eitaa logo
تفسیر المیزان
8.9هزار دنبال‌کننده
167 عکس
38 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تفسیر آیه3⃣8⃣الی7⃣8⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فَلَوْ لا إِذَا بَلَغَتِ الحُْلْقُومَ ... صدِقِينَ 🔸در ايـنـجـا بـا بـكـار بـردن  تـفـريـع مـى فـهـمـانـد كـه بـه اول گـفـتـار بـرگـشته، مى فرمايد: اگر شما در نفى بعث راه صحيحى رفته ايد، و در انكار اين قرآن كه شما را از بعث خبر مى دهد روش درستى داريد، جان محتضرى را كه دارد مـى مـيـرد و تا حلقوم او رسيده، به او برگردانيد، مگر جز اين است كه مى گوييد مرگ تـقـديـر خـداى تـعالى نيست؟ و مگر معناى اين گفتارتان نيست كه مسأله مرگ و مير امرى تـصـادفـى و اتـفاقى است، پس بايد بتوانيد براى يكبار هم كه شده جان يك محتضر را بـه او بـرگـردانـيـد، چـون امـر تـصـادفـى هـمـانـطـور كه پيش ‍ آمدنش تصادفى است، بـرگـشـتنش هم تصادفى است، و مى شود با چاره جويى آن را برگردانيد، و از تحققش جـلوگـيـرى كرد، و اگر نمى توانيد بگيريد، پس بدانيد كه مرگ مسأله اى است حساب شده و مقدر از ناحيه خدا، تا جان ها را به وسيله آن به سوى بعث و جزا سوق دهد. 🔸بنابراين بيان، جمله (فلولا اذا بلغت الحلقوم) تفريع بر تكذيب كفار به قرآن است، و بـه آنـچـه قـرآن از آن خـبـر داده، كـه يـكـى از آنـهـا مسأله بـعث و جزا است، و كلمه تـحـريك را مى رساند، (نظير كلمه (پس چرا) در فارسى)، البته تحريك بـه كـارى كـه شـنـونـده از عـهده آن بر نمى آيد، تا به وسيله او را وادار به تسليم در بـرابـر ادعـاى خـود كنى، و ضمير مونث در جمله نفس برمى گردد، و رسيدن جان به حلقوم كنايه است از مشرف شدن به مرگ. 🔸و معناى اين كه فرمود: (و انتم حينئذ تنظرون ) اين است كه: شما محتضر را تماشا مى كنيد دارد از دستتان مى رود و پيش رويتان مى ميرد و شـمـا هـيـچ كارى نمى توانيد بكنيد، و معناى اين كه فرمود: (و نحن اقرب اليه منكم و لكن لا تبصرون ) اين است كه: شما او را تماشا مى كنيد، در حالى كه ما از شما به وى نـزديـك تـريـم، چـون مـا به سراسر وجود او احاطه داريم، و فرستادگان ما كه مأمور قـبـض ‍ روح او هـسـتـنـد نـيـز از شـما به وى نزديك ترند، اما شما نه ما را مى بينيد و نه فرستادگان ما را. 🔸و ايـن كـه مسأله قبض روح را هم به خدا نسبت داديم و هم به فرستادگان او، به خاطر اين است كه قرآن كريم اين كار را كرده، يكجا مسأله قبض روح را به خدا نسبت داده، مى فرمايد: (اللّه يتوفى الانفس حين موتها)، و در جاى ديگر آن را به ملك الموت نسبت داده، و فـرمـوده : (قـل يـتـوفـيـكـم مـلك المـوت الذى وكل بكم )، و جاى ديگر آن را به رسولان خدا نسبت داده مى فرمايد: (حتى اذا جاء احدكم الموت توفته رسلنا). 🔸و جـمـله (فـلولا ان كـنـتـم غـير مدينين) تكرار همان  اى است كه گذشت، و اين تـكـرار بـه خـاطـر تأكيد اسـت، و كـلمـه  به معناى (مجزيين - جزا داده شـدگـان اسـت )، از مـاده (دان - يـدين ) است، كه معناى (جزى - يجزى) را مى دهد، مى فرمايد: پس چرا او را بر نمى گردانيد اگر جزايى در كار نيست و شما جزا داده نمى شويد، و ثواب و عقابى نداريد. 🔰تـرجـعـونـهـا ان كـنـتـم صـادقين  🔸 اگر راست مى گوييد و در ادعاى خود كه بعث و جـزايـى نـيـسـت، صـادقـيـد، چـرا او را بـر نمى گردانيد؟ پس معلوم شد كه در واقع جمله  مدخول (لولا) است، و تقدير كلام چنين است: (فلولا ترجعونها اذا بـلغـت الحـلقـوم، ان كـنـتم صادقين - اگر راست مى گوييد پس چرا جان او را كه حلقوم رسيده بر نمى گردانيد. ___________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 8⃣8⃣و9⃣8⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فَأَمَّا إِن كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ8⃣8⃣ 🔰 فَرَوْحٌ وَ رَيحَانٌ وَ جَنَّت نَعِيمٍ9⃣8⃣ 🔸در ايـنـجـا بـه بـيـان حـال طـوايـف سـه گـانـه كـه در اول سـوره بـه طـور اجـمـال و تـفـصـيـل گـذشـت بـرگـشـتـه، وضـع آنـان در حـال مـرگ و بـعـد از مـرگ را بـيان مى كند. و ضمير   به شخص محتضر بر مى گردد، كه بعد از حالت احتضار، و مردنش از سياق كلام فهميده مى شود و مـراد از مـقـربـيـن هـمـان سـابـقـون مـقـربـون اسـت كـه در اول سوره درباره آنان مى فرمود: (و السابقون السابقون اولئك المقربون) و كلمه   معناى راحت، و كلمه  به معناى رزق است. 🔸بـعـضـى گـفته اند: ريحان به معناى همان گياه خوشبو است، اما بهشتى آن، كه در هنگام مرگ آن را براى مقربين مى آورند همينكه آن را بوييد از دنيا مى رود. 🔸و معناى آيه اين است كه: اما آن محتضر اگر از مقربين باشد جزاى خوبيهايش اين است كه از هر هم و غمى و درد والمى راحت است، و رزقى از رزق هاى بهشتى دارد، و بعد از مردن هم جنت نعيم را دارد. ___________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 0⃣9⃣و1⃣9⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰وَ أَمَّا إِن كانَ مِنْ أَصحَبِ الْيَمِينِ 0⃣9⃣ 🔰فَسلَمٌ لَّك مِنْ أَصحَبِ الْيَمِينِ1⃣9⃣ 🔸درباره  در كلمه   چند احتمال هست، يكى اين كه لام اختصاص ملكى باشد، و معناى جمله  ايـن باشد كه: تو در ميان اصحاب يمين كه همه قرينان تو و رفقاى تو هستند داراى سلامت هستى، و از آنان به تو جز خير و سلامت نخواهد رسيد. 🔸احـتـمـال دوم كـه بـعـضـى داده انـد ايـن است كه: لام به معناى على باشد، و معناى جمله اين بـاشد كه: اصحاب يمين بر تو سلام مى فرستند، احتمالات ديگرى داده اند كه از نقلش صرفنظر مى كنيم. 🔸در اين آيه التفاتى از غيبت به خطاب بكار رفته، چون تا اينجا خطاب منكرين معاد بود، و رسـول خـدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) گويا غايب حساب شده بود، و در اينجا روى سـخـن بـه شـخـص آن جـنـاب كـرد، بـراى مـى خـواسـت سـلام اصـحـاب يـمـيـن را بـراى او نقل كند، و بفرمايد: (سلام لك من اصحاب اليمین). ___________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیات 2⃣9⃣الی4⃣9⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰وَ أَمَّا إِن كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضالِّينَ2⃣9⃣ 🔰 فَنزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ3⃣9⃣ 🔰 وَ تَصلِيَةُ جَحِيمٍ4⃣9⃣ 🔸بعضى گفته اند: به معناى چشيدن حرارت و عذاب آن است. 🔸و مـعـنـاى آيـه ايـن اسـت كـه: و امـا اگـر چـنـانـچـه آن مـرده از اهل تكذيب و ضلالت باشد، پذيرايى و ضيافتى از آب سخت داغ و نوش جانى از حرارت آتـش خـواهد داشت، خداى تعالى دوزخيان را به مكذبين و ضالين توصيف كرده، و تكذيب را جـلوتـر از ضـلالت ذكر فرموده، و اين بدان جهت است كه عذابى كه مى چشند همه به خاطر تكذيب و عنادشان با حق بود، چـون اگـر تـنـهـا دچـار ضـلالت بـودنـد، و هـيچ تكذيبى نسبت به حق نمى داشتند، عذاب نـداشـتند، براى اين كه چنين مردمى در حقيقت مس تضعف هستند، كه قرآن آنان را دوزخى نمى دانـد. و اگـر در آيـات قـبـل فـرمـود: (ثـم ان كـم ايـهـا الضـالون المـكذبون ) و كلمه   را جـلوتـر از كـلمـه   ذكر كرد، از جهت مقام و موقعيت آيه بود، چـون آيـه مـذكور در مقام رد گفته كفار است كه مى گفتند: (اذا متنا و كنا ترابا و عظاماء انـا لمـبـعـوثـون...) يـعـنى آيا وقتى مرديم و خاك شديم، دوباره ما مبعوث مى شويم ؟ هـرگـز چـنـيـن چـيـزى مـمـكـن نـيـسـت، و در چـنـيـن مـقـامـى مـنـاسـب تـر آن اسـت كـه اول ضلالت آنان به ميان آورده شود، بعد تكذيبشان. _______ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 5⃣9⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰 إِنَّ هَذَا لهَُوَ حَقُّ الْيَقِينِ5⃣9⃣ 🔸كـلمـه   بـه معناى علم است، اما نه تنها علم، بلكه علم چيزى از آن جهت كه علم با خـارج و واقعيت مطابق است، (پس هر علمى حق نيست، آن علمى حق است كه معلوم آن با واقعيت خـارجى مطابق باشد، مانند علم به اين كه واحد نصف دو تا است ) و   عبارت است از عـلمـى كـه در آن نـقطه ابهام و ترديدى نباشد، (بسا مى شود افرادى ساده لوح چيزى عـلم پـيـدا مـى كـنـنـد، و ليـكـن بـا مـخـتـصـر تـشـكـيـك و وسـوسـه مـى تـوان عـلمـشـان را مبدل به شك كرد، چنين علمى علم اليقين نيست ) پس اين كه در آيه شريفه كلمه   را اضافه كرد به كلمه   اين اضافه به حسب اصطلاح اضافه بيانيه است، كه خاصيت تأكيد را دارد، و مى خواهد وضع مضاف را بيان كند. 🔸و مـعـنـاى آيـه ايـن اسـت كـه: ايـن بـيـانـى كـه مـا دربـاره حـال طوايف سه گانه مردم كرديم حقى است كه هيچ نقطه ابهام و ترديدى در آن نيست، و عـلمـى كـه بـا هـيـچ دليـل و بـيـانـى نـمـى تـوان آن را مبدل به شك و ترديد كرد. ____________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 6⃣9⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فَسبِّحْ بِاسمِ رَبِّك الْعَظِيمِ6⃣9⃣ 🔸تفسير اين جمله گذشت، چون در چند آيه قبل هم عين اين عبارت آمده بود، تنها چيزى كه در اينجا بايد گفت نكته اى است كه حرف  آن را مى رساند، و مى فـهـمـانـد ايـن جـمله تفريع و نتيجه گيرى از بيان سابق است، كه درباره قرآن و شرح حال طوايف سه گانه در قيامت داشتيم. 🔸و مـعـنـايـش ايـن اسـت كـه: وقـتـى قـرآن داراى چـنـيـن صـفـاتـى بـود، و در آنـچـه از حـال مـردم بـعـد از مرگشان خبر مى داد صادق بود، پس ‍ پروردگارت را كه چنين كتابى بـر تـو نـازل كـرده تـسـبـيح گوى، و او را از هر عيبى منزه بدار، در حالى كه از نام او اسـتـقـامـت بجويى، و يا مظهر نام اوباشى، و از عقيده و ادعايى كه اين مكذبين و ضالين دارند اعراض نمايى. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بحث روایتی آیات سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى 🔸در مجمع البيان در ذيل آيه (ءانتم تزرعونه ام نحن الزارعون ) مى گويد: از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) روايت شده كه فرمود: هيچ وقت نگوييد من زراعت كردم، بلكه بگوييد من حرث كردم. 🔸مؤلف: اين روايت را الدر المنثور هم از عده اى از صاحبان كتب حديث از ابو هريره از آن جناب نقل كرده. و در تفسير قمى در ذيل آيه (ءانتم انزلتموه من المزن ) مى گويد: از معصوم روايت شده كه فرمود: ابر است و در ذيل جمله (نحن جعلناها تذكرة) فرمود: يعنى آتش را وسيله يادآورى آتش ‍ روز قيامت كرديم، (و متاعا للمقوين ) فرمود يعنى وسيله زندگى محتاجان. 🔸و در مجمع البيان در ذيل آيه شريفه (فسبح باسم ربك العظيم) مى گويد: در روايتى صحيح از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) آمده كه وقتى اين آيه نازل شد، فرمود: همين آيه را ذكر ركوع خود كنيد (و بگوييد سبحان ربى العظيم). مؤلف: اين روايت را كتاب فقيه نيز به طور مرسل، يعنى بدون ذكر سند آورده، و الدر المنثور هم آن را از جهنمى از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم نقل كرده است. 🔸و در الدر المنثور است كه نسائى و ابن جرير و محمد بن نصر و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته ) و ابن مردويه و بيهقى (در كتاب شعب الايمان) از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: قرآن كريم در شب قدر از آسمان بالا آسمان دنيا يكباره نازل شد، و پس از آن (در طول بيست و سه سال ) تكه تكه نازل گرديد. و در عبارتى دگر آمده كه گفت: (ثم نزل من السماء الدنيا الى الارض نجوما ثم قرء فلا اقسم بمواقع النجوم - سپس ‍ از آسمان دنيا تكه تكه بر زمين نازل گرديد)، آنگاه اين آيه را قرائت كرد: (فلا اقسم بمواقع النجوم). 🔸مؤلف: ظاهر اين روايت اين است كه: ابن عباس خواسته است مواقع نجوم را به اوقات نزول تكه تكه هاى قرآن تفسير كند، چون در گفتارش ‍ داشت: (ثم نزل من السماء الدنيا الى الارض نجوما - سپس از آسمان دنيا نازل شد زمين نجوما يعنى قطعه قطعه. 🔸و در تفسير قمى در ذيل آيه (فلا اقسم بمواقع النجوم )از امام (عليه السلام ) نقل كرده كه فرمود: معناى اقسم است، و كلمه به معناى نفى نيست. 🔸و در الدر المنثور است كه: ابن مردويه به سند خود از ابن عباس از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم روايت كرده كه گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم در معناى آيه (انه لقرآن كريم فى كتاب مكنون )فرمود: قرآن نزد خدا در مصحفى مطهر بود، و در معناى آيه (لا يمسه الا المطهرون) فرمود: كسى جز مقربين با آن تماس ‍ ندارد. مؤلف: تفسير مطهرون به مقربين مؤيد همان بيان گذشته ما است، و ما در تفسير آيه شريفه (هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق ...) حديثى از امام صادق عليه السلام در معرفى كتاب مكنون نقل كرده ايم. 🔸و در مجمع البيان در ذيل آيه (لا يمسه الا المطهرون) گفته است: علما گفته اند كه براى شخص جنب و زن حائض و كسى كه حدثى از او سر زده (يعنى يكى از چيزهايى كه وضو را باطل مى كند از او سر زده، و بعد از آن وضو نگرفت ) نبايد با خطوط قرآن تماس بگيرد، (نقل از محمد بن على عليه السلام). 🔸مؤلف: منظور از تماس مصحف به دليل رواياتى ديگر تماس كتابت و خطوط مصحف است. و در كافى به سند خود از داوود بن فرقد از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه گفت: از آن جناب از تعويذ (حرز) پرسيدم: كه حائض بر خود آويزان كرده آيا جائز است؟ فرمود: عيبى ندارد، و اضافه كرد كه حتى مى تواند قرآن را بخواند و يا بنويسد، و دست به آن نكشد. 🔸و در الدر المنثور است كه: عبد الرزاق و ابن ابى داود و ابن منذر، از عبداللّه بن ابو بكر از پدرش ابوبكر روايت كرده اند كه گفت: در نامه اى كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) به عمرو بن حزم نوشته آمده است: قرآن را مس نكن مگر با داشتن طهارت. 🔸مؤلف: روايات در اين باب هم از طرق شيعه و هم از طرق اهل سنت بسيار است. و باز در الدر المنثور است كه مسلم و ابن منذر و ابن مردويه از ابن عباس ‍ روايت كرده اند كه در عهد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) بارانى آمد حضرت فرمود مردم دو دسته اند بعضى شاكر و بعضى كافر، آنها كه نعمت خداى را كفران كردند گفتند اين باران لطفى است كه فلان ستاره به ما كرده در اينجا بود كه آيات (فلا اقسم بمواقع النجوم ... و تجعلون رزقكم انكم تكذبون )نازل شد. 🔹ادامه...👇
🔹ادامه بحث روایتی...👇 🔸مؤلف: اين حديث به طرق زيادى از طرق اهل سنت نقل شده، و به اصطلاح علماى حديث مستفيض است، و در همه آنها آمده كه اين آيات درباره نازل شده، گواينكه ظاهر آيات اين است كه: در مدينه نازل شده باشد، الا اينكه سياق آياتش با اين معنا سازگار نيست، همچنان كه در اول سوره گفتيم كه سياق آيات آن شهادت مى دهد بر اين كه در مكّه نازل شده باشد. 🔸و در مجمع البيان آمده كه در قرائت على عليه السلام و ابن عباس و در روايتى كه از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم نقل شده به جاى (و تجعلون رزقكم آمده (و تجعلون شكر كم). 🔸مؤلف: اين روايتى را كه مجمع البيان اشاره كرده الدر المنثور از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم و از على عليه السلام نقل كرده است. 🔸و در تفسير قمى در ذيل جمله(غير مدينين) امام فرموده معنايش است كه: اگر شما در برابر اعمالتان جزا داده نمى شويد آن را يعنى روحى را كه تا حلقوم آمده به بدن برگردانيد، (ان كنتم صادقين) اگر در عقيده خود راستگوييد. 🔸و نيز در همان كتاب به سند خوداز ابو بصير روايت كرده كه گفت: از امام صادق عليه السلام شنيدم مى فرمود: منظور از روح و ريحان در آيه (فروح و ريحان) روح و ريحان در قبر است، ولى جنت نعيم در آخرت است. 🔸و در الدر المنثور است كه: قاسم بن منده در كتاب (الاحوال و الايمان بالسوال عن سلمان) گفته: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم فرمود: اولين بشارتى كه به مؤمن مى دهند اين است كه: در دم مرگش او را به روح و ريحان و جنت نعيم بشارت مى گويند، و اولين چيزى كه مؤمن در قبرش بشارت داده مى شود اين است كه: به او مى گويند: مژده باد تو را كه خدا از تو راضى است، و مژده باد تو را در بهشت آمدى و چه خوش آمدى، خدا همه آنهايى را كه تا قبرت مشايعتت كردند بيامرزيد، و شهادت همه آنهايى را كه خوبى تو شهادت دادند، پذيرفت، و دعاى همه كسانى را كه براى تو طلب مغفرت نمودند مستجاب كرد. 🔸و در همان كتاب است كه ابن جرير و ابن منذر از ابن عباس روايت كرده كه در ذيل آيه (فسلام لك من اصحاب اليمين) گفته: ملائكه نزد او مى آيند، و با سلامى از ناحيه خدا مى آيند، سلام خدا را به او مى رسانند، و به او خبر مى دهند جزو اصحاب يمين است. 🔸مؤلف: اين معنايى كه ابن عباس براى آيه كرده مبنى بر اين است كه آيه شريفه حكايت و نقل كلام ملائكه باشد، و تقدير آيه چنين باشد (قالت الملائكه سلام لك حالكونك من اصحاب اليمين - ملائكه گفتند سلام بر تو در حالى كه از اصحاب يمين هستى) در اين صورت آيه شريفه هم سلام ملائكه است و هم بشارت. ___________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺پایان تفسير سوره از تفسير شریف المیزان 🌺
✅بسم الله الرحمن الرحیم 🔸همراهان کانال برای دلایل مختلف تفسیر سوره ها را از قرآن شروع کردیم. 🔰سوره های که تاکنون از در کانال بارگذاری شد. ۱- سوره https://eitaa.com/all_mizan/14 ۲- سوره https://eitaa.com/all_mizan/28 ۳- سوره https://eitaa.com/all_mizan/38 ۴- سوره https://eitaa.com/all_mizan/62 ۵- سوره https://eitaa.com/all_mizan/75 ۶- سوره https://eitaa.com/all_mizan/109 ۷_ سوره https://eitaa.com/all_mizan/127 ۸- سوره https://eitaa.com/all_mizan/146 ۹- سوره https://eitaa.com/all_mizan/165 ۱۰- سوره https://eitaa.com/all_mizan/186 ۱۱_ سوره https://eitaa.com/all_mizan/234 ۱۲- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/21 ۱۳- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/37 ۱۴- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/55 ۱۵- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/78 ۱۶- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/92 ۱۷_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/108 ۱۸- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/125 ۱۹- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/147 ۲۰_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/157 ۲۱- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/172 ۲۲_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/188 ۲۳_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/211 ۲۴_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/234 ۲۵_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/261 ۲۶_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/297 ۲۷_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/328 ۲۸_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/362 ۲۹- سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/387 ۳۰_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/417 ۳۱_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/453 ۳۲_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/521 ۳۳_ سوره العبس https://eitaa.com/all_mizan1001/328 ۳۴_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/600 ۳۵_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/646 ۳۶_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/705 ۳۷_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/752 ۳۸_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/823 ۳۹_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/879 ۴۰_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/961 ۴۱_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1000 ۴۲_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1054 ۴۳_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1096 ۴۴_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1159 ۴۵_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1235 ۴۶_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1299 ۴۷_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1351 ۴۸_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1383 ۴۹_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1419 ۵۰_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1460 ۵۱_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1488 ۵۲_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1523 ۵۳_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1560 ۵۴_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1608 ۵۵_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1665 ۵۶_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1718 ۵۷_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1784 ۵۸_ سوره https://eitaa.com/all_mizan1001/1877
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 متن سوره __ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
Parhizgar055.mp3
1.2M
🌺 ترتیل سوره 🎙 استاد پرهیزگار ⏳زمان: ۶:۳۸ دقیقه _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺ترجمه آيات 1⃣الی 0⃣3⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ترجمه آيات 🔸به نام خداى رحمان و رحيم. 🔸همان رحمان (1) 🔸كه قرآن را تعليم كرد(2). 🔸انسان را بيافريد(3). 🔸و بيانش بياموخت (4). 🔸خورشيد و قمر با نظم و حسابى كه او مقرر كرده در حركتند(5). 🔸روييدنى هاى بى ساقه و با ساقه برايش سجده مى كنند(6). 🔸آسمان را بر افراشته و ميزان نهاده (7). 🔸تا شما هم در سنجيدنها خيانت نكنيد(8). 🔸و بايد كه وزن را با رعايت عدالت بر قرار نموده و كم و زياد نكنيد (9). 🔸و زمين را براى مردم گسترده كرد (10). 🔸زمينى كه در آن ميوه ها و نخل داراى غلاف هست (11). 🔸و دانه هاى داراى سبوس و گياهان معطر است (12). 🔸پس اى جن و انس ! ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را كفران مى كنيد؟ (13). 🔸انسان را از لايه خشكيده اى چون سفال آفريد (14). 🔸و جن را از شعله اى از آتش خلق كرد (15). 🔸پس اى جن و انس ! ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را كفران مى كنيد؟ (16). 🔸پروردگارى كه پروردگار دو مشرق و دو مغرب (تابستانى و زمستانى )(17). 🔸پس اى جن و انس ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را كفران مى كنيد؟ (18). 🔸دو دريـا (يـكـى شـيـريـن در مـخـازن زيـر زمـيـنـى و يـكـى شـور در اقـيـانـوس هـا) را بهم متصل كرد (19). 🔸و بين آن دو فاصله اى قرار داد تا به يكديگر تجاوز نكنند (20). 🔸پس اى جن و انس ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (21). 🔸و از آن دو لولو و مرجان بيرون مى آيد (22). 🔸پس ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (23). 🔸و براى او است كشتى هايى كه در دريا چون كوه پديد آمده (24). 🔸ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (25). 🔸هر چه بر گرده زمين است نابود مى شود (26). 🔸تـنـهـا ذات پـروردگـارت بـاقـى مـى مـانـد، چـون او داراى صـفـات جلال و جمال است (27). 🔸پس ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (28). 🔸هـمـه كـسـانـى كـه در آسـمـان هـا و زمـيـنـنـد از او در خـواسـت مـى كـنـنـد، و او روزه مشغول كارى نو است (29). 🔸پس ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد (30) _________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺بیان آیات1⃣الی0⃣3⃣ سوره از تفسير المیزان 🔰بيان آيات 🔸غرض و مفاد سوره مباركه الرحمن 🔸ايـن سـوره در ايـن مـقـام اسـت كـه خـاطـر نـشـان سـازد كه خداى تعالى عالم و اجزاى آن از قـبيل زمين و آسمان و خشكى ها و درياها و انس ‍ و جن را طورى آفريده و نيز اجزاى هر يك را طـورى نـظـم داده كه جن و انس بتوانند در زندگى خود از آن بهره مند شوند، و قهرا عالم بـه دو قـسـمـت و دو نـشـاءه تـقـسيم مى شود، يكى نشاءه دنيا كه به زودى خودش با اهلش فانى مى شود، و يكى ديگر نشاءه آخرت كه هميشه باقى است، و در آن نشاءه سعادت از شقاوت و نعمت از نقمت متمايز مى گردد. با اين بيان روشن مى شود كه عالم هستى از دنيايش گرفته تا آخرتش نظامى واحد دارد، تمامى اجزا و ابعاض اين عالم با اجزا و ابعاض ‍ آن عالم مرتبط است، و اجزاى عالم هستى اركـانى قويم دارد، اركانى كه يكديگر را اصلاح مى كنند، اين جزء، مايه تماميت آن جزء ديگر، و آن مايه تماميت اين است. پس آنچه در عالم هست چه عينش و چه اثرش از نعمت ها و آلاى خداى تعالى است، و به همين جـهـت پـشـت سـر هـم از خـلايق مى پرسد و با عتاب هم مى پرسد كه: (فباى الاء ربكما تـكذبان - كداميك از آلاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟) و اين خطاب عتاب آميز در اين سوره سى و يك مرتبه تكرار شده است. و بـاز بـه هـمـين مناسبت است كه اين سوره با نام آغاز گرديد، صفت رحمت عمومى و هـمـگـانـى خـداسـت، رحـمـتى كه مؤمن و كافر و دنيا و آخرت را در بر دارد، و در آخر نيز، سوره با آيه (تبارك اسم ربك ذى الجلال و الاكرام) ختم مى شود. و ايـن سـوره از نـظـر مـكـى بـودن و مـدنـى بـودن دو احـتمال دارد، هر چند كه سياق آن به مكى بودن شبيه تر است، و در قرآن كريم اين تنها سـوره اسـت كـه بـعـد از بـسـم اللّه بـا يـكـى از اسـمـاى خـداى عزوجل آغاز شده. و در مـجـمـع البـيـان از امـام مـوسـى بـن جـعـفـر از آبـاى گـرامـى اش عـليهم السلم از رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم روايـت آورده كـه فـرمـوده: بـراى هـر چيزى عروسى و جلوه گاه حسنى هست، و عروس قرآن سوره الرحمان است. سـيـوطـى هـم ايـن روايـت را در الدر المـنـثـور از بـيـهـقـى از عـلى عليه السلام از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم نقل كرده. _________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه1⃣ و 2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰الرحمن1⃣ 🔰علم القرآن2⃣ 🔸كلمه  همان طور كه در تفسير سوره حمد گفتيم صيغه مبالغه از رحمت است، و بـر زيـادى رحـمـت دلالت مـى كـنـد، رحـمـت بـه وسـيـله بذل نعمت، و به همين جهت مناسب آمد كه در اين سوره نعمت هاى عمومى را به رخ بكشد، چه نـعمت هاى دنيايى مؤمن و كافر را و چه نعمت هاى آخرتى مؤمن را، و چون نام رحمان دلالت بـر رحـمـت عـمـومـى خـدا داشـت در اول اين سوره واقع شد كه در آن انواع نعمتهاى دنيوى و اخروى كه مايه انتظام عالم انس و عالم جن است ذكر شده است. بـعضى از مفسرين گفته اند: نام رحمان از اسامى خاص به خداى تعالى است، غير خدا را رحمان نمى نامند، به خلاف نام رحيم و راحم، كه بر ديگران نيز نهاده مى شود. جمله  آغاز شمارش نعمت هاى الهى است، و از آنجايى كه قرآن كريم عظيم ترين نعمت هاى الهى بود و در قدر و منزلت مقامى رفيع تر از ساير نعمت ها داشت، چون كـلامـى اسـت از خـداى تـعـالى كـه صراط مستقيم را ترسيم مى كند، و متضمن بيان راه هاى سـعادت است، سعادتى كه آرزوى تمامى آرزومندان و هدف تمامى جويندگان است، لذا آن را جـلوتـر از سـايـر نـعـمـت هـا قرار داد، و تعليم آن را حتى از خلقت انس و جنى كه قرآن براى تعليم آنان نازل شده جلوتر ذكر كرد. در ايـن آيـه مـفـعول اول تعليم حذف شده، و تقدير آن: (علم الانسان القرآن - و آن را بـه انـسـان بياموخت) و يا (علم الانس و الجن القرآن - قرآن را به انس و جن بياموخت) مـى بـاشـد، و احـتـمـال دومـى هـر چـنـد در كـلمـات مـفـسـريـن نيامده، ليكن به نظر ما از احتمال اولى به ذهن نزديك تر مى آيد، چون در اين سوره هر چند يكبار، جن و انس را مخاطب قـرار مـى دهـد، و اگـر تـعـليـم قـرآن مـخـصـوص ‍ انـسـان هـا بـود، و شامل جن نمى شد صحيح نبود مرتب جن و انس هر دو را مخاطب كند. بـعـضـى هـم گـفـتـه انـد: مـفـعـول اول آن كـه گـفـتـيـم حـذف شـده رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم و يـا جـبـرئيـل اسـت، يـعـنـى خـدا قـرآن را بـه مـحـمـد صـلى اللّه عـليه و آله و سلم و يا به جبرئيل آموخته. ولى آنچه به نظر ما رسيد سياق آيه نزديك تر است. _________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیات3⃣ و 4⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰خلق الانسان3⃣ 🔰علمه البيان4⃣ 🔸در ايـن جمله از ميان همه مخلوقات نخست خلقت انسان را ذكر كرده، انسانى كه در آيات بعد خـصـوصـيـت خـلقـتـش را بـيـان نـمـوده، مـى فـرمـايـد: (خـلق الانـسـان مـن صـلصال كالفخار) و اين به خاطر اهميتى است كه انسان بر ساير مخلوقات دارد، آرى انـسـان يـا يـكى از عجيب ترين مخلوقات است، و يا از تمامى مخلوقات عجيب تر است، كه البـتـه ايـن عـجـيـب تـر بـودن وقـتـى كـامـلا روشن مى شود كه خلقت او را با خلقت ساير مـخـلوقات مقايسه كنى، و در طريق كمالى كه براى خصوص او ترسيم كرده اند دقت به عمل آورى، طريق كمالى كه از باطنش شروع شده، به ظاهرش منتهى مى گردد، از دنيايش آغـاز شـده بـه آخـرتـش خـتم مى گردد، همچنان كه خود قرآن درباره فرمود: (لقد خلقنا الانسان فى احسن تقويم ثم رددناه اسفل سافلين الا الذين امنوا و عملوا الصالحات ) مقصود از اينكه خداوند به انسان (بيان آموخت و اهميت بيان در زندگى بشر) و كـلمه  در جمله مورد بحث به معناى پرده بردارى از هر چيز است، و مراد از آن در اينجا كلامى است كه از آنچه در ضمير هست پرده بر مى دارد، و خود اين از عظيم ترين نـعـمـت هاى است، و تعليم اين بيان از بزرگترين عنايات خدايى به انسان هااست، (آرى ايـن كه خداى سبحان ابزار سخن گفتن را به ما داده، و طرز آن را به ما آموخته، تا آنچه در دل خـود داريـم بـه ديـگـران منتقل كنيم، و به آنها بفهمانيم كه چه مى خواهيم و چه مى فهميم، به راستى از عظيم ترين نعمت ها است) پس كلام، صرف آواز نيست، كه ما آن را بـا بـكـار بردن ريه و قصبه آن و حلقوم از خود سر دهيم، همان طور كه حيوانات از خود سر مى دهند، و نيز صرف تنوع دادن به صوتى كه از حلقوم بيرون مى شود نيست، كه در نـتـيـجـه فـرق مـا با ساير حيوانات اين باشد كه ما مى توانيم از حلقوم خود صدا در آورده، و در فـضـاى دهـن آن را تـكـه تـكـه نـمـوده بـه اشكال مختلف در آوريم. بـلكـه انـسـان بـا الهـامـى طـبـيـعـى كـه موهبتى است از ناحيه خداى سبحان با يكى از اين صـوتـهـاى تـكـيـه دار بـر مـخـرج دهان كه آن را حرف مى نامند، و يا با چند حرف از اين حروف كه با هم تركيب مى كند علامتى درست مى كند آن علامت به مفهومى از مفاهيم اشاره مى كند و بـه ايـن وسـيـله آنـچـه از حـس شـنـونـده و ادراكـش غـايـب اسـت را بـراى او ممثل مى سازد، و شنونده مى تواند بر احضار تمامى اوضاع عالم مشهود چه روشن و درشت آن و چـه باريك و دقيقش، چه موجودش و چه معدومش، چه گذشته اش و چه آينده اش در ذهن خـود تـوانـا شود، و پس از حضور مفاهيم به هر وضعى از اوضاع معانى غير محسوس (كه تنها راه دركش نيروى فكر آدمى است و حس ‍ ظاهرى راهى بدان ندارد) دست يابد، و خلاصه گوينده با صدايى كه از خود در مى آورد، با حروف تركيب نيافته و تركيب يافته اش ‍ تـمـامـى ايـنـهـا را كـه گـفـتـيـم در ذهـن شـنـونـده خـود حـاضـر سازد، و در پيش چشم دلش ممثل سازد، به طورى كه گويى دارد آنها را مى بيند، هم اعيان آنها را و هم معانى را. و مقدار دخالت اين نعمت، يعنى نعمت سخن گفتن در زندگى حاجت به بيان ندارد، چون همه مى دانيم زندگى آدميان اجتماعى و مدنى است، و اين زندگى در آغاز پيدايش بشر صورت نـگـرفـت، و به ترقى و تكامل امروزيش نرسيد مگر از همين راه كه براى هر چيزى نامى نـهـاد، و بدين وسيله باب تفهيم و تفهم (فهميدن و فهماندن) را به روى خود بگشود، و اگـر ايـن نـبود هيچ فرقى ميان او و حيوان بى زبان نبود، زندگى او نيز مانند حيوانات جامد و راكد مى ماند. و بـهـترين و قويترين دليل بر اين كه الهام الهى بشر را به سوى بيان هدايت نموده، و ايـن كـه مسأله بيان و سخن گفتن ريشه از اصل خلقت دارد، اختلاف لغت ها و زبان ها در امت هـاى مـختلف و حتى طوايف مختلف از يك امت است، چون مى بينيم كه اختلاف امت ها و طوايف در خصايص روحى و اخلاق نفسانى و نيز اختلاف آنان به حسب مناطق طبيعى كه در آن زندگى مـى كـنـنـد اثـر مستقيم در اختلاف زبان هاى شان دارد، همچنان كه قرآن كريم به اين نعمت عـظمى اشاره نموده مى فرمايد: (و من اياتة خلق السموات و الارض و اختلاف السنتكم و الوانكم). و مـنـظـور از ايـن كـه فرمود:  اين نيست كه خداى سبحان لغات را براى بـشـر وضع كرده، و سپس به وسيله وحى به پيغمبرى از پيامبران و يا وسيله الهام به همه مردم، آن لغات را به بشر تعليم داده باشد، براى اين كه خود انسان بدان جهت كه به حكم اضطرار در ظرف اجتماع قرار گرفت طبعا به اعتبار تفهيم و تفهم وادار شد، نـخـسـت بـا اشاره و سپس با صدا و در آخر با وضع لغات يعنى قرارداد دسته جمعى به ايـن مـهم خود بپرداخت، و اين همان تكلم و نطق است، كه گفتيم اجتماع مدنى بشر بدون آن تمام نمى شد. 🔹ادامه دارد...👇
🔹ادامه آيات۳ و ۴..👇 🔸عـلاوه بـر ايـن فـعـل خـداى تـعـالى عـبـارت اسـت از تـكـويـن و ايـجـاد، و قـهـرا شـامـل امـور اعتبارى نمى شود، چون امور اعتبارى عبارت است از قرارداد دسته جمعى. و اين امـر اعـتـبـارى حـقـيـقـت خـارجـى نـدارد، تـا خـلقـت و تـكـويـن خـداى تـعـالى شامل آن نيز شده باشد و بگوييم زبان هاى مختلف را خدا خلق كرده، آنچه خدا خلقت كرده انـسـان و فـطـرت او اسـت، فـطـرتـى كـه او را بـه تـشـكـيل اجتماع مدنى، و سپس به وضع لغات واداشت، و او را به اين معنا رهنمون شد كه الفـاظـى را علامت معانى قرار دهد به طورى كه وقتى فلان كلمه را شنونده القا مى كند ذهـن شـنونده منتقل به فلان معنا شود، مثل اين گوينده خود معنا را به او نشان داده باشد. و نيز او را رهنمون شد به اين كه اشكال مخصوصى از خط را علامت آن الفاظ قرار دهد، پس خـط خـود مـكمل غرض كلام است، و كلام را ممثل مى سازد، همان طور كه كلام معنا را مجسم مى ساخت. و كـوتاه سخن اين كه: بيان قدرت بر سخن از اعظم نعمت و آلاى ربانى است، كه براى بشر موقف انسانيش را حفظ نموده، به سوى هر خيرى هدايتش مى كند. چند قول ديگر در معناى آيات: (خلق الانسان، علمه البيان) ايـن بود آن معنايى كه به نظر ما از دو آيه مورد بحث به ذهن تبادر مى كند، ولى مفسرين ديگر در معناى آن دو اقوالى ديگر دارند: بعضى گفته اند: منظور از انسان در جمله (خلق الانـسـان) آدم، و مـنـظور از  در جمله (علمه البيان) همان اسمايى است كه بـه آدم تـعـليـم داد، (و در سـوره بـقره داستان را حكايت نموده فرمود: (و علم ادم الاسماء كلها)). بـعضى ديگر گفته اند: منظور از انسان پيامبر اسلام، و منظور از بيانى كه وى تعليم كـرد قـرآن اسـت، كـه آن را به آن جناب تعليم كرد، و يا منظور تعليم آن جناب قرآن را به مؤمنين است. بعضى ديگر گفته اند: منظور از بيان، خير و شر است، كه خداى تعالى تشخيص آن دو را به انسان ياد داده. بعضى ديگر گفته اند: مراد از آن راه هدايت و راه ضلالت است. و از اين قبيل اقوالى ديگر كه در آيه مورد بحث گفته اند، كه همه آنها اقوالى است دور از فهم. _________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰الشمس و القمر بحسبان5⃣ 🔸كـلمـه  مصدر و به معناى حساب كردن است، و كلمه  مبتداء و كلمه  عـطف است بر آن، و آن نيز مبتداء و كلمه  خبر آن است، و اين جمله يـعـنـى ايـن دو مـبتدا يا خبرش خبر دومى است براى ، و تقدير كلام چنين است: خورشيد و ماه با حسابى از خداى تعالى در حركتند، يعنى در مسيرى و به نحوى حركت مى كنند كه خداى تعالى براى آن دو تقدير فرموده. _________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه6⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و النجم و الشجر يسجدان6⃣ 🔸مى گويند: مراد از  هر روييدنى است كه از زمين سر بر مى آورد و ساقه ندارد، و كـلمـه  به معناى روييدنيهايى است كه ساقه دارند، و اين معناى خوبى است، مويدش اين است كه كلمه  را با كلمه شجر جمع كرده، هر چند كه آمدن نام شمس و قـمـر قـبل از اين آيه چه بسا آدمى را به اين توهم مى اندازد كه نكند مراد از نجم ستاره باشد. مراد از سجـده گـيـاه و درخت براى خدا و وجه اينكه آيات دوم و سوم سوره عطف نشده اند و امـا ايـن كـه فرمود: گياه و درخت براى خدا سجده مى كنند، منظور ازسجده خضوع و انقياد ايـن دو مـوجـود اسـت، بـراى امـر خدا، كه به امر او از زمين سر بر مى آورند، و به امر او نشو و نما مى كنند، آن هم - به قول بعضى ها - در چهار چوبى نشو و نما مى كنند كه خدا برايشان مقدر كرده، و از اين دقيق اين كه نجم و شجر رگ و ريشه خود را براى جذب مواد عنصرى زمين و تغذى با آن در جوف زمين مى دوانند، و همين خود سجده آنها است، براى اين كه با اين عمل خود خدا را سجده مى كنند، و با سقوط در زمين اظهار حاجت به همان مبديى مى نمايند كه حاجتشان را بر مى آورد، و او در حقيقت خدايى است كه تربيتشان مى كند. و امـا اعـراب ايـن كـلمات، يعنى (و النجم و الشجر يسجدان) با در نظر داشتن اين كه ايـن آيـه عطف است بر آيه (الشمس و القمر بحسبان) اعرابش نيز مانند اعراب آن است (يـعنى نجم مبتدا، و شجر عطف بر آن، و يسجدان خبر مبتدا است ) و تقدير كلام (و النجم و الشجر يسجدان له) مى باشد، يعنى گياه و درخت براى او سجده مى كنند. در كـشـاف در خـصـوص ارتـباط اين دو آيه با كلمه  سوالى پيش كشيده، مى گـويـد: اگـر بـپـرسـى چـطـور ايـن دو جـمـله بـا الرحـمـان مـتـصـل مـى شـود، آنـگـاه در پـاسـخ مـى گـويـد: از آنـجـايـى كـه ايـن جـمـلات اتصال معنوى با كلمه  داشتند، بى نياز بودند از اين كه اتصالى لفظى هم داشته باشند، لذا در ظاهر لفظ نفرمود: (الشمس و القمر بحسبانه و النجم و الشجر يسجدان له)، چون همه مى دانستند. حسبان، حسبان خداست و سجده هم براى او است نه براى غير او. آنـگـاه سـوالى ديـگـر پـيش مى كشد كه: چرا جملات مذكور با حرف عطف نيامد؟ و نفرمود: (الرحـمـن عـلم القـران و خـلق الانـسـان و عـلمـه البـيان و الشمس و القمر يسجدان)؟ و حـاصـل پـاسـخـى كـه مـى دهـد ايـن اسـت كـه: در جـمـله هـاى اول كـه بـدون واو عـاطفه آورده خواسته است حساب انگشت شمارى را پيش گرفته باشد، تـا هـر يـك از جـمـله هـا مستقل در توبيخ كسانى باشد منكر نعمت هاى رحمان و خود رحمانند، مـثل اين كه شما خواننده وقتى مى خواهى شخص ناسپاسى را سرزنش كنى انگشتان خود را يكى يكى تا كرده مى گويى: آخر فلانى تو را كه مردى فقير و تهى دست بودى بى نـياز كرد (اين يكى)، و تو را كه مردى خوار و خفيف بودى عزت و آبرو داد (اين هم يكى) و تـو را كـه مـردى بـيـكـس و كـار بـودى صـاحـب كـس و كـار و فاميل و فرزندت كرد (اين هم يكى) و با تو رفتارى كرد كه احدى با احدى نمى كند، آن وقت چگونه احسان او را انكار مى كنى؟ در آيات اول اين روش را پيش گرفت، و سپس كلام را بعد از آن توبيخ دوباره به روش اولش بـرگـردانـد، تـا آنـچـه كـه بـه خـاطـر تـنـاسـب و تـقـارب وصـلش واجـب اسـت وصل كرده باشد، و به اين منظور واو عاطفه را بر سر جمله (و النجم و الشجر يسجدان) و جمله (و السماء رفعها...) در آورد. _________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
💢معرفی کانال 🔸بررسی حجاب از منظر کارشناسان مذهبی و اندیشمندان جهان اسلام 🔸برای دیدن نکات ناب در مورد به آدرس زیر دعوتید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/1873543463Cbca5fd4ebf