eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 شاعر چه زیبا می‌گوید: زندگي صحنه يكتاي هنرمندي ماست، هر كسي خود خواند و از صحنه رود، صحنه پيوسته بجاست، خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به یاد.(ماجد) . 🍃و تو چه زیبا صحنه ی زندگی‌ات را ترسیم کردی. تو چه خرم نغمه ای بود که در به ابدیت پیوست. . 🍃عباس کریمی، بی ادعا و ، فرماندهی که ابتکار عملش بعثی‌اش را هراسان میکرد؛ و چه لایقی در تمام صحنه های بود. الحق و الانصاف عباسی برای زمان خویش بود. . 🍃شهـــیدی که گرمای محـبتش چون نـــوری، قلــ❤️ــب‌ها را می‌کرد و همین ویژگی بارز اخلاقی‌اش بود که همگان مجذوب او می‌شدند. . 🍃تقربش به ، او را عاشقانه خرید. آری چه نیک حقیقت و هدف الهی را درک نمود و برای حقیقت کرد و داد. . 🍃و اینک ای شهید، تو به ابدی رفته‌ای، سفری به سمت محبوب همیشگی‌ات. حقا که باید به درود فرستاد، درود فرستاد که چنین فرزندی تربیت کردند. فرزندی که برای دفاع از حق، لحظه ای از پای ننشست. . 🍃شهید در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ به یاران آسمانی‌اش پیوست. . 🍃براستی که چنین پروازی میانه میدانم آرزوست... . 🍂 بقول : ای ! ای آنکه بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود برنشسته‌ای! دستی برآر و ما عادات سخیف را نیز، از این بیرون کش. آری ما را از این منجلاب بیرون کش.🤲😔 اللهم الرزقنا الشهادت فی السبیلک . به مناسبت . ✍نویسنده: . 📆 تاریخ تولد: اول اردیبهشت ۱۳۳۶ قهرود کاشان . 📆 تاریخ شهادت: ۲۳اسفند ۱۳۶۳ عملیات بدر در منطقه عملیاتی شرق رودخانه دجله . 📆 تاریخ انتشار طرح: ۱۳۹۸/۱۲/۲۲ . 🥀 مزار: قطعه ۲۴بهشت زهرا .
📒دفتر ۹۸ هم با تمام ها 😓 ،آسانی ها، ها و هایش 🎆 شد. 🌱 . امیدوارم در 📒 ۹۹باغ آرزوهایتان پر از باشد. 😍 . ☺️ شادی همیشه قلبتان ❤️ باشد. . هرروز شکر گذار 🤲 باشید به پاس ..💚 . و 🥺 با صدای خوش انا المهدی (عج) 😍 یابد. . ⚜️سال مبارک باد🎉 . 🔰 نام اثر: ⚜️ نوع اثر: 🎨 هنرمند: 🔻🔻🔻🔻 @ammar_abdii2
🍃از رعد گریه‌های شبانه علی و مناجات خالصانه زهرا، باران الهی بر خانه دردانه پیامبر بارید🌧 . 🍃 پر از صدای بال است که به خانه علی می‌آیند، آخر این فقط دارالشفای زمینیان نیست، بلکه طبیب افلاکیان هم هست. . 🍃خلاصه‌ی زهرا و علی متولد شد و به واسطه وجود نازنینش، بال‌های سوخته فطرس ملک، جان تازه گرفت.😍 . 🍃پیامبر پس از شنیدن خبر ولادت شافع امت‌ش، به خانه و آمد. اسماء مولود را داخل حریری پیچید و به نزد پیامبر آورد. پبامبر در گوشش و اقامه‌ی خواند و ، نام زیبای حســـ💚ـــین را از جانب به ارمغان آورد. . 🍃حسین زیباترین گل واژه عالم است. آنقدر زیبا، که از تا شهادتش به گفته چیزی جز زیبایی نیست (ما رایت الا جمیلا) . 🍃به دنیا آمد تا را تیز و خنجرها را مهیا کنند و آب را همچون حق دریغ. گوش کنید این صـــدای هل من ناصر ینصرنی است. . ✍نویسنده : .
🍃یک هفته قبل از از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر مشغول دعا و گریه است و دارد با صحبت میکند .دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام. . 🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم .گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم . دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این‌ پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم! مرا بوسید و بغل کرد و رفت... . 🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر برای چه بوده است !. راوی: 🌺سالروز شهید
🍃بسم رب الزهرا . 🍃از کودکی مشق های زیادی را تمرین کردیم. بزرگتر اما که شدیم، حتی دیگر املای مشق را یادمان نمی آمد و ما فارغ از این بودیم که باید در سراسر زندگیمان مشق را به تمرین بنشینیم. بندگی برای او. این باید مشق شب هر روزمان می بود اما نشد ... . 🍃 به جایش خوب یادمان ماند تا تمرین کردیم را؛ در حالی که مضحک است؛ بدبخت خواندن آدمیان را. چرا که صدف ، خود را نگون بخت نمیداند . شاید بگویی تو از بدبختی چیزی جز مترادف نمیدانی.. . 🍃اما من به چیزی میگویم ، که والاتر از ثروت است . حال آن چیست؟ گوهر محبتی است که آن را به ما ارزانی داشته و به خزانه داری ان، صدف جسم ما را گماشته است . . 🍃به این فکر کن که این گوهر تکه ایی از روح است .خدایی با آن همه عظمت، چه بخشنده است که روح خود را در جسم ناچیز آدمیان قرار داده و اینک آدمی باید رسم امانت داری را به جا آورد . ما مانند کودکی است که میزند و خواسته ایی را طلب میکند ؛ تقرب به خدا را میخواهد اما ما با خفه اش میکنیم و نمیذاریم به آن چیزی که میخواهد برسد . . 🍃اما نباید پوشی کرد از امانت دارانی که بی وقفه و روز در تلاش اند تا روحشان را به نزدیک تر کنند. . 🍃روح ما به "ساده زیستن" نیاز دارد تا وابسته تجملات نشود چرا که اگر بشود؛ میشود مادی گرا... روح ما به " "نیاز دارد، به " و ". به "آگاهی".. و شاید او مصداق برای حرف هایم باشد. میدانی او میگفت هر چقدر برای تحصیل کنید؛ بازهم کم است .. . 🍃 شاید او آگاهی را درک کرده بود.شاید او بی نیاز تقرب یافت... به راستی روح ما چگونه پیش معبودش باز میگردد ؟! آیا دار های خوبی بوده ایم؟! آیا نیاز های روحمان را برطرف کرده ایم؟! آیا اسیب زده ایم به روحمان یا پرورشش داده ایم؟! آیا.... . . ✍️نویسنده: . 🕊به مناسبت شهادت . 📅تاریخ تولد : ۱ مرداد ۱۳۵۸ . 📅تاریخ شهادت : ۱۱ مرداد ۱۳۹۲ . 📅تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ . 🥀مزار : گلزار شهدای البرز .
معبود من به نام تو و با یاد تو 🍃 عزم نگارش کرده ام , میخواهم برای کسی بنگارم که اقیانوس وجودش پر از حب و دوستی به خدا و اولیایش بوده و خورشید درونش را به انوار الهی مزین کرده بود. . 🍃کسی که به گمانم عطر نامش میتواند مشفی التیاب های به کوخ نشسته ی وجودی باشد که خود را سالیان سال است در تُنگ کوچک دنیا به دراورده است . . 🍃پاسدار ۲۷ساله ای که در طول گامهای زندگیش جز درستی و پاکی چیزی به نظر نمیرسد.غنچه ای که با تابش آفتاب الهی در تهران شکوفا شد و به اوج کمالش رسید به گونه ای که رایحه اش را میتوان حتی آن سوی مرزها حس کرد . . 🍃غنچه ای که شد خانواده اش که با عِطر محمدیش فضای خانواده را معطر مینمود. راهش را بدرستی شناخته بود , خالصانه برای محبوبش قدم بر میداشت و روز به روز روح بزرگش را بزرگتر میساخت . . 🍃اعتقادش بر این بود که هرچه از می‌خواهید فقط از باب اول وقت وارد شوید.و باور داشت برای هم طلب دعای خیر کنیم، چرا که دعا در حق برادر و خواهر دینی زودتر به می‌رسد. . 🍃آری .من مطمئنم محمد خود را از همین نمازها و دعاها گرفت که این گونه میشود،روح بلندش را در راه از حریم آل الله به اوج انتهایش میرساند . 🍃شهید محمد کامران در دی ماه ۱۳۹۶ خود را به آغوش محبوب آسمانیش رساند. شاد و راهش پر رهرو . ✍نویسنده: . 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد: ۹ اردیبهشت ۱۳۶۷ . 📆تاریخ شهادت : ۲۳ دی ۱۳۹۴ . 📆تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار: بهشت زهرا .
🍃یک هفته قبل از از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر مشغول دعا و گریه است و دارد با صحبت میکند. دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام. . 🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم. گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم . دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این‌ پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم! مرا بوسید و بغل کرد و رفت... . 🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر برای چه بوده است !. . راوی: . 🌺به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۰( ۲ مه ۱۹۹۱) . 📅تاریخ شهادت : ۲۸ دی ۱۳۹۳(۱۸ ژانویه ۲۰۱۵) . 📅تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : روضه الشهیدین ضاحیه جنوبی بیروت .
‍ 🍃شاعر چه زیبا می‌گوید : زندگي صحنه يكتاي هنرمندي ماست، هر كسي خود خواند و از صحنه رود، صحنه پيوسته بجاست، خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به یاد.(ماجد) 🍃و تو چه زیبا صحنه ی زندگی‌ات را ترسیم کردی. زندگی تو چه خرم نغمه ای بود که در به ابدیت پیوست❣ 🍃عباس کریمی، بی ادعا و فروتن، فرماندهی که ابتکار عملش بعثی‌اش را هراسان میکرد، و چه لایقی در تمام صحنه های نبرد بود. الحق و الانصاف عباسی برای زمان خویش بود. 🍃شهـــیدی که گرمای محـبتش چون نـــوری، قلب‌ها را می‌کرد و همین ویژگی بارز اخلاقی‌اش بود که همگان مجذوب او می‌شدند😌 🍃تقربش به ، او را عاشقانه خرید. آری چه نیک حقیقت و هدف الهی را درک نمود و برای حقیقت کرد و جان داد. 🍃و اینک ای شهید، تو به سفری ابدی رفته‌ای، سفری به سمت محبوب همیشگی‌ات. حقا که باید به درود فرستاد، درود فرستاد که چنین فرزندی تربیت کردند. فرزندی که برای دفاع از حق، لحظه ای از پای ننشست🌹 🍃شهید عباس‌کریمی در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ به یاران آسمانی‌اش پیوست. براستی که چنین پروازی میانه میدانم آرزوست... 🍃بقول : ای شهید! ای آنکه بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود برنشسته‌ای! دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش. آری ما را از این منجلاب بیرون کش😔 ♡اللهم الرزقنا الشهادت فی السبیلک♡ 🌺به مناسبت سالروز شهادت ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد: ۱ اردیبهشت ۱۳۳۶ 📅تاریخ شهادت: ۲۴ اسفند ۱۳۶۳. عملیات بدر 📅تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ 🥀 مزار شهید : قطعه ۲۴بهشت زهرا
🌸کردگار مهربان،عالم را مقدمه ای برای پیدایش قرار داد تا مسیر کمال و معرفت را بپیماید و از دستورات پیروی کند تا به سعادت مطلق نائل آید و در این میان پیشوایانی پاک و معصوم را چراغی برای هدایت بشریت قرار داد.✨ 🌸و (ع)چهارمین امام شیعیان و ششمین آفتاب عصمت و کرامت است که در بحرانی ترین تاریخ اسلام عهده دار امر گردیدو قافله را از ظلمت و تاریکی ها به سمت روشنی هدایت کرد و را از نابودی مصون داشت. 🌸پیشوا و رهبری که نگذاشتند در روشنایی روز ندای حقیقت را بر فراز بازگوید در دل خفته شب دعاها و ثنایش عالی ترین رموز دنیایی و اخروی را به یارانش آموخت و راز و نیاز های شبانه اش صحیفیه ای از معارفت و رهنمود و سجده های طولانیش قیامی را شکل بخشید و از که نرم ترین شیوه گفتار است،حربه ای برنده علیه دشمنان و منکران پدید آورد. 🌸و راز و نیاز هایش شد چراغ راهی و ندایی تا خفتگان غوطه ور در جهل و وجدان های خفته را بیدار کند زین العابدین زینتی برای عابدان و بیداری برای غافلان و ثنایی برای و ندایی برای بینوایانست🕊 🍃امشب که در بهشت وا مى ‏گردد 🍃هر درد نگفتنى دوا مى ‏گردد 🍃از یمن ولادت امام سجاد(ع) 🍃حاجات دل خسته روا مى ‏گردد ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز ولادت 📅تاریخ انتشار : ۲۸ اسفند ۱۳۹۹
🍃 بهار پس از سیصد و شصت و پنج روز دوباره خود را رسانده بود تا جامه نو به طبیعت بپوشاند ، غبار خستگی از دل ها بزداید و شاید هم آمده بود تا نوید رسیدن مهمان کوچکی را بدهد. 🍃 مهمانی که وجودش مقدمه و نسل های بعد است. مقدمه ای برای و ساختن آینده ای برای آنها که قرار است راوی این مقاومت باشند. 🍃 و شاید وجود هم ، همان مژده ای بود که بهار قاصدش است و پای این قاصد هنوز به حریم دل اهل خانه نرسیده که بذر امید در قلبشان جوانه زده و به انتظار نشسته بودند. 🍃و ثمره درخت امیدشان فرزندی بود که از ابتدا آب و گلش را با به محبوب آمیخته بودند و در کالبدش روحی به وسعت آسمان و گرمای خورشید دمیده بودند. 🍃 همین وسعت روح گرمابخشش بود که سعادت خویش را در لباس و راه و رسم ایشان جست. پس هم به رسم خوب کردنش او را شهد عشق نوشاند و جشن ملبس شدنش را در محضر بهشتیان بر پا کرد. 🍃 و امروز اگر بود بیست و ششمین بهار عمر خویش را تماشا میکرد. خوشا به حالش که اکنون شش سال است ملکوتیان جشن میلادش را برگزار می‌کنند 🎊 ♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۶ فروردین ۱٣٧۴ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ۵ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای امیدیه
🍃به نام خالق قلم که جان و احساس بخشید به این موجود بی‌جان و همواره اعجاز آن را پیش چشم بشر نمایان کرد. که همین قلم وصف حال میکرد برای مخلوقات ، از جامانده ها می‌گفت که روزی دل به دل آسمانی ها دادند ، همره آنان شدند ولی افسوس هنوز اندازه نبودند و راه ها باید می‌پیماییدند تا به مقصد برسند. 🍃امروز هم قلم وصف حال مسافری جا مانده میگوید و بر سینه کاغذ حک میکند: *"رفته بود، سفرش مهیا بود" "یادش بود آتش و دود" "یادش بود وقت موعود" ولی اینجا خط پایان نبود که فصل آغاز بود برای پر کشیدن، برای همراه شدن. 🍃آن رو‌ز پرواز لاله ها را به خاطر سپرد یادش ماند که لاله ها بال داشتند تا فراسوی اوج پرواز کردند *و هادی تنها در زمین ماند. شاید همین جا ماندن مصلحتی بود برای آنکه بماند، بهر از حریم ، چرا که از دوردست ها صدای هل‌من‌ناصرٍیَنصُرِنی به گوش میرسید، از شام و عراق ندایی آمیخته با شیون زنان، فریاد کودکان و رجز خوانی دشمنان. 🍃و هادی رزم جامه به تن کرد و شد یکی از همان هزاران مسافری که یا جا مانده بودند یا تازه قصد سفر کرده بودند که هرکدام به طریقی به مقصد رسیدند، هادی هم به طریقی... 🍃با پیکری پاره پاره و بی سر و کفتارانی که بوی به مشامشان رسیده بود همسرش قصه ام وهب را یادآور شد و گفت نخواهم گذاشت حتی ریالی به جیب ها برای پس گرفتن پیکر پاک شهیدم برود، روا نیست آنچه برای خدا داده‌ایم پس گیریم. 🍃و حالا شش سال است که این قصه یادآوری می‌‌شود و هزاران هادی دیگر از این راه حیات می‌یابند🕊 *برگرفته از شعر خود شهید ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٣۴۰ 📅تاریخ شهادت : ٣۱ فروردین ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ٣۰ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : شهرستان شوشتر
🍃به تو که میرسم ؛ قلمم قاصر میشود از وصف تو و دریای موج انگیز وجودت، به تو که میرسم تنها نگاهت میکنم. گویا میتوانم را از عمق چشمانت بخوانم؛ میتوانم لبخندهایت را قاب کنم و به دیوار دلم بزنم تا از تو بیاموزم که مبادا کسی جز را میان آن راه دهم. 🍃تو همان آیینه ی احسن الخالقین خدایی که میان بکر پروردگار دست نخورده باقی ماندی و جاودانه شدی. گویا خدا بر سر خلقت تو شبانه روز تلاش کرد تا در نهایت این تو بودی که از خون عمادِ حزب الله جوشیدی و نام و پدرت را بر فراز آسمان ها حکاکی کردی. 🍃برای از تو گفتن باید از بی نهایت روز عمر طلب کنم تا مبادا ذره ی از وجود پر عزتت جا بیندازم. نامت نیز برازنده ات است؛ برازنده ی ابهت همیشگی ات در میدان های ، برازنده ی چشم های پر جاذبه ات در زمان هایی که دشمن را هدف گرفته بودی. 🍃آری تو آمدی که بمانی، آمدی تا مارا به خود بیاوری تا نامت را بر روی ما بگذاری و طریقه ی را به ما بیاموزی و اینکه در نهایت دست مارا در دستان سقای بگذاری؛ حال با تمام وجودم سر به سوی آسمان روانه میکنم و میگویم خوش آمدی جانم ♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٢ اردیبهشت ۱٣٧۰ 📅تاریخ شهادت : ٢٨ دی ۱٣٩٣ 📅تاریخ انتشار : ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : قنطریه_سوریه 🥀مزار شهید : روضه الشهیدین ضاحیه جنوبی بیروت
✨بسم الله الحبیب 🍃 در دوران نوجوانی بود که پیروز شد، احلی من العسل گویان راهی جبهه ها شد. برای امر ولی، درسش را رها کرد. 🍃مادرش نگران آینده اش بود و او را به درس نصیحت می کرد. اما، عاشقانه او را از ها صدا می کرد. 🍃 محمدرضا خودش را مانند دیگر نوجوانان، مخفیانه به جبهه رساند شب قبل از اعزام برای انکه پیدایش نکنند در خانه عمویش می خوابد و فردا مسافر دیار می شود. 🍃امتحانش را خوب می دهد و نمره شهادت می گیرد. اردیبهشت ماه سال ۶۱ بر عصر برخورد ترکش های خمپاره به خیل لشگر پرکشید. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٣۴٣ 📅تاریخ شهادت : ٢۰ اردیبهشت ۱٣۶۱ 📅تاریخ انتشار : ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : خرمشهر 🥀مزار شهید : گلزار شهدای ماهشر
🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃 همیشه دو چیز را رشک می برده ام که آن هر دو‌ را تو انگار جوری ربوده ای که حتی سهمی هم علی القاعده نباید برای چون منی باقی می ماند. یکی گمنامی در عین پر کامی و دیگری گمشده بودن. 🍃فرمانده بودن در ما یعنی فرمانده جنگ بودن و البته در چشم همگان نبودن. کیست که نداند فرمانده جنگ بودن در جبهه حق چه اوج والایی است در آسمان قرب الهی و چقدر زیباست اینگونه دور از چشم همه غرق در آغوش بودن. تو اینگونه بودی! 🍃 شاید آن و رشک دومم که تو آن را هم خیلی شیرین در دست گرفتی نتیجه همین گمنامی در عین پرکامی بود، آنسان که آنقدر دور از چشم اغیار در آغوش خدا ماندی و سینه در سینه خدا فرو بردی که دیگر اراده خدا بر این قرار گرفت که نام تو را با عنوان «عاشقی بی بدیل» فریاد بزند و شهادت را که معشوق اولیائش بود بر خلاف قاعده دنیا که همیشه در پی معشوق است، دنبال تو فرستاد! 🍃 و اینگونه شد که سالها پس از بی نامی و گمنامی، تبارک و تعالی تو را با نام روی دست گرفت تا حتی کسانی مانند من نیز کمی از قدر تو را فهمیدیم و هر وقت نام زیبایت را « شهید علی هاشمی » شنیدیم، بی اختیار در مقابلت سر فرود آوردیم و شدیم. ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۰ دی ۱۳۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۴ تیر ۱٣۶٧ 📅تاریخ انتشار : ۴ تیر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : جزیره مجنون 🥀مزار شهید : اهواز