.
#شهادت_حضرت_حمزه علیهالسلام
#مسعود_یوسفپور
همیشه قوّت قلب تمام لشکر بود
امیرِ صف شکن جنگ نابرابر بود
زمانه سردتر از سرد میشد اما او
همیشه مایۀ دلگرمی پیمبر بود
به کوری همۀ هندهای این عالم
رشید بود و جگر داشت، یک دلاور بود
رسید و کوه احد را به یک نظر لرزاند
اگر غلط نکنم قوم و خویشِ حیدر بود
میان معرکه هرچند ذوالفقار نداشت
خم دو ابروی او ذوالفقار دیگر بود
قدم قدم شده در جنگ، رنگ دشمن زرد
چقدر مثل علی حمله میکند این مرد
گرفته جذبۀ نامش تمام میدان را
زمین زده کمر قوم نامسلمان را
خبر دهید همان شیر آمده، آنکه
شکسته فرق ابوجهلهای دوران را
گرفته است دو شمشیر در نبرد به دست
گریز داده یکی جسم را یکی جان را
علی و حمزه، بنازم به عرصۀ جنگی
که جلوهگر شده طوفانِ پشت طوفان را
شبیه شیر حق، آمادۀ شکارست او
به جنگ بدر قسم، ماهِ روزگارست او
چنان به شانه علم بعد او نهاده علی
که با وجود نود زخم، ایستاده علی
به تیغ ابروی مستش قسم که در پیکار
نکرده است ز شمشیر استفاده علی
به حفظ جان پیمبر موظف است اگر
ز داغ پر زدنِ حمزه جان نداده علی
علی و حرفنود زخم، معنیاش این است
که بعد حمزه نجنگیده است ساده علی
صدا زدند: نبی کشته شد،_خیالات است_
بگو پیمبر ما خوانده است نادعلی
دوباره خار بهچشم، استخوانمیان گلوست
فقط اشاره به تاریخ میکنم ای دوست:
علی که گفت برای نبی به جان سپرم
و از جدال به این سادگی نمیگذرم
گریختند فلان و فلان، دلیل نخواه
خودم نخواستم اسمی از آن دو تا ببرم
مرا به سینه غمی هست جانگداز، چنان
که تیر میکشد از یاد آن تمام سرم
"اُحُد" مقدمهای بود بر "جمل"، بگذار
به لعن عایشه قدری خنک شود جگرم
به حمزه نیزه، به تابوت مجتبی هم تیر
من از شباهت این زن به هند باخبرم
زن است و مرده به کرّات روح عاطفهاش
هزار مرتبه لعنت به تیر و طائفهاش
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
.
#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
#محمدجواد_غفورزاده
از بوستان فاطمه، عطر و شمیم داشت
با دوستان فاطمه، لطف عمیم داشت
خواندند اهل معرفت او را «نگین ری»
با آنکه نام و شهرت «عبدالعظیم» داشت
از شهربند رنج و غم، آزاد میشود
هر کس که پاس بندگی آن حریم داشت
اینیاسگلشن حسن، این عاشق حسین
با مهر و عشق و عاطفه عهدیقدیم داشت
گلواژۀ حدیث از آن لعل جانفزا
عطر بهار وحی و صفای نسیم داشت
از محضر سه حجّت معصوم فیض برد
یعنی که ره به چشمۀ فوز عظیم داشت
مثل کبوتران حرمخانۀ «رضا»
روحی در آستان ولایت مقیم داشت
شاگرد پاکباختۀ مکتب «جواد»
دستی پر از کرامت و طبعی کریم داشت
از پرتو هدایت «هادی» اهل بیت
راهی به آستان خدای رحیم داشت
ایمان خویش را به امامش ارائه کرد
با آنکه جان روشن و قلب سلیم داشت...
طور تجلّی سه امام هُمام را
او درک کرده بود و مقام کلیم داشت
شب تا به صبح شعر «شفق» را مرور کرد
مرغ سحر که زمزمۀ «یا کریم» داشت
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
📚 آیه ۸۸
#وفات_حضرت_عبدالعظیم
.
.
#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
#سید_هاشم_وفایی
به هرکه مینگری ذکر ربنا دارد
دراین حریم وفا، یا الهنا دارد
قنوت عشق در اینجا چقدر دیدنی است
دراین محیط نفس، عطر ربنا دارد
صفا و مروه ندارد صفای این جارا
توکعبهای و حرمخانهات صفا دارد
تو از قبیلۀ عشقی، نوادۀ حسنی
زیارت حرمت اجر کربلا دارد
نسیم صبح سعادت وزد از این گلزار
به روی بال ، شمیم تو را صبا دارد
سزاست گر که تو عبد العظیم گردیدی
که بندگان بزرگی چنین خدا دارد
زفیض خدمت درگاه عترت یاسین
چقدر خاک تو تأثیر کیمیا دارد
تو از سلالۀ نوری و سید الکرمی
به پاس جود تو این آستان گدا دارد
شمیم ناب احادیث نور تو جاری ست
هنوز عطر کلام تو را فضا دارد
چراغ مهر تو در هر دلی که روشن گشت
رهی زلال به سرچشمۀ بقا دارد
نمیرود ز دل اهل معرفت بیرون
کسی که قدر و شرافت ز اولیاء دارد
تومثل آینۀ آفتاب پر نوری
که جان شهر ری ازجلوهات ضیاء دارد
بده به دست«وفایی» نخ عبایت را
که روز حشر بگویند آشنا دارد
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
.
#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
#حیدر_معجزه_تهرانی
سلام و تهنیت از کردگار حیّ و قدیم
به روح پاک تو ای شاهزاده عبدالعظیم
به علم و فضلِ تو شرع رسول مینازد
که خود حکیم و خبیر و محدّثیّ و علیم
سلام بر تو ز کرّوبیانِ عالَمِ قدس
از آنکه کرده عطایت خدای، قلب سلیم
ازاین شرف که تو فرزند شاه دین، حسنی
دهند دل به ولایت دو صد مسیح و کلیم
به شهرری تو و در کربلا حسینِ شهید
پناه و ملجاءِ خَلقید زَامر ربِّ قدیم
به شهر ری نه همین نام تو بود مشهور
به حق که نام تو باشد سَمَر به هفت اقلیم
کسی ز قدر و مقام تو میشود آگاه
که همچوما به رهت جان و سر کند تقدیم
به مِدحتِ تو مرا میرسد سروش از غیب
ز راه دل، سخنم روز و شب کنی تعلیم
ز درگه تو گدا، پادشاه برگردد
شود اگر چو من آگه ترا ز طبع کریم
چنان به روی تو مشتاق گشتهام که به دل
مدام نقش جمال تو میکنم ترسیم
زمانه گر دَهَدَم مهلت، ای عزیز خدا!
هزار نظم به نام تو میکنم تنظیم
ببوس «معجزه»آسا تو خاک درگه آن
امامزادۀ والایِ واجبالتّعظیم
#وفات_حضرت_عبدالعظیم
.
.
در نعت #امام_رضا علیه السلام
----------
یار من دلدار من مولا رضاست
یاور و غمخوار من مولا رضاست
می فروشم گل به شوقش بر مَلک
رونق بازار من مولا رضاست
آهوی چشمان من محتاج اوست
آسمانی یار من مولا رضاست
جان من جانان من مولای من
سَید و سالار من مولا رضاست
گلبُن من گلشن من یاس من
باغ من گلزار من مولا رضاست
عشق می ورزَم به مولای رئوف
نور حق در کار من مولا رضاست
هست ایوان طلایش والقمر
شمس من انوار من مولا رضاست
بر ضریح اطهرش دَوار دل
نقطه ی پرگار من مولا رضاست
تشنه ی درگاه آن مولا منم
چشمه ی سرشار من مولا رضاست
زائرش گردیده ام ، چون در ممات
جلوه ی دیدار من مولا رضاست
نیست دست من تهی با عشق او
گوهر شَهوار من مولا رضاست
مهر او در سینه ام گنجینه ای ست
ثروت بسیار من مولا رضاست
بی کران دریای مواج امید
در دل خونبار من مولا رضاست
«یاسر» از آئینه ها آموخته
نور در گفتار من مولا رضاست
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
.
#مدح_و_منقبت_و_مرثیه_سَیدُالکریم_حضرت_عبدُالعظیم_الحسنی_علیه_السلام
یا سیدَالکریم، سلام ای طلایه دار
بر حضرتت درودِ خدا، ای بزرگوار
ای خط و مشیِ شیعه ی اِثنی عشر ترا
ای مَحرمِ چهار امام، ای ولی مَدار
با رشته های حبلِ متین خورده ای گِره
والا اِمامزاده ی در دین زمامدار
عبدالعظیمی و حسنی و حسینی و
زهرائی و محمدی و حیدری تبار
اَحسنت بر مرام و قوام و دوامِ تو
ای زاده ی امام حسن، روحِ باوقار
سجاد و باقرند، عموهای اَطهرت
ای بر دلت ز صادقِ آل عبا قرار
تو نور چشمِ حضرتِ موسیَ بنِ جعفری
یارِ رضا، معینِ جواد، و سفیرِ یار
داده امامِ هشتمِ ما، شیعه را سلام
در نامه ای که داده به دستِ تو، آن نگار
هادیِ دین، ترا ولیِ خود خطاب کرد
ای صاحبِ عقایدِ نابِ تمام عیار
حتی امامِ عسکری از تو کند سخن
آری بتو امامِ زمان، کرده افتخار
بعد از قیامِ حضرتِ معصومه، بی گمان
طرحِ قیامِ توست، که شیعه شد آشکار
بعد از تو نیز، شیعه در ایران بقاء یافت
پرچم رسید دستِ علیِ بنِ مَهزیار
روح خدا، پیامِ قیامِ ترا گرفت
آن شد قیامِ او، که هنوز است ماندگار
ایران ز انقلابِ امام است مفتخر
سیدعلی است، وارثِ این اوجِ افتخار
اقدامِ تو، نشاطِ عجیبی به شیعه داد
دین گشته در سراسرِ دنیا پیامدار
نشرِ معارف از تو شتابی دگر گرفت
شد با تو خطِّ فاطمی، اِحیاء و برقرار
با اینکه بود کارِ تو در اِختفا، ولی
ترویجِ دین به شیوه ی مخفی است، ابتکار
هر چند زیرِ بارِ مصائب، قدَت خمید
شخصیتِ جهادیِ تو ماند باوقار
از بس، حدیثِ آل علی را صَلا زدی
نهج البلاغه شد ز کتابِ تو وامدار
تفسیرِ آیه های تَولّا، شد از تو نشر
هم، شرحِ آیه های تَبرّا به هر دیار
در دوره ای، حدیثِ غدیر از تو جان گرفت
شد منتشر پیامِ نبیِ بزرگوار
در راهِ دین، هرآنچه ز دستت برآمده
کردی تو از وظیفه شناسی، به روزگار
تنها نه با زبان، که در انجامِ کارِ خیر
خود میشتافتی، به قدمهای اُستوار
با دستگیری از ضُعفا، اُنس داشتی
با مردمِ ضعیف، نشستی هزار بار
دستِ اسیر و دستِ فقیر و یتیم را
با روی خوش گرفتی و بودی همیشه یار
با اهلِ درد، همدل و همراه و همزبان
با اهلِ ظلم، سیره ی تو بود اقتدار
سر، هیچگه مقابل کس خَم نکرده ای
اِلّا مقابلِ خَمِ اَبروی تک سوار
با اینکه چند یوسف زهرا، ثناگویَت
بودی غریبِ شهر و غریبِ همه دیار
آواره گشتی از همه جا، تا به کربلا
آوار شد به جسمِ تو، تخریبِ آن مزار
قبل از فدا شدن، شده ای فانیِ حسین
مثلِ حبیب، کشته ی دلبر شدی دوبار
آوار دیدی و اَثرِ نعلِ اسب، نَه
لب تشنه ماندی و نشدی ذبحِ نابِکار
جسمَت نماند روی زمین زیرِ آفتاب
رَاسَت نرفت بر سرِ نِی سوی هر دیار
روزیکه از عراق به مُلکِ ری آمدی
گریان شدی بخاطرِ یک جمله، زار زار
قاتل که از حکومتِ ری، گندمی شنید
تنها به وعده ای سرِ مولای ما برید
#مدح_حضرت_عبدالعظیم_الحسنی_علیه_السلام
#وفات_حضرت_عبدالعظیم
#محمود_ژولیده ✍
.
....................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#حضرت_حمزه
#السلام_علیک_یا_اَسدَالله_و_اَسدَ_رسولُ_الله
#یا_حمزه_سیدالشهداء
گفت احمد به صد بیانِ جلی
نرسد کس به گردِ پای علی
گرچه پروانه اهل پروا نیست
هیچکس را قیاس با ما نیست
گرچه شیر خدا علی یکتاست
لاجرم نیز، حمزه شیر خداست
حمزه از جلوه های حیِ جلیست
به جلالش قسم که محوِ علیست
حکمتِ غزوه ی اُحد اینجاست
حمزه از شیعیانِ این مولاست
مِیمنه، با علی شناسا بود
مِیسره، حمزه را پذیرا بود
در اُحد بود، این دو را یک رو
هیبتِ هر دو خارِ چشمِ عدو
یل یلانِ قریش چون دیدند...
حمزه را با علی، هراسیدند
تا طنینِ رجز، به جبهه فتاد
به بدنها تمام، لرزه فتاد
ذوالفقارِ علی، چه غوغا کرد
"لا فتی" عرش را مصلا کرد
با صدای ندای حیِ وَدود
همه ی اهلِ آسمان به سجود
رزمِ حیدر پر از حماسه ی نور
رزمِ حمزه سراسرش پرشور
از یسار و یمین، جبین می ریخت
دست و سرها، روی زمین می ریخت
اتحادِ سپاهِ پیغمبر
کار را بُرد تا دَمِ آخر
در میان تلاطمی پرشور
لشکرِ دین، گرفت زنگِ غرور
ناگهان رو به غفلت آوردند
رو به سوی غنیمت آوردند
چونکه شد لشکرِ خدا سرمست
رفت پس، تنگه ی اُحد از دست
غصه در جانِ مرتضی پیچید
خبرِ قتلِ مصطفی پیچید
به دروغ از شهادتش گفتند
شُبهه را تا به غایتش گفتند
همه سو را غبارِ فتنه گرفت
چه بگویم که کارِ فتنه گرفت
مکرِ دشمن به قلبِ حمزه رسید
جگرش را هجومِ نیزه درید
در برَش آمده جگرخواری
مُثله شد پیکرش ز بَد کاری
خبرش جبهه را پریشان کرد
مصطفی را ز داغ گریان کرد
جسم را با عبای خود پوشاند
روضه ی حمزه را خودش میخواند
کاش این لحظه خواهرش نرسد
خواهرش پیش پیکرش نرسد
□ □ □
من بمیرم، به نینوا چه گذشت؟
بر تنِ شاهِ کربلا چه گذشت؟
وایِ من از برادرِ زینب
کشته شد در برابرِ زینب
تنِ بی سر فتاده در گودال
زیرِ سمِ ستور شد پامال
همه را اهلِ خیمه می دیدند
موی خود را به پنجه می چیدند
خواهر آمد کنار این پیکر
دید جسمِ برادرش بی سر
چون به دامن نشد، نهد سرِ او
خم شد و بوسه زد به حنجر او
گفت جانا، بگو سرِ تو کجاست
چقدر جای نعلِ اسب اینجاست
رفت از هوش و خود به هوش آمد
ناله ی مادرش، بگوش آمد
ناله ی "یابُنَیَّ" غوغا کرد
روضه را تا همیشه برپا کرد
#السلام_علیک_یا_اَسدَالله_و_اَسدَ_رسولُ_الله
#شهادت_حضرت_حمزه
#حاج_محمود_ژولیده ✍
.....................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امیرالمومنین_مدح
#دوبیتی
#ردالشمس
ای ردّ شمس،معجزهی بی مثال تو
آیات ذوالجلال،به وصف جلال تو
شمسِ غروب کرده،دوباره طلوع کرد
برگشت تا دوباره ببیند جمال تو
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
یامرتضی علی من و لطف و عنایتت
ارض و سماست جمله محیط ولایتت
ثابت شد از اشارهی دست و ز ردّ شمس
نظم فلک بود به یَدِ با کفایتت
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
ای رَدّ شمس معجزهی کمترین تو
خورشید خوشه چین ز روی نازنین تو
وقت طلوع ، بر گلِ رویت سلام کرد
برگشت در غروب،ببوسد جبین تو
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
ازلسان خدای متعال:
ای شمس،منم خدای تو،ربِّ احد
اذنِ تو بود به امر اللهُ صمد
گرچه شده هنگامِ غروبت،اما
حالا که علی اراده کرده برگرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ردُّالشمس که شد،در آسمان گردیدم
از جانب شمس این ندا بشنیدم
با فخر به ماه و به کواکب می گفت
امروز دومرتبه علی رادیدم
ــــــــــــــــــــــــــــــ
خورشیدم و پیش تو قمر می گردم
با نور تو ، مَحو از نظر می گردم
هنگام غروب است علی جان اما
گر امر کنی دوباره بر می گردم
ـــــــــــــــــــــــ
خورشیدم و در پیِ ظفر می گردم
با نور علیست،جلوه گر می گردم
هروقت علی گفت بیا می آیم
هر وقت بگوید برو ، برمی گردم
ــــــــــــ
خورشیدم و بانور علی می آیم
بازمزمه و شور علی می آیم
امروز نیامدم بدستور علی
هر روز بدستور علی می آیم
...
خورشیدم و درپی ظفر میگردم
بانور علی است جلوه گرمیگردم
هروقت علی گفت بیا. می آیم
هروقت بگوید برو. برمیگردم
.....
هرجا که حق بود زتو تکریم میشود
جنت به روی ماه تو ترسیم میشود
باردشمس گشت عیان برتمام خلق
افلاک با نگاه تو تنظیم میشود
#محمد_علی_قاسمی_خادم✍
.....................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_حسین_شهادت #شب_جمعه
هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم
من تمام عمر دنبال صدای مادرم
میزند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنهات؟
کو سرت، کو حنجرت، کو یاورت، کو دخترم؟
بشکند دست کسی که دستْ بر مویت زده
گیسویت خاکی شد و من خاک میریزم سرم
مثل من پیشانیات با تیزی سنگی شکست
درد میگیرد کنار تو دوباره پیکرم
پیش چشمانم تو را با حوصله سر میبرند
پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم
#قاسم_نعمتی✍
....................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#غزل
#امام_حسین
بسم الله الرحمن الرحیم
وطن
بلبل شوقم و باغوچمنم کرببلاست
بیسبب نیست که ورد دهنم کرببلاست
کفتر جلدم و هرآینه برمیگردم
آخرین مقصد هر پرزدنم کرببلاست
غیر لیلا سخنی ورد لب مجنون نیست
من که مجنون حسینم سخنم کرببلاست
شعر گفتم به امیدی که بخوانم آنجا
شاعری سادهام و انجمنم کرببلاست
دوستش دارم و حبّالوطن از ایمان است
گرچه ایرانیام، اما وطنم کرببلاست
زائر عرش خداوند شود زائر او
پس در این راه بهشت عدنم کرببلاست
حال من حال حبیب و تو حبیبم شدهای
شوق من شوق اویس و قرنم کرببلاست
اربعین قسمت اگر شد که زیارت بروم
شاهد نالهی "یابنالحسنم" کرببلاست
#مجتبی_خرسندی✍
#غزل
#امام_حسین_علیهالسلام
.
.
#امام_حسین
نُورِ وُجُود از طُلوعِ روی حُسین است
ظُلمتِ اِمکَان سَوادِ مُوی حُسین است
شاهدِ گیتی به خویش جِلوه ندارد
جلوهء عالَم فُروغِ روی حُسین است
مشیِ قَدَم را وُصولِ ذاتِ قِدَم نیست
جُنبِشِ سالک به جُستجُوی حُسین است
ذاتِ خدا لایُری است روزِ قیامَت
ذکرِ لَقا بر رُخِ نِکُوی حُسین است
جان نَدهم جُز به آرزوی جَمالَش
جانِ مَرا دِل به آرزوی حُسین است
عاشقِ او را چه اِعتناست به جَنّت
جَنّتِ عُشّاق خاکِ کُوی حُسین است
عالَم و آدَم که مَستِ جامِ وُجودَند
مَستی این هر دو از سَبوی حُسین است
ذاتِ خدا را مَجو وَلی به صِفاتَش
نیک نَظر کُن که خُلق و خُوی حُسین است
حَضرتِ حقّ را به عشقِ خَلق چه نِسبت
مَسألَهء عشق گُفتگوی حُسین است
عاشقِ او را چه غم زِ مَرگِ طَبیعت
زندگیِ عارفان به بُوی حُسین است
در غمِ او آب روی ما به حَقیقَت
مُوجبِ غُفران به آبروی حُسین است
عَقلِ فواد از خود این فُروغ ندارد
جلوهء این قَطره هم زِ جُوی حُسین است
#زنده_یاد_فؤاد_کرمانی✍
#جلالت_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
.
.
#امام_زمان
خورشید رُخ مَپوشان در ابر زلف یارا
چون شب سیه مگردان روزِ سیاه ما را
ما را زِ تابِ زلفت افتاده عقده بر دل
بر زلف خم بخم زن دستِ گره گُشا را
ای بحر عفو و رحمت بر ما تَرشحی کن
کز لوحِ دل بشوئیم مسوده ی خطا را
فخر جهانیان شد ننگِ صنم پرستی
جانا زِ پرده بنمای روی خدا نَما را
ای آشکار پنهان بُرقع زِ رُخ بر افکن
تا جلوه ات ببینم پنهان و آشکارا
بی جلوه ات ندارد ارض و سَما فروغی
ای آفتابِ معنی هم ارض و هم سَما را
بازآ که از قیامت بر پا شود قیامت
تا نیک و بَد ببینند در فعلِ خود جزا را
ای پرده دارِ عالم در پرده چند مانی
آخر زِ پرده بنگر یارانِ آشنا را
بازآ که بی وجودت عالم سُکُون ندارد
هجرِ تو در تزلزل افکند ماسوا را
حاجت به توست ما را ای حُجتِ الهی
آری به سوی سلطان حاجت بُوَد گدا را
عمری گذشت و ماندیم از ذکرِ دوست غافل
از کف به هیچ دادیم سرمایهء بقا را
ما را فکنده غفلت در بسترِ هلاکت
دارو کن ای مَسیحا این دردِ بی دوا را
ساقی بیار جامی زان راحِ روح پَرور
تا از کفت بنوشیم پیمانه ی صفا را
سحرِ مجازِ فرعون اعجازِ قبطیان شد
ای موسی حقیقت ابراز ده عصا را
چون سامری هزارند گوسالهء سُخنگُو
کز رتبه ی نُبوّت افزوده ادعا را
وآن ساحرانِ ماهر کز حیرتِ خلائق
زاوهام پیچ در پیچ پرورده اژدها را
علم از میانِ مردم همچون پَری گُریزان
بگشوده جَهل و نسیان چون دیو دست و پا را
افسرده در قوالب روحِ خداپرستی
پرورده بسکه شیطان در خونِ دل هوا را
احکامِ دینِ خود را بازیچه می شمارند
گَبر و یَهود و هِندو چون مُسلم و نَصارا
صوم و صلواه زاهد با اینکه در ریا بود
بی رغبت است اکنون هم شیوهء ریا را
در شهرِ ما اِمام اند قومی عَمامه بر سر
کز سر کُله بدزدند طفلِ برهنه پا را
جمعی نگشته عارف مُعروف را زِ مُنکر
فعال مایُریدند در اَمر و نَهیِ ما را
بعضی وصالِ اکسیر در قتلِ نفس دیدند
برخی زِ فتنه جویی جُستند کیمیا را
در این زمانه از خلق وارسته شو فوادا
از کف مده به غفلت عمرِ گرانبها را
#یا_صاحب_الزمان
#شادروان #فواد_کرمانی✍
.