eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
230.4هزار عکس
62.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 از نظر مطهری اوناییکه فساد مالی و اخلاقی ندارن کیا میشن!؟ جدی ما یا جدی اونا!؟
رئیس جمهور که با فاصله 8 متری از اطرافیانش نشسته ؛ به افراد پایین که بی فاصله از هم قرار دارند گفت کرونا نیست و باید به محل کار خود بازگردید. این عماریون
◀️برقراری ارتباط با از آسیبهای است که زمینه های مختلف از کودکان را از طریق حریم و و نوجوان ایجاد مینماید. چرا که کودکان و نوجوانان ظرفیت بیشتری را برای برقراری ارتباط آسان با افراد در فضای مجازی دارند، به همین دلیل نیز زودتر نموده و بیشتر می خورند. 8
🚨 تشریفات اضافی ممنوع 🔘 سردار شهید شوشتری: 💠 در زمان به اتفاق مقام معظم رهبری که در آن زمان بودند برای بازدید از ۲۱ امام رضا علیه السلام عازم شدیم. ایشان از قبل فرموده بودند « کم بیاورید، یک یا دو ماشین کافیست» وقتی از بیرون آمدیم، دیدیم حدود ده ماشین دیگر پشت سر ماشین ما در حال حرکت هستند. حضرت آیت الله خامنه‌ای خیلی به راننده گفتند: ! کمی به نظر می‌رسیدند. بلافاصله رو به من کردند و فرمودند: از ماشین دومی به بعد یا به اهواز بر می‌گردند و یا اگر قصد آمدن دارند، خودشان تنهایی بیایند. چه دلیلی دارد پشت سر ما راه بیفتند؟ وقتی من که هستم با یک حرکت کنم، دیگران می‌گیرند و این کار، رسم می‌شود. برای من دو در یک یا دو ماشین، کافیست.
پس از گذراندن دوره در رشته صنعتی در تاریخ 1/5/ 1382# التحصیل و به پوشیدن سبز و از انقلاب اسلامی و فقیه شد. 🍃🌷🍃 از سال 1383# تا زمان #مسئول دفتر هوایی کریمی ، هوا فضای پاسدران کاشان بود. 🍃🌷🍃 ایشان در تاریخ  1380/5/5 یکی از بستگانش ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سسه فرزند است ،علی ۱۴ ساله، فاطمه پنج ساله و طاها سه ساله. 🍃🌷🍃 فردی و با کاری عالی و  و در امر ، با جسمانی بالا بود، ایشان در تاریخ 1396/12/23# به اعزام شد. 🍃🌷🍃
به روایت از آقای رمضانی، دوست وهمکار: «به تنها چیزی که شباهت نداشت، بود؛ با همخوانی نداشت. با این حال هم نمونه بود و هم نمونه. با شخصیت را ساخته بود.» 🍃🌷🍃 در محل کارش بسیار و بود. داشت. همکاران و نزدیکان از بیماری همسرش خبر نداشتند نمی دانستند که سرطان دارد تا اینکه بیماری شدت پیدا کرد و نفس را از این خانم گرفت. روحیه بالای نمی‌گذاشت کسی از شود. زیادی از برگزار می شد. عکس‌هایی با تصاویر . را دوست داشت و مضمون تمام بودند.» 🍃🌷🍃
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸عقل را جدی و جدی و جدی بگیرید!🔸 💡 چه طور شما را دو دستی و بااحترام می گیرید؟ چه طور وقتی حضرت معصومه (س) میروید، عقب‌عقب بر میگردید تا پشتتان به ضریح نباشد؟ این خودتان را هم جدی بگیرید. وقتی فهمیدید چیزی بد است، سرسری نگیریدش. اگر عادت کردید به متابعت عقل، آن وقت یک مثل آقای بهجت گیرتان می آید و دستتان را می گیرد. دنبال پیدا کردن امثال آقای بهجت، نرو. فایده ندارد. در عوض این عقلی که خدا به تو داده را جدی بگیر. 💡اینهایی که زیاد می کنند، [عقلشان ضعیف میشود]. به عقلت رجوع کن! خودت میتوانی فکر کنی، اما به جای فکر کردن، استخاره می کنی! به جای مشورت کردن، استخاره می کنی! خدا استخاره را داده برای و مشورت؟! برای اینکه با خودت بگویی: «من که می توانم استخاره کنم، چرا مشورت کنم»؟!! مثلاً می خواهد زن بگیرد؛ بدون مشورت، استخاره می‌کند! خب همین، کار دستش می دهد. 💡اول باش. اگر عقل تو، دست تو را نگیرد و به امام زمان(ع) نرساند، هیچ عالِمی نمی تواند این کار را برای تو بکند. بین تو و امام زمان، این عقل تو است. البته از عقل نپرس چرا نماز ظهر چهار رکعت است. چرا صبح دو رکعت است؟ چرا رکوع؟ چرا سجود؟ عقل می گوید به من چه؟! من برای این کار نیامدم. 💡در هر کسی که دیدی متابعتش نسبت به عقلش بیشتر است، دوستی‌ات را با او تداوم بده. بیشتر کن. فاصله‌ات با هر کدام از دوست‌هایت به اندازه فاصله آنها با عقلشان باشد. 💡 خیلی عقل را بگیرید. عقل را بگیرید. عقل را بگیرید.
به روایت از همسر : برای انتخاب ، و...بود، خودم هم هیئتی بودم. و اخلاق و.. که بسیار اخلاق بود. 🍃🌷🍃 عکس هایش را که دیده اید همه اش بر لب است. خودش بهم گفت از خواسته از باشد و یعنی چادری. 🍃🌷🍃 گذار و امام علی علیه السلام🌷 پانصد دستگاه بود. خودش می گفت از نوجوانی بیشتر وقتش را در ها می گذرانده. 🍃🌷🍃 روغنی داشت؛ کنار مغازه تعویض روغنی دایی ام. با هم همسایه بودند، دایی ام ما را به هم معرفی کرد و تمام و کمال هم را می کرد. سال ها را می شناخت. 🍃🌷🍃 همان اوایل  ازدواج یک بار از من پرسید اگر خدای ناکرده در کشورمان بشود، تو اجازه می دهی من هم بروم؟ 🍃🌷🍃 من هیچ وقت جدی به این موضوع نگاه نمی کردم، می گفتم هر چی بخواهد. آدم باید توی قرار بگیرد تا بتواند تصمیم درستی بگیره. 🍃🌷🍃 وقتی خطر داعش در بالا گرفت و حضرت زینب علیها السلام🌷 تهدید شد، به طور درباره و از با من صحبت می کرد.😭 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : برای انتخاب ، و...بود، خودم هم هیئتی بودم. و اخلاق و.. که بسیار اخلاق بود. 🍃🌷🍃 عکس هایش را که دیده اید همه اش بر لب است. خودش بهم گفت از خواسته از باشد و یعنی چادری. 🍃🌷🍃 گذار و امام علی علیه السلام🌷 پانصد دستگاه بود. خودش می گفت از نوجوانی بیشتر وقتش را در ها می گذرانده. 🍃🌷🍃 روغنی داشت؛ کنار مغازه تعویض روغنی دایی ام. با هم همسایه بودند، دایی ام ما را به هم معرفی کرد و تمام و کمال هم را می کرد. سال ها را می شناخت. 🍃🌷🍃 همان اوایل  ازدواج یک بار از من پرسید اگر خدای ناکرده در کشورمان بشود، تو اجازه می دهی من هم بروم؟ 🍃🌷🍃 من هیچ وقت جدی به این موضوع نگاه نمی کردم، می گفتم هر چی بخواهد. آدم باید توی قرار بگیرد تا بتواند تصمیم درستی بگیره. 🍃🌷🍃 وقتی خطر داعش در بالا گرفت و حضرت زینب علیها السلام🌷 تهدید شد، به طور درباره و از با من صحبت می کرد.😭 🍃🌷🍃
شهید دفاع مقدس، رضا چراغی  🍃🌷🍃 درسال   ۱۳۳۶# در روستای بستق درشهر ساوه در خانواده ای متدین ومذهبی وروستایی متولدشد. در سالگي قدم به مدرسه گذاشت و با خوبي كه داشت، همیشه تو درس هایش بود. 🍃🌷🍃 بعد از گذراندن دوره ابتدايي، وارد دبيرستان شد و در آن با برخي مسائل و شد در اسلامي، سال آخر دبيرستان بود. 🍃🌷🍃 ایشان در راه ، و تلاش بود. در ميان همسالان و هم کلاسی ها  از نظر ، و ، بود. 🍃🌷🍃 با شروع اسلامي، وارد عرصه هاي شد و در ها و ، و انقلابي به پرداخت. 🍃🌷🍃 با گيري انقلاب، ایشان در هاي مختلف، شور و و تر شد و در هاي امام خميني (ره) در ميان دوستان و بستگان، نقش داشت. 🍃🌷🍃 در روزهاي# پيروزي انقلاب، ناپذير و ، شب و روز را تحقق كرد و در نظامي و رژيم، داشت. 🍃🌷🍃
در هايي كه به مي گرفت، و كار بود. نسبت به المال ،هر گاه با به مي آمد، المال را خانه مي گذاشت و با من به اش مي كرد. 🍃🌷🍃 يك بار يكي به منزل ما آمد و گفت كه رضا با ماشين او را به جايي برسند. حاضر# نشد از المال استفاده كند و با من او را به مقصد رساند. 🍃🌷🍃 نحوه به روایت از همرزم: دشمن در ارتفاع 143 فكه پاتك سنگين زده بود. به هر ترتيبي بود، خود را به آن جارساندم، چراغي، عباس كريمي، اكبر زجاجي در حال آر پي چي 60 بودند. 🍃🌷🍃 دشمن پاتك سنگيني زده بود. هر چه اصرار كردم كه عقب برگردند، قبول نكردند. روي فقط نفر سالم مانده بودند كه جنگيدند. 🍃🌷🍃
هیچ کس از او ندید. با همه بود و وقتی به خانه‌اش می‌رفتیم تا صبح با بچه‌های من می‌کرد و آرام و قرار نداشت.😭😭 🍃🌷🍃 هر موقع می‌خواستیم بیاییم تهران و به بستگان سر بزنیم بچه‌ها می‌پرسیدند: " یدالله هست که می‌رویم تهران؟ اگر نیست صبر کنیم او بیاید و بعد برویم تا او را هم ببینیم."😭 🍃🌷🍃 در خیلی بود. و را انجام می‌داد. بود. اهل به معروف و از منکر بود. به و داشت و و برایش بود. 🍃🌷🍃 از هم به کسی چیزی . از به ما که خواهر و برادرهایش بودیم، چیزی نمی‌گفت. خواهرم رفته بود خانه‌اش، پرسیده بود: "چه شده؟" گفته بود: "چیزی نشده کمی زخمی شدم😭 🍃🌷🍃 هیچ موقع را . جلوی چشمش به رسید می‌گفت: هر کاری در 🤍 که باشد و . 🍃🌷🍃 نه از طیرزمش در سسوریه چیزی می‌گفت و نه از جنایات داعش فقط وقتی دوستانش آنجا سشهید می‌شدند، می‌آمد و از سشخصیت آن سشهید برایمان . 🍃🌷🍃
هیچ کس از او ندید. با همه بود و وقتی به خانه‌اش می‌رفتیم تا صبح با بچه‌های من می‌کرد و آرام و قرار نداشت.😭😭 🍃🌷🍃 هر موقع می‌خواستیم بیاییم تهران و به بستگان سر بزنیم بچه‌ها می‌پرسیدند: " یدالله هست که می‌رویم تهران؟ اگر نیست صبر کنیم او بیاید و بعد برویم تا او را هم ببینیم."😭 🍃🌷🍃 در خیلی بود. و را انجام می‌داد. بود. اهل به معروف و از منکر بود. به و داشت و و برایش بود. 🍃🌷🍃 از هم به کسی چیزی . از به ما که خواهر و برادرهایش بودیم، چیزی نمی‌گفت. خواهرم رفته بود خانه‌اش، پرسیده بود: "چه شده؟" گفته بود: "چیزی نشده کمی زخمی شدم😭 🍃🌷🍃 هیچ موقع را . جلوی چشمش به رسید می‌گفت: هر کاری در 🤍 که باشد و . 🍃🌷🍃 نه از رزمش در سوریه چیزی می‌گفت و نه از جنایات داعش فقط وقتی دوستانش آنجا شهید می‌شدند، می‌آمد و از شخصیت آن شهید برایمان . 🍃🌷🍃
۱. یک پیام جدیدِ کاملاً از کانال عمان به طرف آمریکایی ارسال شد. ۲. ابتکار قدیمی عمان در خصوص یک مکانیزم ارتباط غیرمستقیم برای لغو تحریم‌ها بررسی شد. ۳. با جناب محمد عبدالسلام، نماینده انصارالله در خصوص آخرین تحولات بحث شد. اخیرا آمریکا در پیامی به مسقط، طرحی تکراری برای توقف عملیات نظامی یمن در حمایت از غزه را داده است. خروج انصارالله از لیست تروریستی و تسهیل توافق آتش‌بس در ازای توقف عملیات. ۴. مقصد بعدی سفر وزیر، دمشق است که مهم‌ترین مقصد با توجه به تحولات اخیر است. بحث و رایزنی در خصوص حمله به ساختمان کنسولی سفارت و حتی بازدید از آن ممکن است. ۵. مقصد سوم نیز احتمالا بیروت است که مثل همیشه در خصوص جنگ غزه، شرایط منطقه و سناریوهای آتی صحبت می‌شود / محلل ‌🍃🇵🇸🇮🇷🍃
📣📢📣 سلام دوستان خدا قوت برنامه ی رزم حضور در اجتماع( مترو ...پاساژ ...پارک و...) داشته باشید این کار الان خیلیییییی مهمه خواهشمندم امور دیگر را در حاشیه و حضور در اجتماع را حتی روزی یک ساعت یا هفته ای دو ساعت یا هر وقت و هر طور که در توان تون هست بگیرید . الان نیروی انتظامی امنیت اخلاقی یگ تنه با کشف حجاب در اوفتاده باید شون کنیم . باید کف جامعه باشیم...خیلی مهمه 🗣چند روز قبل ایستگاه مترو شهید بهشتی یه دختر مکشفه اومد از گیت رد بشه ۴ تا مرد نیروی انتظامی اونجا بودن یکی شون گفت خانم شال بپوش اهمیت نداد نذاشتن رد بشه رفت از اون طرف خروج وارد بشه کیفش رو گرفتن نذاشتن شروع کرد داد و بیداد و فحش به اسلام و اصلا شما چرا به ما نگاه کردید و... رنگ و روی این بنده خدا ها ار ناراحتی پریده بود ما رفتیم گفتیم خانم قانون رو رعایت کن چرا بحث میکنی دید فایده نداره و ما هم داریم تذکر میدهیم شال رو پوشید و رفت .... بعدش ما از نیروی انتظامی تشکر کردیم چقدر بنده های خدا شاد شدند و روحیه گرفتند . ببینید حضور دو تا خانم محجبه و یه تشکر خشک و خالی چقددددر تاثیر داشت ...با همه ی وجودم تاثیرش رو لمس کردم . 📣ان شاءالله این آخرین خاکریز باشه و بعدش ظهور 😢شهدا رفتند در سرمای کوههای کردستان یخ زدند در گرمای جنوب زبان روزه له له زدند و جان دادند... شرم بر ما اگر فقط وقت نگذاریم و پرچم چادر را در خیابان‌های پایتخت جمهوری اسلامی به اهتزاز در نیاوریم . لطفا باشیم ...جبهه ی امروز را بشناسیم ...و وظیفه ی خود را مشخص کنیم . سرباز خط مقدم هستیم پشتیبان پشت جبهه حمایت حمایت ❗️کسی بیکار نباشه .✅ 🧕اگر خانم هستی : 👣صبحها زودتر پاشو امور منزل و شام و نهار رو ردیف کن و با هماهنگی سایر دوستان و همسایه ها حتی یکنفر بزن بیرون ، هر جا حتی تا سر کوچه ...ایستگاههای مترو ...خود حجابت درسه ...تشکر از نیروی انتظامی ... اشاره به بی حجابها که سر کنند ..یا نچ نچ کردن وقتی از کنارشون رد میشوی ...یا اشاره کردن و.. ✅اگر خودت به هر دلیل نمیتونی بیرون بروی به دوستان و همسایه ها بگو شما بروید رزم حضور با من برگشتید یه آش ...یه آبدوغ خیار با هم بخوریم ... ✅به دوستان یا همسایه ی بچه دارت بگو من نمیتونم برم رزم بچه ی شما از مدرسه آمد بیاد منزل ما تا شما برگردی...خیالت راحت باشه ‌.. 👨اگر آقا هستید : غیر از اینکه خودتون هم فعالتر شوید از نیروی انتظامی هم تشکر کنید ...نسبت به دهن کجی به احکام خدا بی تفاوت نباشید . 👈همسر و خواهر و مادر محجبه تون رو تشویق کنید بیشتر در اجتماع حاضر شوند . ما در جنگ تحمیلی پیروز شدیم چون مادران و همسران شهدا و ایثارگران عزیزان شان را تشویق به جهاد می‌کردند و آنها را در راه خدا خرج می‌کردند. امام علی در نهج البلاغه فرموده : امر به معروف و نهی از منکر اجل را نزدیک نمی‌کند و روزی را کم نمی‌کند. پس در این جهاد شجاعانه پشتیبان و همراه بانوان باشید .💪 قطعا جان و آبرو و آرامش بانوان ما ارزشمندتر از جان و حریم حضرت زهرا دختر رسول الله نیست ...که ایشان با وجود فرزندان صغیر ...بارداری ...مصیبت پدر و تنهایی 😭...حضور فعال در صحنه ی اجتماع داشتند و پشتیبان ولی خود بودند .👌 👏پس پشتیبان و مشوق بانوان باشید . 👈واقعا در مقابل سلام الله علیها چه پاسخی خواهیم داشت اگر کوتاهی کنیم ؟؟🤔 خلاصه : ⚔فکر کن ببین کجای جبهه ای ؟ 👈یه کاری بکن ...که آقا ظهور کردن بتونی بگی آقا اسم ما رو هم بین سربازانت ثبت کن ...تلاش‌هایی کردیم و بی تفاوت نبودیم .😢🤲 این رو بدون ما در جنگ نابرابری پیروز شدیم به برکت سربازان خالص وطن و سرداران بزرگ و نخبه های جنگ و که از دامن پاک زنان با بصیرت به معراج رفتند.😭 یا علی
دفاع مقدس حمید نخلی 🍃🌷🍃 در تاریخ ۱۳۴۰/۹/۲۳# در شهر تهران در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. دوران کودکی را پشت سرگذاشت و وارد مدرسه شد و ادامه تحصیل داد تا دبیرستان و در رشته اقتصاد دیپلم گرفت. 🍃🌷🍃 از دوران نوجوان سواد و فکری بود، بود و. 🍃🌷🍃 با وجود این که  بود، ولی از و بالایی   و بود. 🍃🌷🍃 بطوری که در همان سالهای ۱۳۵۷_۵۸_۵۹# بطور و هم به انقلاب می پرداخت و هم با کمونیست ها، منافقین و سایر تفکرات انحرافی ایشان و داشت. 🍃🌷🍃 ایشان با شروع تحمیلی ، از همون اوایل  به رفت و در های زیادی  داشت. 🍃🌷🍃
در زمان از واحد تعاون  بود، که در همان زمان هم را برعهده داشتند و اصلا این را خود به می‌دانست. 🍃🌷🍃 به روایت از روایتگر وراوی ، آقای محمد احمدیان: دل محمود در آن سرزمین‌های تفتیده جا مانده بود.😭😭 🍃🌷🍃 آشنایی من با محمود به  سال‌های ۷۳ و ۷۴  و بر می‌گردد. محمود در آن زمان به در عملیاتی شده بود و ،‌ بود. 🍃🌷🍃 بعد از شدن ، محمود خیلی تر وارد شد و به عنوان منصوب و از آن زمان به بعد ارتباط ما با یکدیگر بیشتر شد. 🍃🌷🍃 اگرچه ارتباط ما بیشتر کاری بود و و و.. کلی ارتباط من با محمود به دلیل اینکه او اصفهانی بود و من هم اصفهانی، رنگ و بوی دیگری داشت.😭 🍃🌷🍃 استانی بودن و هم بودن، را بین ما ایجاد کرده بود و هر زمان که خستگی در وجود ما حاکم می‌شد به دیدن یکدیگر می‌رفتیم. من به شرهانی برای دیدن او می‌رفتم و او به اهواز برای دیدن من.😭😭 🍃🌷🍃