eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
230.4هزار عکس
62.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید امیر حاج‌امینی: ای کسانی‌که این نوشته را میخوانید! اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق‌ترین بنده‌ها هم میتوانند به خواست ، به بالاترین درجات دست یابند. 🌷 شادی روح شهدا صلوات 🌷
به جرات می‌گویم در طے این چهار سال ، امیر 🥀یڪ‌ بار از من و طه غافل نبوده است . هرگاه را صدا می‌ڪنم ، اجابتم می‌ڪند . هرڪجا گرفتار مشڪلے می‌شوم ، امیر🥀ڪمڪم می‌ڪند. طه خاطره چندانے از بابا ندارد ؛ هفت ماه بیشتر نداشت ڪه پدرش به شهادت🥀 رسید ؛ اما عاشق پدر است . بهشت زهرا (س) ڪه می‌رویم ، می‌نشیند و سنگ مزار بابا را می‌بوسد.😔 می‌داند پدر او براے جنگ با دشمن به سوریه رفته و در آن‌جا شهید🥀شده و پیش خدا است . گاهے می‌پرسد : بابا امیر من ڪے می‌آید ؟😭 و پاسخ می‌دهم : او پیش خداست ، ما روزے پیش بابا می‌رویم و پسرم آرام می‌شود.
به روایت از همسر : مرتضی، به شدت معظم رهبری♥️ بودند و را در برابر می دانست بیشتر هایشان را دنبال می کردند. 🍃🌷🍃 به و   هم از را می کردند حتی می گفتند کنیم تا راحت های را   کنند. 🍃🌷🍃 سپاه  و، بود و آن جا به اعزام نمی شدند  البته چند نفر از از آن جا عازم شده و باز گشته بودند بنابراین او را تصور نمی کردم.😭 🍃🌷🍃 و چون و را برای رفتن می دیدم، رفتن و بازگشتش را مانند در چابهار تصور می کردم. دیگر حرفی باقی نمی ماند. 🍃🌷🍃 در ها می گفت انتخاب با خودت هست، جواب زینب (س)🌷 و حسین (ع)🌷را خودت باید بدهی، شدن و خانواده بودن می خواهد.😭 🍃🌷🍃 هر چه بود بین و 🤍 بود، در که حتی با من هم بازگو نکرد اما راه را برایش خواستنی کرد. تا این که بالاخره رفتنش برای 21 96# قطعی شد.😭 🍃🌷🍃
به روایت از محمدپور، اعزامی : وقتي به محل حادثه رسيديم با دود و آتش‌زيادی روبه‌رو شديم طوری كه اصلا باور نمي‌كرديم اين و متعلق به يك باشد. 🍃🌷🍃 ما، گروهی بود كه به آنجا رسيد.با ديدن حريق دستورات لازم را دادم. به با آتش پرداختند و ديگر سعی می كردند خانه را دهند. 🍃🌷🍃 ما از طريق و هر كه پيدا می شد، می كرديم، را خارج كنيم. قانع هم وقتی شنيد عده‌ای در هستند، به تا آنها را دهد. 🍃🌷🍃 لحظات و بود. همچنان در حال بودم كه به من خبر دادند دچار شده.😭 مثل پسرم بود.😭😭😭 🍃🌷🍃 مدتی قبل از ديگری به ايستگاه ما آمده بود اما در همين مدت را توی همه جا كرده بود. هر جا با روبه‌رو ميی شديم، در نهايت بود كه می كرد.😭 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : مرتضی، به شدت معظم رهبری♥️ بودند و را در برابر می دانست بیشتر هایشان را دنبال می کردند. 🍃🌷🍃 به و   هم از را می کردند حتی می گفتند کنیم تا راحت های را   کنند. 🍃🌷🍃 سپاه  و، بود و آن جا به اعزام نمی شدند  البته چند نفر از از آن جا عازم شده و باز گشته بودند بنابراین او را تصور نمی کردم.😭 🍃🌷🍃 و چون و را برای رفتن می دیدم، رفتن و بازگشتش را مانند در چابهار تصور می کردم. دیگر حرفی باقی نمی ماند. 🍃🌷🍃 در ها می گفت انتخاب با خودت هست، جواب زینب (س)🌷 و حسین (ع)🌷را خودت باید بدهی، شدن و خانواده بودن می خواهد.😭 🍃🌷🍃 هر چه بود بین و 🤍 بود، در که حتی با من هم بازگو نکرد اما راه را برایش خواستنی کرد. تا این که بالاخره رفتنش برای 21 96# قطعی شد.😭 🍃🌷🍃
به روایت از آقای رمضانی، دوست وهمکار: «به تنها چیزی که شباهت نداشت، بود؛ با همخوانی نداشت. با این حال هم نمونه بود و هم نمونه. با شخصیت را ساخته بود.» 🍃🌷🍃 در محل کارش بسیار و بود. داشت. همکاران و نزدیکان از بیماری همسرش خبر نداشتند نمی دانستند که سرطان دارد تا اینکه بیماری شدت پیدا کرد و نفس را از این خانم گرفت. روحیه بالای نمی‌گذاشت کسی از شود. زیادی از برگزار می شد. عکس‌هایی با تصاویر . را دوست داشت و مضمون تمام بودند.» 🍃🌷🍃
مداری و از از نمونه های مشی سیاسی بود. از ها و عدالتی ها که در بین جامعه اتفاق می افتاد بودند. 🍃🌷🍃 وقتی جریان و زینب(س)🌷 و وحشیانه داعش در همه جا پیچیده شد، به جوش آمده بود و ماندن در اینجا را . 🍃🌷🍃 هروز را پیگیری میکرد و با مداوم و هایی که انجام داده بود برای نام و به موافقت نمی کردند. 🍃🌷🍃 بعد از از دوستانشان شنیدم که برای رفتن خیلی داشت، حتی با ثبت نام که او را با تندی از اتاق بیرون کرده بودند و گفته بودند شما را به کردی شما هستید. 🍃🌷🍃 این سفر به احتمال زیاد بدون است و از این سلب شده است. گویا با شنیدن این حرف با صدای بلند می کند و کسانی که در آن اتاق بودند تحت تاثیر قرار می گیرند.😭 🍃🌷🍃
چند روز بعد برادرشون  به منزلمان آمد وگفتندکه با ایشان تماس گرفتن و از او را مطلع کردند. با شنیدن این خبر انگار سقف آسمان در سرم خراب شد😭، حال بدی داشتم اشک از چشمانم جاری شد. پنج روز بعد از این خبر بود که را از طریق فرماندهی و اینکه است قطعی شد.😭😭 🍃🌷🍃 شرط داعشی ها و# پیکر به ما اعلام کرده اند که داعشیان، تحویل را منوط به# آزاد کردن ده اسیر داعشی و یا مقداری زیادی پول، خواسته آنها بود که من با شنیدن این خبر بدون هیچ مکثی گفتم را برای خدا🤍 دادیم و او را گیریم.😭 🍃🌷🍃 تعدادی از در دشمن بودند و در پی و آنها از حصر، هایی از داد و مورد تیر دشمن قرار گرفت. ولی نتوانستند را به .😭 🍃🌷🍃 تا سال بعد که به . 😭😭 🍃🌷🍃