگری این خصوصیت را دارا نیست. @albayann
البیان
🎙#بشنوید 🔰استاد آیت الله فرحانی: 🔹انسان شناسی در اندیشه شهید مطهری؛ انسان حیوان ناطق یا حیوان فیل
✍استاد آیت الله فرحانی: 🔹ماشین که قطعا علم حضوری ندارد گزاره وجدانی ندارد کارش بررسی داده هاست ابزاری در اختیار انسان است استنتاج ومقول ثانی فلسفی ندارد حتی اگر قائل شدیم که ادراک کلی درست می کند ولی ادراک فلسفی درست نمی کند. باید تحلیل مقول ثانی منطقی و فلسفی و تاثر آن در استنتاج را بگوییم. 🖇ولی لازم داریم این مبنای کار قرار بگیرد و در علوم شناختی مبانی این علوم شناختی را تحلیل کنیم و اگر تحلیل نکنیم ممکن دچار یک نوع وادادگی و تشخیص غلط و خطا بشویم 🔸مقول ثانی فلسفی اخص از بقیه است... اگر این مبنا که نیاز به توضیح و اثبات دارد و اثبات شده است آن وقت این مبنا در خیلی جاها تاثیر خودش را می گذارد لذا علامه در نهایه برای ادراکات اعتباری سه مثال می زنند هم از مقولات اولی و هم ثانی منطقی و هم فلسفی اگر این درست در بیاید آن وقت ممکن است برای ماشین تا حد ادراک ریاضی قائل بشوید حالا ماشین در هر حدی از پیشرفت قرار بگیرد به عنوان یک ابزار مبنایی دارید 📌 ممکن است بگویید تعمیم را در حد معقول اولی یعنی کم یعنی ریاضیات یعنی مقوله کیف... اما نه در حد مقولات ثانی منطقی و فلسفی و لذا استدلال فلسفی ندارید. 🌀به نظر ما در مسئله هوش مصنوعی یکی از بحثهایی که پرونده آن را باز کردیم و قابل بررسی و تحقیق و مطالعه و نتیجه گیری است این بحث ارزشمندی است که در انسان شناسی صدرایی و مبانی حکمت متعالیه داریم پس ادراک وهمی را برای حیوان منکر هستیم و مقول ثانی منطقی و فلسفی را برای حیوان منکر هستیم برای ماشین هم منکر هستیم حداکثر ادراک برای حیوان ادراک حسیات است یا مقولات اولی در حد تعمیم حسیات البته برای حیوان باید بحث غریزه هم رسیدگی بشود سازمان غریزه مثل مورچه و زنبورها.. 📎ولی برای ماشین قطعا وجدانیات را ندارید تا بخواهید وهمیات را تعقل کنید چون حضوری وجود ندارد علم حضوری ملاکش تجرد است برای ماشین شما قطعا مقول ثانی منطقی و فلسفی ندارید بله شما باید مبانی هوش مصنوعی را و ماشین به شکل اعمش را باید در علوم انسانی قوی حوزی رسیدگی کنید. @albayann
البیان
🎞#ببینید 🌱به مناسبت ولادت با سعادت امام موسی بن جعفر علیه السلام🌱 🔰امام خامنه ای: 💠توصیه امام کاظ
✍🏻امام خامنه ای: 💠توصیه امام کاظم علیه‌السلام به تلاش تام و تمام(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۹۷/۰۷/۱۵) 📌علَیکَ‌ بِالجِد این روایت از حضرت موسی‌بن‌جعفر است و سندش، سند بسیار معتبری است و صحیح است که توصیه میفرمایند به «جدّیّت»؛ جدّیّت یعنی تلاشِ تام و تمام؛ [یعنی] هر چه میتوانید تلاش کنید. 🔸جدّ در مقابل هزل(۲) نیست، در مقابل وهن(۳) است، [به معنی] سستی‌کردن، عدم مبالات؛ قَوِّ عَلى‌ خِدمَتِکَ‌ جَوارِحی‌ وَ اشدُد عَلَى العَزیمَةِ جَوانِحی‌ وَ هَب لِیَ الجِدَّ فی خَشیَتِکَ وَ الدَّوامَ فِی الِاتِّصالِ بِخِدمَتِک‌.(۴) میفرمایند در رفتارِ دوران حیات خود، در مقابل وظیفه، در مقابل پروردگار دارای جِدّ باش! 🔹و لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِه این هم مکمّل و دنباله‌ی همان جِدّ است؛ میفرماید که خودت را از اندازه‌ی یک آدمِ مقصّر خارج نکن، خودت را از حدّ تقصیر در عبادتِ خدا بیرون نیاور؛ یعنی هیچ وقت گمان نکن که خب، ما دیگر آن کاری که باید بکنیم، انجام داده‌ایم؛ ما دیگر آن وظیفه‌ی لازم را در قِبال پروردگار انجام داده‌ایم؛ نه، هیچ وقت چنین چیزی برای من و شما پیش نمی‌آید؛ ما همیشه در مقابل خدای متعال، دچار تقصیر و کوتاهی هستیم. 🖇مغفرت الهی و گذشت الهی، مورد نیاز صدّیقین و اولیای معصومین است؛ یعنی آنها هم «ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِک»،(۵) حقّ عبادت الهی را، حقّ اطاعت الهی را به‌جا نیاوردند؛ با اینکه همه‌ی وجودشان غرق در عبادت و محبّت و معرفت الهی است، در عین حال «ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِکَ وَ ما عَرَفناکَ حَقَّ مَعرِفَتِک»؛(۶) بنابراین میفرماید که «وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِه». 📎فاِنَّ اللهَ تَعالىٰ لا یُعبَدُ حَقَّ عِبادَتِه بعد برای همین مطلب که شما همیشه در محدوده‌ی مقصّرین -[یعنی] تقصیرکنندگان- قرار دارید، استدلال ذکر میفرمایند: خدای متعال آن چنان که شایسته‌ی عبادت او است، هرگز عبادت نمیشود! ما یک کاری میکنیم، [برای] یک وظیفه‌ای، یک راهی که در مقابل ما گذاشته‌اند، تلاشی میکنیم که باید این تلاش را بکنیم؛ هیچ وقت گمان نکنید که حالا آن کاری را که ما باید بکنیم، انجام داده‌ایم، ما حقّ بندگی را انجام داده‌ایم؛ نه، هیچ وقت چنین چیزی را تصوّر نکنید. خیلی جهالت میخواهد که انسان به صِرف چند حسنه‌ای که انجام میدهد، کار خوبی که انجام میدهد، خودش را قانع کند بگوید: خب، دیگر الحمدﷲ ما فلان قدر صدقه که در روز میدهیم، نماز شب هم که میخوانیم، در فلان اداره هم که مشغول کار و تلاش هستیم، دیگر کارمان را انجام داده‌ایم؛ نخیر، ما مقصّریم، تقصیر داریم در قبال آنچه تکلیف و وظیفه‌ی ما است. 🖊عرض کردم که سند این روایت، یک سند بسیار معتبری است و انسان در بین این روایات اخلاقی و مانند اینها کمتر سند به این محکمی مشاهده میکند. 📚 ۱) امالی طوسی، مجلس هشتم، ص ۲۱۱؛ «حضرت موسی‌بن‌جعفر (علیه السّلام) فرمود: بر تو باد به تلاش و کوشش و [اینکه به زعم باطلت] خود را از مرز کوتاهی در عبادت خدا و بندگی او خارج نسازی؛ پس به درستی که خداوند والا آن ‌گونه که شایسته است بندگی نمیشود.» ۲) شوخی ۳) سستی ۴) مصباح المتهجّد، ج ۲، ص ۸۴۹ ۵) صحیفه‌ی سجّادیّه، دعای سوّم؛ «هرگز آن چنان که شایسته‌ی تو است، بندگی‌ات نکردیم.» ۶) بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۲۹۲ @albayann
البیان
🎙#بشنوید 💠تحقق هر تمدن محتاج دو عنصر است تولید فکر و پرورش انسان. 🔰استاد #آیت_الله_فرحانی #فقه_ا
✍🏻استادآیت الله فرحانی: 💠تحقق هر تمدن محتاج دو عنصر است تولید فکر و پرورش انسان. 📌در تولید علم مهمترین مسئله این است که انسان سوال را خوب بشناسد و آن را متوجه بشود در این زمینه می شود به شیهد مطهری اشاره کرد ایشان از کسانی بودند که سوال را درست متوجه می شدند و می توانستند از متون اسلامی جواب قوی را به دست بیاورند و با یک مدل درست آن را ارائه کنند. 🔸در زمانه امروز بعضی از طلاب سوال و شبهه را درست متوجه نیستند لذا به جواب صحیح نیز نمی رسند و اگر به جواب هم برسند نمی تواند جواب را دسته بندی کرده و مطلوب تحویل بدهند. 👈🏻برای ایجاد تمدن اسلامی راهی وجود ندارد الا اینکه بتوانیم سوالات را درست تبیین کنیم و این یکی از وظایف اساسی بر دوش ما می باشد. ➖رهبر انقلاب در درس خارجشان می فرمایند یکی از مسائلی که برای ما خیلی مهم است تشخیص وظیفه است. تشخیص وظیفه از علم و تقوا و حتی شجاعت مهمتر است مهم این است که عالم دین در هر برحه ای وظیفه خودش را تشخیص دهد و اگر در تشخیص وظیفه دچار اشتباه گردد علم و تقوا در جای خودش مصرف نمی شود و کارکرد لازم را نخواهد داشت. 🔹امروز فعالیت تبلیغی با نصاب درست مهمترین وظیفه است دشمن برای انحراف ذهن جوانان ما برنامه ریزی کرده است و باید افرادی وارد میدان شوند و کسانی که به میدان می آیند باید سوال و شبهه را بشناسند و جواب آن را بدانند و آن را با تسلط بر چهارچوب ارائه و بیان عالی تبیین کنند. 🌀بزرگانی هم چون آیت الله مکارم و آیت الله سبحانی و شهید مطهری و شهید بهشتی از کسانی بودند که وقتی امام فرمودند علماء اسلام به داد اسلام برسید وارد صحنه شدند و با تسلطی که بر شناخت شبهات داشتند توانستند در آن دوران به سوالات و شبهات جواب متقن بدهند و آن را ارئه کنند. @albayann
البیان
🎙#بشنوید 🔰استاد آیت الله فرحانی: در مورد زندگی اجتماعی انسان و فاعلیت او در این زمینه سه نگاه وجو
✍استاد آیت الله فرحانی: 🔹فلاسفه در قسمت فواعل و ترتب غایات دسته بندی را در مورد اقسام فواعل ارائه می کنند. 📌در نگاه آنها فاعل بالطبع یعنی فاعلی که در فعل او،علم و اراده دخالت ندارد و در بعضی موارد فعل او منطبق بر طبیعتش است و آن طبیعت اقتضا می کند که آن فعل و آن اثر صورت گیرد و به تعبیر فلاسفه آن فعل دارای غایت طبیعی است 📌اما گاهی انسان یا فاعل بالطبع نیست یا اینکه اگر فاعل بالطبع است فعلش تحت طبعش نمی باشد بلکه به دلیل اضطراری به وجود آمده آن فعل از او سر می زند و به اصطلاح غایت او غایت ثانوی می باشد. 📌اما در بعضی موارد، علم و اراده در انجام فعل دخالت دارد، در این صورت غایت انتخابی خواهد بود و فعل انجام شده عقلانی است و اثری که بر این حرکت بار می شود از نوع اثریست که بر یک فعل اختیاری منبعث از علم و ارده بار خواهد شد. ❓حال سوال این است انسانی که اجتماعی زندگی می کند در این نوع زندگی، انسان هم چون فاعل بالطبع است یعنی فاعلیت او در زندگی اجتماع از نوع فعل منطبق بر طبیعش است و در متن طبیعت انسان این وجود دارد و به گونه ای خلق شده است که اجتماعی بودن منطبق بر طبیعتش باشد و در آن علم و اراده دخالت نمی کند. 🖇یا اینکه انسان به حسب طبیعت و غایت؛ فردی و آزاد است و در متن خلقتش این گونه نیست که اسیر اجتماع بشود و محدودیت اجتماع را تحمل کند اگر سوال شود که پس چرا انسان اجتماع را اختیار کرده است؟ خواهند گفت انسان اجتماع را از باب یک جبر بیرونی پذیرفته است و یک امر اضطراری است! یعنی یک عاملی انسان را مجبور کرده است اجتماعی زندگی کند که در خیلی از عبارتهای علامه در المیزان این نگاه حاکم است. 🔸نگاه سوم این است اجتماع برای انسان یک فعل اختیاری است که علم و اراده در آن دخالت دارد و غایت عقلانی بر آن بار می شود نه غایت بالطبع یا بالجبر! یعنی فعل او طبیعی و قصری نیست بلکه فعل عقلانی و انتخابی است. اگر این گونه باشد باید گفت انسان اجتماعی بودن را اختیار می کند نه اینکه مجبور بشود یا در متن طبیعت خلقت انسان چنین چیزی وجود داشته باشد. 🖊پس این سه نگاه (زندگی یک فرد در اجتماع یا طبیعی یا جبری یا انتخابی است )در مورد زندگی اجتماعی انسان وجود دارد که باید دید از نگاه فلسفه اسلامی و آیات قرآن کدام نگاه صحیح می باشد. @albayann
البیان
🎙#بشنوید 🔰استاد آیت الله فرحانی: إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ یعنی اولین انسان که حضرت
✍استاد آیت الله فرحانی: 🔹اولین انسان پیغمبر نه؛ بلکه امام است انی جاعل فی الارض خلیفه یعنی اولین انسان که حضرت آدم باشد خلیفه خداست. 🔸بر اساس اینکه آدم خلیفه خداست یک امت واحده ای درست می شود و در این امت واحده هیچ اختلافی نیست اما در این امت واحده دو اختلاف به وجود می آید که بعد از آن خداوند پیامبران را مبعوث می کند. 🔰نظر علامه طباطبایی این است که انسانها در ابتدای خلقت ، فطری زندگی می کردند و اختلافی با هم نداشتند و زندگی آنها بسیط و ساده و فطری بوده است بعد بین آنها دو اختلاف به وجود می آید 1⃣اختلاف مادی 2⃣اختلافی دینی در مرحله اول آنها اختلافی نداشتند و از زمان ادم اب البشر تا زمان نوح همه چیز قابل برطرف شدن بوده است اما از وقتی که اختلافات دینی عمیق شد خداوند پیامبر با کتاب فرستاد یعنی حضرت ادم پیامبر و امام بوده است ولی اختلافی وجود نداشته است لذا نیاز به کتاب هم نبوده است اما از زمان حضرت نوح که اختلافات عمیق شد پیامبر با کتاب فرستاده شد. 📌علامه می فرمایند امت واحده ای بوده است و پیامبری هم داشته اند و آن پیامبر موعظه می کرده است و با موعظه زندگی بسیط ابتدایی انسانها که منطبق با فطرتشان بوده است اداره می شده است و نیاز به کتاب نداشتند. 🖇این مطلب با اعتبار عقلی هم موافق است یعنی اگر عقلا هم سابقه زندگی انسانها را بررسی کنیم همین گونه خواهد بود. 🖊علامه قائل هستند هر چه ما به قهقرى و عقب‏تر برويم، به رموز كمترى از زندگى بر مى‏ خوريم، و نوع بشر را مى ‏بينيم كه به اسرار كمترى از طبيعت پى برده بودند، تا آنجا كه مى‏ بينيم نوع بشر چيزى از اسرار طبيعى را نمى‏ داند، تو گويى تنها بديهيات را مى‏ فهميده، و به اندكى از نظريات فكرى كه وسائل بقا را به ساده‏ ترين وجه تامين مى‏نموده دسترسى داشتند، مانند تشخيص گياهان قابل خوردن، و يا استفاده از پاره‏اى شكارها، و يا منزل كردن در غارها، و دفاع به وسيله سنگ و چوب و امثال اينها.. 💠طبق یک تقریر علامه قائل هستند یک زمانی انسان فطری زندگی می کرده است و اختلاف نداشته است اختلاف از استخدام آمد و استخدام فطری انسان است و زندگی اجتماعی اضطرارا به وجود آمده است 📌بعد می فرمایند دو اختلاف به وجود آمده است یک اختلاف در زندگی برای انسانها و یک اختلاف در تفسیر دین به وجود آمد و آیه قرآن دو اختلاف را بیان می کند 🌀شهید مطهری همین مطلب را مدنظر قرار می دهند و می فرمایند از نظر علامه بشر اصل ثابتش استخدام است و این استخدام بشر را استثمار گر می کند و این استثمار و گرفتن بهره از دیگران وقتی عمومی شد بشر مجبور شد زندگی اجتماعی را اضطرارا قبول کند. @albayann
البیان
#بشنوید 🔰استاد آیت الله فرحانی: 🔹ما وقتی به زندگی اهل بیت مراجعه می کنیم متوجه می شویم که زندگی ا
✍استاد آیت الله فرحانی: 🔹ما وقتی به زندگی اهل بیت مراجعه می کنیم متوجه می شویم که زندگی اهل بیت را همواره ما در تاریخ اسلام با یک نماد معرفی می کنیم. 🔸وارد زندگی پر درس امیرالمؤمنین می شویم و وقتی وارد فضای شهادت ایشان می شویم می گوییم امیرالمؤمنین ثارالله است و روز بیست و یکم ماه رمضان را روز شهادت ایشان می دانیم. 🔸 وارد زندگی امام صادق (ع) می شویم ایشان بنیانگذار شیعه جعفری است ولی ۲۵ شوال روز شهادت ایشان است. 🔸وارد زندگی امام رضا (ع) می شویم ایشان حق بزرگی بر گردن ما دارد امام رضا (ع) هجرتی بزرگ به ایران ما داشتند که به تبعیت از آن هجرت بی بی فاطمه معصومه(س) به قم آمدند و دژ ولایت را در کشور ما پی ریزی کردند ولی ما آخر صفر را شهادت امام رضا می دانیم. 🔸وقتی زندگی پیغمبر اکرم (ص) را بررسی می کنیم در حالی که اسلام ما و قرآن ما از ایشان است ۲۸ صفر و همچنین امام مجتبی(ع) سبط اکبر ۲۸ صفر شهادت ایشان است. 📌هرچه زندگی ائمه أطهار را در تاریخ بررسی می کنیم می بینیم ائمه ما یک روز بدنیا می آیند یک روز به شهادت می رسند. امام حسین (ع) در تولد مثل بقیه هستند در سوم شعبان بدنیا آمدند ولی شهادت ایشان یک دهه است؛ یک نماد تاسوعا و اربعین بعد از عاشورا که بیستم صفر است را دارد چرا؟ 🏴وجود مقدس سیدالشهدا تنها امامی است که برایشان برنامه ی استثنایی تدارک دیده شده است. برای معرفی امام حسین هدف از برگزاری برنامه دهه محرم؛ نماد تاسوعا؛ معرفی نماد تاسوعا و عاشورا تا اربعین و رسیدن به اربعین. تعدد در نمادهای تاسوعا، عاشورا، اربعین وجود دارد گویی امام حسین (ع ) بین دو نماد معرفی می شود روز عاشورا مثل روز بیست و هشت صفر است روز عاشورا مثل روز ۲۵ شوال؛ شهادت امام است. اما اهل بیت از ما خواسته اند تاسوعا را قبل از عاشورا و بعد اربعین و امام حسین را در یک فرایند معرفی کنید. @albayann
البیان
🎙#بشنوید 💠نظر رهبر انقلاب نسبت به حضرت امام خمینی(ره) و مطالبه ایشان از حوزه و دانشگاه 🔰در کلام اس
✍🏻استاد 💠نظر رهبر انقلاب نسبت به حضرت امام خمینی(ره) و مطالبه ایشان از حوزه و دانشگاه 📌مقام معظم رهبری می فرمایند بنده احوال بسیاری از علماء عصر صغرا و کبرا و خدماتی را که کرده اند می دانم ولی کسی که به اندازه حضرت امام خمینی به اسلام و مخصوصا شیعه خدمت کرده باشد را نمی شناسم. 🔸ما باید امام را درست بشناسیم حضرت امام بر فقه و عرفان نظری و تفسیر.. تسلط بسیار قوی داشتند لذا حضرت اقا تاکید دارند امام را معرفی کنید و مراقبت باشید امام را تحریف نکنند. 🖇ما با یک فقیهی با این خصوصیات روبرو هستیم و کار مهمی که این فقیه انجام داده است فقط تشکیل حکومت اسلامی نیست بلکه ایشان اولین کسی هستند که در مقام عمل و در مقام نظر توأمان یک نظام را درست کرده است. 1️⃣در مقام عمل یعنی تشکیل حکومت اسلامی و مبارزه کردن... 2️⃣در مقام نظر یعنی نظام سازی بر اساس فقه و به وجود اوردن یک نظام علمی. 📌این مطلب بسیار ارزشمند و مهم است و باید روی آن کار کرد حضرت آقا می فرمایند ما چنین تجربه ای را در تاریخ نداریم نه در دوره صفویه و نه در دوران دیگر. 🔰ایشان می فرمایند کار مهم حضرت امام خمینی مسئله ولایت فقیه نبوده است ولایت فقیه سابقه هزار ساله دارد. فعالیت بسیار مهم حضرت امام نظام سازی بر اساس ولایت مطلقه فقیه آن هم با خصوصیات خاص خودش است. حضرت آقا در زمینه نظام سازی مطالبه ای چند ده ساله دارند که در چندین دوره حضورشان در قم این را مطرح کرده اند. ایشان می فرمایند در یک نگاه تمدنی دو عنصر اصلی نیاز است 1️⃣تولید فکر 2️⃣تربیت انسان 👈🏻در زمینه تولید فکر می فرمایند کسانی هستند که تولیدفکر کرده اند و باید راه آنها ادامه پیدا کند. ویژگی آن افراد این است که سوال را می شناختند و با اجتهاد جواهری با متد حضرت امام آشنا بودند می توانستند تولید کنند. 📎باید دانست پشت سر پیشرفت علوم پیشرفت فکر وجود دارد و مبدا تحول ملتها پیش از آنکه علم و تجربه باشد تحول در فکر و اندیشه است. @albayann